علی بیات؛ حمیدرضا خالصی فرد؛ امیر معصومی
دوره 12، شماره 3 ، پاییز 1393
چکیده
دستهبندی هواویزهای جوی یکی از مباحث مهم در سنجش از دور هواویزها توسط ابزارهای فضابرد و هوابرد و زمینپایه است. تابع فازی قطبیده هواویزها معیاری از قطبش نور پراکندهشده خورشید توسط ذرات مایع یا جامد معلق در جو زمین است. در این مقاله توانایی دستهبندی هواویزهای جوی توسط پارامتر تابع فازی قطبیده برای جو شهر زنجان بررسی میشود. برای ...
بیشتر
دستهبندی هواویزهای جوی یکی از مباحث مهم در سنجش از دور هواویزها توسط ابزارهای فضابرد و هوابرد و زمینپایه است. تابع فازی قطبیده هواویزها معیاری از قطبش نور پراکندهشده خورشید توسط ذرات مایع یا جامد معلق در جو زمین است. در این مقاله توانایی دستهبندی هواویزهای جوی توسط پارامتر تابع فازی قطبیده برای جو شهر زنجان بررسی میشود. برای این کار، پارامترهای عمق اپتیکی هواویزها، نمای آنگستروم، سپیدایی پراکندگی تکباره و تابع فازی قطبیده هواویزها بررسی میشود. عمقاپتیکی هواویزها معیاری از میزان ذرات هواویزها در ستون قائم از جو زمین است. نمای آنگستروم معیاری کیفی از اندازه ذرات غالب در جو است که از دادههای عمق اپتیکی هواویزها در سه طول موج بهدست میآید. سپیدایی پراکندگی تکباره معیاری از جذب ذرات هواویز جوی را نشان میدهد. تابع فازی قطبیده نیز معیاری از میزان قطبش خطی نور پراکندهشده از ذرات هواویز را نشان میدهد. این پارامترها از اندازهگیری شیدسنج خورشیدی قطبیده CE318-2 در بازه زمانی بهمن ۱۳۸۸ تا دی ۱۳۹۱ استخراج میشوند. نتایج نشان میدهند، بیشینه مقدار تابع فازی قطبیده همبستگی خطی بسیار خوبی (95/0=R) با پارامتر نمای آنگستروم دارد. همچنین این پارامتر همبستگی خطی منفی (76/0-=Rو 33/0- =R) بهترتیب با عمق اپتیکی هواویزها و سپیدایی پراکندگی تکباره دارد. بنابراین پارامتر تابع فازی قطبیده توانایی دستهبندی هواویزهای شهری-صنعتی که در ناحیه کمربند غباری قرار دارند، را دارد.
الهام رجب بیگی؛ رامین عرفانیان سلیم؛ سید محمد جعفری
دوره 12، شماره 4 ، زمستان 1393
چکیده
اقلیم کرة زمین میتواند بهطور طبیعی یا تحت تأثیر فعالیتهای انسانی تغییر کند. انسان مدرن با استفاده از سوختهای فسیلی و تولید گازهای گلخانهای به این تغییرات اقلیمی دامن زده و سرعت گرمایش جهانی را تسریع کرده است. برای مواجهه با تغییرات اقلیمی دو راهبرد اصلی سازگار شدن و تعدیل شدت را میتوان اختیار کرد. در بین موجودات زنده، گیاهان ...
بیشتر
اقلیم کرة زمین میتواند بهطور طبیعی یا تحت تأثیر فعالیتهای انسانی تغییر کند. انسان مدرن با استفاده از سوختهای فسیلی و تولید گازهای گلخانهای به این تغییرات اقلیمی دامن زده و سرعت گرمایش جهانی را تسریع کرده است. برای مواجهه با تغییرات اقلیمی دو راهبرد اصلی سازگار شدن و تعدیل شدت را میتوان اختیار کرد. در بین موجودات زنده، گیاهان تأثیرات انکارناپذیری بر اقلیم داشته و بهویژه در محیطهای شهری دارای اثرات متعادلکنندة متعددی میباشند. از جمله کارکردهای گیاهان یا فضای سبز شهری عبارتند از خنکسازی، تصفیة هوا، افزایش بازده مصرف انرژی، جذب امواج فرابنفش، کاهش جریانات آبی مخرب سطحی، جلوگیری از فرسایش خاک، کاهش دادن سرعت باد، میزان گرد و غبار و نیز آلودگیهای شیمیایی، کارآمدی گیاهان در ارتباط با هرکدام از این کاکردها تابعی از صفات عملکردی ریختی و فیزیولوژیک آنها میباشد. این مقاله مرور نسبتاً جامعی در مورد ارتباط بین کارکردهای مذکور، صفات عملکردی گیاهان و دورنمای مدیریت اثرات نوسانات اقلیمی در مناطق شهری ارائه میدهد. صفات عملکردی نظیر مورفولوژی سطح برگ، اندازه و ارتفاع گیاه، تراکم و الگوی پراکنشی گیاهان، شکل تاجپوش و شاخهبندی گیاه و نیز ویژگیهای شکل رویشی و فیزیولوژیک گیاه از اهمیت بالایی در موفقیت گیاهان در رابطه با تعدیلکنندگی یا کاهش تغییرات اقلیمی برخوردار میباشند. درنظرگرفتن دورنمای محیطهای شهری در سایة تغییرات اقلیمی و جایگزینی گونههای شهری بر پایة صفات عملکردی بهعنوان یکی از اولویتهای مدیریت مناطق شهری از جمله ابرشهر تهران پیشنهاد میگردد.
سیده کوثر موسی پور؛ امیر نعیمی
چکیده
سابقه و هدف: پایداری زیستمحیطی بیانکنندهی اقدامات مادی و غیرمادی است که اطلاعاتی کلیدی از آثار محیطزیست، رعایت مقررات، روابط ذینفعان و دستگاههای سازمانی فراهم میآورد و نشاندهندهی تعاریفی از اثربخشی و بهرهوری اقدامات صورت گرفته در محیطزیست است. عملکرد زیستمحیطی به معنی میزان تأثیراتی است که فعالیت فیزیکی انسان ...
بیشتر
سابقه و هدف: پایداری زیستمحیطی بیانکنندهی اقدامات مادی و غیرمادی است که اطلاعاتی کلیدی از آثار محیطزیست، رعایت مقررات، روابط ذینفعان و دستگاههای سازمانی فراهم میآورد و نشاندهندهی تعاریفی از اثربخشی و بهرهوری اقدامات صورت گرفته در محیطزیست است. عملکرد زیستمحیطی به معنی میزان تأثیراتی است که فعالیت فیزیکی انسان بر روی محیطزیست میگذارد. این شاخص بر ابعاد پایداری محیطزیست تأکید داشته و عملکرد سیاستها و برنامههای کشورها را درزمینه ی کاهش معضلات محیط زیستی و حفاظت از محیطزیست و مدیریت منابع طبیعی موردسنجش و ارزیابی قرار میدهد. هدف کلی این تحقیق، تحلیل اثرات عملکرد زیست محیطی روستائیان بر ادراک آنها نسبت به پایداری زیست محیطی در شهرستان باغملک بود . مواد و روشها: تحقیق حاضر دارای ماهیت کمی است که ازنظر هدف جزو تحقیقات کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری و پردازش دادهها جزو تحقیقات توصیفی ـ همبستگی به شمار میرود. جامعه آماری تحقیق شامل سرپرستان خانوار روستاهای بخش مرکزی شهرستان باغملک بودند (N=3005). حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 341 نفر محاسبهشد (N=341)و افراد نمونه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای تناسبی موردمطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها در این تحقیق، پرسشنامه بود . روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه با نظـر کارشناسـان و متخصصـان درزمینهی موضوع موردپژوهش مورد تأییـد قـرار گرفـت . بـرای تعیین پایایی ابزار تحقیق، مطالعـه راهنمـا انجام گرفت که مقـدار آلفـای کرونبـاخ برای مقیاسهای اصلی پرسشنامه در حد مطلوب (0.78 تا 0.91) بدست آمد. نتایج و بحث: نتایج آمار توصیفی نشان داد میانگین ادراک پاسخگویان نسبت به پایداری زیستمحیطی (3.66 از 6) بدست آمد. همچنین میانگین عملکرد زیستمحیطی (3.79 از 6) محاسبه شد. از بین مولفههای عملکرد زیستمحیطی، مولفه مصرف با میانگین (4.36 از 6) و مولفه بازیافت با میانگین (3.45 از 6) به ترتیب بالاترین و پایینترین اولویت را به خود اختصاص دادند. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد مقادیر پایایی ترکیبی (CR) و میانگین واریانس استخراج شده (AVE) محاسبه شده مؤلفههای عملکرد زیست محیطی در سطح مطلوبی بدست آمد. با توجه به وجود همبستگی معنیدار بین مولفههای عملکرد زیستمحیطی این سازه از روایی منطقی برخوردار بود.نتایج بدست آمده از ضرایب اندازهگیری نشانگرهای متغیر ادراک پاسخگویان نسبت به وضعیت پایداری زیستمحیطی نشان داد مقدار شاخص میانگین واریانس استخراج شده در حد مناسب و مقدار پایایی ترکیبی در سطح مطلوب بدست آمد. همچنین وجود همبستگی معنیدار بین نشانگرها نشان داد این متغیر از روایی منطقی قابل قبولی دارا میباشد. نتایج مدلهای ساختاری نشان داد عملکرد زیستمحیطی تاثیر مثبت و معنیداری بر ادراک پاسخگویان نسبت به پایداری زیستمحیطی داشت. به طوریکه این متغیر 13 درصد از تغییرات ادراک را تبیین نمود. همچنین نتایج بدست آمده نشان داد مولفههای سه گانه عملکرد زیستمحیطی (مصرف، نهادی و بازیافت) تاثیر مثبت و معنیداری بر ادراک پاسخگویان نسبت به پایداری زیستمحیطی داشت. به طوریکه این مولفهها 24 درصد از تغییرات ادراک را تبیین کردند. نتیجه گیری: به عنوان یک نتیجه کلی میتوان بیان داشت در روستاهای مورد مطالعه ، لازمهی انجام رفتار محیط زیستی، داشتن اطلاعات کافی در مورد عملکرد محیط زیستی می باشد. درنتیجه هر چه مهارت روستاییان به سطوح بالاتر عملکرد مثبت زیستمحیطی سوق پیدا کند رفتارهای سازگارتر با محیطزیست از خود بروز خواهند داد که این رفتارها میتوانند به ارتقای پایداری زیستمحیطی کمک نمایند.
پروانه شاطری؛ صادق صالحی؛ منصور شریفی؛ رضاعلی محسنی
چکیده
سابقه و هدف: سازگاری با تغییرات آب و هوایی و تغییر رفتارهای مرتبط با انرژی جهت کاهش گرمایش جهانی از ضروریات جوامع امروزی است که بدون مشارکت همه جانبه مردم و گروهها از جمله سازمانهای مردم نهاد محیطزیستی امکان پذیر نخواهد بود. مشکلات متعدد محیطزیستی و دشواری مدیریت شهری در این زمینه در شهرهای بزرگی چون تهران ضرورت گسترش این ...
بیشتر
سابقه و هدف: سازگاری با تغییرات آب و هوایی و تغییر رفتارهای مرتبط با انرژی جهت کاهش گرمایش جهانی از ضروریات جوامع امروزی است که بدون مشارکت همه جانبه مردم و گروهها از جمله سازمانهای مردم نهاد محیطزیستی امکان پذیر نخواهد بود. مشکلات متعدد محیطزیستی و دشواری مدیریت شهری در این زمینه در شهرهای بزرگی چون تهران ضرورت گسترش این سازمانها را نمایانتر میکند، زیرا توسعه سازمانهای مردم نهاد منجر به گسترش مشارکت و افزایش سرعت تصمیم سازی در حوزه محیطزیست خواهد شد. در این راستا، شناخت دلایل و انگیزههای افراد از عضویت در سازمانهای مردم نهاد محیطزیستی به عنوان هدف اصلی تحقیق حاضر، میتواند به گسترش این نوع سازمانها جهت دستیابی به توسعه پایدار گردد. پژوهشهای پیشین در این زمینه، بسیار اندک و غالباً با رویکرد کمّی انجام شدهاند. مواد و روشها: رویکرد این پژوهش تفسیرگرایی است و با استفاده از روش زمینهای یا گرندد تئوری انجام شده است. مشارکتکنندگان بر اساس نمونهگیری هدفمند به تعداد 20 نفر از اعضای سمنهای اقلیم و انرژی شهر تهران در سال 98-1397 انتخاب شدهاند. دادهها با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمهساختاریافته گردآوری و با استفاده از مراحل کُدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مفاهیم حاصل از کُدگذاری، ذیل مقولهها قرار گرفت و مدل پارادایمی استخراج شده در پنج بخش شامل: شرایط علّی، شرایط مداخلهگر، زمینه، راهبردها و پیامدها میباشد که حول پدیده اصلی شکل گرفت. نتایج و بحث: تحلیل دادهها نشان داد که شرایط علّی اثرگذار بر انگیزههای اعضا از مشارکت در سمنهای محیطزیستی بر اساس کسب موقعیت اجتماعی، نگرش استعلایی، دلایل شخصی(علاقه، طبیعتگرایی، رشته تحصیلی، تجارب حسی، نگاه سیستمی، کشف علاقهمندیهای خاص)، برخورداری از دانش تخصصی و نگرانی میباشد. همچنین شرایط مداخلهگر مؤثر بر پدیده شامل: محدودیتهای ساختاری(شکننده بودن محیطزیست، عدم وجود بستر لازم برای فعالیتهای مدنی و...)، ارزش ذاتی محیطزیست، همجواری و شرایط شغلی هستند. علاوه بر این، نتایج تحقیق نشان داده است که راهبردهای اتخاذ شده توسط کنشگران در دو بخش کوتاهمدت و بلندمدت عبارتند از: فعالیتهای نمادین، انتقاد، توانافزایی اعضاء، جذب متخصصین، رویکرد علمی در برنامهها و مشاوره به برنامهریزان، شبکهسازی روابط و تعامل و خرد جمعی. نهایتا، نتایج تحقیق حاضر نشان داد که پیامدهای اتخاذ این راهبردها، الگوپذیری، اثرگذاری، جلبتوجه برنامهریزان به مسائل خاص محیطزیستی، تولید محتوای آموزشی و علمی، اعتماد، مرجعیت، تبادل علمی و مطالبه گری است. نتیجه گیری: انگیزه اصلی و محوری اعضاء از مشارکت در سمنها، برقراری و توسعه ارتباطات محیطزیستی میباشد. اعضاء در راستای رسیدن به این مهم با علاقه، به تأسیس سمن و یا به عضویت در آن روی میآورند تا ضمن توسعه روابط درونگروهی و بینگروهی بتوانند بسترسازی لازم برای تغییر رفتارها و حل معضلات محیطزیستی مرتبط با انرژی و اقلیم را فراهم نمایند.
غلامعلی شرزه ای؛ محمد کاووسی کلاشمی
چکیده
چکیده: کارکردهای ارزشمند زیست بوم های تالابی و جایگاه ویژه اکولوژیکی آن، موجب توجه روزافزون به مقوله حفاطت از این زیستگاههای طبیعی شده است. پژوهش حاضر با استفاده از رهیافت باند ارزش گذاری مشروط و مد نظر قرار دادن هشت متغیر پیشنهادی، ارزش حفاطتی تالاب امیرکلایه را برمینای تغییرات رفاهی افراد جامعه در قالب دو الگوی تابعی خطی و لگاریتمی ...
بیشتر
چکیده: کارکردهای ارزشمند زیست بوم های تالابی و جایگاه ویژه اکولوژیکی آن، موجب توجه روزافزون به مقوله حفاطت از این زیستگاههای طبیعی شده است. پژوهش حاضر با استفاده از رهیافت باند ارزش گذاری مشروط و مد نظر قرار دادن هشت متغیر پیشنهادی، ارزش حفاطتی تالاب امیرکلایه را برمینای تغییرات رفاهی افراد جامعه در قالب دو الگوی تابعی خطی و لگاریتمی محاسبه نمود. از سوی دیگر با بهره گیری از رهیافت AHP وزن مربوط به ارزشهای مصرفی و غیرمصرفی را از ارزش کل حفاظت از تالاب یاد شده بدست آورد.نتایج نشان داد که مقدارانتظاری ارزش حفاظت برای هر فرد در الگوهای خطی و لگاریتمی به ترتیب معادل 11384 و 9789 ریال در سال می باشد. محاسبه میانگین وزن تجمعی نسبی ارزشها نشان داد که ارزش های مصرفی و غیرمصرفی به ترتیب 35 و 65 درصد از ارزش کل تالاب امیرکلایه را دارا می باشند.از اینرو حفظ محیط طبیعی و گونه های گیاهی و جانوری این زیست بوم، برای نسل های آتی باید از اولویت های برنامه ریزی های توسعه ای مرتبط با تالاب امیرکلابه باشد.
*مجتبی رفیعیان؛ علی اکبر تقوایی
دوره 13، شماره 4 ، زمستان 1394، ، صفحه 17-26
چکیده
امروزه از مسائل اساسی شهرها و فضاهای شهری عدم کارایی و افول کیفی آنهاست. تا پیش از صنعتی شدن، اصول برنامه ریزی شهرهای سنتی برپایه ارزش های ساکنان شهر و در پی هویت بخشی به بافت شهر بود. به تدریج با عدم حفظ تعادل متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی، نوعی گسست کالبدی و فرهنگی و اجتماعی در سطح محلات شهری ایجاد گردید، که منجر به ناکارآمدی ...
بیشتر
امروزه از مسائل اساسی شهرها و فضاهای شهری عدم کارایی و افول کیفی آنهاست. تا پیش از صنعتی شدن، اصول برنامه ریزی شهرهای سنتی برپایه ارزش های ساکنان شهر و در پی هویت بخشی به بافت شهر بود. به تدریج با عدم حفظ تعادل متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی، نوعی گسست کالبدی و فرهنگی و اجتماعی در سطح محلات شهری ایجاد گردید، که منجر به ناکارآمدی آنها و کاهش رضایتمندی ساکنان شد. هدف از این مقاله، بررسی مؤلفه های اثرگذار در مطلوبیت سکونتی در شهرهای سنتی خودرو در مقایسه با شهرهای جدید و مقایسه تطبیقی میزان مطلوبیت سکونتی در این دو شهر می باشد. جهت دستیابی به این امر، از روش معادلات ساختاری که ترکیبی از دو رویکرد تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر می باشد، استفاده شده است. پس از بررسی داده ها از طریق آزمون T مطلوبیت سکونتی در شهر هشتگرد با اختلاف معناداری بیشتر از شهر جدید هشتگرد بوده است. ضرایب استاندارد مدل تحلیلی پژوهش نشان از بیشترین تأثیرپذیری مطلوبیت سکونتی از مؤلفه اجتماعی در مقایسه با مؤلفه کالبدی در دوشهر دارد، میزان اهمیت مؤلفه کالبدی در شهر جدید با ارتباط 60 درصدی بیشتر از شهر قدیم با میزان ارتباط 50 درصدی می باشد. علاوه بر آن پژوهش نشان داده است که با افزایش مدت اقامت ساکنان در شهر رضایتمندی ساکنان افزایش می یابد.
سلمان دستان؛ افشین سلطانی؛ قربان نورمحمدی؛ حمید مدنی؛ رضا یدی
دوره 14، شماره 1 ، بهار 1395، ، صفحه 19-28
چکیده
مدیریت صحیح می تواند باعث افزایش بهره ری و کاهش ردپای کربنشود. هدف از ین پژوهش، تخمین ردپای کربن و گرمایش جهانی درنظامهای تولید برنج است. در این آزمایش نظام های کاشت فشرده( SRI )، بهبود یافته و رایج منطقه )سنتی( در مزرعه تولید برنج واقع درشهرستان نکا بررسی شدند. تمامی عملیات زراعی و اطلاعات مربوط بهروشهای تولیدی و مقادیر مختلف مصرف ...
بیشتر
مدیریت صحیح می تواند باعث افزایش بهره ری و کاهش ردپای کربنشود. هدف از ین پژوهش، تخمین ردپای کربن و گرمایش جهانی درنظامهای تولید برنج است. در این آزمایش نظام های کاشت فشرده( SRI )، بهبود یافته و رایج منطقه )سنتی( در مزرعه تولید برنج واقع درشهرستان نکا بررسی شدند. تمامی عملیات زراعی و اطلاعات مربوط بهروشهای تولیدی و مقادیر مختلف مصرف نهاده ها )ورودی ها( در سال1391 ثبت و بررسی شدند. نتایج نشان داد کاه متوسط پتانسیلگرمایش جهانی ) GWP 2083 کیلوگرم / ( در سه نظام کاشت برابر 25معادل 2CO در هکتار بود. بیشترین و کمترین GWP در نظام های کاشتفشرده و رایج منطقه مشاهده شد. GWP در واحد انرژی ورودی در نظامکاشت فشرده حداقل و در نظام کاشت رایج منطقه و حداکثر بود.نظام های کاشت رایج منطقه و فشرده به ترتیب بیشترین و کمترینGWP در واحد انرژی خروجی را داشتند. کمترین و بیشترین ردپایکربن در واحد وزن نیز در نظامهای کاشت فشرده و رایج منطقه به دستآمد. بنابراین، شیوه صحیح مدیریت مزرعه در نظام تولید فشرده بهکاهش انتشار گازهای گلخانه ای، پتانسیل گرمایش جهانی و ردپای کربنمنجر شد.
اسداله اکبریان اقدم؛ علی محمد احمدوند؛ سعید علیمحمدی
دوره 13، شماره 2 ، تابستان 1394، ، صفحه 23-36
چکیده
پدیده تغییر اقلیم در کشور اثرات محسوس و اغلب نامطلوبی را ایجاد خواهد کرد. آشکار سازی و بررسی اثرات این پدیده بر محیطزیست و عوامل هیدرولوژیکی از جمله جریان رودخانهها، بهعنوان عامل اساسی در تامین منابع آبی، یک ضرورت است. پژوهش حاضر در این راستا، سناریوهای بلندمدت جریان و تبخیر تحت تاثیر پدیده مذکور را در حوضه آبریز سد کارون 4 طی ...
بیشتر
پدیده تغییر اقلیم در کشور اثرات محسوس و اغلب نامطلوبی را ایجاد خواهد کرد. آشکار سازی و بررسی اثرات این پدیده بر محیطزیست و عوامل هیدرولوژیکی از جمله جریان رودخانهها، بهعنوان عامل اساسی در تامین منابع آبی، یک ضرورت است. پژوهش حاضر در این راستا، سناریوهای بلندمدت جریان و تبخیر تحت تاثیر پدیده مذکور را در حوضه آبریز سد کارون 4 طی مراحلی تولید کرده است. ابتدا روابط محاسبات تبخیر و مدلهای برآورد جریان تهیه شد. سپس بر اساس بارش و دمای ماهانه این حوضه که توسط مدلهای گردش عمومی و تغییراقلیم AOGCM[i] تحت 11 مدل از سری AR4[ii] بررسی و تعداد 28 سناریو برای عوامل مذکور برای 90 سال آینده ایجاد شده، جریان و آورد رودخانه محاسبه شده است. جریان از مدل رگرسیونی تجربی چند متغیره برآورد شده که به استناد دادههای تاریخی ایجاد و کالیبره گردید. جریان آینده برای هر یک از سناریوها بطور جداگانه شبیهسازی و محاسبه گردیده است. رفتار و روند تغییرات جریان، در بدبینترین و خوشبینترین سناریوها مورد تحلیل قرار گرفته و تغییرات جریان در سه دوره 30 ساله و تا انتهای قرن حاضر تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد در انتهای دوره سوم (2100)، افزایش دما 6/22% و کاهش بارش 2/17% خواهد بود که موجب تغییرات قابل توجهی در جریان رودخانه شده و مقدار آن را از 4/7% (خوشبینترین سناریو) تا 32% (بدبینترین سناریو) و به طور متوسط 6/18% کاهش خواهد داد. کاهش جریان منابع آبی تنها در تولید 1000 مگاواتی نیروگاه کارون 4 کاهش 20 درصدی ایجاد خواهد کرد و حداکثر و حداقل متوسط تولید نیروگاه به 971 و 395 مگاوات میرسد.[i]Atmospheric-Ocean General Circulation Models[ii]Fourth Assessment Report of IPCC
مسعود مسعودی؛ پرویز جوکار
دوره 14، شماره 2 ، تابستان 1395، ، صفحه 23-36
چکیده
آمایش سرزمین و استفاده صحیح و متناسب با ویژگیهای محیطی در سطح منطقه و کشور، از اصول اولیه و مهم توسعه پایدار به شمار میآید. با توجه به اهمیت کاربری اراضی در شهرستان جهرم، این مقاله بر آن است تا مقایسهای بین کاربری اراضی موجود و نقشه آمایش تهیهشده برای شهرستان انجام دهد. بر این اساس در فرآیند آمایش و اولویتبندی کاربریها از ...
بیشتر
آمایش سرزمین و استفاده صحیح و متناسب با ویژگیهای محیطی در سطح منطقه و کشور، از اصول اولیه و مهم توسعه پایدار به شمار میآید. با توجه به اهمیت کاربری اراضی در شهرستان جهرم، این مقاله بر آن است تا مقایسهای بین کاربری اراضی موجود و نقشه آمایش تهیهشده برای شهرستان انجام دهد. بر این اساس در فرآیند آمایش و اولویتبندی کاربریها از 5 روش شامل روش کیفی و کمی آمایش ایران، روش کیفی و کمی اصلاحشده (4 سناریو) و روش کمی با در نظر گرفتن دو سناریوی اقتصادی و اجتماعی استفاده و در نهایت نقشه آمایش سرزمین منطقه تهیه شد. در گام بعدی برای مقایسه بین مدلهای پیشنهادی و مدل رایج کیفی و کمی ایران، ارزیابی صحت مبتنی بر شرایط اکولوژیکی و اقتصادی-اجتماعی انجام گرفت. نتایج نشان داد که روش پیشنهادی آمایش با رویکرد کمی2 سناریو از دقت بیشتر و همچنین الگوی مکانی صحیحتری نسبت به سایر مدلها برخوردار است.
سیده ناعمه لاریمی؛ بیتا آیتی
دوره 13، شماره 1 ، بهار 1394، ، صفحه 25-32
چکیده
در این تحقیق، تخریب فتوکاتالیستی رنگزای آبی مستقیم 71 درون یک راکتور دوغابی در حضور نانو ذرات اکسید روی مورد بررسی قرار گرفت و اثر عوامل pH، میزان کاتالیست، غلظت اولیه رنگ زا و شدت لامپ UV بر راندمان حذف تعیین گردید. حذف کامل رنگزا در غلظت mg/L 50 رنگزا، 9=pH و در حضور g/L 288/0 کاتالیست تحت شدت لامپ UVC 60 وات پس از گذشت 4 ساعت به دست آمد. راندمان ...
بیشتر
در این تحقیق، تخریب فتوکاتالیستی رنگزای آبی مستقیم 71 درون یک راکتور دوغابی در حضور نانو ذرات اکسید روی مورد بررسی قرار گرفت و اثر عوامل pH، میزان کاتالیست، غلظت اولیه رنگ زا و شدت لامپ UV بر راندمان حذف تعیین گردید. حذف کامل رنگزا در غلظت mg/L 50 رنگزا، 9=pH و در حضور g/L 288/0 کاتالیست تحت شدت لامپ UVC 60 وات پس از گذشت 4 ساعت به دست آمد. راندمان حذف 14/60 درصد COD پس از گذشت 30 ساعت مشاهده شد. بررسی سینتیک واکنش و انجام آزمایش کروماتوگرافی مایع- طیف سنجی جرمی نشان داد که فرایند مورد نظر با ضریب همبستگی 987/0 از مدل مرتبه دوم تبعیت میکند و ترکیبات پیچیده موجود در محلول شکسته میشوند.
مرتضی حبیبی؛ هادی کیادلیری؛ رضا اخوان
دوره 13، شماره 3 ، پاییز 1394، ، صفحه 25-34
چکیده
بـه منظـور بررسـی وضـعیت درختـان در منـاطق شـهری، منطقـه 16 شهرداری تهران برای انجام این تحقیق انتخاب شـد. در ایـن بررسـی دو گونـة اوجـا carpinifolia Ulmus و نـارون چتـری Ulmus carpinifolia Umberaculifera.Var در دو حالت تودهای و نواری بررسی شدند. در این بررسی، آماربرداری بصورت تصادفی و به روش خطی انجـام شـد. بعـد از انتخاب توده ها و نوارها تعداد 100 درخـت بـرای ...
بیشتر
بـه منظـور بررسـی وضـعیت درختـان در منـاطق شـهری، منطقـه 16 شهرداری تهران برای انجام این تحقیق انتخاب شـد. در ایـن بررسـی دو گونـة اوجـا carpinifolia Ulmus و نـارون چتـری Ulmus carpinifolia Umberaculifera.Var در دو حالت تودهای و نواری بررسی شدند. در این بررسی، آماربرداری بصورت تصادفی و به روش خطی انجـام شـد. بعـد از انتخاب توده ها و نوارها تعداد 100 درخـت بـرای هـر گونـه و هـر گـروه ) بصورت مجزا) اندازه گیری شد. برای آماربرداری در نوارها بـا کد گـذاری درختان، درخت اول بصورت تصادفی انتخاب شده و فاصله هر درخـت از درخت بعدی چهار پایه تعیین شد. سپس مشخصه های کمی شامل قطـر برابر سینه، ارتفاع کل، ارتفاع تاج و میـانگین قطـر تـاج و مشخصـه هـای کیفی شامل سلامت تاج، سرخشکیدگی، شـانکر، آفـت و چنـد شـاخگی اندازه گیری شد و سپس با استفاده از آزمونهای t و کروسکال والیس با هم مقایسه شدند. براساس نتایج بدست آمده از مشخصههای کمی، اوجا دارای مرغوبیت بیشتر نسبت به نارون چتـری، و از نظـر مشخصـه هـای کیفی، نارون چتری دارای سلامت تاج بیشتر، سرخشکیدگی کمتر، آفـت کمتر و چند شاخگی بیشتر نسبت به اوجا است. ضمن ایـن کـه درخـت اوجا دارای چندشاخگی کمتری نسبت به نارون چتری است. بنابراین، به منظور توسعه فضای سبز در نوارها و در مواردی که هدف طراحی منظـر و مسائل زیبایی شناختی باشد بهتر است از گونه نارون چتـری اسـتفاده شود و در حالتی که استقرار جنگلکاری و بهبود مشخصههای کمـی مـد نظر باشد (توده ها)، گونه اوجا انتخاب مناسبی است.
سجاد رحیمی مقدم؛ جعفر کامبوزیا؛ رضا دیهیم فرد
دوره 14، شماره 3 ، پاییز 1395، ، صفحه 27-40
چکیده
سابقه و هدف: کشور ایران در منطقهای خشک و نیمهخشک قرار دارد که نسبت به تغییرات محیطی آسیبپذیر است. بنابراین به نظر میرسـد کـه وقـوع احتمـالی تغییرات اقلیمی در این منطقه تأثیر قابلتوجهی در سیستمهای تولید محصولات کشاورزی داشته باشد. تغییر اقلیم میتواند بر آب قابلدسترس برای کشاورزی تأثیر گذاشته و منجر به خشک شدن محیط در مناطق ...
بیشتر
سابقه و هدف: کشور ایران در منطقهای خشک و نیمهخشک قرار دارد که نسبت به تغییرات محیطی آسیبپذیر است. بنابراین به نظر میرسـد کـه وقـوع احتمـالی تغییرات اقلیمی در این منطقه تأثیر قابلتوجهی در سیستمهای تولید محصولات کشاورزی داشته باشد. تغییر اقلیم میتواند بر آب قابلدسترس برای کشاورزی تأثیر گذاشته و منجر به خشک شدن محیط در مناطق نیمهخشک ایران گردد. بررسی راهکارهای سازگاری مانند تغییر تاریخ کاشت میتواند به افزایش کارایی مصرف آب ذرت تحت شرایط تغییر اقلیم کمک کند. یکی از راههای کم هزینه برای اندازهگیری اثرات تغییر اقلیم بر محصولات کشاورزی رهیافت مدلسازی و استفاده از مدلهای شبیهسازی است.مواد و روشها: هدف از این پژوهش بررسی تاریخ کاشتهای مختلف به عنوان راهکاری برای سازگاری ذرت و بهبود کارایی مصرف آب این گیاه تحت شرایط تغییر اقلیم در استان خوزستان بود. برای این هدف شش شهرستان اهواز، بهبهان، دزفول، ایذه، رامهرمز و شوشتر در استان خوزستان انتخاب شدند. ابتدا دادههای اقلیمی بلند مدت روزانه (شامل دمای کمینه و بیشینه، بارندگی و تشعشع روزانه) دوره پایه (2009 -1980) این شهرستانها جمعآوری شد. سپس با استفاده از روش AgMIP تحت دو سناریوی اقلیمی RCP4.5 و RCP8.5 دادههای اقلیمی دوره آینده (2069 -2040) این مناطق تولید شدند. در این تحقیق از رقم سینگل کراس 704 استفاده شد. تاریخ کاشتها شامل 15 بهمن، 1 اسفند (تاریخ کاشت مرسوم) و 15 اسفند بودند. با احتساب تاریخ کاشتها و مناطق مختلف (شش منطقه) و دو سناریوی اقلیمی در 30 سال، مجموعاً 1620 آزمایش شبیهسازی در این تحقیق وجود داشت. به منظور شبیهسازی رشد و عملکرد ذرت تحت تاریخ کاشتهای مختلف از مدل APSIM استفاده شد.نتایج و بحث: به طور کلی نتایج نشان داد که تاریخ کاشت زودهنگام 15 بهمن با 1/10117 کیلوگرم در هکتار عملکرد دانه اقتصادی در مقایسه با دو تاریخ کاشت 1 اسفند (3/10061 کیلوگرم در هکتار) و 15 اسفند (6/7194 کیلوگرم در هکتار) دارای کارکرد بالاتری بود. همچنین در دوره آینده احتمال درصد کاهش در مقدار عملکرد دانه اقتصادی تاریخ کاشتهای مختلف نسبت به تاریخ کاشت مرسوم در دوره پایه، نشان داد که درصد کاهش تاریخ کاشت زودهنگام 15بهمن (3/3- درصد و 5/4- به ترتیب تحت RCP4.5 و RCP8.5) در شرایط تغییر اقلیم در مقایسه با دو تاریخ کاشت دیگر (5/6- و 7/6- درصد به ترتیب تحت RCP4.5 و RCP8.5 برای تاریخ کاشت 1 اسفند و 1/31- و 2/23 درصد به ترتیب تحت RCP4.5 و RCP8.5 برای تاریخ کاشت 15 اسفند) در استان خوزستان بسیار کمتر میباشد. به طور میانگین در سطح استان خوزستان تاریخ کاشت 15 بهمن (8/11 کیلوگرم عملکرد دانه بر میلیمتر آب) نسبت به دو تاریخ کاشت 1 اسفند (7/10 کیلوگرم عملکرد دانه بر میلیمتر آب) و 15 اسفند (6/7 کیلوگرم عملکرد دانه بر میلیمتر آب) دارای کارایی مصرف آب بالاتری در دوره پایه بود. تحت شرایط تغییر اقلیم به طور کلی درصد کاهش در کارایی مصرف آب در تاریخ کاشتهای مختلف نسبت به تاریخ کاشت مرسوم در دوره پایه، نشاندهنده برتری و اختلاف زیاد تاریخ کاشت زودهنگام 15بهمن (8/2 درصد و 3/3 به ترتیب تحت RCP4.5 و RCP8.5) در مقایسه با دو تاریخ کاشت دیگر (12- درصد و 11- به ترتیب تحت RCP4.5 و RCP8.5 برای تاریخ کاشت 1 اسفند و 1/40- و 5/32- درصد به ترتیب تحت RCP4.5 و RCP8.5 برای تاریخ کاشت 15 اسفند) در استان خوزستان بود.نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که تاریخ کاشت مرسوم منطقه مورد بررسی برای ذرت از نظر تولید عملکرد دانه اقتصادی و کارایی مصرف آب بهینه نیست. در نهایت نتایج نشان داد برای افزایش در عملکرد دانه اقتصادی و کارایی مصرف آب در دوره آینده و دوره پایه در استان خوزستان باید از تاریخ کاشتهای زود هنگام (15 بهمن) استفاده کرد.
باقر نیکجو؛ عباس عبدشاهی؛ مسعود یزدانپناه
دوره 15، شماره 1 ، بهار 1396، ، صفحه 27-44
چکیده
سابقه و هدف: امروزه مداخلات انسان در طبیعت، وضعیت سامانهها و زیستسامانههای محیطی را دچار اختلال کرده که در نتیجه باعث ایجاد ناهنجاریهایی نظیر سیلهای بیسابقه، طوفانهای شدید، گرم شدن زمین، مصرف بیرویهی منابع طبیعی و اخیراً خشکشدن دریاچهها گردیده است. یکی از مهمترین مخاطرههای محیطی که در سالهای اخیر در ایران در ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه مداخلات انسان در طبیعت، وضعیت سامانهها و زیستسامانههای محیطی را دچار اختلال کرده که در نتیجه باعث ایجاد ناهنجاریهایی نظیر سیلهای بیسابقه، طوفانهای شدید، گرم شدن زمین، مصرف بیرویهی منابع طبیعی و اخیراً خشکشدن دریاچهها گردیده است. یکی از مهمترین مخاطرههای محیطی که در سالهای اخیر در ایران در حال رخ دادن است، کاهش آب دریاچه اورمیه میباشد. اهداف این مطالعه، بررسی تاثیر خشکشدن دریاچه ارومیه بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی ساکنان حاشیهی دریاچه، دیدگاه ساکنان در رابطه با عوامل موثر بر خشکشدن دریاچه و روشهای احیای آن و همچنین اولویت بندی پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی بود. مواد و روشها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی بوده و از منظر جمعآوری دادهها به روش علی-مقایسهای انجام شده است. دادههای مورد نیاز از نمونهای به حجم ۳۰۰ از ساکنان روستاهای شهرستان ملکان در سال ۱۳۹۴با تکمیل پرسشنامه، جمعآوری گردید. در بخش توصیفی از فراوانی، درصد تجمعی، واریانس، انحراف معیار و میانگین استفاده شد. در بخش استنباطی نیز آزمونهای مقایسه میانگین، تحلیل واریانس و آزمون t به کار گرفته شد. همچنین با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی اولویت پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی دریاچه ارومیه از نظر ساکنان منطقه مشخص گردید. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که پس از سال ۱۳۸۸ تمامی محصولات به جز محصولات باغی نسبت به دوره قبل با کاهش قابل ملاحظه ای مواجه گردیدهاند. ملاحظه ارقام نشان میدهد که وضعیت اقتصادی کل منطقه نسبت به قبل از سال ۱۳۸۸ بدتر شده است. اما میانگین این متغیر، قبل از سال ۱۳۸۸ با دور شدن از دریاچه، کاهش و بعد از سال ۱۳۸۸ با دور شدن از دریاچه، افزایش مییابد. به عبارت دیگر، وضعیت زیستمحیطی قبل از سال ۱۳۸۸ با نزدیک شدن به سواحل دریاچه ارومیه، ولی پس از سال ۱۳۸۸ با دور شدن از سواحل، بهبود یافته است. بنابراین به مرور زمان با خشکشدن بیشتر دریاچه، ساکنان منطقه در وضعیت بدتری قرار گرفتهاند. از نظر ساکنان منطقه، دولت از طریق احداث بزرگراه، ساخت سدها و عدم جلوگیری از احداث چاههای غیرمجاز مهمترین نقش را در خشکشدن دریاچه داشته است. پاسخگویان انتقال آب به دریاچه، رها نمودن آب سدها، بارور نمودن ابرها، استفاده از شیوههای بهتر آبیاری و نیز کشت محصولات با کارایی بالای مصرف آب را جهت احیای دریاچهی ارومیه پیشنهاد نمودهاند. فرایند تحلیل سلسله مراتبی نشان داد ساکنان منطقه بیشترین اولویت را به پیامدهای زیستمحیطی خشک شدن دریاچه داده و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی در رتبههای بعدی قرار دارند.نتیجهگیری: با توجه به این که بیش از نیمی از مردم، رها ساختن آب سدها را عامل موثری در احیای دریاچه بیان نمودهاند، بنابراین علیرغم کاهش سطح درآمد آنها، تمایل به احیای دریاچه برای آنها اولویت بیشتری دارد. در اولویت بودن پیامدهای زیستمحیطی خشکشدن دریاچه نسبت به پیامدهای اقتصادی و اجتماعی حاکی از آن است که پیامد زیستمحیطی دریاچه به حد هشدار دهندهای رسیده است. اما از طرف دیگر، این انگیزه را هم در سیاستگذاران ایجاد مینماید که برای احیای دریاچه ارومیه با در نظر گرفتن این اولویت مهم، برنامهریزی نمایند.
نوید وحدتی مشهدیان؛ علی تهرانی فر؛ فاطمه کاظمی
دوره 14، شماره 4 ، زمستان 1395، ، صفحه 29-44
چکیده
سابقه و هدف: دستیابی به گیاهانی که در محیط رشد پرتنش یک بام سبز گسترده بهویژه در مناطقی با اقلیم خشک، بتوانند بقای خود را حفظ کنند، یک چالش جدی است.مواد و روشها: این تحقیق به چگونگی انتخاب گیاهان مناسب برای بامهای سبز گسترده در شرایط سرمای طبیعی در فصول سرد (پاییز و زمستان) به صورت آزمایش بلوکهای کامل تصادفی و به دنبال آن بررسی ...
بیشتر
سابقه و هدف: دستیابی به گیاهانی که در محیط رشد پرتنش یک بام سبز گسترده بهویژه در مناطقی با اقلیم خشک، بتوانند بقای خود را حفظ کنند، یک چالش جدی است.مواد و روشها: این تحقیق به چگونگی انتخاب گیاهان مناسب برای بامهای سبز گسترده در شرایط سرمای طبیعی در فصول سرد (پاییز و زمستان) به صورت آزمایش بلوکهای کامل تصادفی و به دنبال آن بررسی اثر تنش خشکی به صورت سه دور زمانی آبیاری (48، 72 و 96 ساعت) به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی در فصول گرم سال (بهار و تابستان) در مشهد میپردازد.نتایج و بحث: نتایج هر دو آزمایش نشان داد اثر گونه در فصول سال معنیدار است. بید گیاه، شبنمی و دمعقربی بهترین کیفیت بصری را در هر گروه نشان دادند. از نظر بقا دمعقربی بهترین گزینه برای مشهد در هر دو فصل سرد و گرم سال و به دنبال آن شبنمی و پنجهبرگی قرار گرفتند. پیچ تلگرافی برای فصول سرد و ناز قرمز گزینه فوقالعادهایی برای فصول گرم سال هستند. گراسهای چمنی و زمینپوش نیاز به آبیاری منظم در فصل گرم داشته و از نظر تیمارهای آبیاری تفاوت چشمگیری را نشان دادند، اما گیاهان ناز پاسخ بسیار مطلوبی نسبت به سطوح تنش خشکی نشان دادند. در مجموع گیاهان ساقهگوشتی (succulent) و زمینپوش به ترتیب برای استفاده در فصول گرم و سرد مناسبتر بوده و چمنیهای کپهای توصیه نمیشوند.نتیجهگیری: بنابر نتایج حاصل از این تحقیق، بامهای سبز با در نظر گرفتن ملاحظاتی چند میتوانند بامهای سبز نسبتا پایداری را برای اقلیم مشهد نوید دهند.
حسین ولی خانی؛ اصغر عبدلی؛ بهرام حسن زاده کیابی؛ فرشاد نجات؛ محمد صادق صبا؛ میلاد خسروی
دوره 15، شماره 4 ، زمستان 1396، ، صفحه 29-44
چکیده
سابقه و هدف: ماهیان مهاجم، بهعنوان تهدیدی بزرگ برای تنوعزیستی اکوسیستمهای آبی مطرح هستند. ماهیان تیلاپیا از جمله ماهیانی هستند که به دلیل ویژگیهای تولیدمثلی، عادتهای غذایی و رفتاری و مقاومت بالا به شرایط محیطی، آلودگی و بیماریها، مهاجم تلقی شده و تاکنون دو گونه غیربومی Coptodon zillii و Oreochromis aureus و یک گونه بومیIranocichla hormuzensis ...
بیشتر
سابقه و هدف: ماهیان مهاجم، بهعنوان تهدیدی بزرگ برای تنوعزیستی اکوسیستمهای آبی مطرح هستند. ماهیان تیلاپیا از جمله ماهیانی هستند که به دلیل ویژگیهای تولیدمثلی، عادتهای غذایی و رفتاری و مقاومت بالا به شرایط محیطی، آلودگی و بیماریها، مهاجم تلقی شده و تاکنون دو گونه غیربومی Coptodon zillii و Oreochromis aureus و یک گونه بومیIranocichla hormuzensis از این ماهیان در ایران گزارش شده است. در سالهای اخیر، ماهیان تیلاپیای غیربومی پیامدهای اکولوژیکی و اقتصادی قابلتوجهی در ایران و کشورهای همسایه داشتهاند. هدف از این پژوهش بررسی اولیه وضعیت ماهیان غیربومی تیلاپیا در استان خوزستان میباشد. مواد و روشها: پژوهش حاضر از آبان 1393 تا شهریور 1394برای تعیین فراوانی دو گونه ماهی تیلاپیا C. zillii و O. aureus در تالاب شادگان و میزان عرضه آنها در برخی بازارهای ماهی، در استان خوزستان، انجام شده است. همچنین حضور یا عدم حضور این ماهیان در تعدادی از مراکز تکثیر و پرورش ماهیان گرمابی استان نیز ارزیابی شد. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که میزان صید و عرضه تیلاپیا C. zillii فراوانی بالایی داشته و این ماهی به یکی از گونههای غالب تالاب شادگان تبدیل شده است. در این پژوهش گونه O. aureus از تالاب شادگان صید نشد اما مشاهدات نشان میدهد که این گونه، بهویژه در رودخانهها، در حال گسترش به سایر نقاط بوده و از لحاظ فراوانی نیز در حال افزایش است. ماهیان تیلاپیا بهویژه C. zillii در برخی از مزارع پرورش ماهی به آفت تبدیل شده و میزان تولید ماهیان گرمابی را کاهش دادهاند. همچنین حضور این گونه ها در مراکز تکثیر بچه ماهی، احتمال انتقال آنها به سایر مناطق را افزایش داده است. نتیجهگیری: به نظر میرسد که در حال حاضر بهترین راهکار مبارزه با ماهیان تیلاپیا در این استان، جلوگیری از ورود آنها به سایر منابع آبی (بهویژه از طریق فعالیتهای آبزیپروری) باشد. همچنین انجام پژوهشهای مستمر برای مشخص شدن جنبههای مختلف این معرفیها، پیشبینی پتانسیل گسترش دامنه پراکنش و پایش منظم باید مورد توجه قرار گیرد. در مجموع، باید روشی ترکیبی برای کنترل و کاهش این گونهها به همراه مدیریت مناسب اکولوژیکی آب، کاهش آلودگی آبها و کاهش فشار صیادی گونههای بومی اتخاذ شود.
مسلم حیدری؛ افشین هنربخش؛ مهدی پژوهش؛ مریم زنگی آبادی
دوره 16، شماره 1 ، بهار 1397، ، صفحه 29-46
چکیده
سابقه و هدف: در چند دهه گذشته، مدلهای متعددی از جمله مدل برنامهریزی خطی برای مدیریت و برنامهریزی در حوزه های آبخیز و تعیین الگوی کشت بهینه در برنامهریزیهای کشاورزی استفاده شده است.روشهای مدیریت و برنامهریزی برای تخصیص بهینه منابع برای به دست آوردن بیشترین منافع، از مهم ترین ابزارهای کاربردی در زمینههای مختلف علوم محیطی ...
بیشتر
سابقه و هدف: در چند دهه گذشته، مدلهای متعددی از جمله مدل برنامهریزی خطی برای مدیریت و برنامهریزی در حوزه های آبخیز و تعیین الگوی کشت بهینه در برنامهریزیهای کشاورزی استفاده شده است.روشهای مدیریت و برنامهریزی برای تخصیص بهینه منابع برای به دست آوردن بیشترین منافع، از مهم ترین ابزارهای کاربردی در زمینههای مختلف علوم محیطی از جمله منابع طبیعی، منابع آب و...هستند.هدف از این پژوهش توسعه مدل بهینه استفاده از اراضی با رویکرد زیستمحیطی با استفاده از ترکیب روشهای بهینهسازی ریاضی برنامهریزی خطی برای تعیین مساحت بهینه کاربریهای اراضی با روش بهینهسازی مکانی تخصیص چندهدفه اراضی برای تعیین محل بهینه کاربریهای اراضی است. مواد و روشها: در این پژوهش تلاش شده که با استفاده از روشهای بهینهسازی مدل زیستمحیطی که سازگار با شرایط اجتماعی و اقتصادی حاکم بر حوزه آبخیز است برایاستفاده بهتر، حفظ و احیای منابع طبیعی موجود ارائه شود. به همین منظور از یک مدل تکهدفه برنامهریزی خطی با رویکرد زیستمحیطی برای بهینهسازی کاربری اراضی و از یک مدل بهینهسازی چندهدفه برای تخصیص بهینه منابع استفاده شد. نتایج و بحث: پس از جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها و ورود آنها به مدل بهینهسازی تکهدفه برنامهریزی خطی، ابتدا یک مدل ریاضی که مساحت بهینه کاربریهای اراضی در حوضه را تعیین میکند توسعه داده شد و سپس با استفاده از مدل بهینهسازی مکانی چندهدفه تخصیص چندهدفه اراضی موقعیت بهینه کاربریهای اراضی تعیین شد. مدل ترکیبی ارائهشده یک مدل کارآمد است زیرا قادر به تعیین همزمان مساحت و موقعیت مکانی کاربریهای اراضی است. نتیجهگیری: نتایج بهدستآمده نشان میدهند که مدل ترکیبی ارائهشده میتواند مبنایی برای مدیریت صحیح منابع باشد و تا حدود 12 درصد فرسایش خاک را کاهش و حدود 96 درصد سود را افزایش دهد.
وجیهه قربان نیا خیبری؛ هومان لیاقتی؛ میر مهرداد میرسنجری؛ محسن آرمین
چکیده
سابقه و هدف: گردشگری طبیعت (اکوتوریسم) نوعی از گردشگری است که بر جاذبه های طبیعی تأکید دارد و ویژگی محوری آن، ارتباط با طبیعت و وابستگی به مفهوم توسعه پایدار، ایجاد موقعیت های آموزش، بوم شناسی و قدرشناسی نسبت به مادر زمین است. با توجه به مفهوم توسعه گردشگری طبیعت پایدار، ارزیابی توان اکولوژیک و شناسایی ظرفیت های طبیعی هر ...
بیشتر
سابقه و هدف: گردشگری طبیعت (اکوتوریسم) نوعی از گردشگری است که بر جاذبه های طبیعی تأکید دارد و ویژگی محوری آن، ارتباط با طبیعت و وابستگی به مفهوم توسعه پایدار، ایجاد موقعیت های آموزش، بوم شناسی و قدرشناسی نسبت به مادر زمین است. با توجه به مفهوم توسعه گردشگری طبیعت پایدار، ارزیابی توان اکولوژیک و شناسایی ظرفیت های طبیعی هر منطقه به همراه برنامه ریزی صحیح می تواند منجر به بهره برداری پایدار و مستمر از عرصه های طبیعی و در عین حال رفع محرومیت، ایجاد اشتغال و کسب درآمد شود. شهرستان دنا در شمال استان کهگیلویه و بویراحمد با مساحتی بالغ بر 1577 کیلومتر مربع به دلیل برخورداری از پدیدههای نادر و ارزشمند طبیعی از قابلیت و پتانسیل بالایی در زمینه گردشگری طبیعی برخوردار است که میتواند بعنوان چشم اندازی زیبا در همه فصل های سال پذیرای گردشگران و دوستداران طبیعت قرار گیرد. مواد و روش ها: روشهای تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) این امکان را فراهم می آورد که معیارهای گوناگون بطور همزمان در تعیین بهترین گزینه و مناسب ترین شرایط به کار گرفته شوند. فرآیند تحلیل شبکهای (ANP) یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره با ساختار غیر خطی و روابط دو سویه است. در این مطالعه پس از بررسی روابط بین شاخص های مختلف توسعه گردشگری طبیعت و تعیین وزن نسبی آنها با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای، اقدام به شناسایی منطقه های پتانسیل توسعه اکوتوریسم با استفاده از روش ترکیب خطی وزندار (WLC) شد. اغلب همراه با روش WLC، تئوری مجموعه های فازی بمنظور استاندارد کردن شاخص ها به کار می رود. نتایج و بحث: بر اساس ساختار مدل تصمیم گیری فرآیند تحلیل شبکه ای، شاخص حساسیت به وقوع زمین لغزش با وزن نسبی 0.3 و جهت جغرافیایی با وزن نسبی 0.014 به ترتیب بیشترین و کمترین اهمیت را در مورد شناسایی منطقه های پتانسیل توسعه گردشگری طبیعت در منطقه مورد مطالعه داشته اند. بر اساس استخراج وزن نسبی 17 شاخص گردشگری طبیعت و تلفیق آنها به روش ترکیب خطی وزن دار، بیشترین مساحت کلاس های گردشگری طبیعت به ترتیب به کلاس شایستگی تا حدی مناسب (S2)، نسبتاً مناسب (S3)، کاملاً مناسب (S4) و نامناسب (S1) اختصاص یافته است. نتیجه گیری: در بیشتر تصمیم گیری ها مدیران به جای یک سنجه، خواستار بهینه کردن چندین سنجه هستند. بدیهی است که این سنجه ها بدلیل داشتن مقیاس های مختلف با هم قابل مقایسه نبوده و حتی در برخی مسئله ها با یکدیگر متضاد می باشند به طوریکه افزایش یک سنجه سبب کاهش سنجه دیگر می شود. بنابراین در تصمیم گیری با معیارهای چندگانه بطور معمول مدیران به دنبال گزینه ای هستند که بیشترین مزیت را برای همه معیارها بیان کند. در روش وزن دهی AHP، وابستگی معیارها، سنجه ها و گزینه ها بصورت خطی و از پایین به بالا یا بالا به پایین است. در این مطالعه مشخص شد که وابستگی سنجه های مؤثر بر توسعه گردشگری طبیعت دو طرفه و تشکیل یک شبکه یا سیستم غیر خطی (سیستم بازخور) را می دهد که در این صورت برای محاسبه وزن عنصرها باید از تئوری شبکه ها استفاده کرد. همانند دیگر تحقیق های گذشته نتایج این تحقیق نیز نشان داد که استفاده همزمان از منطق فازی و روش ANP در تعیین ارجحیت و وزن معیارها نسبت به یکدیگر شرایط منطقی تر و انعطاف پذیرتری را برای ارزیابی به روش WLC فراهم می کند. مقایسه نتایج این پژوهش با دیگر مطالعات نشان داد که سنجه های اثرگذار بر توسعه اکوتوریسم در منطقه های مختلف متفاوتند.
فاطمه رضایی؛ سامره فلاحتکار؛ هاشم داداش پور
دوره 16، شماره 2 ، تابستان 1397، ، صفحه 31-48
چکیده
سابقه و هدف: گرمایش جهانی یک حقیقت مسلم و تهدیدی اجتنابناپذیر برای زندگی در محیط زیست است. با توجه به اینکه مناطق شهری عامل مهمی در افزایش انتشار گاز CO2 هستند، جامعه نیازمند انجام اقداماتی در راستای کاهش انتشار گازهای گلخانهای است. از آنجا که افزایش جمعیت زمینهساز افزایش تقاضا برای سکونت و گسترش سریع مراکز فعالیت در حومهها است ...
بیشتر
سابقه و هدف: گرمایش جهانی یک حقیقت مسلم و تهدیدی اجتنابناپذیر برای زندگی در محیط زیست است. با توجه به اینکه مناطق شهری عامل مهمی در افزایش انتشار گاز CO2 هستند، جامعه نیازمند انجام اقداماتی در راستای کاهش انتشار گازهای گلخانهای است. از آنجا که افزایش جمعیت زمینهساز افزایش تقاضا برای سکونت و گسترش سریع مراکز فعالیت در حومهها است و با توجه به رشد سریع شهرهای ایران، اهمیت سوخت در توسعه پایدار و نقش بالقوه و مهم شناخت شکل شهری در توسعه پایدار شهری، ضرورت کمیسازی ارتباط بعد فشردگی شکل شهر و انتشار CO2 ناشی از مصرف سوخت فسیلی را آشکار میسازد. مواد و روشها: این پژوهش در دو مرحله طراحی شد. در مرحله اول به بررسی تغییرات شکل 15 شهر دو استان گیلان و مازندران از جنبه بعد فشردگی با استفاده از سنجههای سیمای سرزمین (AI، PLADJ،PROXIM ، COHESION) پرداخته شد. برای تهیه نقشه مناطق شهری از تصاویر سنجش از دور سنجندههای TMو OLI ماهواره لندست متعلق به سالهای 2001 و 2015 استفاده شد. همچنین برای طبقهبندی تصاویر از روش نظارتشده بر اساس الگوریتم حداکثر احتمال استفاده شده است. روش مقایسه پس از طبقهبندی برای آشکارسازی تغییرات استفاده شد. در فاز دوم بعد از محاسبه انتشار CO2 ازآنالیز داده پانل برای کمیسازی رابطه بین متغیرهای سری زمانی دیاکسید کربن و متغیرهای مقطعی سنجههای سیمای سرزمین استفاده شد. نتایج و بحث: نتایج حاصل از سنجهها برای تمامی مناطق بررسیشده در فاصله زمانی 1380 تا 1394 نشان میدهد فشردگی در سطح سیمای تمامی شهرهای استان گیلان غیر از بندرانزلی نسبت به استان مازندران روند کاهشی در پیش داشته، اما برای استان مازندران در سه شهر رامسر، بهشهر و آمل افزایش فشردگی در سطح کلاس شهر مشاهده میشود. بنابراین میتوان گفت که شهرهای استان مازندران فشردهتر از شهرهای استان گیلان است. مطابق با نتایج بهدستآمده، این چهار متغیر معرف فشردگی (AI، PLADJ،PROXIM ، COHESION)، همبستگی منفی را با انتشار CO2 ناشی از مجموع فراوردههای نفتی بنزین و گازوئیل در سطح کلاس شهری نشان دادند. در میان سنجههای مورد استفاده، سنجه COHESION، بالاترین همبستگی را به ترتیب ( 79/8- و -17/10) با دیاکسید کربن ناشی از مصرف بنزین و گازوئیل نشان داد. بر اساس نتایج آنالیز داده پانل به ازای افزایش یک درصدی سنجه COHESION نزدیک به نه درصد انتشار CO2 ناشی از مصرف بنزین کاهش مییابد، در حالی که افزایش یک درصدی سنجه COHESION سبب کاهش 10 درصدی انتشار CO2 ناشی از مصرف گازوئیل میشود. بهطور مثال، با توجه به اینکه میزان انتشار ناشی از بنزین در سال 1394 برای شهر آمل معادل 36/133 تن CO2 در هر هکتار است و همچنین مطابق با نتایج بهدست آمده از سنجه COHESION که گویای آن است که اگر فشردگی شکل شهر یک درصد افزایش پیدا کند میزان انتشار CO2 در آن 8/8 درصد کاهش خواهد یافت، این میزان درصد کاهش برابر 73/11 تن CO2 در هکتار است. نتیجهگیری: بر این اساس در نظر گرفتن فرم شهری در برنامهریزی آتی توسعه شهرهای شمالی ایران برای شکلگیری شهرهای کمکربن توصیه میشود.
پریچهر نجفی؛ مسعود فهرستی ثانی؛ محمدرضا نظری؛ اکرم نشاط
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به هزینه های بالا حمل و نقل در بخش شکر تولیدی از چغندرقند ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ منطقی زﻧﺠﯿﺮه یﺗﺎﻣﯿﻦ آن از اﻫﻤﯿﺖ ﺧﺎﺻﯽ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ در ﮐﺎﻫﺶ ﻫﺰﯾﻨﻪ، ﮐﺎﻫﺶ آﻻﯾﻨﺪهﻫﺎی ﻫﻮا، ﻣﮑﺎنﯾﺎﺑﯽ ﺗﺴﻬﯿﻼت، ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ خدمات ﺑﻪ ﻧﻘﺎط ﺗﻘﺎﺿﺎ و رﺿﺎﯾﺖ ﻣﺸﺘﺮی را ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ...
بیشتر
سابقه و هدف: با توجه به هزینه های بالا حمل و نقل در بخش شکر تولیدی از چغندرقند ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ منطقی زﻧﺠﯿﺮه یﺗﺎﻣﯿﻦ آن از اﻫﻤﯿﺖ ﺧﺎﺻﯽ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ در ﮐﺎﻫﺶ ﻫﺰﯾﻨﻪ، ﮐﺎﻫﺶ آﻻﯾﻨﺪهﻫﺎی ﻫﻮا، ﻣﮑﺎنﯾﺎﺑﯽ ﺗﺴﻬﯿﻼت، ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ خدمات ﺑﻪ ﻧﻘﺎط ﺗﻘﺎﺿﺎ و رﺿﺎﯾﺖ ﻣﺸﺘﺮی را ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. بررسی مطالعه های گذشته نشان می دهد که بررسی های اندکی در زمینه بهینه یابی شبکه توزیع محصول های کشاورزی در زنجیره تامین با در نظر گرفتن تاثیر اقتصادی و محیط زیستی انجام شده است. بنابراین تحقیق حاضر به بهینه سازی شبکه توزیع چغندر قند از منطقه های تولیدی به کارخانه های بهره برداری و تصفیه چغندرقند در زنجیره تامین شکر ایران و تعیین تاثیر اقتصادی و محیط زیستی محیطی آن می پردازد. در این پژوهش افزون بر مقایسه هزینه های حمل و نقل در وضعیت توزیع موجود و بهینه، تغییرات در مصرف سوخت به ازای تغییر در توزیع چغندرقند، کاهش انتشار ناشی از اصلاح شبکه حمل و نقل و منافع اقتصادی آن در کشور نیز محاسبه شد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر با استفاده از آمار و اطلاعات مرکز آمار ایران در سال 1393 برای10 استان تولیدکننده چغندرقند شامل آذربایجان غربی، کرمانشاه، خوزستان، فارس، یاسوج، لرستان، سمنان، قزوین، خراسان رضوی و خراسان شمالی و 24 مرکز تقاضا انجام شد. این مطالعه با استفاده از الگوی برنامه ریزی ریاضی و مدلسازی حمل و نقل به تجزیه و تحلیل دادهها با بکارگیری نرم افزار GAMS پرداخت. نتایج و بحث: نتایج اجرای برنامه بهینه حمل و نقل نشان داد اجرای برنامه پیشنهادی سبب صرفه جویی در هزینه ها به میزان 43.7 میلیارد ریال معادل 3.84 درصد شد. همچنین، نتایج اجرای برنامه بهینه حمل و نقل با در نظر گرفتن اثرهای محیط زیستی، نشاندهندهی کاهش مصرف سوخت به میزان 2 میلیون و 177 هزار لیتر گازوئیل و منافع محیط زیستی حدود 5.7 میلیارد ریال است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت اجرای برنامه بهینه حمل و نقل سبب کاهش هزینههای حمل و نقل و کاهش مصرف سوخت شده است. لذا اجرای برنامه بهینه افزون بر کاهش هزینه ی حمل و نقل و قیمت تمام شده شکر سبب کاهش آلودگی و مصرف سوخت در کشور نیز می شود. بر اساس نتایج به دست آمده، پیشنهاد می شود، در جریان برنامه ریزی حمل و نقل در زنجیره تأمین شکر، از الگوی پیشنهادی در این مطالعه برای حمل و نقل چغندرقند استفاده شود، زیرا اجرای برنامه بهینه بر کاهش هزینه ی حمل و نقل و کاهش مصرف سوخت فسیلی و در نتیجه بر قیمت تمام شده شکر تاثیر می گذارد.
همایون حبیبی؛ هاجر راعی دهقی
چکیده
سابقه و هدف: توانایی بشر برای دگرگون ساختن محیط زیست در تمام کره زمین به نوع متفاوتی از نگرانیهای محیط زیستی یعنی تغییرات اقلیمی دامن زده است. امروزه افزایش گرمایش جهانی و باال آمدن آب دریاها در اثر آب شدن یخهای قطبی، فوری ترین، قطعی ترین و گسترده ترین اثرهای قابل مشاهده تغییرات اقلیمی است. یکی از آثار این تغییرات، احتمال محروم شدن ...
بیشتر
سابقه و هدف: توانایی بشر برای دگرگون ساختن محیط زیست در تمام کره زمین به نوع متفاوتی از نگرانیهای محیط زیستی یعنی تغییرات اقلیمی دامن زده است. امروزه افزایش گرمایش جهانی و باال آمدن آب دریاها در اثر آب شدن یخهای قطبی، فوری ترین، قطعی ترین و گسترده ترین اثرهای قابل مشاهده تغییرات اقلیمی است. یکی از آثار این تغییرات، احتمال محروم شدن کشورهای ساحلی بویژه کشورهای کوچک جزیرهای از قلمروهای دریایی قبلی شان است، زیرا با باال آمدن آب دریاها نقاط پایه ای که مبنای ترسیم خطوط مبدأ هستند شروع به پسرفت به سمت ساحل نموده و عوارض طبیعی که مبنایی برای ترسیم خطوط مبداء دریای سرزمینی یا آبهای مجمع الجزایری بودند در حال غرق شدن یا تغییر ماهیت هستند. از آنجایی که خط مبدأ مبنای تعیین حدود مناطق دریایی کشور ساحلی است، با باال آب دریاها اعتبار خطوط مبدأ ترسیم شده قبلی و استحقاق کشورها برای برخورداری از منطقه های دریایی برمبنای چنین خطوطی به چالش کشیده شده و این مساله را مطرح میسازد که چنین کشورهایی همچنان سزاوار استفاده از خطوط مبدأ ترسیم شده قبلی هستند یا باید به ترسیم دوباره این خطوط بر اساس تغییرات صورت گرفته اقدام کنند. از اینرو هدف این نوشتار بررسی آثار تغییرات اقلیمی بر خطوط مبدأ کشورهای ساحلی و مجمع الجزایری و بیان راهکارهایی به چنین کشورهایی برای مقابله با چنین آثاری است. مواد و روشها: به منظور بررسی آثار تغییرات اقلیمی بر کشورهای ساحلی در ابتدا به پیامدهای تغییرات اقلیمی بر اقیانوسها پرداخته شد. با توجه به تحقیق های صورت گرفته مشخص شد، مهمترین این تغییرات، گرمایش جهانی و باال آمدن آب دریاها است. سپس تأثیر چنین پیامدهایی بر خطوط مبدأ عادی و مستقیم کشورهای ساحلی و مجمع الجزایری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج و بحث: این نوشتار با بررسی آثار تغییرات اقلیمی بر اقیانوسها به این نتیجه رسید که مهمترین آثار چنین تغییراتی بر اقیانوسها گرمایش جهانی و باال آمدن آب دریاست. این مطالعه با ارزیابی تأثیر تغییرات اقلیمی بر خطوط مبدأ به بررسی واقعی بودن این چالش حقوقی نسبت به انواع خطوط مبدأ پرداخته و نتیجه میگیرد که با وجود آنکه کنوانسیون حقوق دریاها 1982 به معضل تغییرات احتمالی بعدی در محل نقاط پایه بی توجه بوده و در این رابطه سکوت کامل دارد، با اینحال با تفسیر مواد کنوانسیون در مورد ترسیم خطوط مبدأ سواحل ناپایدار و فالت قاره میتوان قائل به حق کشورهای ساحلی و مجمع الجزایری به حفظ خطوط مبدأ قبلی و منطقه های دریایی موجود به رغم تغییرات سطح دریا شد. نتیجه گیری: این مطالعه با ارزیابی آثار تغییرات اقلیمی بر خطوط ساحلی کشورهای ساحلی نتیجه میگیرد که بی تردید پیامدهای تغییرات اقلیمی منجر به تغییرات گسترده در خطوط مبدأ کشورهای ساحلی میشود و با تفسیر مواد کنوانسیون حقوق دریاها میتوان راهکارهایی برای مقابله با این تغییرات بیان نمود و در نهایت قائل به حق کشورهای ساحلی به حفظ خطوط مبدأ قبلی آنها شد.
طیبه مصباح زاده؛ فرشاد سلیمانی ساردو
دوره 16، شماره 4 ، زمستان 1397، ، صفحه 33-46
چکیده
سابقه و هدف:
کاربری زمین همواره یکی از مهم ترین شاخصهایی بوده است که انسان از طریق آن محیطزیست خود را تحت تأثیر قرار داده است. کاربری فعالیتی است که انسان از طریق مصرف منبع های طبیعی زمینه های رشد و پیشرفت اجتماعی اقتصادی خود را فراهم کرده و در عین حال ساختارها و فرآیندهای موجود در محیطزیست را تغییر میدهد. یکی از مهم ترین ...
بیشتر
سابقه و هدف:
کاربری زمین همواره یکی از مهم ترین شاخصهایی بوده است که انسان از طریق آن محیطزیست خود را تحت تأثیر قرار داده است. کاربری فعالیتی است که انسان از طریق مصرف منبع های طبیعی زمینه های رشد و پیشرفت اجتماعی اقتصادی خود را فراهم کرده و در عین حال ساختارها و فرآیندهای موجود در محیطزیست را تغییر میدهد. یکی از مهم ترین منبع هایی که در این دهه از طریق تغییر کاربری زمین مورد آسیب قرار گرفته است، منبع های آب بویژه آب زیرزمینی است. با توجه به اهمیت منبع های آب زیرزمینی در تأمین آب شرب و کشاورزی، پایش کیفی و توزیع زمانی و مکانی روند تغییرهای آن، از مبحثهای مهم در برنامهریزی و مدیریت منابع آب است. از این رو تحقیق حاضر به بررسی اثرهای ناشی از تغییر کاربری بر کیفیت آب زیرزمینی در دشت کرمان می پردازد.
مواد و روش ها:
برای تهیه نقشه کاربری زمین دشت کرمان از تصویرهای ماهواره لندست 5، 7 و 8 که به ترتیب دارای سنجندههای TM (1365)، ETM+ (1380) و سنجنده OLI (1395) می باشند، استفاده شد. همچنین به منظور بررسی روند تغییرهای کیفی منبع های آب زیرزمینی دشت کرمان از آمار و اطلاعات سال های 1381 و 1396 استفاده شد. سپس نقشه های پارامترهای کیفی در محیط ARC GIS 9.3 ترسیم شد. در ادامه این نقشه ها با استفاده از طبقه بندی برای مصرف های کشاورزی بر اساس روش ویلکوکس پهنه بندی شدند و منطقه های بحرانی و آلوده روی آنها مشخص گردید.
نتایج و بحث:
با استفاده از تصویرهای ماهوارهای منطقه مورد بررسی به سه واحد کاربری تقسیم شده است. این واحدها شامل منطقه های مسکونی، زمین کشاورزی و زمین مرتعی است. کیفیت آب کشاورزی را از روی دیاگرامی به نام دیاگرام ویلکوکس بهدست آمد. نقشههای پهنهبندی مکانی پارامترهای آب زیرزمینی برای مصرف های کشاورزی بر اساس روش ویلکوکس ترسیم شده است. در نهایت با روی هم انداختن لایه های SAR و EC با نرم افزار ArcGIS9.3 وضعیت کیفی آب منطقه برای مصرف های کشاورزی بر اساس طبقه بندی ویلکوکس در سالهای 1375 و 1393 تهیه شد (شکل 6) و مساحت هر کدام از گروه ها محاسبه گردید.
نتیجه گیری:
همچنین تغییرهای کاربری نشان داد که در کلاس کاربری مرتع روند کاهشی اتفاق افتاده است. بهطوریکه در مدت 30 سال 1/691 کیلومترمربع از سطح زمینهای مرتعی کاهشیافته است. همچنین سطح زمین های کشاورزی و منطقه های مسکونی افزایش یافته، که این افزایش به مراتب بیشتر از زمین های کشاورزی است. بر اساس طبقه بندی ویلکوکس پارامترهای EC و SAR در مدت این دوره روند رو به افزایش داشته، ولی روند افزایش پارامتر EC بیشتر بوده است. برای پارامتر EC، کمابیش بیشتر منطقه دارای میزان بالایی از این عنصر میباشد، که شدت آن در قسمتهای غرب منطقه بیش از دیگر منطقه ها است و با گذشت زمان بر شدت آن افزوده شده است. برای عنصر SAR نیز بررسی ها نشان داد که میزان این عنصر در سال 1380 در تمامی منطقه در کلاس خوب قرار داشته و در سال 1393 بخش های غربی منطقه مورد بررسی در کلاس متوسط قرار گرفته است.
قاسم محمدی کاشانی؛ عهدیه عابدینی
چکیده
سابقه و هدف: جورپایان خشکی زی بزرگترین زیرراسته در راسته جورپایان می باشند و به عنوان یکی از گروه های اصلی تجزیه کننده خاک، نقش مهمی در تسریع بازچرخش مواد گیاهی دارند. از آنجایی که تاکنون مطالعات بسیار کمی روی این تاکسون در جنوبغرب ایران انجام شده است، مطالعه حاضر بمنظور بررسی تنوع زیستی جورپایان خشکی زی در استان ...
بیشتر
سابقه و هدف: جورپایان خشکی زی بزرگترین زیرراسته در راسته جورپایان می باشند و به عنوان یکی از گروه های اصلی تجزیه کننده خاک، نقش مهمی در تسریع بازچرخش مواد گیاهی دارند. از آنجایی که تاکنون مطالعات بسیار کمی روی این تاکسون در جنوبغرب ایران انجام شده است، مطالعه حاضر بمنظور بررسی تنوع زیستی جورپایان خشکی زی در استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. مواد و روش ها: از مکان هایی که بطور بالقوه ممکن است زیستگاه جورپایان خشکی زی باشند، در سراسر استان، نمونه برداری انجام شد. نمونه ها پس از جمع آوری در الکل 96% نگهداری شدند، و برای بررسی های بیشتر به آزمایشگاه منتقل شدند. خرخاکی ها تشریح شدند و اسلایدهای میکروسکوپی از قطعات تشخیصی بدن آنها در یوپارال تهیه شد. نمونه های تایپ یا توصیفات و تصاویر در مقالات اصلی برای شناسایی گونه ها مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج و بحث: در این مطالعه بطور کلی 10 گونه جورپای خشکی زی شناسایی شدند. از خانواده Eubelidae Budde-Lund, 1899 گونه Koweitoniscus tamei Omer-Cooper, 1923 و از خانواده Armadillidiidae Brandt, 1833 گونهArmadillidium vulgare Latreille, 1804 معرفی شدند. گونه های Agabiformius lentus Budde-Lund, 1885،Porcellionides pruinosus Brandt, 1833، Porcellio evansi Omer-Cooper, 1923 و P. mehrdadi Kashani et al., 2017 از خانواده Porcellionidae Brandt & Ratzeburg, 1831 و گونه های Protracheoniscus major Dolfuss, 1903، P. ehsani Kashani, 2014، P. sarii Eshaghi, Kiabi & Kashani, 2015 و Mongoloniscus persicus Kashani, 2014 از خانواده Agnaridae Schmidt, 2003 شناسایی شدند. به جز گونه های Porcellio mehrdadi و P. evansi که اخیرا از این استان معرفی شده است، دیگر گونه ها برای فون استان ثبت جدید می باشند. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که تنوع زیستی جورپایان خشکی زی در استان چهارمحال و بختیاری نسبتا بالا است و پژوهشهای بیشتر، برای تخمین دقیق تری از تعداد گونه های خرخاکی در این استان ضرورت دارد.
مهرسده تفضلی؛ حمید جلیلوند؛ سیدمحمد حجتی؛ نوربرت لمرسدورف
دوره 15، شماره 2 ، تابستان 1396، ، صفحه 39-54
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به افزایش استفاده از سوختهای فسیلی و کودهای شیمیایی، مقدار ورود ترکیبات نیتروژندار به جو به ویژه در مناطق صنعتی افزایش یافته است. از جمله پیامدهای افزایش ترکیبات نیتروژندار در جو، ایجاد پدیده تهنشست نیتروژن است. تهنشست نیتروژن اشاره به فرآیندی دارد که طی آن ترکیبات نیتروژنی موجود در هوا بر سطح جامد قرار ...
بیشتر
سابقه و هدف: با توجه به افزایش استفاده از سوختهای فسیلی و کودهای شیمیایی، مقدار ورود ترکیبات نیتروژندار به جو به ویژه در مناطق صنعتی افزایش یافته است. از جمله پیامدهای افزایش ترکیبات نیتروژندار در جو، ایجاد پدیده تهنشست نیتروژن است. تهنشست نیتروژن اشاره به فرآیندی دارد که طی آن ترکیبات نیتروژنی موجود در هوا بر سطح جامد قرار میگیرند. با توجه به کمبود اطلاعات در ارتباط با اثرات تهنشست نیتروژن بر ویژگیهای خاک جنگل، هدف از این پژوهش بررسی اثرات تهنشست نیتروژن شبیهسازی شده بر ویژگی های شیمیایی خاک در توده دستکاشت افراپلت واقع درجنگل آموزشی- پژوهشی دانشکده منابع طبیعی ساری بود. مواد و روش ها: در توده پژوهشی تعداد 12 پلات 20×10 متر پیاده شد. تهنشست نیتروژن در چهار سطح شامل، صفر (شاهد)، 50 (کم)، 100 (متوسط) و 150 (زیاد) کیلوگرم نیتروژن در هکتار در سال در نظر گرفته شد. نیتروژن به صورت محلول آمونیم- نیترات در هر پلات بهصورت دستی و ماهانه در طول یکسال اسپری شد. سه نمونه خاک از عمق 10-0 سانتیمتر از هر پلات در هر فصل طی یکسال با روش استوانه فلزی تهیه و به آزمایشگاه منتقل شد. در آزمایشگاه ویژگیهای فیزیکی درصد رطوبت به روش وزنی و بافت خاک به روش هیدرومتری اندازهگیری شد. ویژگیهای شیمیایی خاک شامل pH خاک به روش پتانسیومتری، EC به روش هدایت سنجی (نسبت خاک به آب برابر با 1 به 5/2 بود) اندازه گیری شدند. کربن آلی به روش والکی و بلاک، نیتروژن به روش کجلدال، فسفر قابل جذب با روش اولسن، پتاسیم با روش عصارهگیری با استات آمونیم اندازه گیری شدند. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که تهنشست نیتروژن باعث کاهش معنیدار مقدار pH و EC خاک شد. در انتهای دوره مورد بررسی، مقدار نیتروژن در تیمارهای متوسط (0/010±0/47 درصد) و زیاد (0/013±0/59 درصد) به طور معنیداری بیشتر از شاهد (0/006±0/36 درصد) بود. مقدار فسفر در تیمار متوسط (0/39±15/98) و زیاد (0/43±14/95) به طور معنیداری کمتر از شاهد (1/05±24/97) بود. همچنین افزایش تهنشست نیتروژن باعث کاهش معنیدار پتاسیم در خاک شد. در انتهای دوره مورد بررسی، مقدار آمونیم (کم: 6/04، متوسط: 7/23 و زیاد: 8/53) و نیترات (کم: 7/21، متوسط: 9/95 و زیاد: 20/51) به طور معنیداری بیشتر از شاهد (آمونیم: 4/93 و نیترات: 5/06) بود. دلیل کاهش pH و EC میتواند ناشی از آبشویی کاتیونهای قلیایی به دنبال بروز پدیده آبشویی نیترات و افزایش غلظت آمونیم در خاک باشد. دلیل افزایش میزان نیترات را میتوان اضافه شدن آن و همچنین تولید نیترات در حضور آمونیم بیان کرد. به طور کلی نتایج نشان داد که تهنشست نیتروژن اثرات مخربی بر ویژگی های شیمیایی خاک داشت که باعث کاهش میزان pHو EC، پتاسیم، فسفر و همچنین افزایش نیتروژن کل، کربن آلی، آمونیم و نیترات در خاک شد. نتیجه گیری: افزایش نیتروژن در مراحل اول میتواند تا حدی باعث افزایش رویش درختان شود ولی با گذشت زمان و اشباع نیتروژن در خاک و وقوع پدیده آبشویی نیترات و کاهش حاصلخیزی خاک، شرایط برای رشد و رویش گیاهان نامناسب خواهد شد. با توجه به کمبود اطلاعات در زمینه اثرات تهنشست نیتروژن بر ویژگی های خاک، انجام مطالعات گستردهتر در ارتباط با اثرات آن روی ویژگی های زیستی خاک از جمله فعالیت های میکروبی و آنزیمی و همچنین تنفس خاک پیشنهاد میشود.
فهیمه بهرامی؛ محمدرضا نظری
دوره 15، شماره 3 ، پاییز 1396، ، صفحه 39-54
چکیده
سابقه و هدف: سیاست ها و برنامه های تعیینشده در رابطه با مدیریت منابع آبی خصوصا در بخش کشاورزی در جهت تأمین اهدافی چون افزایش میزان خودکفایی، کاهش شکاف غذایی، کاهش سطح زیر کشت محصولات آببر و حداکثرسازی ارزش اقتصادی آب آبیاری میباشند. هدف اصلی این تحقیق نیز در راستای اهداف کلان اقتصادی در بخش کشاورزی، کاهش شکاف امنیت غذایی(در ...
بیشتر
سابقه و هدف: سیاست ها و برنامه های تعیینشده در رابطه با مدیریت منابع آبی خصوصا در بخش کشاورزی در جهت تأمین اهدافی چون افزایش میزان خودکفایی، کاهش شکاف غذایی، کاهش سطح زیر کشت محصولات آببر و حداکثرسازی ارزش اقتصادی آب آبیاری میباشند. هدف اصلی این تحقیق نیز در راستای اهداف کلان اقتصادی در بخش کشاورزی، کاهش شکاف امنیت غذایی(در بخش محصولات باغی) با تأکید بر بهینهسازی مصرف آب در بخش کشاورزی است. مواد و روشها: در راستای تحقق این هدف از حداکثر سازی ارزش اقتصادی آب برای تعیین سطح زیرکشت بهینه محصولات باغی عمده تولیدی در کشور و با رویکرد کاهش شکاف بین عرضه و تقاضای استفاده گردیده است. متدولوژی مورد استفاده در این بررسی مدل برنامه ریزی ریاضی خطی می باشد. دادههای موردنیاز از طریق پایگاه دادهای سازمان جهاد کشاورزی و ادارات ذیربط در ناحیه های مربوطه جمعآوری شد. نتایج و بحث: الگوی کشت پیشنهادی ارزش اقتصادی آب را به میزان 20 درصد افزایش میدهد و سطح زیرکشت محصولاتی چون خرما، سیب، مرکبات، انگور و پسته افزایش مییابد. تغییر سطح زیر کشت محصولات عمدهی باغی در برخی ناحیهها نظیر خراسان، مرکزی، زاگرس مرکزی و خوزستان موجب کاهش سود خالص شده اما در مجموع بازده خالص را به اندازه 19 در صد افزایش داده است و از همه مهمتر مقدار آب صرفهجوییشده در کل ناحیهها معادل رقم حدود 6869768 هزار مترمکعب است. نتیجهگیری: توجه به یافتههای تحقیق بر این مهم تأکید دارد که، توجه به ارزش اقتصادی آب در هر ناحیه بجای استفاده از یک مقدار ثابت کشوری در ارائه یک الگوی کشت بهینه مؤثر و ضروری است. الگوی کشت پیشنهادی شکاف غذایی و سطح زیر کشت محصولات آب بر را کاهش داده و موجب صرفهجویی در مصرف آب می گردد که این امر ضمن فراهم آوردن زمینهای جهت تخصیص این مقدار آب به کشت محصولات استراتژیک، میتواند تاثیر مثبتی بر پایداری منابع آبی در هر ناحیه داشته باشد.
اسماعیل اسدی؛ فاطمه بیات
چکیده
سابقه و هدف: امروزه شاهد کاهش کیفیت آبهای زیرزمینی براثر عامل هایی همچون رشد جمعیت، گسترش صنایع، توسعه کشاورزی و... می باشیم. از طرفی با توجه به اینکه سلامت انسان تحت تاثیر کیفیت آبهای زیرزمینی است. بنابراین همواره حفاظت از کیفیت آنهاموضوع بسیار مهم در عرصه مدیریت منبع های آب بوده است. بدین منظور شاخص های کیفی بسیاری در سرتاسر جهان ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه شاهد کاهش کیفیت آبهای زیرزمینی براثر عامل هایی همچون رشد جمعیت، گسترش صنایع، توسعه کشاورزی و... می باشیم. از طرفی با توجه به اینکه سلامت انسان تحت تاثیر کیفیت آبهای زیرزمینی است. بنابراین همواره حفاظت از کیفیت آنهاموضوع بسیار مهم در عرصه مدیریت منبع های آب بوده است. بدین منظور شاخص های کیفی بسیاری در سرتاسر جهان برای تعیین کیفیتآب یک منطقه ابداع شده اند که از آن جمله می توان به شاخص کیفیت آب ( WQI ) اشاره کرد. هدف از تحقیق حاضر، تعیین پارامترهایموثر بر کیفیت آب دشت زنجان با استفاده از تئوری آنتروپی و تحلیل مولفههای اصلی، تعیین مکان های مستعد آلودگی و در نهایت رتبه بندیمنطقه ها از نظر کیفیت برای مصرف های شرب با ترکیب روش تاپسیس با شاخص EWQI است. مواد و روش ها: منطقه مورد مطالعه، دشت زنجان با میانگین بارندگی 323 میلیمتر در سال و بیشترین دمای 40 و کمترین دمای 29 - درجه سانتیگراد است. پارامترهای مورد بررسی بمنظور تعیین کیفیت آب زیرزمینی دشت زنجان، سولفات، کلراید، بیکربنات، اسیدیته،کل مواد جامد محلول، نسبت جذب سدیمی، هدایت الکتریکی، پتاسیم، سدیم، منیزیم، کلسیم، سختی کل بودند. جهت تعیین مولفه هایاصلی در کیفیت آب منطقه از روش تحلیل مولفه های اصلی ( PCA ) استفاده گردید. سپس با استفاده از شاخص EWQI به تبیین نتایج اینروش پرداخته شد. شاخص کیفی آب بعنوان یک روش امتیازدهی برای بررسی اثرهای ترکیبی پارامترهای مستقل بر کیفیت کلی آب تعریفشده است. بمنظور جلوگیری از قضاوت های کارشناسی، وزن هریک از پارامترها در محاسبه شاخص کیفیت آب، با استفاده از روش آنتروپی تعیین گردید. در نهایت برای رتبه بندی منطقه ها از نظر کیفیت آب از ترکیب روش تاپسیس با EWQI استفاده شد. تاپسیس بعنوان یکروش تصمیم گیری چندمعیاره روشی ساده ولی کارآمد در اولویت بندی محسوب می شود. نتایج و بحث: براساس ویژگی های آماری پارامترهای کیفی مقادیر هدایت الکتریکی و سختی کل بیشتر از میزان استاندارد WHO استکه می توان آن را ناشی از ساختار زمین شناسی، وجود لایه های آهکی و رسوب های تبخیری فراوان در سطح دشتها دانست. نتایج تحقیقنشان داد، کلر، مؤثرترین پارامتر بر کیفیت آب زیرزمینی دشت زنجان بوده است. با بررسی روند تغییرپذیری های کیفی آبهای زیرزمینی دشت زنجان طی سال های 95 - 1382 ، چاه های مشاهده ای کوشکن و حومه زنجان بعنوان نقطه های مستعد آلودگی تعیین گردیدند و عاملافت کیفیت آب زیرزمینی در آن منطقه ها به ترتیب پارامتر کلر و نسبت جذب سدیمی تعیین شد. با توجه به نتایج روش تحلیل مولفه هایاصلی و نمودار اسکری کتل، پارامتر سختی کل و کلر بترتیب بیشترین تاثیر را بر کیفیت آبزیرزمینی دشت زنجان داشته اند و بیش از 80درصد تغییرپذیری های کیفیت آب زیرزمینی دشت زنجان را می توان با سه عامل مورد ارزیابی قرار داد. عامل اول با بیش از 57 درصدتغییرات بیشترین نقش را دارا است. سپس عامل دوم با بیش از 12 درصد تغییرات و عامل سوم با 9 درصد تغییرات مهمترین عامل هایتاثیرگذار بر کیفیت آب زیرزمینی دشت زنجان می باشند. همچنین برای اولویت بندی نقاط مشاهده ای دشت زنجان از نظر کیفیت آبهایزیرزمینی، از ترکیب روش تاپسیس با شاخص EWQI استفاده شد. با توجه به نتایج حاصل از این روش، ایستگاه ینگجه بعنوان بهترینایستگاه با کیفیت عالی و ایستگاه کوشکن به عنوان بدترین ایستگاه با کیفیت نامطلوب انتخاب شدند. نتیجه گیری: پارامتر کلراید با مقدار آنتروپی پایین و میزان وزن آنتروپی بالا به عنوان تاثیرگذارترین پارامتر در دشت شناخته شد. همچنین ایستگاه ینگجه به عنوان بهترین ایستگاه و ایستگاه کوشکن به عنوان بدترین ایستگاه انتخاب شد.