ویدا ورهرامی؛ مرتضی تهامی پور؛ زهرا حقی
دوره 14، شماره 2 ، تابستان 1395، ، صفحه 37-48
چکیده
نیروگاهها و پالایشگاهها، با مصرف سوخت فسیلی موجب انتشار دیاکسیدکربن در محیط میشوند و هر دو از صنایع آلاینده بهشمار میآیند. در این پژوهش ارتباط بین مصرف انرژی، ارزش افزوده و انتشار دیاکسید کربن در نیروگاهها و پالایشگاهها در قالب منحنی زیستمحیطی کوزنتس بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که شکل زنگولهای منحنی زیستمحیطی ...
بیشتر
نیروگاهها و پالایشگاهها، با مصرف سوخت فسیلی موجب انتشار دیاکسیدکربن در محیط میشوند و هر دو از صنایع آلاینده بهشمار میآیند. در این پژوهش ارتباط بین مصرف انرژی، ارزش افزوده و انتشار دیاکسید کربن در نیروگاهها و پالایشگاهها در قالب منحنی زیستمحیطی کوزنتس بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که شکل زنگولهای منحنی زیستمحیطی برای نیروگاهها و همین طور پالایشگاههای مورد بررسی، طی دوره ۱۳۹۱- ۱۳۷۷برقرار نیست. نتایج بهدستآمده نشاندهنده یک رابطه N شکل برای نیروگاهها و رابطهایU شکل برای پالایشگاهها است؛ بدین معنا که در نیروگاهها، روند انتشار CO2 طی رشد اقتصادی افزایشی است و در پالایشگاهها این روند در ابتدا کاهشی و سپس افزایشی شده است. همچنین در بخشهای مورد بررسی، مصرف انرژی با انتشار CO2دارای یک رابطه مثبت معنادار است.
سیده فهیمه ملک حسینی؛ سولماز دشتی
دوره 14، شماره 3 ، پاییز 1395، ، صفحه 41-56
چکیده
سابقه و هدف: مناطق تحت حفاظت مدت طولانی است که به عنوان ابزار مهمی برای حفظ تمامیت زیستگاه و تنوع گونه در نظر گرفته شدهاند. شناخت درست از عوامل تهدیدکننده مناطق حفاظتشده و بررسی اهمیت و میزان تاثیر آنها میتواند زمینه را برای جلوگیری و مقابله اصولیتر با این عوامل و نیز تهیه طرحهای حفاظت از مناطق و مدیریت آنها فراهم آورد.مواد ...
بیشتر
سابقه و هدف: مناطق تحت حفاظت مدت طولانی است که به عنوان ابزار مهمی برای حفظ تمامیت زیستگاه و تنوع گونه در نظر گرفته شدهاند. شناخت درست از عوامل تهدیدکننده مناطق حفاظتشده و بررسی اهمیت و میزان تاثیر آنها میتواند زمینه را برای جلوگیری و مقابله اصولیتر با این عوامل و نیز تهیه طرحهای حفاظت از مناطق و مدیریت آنها فراهم آورد.مواد و روشها: این بررسی در سال 1394، با هدف ارزیابی مخاطرات زیستمحیطی منطقه حفاظتشده دنا واقع در شهرستان سیسخت، بر اساس روش تصمیمگیری چندمعیاره TOPSIS انجام شد. منطقه حفاظتشده دنا یکی از غنیترین نقاط کشور از نظر تنوع زیستی و دارای وسعتی معادل 93780 هکتار است که در استان کهگیلویه و بویراحمد واقع شده است. در ابتدا با بررسی گزارشهای موجود، بازدید میدانی و مصاحبه با کارشناسان و متخصصان محیط زیست مخاطرات اولیه منطقه مورد بررسی شناسایی و سپس با کمک پرسشنامه دلفی که بر اساس طیف لیکرت تنظیم شده بود، مخاطرات نهایی مشخص شدند. برای تجزیهوتحلیل و اولویتبندی مخاطرات شناساییشده از روش TOPSIS استفاده شد. در این روش مخاطرات بر اساس سه شاخص (شدت اثر، احتمال وقوع و حساسیت محیط پذیرنده) اولویتبندی شدند. با توجه به مفهوم ALARP ریسکهای مورد بررسی در سه سطح ریسکهای بالا، ریسکهای متوسط و ریسکهای پایین تقسیمبندی شدند. در این بررسی با توجه به تعداد رده و طول رده، ریسکهای تحت بررسی در پنج سطح (ریسکهای غیرقابل تحمل، قابلتوجه، متوسط، قابلتحمل و جزئی) طبقهبندی شدند.نتایج و بحث: در مرحله اول 26 مخاطره شناسایی شد که در نهایت بر اساس روش دلفی 18 ریسک در دو گروه حوادث طبیعی و مخاطره زیستمحیطی (ریسکهای فیزیکی، بیولوژیکی، اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی) مشخص شدند. تجزیهوتحلیل و اولویتبندی ریسکهای شناساییشده نشان داد که شکار غیرمجاز حیوانات با ضریب نزدیکی 905/0 در اولویت اول و رهاسازی پسماند ناشی از حضور گردشگران با ضریب نزدیکی 212/0 در اولویت آخر قرار گرفتند. بر اساس سطحبندی مخاطرات، در منطقه حفاظتشده دنا 1/11 درصد مخاطرات در رده غیرقابل تحمل، 8/27 درصد مخاطرات در رده قابل توجه، 7/16درصد مخاطرات در رده متوسط، 2/22 درصد مخاطرات در رده قابل تحمل و 2/22 درصد مخاطرات در رده جزئی قرار گرفتند. مهمترین مخاطرات در بخش زیستمحیطی که شامل زیر بخشهای فیزیکی، بیولوژیکی، اقتصادی اجتماعی و فرهنگی میشود، شکار غیرمجاز در زیربخش اقتصادی اجتماعی، ریشهکنی گیاهان مرتعی و دارویی در زیربخش بیولوژیک، عدم حمایت سیستم قضایی کشور از محیطبانان در زیربخش فرهنگی و تأثیرات مخرب کشاورزی محلی در زیربخش فیزیکی بیشترین مخاطرات را بر منطقه حفاظتشده دنا داشتهاند. همچنین در بخش مخاطرات محیط طبیعی، فرسایش بهعنوان مهمترین ریسک شناسایی شد. در نهایت راهکارهای مدیریتی برای کنترل و کاهش مخاطرات ارائه شد.نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده نشان داد که منطقه مورد بررسی با توجه به برنامهریزی مدیریتی فعلی از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. لذا به نظر میرسد بهترین گزینه برای حفظ تنوع زیستی و یکپارچگی اکوسیستم، روش مبتنی بر مدیریت تلفیقی اکوسیستم و جوامع انسانی است که چنانچه با آموزش و تبیین اهداف برای ساکنین منطقه همراه باشد زودتر و سریعتر به اهداف خود خواهد رسید.
حمیدرضا کامیاب؛ نسیم شعبانی
چکیده
سابقه و هدف: اکوسیستم خدمات متنوعی را عرضه می کند، که با توجه به نوع اکوسیستم و وضعیت آن در کمّیت و کیفیت دارای تفاوت هایی است. برآورد خدمات اکوسیستم برای حمایت از فرآیندهای آمایش و برنامه ریزی سرزمین بسیار مهم است. به دلیل رشد شهری و اثرات آن، خدمات اکوسیستم تحت فشار شدید قرار گرفته اند. در بین فعالیت های انسانی که خدمات ...
بیشتر
سابقه و هدف: اکوسیستم خدمات متنوعی را عرضه می کند، که با توجه به نوع اکوسیستم و وضعیت آن در کمّیت و کیفیت دارای تفاوت هایی است. برآورد خدمات اکوسیستم برای حمایت از فرآیندهای آمایش و برنامه ریزی سرزمین بسیار مهم است. به دلیل رشد شهری و اثرات آن، خدمات اکوسیستم تحت فشار شدید قرار گرفته اند. در بین فعالیت های انسانی که خدمات اکوسیستم را کاهش می دهند، تغییر کاربری/پوشش زمین که به سبب رشد شهری و گسترش کشاورزی ایجاد می گردد، می توان اشاره نمود. در این مقاله، پویایی تغییر کاربری/پوشش زمین در استان گلستان با استفاده از تحلیل آشکارسازی تغییرات و زنجیره مارکوف بعنوان ورودی ضروری برای برآورد ارزش خدمات اکوسیستم بررسی و میزان خدمات اکوسیستمی برآورد گردید. ضمن آنکه از رویکرد حساسیت سنجی برای برآورد میزان انعطاف پذیری مدل به اصلاح 50 درصدی در ضریب های ارزش خدمات استفاده شد. مواد و روش ها: استان گلستان یکی از 31 استان شمالی کشور واقع در جنوب دریای خزر است. در این مطالعه، داده های چندزمانه کاربری/پوشش زمین از داده های ماهوارهای چند طیفی مربوط به دو سال 1363 و 1394 استخراج گردید. ضمن آنکه ارزش خدمات اکوسیستم برای سال 1414 نیز محاسبه شد. برای کمّی کردن تغییرات کاربری از تحلیل زنجیره مارکوف استفاده شد. زنجیره مارکوف ابزاری تحلیلی برای مدلسازی تغییر کاربری زمین در زمانی است که تحلیل تغییرات و فرآیندهای سیمای سرزمین دارای پیچیدگی باشد. هدف این مطالعه، ارزش دهی خدمات مربوط به هر نوع بیوم بر اساس داده های کاربری/پوشش زمین است. نتایج و بحث: تحلیل تغییر کاربری/پوشش زمین نشان داد که بیشترین افزایش کاربری در دوره زمانی مورد مطالعه مربوط به گسترش مناطق انسان ساخت بوده است. مناطق انسان ساخت از سال 1363 تا 1394 بیشترین رشد را داشته است. در طی دوره زمانی 1394-1363، خدمات اکوسیستم کاربری جنگل از 1722 میلیون دلار به 952 میلیون دلار رسیده است. در این پژوهش ارزش سالانه 22 خدمت اکوسیستم برآورد شد. در بین خدمات برآورد شده، تولید غذا، ماده های خام، متعادل ساختن اقلیم، چرخه مواد، کنترل زیستی، تنوع ژنی و تفرج کاهش داشته اند و سایر خدمات افزایش/کاهش داشتند. تاثیر استفاده از ضریب های مختلف برای برآورد خدمات اکوسیستم برای استان گلستان محاسبه گردید. ضریب حساسیت در همه ی موارد کمتر از یک بوده است. نتایج نشان داد که ارزش کلی خدمات اکوسیستم برای استان گلستان با تغییر ضریب ها انعطاف کمی دارد و به عبارت دیگر مورد اطمینان است. با توجه به نتایج به دست آمده از کاربری/پوشش زمین، مرتعها و منطقه های جنگلی به دلیل وسعت بیشتر این منطقه ها در استان و همچنین ضریب بالاتر خدمات اکوسیستم، بیشترین خدمات اکوسیستمی را در منطقه عرضه می دارند و کاهش در وسعت این مناطق باعث از دست رفتن بخشی از خدمات اکوسیستم در سیمای سرزمین می گردد. نتیجه گیری: ارزش خدمات اکوسیستم برآورد شده بر اساس کاربری/پوشش زمین برای نشان دادن میزان تغییر خدمات در اثر رشد شهری در مقیاس زمانی و مکانی مهم است. این برآوردها برای سطوح محلی، منطقه ای و جهانی به خاطر تاثیر آن بر فرآیندهای برنامه ریزی از طریق اصلاح سیستم های مدیریتی برای برآورد صحیح خدمات بسیار مهم است چراکه می توان از آن بعنوان پایه ای برای توسعه پایدار استفاده کرد. اولویت دیگر آن را میتوان در توسعه گزینه های بهینه سازی کاربری زمین در جهت افزایش خدمات اکوسیستمی دانست.
زیبا بختیاری؛ مسعود یزدان پناه
دوره 14، شماره 4 ، زمستان 1395، ، صفحه 45-58
چکیده
سابقه و هدف: تولید و توسعه سوختهای زیستی در مناطق روستایی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم میتواند تغییرات شگرفی در زندگی مردم روستایی ایجاد کند. تولید سوختهای زیستی وابسته به بخش کشاورزی است و متخصصان و کارشناسان کشاورزی منبع مهمی از اطلاعات برای کشاورزان در مورد پذیرش نوآوری هستند. آنها میتوانند پذیرش سوختهای زیستی را تسهیل ...
بیشتر
سابقه و هدف: تولید و توسعه سوختهای زیستی در مناطق روستایی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم میتواند تغییرات شگرفی در زندگی مردم روستایی ایجاد کند. تولید سوختهای زیستی وابسته به بخش کشاورزی است و متخصصان و کارشناسان کشاورزی منبع مهمی از اطلاعات برای کشاورزان در مورد پذیرش نوآوری هستند. آنها میتوانند پذیرش سوختهای زیستی را تسهیل و یا نفوذ آنها را محدود کنند. بنابراین، هدف از این بررسی، پیشبینی و تعیین عوامل مؤثر بر تمایل کارشناسان کشاورزی استان خوزستان نسبت به ترویج و توسعه سوختهای زیستی بود.مواد و روشها: این بررسی پژوهشی مقطعی است. مدل اعتقادات سلامت به صورت کمی با استفاده از روش پیمایش برای درک ادراکات کارشناسان کشاورزی مورد آزمون قرار گرفت. نمونه مورد پژوهش بر اساس روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی سهمیهای تعیین شد (n=288). سؤالات پرسشنامه در مقیاس 1 تا 5 نقطه (خیلی کم، کم، متوسط، بالا و بسیار بالا) تدوین شد. این نظرسنجی میان کارشناسان کشاورزی در فوریه سال 2015 انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه شخصی بر اساس پرسشنامه برای ارزیابی اجزای مدل اعتقادات سلامت جمعآوری شد. اعتبار درونی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. همه معیارها نشان داد اعتبار درونی بسیار عالی و بین 67/0 تا 9/0 بود. در نهایت روایی پرسشنامه توسط هیاتی از کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت.نتایج و بحث: یافتههای این تحقیق در مقایسه با تحقیقات قبلی در مورد مدل اعتقادات سلامت به نتایج متفاوتی دست یافت. تحقیقات قبلی نشان دادند، مهمترین پیشبینیکنندههای نیت، متغیرهای موانع درکشده و مزایای درکشده هستند، درحالیکه در این تحقیق فقط متغیر مزایای درکشده معنیدار شد و متغیر موانع درک شده معنیدار نشد و علاوه بر آن متغیرهای دیگری نیت کارشناسان را تبیین کردهاند. بر اساس یافتههای تحقیق میتوان اظهار داشت، آموزشهای مناسب به کارشناسان میتواند در بهبود نیت آنها بسیار مهم باشند. بنابراین در آموزشها باید بر تشویق کارشناسان در راستای توسعه و گسترش سوختهای زیستی تاکید ویژهای کند. اضافه بر آن، باید شدت خطرناک بودن کاربرد سوختهای فسیلی برای جامعه و محیط زیست به طرق مختلف به کارشناسان نشان داده شود. این امر باعث میشود، تمایل آنها به توسعه و ترویج آن در بین کشاورزان بیشتر شود. در کنار این امر روشن کردن و آشکار ساختن مزایا و منافع سوختهای فسیلی نیز بسیار موثر است. در نهایت خودکارآمدی یک متغیر مهم است. خودکارآمدی به میزانی اشاره دارد که یک فرد احساس میکند، رفتار مورد نظر را تحت کنترل دارد و انجام آن برایش ساده است.نتیجهگیری: بهطور کلی نتایج این بررسی نشان داد، سیاستهای انرژی، مزایای درکشده سوختهای زیستی، شدت خطر درکشده سوختهای فسیلی، راهنمای عمل و خودکارآمدی بر تمایل کارشناسان کشاورزی نسبت به ترویج و توسعه سوختهای زیستی تأثیر دارند. همچنین، نتایج تحلیل حساسیت متغیرهای مؤثر بر تمایل رفتاری از دیدگاه کارشناسان کشاورزی نشان داد به ترتیب متغیرهای مزایای درکشده، سیاستهای انرژی و شدت خطر سوختهای فسیلی بیشترین رتبه حساسیت و متغیر احتمال خطر سوختهای فسیلی کمترین رتبه را دارد.
علی افضلی؛ وحید ماجد
دوره 15، شماره 1 ، بهار 1396، ، صفحه 45-60
چکیده
سابقه و هدف: این مقاله بر پایه رابطه کایا به بررسی آثار متغیرهای کلان بر کیفیت محیط زیست در منطقه منا میپردازد. فرآیند رشد و توسعه اقتصادی در کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران و سایر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، فشار فزایندهای به محیط زیست وارد میآورد. هزینه تخریبهای زیستمحیطی در منطقه منا به حدود 5 درصد و در ایران ...
بیشتر
سابقه و هدف: این مقاله بر پایه رابطه کایا به بررسی آثار متغیرهای کلان بر کیفیت محیط زیست در منطقه منا میپردازد. فرآیند رشد و توسعه اقتصادی در کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران و سایر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، فشار فزایندهای به محیط زیست وارد میآورد. هزینه تخریبهای زیستمحیطی در منطقه منا به حدود 5 درصد و در ایران به بیش از 7 درصد تولید ناخالص داخلی میرسد. از سوی دیگر، تخریبهای زیستمحیطی و انتشار آلایندهها، پایداری رشد و توسعه مذکور را با تردید مواجه ساخته است. محدودیتهایی که محیط زیست بر ادامه رشد و توسعه اقتصادی ایجاد میکند و خسارتهای غیرقابل بازگشت اقتصادی ناشی از تخریب و آلودگی محیط، لزوم توجه به محیطزیست در تصمیمگیریهای کلان را بیش از پیش نمایان میسازد. در نتیجه با توجه به اهمیت محیطزیست و منابع انرژی در توسعه پایدار، سعی شده است تا سهم هر یک از عوامل جمعیت، تولید ناخالص داخلی، شدت انرژی و شدت کربن بر انتشار دیاکسید کربن بهعنوان شاخصی مهم در سنجش عملکرد متناسب با کیفیت محیط زیست و توسعه پایدار، شناسایی شود؛ زیرا از میان تمام گازهای گلخانهای، دیاکسید کربن سهم 7/94 درصدی در گرمایش زمین دارد. مواد و روشها: با توجه به مطالب ذکرشده، با استفاده از دادههای مربوط به بازه زمانی 2011-1990 میلادی، بر پایه رابطه کایا سهم عوامل کلان ارزیابی شد؛ از رابطه کایا استفاده گستردهای در مباحث مرتبط با انرژی و انتشار کربن میشود. نخست با استفاده از مدل میانگین لگاریتمی دیویژیا که یکی از روشهای تجزیه پرکاربرد به شمار میآید، سهم هر یک از متغیرهای کلان در انتشار دیاکسید کربن در کوتاهمدت بررسی شد. سپس برای تحلیل بلندمدت با تعیین مقادیر ورودی مرتبط با کشورهای منطقه منا از روش پانل دیتا استفاده شد که نشاندهنده وجود همانباشتگی در مدل بود. مفهوم همانباشتگی تداعیکننده وجود یک رابطه تعادلی بلندمدت است که سیستم اقتصادی در طول زمان به سمت آن حرکت میکند. در مورد دادههای همانباشته پانل استفاده از مدلهای پویا مانند تخمینزننده کاملا تعدیلشده (FMOLS)و تخمینزننده دینامیک(DOLS) موثرتر است. بنابراین مدل همانباشته کاملا تعدیلشده (FMOLS) بر متغیرها اعمال شد و نتایج حاصل از تخمین پارامترهای مدل در بلندمدت به دست آمد. نتایج و بحث: بررسی سوابق پژوهش در کشورهای توسعهیافته نشان میدهد که در این کشورها تغییرات جمعیت و تولید ناخالص داخلی در بلندمدت انتشار دیاکسید کربن را افزایش دادهاند که این تغییر تا حدود زیادی به وسیله کاهش شدت انرژی و جانشینی انرژیهای نو جبران شده است. نتایج تخمین این پژوهش حاکی از معناداری تاثیر تولید ناخالص داخلی، جمعیت و شدت کربن بر انتشار دیاکسید کربن است. نتایج مربوط به روش میانگین لگاریتمی دیویژیا در کوتاهمدت نشان میدهد در منطقه منا، عامل جمعیت بیشترین تاثیر را بر افزایش انتشار داشته است و پس از آن به ترتیب عوامل تولید ناخالص داخلی، شدت انرژی و شدت کربن قرار دارند. در بازههای پنج ساله، عوامل جمعیت، تولید ناخالص داخلی و شدت انرژی به صورت میانگین در جهت افزایش انتشار عمل کردهاند و عامل شدت کربن عملکردی معکوس داشته است. ضرایب حاصل از مدل پانل نشان میدهند که در بلندمدت افزایش جمعیت بیشترین تاثیر را بر انتشار کربن در منطقه منا داشته است؛ در رتبه دوم عامل شدت انرژی قرار دارد و عامل بعدی تولید ناخالص داخلی است. نتیجهگیری: با توجه به نتایج تخمین در کوتاهمدت و بلندمدت و مقایسه با وضعیت کشورهای توسعهیافته، شاخص شدت انرژی میتواند نقش کلیدی در بالا بردن کیفیت محیط زیست در کشورهای حوزه منا داشته باشد. در نتیجه، کشورهای منطقه نیازمند توجه سیاستگذاران توسعه برای بهبود شاخص شدت انرژی هستند.
سمیه بختیاری؛ سینا چوقادی
دوره 15، شماره 4 ، زمستان 1396، ، صفحه 45-64
چکیده
سابقه و هدف:
در سالهای اخیر، بهمنظور حذف آلایندهها از فاضلابها و آبهای زیرزمینی، نانوذرات صفرظرفیتی آهن مورد توجه محققان قرار گرفتهاند. این ترکیبات بهطور موثری میتوانند آلایندهها را از آب حذف کنند، اما محدودیتهایی چون فقدان پایداری، هماوری سریع و عدم جداسازی از محیط تیمارشده از مشکلات کاربرد این مواد است. استفاده ...
بیشتر
سابقه و هدف:
در سالهای اخیر، بهمنظور حذف آلایندهها از فاضلابها و آبهای زیرزمینی، نانوذرات صفرظرفیتی آهن مورد توجه محققان قرار گرفتهاند. این ترکیبات بهطور موثری میتوانند آلایندهها را از آب حذف کنند، اما محدودیتهایی چون فقدان پایداری، هماوری سریع و عدم جداسازی از محیط تیمارشده از مشکلات کاربرد این مواد است. استفاده از مواد میزبان بهعنوان روش مناسبی برای غلبه بر این مشکلات پیشنهاد شده است. کانیهای رسی یکی از منابع فراوان طبیعی و ترکیبی مناسب بهعنوان ماده میزبان برای نانوذرات آهن هستند. در این پژوهش، از کمپوزیت رسهای فیبری نانوذرات صفرظرفیتی آهن در حذف آلایندهها از محلولهای آبی استفاده شده است.
مواد و روشها:
کمپوزیتهای رسهای سپیولیت و پالیگورسکیت با نانوذرات صفرظرفیتی آهن به روش احیای سبز آهن با استفاده از عصاره چای سبز ساخته شدند. بهمنظور تعیین ظرفیت جذب هر کدام از کمپوزیتها در حذف آلایندههای فسفر (P)، نیکل (Ni) و کادمیوم (Cd) از محلولهای آبی، غلظتهای متفاوتی از هر کدام از آلایندهها به نسبت 1 درصد جاذب و جذبشونده بهمدت 24 ساعت در تماس با کمپوزیتهای سنتزشده قرار گرفتند. پس از جداسازی فاز محلول از جامد، غلظت باقیمانده هر کدام از آلایندهها در محلولها اندازهگیری شد و مدلهای لانگمویر، فروندلیچ و دوبینین-رادشکوویچ بر دادههای حاصل از جذب برازش داده شدند.
نتایج و بحث:
مدلهای لانگمویر و فروندلیچ توانستند بهخوبی جذب فسفر را روی هر دو کمپوزیت توصیف کنند. حداکثر ظرفیت جذب (qmax) کمپوزیت سپیولیت-نانوذرات صفرظرفیتی آهن و کمپوزیت پالیگورسکیت- نانوذرات صفرظرفیتی آهن برای فسفر بهترتیب برابر با 38/11 و 57/8 میلیگرم بر گرم تعیین شد. دادههای حاصل از جذب کادمیوم و نیکل توسط هر دو کمپوزیت برازش خوبی با مدلهای لانگمویر، فروندلیچ و دوبینین-رادشکوویچ نشان دادند. نتایج حاصل از ثابت حداکثر ظرفیت جذب مدل لانگمویر (qmax) نشاندهنده توانایی جذب بیشتر کادمیوم توسط کمپوزیت سپیولیت-نانوذرات صفرظرفیتی آهن نسبت به کمپوزیت پالیگورسکیت-نانوذرات صفرظرفیتی بود. نتایج حاصل از ضریب ثابت KF مدل فروندلیچ نیز تایید کننده توانایی بیشتر کمپوزیت سپیولیت-نانوذرات صفرظرفیتی در حذف فسفر و کادمیوم در مقایسه با کمپوزیت پالیگورسکیت-نانوذرات صفرظرفیتی آهن است. کمپوزیت پالیگورسکیت-نانوذرات صفرظرفیتی آهن توانست در حذف نیکل برخلاف دو ترکیب فسفر و کادمیوم موفقتر از کمپوزیت سپیولیت-نانوذرات صفرظرفیتی آهن عمل کند. ثابت KL مدل لانگمویر که بیانگر تمایل جذب است نیز برای کمپوزیت پالیگورسکیت نسبت به سپیولیت بیشتر بود. مقادیر فاکتور جداسازی (RL) که نشاندهنده مطلوبیت جذب است برای هر دو کمپوزیت سپیولیت-نانوذرات صفرظرفیتی آهن و پالیگورسکیت-نانوذرات صفرظرفیتی آهن بیشتر از صفر و کمتر از یک محاسبه شد که نشاندهنده جذب مطلوب فسفر، کادمیوم و نیکل روی هر دو کمپوزیت است.
نتیجهگیری:
کمپوزیتهای رسهای فیبری-نانوذرات صفرظرفیتی آهن سنتزشده به روش سبز بهدلیل سازگار بودن با محیط زیست و عدم استفاده از مواد شیمیایی مخرب محیط زیست و همچنین توانایی مناسب برای حذف ترکیبات معدنی از آب میتوانند بهعنوان جاذبهایی موثر در حذف فسفر از پسابهای کشاورزی و حذف فلزات سنگین همچون نیکل و کادمیوم از فاضلاب کارخانجات و صنایع استفاده شوند.
سیده لیلا معصوم زاده؛ کورس خوشبخت
چکیده
سابقه و هدف: تنوعزیستی شامل گسترهی وسیعی از تنوع ژنتیکی، تنوع درونگونهای و تنوع بوم نظامهاست. حفاظت از تنوعزیستی کشاورزی بعنوان یکی از میراثهای ناملموس طبیعی جایگاه مهمی در ارتقای پایداری بوم نظامهای کشاورزی دارد. در این راستا، توسعه و حفاظت از باغکشتها بعنوان سیستمهای تولیدی حفاظت کننده از تنوع در بخش ...
بیشتر
سابقه و هدف: تنوعزیستی شامل گسترهی وسیعی از تنوع ژنتیکی، تنوع درونگونهای و تنوع بوم نظامهاست. حفاظت از تنوعزیستی کشاورزی بعنوان یکی از میراثهای ناملموس طبیعی جایگاه مهمی در ارتقای پایداری بوم نظامهای کشاورزی دارد. در این راستا، توسعه و حفاظت از باغکشتها بعنوان سیستمهای تولیدی حفاظت کننده از تنوع در بخش کشاورزی اهمیت اساسی دارد. بهگونهای که غنای گونهای باغکشتها، آنها را به مکانی مناسب برای حفاظت درون جا تبدیل کرده است. بر این اساس در این تحقیق وضعیت باغکشتهای شهرستان خلخال از طریق بررسی سنجه های تنوعزیستی و عامل های مؤثر بر آن در باغکشتها مانند عامل های اقتصادی –اجتماعی ارزیابی گردید. مواد و روش ها: بمنظور بررسی تنوعزیستی باغکشتها در منظقه مورد مطالعه درشهرستان خلخال و همچنین با توجه به جمعیت روستاها هفت روستا با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند.سپس اطلاعات مربوط به باغکشتهای هفت روستا در قالب پرسشنامه و بصورت مصاحبه ی رودررو با 150 کشاورز و مشاهدهی مستقیم باغکشتها در تابستان سال 1395 جمعآوری شد. بمنظور تجزیهوتحلیل دادههای جمعآوریشده، ابتدا نسبت به استخراج دادهها و اطلاعات لازم از پرسشنامه ها اقدام و پس از انجام پردازش های لازم، دادههای کمی و کدگذاری دادههای کیفی، دادهها وارد نرمافزار Excel گردید. سپس با استفاده از نرمافزار SPSS23 همبستگی پیرسون (بین دادههای کمی با یکدیگر)، همبستگی اسپیرمن (برای دادههای کیفی و کمی) ، آزمون رگرسیون و آزمون تحلیل خوشهای و همچنین درصد فراوانی و میانگین مربوط به هر یک از متغیرها محاسبه شد. نتایج و بحث: بنابر نتایج بهدست آمده روستای مجره با 61 گونه دارای بیشترین غنای گونهای و روستای قزل درق با 31 گونه دارای کمترین غنا بود. نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین روستاها از لحاظ سنجه شانون وینر وجود ندارد، روستای گوران سراب با 1.99 بیشترین و روستای لنبر با 1.11 کمترین میزان سنجه شانون را دارد و میانگین کل سنجه شانون وینر 1.57 به دست آمد. نتایج همچنین نشان داد که 57 درصد از باغکشتداران درآمد اصلی خود را از دیگر بخش ها تأمین میکنند و کشاورزان از باغداری و زنبورداری داری هیچ درآمدی نبودند. همچنین با افزایش درآمد از دیگر بخشها، تمایل سرپرست خانوار به باغکشتداری کاهش مییابد. نتایج نشان داد عاملهای اقتصادی – اجتماعی و ویژگیهای باغکشتها میتوانند بعنوان عامل های تأثیرگذار بر روی تنوعزیستی باغکشتها و سنجه های تنوعزیستی عمل کنند؛ بطوریکه در تحقیق حاضر، بین عامل های اقتصادی -اجتماعی مانند سن، سطح تحصیلات، تعداد اعضا خانوار، میزان مشارکت زنان، سالهای تجربه در باغکشتداری، ساعت های کار در باغکشت و میزان اطلاع از ویژگی های گونه های کشت شده، و افزایش سنجه های تنوعزیستی رابطه معنی داری وجود داشت. همچنین برخی از ویژگی های باغکشت مانند مساحت باغکشت، دارا بودن گیاهان اهلیشده و کم بودن فاصله با مرکز فروش بر افزایش سنجه های تنوع ریستی تأثیر مثبت داشته است. نتیجه گیری: نظر به نتایج تحقیق، موارد زیر برای ارتقای وضعیت تنوعزیستی در باغکشتها اقدام های آموزشی و آگاهی بخشی ، اقتصادی مانند ایجاد بازارهای خاص فروش، حمایتی و ترویجی مانند برندسازی برای این محصول ها و طراحی سیستم های مناسب آبیاری برای باغکشتداران پیشنهاد گردید.
بهزاد صنعتی نیا؛ محمد هادی ابوالحسنی؛ عاطفه چمنی
چکیده
سابقه و هدف: با آغاز عصر صنعتی و رشد روزافزون تولید و مصرف، تغییرات بسیاری در زندگی انسان ها رخ داده است. نیاز به انرژی و تامین آن از سوخت های فسیلی مانند زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی سبب نشر شدید گازهایی مانند کربن دیاکسید (CO2) در جو شده است. مواد و روش ها: بمنظور بررسی فاکتورهای تاثیر گذار بر تولید دی اکسید کربن در واحدهای صنعتی ...
بیشتر
سابقه و هدف: با آغاز عصر صنعتی و رشد روزافزون تولید و مصرف، تغییرات بسیاری در زندگی انسان ها رخ داده است. نیاز به انرژی و تامین آن از سوخت های فسیلی مانند زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی سبب نشر شدید گازهایی مانند کربن دیاکسید (CO2) در جو شده است. مواد و روش ها: بمنظور بررسی فاکتورهای تاثیر گذار بر تولید دی اکسید کربن در واحدهای صنعتی پرسشنامه ای براساس مشخصات واحدهای صنعتی از جمله محل نمونه برداری، سطح مقطع دودکش، درجه حرارت محیط، میزان رطوبت نسبی، قطر نازل انتخابی، دمای گاز خروجی دودکش، سرعت گاز خروجی، دبی گاز خروجی، دبی گاز خروجی در شرایط استاندارد، حجم مکش شده، حجم مکش شده در شرایط استاندارد، وزن اولیه فیلتر، وزن ثانویه فیلتر، اختلاف وزن فیلتر، میزان ذرات معلق خروجی دودکش خشک و میزان ذرات معلق خروجی دودکش تر گردید. زمان نمونه برداری اواسط هر فصل بوده است، که به ترتیب 15 اردیبهشت، 15 مرداد، 15 آبان و 15 بهمن ماه است. نتایج و بحث: نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد با افزایش سطح مقطع دودکش مقدار دی اکسید کربن و هوای مازاد نیز افزایش یافته است. همچنین با افزایش میزان رطوبت نسبی مقدار دی اکسید کربن و هوای مازاد کاهش پیدا کرده که بیانگر شرایط بهینه محیطی از نظر آلودگی می باشد. در خروجی دودکش با کاهش قطر نازل انتخابی مقدار دی اکسید کربن و هوای مازاد نیز کاهش یافت. با افزایش دمای گاز خروجی دودکش نیز کاهش مقدار دی اکسید کربن و هوای مازاد دیده می شود و نیز با افزایش سرعت گاز خروجی مقدار دی اکسید کربن و هوای مازاد کاهش پیدا کرد. و در آخر با افزایش حجم مکش شده در شرایط استاندارد مقدار دیاکسید کربن و هوای مازاد با هم افزایش پیدا کرد. نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه، آنالیز خط مرزی یک روش مناسب برای تعیین اثرهای فاکتورهای موثر بر تولید دی اکسید کربن و هوای مازاد است.
محمود احمدی؛ عباسعلی داداشی رودباری؛ حمزه احمدی
دوره 16، شماره 1 ، بهار 1397، ، صفحه 47-68
چکیده
سابقه و هدف: پارامتر دمای هوا یکی از مهمترین سنجههای شناسایی وضعیت آبوهوایی و محیطی هر منطقه محسوب میشود. امروزه با استفاده از دادههای مادون قرمز حرارتی امکان تهیه نقشههای دمای سطح زمین، بدون تماس فیزیکی با اشیا یا سطح وجود دارد. آگاهی از توزیع زمانی-مکانی دمای سطح زمین برای تعیین بیلان انرژی زمین، بررسیهای هواشناسی و تبخیر–تعرق ...
بیشتر
سابقه و هدف: پارامتر دمای هوا یکی از مهمترین سنجههای شناسایی وضعیت آبوهوایی و محیطی هر منطقه محسوب میشود. امروزه با استفاده از دادههای مادون قرمز حرارتی امکان تهیه نقشههای دمای سطح زمین، بدون تماس فیزیکی با اشیا یا سطح وجود دارد. آگاهی از توزیع زمانی-مکانی دمای سطح زمین برای تعیین بیلان انرژی زمین، بررسیهای هواشناسی و تبخیر–تعرق ضروری است. دمای سطح زمین تابعی از انرژی خالص در سطح زمین است که به مقدار انرژی رسیده به سطح زمین، گسیلندگی سطح، رطوبت و جریان هواسپهر بستگی دارد. این تحقیق در نظر دارد با رویکردی نوین براساس برونداد تصاویر سنجنده MODIS ماهواره Terra ، وضعیت LST روزهنگام ایران را در ماههای مختلف سال بررسی کند. مواد و روشها: در این پژوهش از فرآورده پنجم سنجنده MODIS ماهواره Terra موسوم به (MOD11C3 v005) با تفکیک فضایی 5×5 کیلومتر و دوره زمانی روزانه که بعد از انجام پردازشهای لازم تبدیل به دادههای ماهانه شدند، استفاده شد. در این پژوهش با توجه به دقت قابلتوجه الگوریتم فیزیکمبنای روز-شب از این روش برای واکاوی دمای روزهنگام سطح زمین ایران استفاده شده است. سپس رمزگشایی1 دادهها آرایهای به ابعاد 62258×4855 به دست آمد. پهنهبندی دمای سطح زمین با استفاده از روش زمینآمار کریجینگ به واسطه کمترین مقدار خطا و بالاترین دقت در مناطق کوهستانی انجام شد. نتایج و بحث: مشخصات آماری دمای سطح زمین ایران طی ماههای مختلف نشان داد که بیشینه میانگین دمای سطح زمین ایران با 01/46 درجه سلسیوس در ماه ژوئیه رخ داده است. کمینه مقدار میانگین دمای سطح زمین کشور با 26/12 درجه سلسیوس در ژانویه اتفاق افتاده است. در دوره گرم سال و بهویژه پهنههای گرم ایران (سواحل جنوبی) تغییرپذیری کمتری در دمای کشور حاکم است که به تبع آن دمای سطح زمین کشور نیز تغییرات کمتری را از خود نشان میدهد و به تبع آن خودهمبستگی فضایی کمتری را نیز باید در نیمه گرم سال شاهد باشیم که نشان از شرایط پایداری دمایی بیشتر در دوره گرم سال دارد. بررسی LST، در بازه زمانی 15 ساله از سال 2001 تا 2015 بر اساس برونداد سنجنده MODIS، برای ماههای مختلف سال نشان داد که توزیع دمای سطح زمین در ایران، بهشدت متاثر از شرایط جغرافیایی، بهویژه عرض جغرافیایی و وضعیت توپوگرافیکی آن است. نتیجهگیری: از غرب به شرق و از شمال به جنوب ایران در تمام ماههای سال افزایش دمای سطح زمین مشاهده شد. کویر لوت بهعنوان گرمترین منطقه در کشور، که در روزهای گرم سال دما تا 59 درجه سلسیوس در آن بالا میرود، در نظر گرفته شد. پردازشهای مکانی دمای سطح زمین روزهنگام ایران نشان داد که دمای سطح زمین بهشدت متاثر از عرض جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریا است و شرایط توپوگرافیکی نقش مهمی در توزیع زمانی–مکانی LST ایفا میکند. این نکته با بررسیهایی که ابراز داشتهاند هر قلمرو دمایی همخوانی زیادی با ویژگیهای محیطی و جغرافیایی بهویژه ارتفاع، ویژگیهای شیب زمین و عرض جغرافیایی خود دارد، همخوانی کامل دارد. اگرچه پهنههای دمایی ارائهشده برای ماههای مختلف سال از پیوستگی مکانی قابلتوجهی برخوردارند، اما بخشهایی از یک خوشه دمایی بهصورت جزایری درون پهنههای دیگر نمایان شده است که نشان از اثر شرایط محلی و توپوگرافی پیچیده در پیدایش این جزایر دمایی نسبت به اطراف خود دارد، که باعث اختلاف مکانی دما و افزایش میل به خوشه شدن دمای سطح زمین در ایران یا به عبارتی دیگر لانهگزینی آبوهوایی دارد.
اصغر مبارکی؛ ملیحه عرفانی؛ الهام آبتین؛ فرهاد عطایی
دوره 16، شماره 4 ، زمستان 1397، ، صفحه 47-62
چکیده
سابقه و هدف:
تمساح مردابی یکی از گونههای آسیبپذیر در ردهبندی اخیر IUCN است که در اکثر گستره پراکنش آن به دلیل تهدیدهای انسانی با کاهش جمعیت و حذف جمعیتهای محلی روبهرو شده است. امروزه توجه به مدلسازی پیشبینی توزیع گونه در مطالعات زیستشناسی حفاظت و بومشناختی رو به افزایش است، با این حال تا کنون برای این گونه چنین مطالعاتی ...
بیشتر
سابقه و هدف:
تمساح مردابی یکی از گونههای آسیبپذیر در ردهبندی اخیر IUCN است که در اکثر گستره پراکنش آن به دلیل تهدیدهای انسانی با کاهش جمعیت و حذف جمعیتهای محلی روبهرو شده است. امروزه توجه به مدلسازی پیشبینی توزیع گونه در مطالعات زیستشناسی حفاظت و بومشناختی رو به افزایش است، با این حال تا کنون برای این گونه چنین مطالعاتی در ایران صورت نگرفته است، بنابراین این مطالعه با هدف بررسی مطلوبیت زیستگاه تمساح انجام شد.
مواد و روشها:
حوزههای آبخیز رودخانههای سرباز و کاجو در منطقه مکران غربیترین بخش حوزه پراکنش تمساح مردابی است که در جنوب استان سیستان و بلوچستان واقع است. مدلسازی مطلوبیت زیستگاه تمساح مردابی در این منطقه به روش حداکثر بینظمی انجام شد. فاکتورهای محیط زیستی شامل ارتفاع، شاخص پوششگیاهی 1 NDVI، دما، بارندگی، فاصله از سکونتگاههای شهری، سکونتگاههای روستایی، جاده و رودخانهها بود. برای حذف متغیرهای با همبستگی بالا (۷0/۰< ) از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد و با استفاده از شاخص Moran (Levine, 2004) از نبود وجود همبستگی مکانی میان دادههای حضور گونه اطمینان حاصل شد. حساسیتسنجی و بررسی اهمیت نسبی هر یک از متغیرها با کمک درصد سهم مشارکت و اهمیت هر متغیر، منحنیهای پاسخ متغیرها به روش جکنایف محاسبه شد. حد آستانه برای طبقهبندی منطقه های مطلوب بر اساس میزان آموزش بیشترین حساسیت بهعلاوه ویژگی (MTSS) و آموزش برابر حساسیت و ویژگی (ETSS) انجام شد.
نتایج و بحث:
میزان مربوط به سطح زیرمنحنی ROC بیشتر از 80/0 بود که کارایی عالی مدل را نشان میدهد. بر اساس درصد سهم مشارکت، اهمیت نسبی و نتیجه آزمون جک نایف، مهمترین متغیرهای زیستگاهی، فاصله از رودخانه، دما و ارتفاع از سطح دریا شناسائی شدند. میزان آستانهای ETSS و MTSS به ترتیب 18/0 و 52/0 بهدست آمد که بر اساس این آستانهها نقشه مطلوبیت زیستگاه به دو طبقه مطلوب و نامطلوب طبقهبندی و به ترتیب مساحت منطقه مطلوب 1629 و 312 کیلومتر مربع برآورد شد. مقایسه آستانههای مورد نظر در طبقهبندی نشان داد که MTSS از درستی بالاتری برخوردار است. با توجه به اینکه بخش عمده منطقه مطلوب زیستگاهی خارج از منطقه حفاظت شده گاندو قرار دارد، به عنوان پیشنهاد مدیریتی برای حفاظت این گونه اصلاح مرز و افزایش محدوده ی منطقه حفاظت شده مطرح میشود. بررسی اثرهای سدها بر مطلوبیت زیستگاه تمساح نشان داد که سدها سبب افزایش مطلوبیت زیستگاه شدهاند، ولی باید توجه داشت که اگر چه احداث سدها موجب تامین زیستگاه و منبعهای غذایی شده و از این رو دارای کارکردهای مثبت هستند ولی تاثیرپذیری های منفی مانند از بینرفتن و کاهش محلهای مناسب تخمگذاری و کاهش میزان موفقیت تولیدمثل گونه را نیز موجب میشوند. همچنین تکهتکه بودن لکههای مطلوب زیستگاه بهدستآمده در این تحقیق و وجود رفتار مهاجرت در این گونه نشان داد که راهروهای ارتباطی را نیز باید مورد توجه قرار داد و برنامههای حفاظتی برای آنها نیز درنظرگرفت.
نتیجهگیری:
از آنجائی که فاصله از رودخانه به عنوان مهمترین عامل تعیینکننده مطلوبیت زیستگاه تمساح، تحت تاثیر نوسانان های شرایط اقلیمی و وجود آب قرار دارد، تضاد بین این گونه با بومیان (آب و غذا) و همین طور رفتار مهاجرت گونه از طریق کریدورهای ارتباطی بین لکههای زیستگاهی جدا از هم ادامه خواهد داشت که در فصل های گرم سال و شرایط خشکسالی شدیدتر نیز خواهد شد. بنابراین علاوه بر تجدید نظر در وسعت منطقه حفاظتی و نگهداری راهروهای ارتباطی بین زیستگاهها، افزایش پایش گونه، آموزش و همکاری جوامع بومی و محلی در امر حفاظت ضروری خواهد بود.
پریا برومندی؛ یوسف رشیدی
دوره 16، شماره 2 ، تابستان 1397، ، صفحه 49-64
چکیده
سابقه و هدف : ذرات معلق موجود در هوا شاخص مهمی در کیفیت هوای خارجی است. غلظتهای بالای این ذرات منجر به بسیاری از مشکلات بهداشتی میشود. تماس با آلودگی ناشی از هواویزهای زیستی تقریباً در زندگی شهری در سراسر جهان اجتنابناپذیر است. حضور میکروارگانیسمهای بیماریزا در ذرات گردوغبار منجر به بیماریهای دستگاه تنفسی، آسم و ذاتالریه ...
بیشتر
سابقه و هدف : ذرات معلق موجود در هوا شاخص مهمی در کیفیت هوای خارجی است. غلظتهای بالای این ذرات منجر به بسیاری از مشکلات بهداشتی میشود. تماس با آلودگی ناشی از هواویزهای زیستی تقریباً در زندگی شهری در سراسر جهان اجتنابناپذیر است. حضور میکروارگانیسمهای بیماریزا در ذرات گردوغبار منجر به بیماریهای دستگاه تنفسی، آسم و ذاتالریه میشود. جمعیت میکروبی موجود در ذرات گردوغبار در روزهای عادی و روزهای غباری و نیز تطابق بین افزایش ذرات PM10 و افزایش جمعیت میکروبی در این تحقیق بررسی شده است. مواد و روشها: نمونهبرداری توسط نمونهبردار میکروبی هوا 1 و در ارتفاع 5/1 الی 2 متری از سطح زمین با جریان L/min3/14 و به مدت 5 دقیقه انجام شد. شناسایی جمعیت میکروبی با رقیقسازیهای متوالی تا 5-10 از نمونههای گردوخاک در سرم فیزیولوژیک و کشت در محیطهای کشت مربوطه و به مدت 5-3 روز در دمای محیطی C 2±25 گرمخانهگذرای انجام شد. نتایج و بحث: در طوفانهای غباری بر فراز شهر اهواز در فصول گرم (فروردین الی شهریورماه) سال 1390 هر نوع افزایش در غلظت ذرات PM10 حاضر در هوا در تطابق با افزایش غلظت باکتریایی و قارچی بوده است. در ماههای خرداد، تیر و مرداد سال 1390 غلظت ذرات PM10 بهطور مداوم بیشتر از حد استاندارد بوده است. افزایش غلظت باکتریایی در شهر اهواز به دلیل طوفانهای غباری در روزهای غباری 5 برابر و غلظت قارچی نیز در روزهای غباری 7/1 برابر روزهای عادی افزایشیافته است. در روزهای غباری غلظت میکروارگانیسمهای غالب با افزایش مواجه بوده است و باکتری غالب باسیلوس 45% جمعیت کل باکتریایی و قارچ غالب آسپرژیلوس 44% جمعیت کل قارچی را در ذرات گردوغبار شامل میشود. نتایج حاصل افزایش جمعیت میکروبی حاضر در ذرات گردوغبار در روزهای غباری را نشان میدهد. هر نوع افزایش در جمعیت میکروبی حاضر در ذرات گردوغبار میتواند منجر به تأثیرات منفی بر سلامتی انسان شود. نتیجهگیری: با بررسی روند تغییرات سالیانه و فصلی پارامترهای هواشناسی و استفاده از نرمافزار HYSPLIT میتوان دریافت که منشأ احتمالی این ذرات در شهر اهواز، کشورهای همسایه در جنوب غرب ایران بهویژه مناطق شمال غرب کشور عراق و شرق کشور سوریه است.
زهرا اسدالهی؛ مصطفی کشتکار؛ ضیاءالدین بادهیان
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت ویژه نقشه های خدمات اکوسیستم در تصمیم گیری، رویکردهای مختلفی برای نقشه سازی خدمات اکوسیستم توسعه داده شده است. نرمافزار InVEST مبتنی بر مدلهایی است که داده کاربری و پوشش زمینها را با عرضه خدمات اکوسیستم مرتبط میسازد، به طوریکه کاربری زمینها، یک مؤلفه اساسی برای کلیه مدلها محسوب میشود. درحال حاضر فنآوری سنجش ...
بیشتر
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت ویژه نقشه های خدمات اکوسیستم در تصمیم گیری، رویکردهای مختلفی برای نقشه سازی خدمات اکوسیستم توسعه داده شده است. نرمافزار InVEST مبتنی بر مدلهایی است که داده کاربری و پوشش زمینها را با عرضه خدمات اکوسیستم مرتبط میسازد، به طوریکه کاربری زمینها، یک مؤلفه اساسی برای کلیه مدلها محسوب میشود. درحال حاضر فنآوری سنجش از دور یکی از تکنیک های برتر دراستخراج نقشه کاربری و پوشش زمینها با استفاده از دو روش پیکسل پایه و شیءگرا محسوب میشود. درحالیکه روش پیکسل پایه مبتنی بر طبقه بندی ارزشهای عددی تصویرهامی باشد،پردازش شیءگرای تصاویر به دلیل استفاده از مطالعات طیفی و مطالعات مربوط به بافت و محتوا نیز در فرآیند طبقه بندی از دقت باالاتری برخوردار است. به طوریکه کاربرد گسترده ای در تمامی بخشها از جمله علوم محیطی دارد.در این راستا پژوهش حاضر با هدف بکارگیری تصاویر ماهواره ای و پردازش شیءگرادر تهیه نقشه کاربری و پوشش زمینهای استان لرستان و مدلسازی خدمات زیستگاهی انجام شد. مواد و روشها: پژوهش با بکارگیری نرم افزارهای 9.01 eCognition و 0.InVEST3 طی چهار گام شامل آماده سازی الیه های مطالعاتی، پردازش شیءگرای تصویرهای ماهوارهای، طبقه بندی شیءگرا و در نهایت مدلسازی خدمات زیستگاهی انجام شد. تصاویر دو ماهوارهلند ست و سنتینلدر محیط نرم فزار eCognition فیوژن شده و در تلفیق با داده های مدل رقومی ارتفاع سنجنده ASTER مورد پردازش قرار گرفته است. سگمنت سازی به عنوان اولین مرحله طبقه بندی شیءگرا با استفاده از الگوریتم Segmentation Multiresolution انجام شد. به دلیل بزرگی منطقه مورد مطالعه و قدرت تفکیک مکانی متوسط تصاویر لندست، تصاویر با مقیاس 30 ،ضریب شکل 0.4 و فشردگی0.5 سگمنت سازی شد و بر اساس الگوریتم فازی اشتراک ،کاربری های مورد نظر با استفاده از سنجه هایی نظیربافت ، شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی ، هندسه ، ترکیب سطوح خاکستری پیکسل و درجات روشنایی طبقه بندی شدند که در این رابطه الگوریتم طبقه بندی class Assign مورد استفاده قرار گرفت. سپس با مطابقت دادن نقشه مستخرج با 130 نقطه تعلیمی،دقت و صحت طبقه بندی با ضریب کاپا مشخص شد. در ادامه نقشه کاربری و پوشش زمین ها به منظور مدلسازی خدمات زیستگاهی وارد نرم افزار InVEST شد. نتایج و بحث: نتایج و آمار به دست آمده برای دقت و صحت طبقه بندی با پردازش شیءگرا نتایج قابل قبولی را بیان کرد به طوریکه ضریب کاپای طبقه بندی معادل 0.93 برآورد شد. در محدوده مورد مطالعه طبقات کاربری و پوشش زمین ها در شش طبقه شامل کشاورزی آبی و دیم، جنگل، مرتع، منطقه های انسان ساخت و منبع های آب تهیه شدند. بنابر نتایج،مرتع هاو جنگل با درصد مساحت 39.8 و 33 درصد بیش از 72.8 درصد سطح استان لرستان را به خود اختصاص داده اند. از جمله مشکلات تهیه نقشه کاربری زمین ها به عدم توانایی تصاویر ماهوارهای لندست با ابعاد پیکسلی 30 متری در تفکیک زارعت دیم، مرتع ها و جنگلهای کمتراکم به دلیل تشابه طیفی آنها و همچنین منطقه های روستایی به دلیل سطح کوچک آنها اشاره نمود. بنابراین سعی شد که با استفاده از تغییر ویژگی های سگمنت نظیر شکل، تن، بافت و همچنین مطالعات جانبی این محدودیت برطرف شود. برای هر طبقه کاربری زمین ها درجه مطلوبیت زیستگاه در نظرگرفته شد. همچنین حساسیت هریک از تیپ های زیستگاه به تهدیدات موردنظردر منطقه موردمطالعه وزن دهی شد. عاملهای تهدید انسانی مؤثر بر کیفیت زیستگاه در سه گروه زمینهای کشاورزی، منطقه های مسکونی و جاده هاقرار گرفتند. در نهایت با اجرای مدل، سنجه کیفیت زیستگاه با ارزشی بین صفر تا یک حاصل شد. نتیجه گیری: رویکردهای مختلفی برای نقشه سازی خدمات اکوسیستم وجود دارد که یکی از آنها استخراج مطالعات خدمات اکوسیستم به طور مستقیم از نقشه های کاربری و پوشش زمینها است. چنین رویکردی برای آن دسته از منطقه های بزرگ مقیاس مناسب است که از نظردادههای دردسترس و نیروی متخصص محدودیت دارند و خدمت مورد بررسیبهطور مستقیم با کاربری زمین ها مرتبط است.
وجیهه قربان نیا خیبری؛ میرمهرداد میرسنجری؛ هومان لیاقتی؛ محسن آرمین
دوره 15، شماره 2 ، تابستان 1396، ، صفحه 55-74
چکیده
سابقه و هدف:
دمای سطح زمین (LST) بهعنوان متغیر مهم ریزاقلیم و تشعشع انتقالی داخل جو، یکی از معیارهای مهم در برنامهریزی ناحیهای و منطقهای است از اینرو عامل مهمی در کنترل فرایندهای زیستی، شیمیایی و فیزیکی زمین است. فعالیتهای طبیعی و انسانساز بهویژه نوع کاربری اراضی و پوشش زمین با تغییر شرایط فیزیکی و زیستی یک منطقه پارامتر ...
بیشتر
سابقه و هدف:
دمای سطح زمین (LST) بهعنوان متغیر مهم ریزاقلیم و تشعشع انتقالی داخل جو، یکی از معیارهای مهم در برنامهریزی ناحیهای و منطقهای است از اینرو عامل مهمی در کنترل فرایندهای زیستی، شیمیایی و فیزیکی زمین است. فعالیتهای طبیعی و انسانساز بهویژه نوع کاربری اراضی و پوشش زمین با تغییر شرایط فیزیکی و زیستی یک منطقه پارامتر مهمی در مقدار دمای سطح زمین است.
مواد و روشها:
در این پژوهش رابطه بین دمای سطح زمین و پوشش زمین مرتبط با الگوهای کاربریهای اراضی و پوشش زمین شهرستان دنا در سال 2016 با استفاده از الگوریتم پنجره مجزا روی مجموعه دادههای ماهواره لندست 8 بررسی شده است. الگوریتم پنجره مجزا یک ابزار ریاضی است که با استفاده از اطلاعات زمینی، دمای روشنایی سنجنده حرارتی (TIRS)، قابلیت گسیلندگی زمین (LSE) و عامل پوشش گیاهی سبز جزء به جزء (FVC) بهدستآمده از باند چند طیفی سنجنده OLI و دمای سطح زمین را برآورد میکند.
نتایج و بحث:
بر اساس طبقهبندی تصویر سنجنده OLI ماهواره لندست 8 سال 2016 با درستی کل حدود 80 درصد و ضریب کاپای 90/0، کاربری مرتع و مناطق مسکونی با 67/50 و 3/0 درصد، به ترتیب بیشترین و کمترین مساحت را در شهرستان دنا به خود اختصاص دادهاند. میانگین دمای سطح زمین در شهرستان دنا حدوداً 32 درجه سانتیگراد و میانگین شاخص پوشش گیاهی نیز حدوداً 14/0 است. در تجزیهوتحلیل رابطه بین LST و شاخص پوشش گیاهی (NDVI) در کل شهرستان دنا و در هر طبقه کاربری اراضی و پوشش زمین، نتایج روند متفاوتی را نشان داد بهطوریکه رابطه مثبت و معنیداری بین NDVI و LST در کل شهرستان دنا و کاربری مرتع وجود دارد. در صورتیکه در سایر کاربریهای جنگل، زراعت و باغ و مناطق مسکونی رابطه معنیداری یافت نشد.
نتیجهگیری:
عوامل مختلفی بر نوع و شکل رابطه بین NDVI و LST اثرگذار است که از جمله میتوان به نوع کاربری اراضی و پوشش زمین، مقدار پوشش گیاهی، فصل سال، زمان روز، نوع اکوسیستم، عرض جغرافیایی و عوامل محدودهکننده و محرک رشد پوشش گیاهی مثل مقدار آب و انرژی خورشیدی اشاره کرد. عامل تعیینکننده مقدار دما در شهرستان دنا افزایش یا کاهش پوشش گیاهی نیست بلکه تغییرات ارتفاع از سطح دریا است. به عبارتی دیگر اثر تغییرات ارتفاع از سطح دریا بر دمای سطح زمین از اثر پوشش گیاهی بر دما مهمتر است. در ارتفاعات پایینتر شهرستان دنا که دمای نسبتاً زیاد برای رشد پوشش گیاهی کافی وجود داشته است، پوشش گیاهی متراکمتر و فراوانتر بوده است و به همین دلیل رابطه مثبتی بین دمای سطح زمین (LST) و شاخص پوشش گیاهی (NDVI) وجود دارد. بنابراین تأثیرگذاری پوشش گیاهی در کاهش دمای سطح زمین بستگی به مقدار پوشش گیاهی دارد.
ناصر شفیعی ثابت؛ سوگند خاکسار
دوره 15، شماره 3 ، پاییز 1396، ، صفحه 55-74
چکیده
سابقه و هدف: تحمیل کارکردهای جدید از سوی شهرها به فضاهای پیرامونی منجر به شکلگیری و بروز نابسامانی در عرصههای اجتماعی و اقتصادی مناطق پیرامونی شده است روندهای عمده جهانی که رقابت بر سر زمین را افزایش داده، موجب توسعه نامتوازن شهری شده است. بهدلیل تراکم جمیعت در شهرهایی که گسترش شتابان دارند، آسیبهای مخربی در محیط زیست و ...
بیشتر
سابقه و هدف: تحمیل کارکردهای جدید از سوی شهرها به فضاهای پیرامونی منجر به شکلگیری و بروز نابسامانی در عرصههای اجتماعی و اقتصادی مناطق پیرامونی شده است روندهای عمده جهانی که رقابت بر سر زمین را افزایش داده، موجب توسعه نامتوازن شهری شده است. بهدلیل تراکم جمیعت در شهرهایی که گسترش شتابان دارند، آسیبهای مخربی در محیط زیست و زمینهای ارزشمند کشاورزی ایجاد میشود. از دیدگاه (Karol (2012 «خزش شهری» در ابتدا مشکلات چشمگیری نداشت. اما جلوههای مثبت این پدیده از مدتها قبل کمرنگ شده است اتخاذ راهبرد صنعتی شدن، اقتصاد مناطق روستایی را به شدت تغییر داده و در نتیجه روستاها را به شهرهای بدون برنامه تبدیل کرده است این پدیده، در آغاز، در مادرشهرها و شهرهای بزرگ اتفاق افتاد، ولی بهتدریج بر اثر اتخاذ سیاستهای تمرکزگرایانه سکونتگاهی، به شهرهای متوسط و میانی نیز انتقال یافته است. از اینرو این تحقیق در نظر دارد با واکاوی و تحلیل دقیق پدیده خزش شهری و با ارائه راهحلهای علمی به کاهش آثار زیانبار ناشی از آن در ناحیه مورد بررسی کمک کند. مواد و روشها: برای سنجش دقیق پیامدهای پدیده خزش شهری در ناحیه مورد بررسی از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شد. در این روش با استفاده از تصاویر ماهوارهای و به کمک علم سنجش از دور و تحلیلهای حاصل از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) روند تغییرات کاربری اراضی طی سال های ۱۳۶۹، ۱۳۸۵ و ۱۳۹۴ به تفکیک کاربری اراضی در ۷ نوع کاربری (ساختوساز مسکونی، ساختوساز غیرمسکونی، زمین بایر درحال تبدیل، اراضی زراعی، اراضی باغی، مراتع و راه) بررسی شد. از گردآوری دادهها شامل بررسی تصاویر ماهوارهای لندست TM سال۱۹۹۰ و ETM+سال ۲۰۰۶، HRVIR ۲۰۱۵ و نقشه 50000 :1 ناحیه همدان برای تشخیص بهتر پدیدهها و مقایسه آن با تغییرات کاربری اراضی طی دورههای بعد، استفاده شده است. نتایج و بحث: محاسبات انجامشده حاکی از آن است که در ناحیه همدان بر اثر رشد خزنده شهر به شکل گسسته، بیشترین میزان تغییر کاربری زمین در یک دوره ۲۵ ساله یعنی از سال ۱۹۹۰ میلادی تا سال ۲۰۱۵ در اراضی زراعی بوده است. بهطوری که این اراضی به میزان ۱۰۱۷ هکتار در این دوره کاهش یافته است. در همین دوره اراضی مرتعی نیز حدود ۱۸۹ هکتار کاهش داشته است. در مقابل، ساختوساز مسکونی، در سال ۲۰۱۵ میلادی نسبت به سال ۱۹۹۰ میلادی به میزان ۸۰۵ هکتار افزایش یافته است. پس از آن ساختوساز غیرمسکونی با میزان ۳۴۶ هکتار، اراضی باغی با مقدار ۱۶۹ هکتار و راه با حدود ۲۰ هکتار به ترتیب بیشترین میزان افزایش را به خود اختصاص دادهاند. همچنین، میزان ۳۰۷ هکتار از مجموع ۶۴۴۶ هکتار از کل اراضی ناحیه مورد بررسی به صورت زمین بایر درآمده است که در حال تبدیل شدن به ساختوسازهای مختلف است. مقایسه آمارهای بهدستآمده بیانگر آن است که ساختوساز مسکونی همچنان روند افزایشی دارد. با توجه به نتایج بهدستآمده مشاهده میشود که در شرایط کشور ایران، تحقیق حاضر که پیرامون شهر همدان انجام شده است با پژوهشهای 2010 Jaeger, و Ewing, 2008 و Morote band Hernández, 2016 و دیگر پژوهشگران که در اروپا به بحث مسائل زیستمحیطی و نبود سیاستهای حمایتی برای جلوگیری از گسترش این ساختوسازها اشاره کردهاند، منطبق بوده است. نتیجه گیری: در بررسیهای مربوط به تحولات فضایی و تغییر کاربری اراضی کشاورزی توجه به این نکته که کدام عناصر به آرامی و کدام عناصر با سرعت بیشتری تغییر میکنند، از اهمیت شایانی برخوردار است. در این تحقیق نمایان شد که در مورد بررسی اراضی کشاورزی (زراعی و باغی) نسبت به سایر اراضی بیشترین میزان تغییر را داشتهاند. بنابراین، اگر سیاستگذاری و اقدامات لازم برای جلوگیری از ادامه این روند صورت نگیرد، به دلیل فشار بر منابع، تبدیل و تغییر کاربری اراضی و در نتیجه نابودی زمینهای ارزشمند کشاورزی آثار زیانبار زیستمحیطی در پی خواهد داشت.
محمد محمدیان؛ غلامرضا لشکری پور؛ ناصر حافظی مقدس؛ محمد غفوری
چکیده
سابقه و هدف: مسئله های محیط زیستی از دیرباز کم و بیش وجود داشته ولی در حال حاضر بدلیل رشد بی رویه جمعیت جهان و برداشت بی رویه ازمنبع های زمینی،افزایش یافته و مشکل های زیادی را بوجود آورده است. دشت میداوود در شرق استان خوزستان قرار دارد و بسیار حاصلخیز بوده و دارای منابع غنی آب می باشد. این دشت با خطرهای محیط زیستی مواجه می باشد اما بیشتر ...
بیشتر
سابقه و هدف: مسئله های محیط زیستی از دیرباز کم و بیش وجود داشته ولی در حال حاضر بدلیل رشد بی رویه جمعیت جهان و برداشت بی رویه ازمنبع های زمینی،افزایش یافته و مشکل های زیادی را بوجود آورده است. دشت میداوود در شرق استان خوزستان قرار دارد و بسیار حاصلخیز بوده و دارای منابع غنی آب می باشد. این دشت با خطرهای محیط زیستی مواجه می باشد اما بیشتر مطالعات انجام شده در این دشت، در زمینه زمین شناسی و آبشناسی بوده و مطالعات محیط زیستی انجام نشده است. مواد و روش ها: در این پژوهش از مطالعات دفتری، صحرایی و آزمایشگاهی برای بررسی خطرهای محیط زیستی دشت میداووداستفاده شده است. در مطالعات صحراییفروچاله های زیادی در اطراف دشت میداوود شناسایی و ابعاد آنها اندازه گیری شد. برای انجام آزمایش های لازم از سنگ های منطقه و منبع های آب، نمونه برداری انجام شد. آزمایش انحلال پذیری به روش سیرکولاسیون روی سنگ های گچی سازند گچساران صورت گرفت. با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نقشه هم پتانسیل یون استفاده شد.با استفاده از سیستم ICP-OES سولفات و یون کلسیم برای دشت میداوود تهیه و برای تعیین میزان عنصرهای سنگین در آب های این دشت از نتایج آنالیزاطلاعات جغرافیایی نقشه همپتانسیل عنصرهای سنگین برای دشت میداوود تهیه شد .نتایج و بحث: براساس مطالعات دفتری، اطراف دشت میداوود را سازند آسماری و سازند گچساران در بر گرفته و سنگ کف این دشت، سازند گچساران می باشد که ازسنگ های گچی و مارنی تشکیل شده است. همه فروچاله های شناسایی شده در منطقه، در نزدیکی سازند گچساران تشکیل شدهاند. نتایج آزمایش انحلال پذیری نشان دادکه سنگ های گچی دارای قابلیت انحلال بالایی هستند. بر اساس نقشه هم پتانسیل یون سولفات و یون کلسیم، میزان این املاح در اطراف روستاهای سرله و دوگچه بیشاز دیگر نقاط دشت است که بدلیل انحلال سنگ های گچی سازند گچساران می باشد. بر اساس مطالعات آبشناسی در طول 15 سال اخیر، سطح آب زیرزمینی دشتمیداوود حدود 5 متر افت پیدا کرده است. بالابودن قابلیت انحلال سنگهای گچی سازند گچساران در کف دشت و همچنین افت سطح آب زیرزمینی دشت سبب شد کهدر سال های اخیر فروچاله هایی بصورت ناگهانی در دشت و بویژه در حوالی روستاهای سرله و دوگچه تشکیل شوند که از نوع فروریزشی می باشند.آنالیزهای هیدروشیمیایی آبهای دشت نشان داد که حدود 81 درصد چاههای عمیق منطقه دارای آرسنیک بالاتر از حد مجاز آب شرب می باشند.از نمونه های برداشت شده حدود 31 درصد دارای مقدار آهن بالاتر از حد مجاز و حدود 44 درصد دارای منگنز بالاتر از حد مجاز هستند. همه نمونه ها دارای نیکل بالاتر از حد مجاز وانادیوم کمتر از حد مجاز آب شرب می باشند. بر اساس نقشه های هم پتانسیل، میزان فلزهای سنگین در محل روستاهای میداوود پایین (سفلی) و میداوود وسطی، بالاتر از دیگر نقاط دشت می باشد. منشاء فلزهای سنگین در دشت میداوود، مواد نفتی هستند که از سازند گچساران بصورت چشمه نفتی خارج می شوند. نتیجه گیری: با کنترل برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی توسط چاه های بهره برداری و همچنین استفاده از تغذیه مصنوعی میتوان از افت سطح آب زیرزمینی و تشکیلفروچاله های جدید در دشت جلوگیری کرد، در غیر اینصورت ممکن است فروچاله های جدید تشکیل شده و سبب خسارتهای مالی و جانی شود. غلظت بالای فلزهایسنگین در آبهای زیرزمینی می تواند برای سلامتی اهالی منطقه خطرهایی را بوجود آورد. برای حل این مشکل در صورت امکان می توان آب شرب ساکنین این دشت را از حوزههای آبریز مجاور باکیفیت قابل قبول از نظر استانداردهای جهانی (WHO) تأمین نمود.
مریم نیسی؛ مسعود بیژنی؛ نگین فلاح حقیقی
چکیده
سابقه و هدف: معضلات و چالشهای زیست محیطی از نگرانی های عمده ی جامعه امروزی است. اغلب این چالشها ناشی از رفتار انسانها است که می توان از طریق تغییر در نگرش و رفتار ایشان و آگاهی بخشیدن از عواقب این معضلات، بر آنها فائق آمد. برخی از مهم ترین رفتارهای زیست محیط گرایانه شامل مصرف انرژی، حفاظت از آب و خاک، بازیافت و مانند ...
بیشتر
سابقه و هدف: معضلات و چالشهای زیست محیطی از نگرانی های عمده ی جامعه امروزی است. اغلب این چالشها ناشی از رفتار انسانها است که می توان از طریق تغییر در نگرش و رفتار ایشان و آگاهی بخشیدن از عواقب این معضلات، بر آنها فائق آمد. برخی از مهم ترین رفتارهای زیست محیط گرایانه شامل مصرف انرژی، حفاظت از آب و خاک، بازیافت و مانند آنها میباشد که دارای مزایای شخصی، اجتماعی و زیست محیطی فراوانی هستند. یکی از اهداف مهم دانشگاه ها، آموزش دانشجویان در جهت حفظ محیط زیست است. در این راستا، نقش و جایگاه آموزش عالی کشاورزی از جایگاه خاصی برخوردار است. بر این اساس، هدف این مطالعه بر "تحلیل عوامل مؤثر بر رفتار زیستمحیطگرایانه از دیدگاه دانشجویان در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران براساس نظریه اجتماعی، شناختی بندورا" قرار گرفت. مواد و روشها: این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی ـ همبستگی و علّی ـ رابطه ای است. جامعه آماری مورد مطالعه، دانشجویان دانشکده های کشاورزی ایران بودند که 129 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری خوشهای تصادفی دو مرحلهای بر اساس قطبهای علمی پنجگانه کشور، به عنوان نمونه انتخاب شدند (236973=N). ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانلی از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی به تأیید رسید و پایایی دسته گویه های آن با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ (0.87 ≤α ≤ 0.66) محقق گردید. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که به غیر از سطح تحصیلات دانشجویان، همبستگی مثبت و معنیداری بین رفتار زیست محیطگرایانه و سایر متغیرهای مورد بررسی مؤثر بر آن وجود دارد. در این راستا، نیت، خودپنداره، انتظارات پیامدی، خودنظم دهی، ادراک از رفتار دیگران و خودکارآمدی به ترتیب بیشترین میزان همبستگی با رفتار زیست محیطگرایانه را دارا بودند. نتایج حاصل از تحلیل علّی نشان داد که متغیرهای "ادراک از رفتار دیگران"، "انتظارات پیامدی" و "خودپنداره" تأثیر معنی داری بر رفتار زیست محیطگرایانه داشتند که این با نظریه اجتماعی، شناختی بندورا همسو است. ولی "نیت"، "خودکارآمدی" و "خودنظم دهی" تأثیر معنی داری بر آن نداشتند. نتیجه گیری: واکاوی نتایج حاصل از تحلیل مسیر، نشاندهنده آن است که رفتار زیست محیط گرایانه دانشجویان در نظام آموزش عالی کشاورزی تحت تأثیر ادراک از رفتار دیگران است و آنها از مشاهدهی رفتار دیگران و پیامدهای حاصله از آن یاد میگیرند و رفتار میکنند. چنین یافتهای اهمیت محیطهای اجتماعی را نشان میدهد. به عبارت دیگر، هر چند ممکن است افراد به لحاظ فردی دارای انگیزهها و رفتارهایی در جهت حفظ محیطزیست باشند ولی این رفتار تحت تأثیر محیط اجتماعی ایشان است و فراهم کردن چنین محیطی یکی از استلزامات نظامهای آموزش عالی در جهت ایجاد دانشگاههای سبز تلقی میگردد. در پایان، بر اساس نتایج پژوهش، پیشنهادهایی ارائه گردید.
محبت نداف؛ رضا امیدی پور
چکیده
سابقه و هدف:
تنوع زیستی تنها شامل تعداد و وفور گونه ها نیست، بلکه گوناگونی در کارکردهای هر گونه را شامل می شود که بوسیله سنجههای تنوع کارکرد اندازه گیری می شود. از سویی دیگر، تغییرکاربری زمینها و چرای دام دو مورد از مهمترین عاملها تاثیرگذار بر تنوع زیستی و خدمات اکوسیستم هستند. بنابراین تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر ...
بیشتر
سابقه و هدف:
تنوع زیستی تنها شامل تعداد و وفور گونه ها نیست، بلکه گوناگونی در کارکردهای هر گونه را شامل می شود که بوسیله سنجههای تنوع کارکرد اندازه گیری می شود. از سویی دیگر، تغییرکاربری زمینها و چرای دام دو مورد از مهمترین عاملها تاثیرگذار بر تنوع زیستی و خدمات اکوسیستم هستند. بنابراین تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر جنگلکاری و چرای دام بر سنجههای تنوع کارکرد در منطقه چشمه دلاو در غرب استان خراسان شمالی انجام شد.
مواد و روش ها:
برای اندازه گیری تنوع کارکرد از سنجه های مبتنی بر یک ویژگی (میانگین وزنی جامعه) و مبتنی بر چند ویژگی (غنای کارکرد ، یکنواختی کارکرد ، واگرایی کارکرد ، پراکنش کارکرد و سنجه تنوع کارکرد رائو) در بسته آماری "FD" در نرم افزار "3.3.1.R" استفاده گردید. برای مقایسه تنوع در تیمارهای مورد مطالعه از تجزیه واریانس یکطرفه و آزمون تکمیلی دانکن استفاده شد.
نتایج و بحث:
نتایج نشان داد که چرای دام به همراه جنگلکاری دارای اثرهای مختلفی بر روی سنجههای تنوع کارکردی است. بر اساس نتایج، غنای کارکردی و سنجه تنوع کارکرد رائو و همچنین سنجه های میانگین وزنی ارتفاع و فرم زیستی تروفیت در منطقه های مورد مطالعه دارای اختلاف معنی داری بودند. بیشترین مقادیر سنجه غنای کارکردی، تنوع کارکردی رائو و میانگین وزنی ارتفاع مربوط به منطقههای تحت چرای دام بود. این نتیجه نشان میدهد برای کاهش رقابت بین گیاهان و به حداکثر رسیدن کارکرد در یک اکوسیستم، وجود حداقلی از تنش (چرا) لازم است. همچنین بیشتر بودن سنجه میانگین وزنی ارتفاع در کاربری تحت چرا تایید کننده وجود ارتباط مثبت بین غنای کارکرد و سنجه میانگین وزنی است. از طرفی دیگر، بیشترین مقدار سنجه میانگین وزنی فرم رویشی تروفیت در کاربری عدم چرا-جنگلکاری مشاهده شد که در ارتباط با شرایط نامساعد محیطی از قبیل رقابت بالا (بدلیل نبود چرای دام) و مداخلات انسانی (جنگل کاری) بود.
نتیجه گیری:
استفاده از سنجههای تنوع کارکرد به عنوان سنجه ای از تنوع زیستی که افزون بر اینکه فروانی گونه ها، ویژگی های کارکردی آنها را نیز مد نظر قرار می دهد، ابزارهای مفیدی در بررسی تاثیر عاملهای مختلف بر تنوع زیستی و کارکرد اکوسیستم های نیز می باشند.
پریسا کاظمی؛ فاطمه شریعتی؛ عبدالکریم کشاورز شکری
دوره 16، شماره 3 ، پاییز 1397، ، صفحه 65-78
چکیده
سابقه و هدف: برای تعیین کیفیت آب شاخص هایی وجود دارد که شاخص NSF از میان شاخص های عمومی کیفیت آب، بیشترین کاربرد را دارا است. هدف از معرفی شاخص NSFWQIطبقه بندی آب برای مصرف های کلی (شرب، حیات آبزیان، مصرف های تفریحی و ...) است. این پژوهش با هدف بررسی کیفیت آب رودخانه لنگرودرودخان با استفاده از شاخص آب NSFWQI انجام گرفت ...
بیشتر
سابقه و هدف: برای تعیین کیفیت آب شاخص هایی وجود دارد که شاخص NSF از میان شاخص های عمومی کیفیت آب، بیشترین کاربرد را دارا است. هدف از معرفی شاخص NSFWQIطبقه بندی آب برای مصرف های کلی (شرب، حیات آبزیان، مصرف های تفریحی و ...) است. این پژوهش با هدف بررسی کیفیت آب رودخانه لنگرودرودخان با استفاده از شاخص آب NSFWQI انجام گرفت که در آن 10 پارامتر شامل دمای آب، کدورت، فسفات، نیترات، اکسیژن محلول (DO)، کلیفرم مدفوعی، اکسیژن خواهی بیوشیمیایی (BOD)،pH ، جامدات محلول (TDS) و هدایت الکتریکی (EC) اندازه گیری شد. مواد و روش ها: جهت نمونه برداری 7 ایستگاه در طول رودخانه مشخص گردید و طی چهار فصل از پاییز 1393 تا تیر 1394نمونه برداری انجام شد. DO، pH، کدورت، هدایت الکتریکی، TDS و دما توسط دستگاه قابل حمل در محل اندازه گیری و نیترات و فسفات به روش اسپکتروفتومتری تعیین مقدار شد. اندازه گیری کلیفرم از روش بیشینه تعداد محتمل(MPN) صورت گرفت. نتایج و بحث: بررسی شاخص های کیفیت آب نشان داد که شاخص های کدورت، درجه حرارت، نیترات، فسفات،TDS ، pHوEC در فصل تابستان دارای بیشترین میزان بودند که بیشترین مقدار BODمربوط به فصل بهار است. کلیفرم مدفوعی در همه ی فصل ها نزدیک به یکسان بوده و اکسیژن محلول در فصل زمستان از بیشترین میزان برخوردار است. مقایسه میزان شاخص NSFWQI در هفت ایستگاه رودخانه لنگرودرودخان در فصلهای مختلف بیانگر آن است که ایستگاه دوم (درویشانبر، بالادست) در فصل زمستان با عدد 63، بالاترین و ایستگاه خالکیاسر (پایین دست) با شاخص عددی 56، پایینترین میزان عددی را به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری: مقایسه کلی نشان داد که در تمام ایستگاه ها از فصل زمستان به سمت فصل تابستان، از میزان عددی شاخص ها کاسته می شود. تفسیر نتایج بر اساس شاخصNSFWQI، نشان داد که در رودخانه لنگرودرودخان در طول مسیر، از ایستگاه بالادست به سمت ایستگاه پایین دست افزایش بار آلودگی و کاهش کیفیت آب وجود دارد. لذا آب این رودخانه برای شرب و کشاورزی مناسب نیست و حتما قبل از استفاده باید مورد تصفیه قرار گیرد.
امیر عباس قربانی؛ اسکندر زند؛ محمدعلی باغستانی میبدی؛ سمیه فروزش؛ محمد عبداللهیان نوقابی؛ میرتراب کاظمی پور اسفهلان
دوره 5، شماره 1 ، پاییز 1386
چکیده
به منظور بررسی اثر ماده افزودنی سیتوگیت بر کارایی علف کش کلریدازون + فن مدیفام ، آزمایش مزرعه ای در سال زراعی 1383 در شهر اراک انجام گردید .آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. آزمایش دارای دو فاکتور مقدار علف کش در سه سطح (60، 80 و 100 درصد مقدار توصیه شده علف کش ) و غلظت ماده افزودنی سیتوگیت در چهار ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر ماده افزودنی سیتوگیت بر کارایی علف کش کلریدازون + فن مدیفام ، آزمایش مزرعه ای در سال زراعی 1383 در شهر اراک انجام گردید .آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. آزمایش دارای دو فاکتور مقدار علف کش در سه سطح (60، 80 و 100 درصد مقدار توصیه شده علف کش ) و غلظت ماده افزودنی سیتوگیت در چهار سطح (0 ، 15، 25، 35 میلی لیتر در صد لیتر) بود. صفاتی مانند عملکرد ریشه ، اجزاء عملکرد ، بیوماس کل ، طول ریشه چغندر، وزن خشک برگ و مقدار قند اندازه گیری شد . بالاترین عملکرد بیوماس ، طول ریشه و وزن خشک برگ محصول متعلق به تیمار 100 درصد علف کش و غلظت 35 میلی لیتر ماده افزودنی بود. علاوه بر آن بالاترین قطر ریشه مربوط به تیمارهای 80 و 100 درصد علف کش و تیمار 25 میلی لیتر ماده افزودنی بود.
جاوید قرخلو؛ محمد حسن راشد محصل؛ مهدی نصیری
دوره 6، شماره 1 ، پاییز 1387
چکیده
طی سالهای 1384 و 1385، تعداد 14 و 7 توده فالاریس در مزارع گندم استانهای فارس و گلستان شناسایی شدند که بترتیب به علف کشهای فنوکساپروپ- پی اتیل و دایکلرفوپ متیل مقاومت نشان می دادند. به منظور مطالعه مقاومت توده های مذکور به علف کشهای یاد شده، آزمون زیست سنجی بر روی آنها در آزمایشگاه علف های هرز دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. آزمون پتری دیش نشان ...
بیشتر
طی سالهای 1384 و 1385، تعداد 14 و 7 توده فالاریس در مزارع گندم استانهای فارس و گلستان شناسایی شدند که بترتیب به علف کشهای فنوکساپروپ- پی اتیل و دایکلرفوپ متیل مقاومت نشان می دادند. به منظور مطالعه مقاومت توده های مذکور به علف کشهای یاد شده، آزمون زیست سنجی بر روی آنها در آزمایشگاه علف های هرز دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. آزمون پتری دیش نشان داد که توده های فالاریس مقاوم دارای درجات مقاومت مختلفی به علف کشهای مورد آزمایش بودند با استفاده از پارامترهای برآورد شده از منحنی های غلظت- پاسخ، غلظت تفکیک کننده به میزان 04/8 و 05/1 قسمت در میلیون بترتیب برای علف کشهای دایکلوفوپ متیل و فنوکساپروپ- پی اتیل تعیین شد. سپس مطالعه ای برای بررسی مبنای بیوشیمایی مقاومت توده های مقاوم به بازدارنده های آنزیم ACCase ، در آزمایشگاه بیوشیمی دانشگاه کورودوبای اسپانیا انجام شد. آزمون زیست سنجی بیانگر وجود آنزیم استیل کوآنزیم آ مقاوم در توده های MR4-1 , AR-1 و SR3-1 بود.آنزیم ACCase استخراج شده از اندامهای هوایی این توده ها در مقایسه با توده حساس از مقاومت بالایی به هر دو علف کش برخوردار بود. با توجه به نتایج حاصل ، احتمالا مکانیسم مقاومت به بازدارنده های APP در سه توده بسیار مقاوم MR4-1 , AR-1 و SR3-1 به دلیل وجود آنزیم ACCase تغییر یافته در آنها می باشد. در مورد بقیه توده های مقاوم مورد مطالعه ، احتمالا سایر مکانیسم های مقاومتی مانند افزایش متابولیسم و یا فقدان جذب و انتقال علف کش دخیل هستند. همچنین نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که 7 توده دارای مقاومت عرضی به هر دو علف کش مورد مطالعه بودند.
هادی ویسی؛ عبدالمجید مهدوی دامغانی؛ هومان لیاقتی؛ حسین صباحی
دوره 7، شماره 1 ، پاییز 1388
چکیده
هدف این تحقیق ، بررسی و تحلیل علل و دلایل کشاورزان برای عدم پذیرش فناوری های مدیریت تلفیقی آفات در میان شالیکاران استان های گیلان و مازندران بود. بدین منظور ، 170 نفراز کشاورزانی که در گروه های مدرسه در مزرعه شرکت نموده اند. ولی این فناوری ها را در مزرعه خود به کار نبرده بودند. به روش تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه ...
بیشتر
هدف این تحقیق ، بررسی و تحلیل علل و دلایل کشاورزان برای عدم پذیرش فناوری های مدیریت تلفیقی آفات در میان شالیکاران استان های گیلان و مازندران بود. بدین منظور ، 170 نفراز کشاورزانی که در گروه های مدرسه در مزرعه شرکت نموده اند. ولی این فناوری ها را در مزرعه خود به کار نبرده بودند. به روش تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل گردید و از آماره تحلیل عامل برا یتعیین علل اصلی مشکلات استفاده گردید.نتایج تحقیق نشان داد که مهم ترین عوامل عدم پذیرش این فناوری ها عبالرت بودند از : مسایل مالی ، ویژگی های فردی ، وجود شرایط ابهام و ریسک ، مسایل مدیریتی ، نبود اطلاعات در باره ویژگی های فناوری های معرفی شده به طوری که این عوامل 8/58 درصد واریانس دلایل عدم پذیرش را تبیین نموده اند. بر اساس نتایج مطالعه حاضر، رهیافت مدیریت تضاد با رویکرد حل مشکل و توسعه نهادی برای رفع موانع و ارتقای پذیرش فناوری های مدیریت تلفیقی پیشنهاد گردید .
فاطمه شایان پویا؛ فریدون عباسی دوانی؛ محمد صادق ناصری
دوره 8، شماره 1 ، پاییز 1389
چکیده
فرآیندنمونه سازی در طیف نگاری آلفا، برای اندازه گیری غلظت های جرمی و اکتیویته ایزوتوپ های اورانیوم ، با توجه به برد کوتاه ذرات آلفا، ترکیبات خاص اورانیوم در خاک و محدوده نزدیک انرژی ذرات آلفای گسیل شده از ایزوتوپ های آن ، بسیار حساس می باشد. در این تحقیق، با مبنا قراردادن روش استاندارد ASTMاثر برخی پارامتر ها از جمله کیفیت انحلال اسیدی ...
بیشتر
فرآیندنمونه سازی در طیف نگاری آلفا، برای اندازه گیری غلظت های جرمی و اکتیویته ایزوتوپ های اورانیوم ، با توجه به برد کوتاه ذرات آلفا، ترکیبات خاص اورانیوم در خاک و محدوده نزدیک انرژی ذرات آلفای گسیل شده از ایزوتوپ های آن ، بسیار حساس می باشد. در این تحقیق، با مبنا قراردادن روش استاندارد ASTMاثر برخی پارامتر ها از جمله کیفیت انحلال اسیدی ، pH روند الکترونشانی در نمونه سازی و سامانه طیف نگاری بررسی شده و با استفاده از روش ترکیبی آژانس انرژی اتمی ، ASTM و الکترونشانی Talviteو استفاده از آشکار ساز PIPS BU-014-300-500 ، پس از 8 بار آزمایش نمونه ساز ی ، راندمان شیمیایی متوسط (7/15± 4/64)% به دست آمد
جمیله پازوکی؛ فائزه غفار حدادی؛ بهروز ابطحی
دوره 9، شماره 1 ، پاییز 1390
چکیده
ماهی کپور از جمله ماهیان تجاری مهم منطقه جنوب شرقی خزر است که هم نوع وحشی و هم نوع پرورشی آن قسمت عمده مصرف ماهی مردم منطقه را به خود اختصاص می دهد. در این مطالعه میزان 3 فلز سنگین : سرب، روی و مس در عضله و پوست ماهیان کپور معمولی و کپور پرورشی که ازمنطقه جنوب شرقی دریای خزر و یک مزرعه پرورش ماهی در همان منطقه در پاییز 86 صید شده بودند، مورد ...
بیشتر
ماهی کپور از جمله ماهیان تجاری مهم منطقه جنوب شرقی خزر است که هم نوع وحشی و هم نوع پرورشی آن قسمت عمده مصرف ماهی مردم منطقه را به خود اختصاص می دهد. در این مطالعه میزان 3 فلز سنگین : سرب، روی و مس در عضله و پوست ماهیان کپور معمولی و کپور پرورشی که ازمنطقه جنوب شرقی دریای خزر و یک مزرعه پرورش ماهی در همان منطقه در پاییز 86 صید شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. پس از بیومتری و آماده سازی نمونه ها میزان فلزات سنگین با استفادهازدستگاه جذب اتمی شعله ای اندازه گیری شدند. غلظت سرب و مس برای تمامی نمونه ها زیر حد تشخیص دستگاه و میانگین غلظت روی در پوست و عضله کپور وحشی به ترتیب 1.70 ± 10.95 و 0.5 ±2.78 ppm و در پوست و غضله کپور پرورشی به ترتیب 1.20± 9.70 و 0.79 ± 2.79ppm به دست آمد. هیچ گونه همبستگی معنی داری بین طول و وزن ماهیان با غلظت فلزات سنگین در عضله و پوست مشاهده نشد. تجمع فلز سنگین روی در پوست هر دو گروه ماهی کپور به طور معنی داری بیشتر از تجمع این فلز در عضله آن ها بود که لزوم توجه به بافت پوست به عنوان بافتی مستعد جهت تجمع زیستی فلزات سنگین پیشنهاد می شود. هیچ گونه اختلاف معنی داری بین غلظت فلزات سنگین در عضله و پوست ماهیان وحشی و عضله و پوست ماهیان پرورشی یافت نشد.تمامی مقادیر به دست آمده پایینتر از حد مجاز تعیین شده از سوی سازمان بهداشت جهانی (WHO) می باشد. با این حال لزوم پایش مکرر و ضرورت پالایش پساب های کارخانجات حوضه آبریز توصیه می شود.
حمید رضا پورخباز؛ علیرضا پور خباز
دوره 10، شماره 1 ، پاییز 1391
چکیده
آزمون سمیت حاد آلاینده ها، که بطو رمداوم از نواحی صنعتی و مسکونی رها می شوند، نشان دهنده میزان خطر بالقوه این ترکیبات بر جانداران آبزی می باشد. جیوه یک فلز بسیار سمی است که به دلیل کاربرد وسیع آن در کشاورزی ، پزشکی و سایر فعالیت ها، نمیتوان از درمعرض قرارگرفتن آن اجتناب شود. هدف این مطالعه آزمایش سمتی حاد کلرید جیوه بر ماهی آب شیرین ...
بیشتر
آزمون سمیت حاد آلاینده ها، که بطو رمداوم از نواحی صنعتی و مسکونی رها می شوند، نشان دهنده میزان خطر بالقوه این ترکیبات بر جانداران آبزی می باشد. جیوه یک فلز بسیار سمی است که به دلیل کاربرد وسیع آن در کشاورزی ، پزشکی و سایر فعالیت ها، نمیتوان از درمعرض قرارگرفتن آن اجتناب شود. هدف این مطالعه آزمایش سمتی حاد کلرید جیوه بر ماهی آب شیرین (HgCl2) ، Capotea fusca ، بر اساس آزمون پایایی جهت محاسبه 50LC می باشد. بدین منظور ، این ماهی بدون افزودن مواد غذایی حدود 96 ساعت در معرض کلرید جیوه قرار گرفت. 10 غلظت مختلف در سه تکرار انتخاب شدند و برای هر تیمار 10 نمونه ماهی استفاده گردید. محلول ها با حل کلرید جیوه در آب مقطر آماده شدند. نتایج مشخص کرد که مرگ و میر با گذشت زمان کاهش می یابد، به طوری که بیشتر مرگ و میرها در طی 24 ساعت اولیه اتفاق افتاد. سرانجام ، نتیجه گیری نهایی نشان داد که مقدار50LC در طی 72 و 96 ساعت 539/0 میلی گرم در لیتر بود.
آزاده کاشانی؛ ارسطو عباسیان؛ وحید اکبرپور؛ محمد علی بهمنیار؛ همت ا... پیردشتی
دوره 11، شماره 1 ، بهار 1392
چکیده
به منظور مطالعه تأثیر مقادیر مختلف کمپوست زباله شهری، غنیشده و غنینشده، بر غلظت برخی عناصر غذایی پرمصرف گیاه ریحان، در در قالب طرح « کرت های خرد شده 1 » سال 1388 آزمایشی به صورت بلوک های کامل تصادفی با 2 عامل در 3 تکرار به اجرا در آمد . عامل اصلی 6 تیمار کودی شامل: شاهد (عدم مصرف کود)، کود شیمیایی 60 و ، (اوره، سولفات پتاسیم و سوپر فسفات تریپل ...
بیشتر
به منظور مطالعه تأثیر مقادیر مختلف کمپوست زباله شهری، غنیشده و غنینشده، بر غلظت برخی عناصر غذایی پرمصرف گیاه ریحان، در در قالب طرح « کرت های خرد شده 1 » سال 1388 آزمایشی به صورت بلوک های کامل تصادفی با 2 عامل در 3 تکرار به اجرا در آمد . عامل اصلی 6 تیمار کودی شامل: شاهد (عدم مصرف کود)، کود شیمیایی 60 و ، (اوره، سولفات پتاسیم و سوپر فسفات تریپل بهترتیب مقادیر 70 50 کیلوگرم در هکتار)، کمپوست زباله شهری 20 و 40 تن در هکتار به صورت جداگانه (غنینشده) و همراه با 50 درصد کود شیمیایی (غنیشده) و عامل فرعی دورههای زمانی کاربرد تیمارهای کودی - 1385 )، سه ساله ( 1387 - شامل: یک ساله ( 1385 )، دوساله ( 1386 1385 ) در نظر گرفته شد. نتایج به دست - 1385 ) و چهارساله ( 1388 آمده بیان گر برهمکنش کاملاً معنیدار مقادیر مختلف کمپوست زباله شهری و سال مصرف بر عملکرد ماده خشک و غلظت برخی عناصر غذایی پرمصرف (نیتروژن، فسفر و پتاسیم) بود. مقایسه های گروهی تیمارها نشان داد با افزایش سال مصرف کمپوست زباله شهری میزان صفات مورد بررسی در برگ گیاه نسبت به تیمار کود شیمیایی بهطور معنیداری (تقریباً از 14 تا 36 درصد) افزایش می یابد. به طوری که بیشترین میزان عناصر غذایی نیتروژن و پتاسیم هنگامی به دست آمد که از تیمار کمپوست زباله شهری 1385 ) و چهارسال - 20 تن در هکتار به ترتیب طی سه سال ( 1387 1385 ) استفاده شد. در مجموع استفاده از کمپوست زباله - متوالی ( 1388 شهری 20 تن در هکتار بهصورت غنینشده و غنیشده با 50 درصد کود شیمیایی به افزایش معنیدار میزان صفات مورد مطالعه (به جز میزان غلظت فسفر) برگ گیاه میانجامد.