مقاله پژوهشی
سمیه اراضی؛ محمد حسین ایران نژاد پاریزی؛ احد ستوده؛ بهمن کیانی
چکیده
سابقه و هدف: سیمای سرزمین یک منطقه شامل قطعههایی یکنواخت از آن سرزمین است که دارای اجزای لکه، گذرگاه و بستر سیمای سرزمین میباشد. از آنجایی تراکم و پراکنش پوششگیاهی در بستر سیمای سرزمین درگذشت زمان تحت تاثیر متغیرهای بسیاری قرار میگیرد و تغییر میکند این پژوهش با هدف اصلی بررسی رابطه دو متغیر اندازه و شکل لکههای زیستگاه حوضهآبخیز ...
بیشتر
سابقه و هدف: سیمای سرزمین یک منطقه شامل قطعههایی یکنواخت از آن سرزمین است که دارای اجزای لکه، گذرگاه و بستر سیمای سرزمین میباشد. از آنجایی تراکم و پراکنش پوششگیاهی در بستر سیمای سرزمین درگذشت زمان تحت تاثیر متغیرهای بسیاری قرار میگیرد و تغییر میکند این پژوهش با هدف اصلی بررسی رابطه دو متغیر اندازه و شکل لکههای زیستگاه حوضهآبخیز آدرشک با غنا، تنوع و یکنواختی گیاهان به مطالعه میزان تاثیرپذیری شاخصهای غنا، تنوع و یکنواختی پوششگیاهی از ساختار سیمای سرزمین میپردازد. مواد و روشها: در این پژوهش دو متغیر اندازه و شکل لکههای ساختار سیمای سرزمین حوضهآبخیز آدرشک انتخاب شدند زیرا این دو متغیر از مولفههای مهم در برنامهریزی مناطق به جهت اهداف حفاظتی شناخته شدهاند. بدین منظور ابتدا اقدام به شناسایی و تهیه نقشه ساختار سیمای سرزمین آدرشک شد و سپس نقشه مورد نظر در نرمافزار Arc GIS 10.3 با فرمت Image مناسب و آماده ورود به نرمافزار FRAGSTATS 4.2 شد و آنگاه دو متغیر نسبت محیط به مساحت و اندازه لکههای موجود در ساختار سیمای سرزمین آدرشک محاسبه شدند. دادههای به دست آمده از شناسایی و شمارش پوششگیاهی منطقه که حاصل روش ترانسکت خطی و پلاتاندازی بودند نیز در محیط نرمافزار SPSS وارد شدند و از طریق آزمونهای آماری شانون- وینر، سیمپسون، هیل، بریلویین و مک آرتور تنوع گیاهی و با استفاده از شاخص مارگالف، من- هینیک، غنای گیاهی در هر لکه از زیستگاه اندازه گرفته شد. همچنین برای اندازهگیری یکنواختی گونهای از شاخص پیلو، آلاتالو و هیپ بهره گرفته شد. همبستگی میان متغیرها از همبستگی پیرسون تعیین شد. نتایج و بحث: در این پژوهش تعداد 60 گونه گیاهی در 338 پلات شناسایی و شمارش شد و یافتههای حاصل از این پژوهش نشاندهنده وجود رابطه معنیدار میان دو متغیر فیزیکی اندازه و شکل لکههای زیستگاه با غنا، تنوع و یکنواختی گونهای گیاهان مرتعی حوضهآبخیز آدرشک میباشد. نتیجهگیری: ارجحیت توجه به لکههای دایرهای شکل که از حداقل نسبت محیط به مساحت برخوردار هستند در طراحی و مدیریت حوضهآبخیز آدرشک هنگام برنامهریزی و حفاظت از پوششگیاهی اثبات شد.
مقاله پژوهشی
جلال الدین شهباز؛ زانیار فاتحی؛ کامران چپی
چکیده
سابقه و هدف: گرمایش جهانی مهمترین چالشی است که انسان در قرن 21 با آن روبهرو میباشد. گرمتر شدن هوا موجب افزایش تبخیر و تعرق خواهد شد که این افزایش موجب تشدید خشکسالیها خواهد شد. یکی از اصلیترین دلایل گرمایش جهانی نیز خود انسان است. انسان با تولید زیاد گازهای گلخانهای موجب سرعت بخشیدن به تغییرات اقلیمی زمین شده است. به همین دلیل ...
بیشتر
سابقه و هدف: گرمایش جهانی مهمترین چالشی است که انسان در قرن 21 با آن روبهرو میباشد. گرمتر شدن هوا موجب افزایش تبخیر و تعرق خواهد شد که این افزایش موجب تشدید خشکسالیها خواهد شد. یکی از اصلیترین دلایل گرمایش جهانی نیز خود انسان است. انسان با تولید زیاد گازهای گلخانهای موجب سرعت بخشیدن به تغییرات اقلیمی زمین شده است. به همین دلیل اطلاع از تغییرات دمای زمین در دهههای آتی همیشه مورد توجه قرار گرفته است. نتایج پژوهشگران نشان میدهد که تغییر اقلیم اثرات آشکار و قابل توجهی بر دما و بارش مناطق مختلف ایران در دهههای آتی دارد. با پیشبینی و تخمین میزان این تأثیرات میتواند با آمادگی کافی، هزینه کم و سرعت بیشتر میزان تاثیرات تغییر اقلیم را کاهش داد.مواد و روشها: در این پژوهش تأثیر تغییر اقلیم بر میانگین دمای حداکثر و حداقل سالانه و فصلی شهر اراک تحت سناریوهای انتشار RCP2.6, RCP4.5, RCP8.5 برای دهه آتی 2040 مورد بررسی قرار گرفت. برای استفاده از خروجیهای مدلهای گردش عمومی در مقیاسهای منطقهای و محلی لازم است که آنها با استفاده از مدلهای ریزمقیاسنمایی، ریزمقیاس شوند. در این تحقیق از مدل ریزمقیاسنمایی آماری SDSM برای ریزمقیاس نمودن خروجیهای مدل گردش عمومی CanESM2 استفاده شد. این مدل در شبیهسازی میانگین دمای حداکثر و حداقل فصلی و سالانه در منطقه مورد مطالعه توانایی قابل قبولی داشت.نتایج و بحث: بر اساس نتایج بهدست آمده میانگین دمای حداکثر در فصل زمستان و بهار تحت هر سه سناریو RCP2.6, RCP4.5, RCP8.5 کاهش پیدا خواهد که این میتواند نشان دهد که دمای هوای روزانه در این فصلها خنکتر خواهد بود. اما میانگین دمای حداکثر در فصلهای تابستان و پاییز افزایش پیدا خواهد کرد که این میتواند نشان دهد که دمای هوای روزانه در این فصلها گرمتر خواهد شد. میانگین دمای حداقل در زمستان و بهار تحت هر سه سناریو RCP2.6, RCP4.5, RCP8.5 کاهش و در فصلهای تابستان افزایش پیدا خواهد کرد. این نتایج نشان میدهد در دهه آتی 2040 شهر اراک در فصلهای زمستان و بهار دارای دمای هوای شبانه سردتر و در فصلهای تابستان و بهار دمای هوای شبانه گرمتری دارد. با توجه به اینکه گرمتر شدن هوا موجب افزایش تقاضا برای آب و برق میشود و چون اراک شهری صنعتی و با آب وهوای خشک است میتواند در آینده با چالشهای جدی کمبود آب و برق مواجه شود.نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدست آمده در این مطالعه در دهه 2040 شهر اراک زمستان و بهار سردتر و تابستان و پاییز گرمتری خواهد داشت. بیشترین تأثیر تغییر اقلیم بر دمای شهر اراک مربوط به میانگین دمای حداقل فصل پاییز است که تحت سناریوهای RCP2.6, RCP4.5, RCP8.5 میانگین دمای حداقل در فصل پاییز بهترتیب 88/206 و 37/196 و 27/192 درصد افزایش پیدا میکند. میانگین دمای حداکثر و حداقل سالانه تحت هر سه سناریو در دهه آتی 2040 افزایش پیدا میکند که بیشترین افزایش میانگین دمای حداکثر و حداقل سالانه به ترتیب مربوط به سناریوهای RCP8.5 و RCP2.6 میباشد که برابر با 14/4 و 38/4 درصد است.
مقاله پژوهشی
علیرضا آملی کندری؛ کامبیز ابراری واجاری؛ محمد فیضیان
چکیده
سابقه و هدف: در جنگلهای هیرکانی روشنههای تاجپوشش به اندازههای مختلف در اثر اجرای شیوههای مختلف جنگلشناسی ایجاده شده است. آگاهی از اثرات این روشنهها بر پویایی تودههای جنگلی میتواند در تصمیمگیری انتخاب شیوههای جنگلشناسی کمک نماید. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر روشنههای تاج پوشش بر مقدار ذخیره کربن درختان ...
بیشتر
سابقه و هدف: در جنگلهای هیرکانی روشنههای تاجپوشش به اندازههای مختلف در اثر اجرای شیوههای مختلف جنگلشناسی ایجاده شده است. آگاهی از اثرات این روشنهها بر پویایی تودههای جنگلی میتواند در تصمیمگیری انتخاب شیوههای جنگلشناسی کمک نماید. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر روشنههای تاج پوشش بر مقدار ذخیره کربن درختان راش و مقایسه آن با توده جنگلی مجاور روشنهها و نیز ارتباط بین ویژگیهای درختان و موجودی کربن آنها بود.مواد و روش ها: روشنههای حاصل از شیوه تکگزینی درختی در سه طبقه مساحتی کوچک، متوسط و بزرگ شناسایی و از هر طبقه روشنه، پنج تکرار انتخاب شدند. درختان راش در تودهجنگلی مجاور هر طبقه روشنه به فاصله 20 متر از هر چهار جهت روشنهها نیز تعیین شدند. قطر برابر سینه، ارتفاع درخت، مساحت، حجم، طول تاج، قطر تاج و نیز ذخیره کربن درختان راش واقع در اشکوب فوقانی اندازهگیری شدند. تجزیه واریانس یکطرفه برای مقایسه میانگین شاخص ذخیره کربن درختان راش در روشنههای تاجپوشش و در موقعیتهای مختلف و همچنین برای درختان با قطر زیاد استفاده گردید. برای مقایسه میانگین ذخیره کربن در طبقات ارتفاعی درختان و نیز بین تودهجنگلی مجاور با روشنهها آزمون تیمستقل بهکار گرفته شد. برای تعیین همبستگی ضریب همبستگی پیرسون بین شاخص مقدار ذخیره کربن با برخی ویژگیهای ساختاری درختان راش در حاشیه روشنهها و نیز توده جنگلی مجاور آنها استفاده شد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد که درختان راش در حاشیه روشنهها از نظر مقدار ذخیره کربن اختلاف معنیدار دارند (05/0 p≤). برای درختان بین جهتهای مختلف در حاشیه روشنهها اختلاف معنیداری از لحاظ ذخیره کربن مشاهد نگردید دادند (05/0 p≤). بین میانگین ذخیره کربن درختان راش واقع در حاشیه روشنه ها و توده جنگلی مجاور اختلاف معنیداری وجود نداشت دادند (05/0 p≤). بیشترین میانگین کربن(کیلوگرم) در درختان قطور (49/584 ± 28/3725) حاشیه روشنه طبقه بزرگ مشاهده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که با افزایش قطربرابرسینه ، ارتفاع ، طول و قطر تاج و حجم تاج ، مقدار ذخیره کربن درختان راش در حاشیه روشنهها و نیز در توده جنگلی مجاور آنها افزایش یافت ( 01/0 p≤). نتیجهگیری: یافتههای پژوهش مبین تاثیر مساحت روشنههای تاجپوشش حاصل از اجرای شیوه تکگزینی درختی در تودهجنگلی راش میباشد. همبستگی بین ویژگیهای ساختاری درختان راش مانند قطربرابرسینه، ارتفاع و مساحتتاج با ذخیرهکربن نشان میدهد که در هنگام اعمال شیوههای جنگلشناسی ( پرورشی و بهره برداری) در جنگلهای هیرکانی، ویژگیهای ساختاری درختان راش به ویژه فراوانی درختان قطور با توجه به مقدار ذخیره کربن بیشتر در آنها مورد توجه قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
محمدجواد امیری؛ حمید جورکش؛ احمد نوحه گر
چکیده
سابقه و هدف: سیلاب ناشی از افزایش ناگهانی ارتفاع آب رودخانه بهدلیل وقوع بارندگی شدید میباشد که آب اضافه از دبی پایه و بستر رودخانه خارج شده و وارد مناطق مجاور میشود که خسارتهای هنگفتی را بر اکوسیستمها و زیرساختهای منطقه در سیلاب-دشتهای رودخانه وارد میسازد. بهمنظور تدوین برنامهی راهبردی در مسیر مدیریت بحران، شناخت ...
بیشتر
سابقه و هدف: سیلاب ناشی از افزایش ناگهانی ارتفاع آب رودخانه بهدلیل وقوع بارندگی شدید میباشد که آب اضافه از دبی پایه و بستر رودخانه خارج شده و وارد مناطق مجاور میشود که خسارتهای هنگفتی را بر اکوسیستمها و زیرساختهای منطقه در سیلاب-دشتهای رودخانه وارد میسازد. بهمنظور تدوین برنامهی راهبردی در مسیر مدیریت بحران، شناخت سازوکار و تکوین پدیدهی سیلاب و میزان رواناب ایجادشده ناشی از آن در اولویت قرار دارد. مواد و روش ها: در پژوهش حاضر، سه وقوع سیلاب در روزهای 16 فوریه 2017، 26 مارس 2019 و 23 ژانویه 2020 که در هر سه روز، میانگین بارش در محدودهی مطالعاتی شیراز، 100 میلیمتر بود، انتخاب شده و با رویکرد سینوپتیکی، اندرکنشهای جوی و الگوهای مولد سیلاب شناسایی گردید. سپس با استفاده از مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS میزان تبدیل بارش به رواناب در هر یک از زیرحوضههای موجود در محدوده مطالعاتی شیراز شبیهسازی شد. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که بیشینهی بارش در فوریه و کمینهی آن در جولای رخ میدهد. بیشینهی بارش سالانه در مناطق کوهستانی قلات و گلستان با 627 میلیمتر و کمینهی آن در مهارلو به میزان 245 میلیمتر است. نتایج سینوپتیکی نشان داد که استقرار ناوهی کمارتفاع و سردچال جوی تراز 500 هکتوپاسکال در شرق مدیترانه به همراه استقرار سیستم کمفشار دینامیکی ایران موجب ناپایداری هوای سطحی در استان فارس شده و با تزریق رطوبت از خلیجفارس به تودهی هوا، موجب وقوع بارشهای سیلابی در شیراز شده است. نتایج مدلسازی بارش- رواناب نشان داد که بیشترین میزان رواناب در زیرحوضههای صدرا و قلات بهترتیب 5773 و 5076 هزارمترمکعب بود و بیشینهی دبی پیک نیز در صدرا و قلات بهترتیب 666 و 389 مترمکعب در ثانیه بود که طی ساعت 17:00 اتفاق افتاد. بیشترین حجم نفوذ بارش در قلات و چنار راهدار بهترتیب 5423 و 2546 هزارمترمکعب بود و کمترین میزان نفوذ در دروازه قران با 247 هزارمترمکعب بود که دلیل اصلی آن تراکم بالای کاربری مسکونی- تجاری در این زیرحوضه است. نتیجه گیری: بنابراین پیشنهاد میگردد که بهمنظور مدیریت بحران سیلاب در شیراز، مهار روانابهای تولیدشده در زیرحوضههای شمالی همچون قلات، گلستان و صدرا و افزایش سطح نفوذپذیری میتواند در مهار سیلاب کارساز باشد.
مقاله پژوهشی
زهرا جعفری؛ امیر سالمی
چکیده
هدف: گندزدایی با کلر رایجترین روش گندزدایی آب آشامیدنی در ایران است. واکنشپذیری کلر سبب میشود تا علاوه بر تخریب عوامل بیمازیزا، ترکیبات آلی متنوعی تحت عنوان محصولات جانبی گندزدایی تولید شوند. تعداد بسیار کمی از این نرکیات نظاممند شده به صورت پیوسته پایش میشوند. با این حال، ترکیبات فراوان دیگری نیز در این دسته هستند که علیرغم ...
بیشتر
هدف: گندزدایی با کلر رایجترین روش گندزدایی آب آشامیدنی در ایران است. واکنشپذیری کلر سبب میشود تا علاوه بر تخریب عوامل بیمازیزا، ترکیبات آلی متنوعی تحت عنوان محصولات جانبی گندزدایی تولید شوند. تعداد بسیار کمی از این نرکیات نظاممند شده به صورت پیوسته پایش میشوند. با این حال، ترکیبات فراوان دیگری نیز در این دسته هستند که علیرغم مخاطرات بسیار جدی، در سنجشهای روزمره مورد توجه قرار نمیگیرند. این پژوهش به توسعهی روشی نوین برای تعیین مقدار ترکیبات مذکور و همچنین شناسایی آنها در آب آشامیدنی شهر تهران میپردازد. مواد و روش ها: در این مطالعه محصولات جانبی گندزدایی منتخب- تری کلرواستونیتریل، دی کلرواستونیتریل، دی کلروپروپانون، کلروپیکرین، بروموکلرواستونیتریل، تری کلروپروپانون و دی برومواستونیتریل- با استفاده از روش اصلاحشدهی میکرواستخراج فاز جامد و دستگاه کروماتوگرافی گازی آشکارساز جرمی آنالیز شدند. روش استخراج، با استفاده از راهبرد سطح پاسخ، بهینه و سپس اعتباربخشی شد. سپس نمونههای واقعی از مناطق مختلف شهر تهران جمعآوری و آنالیز شد. نتایج: روش آنالیز معرفی شده برای تمام آنالیتها پاسخ خطی، حساسیت بسیار بالا (حد تشخیص بین ۴/۰ و 20 نانوگرم بر لیتر) و دقت مناسب (انحراف معیار نسبی با ۵ تکرار کمتر از ۶/۲۱ درصد) نشان داد. بازیابی آنالیتها در نمونههای واقعی بین ۶۰ تا ۹۵ درصد براورد شد. نتیجه گیری: آلایندههای مورد مطالعه با غلظت های گوناگون در آب آشامیدنی نقاط مختلف شهر تهران مشاهده شدند. با توجه به مخاطرات ناشی از این آلایندهها و حضور قابل توجه آنها، بازنگری استاندارد کیفیت آب آشامیدنی و پایش پیوسته-ی آن ها ضروری به نظر میرسد.
مقاله پژوهشی
اصغر عبدلی؛ فهیمه رشیدآبادی
چکیده
ارزیابی کمی فراوانی ماهیان اساس تحقیقات علمی و مدیریت جمعیتهای آنها است. مطالعات جمعیتی درباره آزادماهیان رودخانه ای نشان داده است که به طور طبیعی تنوع در فراوانی عددی این ماهیان در مقیاس های فضایی - زمانی یک قاعده است و جمعیت های قزل آلای خال قرمز از این قاعده مستثنی نیستند. درک این تنوع و تغییرات به دلایل متعدد از جمله برای طراحی ...
بیشتر
ارزیابی کمی فراوانی ماهیان اساس تحقیقات علمی و مدیریت جمعیتهای آنها است. مطالعات جمعیتی درباره آزادماهیان رودخانه ای نشان داده است که به طور طبیعی تنوع در فراوانی عددی این ماهیان در مقیاس های فضایی - زمانی یک قاعده است و جمعیت های قزل آلای خال قرمز از این قاعده مستثنی نیستند. درک این تنوع و تغییرات به دلایل متعدد از جمله برای طراحی و تفسیر مطالعات ارزیابی اثرات محیط زیستی و برای نظارت بر استراتژی های مدیریت ماهیگیری بسیار حائز اهمیت است. هدف از مطالعه حاضر برآورد و بررسی تغییرات مکانی و زمانی تراکم قزل آلای خال قرمز (Salmo trutta) در رودخانه های پارک ملی لار و همچنین بررسی رابطه بین تراکم ماهیان در این رودخانه ها با تراکم بی مهرگان کف زی به عنوان غذای اصلی آن ها بود. به طور کلی هدف ارزیابی وضعیت قزل آلا در این منطقه برای برنامه ریزی حفاظت و مدیریت جمعیت های قزل آلا در آینده در مقابل اثرات انسانی و تغییر اقلیم بود. به علت کوچک بودن رودخانه های پارک ملی لار، برای دستیابی به برآوردهای جمعیت قابل اطمینان، تراکم ماهیان با استفاده از روش حذفی لو کرن محاسبه شد. تعداد کل ماهیان صید شده بعد از دو مرحله حذف، با منطقه مورد نظر استاندارد و به صورت تراکم در هر 100 متر مربع از سطح رودخانه بیان شد. برای بررسی تغییرات زمانی فراوانی ماهیان، نتایج مطالعه تراکم در سال 1388 با نتایج مطالعه تراکم این گونه در سال 1396به صورت کیفی مقایسه گردید. با توجه به محاسبات صورت گرفته در سال 1388 بیشترین فراوانی به ترتیب مربوط به تراکم ماهیان قزل آلا در ایستگاه دلیچای (آرو)، لار ( گزل دره) و سیاه پلاس ( به ترتیب 44، 43.2 و 33.4 در 100 متر مربع) و کمترین فراوانی مربوط به لار ( خرسنگ) و لار ( سرخک) ( به ترتیب 10.5 و 11.5 در 100 متر مربع ) بود. در سال 1396 بیشترین تراکم قزل آلا به ترتیب مربوط به رودخانه های سیاه پلاس، دلیچای (ورآرو) و الرم ( به ترتیب 175، 118 و 112 در 100 متر مربع ) بود و کمترین تراکم در رودخانههای دلیچای ( پایین دست) و آبسفید ( به ترتیب 48 و 49 در 100 متر مربع ) مشاهده شده است. توزیع و فراوانی آزادماهیان رودخانه ای در درجه اول توسط غذا و فضا تنظیم می شود. تنوع مشاهده شده در فراوانی عددی ماهیان قزل آلای خال قرمز در مقیاس منطقه ای نشان دهنده تنوع در کیفیت و دسترسی به زیستگاه این گونه در پارک ملی لار است. پیش بینی می شد که تنوع زیستگاهی همچنین با تاثیر بر فراوانی بی مهرگان آبزی که به عنوان منبع اصلی طعمه برای آزادماهیان رودخانهای محسوب می شوند، تراکم ماهیان قزل آلای خال قرمز را در رودخانه های مختلف این منطقه تحت تاثیر قرار داده باشد. برخلاف پیش بینی ها 1388 نتایج آنالیز رگرسیون (R2= 0.02, p value= 0.72) و همبستگی اسپیرمن (r = 0.24) رابطه معنی داری را بین تراکم ماهیان و بیمهرگان کف زی در رودخانه های پارک ملی لار نشان نداد. یکی از دلایل این عدم همبستگی احتمالا مرتبط با صید ماهیان قزل آلا در پارک ملی لار در گذشته می باشد که با وجود وفور طعمه در برخی رودخانهها ماهیان از تراکم کمی برخوردار بوده اند . نتایج مقایسه تراکم ماهیان در سال های 1388 و 1396 نشان داد که تراکم قزل آلا در رودخانه های لار در سال 1396در وضعیت مناسب-تری نسبت به سال 1388 می باشند. با توجه به اینکه در سال 1393 سازمان حفاظت محیط زیست صدور مجوزهای صید در این منطقه را متوقف نموده است یکی از علل افزایش تراکم ماهیان احتمالا اثر مثبت ممنوعیت صید بر این گونه است. نظر به اینکه فراوانی ماهیان قزل آلا در رودخانه های پارک ملی لار به لحاظ فضایی – زمانی متغیر می باشد ، نظارت پیوسته و ارائه برنامههای مدیریتی مناسب با افزایش گرمایش جهانی و آسیب پذیری این گونه ارزشمند به تغییرات دمایی برای حفظ این ماهیان در رودخانه های پارک ملی لار ضروری است. ضمن آنکه با توجه به تغییر اقلیم و در خطر انقراض بودن سایر جمعیت های قزل آلای خال قرمز در دیگر زیستگاه هایش باید از این جمعیت به عنوان یک جمعیت پشتیبان حفاظت نمود.
مقاله پژوهشی
صالح محمودی؛ اصغر عبدلی
چکیده
سابقه و هدف: یافتن نیازهای زیستگاهی برای ماهیان در اکوسیستمهای آبهای جاری عامل کلیدی در حفاظت و تصمیم-گیری برای مدیریت آنهاست که متأسفانه اطلاعات علمی کافی در این زمینه وجود ندارد. هدف از انجام این مطالعه، شناخت طیفهای بهینه از متغیرهای تاثیرگذار زیستگاهی برای گونه کولی ارومیه و مقایسه رویکردهای مختلف ترکیبی در مدلسازی ...
بیشتر
سابقه و هدف: یافتن نیازهای زیستگاهی برای ماهیان در اکوسیستمهای آبهای جاری عامل کلیدی در حفاظت و تصمیم-گیری برای مدیریت آنهاست که متأسفانه اطلاعات علمی کافی در این زمینه وجود ندارد. هدف از انجام این مطالعه، شناخت طیفهای بهینه از متغیرهای تاثیرگذار زیستگاهی برای گونه کولی ارومیه و مقایسه رویکردهای مختلف ترکیبی در مدلسازی این گونه است.مواد و روش ها: در این مطالعه، زیستگاه گونه کولی ارومیه در رودخانه جاجرود در قالب 71 نقطه در تابستان 1398 نمونهبرداری شد. متغیرهای فیزیکی زیستگاه از جمله عمق، سرعت آب و بستر اندازه گیری شدند. پس از نمونهبرداری ماهیان با روش الکتروفیشینگ، طول کل ماهیان اندازهگیری شدند. منحنیهای مطلوبیت زیستگاهی با روش تک متغیره توسعه داده شدند و سپس مطلوبیت زیستگاهی ترکیبی با روش های ضرب، حداقل، میانگین حسابی و میانگین هندسی محاسبه گردید. برای اعتبار سنجی نتایج از دو سنجهی آماری میانگین قدرمطلق خطا (MAE) و ریشه میانگین مربع خطا (RMSE) استفاده شد.نتایج و بحث: در مجموع تعداد 235 قطعه ماهی گونه کولی ارومیه شامل 221 فرد بالغ و 14 فرد صید شد که اندازه طول کل بدن آنها از 23 میلیمتر تا 148 میلیمتر متغیر بود. متغیرهای فیزیک زیستگاه شامل عمق 56-6 سانتیمتر، سرعت جریان 29-4 سانتیمتر بر ثانیه، و بستری با اندازه ذرات «شن خیلی ریز» تا «قلوه سنگ» بود. زیستگاه ترجیجی و بهینه برای این گونه شامل عمق 25-16 سانتیمتر، سرعت جریان 10-5 سانتیمتر بر ثانیه و بستری با ساختار قلوه سنگی بود و در این میان مدل تک متغیره مبتنی بر بستر دارای کمترین خطا بود. از میان مدل های مطلوبیت زیستگاه ترکیبی روش های ضرب و حداقل با داشتن کمترین مقادیر سنجه های MAE و RMSE مدلهای کم خطا، و روش های میانگین حسابی و میانگین هندسی با داشتن مقادیر بالاتر این سنجهها، مدلهای پر خطا تشخیص داده شد.نتیجه گیری: این نخستین مطالعه در رابطه با اکولوژی گونه کولی ارومیه در ایران است که به شناسایی زیستگاه بهینه این گونه پرداخته است. متغیر ساختار بستر بیش از دو متغیر عمق و سرعت جریان در انتخاب زیستگاه توسط این گونه تعیین کنندهست. همچنین در مدلسازی مطلوبیت زیستگاهی ترکیبی روشهای ضرب و حداقل از اولویت و اهمیت برخوردار است.
مقاله پژوهشی
احسان خدارضایی؛ کورس خوشبخت؛ هادی ویسی؛ محمد رضا نظری
چکیده
سابقه و هدف: مصرف انرژی در بخش کشاورزی، رشد سریعتری را نسبت به سایر بخشهای اقتصاد کشاورزی تجربه کرده است. در کشورهای در حال توسعه، میزان قابل توجهی از انرژی برای تولید و امنیت غذایی مصرف میشود. مصرف انرژی در بخش کشاورزی منجر به انتشار گازهای گلخانهای و آلایندهای محیطزیستی شده است که عواقبی مانند گرمایش جهانی و تغییر اقلیم را ...
بیشتر
سابقه و هدف: مصرف انرژی در بخش کشاورزی، رشد سریعتری را نسبت به سایر بخشهای اقتصاد کشاورزی تجربه کرده است. در کشورهای در حال توسعه، میزان قابل توجهی از انرژی برای تولید و امنیت غذایی مصرف میشود. مصرف انرژی در بخش کشاورزی منجر به انتشار گازهای گلخانهای و آلایندهای محیطزیستی شده است که عواقبی مانند گرمایش جهانی و تغییر اقلیم را در پی دارد. مصرف انرژی در ایران سه برابر میانگین جهانی است. تجزیهوتحلیل جریان انرژی و انتشار گازهای گلخانهای در بوم نظامهای کشاورزی میتواند از طریق بهینهسازی عملیات تولید به کاهش اثرات محیطزیستی کمک کند. دشت قزوین در ایران یکی از دشتهای مهم کشاورزی است که در کنار استفاده از آب زیرزمینی، بزرگترین شبکه کانالکشی آبیاری و زهکشی در ایران را دارا است. در پژوهش حاضر، جریان انرژی و پتانسیل گرمایش جهانی تولید یونجه و ذرت علوفهای در دو سیستم تامین آب از چاه و شبکه کانال آبیاری در دشت قزوین ارزیابی شد. مواد و روشها: در این پژوهش، تجزیه و تحلیل شاخصهای انرژی و اثر گرمایش جهانی بررسی شد. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه و مصاحبه با کشاورزان در سال 97-98 جمعآوری شد. پتانسیل گرمایش جهانی با روش ارزیابی چرخه حیات و با استفاده از نرم افزار SimaPro 9 محاسبه شد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد تولید یونجه با سیستم تامین آب از چاه به میزان 131700 مگاژول در هکتار بیشترین و تولید ذرت با سیستم تامین آب از کانال به میزان 66548 مگاژول در هکتار کمترین انرژی ورودی را به خود اختصاص دادند. کارایی مصرف انرژی در تولید ذرت (5/3) و یونجه (3/3) در سیستم کانالکشی بیشتر از سیستم تامین آب از چاه (3/2 در ذرت و 46/1در یونجه) محاسبه شد. پتانسیل گرمایش جهانی در سیستم تامین آب زیرزمینی برای ذرت و یونجه به ترتیب 9/7466 و 76/7995 و در سیستم کانالکشی به ترتیب 34/5533 و 67/4947 معادل کیلوگرم دیاکسید کربن در هکتار برآورد شد. الکتریسیته و انتشارات مستقیم از مزرعه بیشترین سهم را در مصرف انرژی و انتشار گازهای گلخانهای داشتند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد در شبکه کانالکشی آبیاری در مقایسه با منبع آب زیرزمینی به دلیل مصرف کمتر الکتریسیته برای آبیاری، میزان پتانسیل گرمایش جهانی و مصرف انرژی کمتری دارد. مطابق نتایج، سیستمهای تحتفشار و انرژیهای تجدیدپذیر برای آبیاری، خاکورزی حفاظتی و مدیریت کارآمد شبکه کانالکشی برای کاهش مصرف منابع و اثرات محیطزیستی پیشنهاد شدند.
مقاله پژوهشی
سمانه حبیبی؛ محمود بهروزی؛ احمد نوحه گر
چکیده
سابقه و هدف: انتشار ذرات معلق از اگزوز خودروها، سایش لاستیک و لنت، روانکنندههای موتور و سایش حصار خیابانی، حاوی فلزات سنگینی است که سلامت اکوسیستم شهری را با خطر آلودگی مواجه میسازد؛ اما عمدهی ذرات بر اندام هوایی گیاه و خاک بستر آن رسوب نموده و جذب گیاه میشود. گونههای مقاوم به آلودگی و دارای ظرفیت بالا برای جذب ذرات معلق، ...
بیشتر
سابقه و هدف: انتشار ذرات معلق از اگزوز خودروها، سایش لاستیک و لنت، روانکنندههای موتور و سایش حصار خیابانی، حاوی فلزات سنگینی است که سلامت اکوسیستم شهری را با خطر آلودگی مواجه میسازد؛ اما عمدهی ذرات بر اندام هوایی گیاه و خاک بستر آن رسوب نموده و جذب گیاه میشود. گونههای مقاوم به آلودگی و دارای ظرفیت بالا برای جذب ذرات معلق، میتواند برای حذف ذرات معلق از هوای محیط شهری بهکار آیند. بههمین دلیل در پژوهش حاضر، سعی در سنجش و ارزیابی غلظت فلزات سنگین در اندام هوایی و خاک بستر گونههای درختی شهر بندرعباس است و گونهای که بیشترین پتانسیل جذب فلزات سنگین را دارد، شناسایی گردد. مواد و روشها: بهمنظور دستیابی به رهیافت پژوهش، ابتدا سهگونهی درختی شامل: چریش (Azadirachta indica)، کنوکارپوس (Conocarpus erectus L.) و کهور (Prosopis juliflora) بهعنوان گیاهان غالب شهر بندرعباس انتخاب گردید و در 30 نقطه از میدانها و خیابانهای اصلی شهر به همراه 5 نقطه از محیط غیرآلوده در بیرون شهر (شاهد)، از خاک سطحی و برگ این گونهها نمونهبرداری شد و پس از آمادهسازی و هضم نمونهها، غلظت فلزات سنگین (کادمیوم، منگنز، روی و سرب) با استفاده از دستگاه جذب اتمی در نمونههای خاک و برگ درختان اندازهگیری شد. سپس اختلاف غلظت فلزات سنگین بین گونههای درختی با آزمون تحلیل واریانس و همچنین بین خاک و برگ و بین محیط شهری و شاهد با آزمون تیاستیودنت بررسی شد. درنهایت برای تعیین گونهی درختی با تجمعدهندگی بالای فلزات سنگین، از دو شاخص تجمع زیستی (BCF) و شاخص تجمع فلز (MAI) استفاده گردید.نتایج و بحث: نتایج نشان داد که الگوی فلزات سنگین در خاک و برگ گونههای درختی بهصورت Mn>Zn>Pb>Cd بود. بیشینهی غلظت فلزات سنگین بهترتیب در خاک و برگ گونهی کنوکارپوس، چریش و کهور بود. ازلحاظ مکانی، بیشترین غلظت فلزات سنگین در نقاط نمونهبرداری مربوط به بلوار امام حسین بود که امتداد شرقی- غربی داشته و از شمال شهر بندرعباس عبور کرده و بلوارهای شمالی- جنوبی شهر نیز به آن متصلاند؛ اما کمینهی غلظت فلزات سنگین در بلوار خلیجفارس مشاهده شد. غلظت فلزات منگنز و سرب در خاک گونههای گیاهی متفاوت بود و اختلاف آنها در سطح 95 درصد معنادار بود، اما غلظت کادمیوم و روی در خاک گونههای درختی اختلافی مشاهده نشد. در اندام هوایی گونههای درختی موردمطالعه، غلظت سرب، منگنز و روی تفاوتی مشاهده نشد و اختلاف آنها در سطح 95 درصد معنادار نبود؛ اما غلظت کادمیوم در اندام هوایی گونهها (برگ درختان)، متفاوت بوده و اختلاف بین گونهها در سطح 95 درصد معنادار بود. اختلاف آماری غلظت فلزات سنگین بین خاک و برگ درختان در سطح 95 و 99 درصد معنادار بود؛ همچنین غلظت فلزات سنگین در خاک و برگ درختان بین محیطشهری و شاهد در سطح 95 درصد اختلاف معناداری داشت. الگوی شاخص تجمع زیستی در همهی گونهها Zn>Pb>Mn>Cd بود و فلزات سنگین دارای انباشتگر متوسط برای گونههای درختی بودند. شاخص تجمع زیستی (MAI) نشان داد که کنوکارپوس دارای بیشترین پتانسیل جذب فلزات سنگین است و کمترین پتانسیل جذب نیز در گونهی کهور مشاهده گردید. در توزیع مکانی این شاخص نیز، بلوار امام حسین و خیابانهایی که از آن انشعاب میگیرند، دارای بیشترین شاخص تجمع زیستی فلزات سنگین هستند.نتیجهگیری: گونهی کنوکارپوس با جذب آلایندههای ناشی از ترافیک شهری، موجب پالایش هوای آلودهی شهر بندرعباس میشود. کهور یا سُمُر که یکی از درختان مهاجر در شهر بندرعباس میباشد، با ریشههای قوی و عمیق موجب خشکیدن آبهای سطحی و زیرزمینی منطقه میشود. از طرف دیگر، پتانسیل آن برای جذب آلایندههای هوای شهری بسیار ضعیف است. بنابراین کنوکارپوس و دیگر گیاهانی که علیرغم مقاومت در برابر خشکی و گرما، پتانسیل بالایی در پالایش آلودگی شهری دارند، میتواند جایگزین کهور گردد.
مقاله پژوهشی
عادل خزایی؛ مجید عباسپور؛ ساسان بابایی کفاکی؛ لعبت تقوی؛ یوسف رشیدی
چکیده
سابقه و هدف: ﻛﻼن ﺷﻬﺮ ﺗﻬﺮان ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺰرﮔﺘﺮﻳﻦ پایتخت ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ با پدیده هایی چون آﻟﻮدﮔﻲ ﻫﺎی زﻳﺴﺖ محیطی، تغییرات کاربری ها، ﺗﻤﺮﻛـﺰ ﺑـﻴﺶ از اﻧﺪازه ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎی اﻗﺘﺼﺎدی و صنعتی روبرو است. شناخت تغییرات کاربری اراضی در گذشته و پیش بینی وضعیت آینده آن به منظور یک برنامه ریزی اصولی، پویا و آینده نگرانه ضروری ...
بیشتر
سابقه و هدف: ﻛﻼن ﺷﻬﺮ ﺗﻬﺮان ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺰرﮔﺘﺮﻳﻦ پایتخت ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ با پدیده هایی چون آﻟﻮدﮔﻲ ﻫﺎی زﻳﺴﺖ محیطی، تغییرات کاربری ها، ﺗﻤﺮﻛـﺰ ﺑـﻴﺶ از اﻧﺪازه ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎی اﻗﺘﺼﺎدی و صنعتی روبرو است. شناخت تغییرات کاربری اراضی در گذشته و پیش بینی وضعیت آینده آن به منظور یک برنامه ریزی اصولی، پویا و آینده نگرانه ضروری است. در این مطالعه پویایی فضایی- زمانی تغییرات کاربری اراضی کلانشهر تهران در یک دوره زمانی 20 ساله و پیش بینی تغییرات آینده این کاربری ها در یک افق 40 ساله به عنوان اهداف کلی این مطالعه انتخاب شدند. مواد و روش ها: پس از تشکیل یک پایگاه داده از تصاویر ماهواره های لندست 5 و 8 برای سه دوره زمانی 1380، 1390 و 1400، نقشه کاربری اراضی سال های 1380، 1390 و 1400 تهیه شد. برای اعتبارسنجی نقشه ها از تصاویر گوگل ارث، نقاط واقعیت زمینی و ضرایب صحت و کاپا استفاده شد. دوره زمانی 1400 تا 1440 برای پیش بینی تغییرات آینده مدنظر قرار گرفت. به منظور پهنه بندی و پیش بینی وضعیت آینده تغییرات کاربری اراضی از 6 زیر مدل انتقال تغییرات کاربری با شبکه عصبی مصنوعی، زنجیره مارکوف، و مدل LCM استفاده شد. ارزیابی صحت مدل از مقایسه نقشه واقعیت زمینی سال 1400 و نقشه پیش بینی 1440، و مقادیر موفقیت خنثی، موفقیت، خطا و هشدار خطا بدست آمد. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که دوره 1380 تا 1400، با گسترش مناطق مسکونی، رشد مناطق شهری و کاهش فضاهای سبز شامل باغات، درختزارها و پارک ها همراه بوده است. گسترش مناطق مسکونی در درجه اول در خاک های کم توان و بایر و سپس در باغات و فضای سبز بوده است. این رشد شهری به وضوح در مناطق 5، 21 و 22 بوده و روند توسعه فیزیکی آن به صورت خطی بوده است. کاهش سطح باغات و فضای سبز بسیار فاجعه بار بوده و این کاهش بویژه در مناطق مرکزی شهر به دلیل تراکم بالای ساختمانها و انبوه سازی بسیار مشهود می باشد. پارک های شهری به وضوح در مناطق شرق تهران وضعیت بغرنجی را دارند. مساحت کشاورزی دیم افزایش داشته و از مساحت عرصه های بایر و اراضی کم توان کاسته شده است. بیشترین تغییرات کاربری مربوط به اراضی کم توان و اراضی زراعی اتفاق افتاده است. بررسی نقشه های وضعیت آینده پوشش اراضی ادامه همان روند 20 سال گذشته را نشان داد. هر چند رشد مناطق مسکونی با آهنگ کمتری نسبت به دوره قبل خواهد بود ولی همچنان بر ظرفیت و ابعاد شهر بویژه در مناطق غربی، جنوبی و جنوب غربی افزوده خواهد شد. روند کاهنده باغات، درختزارها، پارک ها و فضای سبز شهری نیز همچنان مشاهده می شود. این روند در مورد پارک ها شدت بیشتری دارد و با سرعت بیشتری تخریب خواهند شد. دلیل این مورد علاوه بر خشکسالی و پژمردگی درختان بر اثر تغییر اقلیم، آلودگی ها، تبدیل این کاربری های سبز به کشاورزی دیم، پارک ها، مراتع و مناطق شهری نیز می باشد. در مورد فضای سبز شهری، منطقه 16 و 4 بدترین وضعیت را داشته، مناطق 17 و 19، 2، 5 و 22 نیز از این آسیب در امان نخواهند بود. کاهش در مساحت مراتع و کشانده شده شهرها به مناطق جدید بیشتر شده،چرخه نابودی پوشش گیاهی از حاشیه تهران بیشتر خواهد شد. نتیجه گیری: ساخت و ساز در مناطق جنوب تهران دارای تمایل بیشتر بوده و روند کاهنده باغات و فضای سبز شهری نیز همچنان مشاهده خواهد شد. مناطق مرکزی تهران بدلیل غلبه بافت شهری کلاً از درختان عاری خواهد شد و نکته قابل تأمل نابودی کمربند سبز شمال تهران در آینده می باشد.
مقاله پژوهشی
مریم شریعتزاده؛ مسعود بیژنی؛ سعید مرید
چکیده
سابقه و هدف: پدیده تغییر اقلیم به هر گونه تغییر بلندمدت در شرایط آب و هوایی اطلاق میگردد. امروزه بحرانیترین تهدید زیستمحیطی علیه کره زمین، تغییرات اقلیمی است. از طرفی تغییرات اقلیمی که در دهههای اخیر بر شدت آن افزوده شده، مدیران آب، مصرفکنندگان آب و بـه طـور کلـی برنامـهریـزان و تصمیمسازان را با چالشهای جدی مواجه کرده ...
بیشتر
سابقه و هدف: پدیده تغییر اقلیم به هر گونه تغییر بلندمدت در شرایط آب و هوایی اطلاق میگردد. امروزه بحرانیترین تهدید زیستمحیطی علیه کره زمین، تغییرات اقلیمی است. از طرفی تغییرات اقلیمی که در دهههای اخیر بر شدت آن افزوده شده، مدیران آب، مصرفکنندگان آب و بـه طـور کلـی برنامـهریـزان و تصمیمسازان را با چالشهای جدی مواجه کرده و منطقی نیز وجود ندارد که فرض شود وضـعیت تغییـر اقلـیم و شـرایط هیدرولوژیکی به همان شکلی که پیش از این بوده در آینده هم ادامه خواهد داشت؛ بنابراین، در شرایطی کـه شـتاب تغییـرات اقلیمی و آثار محدود کننده آن بر منابع متداول فعلی آب کشور، چالشهای مهمی را فراروی ما قرار داده و اهتمـام جـدی بر مواجهه با تغییر اقلیم به عنوان یک راهبرد جدی مطرح است. ﺗﻐﻴﻴﺮات اﻗﻠﻴﻤﻲ روی ﺑﺨﺶ ﻛﺸﺎورزی نیز در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺟﻬﺎن از ﺟﻤﻠﻪ اﻳﺮان ﺗﺄﺛﻴﺮات ﻣﻨﻔـﻲ ﮔﺬاﺷـﺘﻪ و لذا ﻛﺸـﺎورزان ﺑـﺮای ﺣﻔـﻆ ﻣﻌﻴﺸـﺖ ﺧﻮﻳﺶ ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ سازگاری بیشتری با این تغییرات هستند. از این رو پژوهش حاضر با هدف درک رفتار سازگاری کشاورزان با تغییرات اقلیمی با استفاده از مدل رفتاری (انگیزش ـ محافظت) در شهرستان خوی از توابع استان آذربایجان غربی انجام شده است. مواد و روشها: ﭘﮋوﻫﺶ کمّی ﺣﺎﺿﺮ، از ﻧﻮع ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ﮐـﺎرﺑﺮدی اﺳﺖﮐﻪ ﺑﻪ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ـ همبستگی در شهرستان خوی اﻧﺠﺎم ﺷـﺪه اﺳـت. جامعه آماری 25811 خانوار بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 380 خانوار با روش ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﯿﺮی ﺗﺼﺎدﻓﯽ ﻃﺒﻘـﻪای ﺑﺎ اﻧﺘﺴﺎب ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامهای بود که روایی ظاهری و محتوایی آن توسط پانلی از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی به تأیید رسید و پایایی دسته گویههای آن با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ (90/0 ≤ α ≤ 72/0) محقق گردید به منظور تجزیه و تحلیل دادهها؛ از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.نتایج و بحث: یافتههای پژوهش نشان داد میزان سازگاری خانوارهای کشاورز نسبت به تغییرات اقلیم یکسان نبوده و در پایان نسبت به ارائه الگوی سازگاری خانوارهای کشاورز نسبت به تغییر اقلیم و ارائه پیشنهادهای بهبود دهنده در زمینه کاهش اثرات و مدیریت آن اقدام شده است. بر اساس یافتههای پژوهش مهمترین عوامل تأثیرگذار بر رفتار سازگاری عبارتند از حفظ ساختار کشاورزی، حفظ استاندارهای زندگی، حفظ انسجام اجتماعی، بکارگیری راهبردهای مختلف برای سازگاری، یادگیری راهحلهای جدید برای مقابله با بحران و حفظ قدرت تصمیمگیری که بیشترین رابطه را با رفتارسازگاری داشتند. این در حالی است که حفظ روحیه کمترین رابطه را با رفتار سازگاری نشان میدهد. در مجموع، متغیرهای مستقل مورد مطالعه قادر هستند 87 درصد از تغییرات رفتار سازگاری را پیش-بینی نمایند.نتیجهگیری: نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر حاکی از آن بود که با بکار گیری راهبردهای مختلف برای سازگاری، یادگیری راه-حلهای جدید برای مقابله با بحران و بکارگیری خلاقیت برای مقابله با بحران، توان سازگاری با تغییرات اقلیم از نظر اقتصادی را در خود افزایش میدهند. همچنین ارزیابی رفتار کشاورزان در خصوص تغییرات آب و هوایی نشان داد که بیشتر کشاورزان با آگاهی از تغییرات اقلیمی در سالهای اخیر، به این توانایی رسیدهاند که با حفظ عملکرد و ساختار کشاورزی، استانداردهای زندگی خود را حفظ و ارتقا دهند؛ لذا، میتوان با ارائه راهکارها و فنون نوین به کشاورزان منطقه و همچنین در دسترس قرار دادن اطلاعات به روز اقلیمی گام مؤثری در سازگاری پایدار در منطقه با تغییرات اقلیمی برداشت.
مقاله پژوهشی
رامین عالی وند؛ امید نوری؛ هادی ویسی؛ رضا دیهیم فرد
چکیده
سابقه و هدف: راهاندازی و توسعه باغهای اجتماعی در شهر با ایجاد یک فضای سالم و صمیمی باعث شادابی و طراوت مردم شده و با افزایش مشارکت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی میتواند در حل مشکلات مردم در منطقه، شهر و حتی کشور راهگشا باشد. با ایجاد باغ اجتماعی علاوه بر تداوم حفظ و نگهداری باغها، میتوان از خدمات و کارکردهای این باغها نیز بهرهمند ...
بیشتر
سابقه و هدف: راهاندازی و توسعه باغهای اجتماعی در شهر با ایجاد یک فضای سالم و صمیمی باعث شادابی و طراوت مردم شده و با افزایش مشارکت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی میتواند در حل مشکلات مردم در منطقه، شهر و حتی کشور راهگشا باشد. با ایجاد باغ اجتماعی علاوه بر تداوم حفظ و نگهداری باغها، میتوان از خدمات و کارکردهای این باغها نیز بهرهمند شد. در این پژوهش با استفاده از تحلیل شبکه و رتبهبندی شاخص ها و روابط آنها در فرآیند تصمیم سازی است.مواد وروشها: این پژوهش که در شهرستان کرج انجام شد، بر اساس معیارهای مختلف و لحاظ دیدگاه خبرگان چارچوبی را برای توسعه باغهای اجتماعی چندکارکردی و چندخدمتی ارائه شود. برای رسیدن به این هدف از مدل ارایه شده برای خدمات و کارکردهای باغ اجتماعی که دارای هشت بُعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اکولوژیکی، محیط زیستی، آموزشی و سلامت است، و با 125 مولفه مشخص شده، استفاده شد. در این پژوهش گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامهای بر مبنای تکنیک تصمیمگیری ANP و مقایسههای زوجی توسط متخصصان با حداقل 15 سال تجربه که با روش گلوله برفی انتخاب شدند، انجام شد. پس از محاسبه میانگین هندسی قضاوتهای صورت گرفته اطلاعات وارد نرمافزار شدند. پردازش و تحلیل نتایج این تحقیق با استفاده از نرمافزارهای Excel و Super decision انجام شد.نتایج و بحث: پس از سنجش میزان وزن شاخصهای بکار برده شده، اولویت بندی نهایی برای کارکردها و خدمات پیشنهادی توسط نرم افزارsuper decisions صورت گرفت. در بین شاخصهای مورد بررسی شاخص پایداری (2 C) با وزن 389/0 مهمترین شاخص انتخاب خدمات و کارکردهای باغ اجتماعی و پس از این شاخص، شاخص قابلیت پذیرش(3C) با وزن 228/0 و شاخص اثربخشی(1C) با وزن 205/0 در رتبههای بعدی قرار گرفتند.براساس محاسبه با شاخصهای وزن دار شده، در بین کارکردهای ابعاد باغ اجتماعی بعد اقتصادی "استفاده از زمین-های رها شده"، بعد اجتماعی " فضای تفریحی"، بعد سیاسی "گردشگری"، بعد فرهنگی"توسعه فرهنگ وقف باغ"، بعد محیط زیستی "کاهش الودگی"، بعد اکولوژیکی "تنوع زیستی"، بعد سلامتی "وزن بدن سالم"، بعد آموزشی "محیطی برای ترویج کشاورزی" بالاترین اولویت را کسب نمودند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق میتواند در روشنسازی جایگاه باغ اجتماعی توسط مردم و مسئولان بسیار مفید و باعث توجیحپذیری سرمایهگذاری در راستای بهرهمندی از خدمات و کارکردهای باغ اجتماعی داشته باشد. به دلیل اهمیت باغ اجتماعی میبایست هنگام طراحی شهر باید برنامهای برای تأمین زیرساخت سبز شهری، مبتنی بر دانش خدمات و کارکردهای این باغها مطابق با ترجیحات اجتماعی ضروری در نظر گرفته شود.
مقاله پژوهشی
زهره طالبی؛ سید علی ایوب زاده؛ حسین مصطفوی؛ محمد مهدی حسین زاده؛ حسین شفیع زاده
چکیده
سابقه و هدف: تغییر بخشی جدایی ناپذیر از تمام سیستمهای رودخانهای است. اکثر رودخانهها در حال حاضر در شرایطی کاملاً متفاوت با رودخانههایی که قبلا وجود داشتند، کار میکنند. مداخلات انسانی به طور غیرمستقیم فرآیندهای ژئومورفیکی مانند انتقال رسوب، فرسایش و رسوبگذاری در امتداد رودخانهها را تغییر میدهد و توزیع مکانی و سرعت این ...
بیشتر
سابقه و هدف: تغییر بخشی جدایی ناپذیر از تمام سیستمهای رودخانهای است. اکثر رودخانهها در حال حاضر در شرایطی کاملاً متفاوت با رودخانههایی که قبلا وجود داشتند، کار میکنند. مداخلات انسانی به طور غیرمستقیم فرآیندهای ژئومورفیکی مانند انتقال رسوب، فرسایش و رسوبگذاری در امتداد رودخانهها را تغییر میدهد و توزیع مکانی و سرعت این فرآیندها، تغییرات عمیقی را در مورفولوژی رودخانه ایجاد میکند. لذا ارزیابی کیفیت مورفولوژیکی بهویژه برای رودخانههای ایران که با سطح بسیار بالایی از فشار انسانی مشخص میشوند، حائز اهمیت است. به همین جهت، در این پژوهش ارزیابی مورفولوژیکی از بالادست تا میانه رودخانه تالار (شمال ایران - مازندران) با استفاده از شاخص کیفیت مورفولوژیکی (MQI) و با هدف تعیین تغییرات کیفیت مورفولوژیک آن موردنظر بوده است.مواد و روشها: رودخانه تالار براساس رویکرد سلسلهمراتبی و با توجه به وضعیت فیزیوگرافی به دو واحد چشمانداز، سه بخش و 23 بازه تقسیمبندی گردید. ارزیابی رودخانهی تالار پس از ترسیم و تحلیل واحدهای مکانی با استفاده از شاخص کیفیت مورفولوژیک MQI انجام شده است. نتایج و بحث: نتایج بدست آمده از 28 پارامتر MQI در 23 بازه، نشان میدهد؛ حدود 15% بازهها دارای وضعیت "خوب"، تقریبا 35% بازهها دارای وضعیت "متوسط" و بیش از 50% دارای وضعیت "ضعیف" و "خیلی ضعیف" هستند که به معنای آسیب قابل ملاحظه به کریدور رودخانه در بازه مورد بررسی و ضرورت توجه به راهکارهای اصلاحی و احیاء رودخانه و سواحل آن است. در طول رودخانه تالار، بازههایی که در محدوده شهری قرار دارند بعلت حجم زیاد کشاورزی، توسعه شهری و عبور جاده دارای کلاس کیفیت مورفولوژیک ضعیف و خیلی ضعیف هستند و بازههایی که در محدوده جنگلی، بکر و دستنخورده قرار دارند دارای کیفیت مورفولوژیک خوب ارزیابی گردیدهاند. همچنین نتایج ارزیابی حاکی از آن است که میانگین کلاس کیفی بازههای مورد بررسی در شرایط «متوسط» قرار دارند. نتیجهگیری: با توجه به اینکه توسعه شهری و کشاورزی و برداشت رسوب در حدبستر و حریم رودخانه صورت میگیرد و پوشش گیاهی و کریدور رودخانه در اکثر بازهها از بین رفته است اقداماتی از جمله رعایت حد بستر و حریم رودخانه و همچنین کاشت گیاهانی در حاشیه رودخانه و برداشت رسوب براساس آورد سالانه به بازگردانی رودخانه در بسیاری از بازهها کمک خواهد نمود. بعلاوه نتایج این ارزیابی نشان داده است که روش شاخص کیفیت مورفولوژیک MQI میتواند بعنوان ابزاری مناسب و موثر در تشخیص چالشهای هیدرومورفولوژیکی باشد. همچنین شاخص کیفیت مورفولوژیک شرایط ارزیابی وضعیت مورفولوژیکی را فراهم میکند ولی به تنهایی برای طبقهبندی وضعیت کلی هیدرومورفولوژیکی کافی نیست و باید از طریق استفاده از یک روش خاص برای ارزیابی تغییرات رژیم هیدرولوژیکی یکپارچه شود.
مقاله پژوهشی
تکتم شهریاری؛ عبدالرضا کرباسی؛ مریم شیرازی نژاد
چکیده
سابقه و هدف: فاضلاب صنعت آبکاری حاوی انواع گوناگونی از فلزات سنگین در غلظت های بالا می باشد. یکی از این فلزات سمی، نیکل می باشد که تخلیه آن به محیط آبی و خاکی از معضلات محیط زیستی محسوب می شود. از این رو حذف این فلز از فاضلاب ها برای حفظ محیط زیست و سلامت انسان امری ضروری و مهم است. در سال های اخیر ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻓﻨﺎﻭﺭﻱ ﻧﺎﻧﻮ ﺩﺭ ﺣﺬﻑ ...
بیشتر
سابقه و هدف: فاضلاب صنعت آبکاری حاوی انواع گوناگونی از فلزات سنگین در غلظت های بالا می باشد. یکی از این فلزات سمی، نیکل می باشد که تخلیه آن به محیط آبی و خاکی از معضلات محیط زیستی محسوب می شود. از این رو حذف این فلز از فاضلاب ها برای حفظ محیط زیست و سلامت انسان امری ضروری و مهم است. در سال های اخیر ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻓﻨﺎﻭﺭﻱ ﻧﺎﻧﻮ ﺩﺭ ﺣﺬﻑ ﺁﻻﻳﻨﺪﻩ ﻫﺎﻱ ﺯﻳﺴﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺭﻭﺷﻬﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺟﻠﺐ ﻛـﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. در تحقیق حاضر، از نانوگرافیت به عنوان جاذب موثر جهت حذف یون نیکل استفاده شد. مواد و روش ها: به جهت بررسی فرآیند جذب، نانوگرافیت با درصد خلوص %9/99 و سطح ویژه m2/g24-18 و مورفولوژی صفحه ای از شرکت پیشگامان نانو مواد ایرانیان تهیه و به عنوان جاذب استفاده گردید. همچنین فاضلاب به کار رفته در آزمایش ها از یکی از کارگاه های آبکاری شهر تهران تهیه شد که حاوی mg/L765 نیکل و pH حدود 1 بود. پارامترهای pH، زمان و مقدار جاذب مورد ارزیابی قرار گرفتند. در هر آزمایش یکی از پارامترها متغیر و دو پارامتر دیگر ثابت در نظر گرفته شد. قبل و پس از هر آزمایش مقدار نیکل تعیین گردید. نتایج و بحث: در این مطالعه پارامترهای pH، زمان جذب و مقدار جاذب از عوامل موثر بر فرآیند جذب نیکل بوده که مورد بررسی واقع شدند. ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر تحلیل ﻣﻜﺎﻧﻴﺰم ﺟﺬب، ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺣﺎﺻﻞ ﺑﺎ اﻳﺰوﺗﺮم ﻫﺎی ﻻﻧﮕﻤﻮﻳﺮ و ﻓﺮوﻧﺪﻟﻴﭻ ﺑﺮازش شدند. همچنین برای بررسی سینتیک جذب، مدل های شبه درجه اول و شبه درجه دوم مورد مطالعه قرار گرفتند. بر طبق نتایج، با افزایش pH از 5 تا ۷ میزان جذب نیکل توسط نانو گرافیت افزایش چشمگیری داشت. لذا pH برابر ۷ به عنوان pH بهینه برای حذف نیکل تعیین گردید. بررسی ها همچنین نشان داد، افزایش زمان تا ۸۰ دقیقه اول تاثیر نسبتا خوبی در میزان جذب نیکل توسط نانو ذره مذکور داشت و بعد از آن تقریبا عمل جذب به تعادل رسید. در نهایت مشاهده شد که در یک زمان ثابت، افزایش مقدار جاذب منجر به افزایش جذب شد و برای دستیابی به حداکثر جذب نیکل، مقدار 2 گرم برای جاذب انتخاب شد. بر اساس نتایج به دست آمده، نیکل اولیه به میزان %52/97 توسط نانو گرافیت جذب گردید. نتایج همچنین نشان داد که داده ها از ایزوترم فروندلیچ پیروی بیشتری داشتند. پس از تعیین میزان جذب نیکل در زمان های مختلف، داده های حاصل توسط مدل سینتیکی بررسی شدند. مطالعات سینتیکی همچنین نشان داد که داده های جذب تابع مدل شبه کاذب درجه دوم بودند.نتیجه گیری: بررسی نتایج نشان داد که pH نقش مهمی در فرآیند جذب دارد و با افزایش زمان تا رسیدن به زمان تعادل میزان جذب افزایش می یابد. یکی از عوامل موثر مقدار جاذب است که تاثیر مستقیم بر جذب دارد. تبعیت از ایزوترم فروندلیچ در این تحقیق بیانگر این است که مکان های جذب در جاذب دارای انرژی متفاوتی می باشند. همچنین مدل شبه کاذب درجه دوم در سینتیک جذب بر فرآیند جذب شیمیایی علاوه بر جذب فیزیکی اشاره دارد.
مقاله پژوهشی
فرهاد حسینی طایفه؛ صابر قاسمی؛ منا ایزدیان؛ سید قاسم قربانزاده
چکیده
سابقه و هدف: خانواده مرغابیان (Anatidae) به دلیل رفتار مهاجرتی، پراکنش وسیع و تراکم جمعیت زیاد به عنوان شاخص زیستی تالابها بهشمار میروند. تالابهای حوضه بختگان شامل سه تالاب بختگان، طشک و کمجان در استان فارس از زیستگاههای مهم گونههای مرغابیان در فلات مرکزی ایران است. هدف از این تحقیق ارزیابی روند نوسانهای جمعیت زمستانگذران ...
بیشتر
سابقه و هدف: خانواده مرغابیان (Anatidae) به دلیل رفتار مهاجرتی، پراکنش وسیع و تراکم جمعیت زیاد به عنوان شاخص زیستی تالابها بهشمار میروند. تالابهای حوضه بختگان شامل سه تالاب بختگان، طشک و کمجان در استان فارس از زیستگاههای مهم گونههای مرغابیان در فلات مرکزی ایران است. هدف از این تحقیق ارزیابی روند نوسانهای جمعیت زمستانگذران خانواده مرغابیان در تالابهای حوضه بختگان در بازه بلندمدت ۵۲-ساله از سال 1967 تا 201۸ میلادی (۱۳۹۷-۱۳۴۶ شمسی) است.مواد و روشها: جمعیت و تنوع مرغابیان از دادههای 52-ساله سرشماری سازمان حفاظت محیطزیست به دست آمد. برای بررسی وضعیت کنونی زیستگاه، روایی دادهها و پایش جمعیتهای مرغابیان از نتایج مطالعات میدانی در سال ۲۰۱۹ (1398-1397) استفاده شد. از 21 گونه مرغابیان در تالابهای بختگان، نه گونه با جمعیت بیش از 50 فرد در سال و در حداقل 20 سال مشاهده، به همراه گونه آسیبپذیر اردک سرحناییAythya ferina به تفضیل بررسی شدند. روند سالانه جمعیت کل مرغابیان، تعداد گونهها در هر سال، سهم مرغابیان از جمعیت و تنوع پرندگان آبزی تالابهای بختگان و روند آماری نوسان جمعیتی گونهها تجزیه و تحلیل شدند. روند نوسانهای بلندمدت جمعیت گونههای مرغابیان با استفاده از بسته آماری RTRIM و کاربرد شاخصهای چندگونهای MSI محاسبه شد. نتایج و بحث: در مجموع 21 گونه از مرغابیان از جمله گونه در خطر انقراض (EN) اردک سرسفید Oxyura leucocephala ، گونههای آسیبپذیر (VU) اردک مرمریMarmaronetta angustirostris و اردک سرحنایی و گونه نزدیک تهدید (NT) اردک بلوطیAythya nyroca در تالابهای حوضه بختگان شناسایی شدند. میانگین جمعیت مرغابیان در دوره 31-ساله (۲۰۰۸-۱۹۸۸) بیش از 169000 فرد بود ولی در ده سال پایانی (۲۰۱۸-۲۰۰۹) به ۶۶۲۳ فرد کاهش یافته است. بیشترین تعداد جمعیت کل مرغابیان در سال ۱۹۹۵ با ۶۳۲۵۱۰ فرد و کمترین تعداد هم با ۱۱۳۵ فرد در سال ۲۰۱۶ بوده است. بیشترین و کمترین تعداد گونه نیز در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ به ترتیب با ۱۳ و سه گونه بود. روند آماری نوسان جمعیت نشان داد که غاز خاکستری Anser anser در بلندمدت دارای کاهش شدید با شیب 21- درصد، تنجه Tadorna tadorna دارای کاهش شدید (4/8- درصد)، آنقوت Tadorna ferruginea با جمعیت پایدار و شیب صفر درصد، اردک سرسبزAnas platyrhynchos و خوتکای اوراسیایی Anas crecca دارای کاهش شدید به ترتیب با شیب 1/12- درصد و 5/6- درصد بوده است. نتایج بیانگر سهم بالای تالابهای بختگان برای گونههای مرغابیان طی دهههای ۱۹۹۰ تا اوایل دهه ۲۰۰۰ در تالاب-های استان فارس بود ولی در ۱۵ سال گذشته، جایگاه خود را از دست داده است. این تالابها در گذشته زیستگاه جوجهآور تابستانه برای اردک مرمری بودند ولی در سالهای اخیر، گزارشی از جوجهآوری آن دریافت نشده است. کاهش تراز آبی، خشک شدن پهنههای آبگیر و دگرگونی متغیرهای زیستگاهی از مهمترین عوامل کاهش جمعیت و تنوع مرغابیان بوده است.نتیجهگیری: خانواده مرغابیان بیش از ۳۰ درصد تنوع گونهها و بیش از ۵۳ درصد جمعیت کل پرندگان آبزی تالابهای بختگان را دارا هستند. در حال حاضر تنها در بخش کوچکی از تالاب طشک در محدوده چشمه گمبان امکان زمستانگذرانی برای مرغابیان وجود دارد. بازسازی، احیاء و حفاظت مستمر و اثربخش از زنجیره تالابهای حوضه بختگان مستلزم اختصاص آب مورد نیاز از منابع آبی متنوع برای پایداری زیستی آن است. در صورت افزایش سطح و عمق پهنههای آبی، احتمال افزایش جمعیت و تنوع مرغابیان غواص و ماهیخوار مورد انتظار است. به دلیل اهمیت مشارکت ذینفعان در برنامههای حفاظت و احیاء تالابها لازم است با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، نسبت به تخصیص حقآبه زیستی و حفاظت مشارکتی از تالاب اقدام نمود.
مقاله پژوهشی
سمیه محرمی؛ مهدی صادقی پور مروی؛ رحمان شریفی
چکیده
سابقه و هدف: در طی دو دهه گذشته، مدلسازی به کمک رایانه برای شبیهسازی عناصر سنگین توسعه قابل توجهی کرده است. برآورد آلودگی خاک نقش مهمی در کنترل آلودگی و مدیریت زمین دارد. اما در مناطقی با وسعت بالا، جمع آوری دادهها به روش مستقیم به لحاظ هزینه و زمان چالش برانگیز است. در سالهای اخیر، کاربرد روشهای غیر مستقیم مانند شبکه ی عصبی ...
بیشتر
سابقه و هدف: در طی دو دهه گذشته، مدلسازی به کمک رایانه برای شبیهسازی عناصر سنگین توسعه قابل توجهی کرده است. برآورد آلودگی خاک نقش مهمی در کنترل آلودگی و مدیریت زمین دارد. اما در مناطقی با وسعت بالا، جمع آوری دادهها به روش مستقیم به لحاظ هزینه و زمان چالش برانگیز است. در سالهای اخیر، کاربرد روشهای غیر مستقیم مانند شبکه ی عصبی مصنوعی (ANN) و مدلهای مشابه دیگر برای برآورد عناصر سنگین مورد توجه قرار گرفته است. در شهرستان گرمسار 27 معدن نمک وجود دارد که از این تعداد 16 معدن فعال است. نمک استخراج شده از این معادن به عنوان یکی از چاشنیهای غذا مورد استفاده قرار میگیرد. از آنجا که بهدلیل فعالیتهای معدن کاری، ممکن است خاکهای این منطقه آلوده به عناصر سنگین گردد. لذا در این بررسی، کارآیی شاخصهای زمینی و طیفی برای برآورد کادمیوم (Cd) کل خاک در اطراف خاکهای معادن نمک گرمسار توسط مدل پرسپترون چند لایه (MLP) شبکه عصبی مصنوعی مورد ارزیابی قرار گرفت. مواد و روش ها: برای انجام این پژوهش 49 نمونه خاک مرکب از عمق cm 20-0 منطقه مورد مطالعه جمعآوری گردید. ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی نمونههای خاک مانند درصد رس، شن، سیلت، اسیدیته خاک (pH)، هدایت الکتریکی (EC) و درصد آهک تعیین گردید. اندازهگیری غلظت Cd کل توسط دستگاه جذب اتمی مدل واریان (Varian-220AA) صورت گرفت. برای استخراج پارامترهای زمینی منطقه مورد مطالعه از نقشه رقومی ارتفاع (DEM) و برای محاسبه شاخصهای طیفی، تصاویر باندهای لندست-8 با وضوح m 30 استفاده شدند. 25 داده کمکی مستخرج از DEM و تصاویر لندست-8 برای برآورد غلظت Cd کل خاک منطقه مورد مطالعه استفاده گردید. دادههای جمع آوری شده به صورت تصادفی به دو دسته آموزش و صحتیابی تقسیم شدند و از آنها برای ارزیابی مدل MLP استفاده شد. براساس دادههای کمکی بدست آمده و ضرایب همبستگی بین این دادهها با مقدار Cd برآورد شده، 2 مدل مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج و بحث: نتایج این بررسی نشان داد که دادههای کمکی مستخرج از باندهای لندست-8 (با بیشترین میزان دقت و کمترین میزان خطا) جزء تأثیرگذارترین پارامترها در برآورد آلودگی خاک به Cd بودند. براساس نتایج بدست آمده از ارزیابی عملکرد ANN در برآورد Cd کل، مقدار ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) و ضریب تبیین (R2) برای مدل اول 05/0 و 95/0 و برای مدل دوم 10/0 و 80/0 بدست آمد. در مدل 1، شاخص اشباع (Sat I)، شاخص اندازه ذرات (GSI)، شاخص کربنات (CrI)، شاخص رنگ خاک (Color I) و شاخص گچ (GI) جزء ویژگیهای مهم و اصلی در مدلسازی Cd بودند. نتایج مطالعه حاضر کارآیی بالای شبکهی ANN را در برآورد Cd کل خاک نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به توسعه مدلهای یادگیری ماشین در رشته مهندسی محیطزیست بویژه در شبیهسازی عناصر سنگین، داشتن یک نقطه عطف برای پیشرفت آنها بسیار مهم است. نتایج این پژوهش نشان داد که مدل MLP برای برآورد Cd کل خاک مناسب است و میتوان با کمک این روش در هزینههای نمونهبرداری و تجزیه خاک صرفه جویی نمود. بنابراین توصیه میشود روش بکار رفته در این بررسی، برای تهیه نقشه Cd کل خاک در مناطق مشابه صحت سنجی شود.