مقاله پژوهشی
شینا انصاری همدانی؛ رضا ارجمندی؛ سعید متصدی زرندی؛ محمدعلی باغستانی؛ رضا عزیزی نژاد
چکیده
سابقه و هدف: مصرف آفت کش های ارگانوفسفره در کشاورزی، مشکلات عدیده محیط زیستی در پی دارد. آلودگی آب و خاک و بر هم خوردن تعادل اکوسیستم های طبیعی، ظهور آفات و بیماری های جدید، وجود بقایای آفت کش ها در محصولات کشاورزی و عوارض بهداشتی حاصله موجب شده است که مدیریت مصرف آفت کش های آلی فسفره به عنوان یک ضرورت اجتناب ناپذیر مطرح شود. با وجود ...
بیشتر
سابقه و هدف: مصرف آفت کش های ارگانوفسفره در کشاورزی، مشکلات عدیده محیط زیستی در پی دارد. آلودگی آب و خاک و بر هم خوردن تعادل اکوسیستم های طبیعی، ظهور آفات و بیماری های جدید، وجود بقایای آفت کش ها در محصولات کشاورزی و عوارض بهداشتی حاصله موجب شده است که مدیریت مصرف آفت کش های آلی فسفره به عنوان یک ضرورت اجتناب ناپذیر مطرح شود. با وجود پایین بودن سرانه مصرف آفت کش ها درکشور در مقیاس جهانی، کاربرد نامطلوب آفت کش های ارگانوفسفره در برخی مناطق کشور از جمله استانهای شمالی و آلودگی های ناشی از آن، از مسائل مهم محیط زیستی کشور می باشد. در این تحقیق، با توجه به مصرف گسترده آفت کش فسفره دیازینون برای کنترل کرم ساقه خوار برنج در استان مازندران و با امعان نظر به شاخص تاثیر زیست محیطی (Environmental Impact Quotient) این آفت کش از حیث مخاطره آمیز بودن برای محیط زیست منطقه، غلظت دیازینون در آب و خاک مزارع برنج مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش ها: شناسایی آفت کش دیازینون در آب و خاک مزارع برنج استان مازندران با تعیین ایستگاههای ثابت برای نمونه برداری صورت گرفت. در مجموع 50 نمونه آب و خاک برای کشت اول و 30 نمونه آب و خاک در کشت دوم نمونه برداری گردید و پس از انتقال به آزمایشگاه توسط دستگاه گاز کروماتوگرافی (Gas Chromatography) مورد اندازه گیری قرار گرفت. نمونه برداری در سه فصل بهار، تابستان (قبل از نشا یا درحین برداشت محصول) و اوایل پاییز (برای کشت دوم برنج) انجام شد.نتایج و بحث: نتایج اندازه گیری انجام شده حاکی از تفاوت معنیدار در مقدار دیازینون در آب کشت اول در مقایسه با کشت دوم و خاک کشت اول در مقایسه با کشت دوم داشت. همچنین میانگین دیازینون در نمونههای آب کشت دوم نسبت به کشت اول، 7.8 برابر و در نمونههای خاک کشت دوم نسبت به کشت اول 1.66 برابر بود که بیانگر مقادیر بالا و هشداردهنده مصرف آفت کش دیازینون در کشت دوم برنج است. پایداری و حلالیت دیازینون و شرایط محیطی استان مازندران به ویژه بالابودن سطح آب های زیرزمینی، موجب افزایش ماندگاری این آفت کش و به تبع آن مخاطرات جدی محیط زیستی می شود. نتیجه گیری: با توجه به مقادیر غلظتی بالای آفت کش دیازینون در کشت دوم برنج، موضوع مدیریت مصرف سموم ارگانوفسفره و بهره برداری پایدار از اراضی تحت کشت با تمرکز بر ارتقای بهره وری تولید و افزایش راندمان محصول، توسعه آموزش های عمومی و تخصصی برای گروههای ذی نفع در تولید، عرضه و مصرف آفت کش های فسفره، ثبت و کاربرد این سموم بر مبنای ضریب اثر محیطی، استفاده از روش ها و فناوری های نوین برای مقابله با آفات مهم برنج، حذف و جایگزینی آفت کش پرخطر دیازینون از اهم مواردی هست که می بایست به عنوان راهبردها و سیاست های اجرایی حاصل از تحقیق مدنظر قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
مریم صابریان ثانی؛ رومینا سیاح نیا
چکیده
سابقه و هدف : زیرساخت های عملکردی به عنوان یک سیستم یکپارچه برای حمایت از توسعه پایدار عمل می کنند. هدف این مطالعه برآورد و مقایسه ظرفیت های برد زیرساخت های عملکردی- محیط زیستی استان ها می باشد.مواد و روش ها : در این تحقیق برای ارزیابی تعادل بین ظرفیت برد زیرساخت های عملکردی- محیط زیستی در استان های ایران از مدل ...
بیشتر
سابقه و هدف : زیرساخت های عملکردی به عنوان یک سیستم یکپارچه برای حمایت از توسعه پایدار عمل می کنند. هدف این مطالعه برآورد و مقایسه ظرفیت های برد زیرساخت های عملکردی- محیط زیستی استان ها می باشد.مواد و روش ها : در این تحقیق برای ارزیابی تعادل بین ظرفیت برد زیرساخت های عملکردی- محیط زیستی در استان های ایران از مدل 1(FCM) استفاده شده است. این مدل، روش های تجزیه و تحلیل میانگین واریانس2 ((MVA و روش مسیر بحرانی 3(CPM) را به کار می گیرد، همچنین در جهت انعکاس سطح پشتیبانی زیرساخت های عملکردی- محیط زیستی مدل بار–حامل4 مد نظر قرار گرفته است. سنجههای مورد مطالعه با مرور منابع علمی معتبر در زمینه زیرساخت های عملکردی از سالهای 2015 تا 2020 و داده های مورد استفاده از آخرین آمار موجود از داده های تجربی جمع آوری شده از استان های کشور استخراج شده است.نتایج و بحث: نتایج این بررسی نشان داد که استان گیلان در زیر ساخت های فضای سبز و استان تهران در زیر ساخت های عملکردی مرسوم و محیط زیستی بالاترین ظرفیت را دارد و همچنین استان تهران از نظر زیرساخت ها رتبه اول کشور را به خود اختصاص می دهد و در رابطه باتحلیل بار – حامل انعکاس سطح پشتیبانی زیرساخت های عملکردی محیط زیستی نشان می دهد که استان هایی از جمله تهران برخلاف ارزیابی خوبی که در سنجش ظرفیت برد نشان دادند، با توجه به حجم بار موجود، سطح پشتیبانی خوبی ارائه نمی دهند و برعکس استان هایی از جمله قم که ظرفیت برد ضعیفی در این زمینه نشان دادند در مورد برخی فاکتورها در تحلیل بار – حامل انعکاس سطح پشتیبانی زیرساخت های عملکردی محیط زیستی خوبی را ثبت کردند.نتیجه گیری: در ظرفیت برد زیرساخت های عملکردی بین استان ها تفاوت وجود دارد و درمنطقه هایی با فاکتورهای ویژه ازجمله سیاسی، صنعتی، توریستی و ... بالاترازسایر استان ها است و درجه تعادل بین ظرفیت برد زیرساخت های عملکردی به طور کلی در استان های ایران ضعیف و همچنین انعکاس سطح پشتیبانی زیرساخت های عملکردی محیط زیستی دارای نوسان منفی است. به طور کلی در ارزیابی ظرفیت برد زیر ساخت های عملکردی کشور، نیاز به اقدام های مدیریتی احساس می شود.
مقاله پژوهشی
رقیه کرمی؛ حسن رضائی؛ عبدالرسول سلمان ماهینی؛ خلیل قربانی
چکیده
سابقه و هدف: امروزه مدیران منابع طبیعی در ایران و جهان مشارکت ذینفعان محلی و دانش بومی را در تدوین برنامهی مدیریت جامع تالابها بیشتر مورد توجه قرار میدهند. مدیریت تالاب باید چهار بعد بهرهبرداری خردمندانه، مدیریت سازگار، مدیریت یکپارچهی منابع آب و مشارکت جامع ذینفعان را در نظر بگیرد. اگر ذینفعان به اندازهی کافی در ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه مدیران منابع طبیعی در ایران و جهان مشارکت ذینفعان محلی و دانش بومی را در تدوین برنامهی مدیریت جامع تالابها بیشتر مورد توجه قرار میدهند. مدیریت تالاب باید چهار بعد بهرهبرداری خردمندانه، مدیریت سازگار، مدیریت یکپارچهی منابع آب و مشارکت جامع ذینفعان را در نظر بگیرد. اگر ذینفعان به اندازهی کافی در فرایند تصمیمگیری حضور داشته باشند دستیابی به توافق و کاهش تضادها ممکن می گردد. هدف این مطالعه ارائه مدل مفهومی مدیریت مشارکتی تالاب بینالمللی هامون با مشارکت ذی نفعان محلی است.مواد و روش ها: در این پژوهش، نظرات 376 نفر از ذینفعان ساکن در 58 روستای واقع در داخل و حاشیهی تالاب بینالمللی هامون در قالب گروه کانونی جمع آوری شد. کدگذاری مصاحبهها و ارائهی مدل مفهومی با روش تحلیل محتوی کیفی - نظریهی داده بنیاد- در نرمافزار Nvivo12 انجام شد. پایایی با استفاده از روش حسابرسی فرایند محاسبه شد و روایی پژوهش توسط اساتید متخصص بررسی و تایید شد.نتایج و بحث: پایایی دادهها در این پژوهش 76% به دست آمد که قابل قبول است. نتایج تحلیل داده و مقایسه مستمر آنها در قالب 870 کد اولیه با تکرار، 150 کد اولیه بدون تکرار، 78 کد ثانویه، 20 کد مفهومی و 10 مقوله یا طبقه فرعی و شش طبقه اصلی مشخص شد. نتیجه نهایی تحلیل داده نشان داد که تئوری اصلی طراحی مدل مشارکتی تالاب هامون دارای شش مؤلفــه بخش مدیریت جامع تالاب هامون، الزامات حقوقی- قانونی برای تامین آب از طریق روابط دیپلماتیک با افغانستان، توانمندسازی ذی نفعان محلی از طریق جلسات آموزشی – مشورتی، ارتقا و اصلاح فرهنـگ مدیران در تغییر نگرش به تخصیص آب برای فعالیتهای اقتصادی مختلف و فرهنگ مردم محلی در اتخاذ روشهای کشاورزی سازگاربا اقلیم، کاهش وابستگی معیشت به تالاب از طریق توسعه صنعتی و تجاری و حفاظت پایدار محیط زیست تالابی است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش ابعاد مختلف مدیریت مشارکتی تالابها را با استفاده از تحلیل محتوی کیفی نشان میدهد به طوری که میتواند مدیران تالاب بینالمللی هامون را به طور اخص و مدیران سایر تالابهای ایران را به طور اعم در طراحی و اجرای طرحهای مدیریتی و برونسپاری آن به ذینفعان محلی یاری رساند. بنابراین با استفاده از تحلیل محتوی می توان نظرات ذی نفعان به ویژه ذینفعان محلی را در تصمیمات مدیریت منظور کرد.
مقاله پژوهشی
بهنام کامکار؛ پویا اعلایی بازکیایی؛ پریسا علی زاده دهکردی؛ ابراهیم امیری
چکیده
سابقه و هدف: افزایش گازهای گلخانهای، تأثیرهای متفاوتی بر عملکرد گیاهان زراعی خواهد داشت، به طوریکه برهمکنش این اثرها ممکن است موجب افزایش یا کاهش محصول شود. مدلهای شبیهسازی گیاهان زراعی برای بررسی سطح های مختلف مدیریت زراعی و محیطی استفاده شده است این مطالعه با هدف بررسی مدل AquaCrop براساس اقلیم گذشته، حال و آینده در شهر ...
بیشتر
سابقه و هدف: افزایش گازهای گلخانهای، تأثیرهای متفاوتی بر عملکرد گیاهان زراعی خواهد داشت، به طوریکه برهمکنش این اثرها ممکن است موجب افزایش یا کاهش محصول شود. مدلهای شبیهسازی گیاهان زراعی برای بررسی سطح های مختلف مدیریت زراعی و محیطی استفاده شده است این مطالعه با هدف بررسی مدل AquaCrop براساس اقلیم گذشته، حال و آینده در شهر رشت واقع در استان گیلان جهت دستیابی به حداکثر بهره وری آب و عملکرد دانه برنج صورت گرفت.مواد و روش ها: بهمنظور بررسی میزان تغییرات عملکرد برنج، موازنه و بهره وری آب در شهر رشت واقع در استان گیلان تحت اقلیم گذشته، کنونی و آینده از مدل AquaCrop استفاده شد. بدین منظور از داده های بلندمدت (بالای 30 سال) جهت بررسی وضعیت عملکرد و موازنه آب در کشت برنج در اقلیم گذشته و کنونی استفاده شد. همچنین با استفاده از نرم افزار LARS-WG6 داده های هواشناسی 83 سال آینده براساس دادههای روزانه هواشناسی موجود تولید شد. بررسی مدل AquaCrop در اقلیم گذشته، حال و آینده براساس داده های روزانه دمای کمینه، بیشینه، بارش و ساعت آفتابی صورت گرفت. تیمارهای مورد بررسی شامل چهار سطح آبیاری شامل تیمار 55، 70، 85 و 100 درصد نیاز آبی و تیمارهای تاریخ کاشت یک اردیبهشت، 20 اردیبهشت و 10 خرداد بود. با بررسی اثر سطح های تیماری مختلف براساس سناریوهای تغییر اقلیم RCP 4.5 و RCP 8.5، میزان تغییرات عملکرد دانه، تبخیر - تعرق و بهره وری آب مبتنی بر تبخیر و تعرق در اقلیم گذشته، کنونی و آینده مورد بررسی قرار گرفت. همچنین بهترین تیمار آبیاری و تاریخ کاشت جهت افزایش عملکرد برنج و کاهش میزان مصرف آب معرفی شد.نتایج و بحث: نتایج ارزیابی نشان داد که مدل LARS-WG6 با دقت بالایی قادر به شبیهسازی مؤلفه های اقلیمی دما، بارش و تابش می باشد. نتایج نشان داد که دمای کمینه و بیشینه طی سناریوهای تغییر اقلیم روند افزایشی و میزان تابش و بارش روند کاهشی داشته است. بررسی عملکرد زیستی و دانه برنج تحت RCP 4.5 و RCP 8.5 نشان داد که بیشترین عملکرد دانه و زیست توده در آبیاری 100 درصد نیاز آبی و تاریخ کاشت یکم اردیبهشت به دست آمد. بررسی بهره وری آب نشان داد که تیمار آبیاری 100 درصد نیاز آبی و تاریخ کاشت 10 خرداد نقش مؤثری در افزایش ذخیره آب خاک و کاهش تبخیر و تعرق از سطح خاک داشته است. براساس مقادیر تبخیر-تعرق به دست آمده تحت سناریوهای مورد بررسی، بیشترین بهره وری تولید دانه مبتنی بر تبخیر - تعرق در آبیاری 100 درصد نیاز آبی و تاریخ کاشت 10 خرداد به دست آمد.نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، با در نظر گرفتن بهرهوری مصرف آب و میزان عملکرد، با توجه به مشکل هایی که در آینده از جمله کمبود آب وجود خواهد داشت، به نظر میرسد کشت دیرهنگام برنج در شرایط کمبود آب راهکار مناسبی باشد، اما در شرایطی که در محیط کمبود آب وجود نداشته باشد، کشت زودهنگام برنج مانند یکم اردیبهشت میتواند سبب افزایش تولید شود. بررسی سطح های آبیاری نشان داد که تولید دانه مؤثرترین عامل در افزایش بهرهوری مصرف آب است و استفاده از سطح های کم آبیاری نقش مؤثری در افزایش بهرهوری آب نخواهد داشت.
مقاله پژوهشی
محمدامین قنادی؛ متین شهری؛ امیررضا مرادی
چکیده
سابقه و هدف: یکی از اساسی ترین مشکل های امروز دنیا، بحث آلودگی هوا و اثرهای آن بر سلامت انسان است. کشور در حال توسعه ایران هم از این امر جدا نمی باشد. وجود آلاینده هایی همچون دی اکسید نیتروژن، دی اکسید گوگرد، مونوکسید کربن و ذرات معلق (آئروسل ها) افزون بر تأثیرهای مخرب جدی بر سلامتی انسان، سبب آسیب به پوشش گیاهی و بروز تغییرات ...
بیشتر
سابقه و هدف: یکی از اساسی ترین مشکل های امروز دنیا، بحث آلودگی هوا و اثرهای آن بر سلامت انسان است. کشور در حال توسعه ایران هم از این امر جدا نمی باشد. وجود آلاینده هایی همچون دی اکسید نیتروژن، دی اکسید گوگرد، مونوکسید کربن و ذرات معلق (آئروسل ها) افزون بر تأثیرهای مخرب جدی بر سلامتی انسان، سبب آسیب به پوشش گیاهی و بروز تغییرات اقلیمی جهانی می شود، بنابراین لزوم پایش جامع آلاینده ها و به تبع آن اتخاذ تصمیم های صحیح مدیریتی جهت مقابله با این بحران ضروری به نظر می رسد. یکی از ابزارهای قدرتمند در پایش آلودگی هوا، روش های مبتنی بر سنجش از دور می باشد. سنتینل-5 1 آخرین پروژه سازمان فضایی اتحادیه اروپا (با همکاری کشور هلند) می باشد که با استفاده از سنجنده (2TROPOMI) تصاویری در باندهای طیفی متنوع اخذ می کند و ابزاری مناسب جهت پایش بسیاری از آلاینده های هوا محسوب میگردد.مواد و روش ها: در این مطالعه، پایشی جامع براساس مقادیر برخی از مهمترین آلاینده های هوا از جمله دی اکسید نیتروژن، دی اکسید گوگرد، مونوکسید کربن و ذرات معلق، با استفاده از تصویرهای ماهواره سنتینل-5 برای 20 شهر بزرگ و صنعتی ایران در سال 2019 و 2020 صورت گرفته است. در این پژوهش، از تعداد بالایی تصویر سطح سه که از طریق موتور گوگل ارث3 فراخوانی شده اند، استفاده شده است. صحت پایش صورت گرفته با استفاده از ایستگاه های ثبت آلاینده های زمینی مورد ارزیابی قرار گرفته است.نتایج و بحث: نتایج این ارزیابی نشان می دهد که مقادیر پایش با استفاده از تصاویر ماهواره سنتینل-5 حداقل 78% با مقادیر پایش شده توسط ایستگاههای زمینی همبستگی دارد. بنابراین می توان از پتانسیل بالای تصویرهای ماهوره سنتینل-5 در مطالعات کلان مدیریتی با هدف کاهش آلاینده های هوا استفاده نمود. پایش صورت گرفته بوسیله تصویرهای ماهواره سنتینل-5 نشان می دهد که در سال 2019، تهران آلوده ترین هوا را به لحاظ مجموع گازهای مونوکسید کربن، دی اکسید نیتروژن، دی اکسید گوگرد و ذرات معلق (گرد و غبار) داشته است. همچنین زنجان کمترین میزان آلودگی را در مقایسه با سایر شهرهای مورد مطالعه داشته است. در سال 2020، باز هم تهران به عنوان آلودهترین شهر ایران شناخته می شود. در این سال نیز هوای زنجان در قیاس با سایر شهرستان های مورد مطالعه وضعیت بهتری داشته است. مشاهده می شود که کرج و کرمانشاه در سال 2020 در مقایسه با سال 2019 افزایش آلودگی هوای قابل توجهی داشته اند. از دیگر نتایج مهم این تحقیق این است که در مجموع میزان آلودگی هوا در سال 2020 در مقایسه با سال 2019 با روندی کاهشی مواجه شده است که شاید یکی از مهمترین دلیل های، تأثیرگذاری همه گیری ویروس کرونا در سال 2020 و کاهش نسبی (و البته اندک) فعالیت های صنعتی و کاهش ترافیک خودروها باشد.نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که می توان با استفاده از تصاویر سنجنده (TROPOMI) که بر روی ماهواره سنتینل-5 نصب شده است، به عنوان دادهای جامع، در دسترس و با دقت قابل قبول به صورت سیستماتیک آلاینده های هوای شهرهای کشور را پایش نمود و با قرار دادن نتایج آن در اختیار سایر محققان و یا مسئولین اجرایی در جهت تصمیم گیری های مناسب در مدیریت کلان شهرها به آنها یاری نمود.
مقاله پژوهشی
مهدی بروغنی؛ الهام فهیمی نژاد؛ ایمان پژوهان
چکیده
سابقه و هدف: پدیده تغییر اقلیم میتواند بر سیستمهای مختلف اثرهای متفاوتی داشته باشد که به دلیل نقش حیاتی آب در زندگی انسان، بررسی تأثیرهای منفی آن بر وقوع، شدت و تداوم خشکسالی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این تحقیق اثرهای تغییر اقلیم بر خشکسالیهای سواحل جنوبی خزر در دورههای آتی مورد ارزیابی قرار میگیرد.مواد و روشها: ...
بیشتر
سابقه و هدف: پدیده تغییر اقلیم میتواند بر سیستمهای مختلف اثرهای متفاوتی داشته باشد که به دلیل نقش حیاتی آب در زندگی انسان، بررسی تأثیرهای منفی آن بر وقوع، شدت و تداوم خشکسالی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این تحقیق اثرهای تغییر اقلیم بر خشکسالیهای سواحل جنوبی خزر در دورههای آتی مورد ارزیابی قرار میگیرد.مواد و روشها: منطقه موردمطالعه سه استان شمالی گیلان، مازندران و گلستان را در برمیگیرد و بهطورکلی از نظر مساحت 4 درصد و از نظر جمعیت 12 درصد از نظر کل ایران را شامل میشود. در این مطالعه، تأثیرات تغییرات آبوهوا بر خشکسالی در سواحل جنوبی دریای خزر در دورههای آینده ارزیابی خواهد شد. برای این منظور، دادههای بارشی از مدل گردش عمومی HadCM3-A2 برای دورههای آینده (2099-2070، 2069-2040، 2039- 2010) از نظر آماری و با در نظر گرفتن عدم قطعیت نوسانات آب و هوایی در سری 20، مقیاس بندی شدهاند. در ابتدا بارش روزانه تولید شد، سپس سنجه بارش استاندارد برای دوره پایه و دورههای آینده محاسبه شد. سرانجام، متغیرهای ریز مقیاس شده منطقه با متغیرهای مشاهده شده مقایسه شده و پس از اطمینان از توانایی مدل HadCM3 در کاهش دما و متغیرهای بارش منطقه، سری زمانی روزانه بارش و دما و متغیرهای مقیاس بزرگ از مدل HadCM3 در دورههای (2010-2039، 2040-2069 و 2070-2099) از مدل SDSM استخراج میشود.نتایج و بحث: نتایج بهدستآمده از خروجی سنجه در دوره نظارت و دورههای آینده با مقیاسهای زمانی مختلف نشان میدهد که شدت خشکسالی در دهههای آینده نسبت به دوره نظارت افزایش خواهد یافت. این افزایش برای شرق دریای خزر شدیدتر است، بهطوریکه شدت خشکسالی دهه 2080 سه برابر دوره مشاهده خواهد بود. نتایج نشان داد که تغییرات آب و هوایی منجر به افزایش فراوانی و شدت خشکسالی در منطقه مورد مطالعه میشود. علیرغم وجود تنوع در مقدار SPI برای مدت کمتر از 9 ماه در حال اجرا، برای دورههای طولانیتر از 1 تا 2 سال در مقایسه با دوره تاریخی حدود 23.5 و 25 درصد افزایشیافته است. ناسازگاری خشکسالی شبیهسازیشده در آینده با دوره مشاهده در ایستگاه گرگان با چهار ایستگاه باقی مانده از مناطق جنوبی دریای خزر باید مورد توجه قرار گیرد. این وضعیت ممکن است به دلیل اختلاف در منابع بارش در سواحل شرقی و غربی دریای خزر و واکنش متفاوت دو منطقه در برابر گرم شدن کره زمین باشد. مطالعات مختلف Alijani (1991) نشان داد که سواحل غربی دریای خزر بیشتر از سواحل شرقی آن تحت تأثیر جریانهای شمالی سیستم پرفشار سیبری قرار دارند و در صورت ایجاد فشار زیاد بر دریای خزر، بارندگی در غرب دریای خزر بالاتر از منطقه شرقی آن خواهد بود. با توجه به این واقعیت که پدیده گرم شدن کره زمین بهطورکلی منجر به تضعیف سیستم پر فشار سیبری شده است، بنابراین میزان کاهش بارش در منطقه های مرکزی و غربی دریای خزر به نسبت بیشتر از منطقه های شرقی آن مانند ایستگاه گرگان خواهد بود.نتیجهگیری: وقوع خشکسالیهای پیدرپی و افزایش شدت خشکسالیهای دهههای آینده منطقه های ساحلی جنوب خزر منابع آبی را کاهش داده و اقتصاد مبتنی بر کشاورزی منطقه را با بحران شدیدتری مواجه مینماید، در این صورت مدیریت منابع آبی و تدوین سند راهبردی آبیاری و الگوی کشت منطقهای سازگار با روندهای اقتصادی – اجتماعی و اقلیمی ضروری به نظر میرسد.
مقاله پژوهشی
محمد عسگری؛ محسن جوانمیری پور؛ وحید اعتماد؛ عبدالمجید لیاقت؛ اعظم اسکندری راد
چکیده
سابقه و هدف: یکی از محدودیتهای اصلی در منطقه های خشک و نیمه خشک، تخصیص منابع آبی برای توسعه فضای سبز است. از آنجایی که تنشهای آبی و خشکی در کنار انتخاب نادرست گونه از عامل های اصلی کاهش دهنده بقای نهالها در مرحله استقرار در جنگل کاریها در منطقه های خشک و نیمهخشک به شمار میآیند، بنابراین این پژوهش با هدف بررسی ویژگی ...
بیشتر
سابقه و هدف: یکی از محدودیتهای اصلی در منطقه های خشک و نیمه خشک، تخصیص منابع آبی برای توسعه فضای سبز است. از آنجایی که تنشهای آبی و خشکی در کنار انتخاب نادرست گونه از عامل های اصلی کاهش دهنده بقای نهالها در مرحله استقرار در جنگل کاریها در منطقه های خشک و نیمهخشک به شمار میآیند، بنابراین این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های ظاهری نهالهای گونههای زبان گنجشک، توت نرک و افرای سیاه در گلخانه و عرصه تحت تنشهای آبی در شهر رباطکریم است.مواد و روشها: شهر رباطکریم یکی از شهرستانهای استان تهران، با وسعتی معادل ۲۷۵ کیلومتر مربع است. به منظور مطالعه اثر تنش آبی بر ویژگی های ظاهری نهالهای مورد مطالعه از هر گونه (سه نوع گونه) در هر محیط (گلخانه و عرصه)، تعداد 20 اصله نهال (مجموع 120 اصله نهال) در دو محیط گلخانه و عرصه کاشته شد و در سه سطح تنش آبی (دو، چهار و شش روز پس از فرا رسیدن نقطه حد مجاز تخلیه رطوبتیMAD)1) در قالب طرح بلوکهای به طور کامل تصادفی در پنج تکرار مورد آزمایش قرار گرفتند. بدین صورت که نهالهایی که به نقطه MAD میرسیدند، بلافاصله آبیاری نمیشدند و تحت سه سطح از تنش آبی دو، چهار و شش روز پس از فرا رسیدن نقطه MAD قرار گرفتند. سپس ویژگی های کمی ظاهری نهالها که شامل پارامترهای تعداد برگها، ابعاد برگها، ارتفاع نهالها، قطر بن، وزن برگ خشک، وزن خشک ساقه بههمراه ویژگیهای کیفی نهالها که عبارتاند از شادابی برگها و سلامت نهالها، اندازهگیری شدند.نتایج و بحث: نتایج نشان داد که تعداد بازه زمانی فرا رسیدن نقطه MAD در گلخانه برای گونههای زبانگنجشک 29، افرای سیاه 28 و توت نرک 32 و در عرصه برای گونههای زبانگنجشک 20، افرای سیاه 20 و توت نرک 17 دوره بوده است. به طور کلی در هر سه گونه مورد مطالعه، در اردیبهشت ماه (زمان شروع پژوهش)، نهالها در وضعیت بسیار مناسبی قرار داشت. در سایر ماهها، پس از تحت تنش آبی قرار گرفتن (دو، چهار و شش روزه) همواره با گذشت زمان از تعداد برگ و ابعاد برگ کاسته شده است. به طوریکه در گونه افرای سیاه تعداد برگها در محیط گلخانه در ماه مرداد به عدد صفر (بی برگی نهال) رسید.نتیجه گیری: به طور کلی با افزایش تنش آبی از تعداد برگ، ابعاد برگ، وزن برگ خشک، وزن خشک ساقه، شادابی برگها و سلامت نهال کاسته شد. به نظر میرسد که شش روز پس از MAD زمان مناسب آبیاری نهالها با توجه به ویژگی های ظاهری آنان است. توجه به ویژگی های ظاهری نهالها در هنگام آبیاری همواره به استفاده بهینه در مصرف آب، جلوگیری از زیاد آبیاری و کم آبیاری نهالها و صرفه جویی در هزینههای مربوطه کمک شایانی میکند.
مقاله پژوهشی
سمیه شیرزادی لسکوکلایه؛ حمید امیرنژاد؛ ساره حسینی
چکیده
سابقه و هدف: در سال های اخیر از مهمترین چالش ها در مدیریت جنگل های هیرکانی، ادامه روند بهره برداری جنگل های هیرکانی و عدم اجرای ممنوعیت بهره برداری (تنفس جنگل) است؛ بنابراین هدف از انجام این پژوهش، شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید طرح های بهره برداری و ممنوعیت بهره برداری جنگل از دیدگاه اقتصادی و اجتماعی ...
بیشتر
سابقه و هدف: در سال های اخیر از مهمترین چالش ها در مدیریت جنگل های هیرکانی، ادامه روند بهره برداری جنگل های هیرکانی و عدم اجرای ممنوعیت بهره برداری (تنفس جنگل) است؛ بنابراین هدف از انجام این پژوهش، شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید طرح های بهره برداری و ممنوعیت بهره برداری جنگل از دیدگاه اقتصادی و اجتماعی و ارائه راهبردهای مدیریتی مناسب در این زمینه و اولویت بندی آنها به عنوان ابزاری برای کاهش این چالش ها می باشد.مواد و روش ها: در این مطالعه جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک های Entropy و SWOT بهره گرفته شد. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز برای انجام پژوهش، از روش پیمایش، مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه استفاده شد. گروه متخصصان پژوهش متشکل از کارشناسان، اعضای هیأت علمی متخصص در زمینه جنگلداری و جوامع روستایی حاشیه جنگل های تحت مدیریت بوده است.نتایج و بحث: براساس نتایج پژوهش، 4 قوت، 6 ضعف، 8 فرصت و 2 تهدید برای بهره برداری جنگل و 2 قوت، 9 ضعف، 4 فرصت و 8 تهدید برای ممنوعیت بهره برداری جنگل شناسایی شده است. براساس نتایج ماتریس SWOT، مهمترین قوت و فرصت بهره برداری جنگل منطقه شامل: کاهش قاچاق چوب و تأمین نیازهای چوبی کشور و مهمترین ضعف و تهدید آن به ترتیب شامل: هزینه های بهرهبرداری و نارضایتی دوستداران طبیعت بوده است. همچنین مهمترین قوت و فرصت ممنوعیت بهره برداری جنگل شامل افزایش ارزش اقتصادی خدمات محیط زیستی جنگل ها و گرایش به سمت زراعت چوب و مهمترین ضعف و تهدید آن به ترتیب کاهش اشتغال و افزایش قاچاق چوب بوده است. مناسب ترین راهبردها برای بهره برداری و ممنوعیت بهره برداری جنگل به ترتیب راهبرد تهاجمی و راهبرد تدافعی تعیین شد.نتیجه گیری: با توجه به نتایج داده های مرتبط با بهره برداری و ممنوعیت بهره برداری جنگل (تنفس جنگل) جنگل های منطقه مورد مطالعه و براساس تحلیل نتایج ماتریس QSPM، مناسب ترین راهبرد مدیریتی برای بهره برداری و ممنوعیت بهره برداری جنگل منطقه از دیدگاه اقتصادی و اجتماعی به ترتیب راهبرد تهاجمی و راهبرد تدافعی می باشد.
مقاله پژوهشی
زهرا پرویزی زاده؛ محمدحسین قرینه؛ عبدالمهدی بخشنده؛ امین لطفی جلال آبادی؛ پاکدامن سردرود بابک
چکیده
سابقه و هدف: گیاه بابونه (Matricari chamomilla L.) بهدلیل دارا بودن ترکیبات مؤثری همچون کامازولن، آلفابیزابولول و آلفابیسابولول آ در صنایع مختلف داروسازی، غذایی، آرایشی و بهداشتی، دارای نقش بسیار مهمی است. در این گیاه تغذیه ارگانیک و بهبود جذب عناصر معدنی، نقش مهمی در افزایش عملکرد و کیفیت اسانس دارد. بر همین اساس استفاده از کودهای زیستی مانند ...
بیشتر
سابقه و هدف: گیاه بابونه (Matricari chamomilla L.) بهدلیل دارا بودن ترکیبات مؤثری همچون کامازولن، آلفابیزابولول و آلفابیسابولول آ در صنایع مختلف داروسازی، غذایی، آرایشی و بهداشتی، دارای نقش بسیار مهمی است. در این گیاه تغذیه ارگانیک و بهبود جذب عناصر معدنی، نقش مهمی در افزایش عملکرد و کیفیت اسانس دارد. بر همین اساس استفاده از کودهای زیستی مانند قارچهای شبه مایکوریزایی به منظور کاهش مصرف کودهای شیمیایی و حفظ سلامت محصول و محیط زیست یک مسئله مهم در کشاورزی امروز تلقی می گردد. یکی از راهکارهای جدید در زمینه توسعه امر کشاورزی، بالا بردن کارایی مصرف آب و عناصر غذایی، استفاده از کانی های طبیعی زئولیت است که با خاصیت نگهداری رطوبت، با فراهمی مواد غذایی سبب بهبود رشد گیاهان می شوند.مواد و روشها: به منظور بررسی تأثیر کاربرد قارچ (Serendipita indica) و زئولیت طبیعی (کلینوپتیلولیت) بر عملکرد کمی و کیفی گیاه بابونه آلمانی (رقم پرسو) آزمایشی در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان به صورت فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد. عامل های آزمایشی شامل قارچ در دو سطح (تلقیح و عدم تلقیح) و زئولیت در چهار سطح (بدون مصرف زئولیت (Z1)، پنج تن(Z2) ، ده تن(Z3) و پانزده تن (Z4) در هکتار) بودند. پس از برداشت محصول با حذف اثر حاشیهای 50 سانتیمتر از هر طرف، صفات تعداد شاخه ثانویه، تعداد گل در بوته، عملکرد بیولوژیک، درصد اسانس، عملکرد اسانس، میزان فنل، فلاونوئید و میزان خاصیت آنتی اکسیدانی اندازهگیری شد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد که تلقیح با قارچ و سطوح پایین زئولیت سبب افزایش تعداد شاخه ثانویه در بوته و تعداد گل در بوته گردید. بیشترین میزان عملکرد بیولوژیک در سطح 10 تن در هکتار بهدست آمد، که با سایر سطح های کاربرد زئولیت از نظر آماری اختلاف معنیداری نداشت اما با شاهد دارای اختلاف معنیدار بود. نتایج نشان داد که در هنگام تلقیح با قارچ با میزان کمتری زئولیت میتوان درصد اسانس بالاتری تولید نمود. در تیمار تلقیح با قارچ S.indica بیشترین میزان عملکرد اسانس به دست آمد. همچنین، با مصرف زئولیت عملکرد اسانس افزایش یافت بهطوریکه در تیمار عدم کاربرد زئولیت میزان عملکرد اسانس در پایینترین سطح خود بود. صفت میزان فلاونوئید نیز مانند میزان فنل، در تیمار تلقیح با قارچ نسبت به عدم تلقیح مقدارهای بالاتری را دارا بود. نتایج مشخص نمود که چه بسا زئولیت با جذب رطوبت و مرطوب نگهداشتن محیط اطراف ریشه و تأخیر در خشکی خاک، سبب کاهش فعالیت آنتیاکسیدانی شد.نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق می توان گفت که اثرهای مفید کاربرد زئولیت و قارچ شبه مایکوریزا به عنوان یک سیستم تغذیه ارگانیک در تأمین عناصر غذایی عمده مورد نیاز گیاه دارویی بابونه و در نتیجه افزایش، درصد اسانس و عملکرد اسانس قابل توجه است. افزون بر این، مزایای سیستم های تغذیه جایگزین می تواند در مقایسه با سیستم های کشاورزی متداول از نظر محیطی قابل توجه باشد.
مقاله پژوهشی
سونا کبریایی زاده؛ جمال قدوسی؛ علی اصغر آل شیخ؛ رضا ارجمندی؛ سید علیرضا سید میرزا حسینی
چکیده
سابقه و هدف: گسترش سریع و بدون کنترل سطح شهرها، افزایش ترافیک، بنگاههای صنعتی و سوختهای کم کیفیت و همچنین پارامترهای مورفولوژی شهری و شرایط اقلیمی از جمله عامل های مؤثر بر آلودگی هوا در منطقه های شهری محسوب میشوند. در ایران، کلان شهر اصفهان که سومین منطقه بزرگ شهری در سطح کشور است، با توسعه گسترده بنگاه های صنعتی، افزایش ...
بیشتر
سابقه و هدف: گسترش سریع و بدون کنترل سطح شهرها، افزایش ترافیک، بنگاههای صنعتی و سوختهای کم کیفیت و همچنین پارامترهای مورفولوژی شهری و شرایط اقلیمی از جمله عامل های مؤثر بر آلودگی هوا در منطقه های شهری محسوب میشوند. در ایران، کلان شهر اصفهان که سومین منطقه بزرگ شهری در سطح کشور است، با توسعه گسترده بنگاه های صنعتی، افزایش جمعیت و رشد سطح شهرها، آلودگی هوا افزایش یافته است. بنابراین به منظور یافتن عامل های تأثیرگذار بر روند تغییرات کیفیت هوا، تحلیل روند و ارزیابی رابطه بین پارامترهای کاربری زمین ها، توسعه صنعتی و وضعیت ترافیک با سنجههای آلودگی هوا مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: به منظور ارزیابی روند با استفاده از دادههای اندازهگیری شده دورهای و روشهای همبستگی و رگرسیون ساده غلظت هفت آلاینده هوا شامل PM2.5 ، PM10 ، CO ، SO2، NO ، NO2 وNOx به عنوان متغیرهای وابسته و پارامترهای هواشناسی، نوع کاربری زمین ها، توسعه صنایع و وسایل نقلیه به عنوان متغیرهای مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین در روش محاسباتی از نرمافزار SPSS برای آزمایش توزیع نرمال مجموعه دادهها شامل غلظت آلایندههای هوا و هواشناسی از سال 1387 تا 1394، در 10 ایستگاه سنجش آلودگی هوا و 3 ایستگاه هواشناسی در کلان شهر اصفهان استفاده شد.نتایج و بحث: نتایج مطالعه نشان میدهد که میانگین سالانه غلظتPM (PM10 / PM2.5) ،NO و CO کاهش و میانگین سالانه غلظت SO2،NO2 و NOX افزایش مییابد. افزون بر این، میانگین سالانه بارش، دما و سرعت باد افزایش یافته در حالی که روند رطوبت نسبی در منطقه مورد مطالعه به طور قابل توجهی تغییر نمیکند. همچنین مشخص شد که روند وسعت مرکزهای اقامتی، آموزشی، تجاری، خدمات عمومی، کاربری حمل و نقلی و تعداد واحدهای صنعتی و وسایل نقلیه به طور قابل توجهی افزایش یافته است. اما میزان زمین های کشاورزی، فضای سبز و منطقه های صنعتی به طور قابل توجهی در منطقه مورد مطالعه کاهش یافته است. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان می دهد که تغییر کاربری زمین های کشاورزی به منطقه های مسکونی و افزایش سرعت باد میتواند به عنوان دلایل روند کاهشیNO ، CO و ذرات معلق در منطقه مورد مطالعه باشد. افزون بر این، روند افزایش میزان حملونقل، میتواند مهمترین دلیل افزایش غلظت NO2 باشد. از طرف دیگر، با توجه به روند افزایشی انتشار گازهای NOX و همبستگی منفی معنیدار با وسعت فضای سبز و همبستگی مثبت با وسعت حمل و نقل و مناطق صنعتی و نتیجه مدل رگرسیون گام به گام میتوان به این نتیجه رسید که کاهش سطح فضای سبز و افزایش وسعت 99.5 درصدی مناطق با کاربری حمل و نقل سبب افزایش غلظت NOX در منطقه مورد مطالعه میشود. افزون بر این، وسعت مرکزهای خدمات شهری موجب افزایش غلظت SO2 میشود و بین غلظت PM2.5 و SO2 نیز رابطه منفی وجود دارد (با افزایش غلظت SO2، غلظت PM2.5 افزایش مییابد).نتیجهگیری: نکته قابل توجه این است که ارتباط بین سنجههای کیفیت هوا به عنوان متغیرهای وابسته با متغیرهای مستقل مورد بررسی در منطقه های شهری پیچیده است و مشخص نیست که کدام عامل یا پارامتر خاص مهمترین سناریوی آلودگی هوا در یک بافت شهری است. بنابراین هنور نیاز به انجام پژوهشهای دقیقتری وجود دارد.
مقاله پژوهشی
عباس آقاجانی بزازی؛ احمد ادیب؛ مریم شاپوری؛ محمد علی فرجودی آهنگری؛ امیر حسین بانگیان تبریزی
چکیده
سابقه و هدف: وسعت زمین های تحت تأثیر فعالیت های معدن کاری بویژه محل های انباشت باطله، روز به روز افزایش می یابد. در نتیجه هر روز ضرورت اجرای احیای معادن نیز بیشتر احساس می شود. جهت بازسازی معدن، به منظور هر نوع استفاده بعدی از زمین های تحت تأثیر و حفاظت از محیطزیست منطقه، انتخاب و کاشت گونه های گیاهی یکی از مرحله ...
بیشتر
سابقه و هدف: وسعت زمین های تحت تأثیر فعالیت های معدن کاری بویژه محل های انباشت باطله، روز به روز افزایش می یابد. در نتیجه هر روز ضرورت اجرای احیای معادن نیز بیشتر احساس می شود. جهت بازسازی معدن، به منظور هر نوع استفاده بعدی از زمین های تحت تأثیر و حفاظت از محیطزیست منطقه، انتخاب و کاشت گونه های گیاهی یکی از مرحله های مهم بازسازی است.مواد و روش ها: در این تحقیق، انتخاب گونه گیاهی مناسب برای بازسازی معدن مس سونگون با هدف حفظ محیط زیست انجام شده است. برای این کار ابتدا گونه های مناسب براساس عامل های اصلی، شامل نوع استفاده دوباره از زمین های استخراج شده، شرایط اقلیمی منطقه و ویژگی های خاک منطقه انتخاب شدند و سپس گونه های انتخاب شده، براساس عامل های موضعی و با کمک پرسشنامه هایی که توسط افراد خبره تکمیل گردیدند، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و همچنین روش روش رتبه بندی ساده چند معیاره (SMARTER) وزن دهی و در نهایت با کمک روش اولویت بندی براساس شباهت به راه حل ایده آل (TOPSIS)، اولویتبندی شدند.نتایج و بحث: براین اساس گونه های درختی اقاقیا، افرا، غان، پیرو، سماق و اوجا برای خاک های اسیدی منطقه و گونه های گردو، زبان گنجشک و انجیر برای خاک قلیایی و خنثی منطقه به ترتیب اولویت پیشنهاد شدند.نتیجه گیری: می توان گفت که از بین گونه های درختی انتخابی برای این منطقه، گونه هایی که از لحاظ کاهش آلودگی ها و جلوگیری از فرسایش خاک موفق تر بودند در اولویت هستند. درخت اقاقیا از درختان بومی منطقه به شمار نمی رود ولی با توجه به این که نسبت به درختان دیگر از لحاظ حفظ محیط زیست موفق تر می باشد، به عنوان گونه برتر برای این منطقه انتخاب شد. در بین گونه های بومی منطقه نیز درخت افرا با توجه به هدف حفظ محیط زیست در اولویت می باشد.
مقاله پژوهشی
کاظم رنگزن؛ علیرضا زراسوندی؛ مصطفی کابلی زاده؛ شاهین محمدی؛ جاسم میاحی
چکیده
سابقه و هدف: ذرات معلق هوا یکی از آلایندههای اصلی هوا در مناطق شهری هستند که معمولاً از منابع مختلفی مانند وسایل نقلیه شهری، سوختهای فسیلی، فعالیت صنایع تولید میشوند و باعث بیماری های تنفسی، قلبی-عروقی و مرگ و میر می شوند، بنابراین آگاهی از تغییرات این آلاینده در سطح مناطق با آلودگی بالا، بسیار حائز اهمیت میباشد. در این راستا ...
بیشتر
سابقه و هدف: ذرات معلق هوا یکی از آلایندههای اصلی هوا در مناطق شهری هستند که معمولاً از منابع مختلفی مانند وسایل نقلیه شهری، سوختهای فسیلی، فعالیت صنایع تولید میشوند و باعث بیماری های تنفسی، قلبی-عروقی و مرگ و میر می شوند، بنابراین آگاهی از تغییرات این آلاینده در سطح مناطق با آلودگی بالا، بسیار حائز اهمیت میباشد. در این راستا تحقیق حاضر با هدف ارزیابی زمانی و مکانی سالانه شاخص PM2.5 در بازه زمانی 1998 تا 2016 در استان خوزستان انجام گرفته است.مواد و روشها: برای انجام این مطالعه در ابتدا پارامترهای بارش، دمای سطح زمین، سرعت باد، ارتفاع و پوشش گیاهی با استفاده از چهار ماهواره Terra، Landsat8، SRTM و GPM و داده زمینی تهیه شد. سپس شاخص PM2.5 برای چهار دوره 1998، 2004، 2010 و 2016 نیز با استفاده از محصولات ماهوارهای برای استان خوزستان استخراج گردید. همچنین اطلاعات نحوه پراکنش جمعیت و صنایع استان نیز از سازمانهای مربوطه دریافت گردید. در نهایت پس از بررسی تغییرات مکانی-زمانی شاخص PM2.5 در استان خوزستان، تغییرات مکانی این شاخص با پارامترهای مذکور مورد بررسی قرار داده شد تا تأثیر هر کدام از این پارامترها بر میزان آلایندگی این شاخص مورد ارزیابی قرار گرفته شود.نتایج و بحث: نتایج مطالعه حاضر در استان خوزستان نشان میدهد که شهرهای جنوبی استان همچون ماهشهر، آبادان و شادگان به مراتب مناطقی با پتانسیل بالاتر از لحاظ وجود ذرات با اندازه کوچکتر از 5/2 میکرون میباشند. نتایج بررسی تراکم جمعیت و صنایع این استان نتایج نشان داد که غالب شهرهایی که میزان آلودگی ناشی از شاخص PM2.5 در آنها بالا بوده، دارای تعداد صنایع و تراکم جمعیت بیشتری بودهاند. همچنین نتایج نشان داد که در تمامی دورههای مطالعه، در بخشهای شمالی و شمال شرقی استان، مقدار آلودگی ناشی از این شاخص بسیار پایینتر از سایر مناطق استان بوده است و دلیل این امر میتواند تراکم پایین صنایع و جمعیت این شهرها باشد که از جمله آن میتوان به شهرهای لالی و اندیکا اشاره نمود. علاوه بر ارتباط مستقیم صنایع و فعالیتهای انسانی در افزایش و کاهش میزان غلظت شاخص PM2.5، ارتباط این شاخص با چند عامل ارتفاع، سرعت باد، بارش، دما و تراکم پوشش گیاهی نیز بررسی گردید که نتایج همبستگی بین پارامترهای ذکر شده و شاخص PM2.5 نشان داد که بیشترین میزان همبستگی، بین غلظت PM2.5 با میزان بارش وجود دارد و این ارتباط به صورت معکوس میباشد. نتیجهگیری: با توجه به موارد ذکر شده به صورت کلی میتوان این گونه بیان کرد که غلظت آلاینده PM2.5 در بخشهای جنوبی و مرکزی به مراتب بیشتر از سایر نواحی میباشد و این امر میتواند به دلیل تراکم بالای نیروگاهها، صنایع و آلایندگی ناشی از وسایل نقلیه در این نواحی باشد. علاوه بر آن عوامل محیطی و اقلیمی نیز میتوانند در ماندگاری و انتشار لایه آلودگی این شاخص نقش بسزایی داشته باشند. لازم به ذکر است که این تحقیق میتواند مبنای تصمیمگیری برای مدیریت آلودگی هوا قرار گیرد که اهمیت این موضوع به ویژه در مدیریت بحرانهای آلودگی هوا بیش از پیش احساس میشود.
مقاله پژوهشی
احمد اخیانی؛ حمید رضا متین فر؛ هادی اسدی رحمانی
چکیده
سابقه و هدف: تحقیقات در کشورهای در حال توسعه نشان داده، ارزیابی کیفیت خاک جهت نیل به موفقیتهای اقتصادی در تولیدات کشاورزی و پایداری محیط زیست بسیار ضروری است. برای این منظور، ارزیابی عوامل موثر بر ویژگیهای کیفیت خاک میتواند نقش مهمی در ارزیابی نحوه مدیریت اراضی در تولید و پایداری سیستم های کشاورزی داشته باشد. ویژگی های کیفی خاک ...
بیشتر
سابقه و هدف: تحقیقات در کشورهای در حال توسعه نشان داده، ارزیابی کیفیت خاک جهت نیل به موفقیتهای اقتصادی در تولیدات کشاورزی و پایداری محیط زیست بسیار ضروری است. برای این منظور، ارزیابی عوامل موثر بر ویژگیهای کیفیت خاک میتواند نقش مهمی در ارزیابی نحوه مدیریت اراضی در تولید و پایداری سیستم های کشاورزی داشته باشد. ویژگی های کیفی خاک معمولا توسط عوامل ذاتی مثل اقلیم، سنگ مادر و زمان و همچنین ویژگیهای پویا که تابعی از عوامل مدیریتی(انسانی) است، کنترل میگردد. تحقیق حاضر با هدف شناخت میزان حساسیت ویژگیهای کیفی خاک در اثر تغییرات نوع خاک (4 راسته خاک انتیسولز، اینسپتیسولز، اریدیسولز و مالیسولز) و کاربری اراضی (سه نوع کاربری شامل مرتع ، جنگل و کشاورزی) در امتداد ترانسکت شمالی- جنوبی در اراضی زراعی و غیر زراعی شهرستان میامی استان سمنان انجام شد.مواد و روشها: در مجموع 215 نمونه خاک در اراضی دست نخورده (جنگل و مرتع) و نزدیکترین اراضی زراعی اطراف آن در سه منطقه با رژیمهای رطوبتی و حرارتی متفاوت در امتداد ترانسکت شمال به جنوب از عمق 30-0 سانتی متری برداشت شده و در مجموع 13 ویژگی شیمیایی، فیزیکی و بیولوژیک(شوری، pH، کربن آلی، ظرفیت تبادل کاتیونی، کربنات کلسیم معادل، فسفر قابل جذب، پتاسیم قابل جذب، آنزیمهای اورهآز، بتاگلوکوزیداز، فسفاتاز قلیایی، کربن زیست توده میکروبی، میانگین وزنی قطر خاکدانه و وزن مخصوص ظاهری) در این نمونه ها تعیین شد. سپس با استفاده از روشهای آماری تجزیه مولفه های اصلی (PCA)، تجزیه عاملی (FA) و رگرسیون اثر دو عامل تغییر کاربری و نوع خاک (راسته خاک) بر ویژگیهای کیفی شیمیایی، فیزیکی و بیولوژیکی خاک بررسی شد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد اکثر ویژگی های کیفی خاک در اراضی شمالی نسبت به جنوبی منطقه بدلیل تغییر رژیمهای رطوبتی و حرارتی (افزایش بارندگی و کاهش دما) وضعیت بهتری داشتند. بررسی روند ضریب تغییرات اکثر ویژگیهای کیفی خاک در طول ترانسکت فوق نشان داد ضریب تغییرات اکثر ویژگیهای بررسی شده تحت تاثیر عامل اقلیم بوده و ضریب تغییرات اکثر ویژگیها از مناطقی جنوبی به شمالی کاهش یافته که احتمالا کاهش دامنه تغییرات بدلیل اثر افزایش اثرات تامپونی کربن آلی در مناطق شمالی بوده است. همچنین نتایج بدست آمده با استفاده از روشهای آماری PCA و FA نشان داد ویژگیهای کربنآلی، آنزیم بتاگلوکوزیداز، کربن زیست توده میکروبی و میانگین وزنی قطر خاکدانه بطور مشترک در همه مناطق از اهمیت بیشتری نسبت به سایر ویژگیها کیفی خاک برخوردار بودهاند. نتایج بدستآمده از روش آماری تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد، دو عامل تغییر کاربری اراضی و نوع خاک می توانند بیش از 55 درصد تغییرات ویژگیهای کیفی خاک را پیش بینی کنند و از 13 ویژگی بررسی شده 9 ویژگیفسفر قابل جذب، کربن زیست توده میکروبی، آنزیمهای اورهآز، بتاگلوکوزیداز، فسفاتاز قلیایی، میانگین وزنی قطر خاکدانه، وزن مخصوص ظاهری، بطور نسبی توسط تغییر کاربری و 5 ویژگی هدایت الکتریکی، pH، ظرفیت تبادل کاتیونی، کربنات کلسیم معادل و پتاسیم قابل جذب توسط نوع خاک کنترل گردید. نتیجه گیری: بطور کلی نتایج این تحقیق نشان داد دو عامل تغییر کاربری و راسته خاک به استثناء ویژگیهای هدایت الکتریکی، pH، پتاسیم قابل جذب، ظرفیت تبادل کاتیونی، و کربنات کلسیم معادل بیشترین تاثیر را بر تغییرات ویژگیهای کیفی خاک بررسی شده در همه مناطق مورد مطالعه داشتهاند. از سوی دیگر ، ویژگیهای فیزیکی و بیولوژیکی خاک بیشتر تحت تأثیر تغییر کاربری اراضی و ویژگیهای شیمیایی بیشتر تحت تأثیر راسته خاک بوده، بنابراین به منظور بررسی اثرات تغییرات مدیریتی خصوصا کوتاه مدت بر ویژگی های کیفیت خاک ، ویژگی های بیولوژیکی و فیزیکی مناسب تر هستند.
مقاله پژوهشی
هانیه کاظمی موید؛ مهدی جلیلی قاضی زاده؛ مصطفی پناهی؛ زهرا عابدی؛ حمیدرضا غفارزاده
چکیده
سابقه و هدف: لجن تولید شده در پالایشگاه تولید کننده روغن، به دلیل حجم قابل توجه و پیچیدگی در ترکیب ها، بسیار مضر بوده و دفع معقول آن برای حفاظت از محیطزیست و توسعه پایدار اهمیت زیادی دارد. طی فرآیند تصفیه پساب در پالایشگاه روغن، لجن صنعتی آلوده و حاوی مواد سمی تولید میشود که شامل ترکیب های پلی آروماتیک هیدروکربن بوده و در ...
بیشتر
سابقه و هدف: لجن تولید شده در پالایشگاه تولید کننده روغن، به دلیل حجم قابل توجه و پیچیدگی در ترکیب ها، بسیار مضر بوده و دفع معقول آن برای حفاظت از محیطزیست و توسعه پایدار اهمیت زیادی دارد. طی فرآیند تصفیه پساب در پالایشگاه روغن، لجن صنعتی آلوده و حاوی مواد سمی تولید میشود که شامل ترکیب های پلی آروماتیک هیدروکربن بوده و در گروه پسماندهای خطرناک طبقه بندی می شود.مواد و روش ها: در این تحقیق ارزیابی چرخه حیات روش های دفع در دو سناریوی لندفیل و سوزاندن روی لجن صنعتی پالایشگاه روغن در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس با استفاده از نرم افزار ارزیابی چرخه حیات، openLCA با مدل ارزیابی اثرهای CML-Baseline، طبقه های مختلف اثرهای محیط زیستی بررسی و با استفاده از روش وزن دهی و بی بعد کردن هر یک از طبقه های اثر در دو سناریوی تعریف شده، بهترین سناریو از لحاظ محیط زیستی شناسایی گردیده است.نتایج و بحث: نتایج از فهرست نویسی 11 طبقه اثر شامل اسیدی شدن، تغییر اقلیم، کاهش منابع غیر زیستی، در دو بخش سوختهای فسیلی و عامل های مؤثر در ذخیره های نهایی،سمیت در سه بخش (آب آشامیدنی، آب دریایی، سمیت خاک)، اختناق دریاچه ای، مسمومیت انسان، تخریب لایه ازون، مه دود فتوشیمیایی ارزیابی به دست آمده است. نتایج نشان داده است، کمترین اثرهای محیط زیستی روی سنجه های سلامت انسان و گونه های گیاهی، مربوط به سناریوی لندفیل می باشد. سناریوی سوزاندن لجن، که به طور مستقیم به زباله سوز ارسال میشوند با انتشار بیشترین میزان دی اکسید کربن، متان و اکسیدهای نیتروژن به محیط بهعنوان سناریو بدتر انتخاب شده است.نتیجه گیری: نتایج بی بعد سازی در دو سناریوی مورد مطالعه نشان داد، سناریو 1 (لندفیل) با مقدار (6-)10×2.94 ، کمترین و سناریوی 2 (سوزاندن پسماند) با عدد (5-)10×5.42، بیشترین اثر تخریبی در محیط زیست را داشته اند.