مقاله پژوهشی
سمیه اراضی؛ محمد حسین ایران نژاد پاریزی؛ احد ستوده؛ بهمن کیانی
چکیده
سابقه و هدف: سیمای سرزمین یک منطقه شامل قطعههایی یکنواخت از آن سرزمین است که دارای اجزای لکه، گذرگاه و بستر سیمای سرزمین میباشد. از آنجایی تراکم و پراکنش پوششگیاهی در بستر سیمای سرزمین درگذشت زمان تحت تاثیر متغیرهای بسیاری قرار میگیرد و تغییر میکند این پژوهش با هدف اصلی بررسی رابطه دو متغیر اندازه و شکل لکههای زیستگاه حوضهآبخیز ...
بیشتر
سابقه و هدف: سیمای سرزمین یک منطقه شامل قطعههایی یکنواخت از آن سرزمین است که دارای اجزای لکه، گذرگاه و بستر سیمای سرزمین میباشد. از آنجایی تراکم و پراکنش پوششگیاهی در بستر سیمای سرزمین درگذشت زمان تحت تاثیر متغیرهای بسیاری قرار میگیرد و تغییر میکند این پژوهش با هدف اصلی بررسی رابطه دو متغیر اندازه و شکل لکههای زیستگاه حوضهآبخیز آدرشک با غنا، تنوع و یکنواختی گیاهان به مطالعه میزان تاثیرپذیری شاخصهای غنا، تنوع و یکنواختی پوششگیاهی از ساختار سیمای سرزمین میپردازد. مواد و روشها: در این پژوهش دو متغیر اندازه و شکل لکههای ساختار سیمای سرزمین حوضهآبخیز آدرشک انتخاب شدند زیرا این دو متغیر از مولفههای مهم در برنامهریزی مناطق به جهت اهداف حفاظتی شناخته شدهاند. بدین منظور ابتدا اقدام به شناسایی و تهیه نقشه ساختار سیمای سرزمین آدرشک شد و سپس نقشه مورد نظر در نرمافزار Arc GIS 10.3 با فرمت Image مناسب و آماده ورود به نرمافزار FRAGSTATS 4.2 شد و آنگاه دو متغیر نسبت محیط به مساحت و اندازه لکههای موجود در ساختار سیمای سرزمین آدرشک محاسبه شدند. دادههای به دست آمده از شناسایی و شمارش پوششگیاهی منطقه که حاصل روش ترانسکت خطی و پلاتاندازی بودند نیز در محیط نرمافزار SPSS وارد شدند و از طریق آزمونهای آماری شانون- وینر، سیمپسون، هیل، بریلویین و مک آرتور تنوع گیاهی و با استفاده از شاخص مارگالف، من- هینیک، غنای گیاهی در هر لکه از زیستگاه اندازه گرفته شد. همچنین برای اندازهگیری یکنواختی گونهای از شاخص پیلو، آلاتالو و هیپ بهره گرفته شد. همبستگی میان متغیرها از همبستگی پیرسون تعیین شد. نتایج و بحث: در این پژوهش تعداد 60 گونه گیاهی در 338 پلات شناسایی و شمارش شد و یافتههای حاصل از این پژوهش نشاندهنده وجود رابطه معنیدار میان دو متغیر فیزیکی اندازه و شکل لکههای زیستگاه با غنا، تنوع و یکنواختی گونهای گیاهان مرتعی حوضهآبخیز آدرشک میباشد. نتیجهگیری: ارجحیت توجه به لکههای دایرهای شکل که از حداقل نسبت محیط به مساحت برخوردار هستند در طراحی و مدیریت حوضهآبخیز آدرشک هنگام برنامهریزی و حفاظت از پوششگیاهی اثبات شد.
مقاله پژوهشی
جلال الدین شهباز؛ زانیار فاتحی؛ کامران چپی
چکیده
سابقه و هدف: گرمایش جهانی مهمترین چالشی است که انسان در قرن 21 با آن روبهرو میباشد. گرمتر شدن هوا موجب افزایش تبخیر و تعرق خواهد شد که این افزایش موجب تشدید خشکسالیها خواهد شد. یکی از اصلیترین دلایل گرمایش جهانی نیز خود انسان است. انسان با تولید زیاد گازهای گلخانهای موجب سرعت بخشیدن به تغییرات اقلیمی زمین شده است. به همین دلیل ...
بیشتر
سابقه و هدف: گرمایش جهانی مهمترین چالشی است که انسان در قرن 21 با آن روبهرو میباشد. گرمتر شدن هوا موجب افزایش تبخیر و تعرق خواهد شد که این افزایش موجب تشدید خشکسالیها خواهد شد. یکی از اصلیترین دلایل گرمایش جهانی نیز خود انسان است. انسان با تولید زیاد گازهای گلخانهای موجب سرعت بخشیدن به تغییرات اقلیمی زمین شده است. به همین دلیل اطلاع از تغییرات دمای زمین در دهههای آتی همیشه مورد توجه قرار گرفته است. نتایج پژوهشگران نشان میدهد که تغییر اقلیم اثرات آشکار و قابل توجهی بر دما و بارش مناطق مختلف ایران در دهههای آتی دارد. با پیشبینی و تخمین میزان این تأثیرات میتواند با آمادگی کافی، هزینه کم و سرعت بیشتر میزان تاثیرات تغییر اقلیم را کاهش داد.مواد و روشها: در این پژوهش تأثیر تغییر اقلیم بر میانگین دمای حداکثر و حداقل سالانه و فصلی شهر اراک تحت سناریوهای انتشار RCP2.6, RCP4.5, RCP8.5 برای دهه آتی 2040 مورد بررسی قرار گرفت. برای استفاده از خروجیهای مدلهای گردش عمومی در مقیاسهای منطقهای و محلی لازم است که آنها با استفاده از مدلهای ریزمقیاسنمایی، ریزمقیاس شوند. در این تحقیق از مدل ریزمقیاسنمایی آماری SDSM برای ریزمقیاس نمودن خروجیهای مدل گردش عمومی CanESM2 استفاده شد. این مدل در شبیهسازی میانگین دمای حداکثر و حداقل فصلی و سالانه در منطقه مورد مطالعه توانایی قابل قبولی داشت.نتایج و بحث: بر اساس نتایج بهدست آمده میانگین دمای حداکثر در فصل زمستان و بهار تحت هر سه سناریو RCP2.6, RCP4.5, RCP8.5 کاهش پیدا خواهد که این میتواند نشان دهد که دمای هوای روزانه در این فصلها خنکتر خواهد بود. اما میانگین دمای حداکثر در فصلهای تابستان و پاییز افزایش پیدا خواهد کرد که این میتواند نشان دهد که دمای هوای روزانه در این فصلها گرمتر خواهد شد. میانگین دمای حداقل در زمستان و بهار تحت هر سه سناریو RCP2.6, RCP4.5, RCP8.5 کاهش و در فصلهای تابستان افزایش پیدا خواهد کرد. این نتایج نشان میدهد در دهه آتی 2040 شهر اراک در فصلهای زمستان و بهار دارای دمای هوای شبانه سردتر و در فصلهای تابستان و بهار دمای هوای شبانه گرمتری دارد. با توجه به اینکه گرمتر شدن هوا موجب افزایش تقاضا برای آب و برق میشود و چون اراک شهری صنعتی و با آب وهوای خشک است میتواند در آینده با چالشهای جدی کمبود آب و برق مواجه شود.نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدست آمده در این مطالعه در دهه 2040 شهر اراک زمستان و بهار سردتر و تابستان و پاییز گرمتری خواهد داشت. بیشترین تأثیر تغییر اقلیم بر دمای شهر اراک مربوط به میانگین دمای حداقل فصل پاییز است که تحت سناریوهای RCP2.6, RCP4.5, RCP8.5 میانگین دمای حداقل در فصل پاییز بهترتیب 88/206 و 37/196 و 27/192 درصد افزایش پیدا میکند. میانگین دمای حداکثر و حداقل سالانه تحت هر سه سناریو در دهه آتی 2040 افزایش پیدا میکند که بیشترین افزایش میانگین دمای حداکثر و حداقل سالانه به ترتیب مربوط به سناریوهای RCP8.5 و RCP2.6 میباشد که برابر با 14/4 و 38/4 درصد است.
مقاله پژوهشی
مهرناز مولوی؛ علی رحیمی؛ عبدالباسط درزاده مهر
چکیده
سابقه و هدف: امروزه استفاده از گردشگری به عنوان محرکی برای خدمت به توسعه اقتصادی و اجتماعی در جوامع بشری به امری فراگیر تبدیل شده است. گردشگری خلاق مبحثی جدید و مورد توجه در حوزه گردشگری است که با متبلور نمودن ارزش های فرهنگی سرزمینی متناسب با وجود خرده فرهنگ های متعدد در ایران، نقشی اساسی در برنامههای راهبردی گردشگری این سرزمین ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه استفاده از گردشگری به عنوان محرکی برای خدمت به توسعه اقتصادی و اجتماعی در جوامع بشری به امری فراگیر تبدیل شده است. گردشگری خلاق مبحثی جدید و مورد توجه در حوزه گردشگری است که با متبلور نمودن ارزش های فرهنگی سرزمینی متناسب با وجود خرده فرهنگ های متعدد در ایران، نقشی اساسی در برنامههای راهبردی گردشگری این سرزمین دارد.ضرورت تحقیق: نسبت به تغییر روند گردشکری و اهمیت یافتن تجارب معنادار برای گردشگران، همچنین توجه به عوامل موثر در جهت بهره برداری از ظرفیت های موجود زمین شناختی، فرهنگی، طبیعی و زیستی در محدوده مورد مطالعه، همچنین استقاده از خلاقیت و نوآوری در این حوزه در جهت ایجاد موفقیت در کسب و کارهای گردشگری با ارائه راهحلی جدید، ضرورت انجام پژوهش و برنامه ریزی در این زمینه را دو چندان می نماید. هدف: استراتژی خلاق و نوآور باید روندهای جدید گردشگری خلاقانه را در بازار گردشگری داخلی، هم در عرضه و هم در تقاضا بررسی کند و در نتیجه مطمئنترین روندهای توسعه آینده را شناسایی و ایجاد کند. توسعه خلاق گردشگری، لازم است از طریق یادگیری، دانش، مهارت و شایستگی بهبود یابد. هدف اصلی گردشگری خلاق ارائه تجربیات فعال به گردشگران از طریق مشارکت فعال در دورهها و تجربیات یادگیری است. نسبت به مطالب ذکر شده، هدف پژوهش حاضر ارزیابی عوامل استراتژیک داخلی و خارجی و تعیین راهبرد مناسب توسعه گردشگری خلاق در شهر زاهدان می باشد. مواد و روش ها: روش تحقیق، توصیفی– تحلیلی و نوع آن کاربردی- توسعهای است. اطلاعات به دو صورت اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه و مصاحبه) جمعآوری شده است. جامعه آماری پژوهش، 20 نفر از کارشناسان حوزه گردشگری شهری میباشند و دادههای حاصل از آن با استفاده از مدلهای SOWT و QSPM تجزیه و تحلیل شدند. نتایج و بحث: طبق نتایج بدست آمده از تکنیک SOWT، راهبرد کلی برای توسعهی گردشگری خلاق در زاهدان تدافعی (WT) با وزن نهایی 98/7 بوده است. نتایج حاصل از ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی (QSPM) نیز نشان میدهد که از 4 استراتژی گروه WT، اولویت با استراتژی «ایجاد مکانهای فرهنگی و هنری برای عرضه ی محصولات خلاق فرهنگی» (با نمره جذاب 966/11) میباشد.نتیجه گیری: بهمنظور تحقق گردشگری خلاق در محدوده مورد مطالعه، متناسب با یافتههای پژوهش، پیشنهاداتی از قبیل بازاریابی خلاقانه از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات، آموزش صنایع و تولیدات محلی، برگزاری جشنواره گویشهای محلی، آموزش دوخت لباسهای محلی و بومی و همچنین پختن غذاهای محلی در سطح استانی و ملی و ... با بکارگیری روش های ایجاد مشارکت بین گردشگر و محیط ارائه میگردد.
مقاله پژوهشی
اصغر عبدلی؛ فهیمه رشیدآبادی
چکیده
ارزیابی کمی فراوانی ماهیان اساس تحقیقات علمی و مدیریت جمعیتهای آنها است. مطالعات جمعیتی درباره آزادماهیان رودخانه ای نشان داده است که به طور طبیعی تنوع در فراوانی عددی این ماهیان در مقیاس های فضایی - زمانی یک قاعده است و جمعیت های قزل آلای خال قرمز از این قاعده مستثنی نیستند. درک این تنوع و تغییرات به دلایل متعدد از جمله برای طراحی ...
بیشتر
ارزیابی کمی فراوانی ماهیان اساس تحقیقات علمی و مدیریت جمعیتهای آنها است. مطالعات جمعیتی درباره آزادماهیان رودخانه ای نشان داده است که به طور طبیعی تنوع در فراوانی عددی این ماهیان در مقیاس های فضایی - زمانی یک قاعده است و جمعیت های قزل آلای خال قرمز از این قاعده مستثنی نیستند. درک این تنوع و تغییرات به دلایل متعدد از جمله برای طراحی و تفسیر مطالعات ارزیابی اثرات محیط زیستی و برای نظارت بر استراتژی های مدیریت ماهیگیری بسیار حائز اهمیت است. هدف از مطالعه حاضر برآورد و بررسی تغییرات مکانی و زمانی تراکم قزل آلای خال قرمز (Salmo trutta) در رودخانه های پارک ملی لار و همچنین بررسی رابطه بین تراکم ماهیان در این رودخانه ها با تراکم بی مهرگان کف زی به عنوان غذای اصلی آن ها بود. به طور کلی هدف ارزیابی وضعیت قزل آلا در این منطقه برای برنامه ریزی حفاظت و مدیریت جمعیت های قزل آلا در آینده در مقابل اثرات انسانی و تغییر اقلیم بود. به علت کوچک بودن رودخانه های پارک ملی لار، برای دستیابی به برآوردهای جمعیت قابل اطمینان، تراکم ماهیان با استفاده از روش حذفی لو کرن محاسبه شد. تعداد کل ماهیان صید شده بعد از دو مرحله حذف، با منطقه مورد نظر استاندارد و به صورت تراکم در هر 100 متر مربع از سطح رودخانه بیان شد. برای بررسی تغییرات زمانی فراوانی ماهیان، نتایج مطالعه تراکم در سال 1388 با نتایج مطالعه تراکم این گونه در سال 1396به صورت کیفی مقایسه گردید. با توجه به محاسبات صورت گرفته در سال 1388 بیشترین فراوانی به ترتیب مربوط به تراکم ماهیان قزل آلا در ایستگاه دلیچای (آرو)، لار ( گزل دره) و سیاه پلاس ( به ترتیب 44، 43.2 و 33.4 در 100 متر مربع) و کمترین فراوانی مربوط به لار ( خرسنگ) و لار ( سرخک) ( به ترتیب 10.5 و 11.5 در 100 متر مربع ) بود. در سال 1396 بیشترین تراکم قزل آلا به ترتیب مربوط به رودخانه های سیاه پلاس، دلیچای (ورآرو) و الرم ( به ترتیب 175، 118 و 112 در 100 متر مربع ) بود و کمترین تراکم در رودخانههای دلیچای ( پایین دست) و آبسفید ( به ترتیب 48 و 49 در 100 متر مربع ) مشاهده شده است. توزیع و فراوانی آزادماهیان رودخانه ای در درجه اول توسط غذا و فضا تنظیم می شود. تنوع مشاهده شده در فراوانی عددی ماهیان قزل آلای خال قرمز در مقیاس منطقه ای نشان دهنده تنوع در کیفیت و دسترسی به زیستگاه این گونه در پارک ملی لار است. پیش بینی می شد که تنوع زیستگاهی همچنین با تاثیر بر فراوانی بی مهرگان آبزی که به عنوان منبع اصلی طعمه برای آزادماهیان رودخانهای محسوب می شوند، تراکم ماهیان قزل آلای خال قرمز را در رودخانه های مختلف این منطقه تحت تاثیر قرار داده باشد. برخلاف پیش بینی ها 1388 نتایج آنالیز رگرسیون (R2= 0.02, p value= 0.72) و همبستگی اسپیرمن (r = 0.24) رابطه معنی داری را بین تراکم ماهیان و بیمهرگان کف زی در رودخانه های پارک ملی لار نشان نداد. یکی از دلایل این عدم همبستگی احتمالا مرتبط با صید ماهیان قزل آلا در پارک ملی لار در گذشته می باشد که با وجود وفور طعمه در برخی رودخانهها ماهیان از تراکم کمی برخوردار بوده اند . نتایج مقایسه تراکم ماهیان در سال های 1388 و 1396 نشان داد که تراکم قزل آلا در رودخانه های لار در سال 1396در وضعیت مناسب-تری نسبت به سال 1388 می باشند. با توجه به اینکه در سال 1393 سازمان حفاظت محیط زیست صدور مجوزهای صید در این منطقه را متوقف نموده است یکی از علل افزایش تراکم ماهیان احتمالا اثر مثبت ممنوعیت صید بر این گونه است. نظر به اینکه فراوانی ماهیان قزل آلا در رودخانه های پارک ملی لار به لحاظ فضایی – زمانی متغیر می باشد ، نظارت پیوسته و ارائه برنامههای مدیریتی مناسب با افزایش گرمایش جهانی و آسیب پذیری این گونه ارزشمند به تغییرات دمایی برای حفظ این ماهیان در رودخانه های پارک ملی لار ضروری است. ضمن آنکه با توجه به تغییر اقلیم و در خطر انقراض بودن سایر جمعیت های قزل آلای خال قرمز در دیگر زیستگاه هایش باید از این جمعیت به عنوان یک جمعیت پشتیبان حفاظت نمود.
مقاله پژوهشی
سمانه حبیبی؛ محمود بهروزی؛ احمد نوحه گر
چکیده
سابقه و هدف: انتشار ذرات معلق از اگزوز خودروها، سایش لاستیک و لنت، روانکنندههای موتور و سایش حصار خیابانی، حاوی فلزات سنگینی است که سلامت اکوسیستم شهری را با خطر آلودگی مواجه میسازد؛ اما عمدهی ذرات بر اندام هوایی گیاه و خاک بستر آن رسوب نموده و جذب گیاه میشود. گونههای مقاوم به آلودگی و دارای ظرفیت بالا برای جذب ذرات معلق، ...
بیشتر
سابقه و هدف: انتشار ذرات معلق از اگزوز خودروها، سایش لاستیک و لنت، روانکنندههای موتور و سایش حصار خیابانی، حاوی فلزات سنگینی است که سلامت اکوسیستم شهری را با خطر آلودگی مواجه میسازد؛ اما عمدهی ذرات بر اندام هوایی گیاه و خاک بستر آن رسوب نموده و جذب گیاه میشود. گونههای مقاوم به آلودگی و دارای ظرفیت بالا برای جذب ذرات معلق، میتواند برای حذف ذرات معلق از هوای محیط شهری بهکار آیند. بههمین دلیل در پژوهش حاضر، سعی در سنجش و ارزیابی غلظت فلزات سنگین در اندام هوایی و خاک بستر گونههای درختی شهر بندرعباس است و گونهای که بیشترین پتانسیل جذب فلزات سنگین را دارد، شناسایی گردد. مواد و روشها: بهمنظور دستیابی به رهیافت پژوهش، ابتدا سهگونهی درختی شامل: چریش (Azadirachta indica)، کنوکارپوس (Conocarpus erectus L.) و کهور (Prosopis juliflora) بهعنوان گیاهان غالب شهر بندرعباس انتخاب گردید و در 30 نقطه از میدانها و خیابانهای اصلی شهر به همراه 5 نقطه از محیط غیرآلوده در بیرون شهر (شاهد)، از خاک سطحی و برگ این گونهها نمونهبرداری شد و پس از آمادهسازی و هضم نمونهها، غلظت فلزات سنگین (کادمیوم، منگنز، روی و سرب) با استفاده از دستگاه جذب اتمی در نمونههای خاک و برگ درختان اندازهگیری شد. سپس اختلاف غلظت فلزات سنگین بین گونههای درختی با آزمون تحلیل واریانس و همچنین بین خاک و برگ و بین محیط شهری و شاهد با آزمون تیاستیودنت بررسی شد. درنهایت برای تعیین گونهی درختی با تجمعدهندگی بالای فلزات سنگین، از دو شاخص تجمع زیستی (BCF) و شاخص تجمع فلز (MAI) استفاده گردید.نتایج و بحث: نتایج نشان داد که الگوی فلزات سنگین در خاک و برگ گونههای درختی بهصورت Mn>Zn>Pb>Cd بود. بیشینهی غلظت فلزات سنگین بهترتیب در خاک و برگ گونهی کنوکارپوس، چریش و کهور بود. ازلحاظ مکانی، بیشترین غلظت فلزات سنگین در نقاط نمونهبرداری مربوط به بلوار امام حسین بود که امتداد شرقی- غربی داشته و از شمال شهر بندرعباس عبور کرده و بلوارهای شمالی- جنوبی شهر نیز به آن متصلاند؛ اما کمینهی غلظت فلزات سنگین در بلوار خلیجفارس مشاهده شد. غلظت فلزات منگنز و سرب در خاک گونههای گیاهی متفاوت بود و اختلاف آنها در سطح 95 درصد معنادار بود، اما غلظت کادمیوم و روی در خاک گونههای درختی اختلافی مشاهده نشد. در اندام هوایی گونههای درختی موردمطالعه، غلظت سرب، منگنز و روی تفاوتی مشاهده نشد و اختلاف آنها در سطح 95 درصد معنادار نبود؛ اما غلظت کادمیوم در اندام هوایی گونهها (برگ درختان)، متفاوت بوده و اختلاف بین گونهها در سطح 95 درصد معنادار بود. اختلاف آماری غلظت فلزات سنگین بین خاک و برگ درختان در سطح 95 و 99 درصد معنادار بود؛ همچنین غلظت فلزات سنگین در خاک و برگ درختان بین محیطشهری و شاهد در سطح 95 درصد اختلاف معناداری داشت. الگوی شاخص تجمع زیستی در همهی گونهها Zn>Pb>Mn>Cd بود و فلزات سنگین دارای انباشتگر متوسط برای گونههای درختی بودند. شاخص تجمع زیستی (MAI) نشان داد که کنوکارپوس دارای بیشترین پتانسیل جذب فلزات سنگین است و کمترین پتانسیل جذب نیز در گونهی کهور مشاهده گردید. در توزیع مکانی این شاخص نیز، بلوار امام حسین و خیابانهایی که از آن انشعاب میگیرند، دارای بیشترین شاخص تجمع زیستی فلزات سنگین هستند.نتیجهگیری: گونهی کنوکارپوس با جذب آلایندههای ناشی از ترافیک شهری، موجب پالایش هوای آلودهی شهر بندرعباس میشود. کهور یا سُمُر که یکی از درختان مهاجر در شهر بندرعباس میباشد، با ریشههای قوی و عمیق موجب خشکیدن آبهای سطحی و زیرزمینی منطقه میشود. از طرف دیگر، پتانسیل آن برای جذب آلایندههای هوای شهری بسیار ضعیف است. بنابراین کنوکارپوس و دیگر گیاهانی که علیرغم مقاومت در برابر خشکی و گرما، پتانسیل بالایی در پالایش آلودگی شهری دارند، میتواند جایگزین کهور گردد.
مقاله پژوهشی
زهره طالبی؛ سید علی ایوب زاده؛ حسین مصطفوی؛ محمد مهدی حسین زاده؛ حسین شفیع زاده
چکیده
سابقه و هدف: تغییر بخشی جدایی ناپذیر از تمام سیستمهای رودخانهای است. اکثر رودخانهها در حال حاضر در شرایطی کاملاً متفاوت با رودخانههایی که قبلا وجود داشتند، کار میکنند. مداخلات انسانی به طور غیرمستقیم فرآیندهای ژئومورفیکی مانند انتقال رسوب، فرسایش و رسوبگذاری در امتداد رودخانهها را تغییر میدهد و توزیع مکانی و سرعت این ...
بیشتر
سابقه و هدف: تغییر بخشی جدایی ناپذیر از تمام سیستمهای رودخانهای است. اکثر رودخانهها در حال حاضر در شرایطی کاملاً متفاوت با رودخانههایی که قبلا وجود داشتند، کار میکنند. مداخلات انسانی به طور غیرمستقیم فرآیندهای ژئومورفیکی مانند انتقال رسوب، فرسایش و رسوبگذاری در امتداد رودخانهها را تغییر میدهد و توزیع مکانی و سرعت این فرآیندها، تغییرات عمیقی را در مورفولوژی رودخانه ایجاد میکند. لذا ارزیابی کیفیت مورفولوژیکی بهویژه برای رودخانههای ایران که با سطح بسیار بالایی از فشار انسانی مشخص میشوند، حائز اهمیت است. به همین جهت، در این پژوهش ارزیابی مورفولوژیکی از بالادست تا میانه رودخانه تالار (شمال ایران - مازندران) با استفاده از شاخص کیفیت مورفولوژیکی (MQI) و با هدف تعیین تغییرات کیفیت مورفولوژیک آن موردنظر بوده است.مواد و روشها: رودخانه تالار براساس رویکرد سلسلهمراتبی و با توجه به وضعیت فیزیوگرافی به دو واحد چشمانداز، سه بخش و 23 بازه تقسیمبندی گردید. ارزیابی رودخانهی تالار پس از ترسیم و تحلیل واحدهای مکانی با استفاده از شاخص کیفیت مورفولوژیک MQI انجام شده است. نتایج و بحث: نتایج بدست آمده از 28 پارامتر MQI در 23 بازه، نشان میدهد؛ حدود 15% بازهها دارای وضعیت "خوب"، تقریبا 35% بازهها دارای وضعیت "متوسط" و بیش از 50% دارای وضعیت "ضعیف" و "خیلی ضعیف" هستند که به معنای آسیب قابل ملاحظه به کریدور رودخانه در بازه مورد بررسی و ضرورت توجه به راهکارهای اصلاحی و احیاء رودخانه و سواحل آن است. در طول رودخانه تالار، بازههایی که در محدوده شهری قرار دارند بعلت حجم زیاد کشاورزی، توسعه شهری و عبور جاده دارای کلاس کیفیت مورفولوژیک ضعیف و خیلی ضعیف هستند و بازههایی که در محدوده جنگلی، بکر و دستنخورده قرار دارند دارای کیفیت مورفولوژیک خوب ارزیابی گردیدهاند. همچنین نتایج ارزیابی حاکی از آن است که میانگین کلاس کیفی بازههای مورد بررسی در شرایط «متوسط» قرار دارند. نتیجهگیری: با توجه به اینکه توسعه شهری و کشاورزی و برداشت رسوب در حدبستر و حریم رودخانه صورت میگیرد و پوشش گیاهی و کریدور رودخانه در اکثر بازهها از بین رفته است اقداماتی از جمله رعایت حد بستر و حریم رودخانه و همچنین کاشت گیاهانی در حاشیه رودخانه و برداشت رسوب براساس آورد سالانه به بازگردانی رودخانه در بسیاری از بازهها کمک خواهد نمود. بعلاوه نتایج این ارزیابی نشان داده است که روش شاخص کیفیت مورفولوژیک MQI میتواند بعنوان ابزاری مناسب و موثر در تشخیص چالشهای هیدرومورفولوژیکی باشد. همچنین شاخص کیفیت مورفولوژیک شرایط ارزیابی وضعیت مورفولوژیکی را فراهم میکند ولی به تنهایی برای طبقهبندی وضعیت کلی هیدرومورفولوژیکی کافی نیست و باید از طریق استفاده از یک روش خاص برای ارزیابی تغییرات رژیم هیدرولوژیکی یکپارچه شود.
مقاله پژوهشی
حسین مرادی؛ مجتبی اسماعیل زاده؛ فاطمه دواتگر
چکیده
سابقه و هدف: رادیکالهای آزاد با فساد مواد غذایی و آسیب به سلامت انسان، به عنوان ترکیباتی مضر و آسیب رسان به سلول های گیاهی و جانوری محسوب می شوند. فنل ها گروه وسیعی از ترکیبات هیدروکسیلی هستند که ترکیباتی نظیر فلاوونوئیدها و آنتوسیانین ها در آن قرار دارند. نسترن کوهی، ولیک سرخ و ولیک سیاه سه میوه دارویی با ترکیبات ارزشمندی نظیر پلی ...
بیشتر
سابقه و هدف: رادیکالهای آزاد با فساد مواد غذایی و آسیب به سلامت انسان، به عنوان ترکیباتی مضر و آسیب رسان به سلول های گیاهی و جانوری محسوب می شوند. فنل ها گروه وسیعی از ترکیبات هیدروکسیلی هستند که ترکیباتی نظیر فلاوونوئیدها و آنتوسیانین ها در آن قرار دارند. نسترن کوهی، ولیک سرخ و ولیک سیاه سه میوه دارویی با ترکیبات ارزشمندی نظیر پلی فنول ها، فلاوونوئیدها، ویتامین ها ، در شمال کشور بصورت خودرو دارای رشد رویشی و زایشی بسیار مطلوبی می باشند. مواد و روشها: جهت بررسی و تعیین بیشترین میزان استخراج ترکیبات آنتی اکسیدانی، روشهای مختلف عصاره گیری در این سه میوه مورد استفاده قرار گرفت. میوه های این گیاهان از منطقه نوا (52.209 و 35.854، ارتفاع از سطح دریا2300متر) واقع در شهرستان آمل جمع آوری و پس از خشک کردن با چهار حلال آب، اتانول، هیدروالکل(آب و اتانول 50:50) و متانول عصاره گیری صورت گرفت. سپس مقادیر فنل، فلاوونوئید و درصدمهاررادیکال آزادDPPH برای هرکدام از میوه ها و روش عصاره گیری اندازه گیری شد. نتایج و بحث: نتایج این پژوهش نشان داد که روش های مختلف عصاره گیری میوه نسترن اختلاف معنی داری درسطح1درصد(p<0.01) برروی فنل و آنتیاکسیدان و درسطح 5درصد(p<0.05) برروی فلاوونوئید میباشد. همچنین براساس مقایسه میانگین روش های عصاره گیری در میوه نسترن، استفاده از حلال هیدروالکل(آب و اتانول) باعث ایجاد اختلاف معنی داری نسبت به دیگر حلال ها بود و توانست بیشترین مقدار فنل کل در این گیاه را نشان دهد.اثرروش های مختلف عصاره گیری در میوه ولیک سرخ؛ تمامی روش های عصاره گیری(آب، هیدروالکی، اتانولی و متانولی) بر میزان فنل، فلاوونوئید و آنتیاکسیدان موثر بوده و در سطح 1درصد معنی دار بودند. براساس جدول مقایسه میانگین روش های عصاره گیری در میوه ولیک سرخ، عصاره های بدست آمده از حلال هیدروالکل بیشترین عدد را در صفات فنل و فلاوونوئید نشان داده و تیمار برتر بودند. روش های عصاره گیری در صفات فلاوونوئید و آنتی اکسیدان در سطح1 درصد(p<0.01) و بر فنل درسطح5درصد(p<0.05) در میوه ولیک سیاه معنی داربود. همچنین براساس نتایج حاصل از جدول مقایسه میانگین روش های عصاره گیری در میوه ولیک سیاه حلال هیدروالکل بهترین حلال در استخراج ترکیبات فنلی نسبت به دیگر حلال ها بوده است.نتیجه گیری: ترکیبات فنلی از سه میوه دارویی نسترن کوهی، ولیک سرخ و ولیک سیاه توسط حلال هیدروالکل نسبت به دیگر حلال ها یعنی آب، اتانول و متانول مطلوب تر بود. همچنین بیشترین مقدار فنل در بین سه میوه مورد آزمایش در میوه نسترن کوهی مشاهده گردید. در حالی که در ولیک سرخ هیدروالکل(آب و اتانول) و در ولیک سیاه متانول بیشترین فلاوونوئید اندازه گیری شده را شامل شدند. به طور کل و با توجه به اهمیت ترکیبات فنلی، جهت استخراج این نوع ترکیبات در این گیاهان، استفاده از حلال هیدروالکل پیشنهاد میگردد.
مقاله پژوهشی
کیوان عزی مند؛ حسین عقیقی؛ داود عاشورلو؛ علیرضا شکیبا
چکیده
سابقه و هدف: جزیره گرمایی شهری بهعنوان یکی ازاثرات توسعه شهرنشینی میتواند بر روی گیاهان و جانوران درگیر در اکوسیستم شهری و حومهای، غلظت آلایندهها، کیفیت هوا، مصرف انرژی و آب و همچنین سلامت و اقتصاد انسان تأثیر منفی بگذارد. بنابراین، تجزیه وتحلیل مکانی-زمانی تغییرات جزیره گرمایی شهری به عنوان رویکردی موثر برای درک تأثیر شهرنشینی ...
بیشتر
سابقه و هدف: جزیره گرمایی شهری بهعنوان یکی ازاثرات توسعه شهرنشینی میتواند بر روی گیاهان و جانوران درگیر در اکوسیستم شهری و حومهای، غلظت آلایندهها، کیفیت هوا، مصرف انرژی و آب و همچنین سلامت و اقتصاد انسان تأثیر منفی بگذارد. بنابراین، تجزیه وتحلیل مکانی-زمانی تغییرات جزیره گرمایی شهری به عنوان رویکردی موثر برای درک تأثیر شهرنشینی بر اکوسیستم شهری و حومهای در نظر گرفته شده است که میتواند از توسعه و برنامهریزی شهری پایدار نیز حمایت کند. بر این اساس، این مطالعه یک رویکرد جدید برای شناسایی روند و پیشبینی الگوی تغییرات جزایرحرارتی شهری با استفاده از تجزیه و تحلیل آماری، آنتروپی شانون و آمار کای اسکورارائه میکند.مواد و روشها: منطقه موردمطالعه در این تحقیق شامل شهر رشت و اطراف آن است که در شمال کشور ایران واقع است. این مطالعه با استفاده از تصاویر سنجش از دور از سال 1991 تا 2021 که توسط ماهواره لندست 5 و 8 با فاصله زمانی ثابت 10 سال جمع آوری شده است، اجرا شد. تمامی تصاویر مربوط به فصل تابستان است. برای انجام این مطالعه ابتدا پیشپردازشهای موردنیاز همچون تصحیحات اتمسفری و رادیومتریکی بر روی تصاویر اعمالشده است سپس در گام دوم شاخصهای بیوفیزیکی سطح منطقه از تصاویر ماهوارهای استخراجشده است. در گام سوم دمای سطح زمین نیز با استفاده از تصاویر ماهوارهای در سال 2021 محاسبه شد. در گام چهارم، رگرسیون خطی چند متغیره خصوصیات بیوفیزیکی سطح و دمای سطح زمین در سال 2021 اعمال شد و سپس از مدل سلول های خودکار- زنجیره مارکوف برای پیشبینی دمای سطح زمین برای سال 2031 استفاده شد. درنهایت الگوی تغییرات جزایر حرارتی شهر رشت با استفاده از تحلیلهای آماری در جهات جغرافیایی مختلف و دورههای زمانی متفاوت موردبررسی قرار گرفت.نتایج و بحث: نتایج این مطالعه نشان داد کهبیشترین همبستگی مثبت (R=0.89) بین شاخص NDBI و دمای سطح زمین بوده است. همچنین بیشترین همبستگی منفی (R=-0.81) بین شاخص سبزینگی و دمای سطح زمین و در نهایت کمترین همبستگی(R=0.42) بین شاخص درخشندگی با دمای سطح زمین بود. پیشبینی دمای سطح زمین با استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره و شاخصهای بیوفیزیکی سطح حاکی از خطای پایین این مدل (RMSE=1.33K) برای پیشبینی دمای سطح زمین در سال 2021 است. این بدان معناست که مقادیر پیش بینی شده در سال 2021 به مقادیر واقعی نزدیک است و بنابراین می توان به این مدل برای پیش بینی دمای سطح زمین در سال 2031 اعتماد کرد. تجزیه و تحلیل آماری درباره الگوی تغییرات جزایر حرارتی مشاهدهشده و مورد انتظار نشان میدهد که میزان نرخ تغییرات برحسب زمان و مکان متفاوت بوده است و همچنین به صورت پیوسته از سال 1991 تا 2031 رو به افزایش است. علاوه بر این این تجزیه و تحلیل ها همچنین نشان داد که جزایر حرارتی شهر رشت از درجه آزادی بالا و درجه پراکندگی بالایی برخودار است. بنابراین درجه خوب بودن آن منفی است.نتیجهگیری: الگوی تغییرات جزایر حرارتی از گذشته تا به زمان حال و پیش بینی آن در آینده نشان می دهد که وابستگی بالایی با الگوی تغییرات اراضی ساختهشده دارد. درنتیجه با نظارت و کنترل مستقیم الگوی اراضی ساخته شده (همچون توسعه عمودی از طریق بام و دیوارهای سبز و مصالح ساختمانی با توان بازتابی بالا) و جلوگیری از ساخت و سازها در زمین های کشاورزی حاشیه شهر الگوی تغییرات جزایر حرارتی را کنترل نمود.
مقاله پژوهشی
نگین فلاح حقیقی؛ قاسم رمضانپور نرگسی؛ غلامحسین عبداللهزاده؛ زینب شریفی
چکیده
توسعه فرهنگی به عنوان یکی از ملزومات کلیدی برای پیشبرد سایر جنبههای توسعه پایدار مطرح بوده است. از طرفی شناخت سطح برخورداری از قابلیتها و امکانات توسعه فرهنگی در سطح محیطی میتواند برای برنامهریزی تعدیل شکافهای نابرابری بین مناطق مختلف مؤثر باشد. از این رو، هدف پژوهش اکتشافی حاضر که از طریق شاخص سازی ترکیبی انجام شد سنجش تمایزات ...
بیشتر
توسعه فرهنگی به عنوان یکی از ملزومات کلیدی برای پیشبرد سایر جنبههای توسعه پایدار مطرح بوده است. از طرفی شناخت سطح برخورداری از قابلیتها و امکانات توسعه فرهنگی در سطح محیطی میتواند برای برنامهریزی تعدیل شکافهای نابرابری بین مناطق مختلف مؤثر باشد. از این رو، هدف پژوهش اکتشافی حاضر که از طریق شاخص سازی ترکیبی انجام شد سنجش تمایزات محیطی در سطح برخورداری از شاخصهای توسعه فرهنگی استانهای ایران بود. بر این اساس، 31 استان بر اساس 19 شاخص توسعه فرهنگی مورد بررسی قرار گرفتند. در گام اول وزن شاخصها به روش تحلیل مؤلفههای اصلی محاسبه شد و به روش تاپسیس، شاخص ترکیبی توسعه فرهنگی در سطح استانها محاسبه شد. همچنین ضریب تغییرات و ضریب ویلیامسون برای بررسی نابرابری در توزیع شاخصها محاسبه شد. در نهایت از نرمافزار GIS و نیز روش تحلیل خوشهای سلسلهمراتبی برای طبقهبندی سطح توسعه فرهنگی استانها استفاده شد. نتایج گویای وجود نابرابری زیاد در شاخصهای مربوط به نشر کتاب بوده است. افزون بر این، استانهای تهران، مازندران، خراسان رضوی، اصفهان، بوشهر در بهترین وضعیت و استانهای لرستان، کردستان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، گلستان به ترتیب پایینترین رتبه را در شاخص ترکیبی توسعه فرهنگی به خود اختصاص دادهاند. نتایج سطحبندی استانها و تحلیل خوشهای نیز مؤید وجود شکاف در سطح برخورداری از شاخصهای توسعه فرهنگی بین استانها بوده است. بنابراین، بهبود توسعه فرهنگی استانهای با سطح توسعه پایین باید مورد توجه بیشتر برنامهریزان فرهنگی واقع گردد.
مقاله پژوهشی
زهرا دهقان منشادی؛ پرستو پریور
چکیده
سابقه و هدف: مدیریت سیستمهای اجتماعی و اکولوژیکی مانند شهرها، به دلیل وابستگی زیرسیستمها به یکدیگر، روابط علت و معلولی بین آنها و همچنین تأثیرات بر پایداری، بسیار پیچیده است. اهمیت ظرفیت و توان اکولوژیکی در شهرها برای حفظ قابلیت آنها در ارائه کالاها و خدمات هم برای نسل کنونی و هم برای نسلهای آینده اهمیت دارد. درک چگونگی پاسخ ...
بیشتر
سابقه و هدف: مدیریت سیستمهای اجتماعی و اکولوژیکی مانند شهرها، به دلیل وابستگی زیرسیستمها به یکدیگر، روابط علت و معلولی بین آنها و همچنین تأثیرات بر پایداری، بسیار پیچیده است. اهمیت ظرفیت و توان اکولوژیکی در شهرها برای حفظ قابلیت آنها در ارائه کالاها و خدمات هم برای نسل کنونی و هم برای نسلهای آینده اهمیت دارد. درک چگونگی پاسخ اکوسیستمهای خشک در برابر اختلالات با توجه به وسعت این نوع از اکوسیستمها در دنیا و حالت شکننده داشتن، چه از نظر ساختاری و چه عملکردی، برای مدیریت پایدار این مناطق از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این مطالعه ارزیابی اثرات توسعه شهری بر ظرفیت برد شهر اصفهان، واقع در فلات مرکزی ایران است.مواد و روشها: در این تحقیق از مدلسازی پویایی سیستم برای تعیین روابط علت و معلولی بین متغیرهای اثرگذار و اثرپذیر بر ظرفیت برد شهر اصفهان استفادهشده است. در اولین گام فرایند مدلسازی بعد از طرح مسئله، مرز مدل با ترسیم نمودار زیرسیستمها تعریف شد. به دنبال تشخیص زیرسیستمهای جمعیت، محیطزیست، سیمای سرزمین و ظرفیت برد، نمودار علت و معلولی رسم شد و بعدازآن با ایجاد نمودار جریان و سناریوسازی، وضعیت ظرفیت برد شهر اصفهان ارزیابی شد.نتایج و بحث: با تجزیهوتحلیل متغیرهای کلیدی در سیستم مانند وضعیت پایداری آب، کیفیت هوا و همچنین با تحلیل تغییرات ساختار سیمای سرزمین شهر اصفهان، بهوسیله متریکهای سیمای سرزمین، عوامل فشار روی ظرفیت برد شهر، شناسایی و ارزیابی شد. یافتههای تحقیق نشان داد، حدود 90 درصد مصرف آب شهر مربوط به بخش خانگی است، بنابراین سناریوی اول مربوط به کنترل مصرف آب در این بخش و تاثیر آن بر شاخص نسبت تولید به مصرف میباشد. این سناریو نشان داد، چنانچه مصرف آب در بخش خانگی کنترل نشود مقدار این شاخص تا سال 2040 به نزدیک 7/0 خواهد رسید که نشان دهنده افزایش آسیب پذیری منابع آب منطقه است. سناریوی دوم مربوط به کنترل روند افزایشی ساخت و سازها و تعداد صنایع در شهر است که تاثیر آن بر ظرفیت برد نشان داده شده است. نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر، بر اساس دو سناریوی بسط دادهشده، نشان داد که ظرفیت برد شهر اصفهان بهشدت تحت تأثیر مصرف آب، تغییرات ساختار سیمای سرزمین شهری و رشد صنایع است. بهطوریکه با کنترل و مدیریت مصرف آب در بخش خانگی، ایجاد محدودیت در رشد صنایع، جلوگیری از تخریب باغات، گسترش فضاهای سبز و باز شهری و پیشگیری از رشد سطوح نفوذناپذیر شهری، ظرفیت برد شهر اصفهان شرایط بهتری پیدا میکند.
مقاله پژوهشی
لطفعلی کوزه گر کالجی؛ پرویز آقایی؛ سجاد سعیدی
چکیده
سابقه و هدف: یکی از مهمترین و پیچیدهترین تحولات اجتماعی جهان در نیم قرن اخیر توسعه شهرنشینی است. به دلیل رشد پراکنده در بسیاری از شهرها در سطح جهان، منابع طبیعی به درستی بهره گرفته نمیشود. افزایش نگرانیهای زیستمحیطی، نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی درنتیجه گسترش محدودههای شهری، عامل توجه به راهبردهای جدید طراحی و برنامهریزی ...
بیشتر
سابقه و هدف: یکی از مهمترین و پیچیدهترین تحولات اجتماعی جهان در نیم قرن اخیر توسعه شهرنشینی است. به دلیل رشد پراکنده در بسیاری از شهرها در سطح جهان، منابع طبیعی به درستی بهره گرفته نمیشود. افزایش نگرانیهای زیستمحیطی، نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی درنتیجه گسترش محدودههای شهری، عامل توجه به راهبردهای جدید طراحی و برنامهریزی شهری از جمله راهبرد رشد هوشمند شهری شد. در حقیقت راهبرد رشد هوشمند یکی از مقبولترین رویکردها برای رویارویی با چنین وضعیتی میباشد که در عین حفظ محیط زیست، پاسخگوی نیازهای امروز جامعة شهری باشد. مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و عملی است که هدف آن همپوشانی شاخصهای محیط زیستی محله باشگاه نفت با تاکید بر رویکرد رشد هوشمند، با روش توصیفی _ تحلیلی انجام گرفته است و به منظور ارزیابی شاخصها و چگونگی وضعیت موجود به روش پیمایشی و سنجش آراء و افکار پیش میرود. فرآیند گردآوری اطلاعات تحقیق بهصورت بررسی متون کتابخانهای بوده و بیشترین منابع مورد استفاده کتابها و مجلات تخصصی و استفاده از شبکه جهانی اطلاعرسانی است. محدوده مورد مطالعه محله باشگاه نفت از منطقه 21 شهر تهران میباشد، طبق آخرین سرشماری 1395، جمعیت محله 60.163 نفر میباشد، نمونهگیری بر پایه روش تصادفی و با استفاده فرمول کوکران با ضریب خطای 5 درصد، نمونه آماری 381 نفر است. در تحلیل دادهها از آزمونهای آماری تی تک نمونهای مستقل، استفاده میشود.نتایج و بحث: با توجه به مبانی نظری ارائه شده و همچنین پس از بررسی شاخصهای محیط زیست شهری و شاخصهای رشد هوشمند شهری و بررسی پیشینه پژوهشهای آنها، شاخصهای محیط زیست شهری با تاکید بر رویکرد شد هوشمند شهری همپوشانی شدند و در قالب 4 معیار، 12زیر معیار و 47 شاخص مطرح شدند و رابطه شاخصها با زیر معیار و معیار آنها مشخص گردیده است. شاخصهای پژوهش با استفاده از آزمون آماری تی تک نمونهای مورد بررسی قرار گرفت و پس از سنجش آزمون تی در شاخصها و زیر معیارها مشخص گردید که فقط 4 شاخص از 47 شاخص و 2 زیرمعیار از 12 زیرمعیار در حد متوسط هستند. در خصوص 44 شاخص و 10 زیر معیار دیگر، با توجه به سطح معناداری آنها، در برخی از آنها با توجه مثبت بودن اختلاف میانگین و عددهای کرانهای بالا و پایین بدست آمده نشان دهنده شدت در آن شاخص یا زیرمعیار بوده و در مابقی آنها با توجه منفی بودن اختلاف میانگین و عددهای کرانهای بالا و پایین بدست آمده نشان دهنده ضعف در آن شاخص یا زیرمعیار میباشد.نتیجهگیری: با توجه به فرض پژوهش که محله باشگاه نفت تا حد متوسط با شاخصهای همپوشانی شده محیط زیست شهری با تاکید بر رویکرد رشد هوشمند تطابق دارد؛ پس از انجام آزمون مورد نظر و تحلیلهای صورت گرفته میتوان اینگونه نتیجه گرفت که میزان تطابقپذیری محله باشگاه نفت با شاخصهای همپوشانی شده تا حد متوسط نمیباشد.
مقاله پژوهشی
مریم صابریان ثانی؛ یوسف رشیدی؛ سید حسین هاشمی
چکیده
سابقه و هدف: برآورد تولید آلودگی هوا از منابع متحرک و ثابت از ارکان اصلی مدیریت کیفیت هوا است و با توجه به عملکرد خودروها در شرایط متفاوت، محاسبه مقدار انتشار آلایندهها از منابع متحرک یکی از چالشهای تدوین فهرست انتشار است. در مطالعات تدوین فهرست انتشار آلودگی هوای کشور، از نرمافزار بینالمللی مدلسازی انتشار وسایل نقلیه (IVE ...
بیشتر
سابقه و هدف: برآورد تولید آلودگی هوا از منابع متحرک و ثابت از ارکان اصلی مدیریت کیفیت هوا است و با توجه به عملکرد خودروها در شرایط متفاوت، محاسبه مقدار انتشار آلایندهها از منابع متحرک یکی از چالشهای تدوین فهرست انتشار است. در مطالعات تدوین فهرست انتشار آلودگی هوای کشور، از نرمافزار بینالمللی مدلسازی انتشار وسایل نقلیه (IVE ) استفاده میشود. مواد و روش ها: در پژوهش حاضر جهت بررسی انحراف مقادیر مدل از واقعیت، مقایسه ای بین مدل IVE و اندازگیری انتشار خودروهای سواری داخلی صفر کیلومتر در آزمایش شاسی دینامومتر آزمایشگاه ISQI بر اساس استاندارد آلایندگی یورو 4 و چرخه رانندگی جدید اروپا (NEDC ) انجام شده است.نتایج و بحث: مقایسه داده های انتشار آزمایش شاسی دینامومتر خودروهای داخلی برای سه گاز مهم NOx ،CO ,HC با نتایج انتشار مدلسازی شده توسط مدل IVE مقادیر متفاوتی را نشان داد بجز یک مورد در انتشار NOx که مدل با خودروی کوئیک برابر بود ، بدین صورت که انتشار NOX در بازه 0.01 تا 0.05 قرارا داشت و مدل عدد 0.03 را نشان داد و در مورد CO در بازه 0.26 تا 0.96 قرار داشت که مدل عدد 0.48 را نشان داد و همچنین HC در بازه 0.03 تا 0.08 قرار دارد که نتایج مدل برابر 0.03 است نتیجه گیری: بر اساس مقایسه نتایج ، اگرچه مدل IVE تا حدودی به واقعیت نزدیک است ولی اتکا به شرایط فرضی برای برآورد مقدار آلایندههای خودروهای سواری، غیر قابل اعتماد است و نمیتوان نتایج مدل را برآورد صحیحی از انتشارات در نظر گرفت بلکه با اعمال ضرایب تصحیح مناسب برای هر خودرو قابل کاربرد است.
مقاله پژوهشی
احسان خدارضایی؛ کورس خوشبخت؛ هادی ویسی؛ محمد رضا نظری
چکیده
سابقه و هدف: مصرف انرژی در بخش کشاورزی، رشد سریعتری را نسبت به سایر بخشهای اقتصاد کشاورزی تجربه کرده است. در کشورهای در حال توسعه، میزان قابل توجهی از انرژی برای تولید و امنیت غذایی مصرف میشود. مصرف انرژی در بخش کشاورزی منجر به انتشار گازهای گلخانهای و آلایندهای محیطزیستی شده است که عواقبی مانند گرمایش جهانی و تغییر اقلیم را ...
بیشتر
سابقه و هدف: مصرف انرژی در بخش کشاورزی، رشد سریعتری را نسبت به سایر بخشهای اقتصاد کشاورزی تجربه کرده است. در کشورهای در حال توسعه، میزان قابل توجهی از انرژی برای تولید و امنیت غذایی مصرف میشود. مصرف انرژی در بخش کشاورزی منجر به انتشار گازهای گلخانهای و آلایندهای محیطزیستی شده است که عواقبی مانند گرمایش جهانی و تغییر اقلیم را در پی دارد. مصرف انرژی در ایران سه برابر میانگین جهانی است. تجزیهوتحلیل جریان انرژی و انتشار گازهای گلخانهای در بوم نظامهای کشاورزی میتواند از طریق بهینهسازی عملیات تولید به کاهش اثرات محیطزیستی کمک کند. دشت قزوین در ایران یکی از دشتهای مهم کشاورزی است که در کنار استفاده از آب زیرزمینی، بزرگترین شبکه کانالکشی آبیاری و زهکشی در ایران را دارا است. در پژوهش حاضر، جریان انرژی و پتانسیل گرمایش جهانی تولید یونجه و ذرت علوفهای در دو سیستم تامین آب از چاه و شبکه کانال آبیاری در دشت قزوین ارزیابی شد. مواد و روشها: در این پژوهش، تجزیه و تحلیل شاخصهای انرژی و اثر گرمایش جهانی بررسی شد. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه و مصاحبه با کشاورزان در سال 97-98 جمعآوری شد. پتانسیل گرمایش جهانی با روش ارزیابی چرخه حیات و با استفاده از نرم افزار SimaPro 9 محاسبه شد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد تولید یونجه با سیستم تامین آب از چاه به میزان 131700 مگاژول در هکتار بیشترین و تولید ذرت با سیستم تامین آب از کانال به میزان 66548 مگاژول در هکتار کمترین انرژی ورودی را به خود اختصاص دادند. کارایی مصرف انرژی در تولید ذرت (5/3) و یونجه (3/3) در سیستم کانالکشی بیشتر از سیستم تامین آب از چاه (3/2 در ذرت و 46/1در یونجه) محاسبه شد. پتانسیل گرمایش جهانی در سیستم تامین آب زیرزمینی برای ذرت و یونجه به ترتیب 9/7466 و 76/7995 و در سیستم کانالکشی به ترتیب 34/5533 و 67/4947 معادل کیلوگرم دیاکسید کربن در هکتار برآورد شد. الکتریسیته و انتشارات مستقیم از مزرعه بیشترین سهم را در مصرف انرژی و انتشار گازهای گلخانهای داشتند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد در شبکه کانالکشی آبیاری در مقایسه با منبع آب زیرزمینی به دلیل مصرف کمتر الکتریسیته برای آبیاری، میزان پتانسیل گرمایش جهانی و مصرف انرژی کمتری دارد. مطابق نتایج، سیستمهای تحتفشار و انرژیهای تجدیدپذیر برای آبیاری، خاکورزی حفاظتی و مدیریت کارآمد شبکه کانالکشی برای کاهش مصرف منابع و اثرات محیطزیستی پیشنهاد شدند.
مقاله پژوهشی
علیرضا شاه محمدی؛ هادی ویسی؛ کوروس خوشبخت؛ محمد رضا نظری
چکیده
سابقه و هدف: تغییرات اقلیمی و اکوسیستمی در هماهنگی با عواملی چون رشد جمعیت و مدیریت نادرست منابع، بسیاری از الگوهای مدیریت منابع طبیعی را به چالش کشیده است. تغییرات گسترده منجر به دگرگونیهای محیطزیستی شده است که مدیران را ملزم به ارزیابی مدیریت و اقدامات خود میکند. دگرگونیهای اکولوژیکی نوع شدیدی از تغییرات برگشتناپذیر هستند ...
بیشتر
سابقه و هدف: تغییرات اقلیمی و اکوسیستمی در هماهنگی با عواملی چون رشد جمعیت و مدیریت نادرست منابع، بسیاری از الگوهای مدیریت منابع طبیعی را به چالش کشیده است. تغییرات گسترده منجر به دگرگونیهای محیطزیستی شده است که مدیران را ملزم به ارزیابی مدیریت و اقدامات خود میکند. دگرگونیهای اکولوژیکی نوع شدیدی از تغییرات برگشتناپذیر هستند که ترکیب جامعه و عملکرد اکوسیستم را بهصورت تدریجی و پیوسته تحت تأثیر قرار میدهند. هدف از این تحقیق شناخت روابط همبست آب، انرژی و غذا در دشت ورامین به روش مدل ذهنی و پویایی همبست آب، انرژی و غذا تحت سناریوهای سیاستی بود.مواد و روش: در این تحقیق با استفاده از مدلسازی ذهنی ذینفعان دشت ورامین و متخصصان دانشگاهی نسبت به شناخت روابط مدل همبست آب، انرژی و غذا اقدام شد. سپس با استفاده از مدل پویایی سیستمها تعیین روابط علّت و معلولی بین متغیرها، کمّی کردن متغیرها صورت گرفت. دادههای مربوط به مدل ذهنی از طریق گفتگو و مشارکت با کشاورزان و مدیران منطقه بهوسیله نرمافزار Mental Modeler جمعآوری گردید. دادههای مربوط به مدل پویایی همبست نیز از طریق سازمانها، ذینفعان منطقه و مقالات معتبر جمعآوری و در نرمافزار Vensim شبیهسازی شد.نتایج و بحث: نتایج مدلسازی پویایی همبست نشان داد وضعیت منابع آب سطحی، حجم آبخوان و امنیت آبی دشت طی دوره 20 سال به ترتیب برابر با 158 میلیون مترمکعب، 2700 میلیون مترمکعب و 162- میلیون مترمکعب خواهد بود؛ که نشان از کاهش منابع در مقایسه با وضعیت پایه دارد. اعمال سناریوهای تخصیص نیاز محیطزیستی تالاب بندعلیخان نشان داد دشت توان اکولوژیکی برای تخصیص آب به تالاب نخواهد داشت بهطوریکه در 20 سال آینده امنیت آبی دشت به 180- میلیون مترمکعب میرسد. همچنین اعمال سناریو افزایش راندمان آبیاری بدون افزایش سطح زیر کشت از 58 درصد به 70 درصد در بهبود کاهش تقاضای آب کشاورزی و افزایش سطح کشت مؤثر بود. افزایش سطح زیر کشت نیز تا مقدار 41600 هکتار اثر مثبت بر تقاضای آب کشاورزی داشت اما بیش از این مقدار سبب افزایش فشار منابع آبی گردید.نتیجهگیری: بررسی نتایج و روند مقایسه دادهها نشان داد طی دوره 20 ساله، دشت ورامین وضعیت نامطلوبی در زمینه منابع آب و تولید غذا خواهد داشت. مدیریت منابع دشت ورامین نیازمند تغییر در باورها و ارزشهای سازمانی، کشاورزی و توسعهای دارد. توسعه سیستمهای خورشیدی بهمنظور تأمین نیاز انرژی، راهاندازی تصفیهخانه فاضلاب شهرستان ورامین و توسعه تصفیهخانه جنوب تهران، حرکت به سمت فشردهسازی پایدار در ایجاد پایداری منابع دشت بهمنظور بهرهبرداری صحیح منابع مؤثر است.
مقاله پژوهشی
علی صیادی؛ محمدجواد امیری؛ محمد یزدی
چکیده
سابقه و هدف: تبخیر-تعرق یکی از بخشهای مهم تعادل چرخه آب هستند . بیش از 0.72 درصد از منابع آبی کشور به دلیل تبخیر-تعرق از دسترس خارج میشود. این عوامل، اهمیت و ضرورت استفاده بهینه از آب و پیشبینی دقیق میزان تبخیر و تعرق واقعی در کاربردهای مختلف ازجمله کشاورزی و مدیریت منابع آب، اعم از برنامهریزی آبیاری و مدلسازی رشد گیاه را نشان میدهد. ...
بیشتر
سابقه و هدف: تبخیر-تعرق یکی از بخشهای مهم تعادل چرخه آب هستند . بیش از 0.72 درصد از منابع آبی کشور به دلیل تبخیر-تعرق از دسترس خارج میشود. این عوامل، اهمیت و ضرورت استفاده بهینه از آب و پیشبینی دقیق میزان تبخیر و تعرق واقعی در کاربردهای مختلف ازجمله کشاورزی و مدیریت منابع آب، اعم از برنامهریزی آبیاری و مدلسازی رشد گیاه را نشان میدهد. برآوردهای دقیق تبخیر-تعرق در مطالعاتی از قبیل بررسی تغییرات اقلیمی، توسعهی پایدار و کنترل منابع آبی نقش مهمی را ایفا میکند. در این راستا هدف از این پژوهش بررسی روند تغییرات حرارتی و میزان تبخیر-تعرق کلانشهر تبریز با استفاده از سنجشازدور است. مواد و روشها: در این پژوهش با توجه بهدقت و تطبیقپذیری بالا در الگوریتم سبال و همچنین تکنیکهای سنجشازدور برای برآورد تبخیر و تعرق از الگوریتم سبال و تصاویر ماهوارهای لندست استفاده گردید. بدین منظور تصاویر ماهوارهای لندست در سنجندههای ("OLI_TIRS") و از سال 2013 - 2021 از سایت اداره ی کل ملی هوانوردی و فضا (NASA ) تهیهشده است. همچنین در این پژوهش از فنون سنجشازدور حرارتی و سامانه اطلاعات جغرافیایی که به شیوهای مؤثر و کارآمد با یکدیگر ترکیب شدند استفادهشده است. در اﯾﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ از نرمافزار 10/8 ARC Gis ﺑﺮای ﺗﻬﯿﻪ خروجی و از نرمافزارهای 5/3 Envi بهمنظور اﻧﺠﺎم ﭘﺮدازش، تجزیهوتحلیل ﺗﺼﺎوﯾﺮ ﻟﻨﺪﺳﺖ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ.نتایج و بحث: نتایج این پژوهش نشان داد ( LST) از سال 2017 قسمت نارنجی و قرمزرنگ افزایش پیداکرده است. پیکسلهای با دمای 315 الی 320 و 320 درجه به بالا در منطقه موردبررسی غالب گردیده است. شاخص (NDVI )نشان داد پیکسلهای رنگ زرد و قرمزرنگ (0/2-0/4) و (<0/6) افزایش پیداکرده است. شاخص (BT ) افزایش پیداکرده است و پیکسلهای 310-315 جای خود را به 315-320 و 320 به بالا داده است. نتایج تبخیر-تعرق نشان داد روند صعودی در تبخیر-تعرق وجود داشته و از سال 2017 الی 2021 در قسمت خارج از مرکز شهر افزایش پیداکرده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، تبخیر-تعرق در خارج از مرکز شهر افزایش پیداکرده است، در قسمتهایی که افزایش دما ثبتشده میزان تبخیر-تعرق نیز افزایش پیداکرده و رابطه معناداری ثبتشده است. همچنین پیشنهاد میشود با توجه به نتایج پژوهش که سالهای 2017، 2019 و 2021 تغییرات مشهودی در خارج از مرکز شهر در تبخیر-تعرق ثبت گردیده است در تحقیقات آینده از فرمول روزانه ماهانه و سالانه استفاده شود.
مقاله پژوهشی
حمید نظری پور؛ حسین جهانتیغ؛ مختار جعفری
چکیده
سابقه و هدف: خشکسالی به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی عمده، بر محیط زیست، جامعه، کشاورزی و اقتصاد تأثیر میگذارد. نمایههای متعددی برای کمّیسازی خشکسالی بر مبنای دادههای زمینی و سنجش از دور توسعه یافتهاند. روشهای سنتی کمّیسازی خشکسالی مبتنی بر دادههای هواشناسی و معیارهای قراردادی بوده و معمولاً در زمان واقعی نزدیک در دسترس ...
بیشتر
سابقه و هدف: خشکسالی به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی عمده، بر محیط زیست، جامعه، کشاورزی و اقتصاد تأثیر میگذارد. نمایههای متعددی برای کمّیسازی خشکسالی بر مبنای دادههای زمینی و سنجش از دور توسعه یافتهاند. روشهای سنتی کمّیسازی خشکسالی مبتنی بر دادههای هواشناسی و معیارهای قراردادی بوده و معمولاً در زمان واقعی نزدیک در دسترس نمیباشند. از سوی دیگر، دادههای مبتنی بر سنجش از دور، پیوسته در دسترس بوده و میتوانند برای تشخیص چندین جنبه و مشخصه خشکسالی مورد استفاده قرار گیرند. هدف از این پژوهش، بررسی و مقایسه نمایههای مختلف استنتاجی از دادههای سنجش از دور و هواشناسی برای پایش خشکسالی مقیاس محلی(بخش شرقی استان کردستان) میباشد.مواد و روشها: هفت شاخص خشکسالی مقایسه شده شامل شاخص وضعیت پوشش گیاهی(VCI)، شاخص خشکی پوشش گیاهی(VDI)، شاخص سلامت پوشش گیاهی(VHI)، شاخص ذخیره آب پوشش گیاهی(VSWI)، شاخص پوشش گیاهی تفاوت نرمال شده (NDVI)، شاخص وضعیت دمایی (TCI) و شاخص بارش استاندارد(SPI) میباشند. شاخصهای سنجش از دور از دادههای مودیس استنتاج شده است. شاخص هواشناسی SPI از تلفیق دادههای ایستگاههای بارانسنجی و بارش شبکهبندی شده حاصل شده است. نقشههای رقومی شاخصهای هفتگانه خشکسالی برای دوره 2021-2002 با تفکیک زمانی مشابه(16-روزه) تهیه شدهاند. برای تجزیه و تحلیل ویژگیهای هر شاخص خشکسالی از روش مقایسهای شامل انتخاب دورههای خاص از خشکسالی رخ داده و ویژگیهای شناسایی خشکسالی فضایی استفاده گردیده است. مقایسه شاخصهای خشکسالی در ماه اردیبهشت انجام گردیده که زمان رویشی است. در نهایت، از تجزیه و تحلیل همبستگی پیرسون برای ارزیابی تشابه رفتاری شاخصها استفاده گردیده است.نتایج و بحث: تحلیل مقایسهای فضایی بین شاخصهای خشکسالی نشان داد که همه شاخصها در توزیع مقیاس منطقهای خشکسالی انطباق معین دارند؛ به ویژه آنهایی که از مجموعه دادههای مشابه مشتق شدهاند. در حالیکه، آشکارا تفاوت توزیع مقیاس محلی در میان گروههای مختلف شاخصها یافت شد. نتایج نشان داد که روند کلی شاخص ذخیره آب پوشش گیاهی انطباق بهتری با شاخص بارش استاندارد شده دارد. بر اساس تحلیل همبستگی، اثبات گردید که شاخص ذخیره آب پوشش گیاهی میتواند بازتاب بهتری از میزان بارندگی و شدت خشکسالی به دلیل کمبود بارندگی باشد. علاوه بر این، دمای سطح زمین (LST)، بیشتر از اطلاعات بازتابی به نتایج شاخص پیوندی (VSWI) کمک میکند. یک تأخیر 32-روزه از شاخصهای بیانگر وضعیت پوشش گیاهی به خوبی بیانگر شرایط خشکسالی هواشناسی در منطقه مورد مطالعه است. نبود و کمبود بارندگی در حداقل پنج دوره (80روز) قبلتر میتواند بر وضعیت پوشش گیاهی در شرایط موجود تأثیر جدی داشته باشد. مناطق دشتی و پایکوهی واقع در بخشهای مرکزی، شرقی و جنوبشرقی منطقه مورد مطالعه با غلبه کشاورزی غلات به ویژه کشت دیم، نسبت به شرایط خشکسالی حساستر از سایر قسمتها میباشند.نتیجهگیری: با ملاحظه مزیتهای فراوان شاخصهای خشکسالی سنجش از دوری در تجزیه و تحلیل خشکسالی در زمان نزدیک به واقع، اما همچنان شاخصهای خشکسالی هواشناسی در اولویت پایش خشکسالی میباشند. این جایگاه ناشی از وابستگی سیستمهای هیدرولوژیکی و کشاورزی به شرایط هواشناسی است. عمدتاً این سیستمهای هیدرولوژیکی و کشاورزی در مناطق مختلف با تأخیر زمانی متفاوت به نوسانات هواشناسی پاسخ میدهند. درک این روابط پیچیده میان سیستمهای هواشناسی، هیدرولوژیکی و کشاورزی میتواند در برنامههای آمادگی زودهنگام در برابر خشکسالی و مدیریت آن مفید واقع گردد.
مقاله پژوهشی
نرگس حسین پور محمدآبادی؛ احمد شاهیوندی؛ محمود محمدی
چکیده
سابقه و هدف: کاهش فضای سبز شهری و اهمیت آن اتخاذ راهبردهای همهجانبه را ضروری مینماید. موضوع اساسی در این بحث علاوه بر توسعه فیزیکی، مقوله توسعه انسانی یعنی مشارکت توسط مردم محلی و کنترل آنها بر فرآیند توسعه است. بر اساس بررسی انجام شده و طبق سرانهی فضای سبز به دست آمده در پژوهش، سرانه فضای سبز محله مهرآباد اصفهان 4.4 مترمربع میباشد ...
بیشتر
سابقه و هدف: کاهش فضای سبز شهری و اهمیت آن اتخاذ راهبردهای همهجانبه را ضروری مینماید. موضوع اساسی در این بحث علاوه بر توسعه فیزیکی، مقوله توسعه انسانی یعنی مشارکت توسط مردم محلی و کنترل آنها بر فرآیند توسعه است. بر اساس بررسی انجام شده و طبق سرانهی فضای سبز به دست آمده در پژوهش، سرانه فضای سبز محله مهرآباد اصفهان 4.4 مترمربع میباشد که براین اساس با چالش کمبود فضای سبز مواجه است. پژوهش حاضر با هدف سنجش تمایل به توسعهی کمی و کیفی فضای سبز خصوصی در محله مهرآباد با استفاده از برنامهریزی مشارکتی و سنجش اثرات این توسعه بر زندگی ساکنین انجام شد.مواد و روش ها: برای دستیابی به این هدف، ابتدا؛ ابعاد، معیارها، زیرمعیارها و شاخصهای برنامهریزی مشارکتی و توسعهی فضای سبز خصوصی شناسایی شد. سپس این شاخصها در غالب پرسشنامهای با طیف پنجتایی لیکرت تنظیم شد و این پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران بین 30 نفر از ساکنین محلهی مهرآباد توزیع شد. پس از سنجش روایی و پایایی، پرسشنامه بین 375 نفر از ساکنین توزیع شد. سپس با استفاده از نرمافزار SPSS و مدل رگرسیون گامبهگام به تجزیه و تحلیل استنباطی معیارها و شاخصها پرداخته شد.نتایج و بحث: در تجزیه و تحلیل استنباطی معیارها و شاخصها دو تحلیل رگرسیون گام به گام انجام شد. بهمنظور تحلیل در رگرسیون گامبهگام جدولی تحت عنوان میانگین نمرات ابعاد برنامهریزی مشارکتی، تمایل به توسعهی فضای سبز خصوصی و ابعاد اثرات توسعهی فضای سبز خصوصی بر زندگی ساکنین محله تنظیم شد. در مجموع 61 شاخص در نظر گرفته شد. از آنجاییکه دادههای استفاده شده در رگرسیون باید بهصورت فاصلهای یا نسبی باشند، بنابراین میانگین هریک از ابعاد درنظر گرفته شده است. در تحلیل رگرسیون گامبهگام اول اثرات ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برنامهریزی مشارکتی بر تمایل شهروندان به توسعهی کمی و کیفی فضای سبز خصوصی مورد بررسی قرار گرفت که میتوان گفت از بین ابعاد برنامهریزی مشارکتی تنها بعد اقتصادی اثرگذار و ابعاد فرهنگی و اجتماعی بر تمایل ساکنین محله به توسعهی فضای سبز خصوصی مؤثر نیستند. در تحلیل دوم هم از رگرسیون گامبهگام استفاده شد و تمایل به توسعهی کمی و کیفی فضای سبز خصوصی بهعنوان متغیر مستقل و هرکدام از بعدهای اثرات توسعهی فضای سبز خصوصی بهعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند که میتوان نتیجه گرفت، توسعهی کمی و کیفی فضای سبز خصوصی بر ابعاد کالبدی، فرهنگی و زیستمحیطی ساکنین محله تأثیرگذار است و بر ابعاد اجتماعی و اقتصادی تأثیری ندارد.نتیجه گیری: تجزیه و تحلیل اطلاعات بهدستآمده نشانگر آن است که بین ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برنامه-ریزی مشارکتی، ساکنین از نظر اجتماعی و فرهنگی تمایل به توسعهی فضای سبز خصوصی دارند و مشکل آنها در بعد اقتصادی و کمبود زمین و هزینه برای فضای سبز میباشد و توسعهی فضای سبز خصوصی بر ابعاد کالبدی، زیستمحیطی و فرهنگی ساکنان محله تأثیر مطلوب و بر ابعاد اجتماعی و اقتصادی تأثیر مطلوبی ندارد.
مقاله پژوهشی
امین قصمی؛ ناصر مهردادی؛ محمدجواد امیری
چکیده
تخلیه فاضلابهای شهری و صنعتی پدیده ایست که در شهرها و مناطق ساحلی اتفاق می افتد. در کشور ما، با توجه به داشتن نوار ساحلی طولانی و شهرها و روستاهای متعدد همجوار دریا در شمال و جنوب کشور، تخلیه فاضلاب به دریا از لحاظ زیست محیطی موضوعی است که می بایست مورد بررسی و ارزیابی دقیق قرار گیرد. در این پژوهش از مدل عددی MIKE 21 FM برای شبیه سازی هیدرودینامیکی ...
بیشتر
تخلیه فاضلابهای شهری و صنعتی پدیده ایست که در شهرها و مناطق ساحلی اتفاق می افتد. در کشور ما، با توجه به داشتن نوار ساحلی طولانی و شهرها و روستاهای متعدد همجوار دریا در شمال و جنوب کشور، تخلیه فاضلاب به دریا از لحاظ زیست محیطی موضوعی است که می بایست مورد بررسی و ارزیابی دقیق قرار گیرد. در این پژوهش از مدل عددی MIKE 21 FM برای شبیه سازی هیدرودینامیکی و انتقال آلودگی استفاده خواهد شد. این مدل متعلق به موسسه مطالعات هیدرودینامیکی دانمارکDHI)) است و در رشته های مهندسی در شاخه های محیط زیست، آب و سواحل و بنادر کاربرد دارد. محیط گرافیکی و کاربرپسند این مدل و توانایی ها و امکانات گسترده و اطمینان از نتایج و خروجی های این مدل ازجمله ویژگی های گران بهای آن است.انتشار آلودگی در محیط های آبی یک پدیده رو به افزایش است. نگرانی از عواقب محیطی و اقتصادی ناشی از انتشار آلودگی در محیط های آبی محققین را وادار کرده که در این راستا تحقیقات فراوانی انجام داده و مدل هایی را جهت بررسی این پدیده و پیش بینی اثرات آن ارائه نمایند. یکی از روش های که می تواند در پیش بینی و حرکت آلاینده ها در محیط های آبی کمک شایانی کند، مدلسازی عددی میباشد. این پژوهش شامل چهار بخش اصلی با موضوعات متفاوت بود. موضوع اول بررسی فاضلاب تصفیه شده خروجی از تصفیه خانه بندر عباس که به داخل خور گورسوزان تخلیه می شود بود. اگرچه که با بررسی ویژگی های ظاهری محل تخلیه و بوی بد ناشی از آن، کدورت بالا و ایجاد کف در آب خور این موضوع مشهود است.موضوع دیگر مدلسازی هیدرودینامیکی و کیفی محیط دریایی است. برای این منظور مدل مایک دوبعدی انتخاب شده است. ابتدا محدود کل خلیج فارس مدلسازی هیدرودینامیکی شده است. سپس از نتایج حاصل از مدل کالیبره شده خلیج فارس دادههای تراز سطح آب در مرز محدوده بندرعباس استخراج و مدل هیدرودینامیکی محلی برپا شده است. سرانجام مدل کیفی بر اساس محل تخلیه و داده های کیفی فاضلاب تخلیه شونده به محیط و دیگر داده های موجود از نمونه برداریها و اندازه گیریها برپا و اجرا شده است. بدین ترتیب پخش آلودگی مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج نشان می دهند که تخلیه فاضلاب تصفیه شده به این خور و حتی خارج از خور و در نزدیکی ساحل مشکلات این منطقه را حل نخواهد کرد با توجه به سعی و خطاهای صورت گرفته و بررسی عمق و متوسط سرعت و جهت جریانات در منطقه، تنها راه حل استفاده از آتفال با طول حداقلی 2000 متر و عمق حدود 7 متری می باشد. در این صورت احتمال ایجاد شرایط یوتروفیک در محیط خور و نواحی ساحالی بندر عباس به واسطه تخلیه فاضلاب تصفیه شده به شدت کاهش خواهد یافت.
مقاله پژوهشی
بهار بیشمی؛ سمانه اسماعیلی
چکیده
با توجه به افزایش جمعیت و استفاده روزافزون از سوختهای فسیلی، پیش بینی می شود؛ منابع سوختی حداکثر تا سال 2300 پاسخگوی نیازهای بشر باشند و این یعنی لزوم بهره گیری از منابع انرژی تجدیدپذیر. لذا انرژی خورشـیدی می تواند راهکاری مناسب جهت کاهش مصرف سوختهای فسیلی و آلودگیهای زیستی و نیز راهبردی جهت کمک به توسعه پایدار مناطق کمتر توسعه یافته ...
بیشتر
با توجه به افزایش جمعیت و استفاده روزافزون از سوختهای فسیلی، پیش بینی می شود؛ منابع سوختی حداکثر تا سال 2300 پاسخگوی نیازهای بشر باشند و این یعنی لزوم بهره گیری از منابع انرژی تجدیدپذیر. لذا انرژی خورشـیدی می تواند راهکاری مناسب جهت کاهش مصرف سوختهای فسیلی و آلودگیهای زیستی و نیز راهبردی جهت کمک به توسعه پایدار مناطق کمتر توسعه یافته و روستایی باشد. کشور اﯾﺮان از ﭘﺘﺎﻧﺴﯿﻞ ﺑﺎﻻﯾﯽ در دریافت ﺗﺎﺑﺶ ﺧﻮرﺷﯿﺪی ﺑﺮﺧﻮردار بوده و در اﯾﻦ زﻣﯿنه از جمله ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﮐﺸﻮرﻫﺎ ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﯽ آﯾﺪ، به نحوی که در ﻣﻨـﺎﻃﻖ ﮐﻮﯾﺮی ﻣﺮﮐﺰ اﯾﺮان و ﺷﻬﺮﻫﺎی اﻃﺮاف آن ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﺳﺎﻋﺎت آﻓﺘﺎﺑﯽ ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺑﯿﺶ از 3200 ﺳﺎﻋﺖ نیز تجربه شده است. این یعنی انرژی خورشیدی می تواند یک منبع انرژی در دسترس برای بهره برداری و توسعه رفاهی سکونتگاه های مناطق گرم و خشک مرکزی ایران باشد. اما آنچه که روند توسعه روستایی را در سایه به کارگیری انرژی خورشیدی سرعت می بخشد، شیوه ای از گردشگری، تحت عنوان بوم گردی می باشد که برنامه ریزان، آن را راهبردی جهت فقرزدایی و ایجاد فرصتهای شغلی در مناطق روستایی می دانند. این پژوهش با هدف گذاری کاربردی و بکارگیری روش کیفی، با استفاده از نرم افزار اقلیمی Climate Consultant نسبت به آنالیز شرایط تابش خورشیدی مبتنی بر داده های آب و هوایی روستای دهسلم مستخرج از نرم افزار Meteonorm اقدام، سپس به بررسی نحوه استفاده از انرژی خورشیدی در اقامتگاه بوم گردی و روشهای دستیابی به آسایش حرارتی وکاهش هزینه های آن در قالب سامانه های غیرفعال خورشیدی و نحوه اثر آنها بر ساختمانهای واقع در روستاهای اقلیم گرم و خشک می پردازد. در پایان، پیشنهاداتی جهت گسترش بکارگیری انرژی غیرفعال خورشیدی با استفاده از ظرفیت تسهیلاتی و پژوهشهای آتی در اقلیم های مختلف، ارائه می شود.
مقاله پژوهشی
محدثه میر؛ حمید محمدی
چکیده
سابقه و هدف: در مناطق خشک و نیمه خشک وجود تالابها اهمیت بسیاری دارد. نتایج به دست آمده از تحقیقات مختلف نشان داده است که تالابها علاوه بر منافع زیست محیطی از جمله تثبیت خاک، تنظیم درجه حرارت، کاهش خشکی هوا و... منافع اقتصادی نیز بر جوامع محلی داشته است. به صورتیکه امرار معاش آنها بستگی به تالابها داشته و با ایجاد خشکسالیهای پی ...
بیشتر
سابقه و هدف: در مناطق خشک و نیمه خشک وجود تالابها اهمیت بسیاری دارد. نتایج به دست آمده از تحقیقات مختلف نشان داده است که تالابها علاوه بر منافع زیست محیطی از جمله تثبیت خاک، تنظیم درجه حرارت، کاهش خشکی هوا و... منافع اقتصادی نیز بر جوامع محلی داشته است. به صورتیکه امرار معاش آنها بستگی به تالابها داشته و با ایجاد خشکسالیهای پی در پی و خشک شدن بستر تالابها بسیاری از جوامع محلی مجبور به مهاجرت شدهاند. تالاب هامون از جمله اکوسیستمهای طبیعی میباشد که در منطقه سیستان منافع زیست محیطی و اقتصادی با ارزشی برای جوامع محلی داشته است اما به دلیل خشکسالیهای ایجاد شده خسارتهای جانی و مالی بسیاری در منطقه سیستان ایجاد شده است. هدف از این مطالعه بررسی منافع بهرهبرداران از تالاب هامون در زمان پرآبی تالاب و بررسی خسارتهای ایجاد شده برای بهرهبرداران در زمان خشکسالی ، میباشد.مواد و روشها: در این مقاله به منظور بررسی منافع بهرهبرداران از تالاب هامون، با مشورت جوامع محلی و تحقیقات قبلی انجام شده، سه شغل کشاورزی، صیادی و دامداری به منظور مصاحبه انتخاب شد. دادههای مورد استفاده از پرسشنامهها استخراج شد و منافع کشاورزان، صیادان و دامداران به روش قیمتهای بازار بررسی گردید، از روش ارزشگذاری مشروط به منظور بررسی خسارتهای ایجاد شده در تالاب استفاده شد. نتایج و بحث: نتایج نشان میدهد در سال ۱۳۹۹ منفعت حاصل از بخش صیادی ۷۹۶۷۰۰۲۸۰۰ریال، منفعت بخش دامداری ۷۷۴۵۲۹۲۳۶۱۰ ریال و کشاورزی ۳۱۸۱۶۵۲۸۲۱۲۰ ریال میباشد. بررسی خسارت ایجاد شده در سال ۱۴۰۱ نیز مشخص کرد ۱۱۶۸۳۴۵۴۱۶۰۰ ریال خسارت به بهره برداران تحمیل شده است. همچنین بررسی تمایل به پرداخت به منظور حفظ و احیای تالاب هامون ۲۳۴۴۵۵۵۹۲۰۰ ریال بهدست آمد. با توجه به نتایج این مطالعه و مقایسه منافعی که ذینفعان از تالاب هامون داشتهاند و خسارت-هایی که به دلیل خشکسالی به آن ها تحمیل شده است، در مییابیم که لازم است اقداماتی جدی به منظور مدیریت مناسب جهت آبگیری تالاب (حق آبه تالاب هامون) و ایجاد معیشت های جایگذین برای ذینفعان تالاب در دستور کار قرار بگیرد.نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان میدهد، جوامع محلی با بهرهبرداریهای انجام شده از تالاب منافع اقتصادی بسیاری داشتهاند و با خشکسالی ایجاد شده خسارت زیادی به آنها تحمیل شده است. بنابراین با توجه به بهرهبرداریهای صورت گرفته در زمان پرآبی تالاب هامون، از جمله استفاده از آب برای کشاورزی، رفت و آمد صیادان به منظور صید ماهی و برداشت علوفه توسط دامداران و حتی ورود دامها به منظور چرای در نیزارها این فعالیتهای انسانی میتواند یکی از عوامل مهم در تخریب و کاهش منابع آبی تالاب هامون باشد.
مقاله پژوهشی
محمدجواد امیری؛ حمید جورکش؛ احمد نوحه گر
چکیده
سابقه و هدف: سیلاب ناشی از افزایش ناگهانی ارتفاع آب رودخانه بهدلیل وقوع بارندگی شدید میباشد که آب اضافه از دبی پایه و بستر رودخانه خارج شده و وارد مناطق مجاور میشود که خسارتهای هنگفتی را بر اکوسیستمها و زیرساختهای منطقه در سیلاب-دشتهای رودخانه وارد میسازد. بهمنظور تدوین برنامهی راهبردی در مسیر مدیریت بحران، شناخت ...
بیشتر
سابقه و هدف: سیلاب ناشی از افزایش ناگهانی ارتفاع آب رودخانه بهدلیل وقوع بارندگی شدید میباشد که آب اضافه از دبی پایه و بستر رودخانه خارج شده و وارد مناطق مجاور میشود که خسارتهای هنگفتی را بر اکوسیستمها و زیرساختهای منطقه در سیلاب-دشتهای رودخانه وارد میسازد. بهمنظور تدوین برنامهی راهبردی در مسیر مدیریت بحران، شناخت سازوکار و تکوین پدیدهی سیلاب و میزان رواناب ایجادشده ناشی از آن در اولویت قرار دارد. مواد و روش ها: در پژوهش حاضر، سه وقوع سیلاب در روزهای 16 فوریه 2017، 26 مارس 2019 و 23 ژانویه 2020 که در هر سه روز، میانگین بارش در محدودهی مطالعاتی شیراز، 100 میلیمتر بود، انتخاب شده و با رویکرد سینوپتیکی، اندرکنشهای جوی و الگوهای مولد سیلاب شناسایی گردید. سپس با استفاده از مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS میزان تبدیل بارش به رواناب در هر یک از زیرحوضههای موجود در محدوده مطالعاتی شیراز شبیهسازی شد. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که بیشینهی بارش در فوریه و کمینهی آن در جولای رخ میدهد. بیشینهی بارش سالانه در مناطق کوهستانی قلات و گلستان با 627 میلیمتر و کمینهی آن در مهارلو به میزان 245 میلیمتر است. نتایج سینوپتیکی نشان داد که استقرار ناوهی کمارتفاع و سردچال جوی تراز 500 هکتوپاسکال در شرق مدیترانه به همراه استقرار سیستم کمفشار دینامیکی ایران موجب ناپایداری هوای سطحی در استان فارس شده و با تزریق رطوبت از خلیجفارس به تودهی هوا، موجب وقوع بارشهای سیلابی در شیراز شده است. نتایج مدلسازی بارش- رواناب نشان داد که بیشترین میزان رواناب در زیرحوضههای صدرا و قلات بهترتیب 5773 و 5076 هزارمترمکعب بود و بیشینهی دبی پیک نیز در صدرا و قلات بهترتیب 666 و 389 مترمکعب در ثانیه بود که طی ساعت 17:00 اتفاق افتاد. بیشترین حجم نفوذ بارش در قلات و چنار راهدار بهترتیب 5423 و 2546 هزارمترمکعب بود و کمترین میزان نفوذ در دروازه قران با 247 هزارمترمکعب بود که دلیل اصلی آن تراکم بالای کاربری مسکونی- تجاری در این زیرحوضه است. نتیجه گیری: بنابراین پیشنهاد میگردد که بهمنظور مدیریت بحران سیلاب در شیراز، مهار روانابهای تولیدشده در زیرحوضههای شمالی همچون قلات، گلستان و صدرا و افزایش سطح نفوذپذیری میتواند در مهار سیلاب کارساز باشد.
مقاله پژوهشی
مریم حسن بیگی؛ مریم مروتی؛ پیمان کرمی؛ مهدی الهی
چکیده
سابقه و هدف: استحصال عسل از کندوهای زنبوران عسل یکی از فعالیت های اقتصادی برای جوامع محلی محسوب می شود که در اشتغال مستقیم و غیر مستقیم روستاییان و در نتیجه توسعه پایدار این مناطق موثر است. از میان حشرات گرده افشان زنبوران نقش بسیار بارزتری دارند و معمولا محل استقرار کندوها می تواند تعیین کننده گستره بهره ور از این خدمت اکوسیستمی باشد. ...
بیشتر
سابقه و هدف: استحصال عسل از کندوهای زنبوران عسل یکی از فعالیت های اقتصادی برای جوامع محلی محسوب می شود که در اشتغال مستقیم و غیر مستقیم روستاییان و در نتیجه توسعه پایدار این مناطق موثر است. از میان حشرات گرده افشان زنبوران نقش بسیار بارزتری دارند و معمولا محل استقرار کندوها می تواند تعیین کننده گستره بهره ور از این خدمت اکوسیستمی باشد. در میان زنبوران ایران هیبرید کارنیکا دارای جایگاه ویژهای در استحصال عسل است. علیرغم مطالعات مختلف انجام گرفته بر روی این هیبرید تا کنون مطالعه به بررسی شرایط مناسب برای جانمایی کندوهای این گونه نپرداخته لذا این مطالعه به دنبال آن است که مناطق مناسب برای استقرار کندوها و همچنین کاربری/پوشش های که از این خدمات استفاده می کنند را شناسایی کنند. آگاهی به مناطقی که مستعد جانمایی کندو میتواند یکی از اولویتهای برنامهریزان حوزه کشاورزی و دامپروری استان مرکزی باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه به منظور مدلسازی مناطقی که مستعد گرده افشانی هستند، متغیرهای محیطی که به نحوی بر روی کیفیت و کمیت گرده افشانی مؤثر هستند شناسایی شدند، در این راستا از متغیرهایی مانند تراکم چشمه، ارتفاع، رطوبت توپوگرافی، سایه روشن، میانگین اندازه لکه، کاربری/پوشش، تنوع سیمای سرزمین، تراکم حاشیه، فاصله از زمین های کشاورزی، میانگین سرعت باد تا ارتفاع 10 متر، زبری پوششگیاهی و تراکم پوششگیاهی استفاده شد. و پس از جمعآوری نقاط کندوها و پیشپردازش آنها برای ورود به مدلسازی آماده شدند. از آنجایی که در فرآیند مدلسازی دسترسی به تمام مناطقی که برای استقرار کندوها مناسب نیستند مشکل است لذا از روشهای جایگزین مانند روشهای شبه عدمحضور استفاده شد اما شناسایی مناطق مناسب برای ثبت نقاط شبه عدم حضور نیز می تواند تحلیل را با خطا موجه کند لذا ابتدا با استفاده از خروجی مدل های فقط حضور، مطلوبیت گردهافشانی محاسبه گردید. سپس با کسر مناطق مطلوب از کل سیمای سرزمین در مناطق باقی مانده، نقاط شبه عدم حضور به صورت تصادفی ایجاد شد. پس از آماده شدن این دسته از نقاط مدلهای حضور/ شبه عدم حضور آماده اجرا شدند. به منظور ارزیابی مدلهای توزیع از متغیرهای TPR و شاخص کاپا استفاده شد. TPR که از آن به عنوان حساسیت نیز نامبرده میشود مقدار عددی است که درصد نقاط حضوری که مجددا بعد از اعمال حدآستانه نقطه حضور شناسایی شده اند را شناسایی میکنند. همچنین برای محاسبه تأثیرپذیری این مجموعه داده از تغییرات محیطی از مدل جنگل تصادفی استفاده شد.نتایج و بحث: مدل های فقط حضور در این مطالعه با قدرت مناسبی اجرا شدند. مقدار AUC به ترتیب برای مدل های Bioclim، Domian و ماشین بردار پشتیبان تک کلاسه به ترتیب برابر 89/0، 90/0 و 76/0 محاسبه گردید. نتایج حاصل از ارزیابی مدل-های مورد استفاده نشان داد تمام مدلها به خوبی نقاط حضور کندو را از مناطق شبه عدمحضور کندوها پیشبینی کردهاند و شاخص کاپا برای این دسته از مدلها حداقل برابر 83/0 محاسبه شده است. از طرفی بر اساس معیار TPRبخش زیادی از نقاط کندو مجددا بعد از اعمال حد آستانه کندو، شناسایی شدهاند که این مقدار میتواند نشان دهنده سطح خوب پیش بینی مدل های مورد استفاده باشد. همچنین یافته ها نشان داد که تنوع در سیمای سرزمین به نسبت نزدیکی به زمین های کشاورزی در کیفیت گرده افشانی تأثیر بیشتری دارد و ارتفاع تا 1813 متر از سطح دریا و همچنین سرعت باد 47/3 متر بر ثانیه بهترین شرایط برای حضور کندوها است. از میان شهرستان های مختلف اراک، فراهان، خنداب، شازند و خمین بالاترین مقدار مطلوبیت را برای گرده افشانی دارند. نتیجه گیری: برنامه ریزی برای حفاظت از عرصه های طبیعی و همچنین مناطق مستعد برای استقرار کندوها می تواند با تاکید بر موقعیت شهرستان های اراک، فراهان، خنداب، شازند و خمین باشد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که استفاده از مدل های توزیع گونه می تواند برای شناسایی مناطق مناسب جهت استقرار کندو و فعالیت گرده افشانی مؤثر باشد. از طرفی تلفیق یافته های این دسته مطالعات با سایر داده های فضایی که الگوی های سیمای سرزمین را مشخص می کنند می تواند دید روشنی برای در خصوص تاثیرپذیری سیمای سرزمین در اختیار قرار دهد.
مقاله پژوهشی
محمدعلی پویان؛ شهیندخت برق جلوه
چکیده
سابقه و هدف: آلودگی های محیط زیستی ناشی از تخلیه و تلنبارکردن پسماند ساخت و تخریب عمرانی اثرات نامطلوبی بر بهداشت محیط زیست می گذارد. این پژوهش با هدف مدیریت برنامه ریزی کاشت گیاهان مقاوم نسبت به عناصر سنگین در مرکز استحصال پسماندهای ساختمانی-عمرانی گود آبعلی تهران انجام شده است. مواد و روش ها: روش پژوهش، ضمن بسترسازی نظریه شناختی، ...
بیشتر
سابقه و هدف: آلودگی های محیط زیستی ناشی از تخلیه و تلنبارکردن پسماند ساخت و تخریب عمرانی اثرات نامطلوبی بر بهداشت محیط زیست می گذارد. این پژوهش با هدف مدیریت برنامه ریزی کاشت گیاهان مقاوم نسبت به عناصر سنگین در مرکز استحصال پسماندهای ساختمانی-عمرانی گود آبعلی تهران انجام شده است. مواد و روش ها: روش پژوهش، ضمن بسترسازی نظریه شناختی، آزمایشی–تحلیلی بوده است که به صورت مقطعی در سال 1401 انجام شد. نمونه های پژوهش را گیاهان خرزهره (nerium oleander)، اکالیپتوس (eucalyptus camaldulensis)، زیتون تلخ (melia azedarach)، مورد (myrtus communis)، گل رز rosa damascena))، پسته (pistacia vera) و کاج (pinus) تشکیل دادند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. اراضی بر اساس ضرورت ده درصد کاشت گیاهان اطراف کارخانجات صنعتی بر طبق ضوابط محیط زیستی سازمان محیط زیست و در محیط پیرامونی کارخانه شن و ماسه انتخاب شده اند. نمونه ها در خاک پساب (روانآب حاصل از شستشوی شن و ماسه کارخانجات بازیافت نخاله های ساختمانی) مرکز استحصال گود آبعلی تهران کاشته شدند و طی چند ماه مراقبت و آبیاری، در شرایط نور و دمای منطقه (37 درجه) نگهداری شدند. ابزار اندازه گیری مشاهده عینی بوده است که روایی آن تأیید متخصصان امر و پایایی آن معیارهای رشد گیاهان بوده است. سپس یافته ها با استفاده از بررسی آزمایشگاهی و تحلیل محتوا و نرم افزار SPSSp مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج و بحث: یافته ها نشان دادند افزایش غلظت فلزات سنگین Cd و Pb در خاک پساب منطقه موجب کاهش تنوع و تراکم گونه های گیاهی می شود و با مدیریت برنامه ریزی کاشت گیاهان مقاوم نسبت به عناصر سنگین می توان اثرات نامطلوب این عناصر بر تنوع و تراکم پوشش گیاهی منطقه را کاهش داد. همچنین یافته ها نشان دادند گیاه اکالیپتوس در ابتدای فصل رشد، به دلیل جذب بالای فلزات سنگین رشد نکرد، اما گیاهان خرزهره، زیتون تلخ، مورد، گل رز، پسته و کاج به رشد خود ادامه دادند. گسترش پوشش گیاهی منطقه گود آبعلی تهران بدون ارزیابی میزان تاب آوری گونه های گیاهی مقاوم نسبت به عناصر سنگین منطقه ممکن نیست و به کارگیری این یافته ها در ارایه الگوی کاشت گونه ها، روند ناپایداری زیستی پوشش گیاهی سرزمین را کاهش خواهد داد. لذا هدف پژوهش حاضر ضمن اشاره به عوامل مؤثر بر تاب آوری بوم شناختی و تاثیر عناصر سخت بر رشد گونه های گیاهی توسعه فضای سبز منطقه، ارائه فهرستی از گونه های سازگار با شرایط محیطی و اقلیمی خاص سرزمین بوده است. این تحقیق سعی بر کمی کردن شاخص های کیفی کاشت گونه های گیاهی مقاوم به عناصر سنگین در جهت ارزیابی آن ها در ارتباط با معیارهای تاب آوری عناصر سنگین منطقه را داشته است. بدین منظور معیارها و زیرمعیارهای تاب آوری گونه های گیاهی بر اساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و تجربه نگارندگان تعیین شدند.نتیجهگیری: کاشت گیاهان مقاوم نسبت به عناصر سنگین می تواند اثرات نامطلوب غلظت عناصر سنگین خاک بر رشد پوشش گیاهی سرزمین را کاهش دهد. در این راستا، گیاه پالایی در راستای کاهش غلظت عناصر سنگین خاک پساب مرکز استحصال پسماندهای ساختمانی-عمرانی گود آبعلی تهران توصیه می شود.
مقاله پژوهشی
سجاد رحیمی مقدم
چکیده
سابقه و هدف: تغییرات آب و هوایی و برداشت بیرویه و همچنین چرای خارج از توان اکولوژیک مراتع مختلف کشور باعث از بین رفتن و همچنین کاهش پوششهای گیاهی در مراتع مختلف کشور شده است. این موضوع بویژه برای گیاهان خاص از جمله گیاهان دارویی در دهه اخیر شدیدتر بوده است. با تشخیص جوامع گیاهی و تجزیه و تحلیل سرشت اکولوژیکی هر یک از گونهها میتوان ...
بیشتر
سابقه و هدف: تغییرات آب و هوایی و برداشت بیرویه و همچنین چرای خارج از توان اکولوژیک مراتع مختلف کشور باعث از بین رفتن و همچنین کاهش پوششهای گیاهی در مراتع مختلف کشور شده است. این موضوع بویژه برای گیاهان خاص از جمله گیاهان دارویی در دهه اخیر شدیدتر بوده است. با تشخیص جوامع گیاهی و تجزیه و تحلیل سرشت اکولوژیکی هر یک از گونهها میتوان برای مدیریت صحیح و منطبق بر اصول اکولوژیک برای زمان حاضر و آینده برنامهریزی نمود. با توجه به موارد مطرح شده در بالا، مطالعه حاضر با استفاده از رهیافت تحلیل سلسه مراتبی و نرمافزار ArcGIS به منظور ارزیابی اکولوژیک کشت گیاهان دارویی در مراتع مختلف استان لرستان برای احیای مراتع و حفاظت از این گیاهان گیاهان دارویی انجام شد. مواد و روشها: منطقه مورد مطالعه مراتع استان لرستان در غرب کشور بود. در انجام این پژوهش دادههای مورد نیاز شامل دادههای خاکی، داههای بلندمدت اقلیمی (2020- 1970) و توپوگرافی بودند. دادههای اقلیمی و توپوگرافی از بانک داده WorldClim تهیه شدند. دادههای خاکی نیز از مرکز خاک بین المللی اطلاعات مرجع (ISRIC) به دست آمدند. گیاهان دارویی مورد بررسی در این تحقیق شامل آنغوزه، باریجه، شیرینبیان، کرفس کوهی و گلگاوزبان ایرانی بودند. از قضاوت 15 کارشناس خبره جهت مقایسات زوجی و وزن-دهی به پارامترهای اکولوژیک برای هر گیاه دارویی به روش دلفی استفاده شد و وزن هر کدام از گزینهها و معیارها در نرمافزار Expert Choice11 تعیین شد. بعد از آن جهت انطباق نیازمندیهای محیطی گیاه دارویی با خصوصیات اراضی، از روش طبقهبندی شکست-های طبیعی جنکس (Natural breaks –Jenks) در نرمافزار ArcGIS استفاده شد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد که نقش عامل اقلیمی میانگین دمای سالانه با ضریب وزنی 309/0 در کشت گیاهان دارویی بیشـتر از سـایر عوامل بوده و بعد از آن ارتفاع و بارندگی تجمعی سالانه با ضریب وزنـی 212/0 است. همچنین در بین عوامل مورد بررسی کمترین وزن متعلق به درصد کربن آلی خاک (057/0) بود. از نظر میانگین دمای سالانه، بیش از 53 درصد از مراتع استان لرستان دمایی بین 10 تا 15 درجه سانتیگراد را تجربه میکند. مراتع استان لرستان بهطور میانگین 350 میلیمتر بارش را دریافت میکنند. بیش از 60 درصد از مراتع استان لرستان در ارتفاع بین 2000 تا 3000 متر بالاتر از سطح دریا قرار دارند. از نظر شیب بیش از 54 درصد از مراتع دارای شیبی بین 25 تا 60 درصد هستند. خاک مراتع لرستان دارای بافتی سنگین بود بهطوری که بیش از 75 درصد از مراتع استان لرستان دارای بافت خاک رسی لوم بودند. بیش از 59 درصد مراتع استان لرستان دارای کربن آلی خاکی 2 تا 5 درصد بودند. همچنین بیش از 74 درصد از این راضی دارای اسیدیته بین 7/7 تا 9/7 بودند. همچنین مراتع استان لرستان از نظر پتانسیل و داشتن شرایط اکولوژیکی مناسب جهت رویش گیاهان دارویی آنغوزه، باریجه، گلگاوزبان ایرانی، کرفس کوهی و شیرینبیان به سه کلاس؛ متوسط، خوب و خیلی خوب تقسیم شدند. بهترتیب 98، 97 و 94 درصد از مراتع استان لرستان برای کشت گیاهان دارویی آنغوزه، باریجه و کرفس کوهی مجموعا در طبقه خیلی خوب و خوب قرار گرفتند. با این وجود این مقدار برای کشت گلگاوزبان و شیرینبیان به ترتیب برابر با 26 و 27 درصد بود. نتیجهگیری: بهطور کلی مراتع استان لرستان پتانسیل خوبی برای کشت گیاهان دارویی آنغوزه، باریجه و کرفس کوهی داشتند و برای کشت گیاهان دارویی گلگاوزبان ایرانی و شیرینبیان دارای پتانسیل متوسطی میباشند. با این وجود با توجه به موقعیت جغرافیایی مراتع، تناسب کشت گیاهان دارویی متفاوت بود که توصیه برای کشت هر گیاه دارویی باید بر اساس هر ناحیه جغرافیایی مورد بررسی باشد.
مقاله پژوهشی
هدی یزدان پناه؛ محسن عبداللهی؛ عباس پورهاشمی؛ منصور پورنوری
چکیده
سابقه و هدف: جامعه بین المللی، جامعه ای است متشکل از دولتها، که خود واضع مقررات و قواعد حقوق بین الملل و نیز مجری آن هستند. مبنای حقوق بین الملل، زاییده ی نیاز و ضرورتی است که دولتها در جامعه ی بین المللی برای همزیستی احساس می کنند و تا موافقت نداشته باشند؛ نمی توان آنها را ملزم به پذیرش قاعده جدید کرد. با وجود این ، ضمانت های اجرایی مبتنی ...
بیشتر
سابقه و هدف: جامعه بین المللی، جامعه ای است متشکل از دولتها، که خود واضع مقررات و قواعد حقوق بین الملل و نیز مجری آن هستند. مبنای حقوق بین الملل، زاییده ی نیاز و ضرورتی است که دولتها در جامعه ی بین المللی برای همزیستی احساس می کنند و تا موافقت نداشته باشند؛ نمی توان آنها را ملزم به پذیرش قاعده جدید کرد. با وجود این ، ضمانت های اجرایی مبتنی بر یک ساختار دوجانبه؛ شامل اعتراض دیپلماتیک و اقدامات متقابل می باشد که بررفتار دولتها تأثیر گذار است. در حقوق محیط زیست هم ضمانت های اجرایی برای حفاظت بیشتر از محیط زیست، بعد از نقض تعهد مبتنی بر قواعد عام الشمول ایجاد شده است. علاوه بر ضمانت های اجرایی، سازوکارهایی قبل از نقض تعهد توسط دولت ها یا سازمان های بین المللی برای حمایت و حفاظت از محیط زیست، وضع گردیده است. هدف این پژوهش؛ تبیین و بررسی توسعه ضمانت ها و سازوکارهای اجرایی نوین در حقوق بین الملل محیط زیست به منظور حفاظت کارآمد و موثر از محیط زیست و همچنین ارائه راهکارهایی جهت برون رفت از چالش های حقوقی در زمینه اجرای تعهدات و بررسی کفایت سازوکارها و ضمانت های اجرایی کلاسیک در حقوق بین الملل محیط زیست می باشد. مواد و روش ها: روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی و تحلیلی است و روش گردآوری داده ها مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای و مراجعه به اسناد با جستجوی اینترنتی است. از این رو، با روش توصیفی و تحلیلی و با اتکا به منابع کتابخانه ای و داده های موجود، در بخش اول سازوکارها و ضمانت های اجرایی موجود در زمینه حفاظت از محیط زیست بررسی می شود و در بخش دوم سازوکارها و ضمانت های اجرایی نوین ودلایل شکل گیری آن ها ، مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. نتایج و بحث: سوال اصلی تحقیق بیان می دارد که آیا در حقوق محیط زیست برای حفاظت بیشتر از محیط زیست سازوکارها و ضمانت های اجرایی نوینی در حال پیدایش و شکل گیری است؟ از این رو، با بهره گیری از مبانی نظری پژوهش، به این فرضیه پرداخته می شود که در حقوق محیط زیست برای حفاظت بیشتر از محیط زیست ، سازوکارها و ضمانت های اجرایی نوینی در حال پیدایش و شکل گیری است. در این پژوهش با تفکیک مفهوم ضمانت اجرا از مکانیزم ، در صدد بیان ناکارآمدی ضمانت های اجرایی کلاسیک شامل ضمانت های اجرایی مدنی و کیفری و سازوکارهای کلاسیک حفاظت از محیط زیست می باشد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته ها حاکی از آن است که به دلیل ماهیت خاص مسائل محیط زیستی و ارتباط آن با ضرورت ایجاد و توسعه سازوکارها و ضمانت های اجرایی نوین و با توجه به این که با وجود توسعه سازوکارها و ضمانت های اجرایی کلاسیک در حقوق بین الملل محیط زیست، به دلیل محدودیت های موجود در آن ها، این توسعه به تنهایی برای حفاظت از محیط زیست کافی نبوده، سازوکارهای جدیدی مانند مالیات سبز، بیمه های زیست محیطی و صندوق تامین خسارات زیست محیطی و همچنین ضمانت های اجرایی نوینی ایجاد و در حال توسعه می باشد. نتیجه گیری: در حقوق محیط زیست، دو نوع ضمانت اجرایی نوین شامل" پرداخت خسارت بدون موافقتنامه و مراجعه به دادگاه در مواردی که تخریب شدید در محیط زیست ایجاد شده" و همچنین " کنترل پایبندی و عدم پایبندی دولت های عضو، به کنوانسیون های زیست محیطی" برای حفاظت کارآمد و مؤثراز محیط زیست شناسایی و در حال توسعه میباشد.
علمی - پژوهشی
نفیسه سادات موسوی؛ ابراهیم صداقتی؛ پژمان خدایگان؛ نرگس حاتمی
چکیده
سابقه و هدف: قارچهای میکوریز آربوسکولار یکی از مهمترین ریز جانداران مفید خاکزی هستند که قادر به برقراری رابطه همزیستی همیاری با ریشه بیش از 80 درصد گونههای گیاهی آوندی میباشند. این قارچها سبب بهبود جذب مواد معدنی (بهویژه فسفر) و آب شده و تحمل گیاه میزبان در برابر تنشهای زیستی و غیرزیستی مختلف مانند بیمارگرها، شوری، خشکی و ...
بیشتر
سابقه و هدف: قارچهای میکوریز آربوسکولار یکی از مهمترین ریز جانداران مفید خاکزی هستند که قادر به برقراری رابطه همزیستی همیاری با ریشه بیش از 80 درصد گونههای گیاهی آوندی میباشند. این قارچها سبب بهبود جذب مواد معدنی (بهویژه فسفر) و آب شده و تحمل گیاه میزبان در برابر تنشهای زیستی و غیرزیستی مختلف مانند بیمارگرها، شوری، خشکی و آلودگی فلزات سنگین، افزایش میدهند. از این رو، نقش مهمی در استقرار و تشکیل جوامع گیاهی در بومنظامهای مختلف دارند. مطالعه حاضر با هدف شناسایی گونههای میکوریز آربوسکولار همزیست با ریشه گیاهان مختلف براساس ویژگیهای ریختشناسی، مقایسه جمعیت اسپوری و تعیین درصد کلونیزاسیون ریشه در پناهگاه حیاتوحش کلاهقاضی استان اصفهان انجام گردید.مواد و روشها: ابتدا گونههای گیاهی غالب میزبان قارچهای میکوریز آربوسکولار شناسایی و از بین آنها، 12 گیاه انتخاب شد. نمونهبرداری از عمق 5 تا 30 سانتیمتری ناحیه فراریشه هر گیاه صورت گرفت و نمونههای ریشه و خاک جمعآوری شدند. رنگآمیزی ریشهها با استفاده از محلول لاکتوگلیسرول بلو انجام و درصد کلونیزاسیون میکوریزی تعیین گردید. اسپورهای میکوریز آربوسکولار از هر نمونه خاک (500-300 گرم) با استفاده از روشهای سری الک مرطوب و سانتریفیوژ در محلول شکر جداسازی شدند. همچنین، شمارش اسپور در یک گرم خاک با سه تکرار انجام گردید. سپس، اسپورهای جداسازی شده براساس ویژگیهای ریختشناسی مانند رنگ، شکل، اندازه، ساختار دیواره، هیف اتصال و غیره شناسایی شدند.نتایج و بحث: بررسیهای میکروسکوپی نشان داد تمام ریشههای گیاهی نمونهبرداری شده توسط قارچهای میکوریز آربوسکولار کلونیزه شده بودند. درصد کلونیزاسیون میکوریزی بین گونههای گیاهی از 9 تا 92 درصد متغیر بود و بیشترین و کمترین آن به ترتیب در گیاه آویشن و قدومه مشاهده شد. بیشترین تعداد اسپور در فراریشه گیاه آویشن و کمترین آن مربوط به ازمک بود. همچنین، تجزیه و تحلیل آماری مشخص شد در اکثر گیاهان بین درصد کلونیزاسیون میکوریزی و تعداد اسپور همبستگی مثبت وجود داشت. براساس بررسیهای ریختشناسی، 12 گونه میکوریز آربوسکولار متعلق به هشت جنس Claroidoglomus (C. etunicatum و C. luteum)، Funneliformis (F. caesaris و F. geosporum)، Glomus (G. ambisporum)، Rhizophagus (Rh. aggregatum و Rh. fasciculatus)، Septoglomus (Se. africanum، Se. constrictum و Se. deserticola)، Entrophospora (E. infrequens)، Gigaspora (Gi. gigantea) و Scutellospora (Scutellospora sp.) شناسایی شدند. گونه Se. africanum برای فلور قارچی ایران جدید میباشد و سایر گونههای شناسایی شده پیش از این از مناطق و محصولات مختلف گزارش شدهاند.نتیجهگیری: با توجه به اهمیت قارچهای میکوریز آربوسکولار، شناسایی و تکثیر این گروه قارچی برای بهرهبرداری از پتانسیل آنها در برنامههای احیای مناطق خشک، بهخصوص مناطق حفاظتشده، ضروری میباشد. با این حال، بررسیهای بیشتر برای شناسایی دقیقتر گونههای میکوریز آربوسکولار مورد نیاز است.