مقاله پژوهشی
کیوان عزی مند؛ حسین عقیقی؛ داود عاشورلو؛ عارف شاهی آقبلاغی
چکیده
سابقه و هدف: شهر نشینی و گسترش شهرها اثرهای متفاوتی بر محیط طبیعی و انسانی و همچنین اقلیم محلی و ناحیهای داشته است. به طور مثال اختلاف در توازن انرژی بین مناطق مرکزی و منطقه های حاشیه ای شهرها حاصل ویژگی های کالبدی و پوششهای سطحی است. این ویژگی ها در مناطق معتدل سبب به وجود آمدن پدیده جزیره حرارتی و در نواحی خشک و ...
بیشتر
سابقه و هدف: شهر نشینی و گسترش شهرها اثرهای متفاوتی بر محیط طبیعی و انسانی و همچنین اقلیم محلی و ناحیهای داشته است. به طور مثال اختلاف در توازن انرژی بین مناطق مرکزی و منطقه های حاشیه ای شهرها حاصل ویژگی های کالبدی و پوششهای سطحی است. این ویژگی ها در مناطق معتدل سبب به وجود آمدن پدیده جزیره حرارتی و در نواحی خشک و نیمهخشک موجب به وجود آمدن پدیده جزیره سرد شهری میشوند. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر ویژگی های پوششهای سطحی، پیکربندی و مورفولوژیکی1 شهر بر تغییرات دمای سطح شهر زنجان است.مواد و روش ها: دادههای مورداستفاده شامل تصاویر لندست 5 سنجنده TM2 برای سال 2010 و 2011 و اطلاعات آماری در سطح بلوک های ساختمانی است. مواد و روشها: روش کار در این پژوهش بدینصورت است که اثرهای پوشش های مختلف بر دمای سطح زمین مورد بررسی قرارگرفته است. سپس برای نشان دادن اثرهای زمین های ساختهشده بر دمای سطح زمین از روش IBI3 و آستانه گذاری اتسو استفاده شده است. برای نشان دادن اثرهای پیکربندی زمین های ساختهشده بر تغییرات دمای سطح زمین از سنجه های سیمای سرزمین همچون سنجه تقسیم سیمای سرزمین، بعد فراکتال و درصد سیمای سرزمین استفاده شده است. در نهایت اثر ریزدانگی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج و بحث: نتایج نشان داده است که از میان همه فصل ها، بیشترین شدت جزیره سرد در فصل تابستان بوده است. همچنین نتایج نشان داده است که در فصل تابستان نسبت به دیگر فصل ها جزیره سرد بهتر نمایش داده می شود. نمودار نقطه ای بین زمین های ساختهشده و پوشش گیاهی با دمای سطح زمین نشان از یک رابطه غیر مستقیم دارد و زمین های ساخته شده بیشترین همبستگی منفی را با دمای سطح زمین داشته است (0.704- r = ). در بین سنجههای سیمای سرزمین، بیشترین همبستگی مثبت (r = 0.72) را سنجه تقسیم سیمای سرزمین با دمای سطح زمین داشته است. افزون بر این، بین ویژگیهای مورفولوژی شهری یا ریزدانگی نیز همبستگی بالا و منفی (r = 0.73 ) با دمای سطح زمین مشاهده شده است. نتایج ضریب همبستگی پیرسون بین پوشش های سطحی و ویژگی های پیکربندی و مورفولوژی با دمای سطح زمین به طور کامل معنا دار بوده اند (P ≤ 0.01). نتیجه گیری: از نتایج این تحقیق می توان نتیجه گرفت که ویژگی های پیکربندی و مورفولوژی بهتر از پوشش های سطح زمین توانستهاند تغییرات دمای سطح زمین را مدل کنند.
مقاله پژوهشی
سمیه جنت رستمی؛ علی صلاحی
چکیده
سابقه و هدف: توزیع مکانی و دقت دادههای کیفی در مدیریت منابع آب زیرزمینی ضروری است. معمولا این دادهها از چاههای پایش جمعآوری میشود که به صورت مکانی در حوضه آبریز یا آبخوان مورد مطالعه توزیع شده است. در طراحی شبکه پایش، حداقل تعداد چاههای پایش با توزیع مکانی بهینه و مناسب از نظر اقتصادی مورد نیاز است. بنابراین نحوه توزیع ...
بیشتر
سابقه و هدف: توزیع مکانی و دقت دادههای کیفی در مدیریت منابع آب زیرزمینی ضروری است. معمولا این دادهها از چاههای پایش جمعآوری میشود که به صورت مکانی در حوضه آبریز یا آبخوان مورد مطالعه توزیع شده است. در طراحی شبکه پایش، حداقل تعداد چاههای پایش با توزیع مکانی بهینه و مناسب از نظر اقتصادی مورد نیاز است. بنابراین نحوه توزیع چاهها و تعداد آنها در طراحی شبکه پایش کیفی یکی از موارد مهم در بهینهسازی مسائل مربوط به آب زیرزمینی است. هدف از این مطالعه، یافتن شبکه پایش بهینه با حداقل تعداد چاهها در آبخوان دشت گیلان است، بهطوریکه، توزیع مکانی مناسبی از نظر پارامترهای کیفیت آب زیرزمینی داشته باشد. با توجه به اینکه یکی از مهمترین معیارهای کیفیت آب زیرزمینی شوری است که با پارامترهایی مانند کل جامدات محلول (TDS)، یون کلر (Cl) و هدایت الکتریکی (EC) اندازهگیری میشود، در این مطالعه پارامتر EC به عنوان پارامتر کیفی در طراحی شبکه پایش انتخاب گردید. مواد و روشها: برای جستجوی بهینه شبکه پایش کیفی از الگوریتم بهینهسازی ژنتیک (GA) استفاده شد. در این روش، یک شبکه ممکن از چاههای پایشی که در منطقه واقع شده است به عنوان یک کروموزوم در نظر گرفته میشود و هر چاه پایش، ژنهای کروموزوم هستند که با ساختار دودویی (صفر و یک) کدگذاری میشوند. در صورتیکه انتخاب شود یک و در غیر این صورت صفر خواهد بود. در این مطالعه همزمان دو تابع هدف متضاد حل میشود. هدف اول حداکثر کردن تطابق (برازش) بین توزیعهای EC محاسبه شده در شبکه پایش موجود و شبکه جدید است. که این تطابق با استفاده از کارایی مدل نش ساتکلیف ارزیابی میشود. هدف دوم نیز با در نظر گرفتن محدودیت مربوط به هزینه، حداقل کردن تعداد چاههای پایش در شبکه جدید ایجاد شده میباشد. این دو هدف در یک تابع هدف تعریف میشود که در آن ترکیبهای مختلفی از دو هدف با اعمال ضریب وزنی w مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج و بحث: نتایج ارزیابیها نشان داد که انتخاب جواب بهینه تا حد زیادی به تعیین ضریب وزنی w بستگی دارد. بنابراین باید مقدار w را با توجه به متعادلترین جواب انتخاب شود. متعادلترین جواب به این معناست که بین هزینه و پراکنش مکانی چاهها در منطقه یک رابطه قابل قبولی برقرار باشد. در ادامه، برای انتخاب بهترین جواب بهتر است علاوه بر استفاده از ضریب کارایی نش ساتکلیف از شاخصهای عملکرد دیگری مانند PBIAS، RMSE، ضریب رگرسیون و انحراف معیار نیز استفاده شود. به طور کلی، نتایج بدست آمده در این مطالعه با توجه به این شاخصها قابل قبول بوده است. همچنین، بررسی توزیع مکانی و مقایسه میانگین مقادیر EC مشاهده شده در منطقه و EC محاسبه شده در شبکه بهینه با توجه به همه چاههای پایش انتخاب شده نشان میدهد که مقادیر بهینهشده بزرگتر از میانگین مقادیر مشاهده شده در منطقه است. بنابراین به وضوح نتیجهگیری میشود که شبکه بهینهشده دادههای کیفی آب زیرزمینی مناطق آلودهتر را فراهم میکند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که کاربرد روش بهینهسازی به طور قابل ملاحظهای تعداد چاههای پایش را با توجه به توزیع مکانی مقادیر EC کاهش میدهد. علاوه بر این، شبکه پایش طوری طراحی شد که تعداد نقاط نمونهبرداری در مناطق با آلودگی کمتر، حذف شد و در مناطقی با آلودگی بیشتر، اضافه شد. در طراحی شبکه پایش کیفی آب زیرزمینی بهتر است به صورت دورهای بهینهسازی انجام شود، زیرا انتظار میرود کارایی شبکه پایش با اضافه شدن چاههای جدید به شبکه تغییر کند. ارزیابیهای پی در پی شبکه پایش به صورت هر چند سال یک بار، در تعیین ارزیابی درازمدت کیفیت آب زیرزمینی و عوامل موثر در آن کمک میکند که میتواند در برنامهریزی و اعمال روشهایی برای بهبود کیفیت آب زیرزمینی موثر باشد.
مقاله پژوهشی
صادق صالحی؛ هادی ابراهیمی
چکیده
سابقه و هدف: در برنامه های توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جمهوری اسلامی ا یران همواره بر منطقی کردن مصرف انرژی ازجمله مصرف آب تأکید شده است. طرح دانش آموزی نجات- معروف به طرح داناب- از سوی آموزش و پرورش و با مشارکت سازمان آب منطقه ایاستان مازندران با هدف ارتقاء دانش آب و نیز مصرف بهینه آب توسط دانش آموزان به اجرا درآمده است. از بین ...
بیشتر
سابقه و هدف: در برنامه های توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جمهوری اسلامی ا یران همواره بر منطقی کردن مصرف انرژی ازجمله مصرف آب تأکید شده است. طرح دانش آموزی نجات- معروف به طرح داناب- از سوی آموزش و پرورش و با مشارکت سازمان آب منطقه ایاستان مازندران با هدف ارتقاء دانش آب و نیز مصرف بهینه آب توسط دانش آموزان به اجرا درآمده است. از بین گروه های مختلف اجتماعی،دانش آموزان نقش مهمی در زمینه مصرف آب ایفاء می کنند. با توجه به نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در شکل دهی رفتار دانش آموزان،تحقق حاضر تلاش نمود تا ضمن بررسی وضعیت دانش آب در بین دانش آموزان، به مطالعه و بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر پیش بینی رفتار مصرف آب آنان نیز بپردازد. مواد و روش ها: از نظر روششناسی، تحقیق حاضر با استفاده از روش پیمایش در میان دانش آموزان دوره متوسطه اول در مناطق شهری بهشهر، نکا، ساری، بهشهر، گلوگاه، آمل و قائمشهر در استان مازندران انجام شد. برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری احتمالی استفاده شد و بر اساس فرمول کوکران، تعداد 501 دانش آموز به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. دادههای حاصل از تحقیق با استفاده از نرم افزار آماری ویژه علم اجتماعی مورد توصیف و تجزیهو تحلیل قرار گرفت. نتایج و بحث: نتایج حاصل از دادههای تحقیق حاضر نشان دادند که فرض رابطه بین عوامل فرهنگی (دانش محیط زیستی، ارزش محیط زیستی، نگرش نسبت به منابع آب، باورهای دینی) و پیش بینی رفتار مصرف آب دانش آموزان مورد تایید تجربی قرارگرفته است و تنها رابطه دانش محیط زیستی با پیش بینی رفتار مصرف آب تایید نشده است. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که فرض رابطه بین عوامل اجتماعی (مشارکت مدنی) و پیش بینی رفتار مصرف آب دانش آموزان مورد تایید تجربی قرارگرفته است. فرض رابطه بین عوامل نهادی (کنترل رسمی، کنترل غیررسمی) و پیش بینی رفتار مصرف آب دانش آموزان نیز در تحقیق حاضر مورد تایید تجربی قرارگرفته است. نهادها، شیوههای اساسی فعالیت اجتماعی هستند که اکثریت اعضای یک جامعه معین از آنها پیروی میکنند درواقع شامل هنجارها و ارزشهایی هستند که تعداد بسیاری از مردم با آنها همنوایی میکنند. آنها شیوههای رفتاری هستند که بهوسیله ضمانت اجرایی نیرومند حمایت میشوند و در طول زمان شکل ثابت و پایداری را نیز به همراه دارند. بر این اساس، میتوان اذعان نمود که متغیرهای نهادی (کنترل رسمی، کنترل غیررسمی) بر پیش بینی رفتار مصرف آب در بین دانش آموزان مؤثر است. در ارتباط با فرضیه تحقیق مبنی بر وجود رابطه بین متغیرهای زمینهای (پایگاه اقتصادی- اجتماعی، سن) و پیش بینی رفتار مصرف آب دانش آموزان، نتایج حاصل از دادههای این تحقیق رابطه بین متغیرهای زمینهای (پایگاه اقتصادی- اجتماعی) و پیش بینی رفتار مصرف آب دانش آموزان را تایید مینماید، اما رابطه سن و پیش بینی رفتار مصرف آب دانش آموزان را مورد تایید تجربی قرار نگرفت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که متغیرهای مستقل باورهای دینی مصرف آب، کنترل غیررسمی، نگرش نسبت به محدودیت آب، ارزش محیط زیستی، کنترل رسمی، مشارکت مدنی و پایگاه اجتماعی با متغیر وابسته رفتار مصرف آب رابطه معنیدار داشتهاند. همچنین متغیر مستقل باورهای دینی مصرف آب، بیشترین همبستگی را با متغیر وابسته رفتار مصرف آب دارد.
مقاله پژوهشی
مریم نیسی؛ مسعود بیژنی؛ نگین فلاح حقیقی
چکیده
سابقه و هدف: معضلات و چالشهای زیست محیطی از نگرانی های عمده ی جامعه امروزی است. اغلب این چالشها ناشی از رفتار انسانها است که می توان از طریق تغییر در نگرش و رفتار ایشان و آگاهی بخشیدن از عواقب این معضلات، بر آنها فائق آمد. برخی از مهم ترین رفتارهای زیست محیط گرایانه شامل مصرف انرژی، حفاظت از آب و خاک، بازیافت و مانند ...
بیشتر
سابقه و هدف: معضلات و چالشهای زیست محیطی از نگرانی های عمده ی جامعه امروزی است. اغلب این چالشها ناشی از رفتار انسانها است که می توان از طریق تغییر در نگرش و رفتار ایشان و آگاهی بخشیدن از عواقب این معضلات، بر آنها فائق آمد. برخی از مهم ترین رفتارهای زیست محیط گرایانه شامل مصرف انرژی، حفاظت از آب و خاک، بازیافت و مانند آنها میباشد که دارای مزایای شخصی، اجتماعی و زیست محیطی فراوانی هستند. یکی از اهداف مهم دانشگاه ها، آموزش دانشجویان در جهت حفظ محیط زیست است. در این راستا، نقش و جایگاه آموزش عالی کشاورزی از جایگاه خاصی برخوردار است. بر این اساس، هدف این مطالعه بر "تحلیل عوامل مؤثر بر رفتار زیستمحیطگرایانه از دیدگاه دانشجویان در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران براساس نظریه اجتماعی، شناختی بندورا" قرار گرفت. مواد و روشها: این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی ـ همبستگی و علّی ـ رابطه ای است. جامعه آماری مورد مطالعه، دانشجویان دانشکده های کشاورزی ایران بودند که 129 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری خوشهای تصادفی دو مرحلهای بر اساس قطبهای علمی پنجگانه کشور، به عنوان نمونه انتخاب شدند (236973=N). ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانلی از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی به تأیید رسید و پایایی دسته گویه های آن با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ (0.87 ≤α ≤ 0.66) محقق گردید. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که به غیر از سطح تحصیلات دانشجویان، همبستگی مثبت و معنیداری بین رفتار زیست محیطگرایانه و سایر متغیرهای مورد بررسی مؤثر بر آن وجود دارد. در این راستا، نیت، خودپنداره، انتظارات پیامدی، خودنظم دهی، ادراک از رفتار دیگران و خودکارآمدی به ترتیب بیشترین میزان همبستگی با رفتار زیست محیطگرایانه را دارا بودند. نتایج حاصل از تحلیل علّی نشان داد که متغیرهای "ادراک از رفتار دیگران"، "انتظارات پیامدی" و "خودپنداره" تأثیر معنی داری بر رفتار زیست محیطگرایانه داشتند که این با نظریه اجتماعی، شناختی بندورا همسو است. ولی "نیت"، "خودکارآمدی" و "خودنظم دهی" تأثیر معنی داری بر آن نداشتند. نتیجه گیری: واکاوی نتایج حاصل از تحلیل مسیر، نشاندهنده آن است که رفتار زیست محیط گرایانه دانشجویان در نظام آموزش عالی کشاورزی تحت تأثیر ادراک از رفتار دیگران است و آنها از مشاهدهی رفتار دیگران و پیامدهای حاصله از آن یاد میگیرند و رفتار میکنند. چنین یافتهای اهمیت محیطهای اجتماعی را نشان میدهد. به عبارت دیگر، هر چند ممکن است افراد به لحاظ فردی دارای انگیزهها و رفتارهایی در جهت حفظ محیطزیست باشند ولی این رفتار تحت تأثیر محیط اجتماعی ایشان است و فراهم کردن چنین محیطی یکی از استلزامات نظامهای آموزش عالی در جهت ایجاد دانشگاههای سبز تلقی میگردد. در پایان، بر اساس نتایج پژوهش، پیشنهادهایی ارائه گردید.
مقاله پژوهشی
مژده نافیان؛ محسن بهمنی؛ الهام قهساره اردستانی؛ علی سلطانی
چکیده
سابقه و هدف: فضای سبز بهعنوان یکی از با ارزش ترین ارکان زنده کالبد شهری دارای اهمیت بالایی است. در برنامه ریزی و مدیریت این فضا، شناسایی و ثبت اطلاعات مربوط درختان کشتشده در خیابان برای ارزیابی احتمال بروز خطر ناشی از آنها امری ضروری است. بخش بزرگی از درختان چنار1 کهنسال در شهرهای صنعتی و پرجمعیت در معرض انواع آلودگیهای آب ...
بیشتر
سابقه و هدف: فضای سبز بهعنوان یکی از با ارزش ترین ارکان زنده کالبد شهری دارای اهمیت بالایی است. در برنامه ریزی و مدیریت این فضا، شناسایی و ثبت اطلاعات مربوط درختان کشتشده در خیابان برای ارزیابی احتمال بروز خطر ناشی از آنها امری ضروری است. بخش بزرگی از درختان چنار1 کهنسال در شهرهای صنعتی و پرجمعیت در معرض انواع آلودگیهای آب و هوایی، خشکسالیهای مکرر و تنشهای فیزیکی قرار دارند که سبب کاهش مقاومت این درختان میشود. شناسایی درختان در معرض خطر را میتوان توسط انواع روشهای آماری اولویتبندی کرد. یکی از مدلهای آماری کمتر استفاده شده در این مورد، شبکه عصبی مصنوعی 2(ANN) است. بر همین اساس پژوهش حاضر بهمنظور ارزیابی و مدلسازی درختان چنار خطرآفرین فضای سبز خیابان کوالالامپور شهر اصفهان توسط ANN در سال 1397 انجام شد. مواد و روش ها: در پژوهش حاضر معیار شدت خطرآفرینی درختان چنار در خیابان کوالالامپور شهر اصفهان با روش آماربرداری صددرصد با استفاده از متغیرهای کمی و معیارهای شدت خطرآفرینی (کیفی یا عیوب) مورد مطالعه قرار گرفت. پس از تعیین سهم معیارهای خطرآفرین و درجه اهمیت آنها در درختان چنار، آنالیز کروسکال – والیس3 بین تعداد درختان در معیارهای مختلف خطرآفرینی صورت گرفت. در مرحله بعد، درختان از نظر معیارهای خطرآفرینی وزندهی شدند. سپس بر مبنای اعداد حاصل از وزندهی بر اساس طبقه بندی تجربی به 5 طبقه ی خطرآفرین تقسیم شدند. همچنین بهمنظور پردازش دادههای متغیرهای کمی، معیارهای شدت خطرآفرین، متغیر وزندهی و طبقههای شدت خطرآفرینی از آنالیز مولفههای اصلی4 (PCA) و شبکه پرسپترون چند لایهی5 (MLP) شبکه عصبی استفاده شد. نتایج و بحث: نتایج معیار شدت خطرآفرینی نشان داد متغیرهای زخم روی تنه و ریشه (83%)، وضعیت و ضعف ساختاری یا ضعف فیزیکی یا انحراف از راستای قائم (61%)، مشکلهای ریشه (54%) و خشکیدگی شاخه و سرشاخهها (50%) دارای سهم قابل توجهی هستند. همچنین در نتایج حاصل از آزمون کروسکال - والیس معیار شدت خطرآفرینی درختان چنار، مشاهده شد که تعداد درختان بین 4 طبقه بدون خطر یا سالم، خطر کم، خطر متوسط و خطر زیاد در سطح خطای یک درصد دارای اختلاف معنیدار هستند. نتایج مقایسه میانگین آزمون دانکن نشان داد که طبقات بدون خطر و خطر کم در یک دسته و طبقات خطر متوسط و خطر زیاد در دسته دیگر با هم در سطح خطای یک درصد دارای اختلاف معنیدار هستند. نتایج حاصل از PCA نشان دهنده این است که محور اول و دوم، 44.69 درصد از تغییرات کل را در برمیگیرند. پارامترهای وزندهی و طبقات خطرآفرینی با خشکیدگی شاخه و سرشاخهها، قطر درخت، پوسیدگی پیشرفته و زخم روی تنه و ریشه همبستگی بالا و مثبت را نشان دادند. بهطور کلی دو متغیر زخم روی تنه و ریشه و خشکیدگی شاخه و سرشاخهها از مهمترین متغیرهای موثر در تعیین شدت خطرآفرینی درختان چنار در منطقه مورد مطالعه در دو روش بیان شده هستند. با توجه به ضرایب تبیین بالای دادههای آموزشی، اعتبارسنجی، ارزیابی و در نهایت همه دادههای شبکه عصبی (0.999، 0.949، 0.996 و 0.991) و حداقل میانگین مربعات خطا (دادههای آموزشی=0.052، ارزیابی=0.114 و اعتبارسنجی=0.044) در طبقهبندی شدت خطرآفرینی درختان چنار، دقت شبکه عصبی در پیشبینی طبقات شدت خطرآفرینی از سطح بسیار مطلوبی برخوردار است و همچنین منطبق بودن خروجی شبکه عصبی و دادههای واقعی برهم دال بر کیفیت مناسب شبکه است. نتیجهگیری: با توجه به نتایج روشهای معیارهای تشخیصی خطرآفرینی و تجزیه و تحلیل مولفههای اصلی، دو متغیر تاثیرگذار زخم روی تنه و ریشه و خشکیدگی شاخه و سرشاخهها بهطور مرتب بر روی درختان چنار مورد بازبینی قرار گیرد. همچنین تصمیمگیران از روش شبکه عصبی برای شناسایی و تشخیص شدت خطرآفرینی درختان چنار استفاده نمایند. بنابراین میتوان این روش را بهعنوان راهکاری مناسب و سودمند در مدیریت فضای سبز شهری و اقدامهای پیشگیرانه پیشنهاد نمود.
مقاله پژوهشی
ناصر رضائی؛ محمدرئوف حیدریفر؛ خه بات درفشی؛ نسرین قیطولی
چکیده
سابقه و هدف: برنامه ریزان و سیاستگذاران، از گسترش فعالیت های گردشگری به عنوان رکن اصلی توسعه پایدار روستایی یاد می کنند. پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی توسعه اکوتوریسم در منطقه اورامانات با تأکید بر بخش باینگان و با این سؤال اصلی که جاذبه های طبیعی و فرهنگی و امکانات موجود در منطقه باینگان برای توسعه گردشگری کدامند؟ ...
بیشتر
سابقه و هدف: برنامه ریزان و سیاستگذاران، از گسترش فعالیت های گردشگری به عنوان رکن اصلی توسعه پایدار روستایی یاد می کنند. پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی توسعه اکوتوریسم در منطقه اورامانات با تأکید بر بخش باینگان و با این سؤال اصلی که جاذبه های طبیعی و فرهنگی و امکانات موجود در منطقه باینگان برای توسعه گردشگری کدامند؟ انجام شده است. با توجه به جاذبه های فراوان گردشگری در منطقه اورامانات و بویژه بخش باینگان و دارا بودن روستاهای متنوع و جذاب، می توان با گسترش گردشگری روستایی به عنوان یک راهبرد جدید در زمینه توسعه روستایی، زمینه ساز ایجاد فرصت های جدیدی در منطقه های روستایی از قبیل اشتغال، کاهش مهاجرت و ... شد و منطقه های روستایی را شکوفا و از حالت انزوا و محرومیت خارج کرد. مواد و روش ها: روششناسی پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت، توصیفی - تحلیلی (همبستگی) بوده؛ شیوه گردآوری دادهها، اسنادی - پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی میباشد و شیوه تجزیه و تحلیل، کمی - کیفی است. جامعه آماری، شامل خانواده های ساکن در بخش باینگان و گردشگرانی بود که در بازه زمانی فروردین تا مردادماه 1397 به این منطقه آمده بودند. نمونه آماری با توجه به مشخص نبودن تعداد دقیق جامعه، با استفاده از جدول مورگان، 400 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقهای نسبی (متناسب با حجم) انتخاب شد. ابزار پژوهش دو پرسشنامه محقق ساخته است که یک پرسشنامه ویژه مردم محلی و دیگری ویژه گردشگران طراحی شد. برای گرد آوری داده ها از روش پیمایش (روش زمینه یابی با هدف های توصیفی و اکتشافی) استفاده شد و با پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز گردآوری و با تجزیه وتحلیل این اطلاعات به سؤال های تحقیق پاسخ داده شد. در بخش توصیفی از جدول فراوانی و درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی از آزمون اسمیرونف برای تعیین نرمال بودن توزیع متغیرها و آزمون تی تک نمونه ای برای مقایسه میانگین نمونه با میانگین فرضی جامعه استفاده و به منظور انجام تمام تحلیل های آماری از بسته آماری SPSS نسخه 23 استفاده شده است. نتایج و بحث: با توجه به آزمون K-S مشخص شد که تمام توزیعها از لحاظ آماری نرمال است و نتایج آزمون تی تک نمونهای مربوط به فرضیه های تحقیق، نشان داد که بخش باینگان به طور معنیداری دارای جاذبه های طبیعی و جاذبه های فرهنگی - اجتماعی است. وضع موجود امکانات و خدمات گردشگری بخش باینگان به طور معنی داری در وضعیت نامناسب قرار دارد. پذیرش و استقبال گردشگران از سوی مردم بومی باینگان به طور معنی داری در وضعیت مناسب قرار دارد. گسترش گردشگری در بخش باینگان، آثار اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی و محیطی مثبتی به دنبال خواهد داشت. در انتها 9 عامل به عنوان موانع توسعه گردشگری در بخش باینگان شناسایی شد که از بین این موانع، «کمبود تأسیسات اقامتی و هتلهای استاندارد در سطح ملی و بین المللی برای اقامت گردشگران منطقه» مهمترین مانع بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، جاذبه های طبیعی و فرهنگی - اجتماعی، مهمترین پتانسیل های توسعه گردشگری در بخش باینگان هستند که پیشنهاد می شود مسئولان گردشگری استان در برنامه ریزی طرح های توسعه گردشگری منطقه به این پتانسیل ها توجه نمایند و برنامه های خود را بر مبنای اکوتوریسم و گردشگری فرهنگی - اجتماعی قرار دهند و جهت توسعه گردشگری در منطقه مطالعاتی، اقدام به بهبود وضعیت امکانات و خدمات گردشگری ضروری نمایند. کمبود تأسیسات اقامتی و هتل های استاندارد در سطح ملی و بین المللی برای اقامت گردشگران منطقه، به عنوان مهمترین مانع توسعه گردشگری در بخش باینگان مطرح است که پیشنهاد می شود مسئولان گردشگری منطقه با جذب سرمایه های دولتی و بخش خصوصی، هتل ها و اقامتگاه های مدرن و استاندارد برای اسکان درخور و شایسته گردشگران تاسیس نمایند.
مقاله پژوهشی
نیوشا اکبری؛ شیرین طغیانی؛ علیرضا عندلیب؛ محمود محمدی
چکیده
سابقه و هدف: امروزه بافتهای فرسوده یک معضل بزرگ در شهرها هستند که قانونگذار برای حمایت از آن، قوانین و مقرراتی را وضع کرده ولی متاسفانه علیرغم سالیان سال نوسازی، وجود نواقص و کاستیهای قانونی سبب شده اهداف مورد نظر به طور کامل تحقق نیابد. با توجه به اهمیت موضوع بهسازی و نوسازی شهری به عنوان راهبردی در راستای کاهش مشکلات بافتهای ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه بافتهای فرسوده یک معضل بزرگ در شهرها هستند که قانونگذار برای حمایت از آن، قوانین و مقرراتی را وضع کرده ولی متاسفانه علیرغم سالیان سال نوسازی، وجود نواقص و کاستیهای قانونی سبب شده اهداف مورد نظر به طور کامل تحقق نیابد. با توجه به اهمیت موضوع بهسازی و نوسازی شهری به عنوان راهبردی در راستای کاهش مشکلات بافتهای شهری مطرح می باشد که یکی از رویکردهای نوین در این زمینه مقوله بازافرینی است. باز آفرینی شهری رویکردی نوین در مواجهه با پدیده فرسودگی است که تسهیل کننده تجدید حیات اجتماعی و اقتصادی، در کنار احیای کالبدی بافت است. هدف از تحقیق حاضر تعیین و سنجش اولویت ابعاد بازآفرینی بافتهای فرسوده جهت برنامهریزی قانونی است. مواد و روشها: تحقیق حاضر به لحاظ هدف در زمره تحقیقات بنیادی قرار دارد و روش انجام آن به طور توام از روش های کیفی و کمی می باشد. در بخش کیفی از رویکرد گراندد تئوری [1]انجام شده است . جهت تحلیل مطالعات اسنادی از روش فراترکیب و تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد متخصص و صاحبنظر و اساتید دانشگاه در رشته طراحی و برنامه ریزی شهری می باشند.روش جمع آوری اطلاعات مطالعه اسنادی ، دیدگاه ها ، تعاریف و مصاحبه عمیق و باز است. در این مطالعه با توجه به محدود بودن جامعه آماری محدود متخصص با 35 نفر مصاحبه انجام شد . جهت تحلیل داده های کیفی و کدگذاری و بررسی میزان فراوانی کدهای مستخرج از مصاحبه از نرم افزار NVivo استفاده شد. در ادامه جهت تعیین الویت بندی از روش AHP و نرمافزار Expert Choice و پرسشنامه مقایسات زوجی استفاده شده است. در این راستا، نمونه موردی که ارزشگذاری معیارها براساس مشکلات آن محدوده تعیین گردید، محله سیروس؛ بدلیل قرار داشتن در هسته تاریخی شهر تهران و نیز با توجه به انتخاب محله بعنوان پایلوت اجرای اهداف بازآفرینی در سال 97، در نظر گرفته شد. نتایج و بحث: مولفه های " بازآفرینی کالبدی" ، " بازآفرینی اجتماعی"، " بازآفرینی زیست محیطی"، " بازآفرینی مدیریت شهری" و " بازآفرینی اقتصادی " به عنوان مولفههای قانونی ارتقای تاب آوری در فرآیند بازآفرینی بافت فرسوده مستخرج از تحلیل کیفی بدست آمد که در این میان با توجه به مشکلات اجتماعی و تاثیرگذاری جامعه در محله سیروس، نتایج تحلیل فرآیند سلسله مراتبی با مشکلات فعلی نشان داد شرط تحققپذیری اهداف بازآفرینی در بافت تاریخی در گرو پیوند این محله با سایر شهر تهران و ساکنان است. بهبود وضعیت اجتماعی در محلهای برخوردار از حس تعلق بالا، با بهبود شاخصهای اجتماعی، افزایش میزان کیفیت سکونت و حس رضایتمندی، جلوگیری از فرآیند مهاجرت از محله و در نهایت بهبود بستر توسعه محقق خواهد شد. از سوی دیگر با توجه به اهمیت مدیریت شهری در توسعه شهری، رویکرد کلنگر، فراگیر و یکپارچه مدیریت با توجه به ابعاد اجتماعی - اقتصادی ساکنان و جلوگیری از اقدامات جزئی در بخش مسکن، تحققپذیری اهداف مورد نظر در بازآفرینی جهت ارتقای تاب آوری را تسهیل میکند. نتیجه گیری: نتایج حاصل شده گویای این امر است که برنامهریزی جهت بهبود شاخصهای اجتماعی میباید در اولویت اول قانونگذاری قرار گیرد تا بهبود بستر توسعه، تحقق اهداف بازآفرینی را تسهیل کند. [1] Grounded theory
مقاله پژوهشی
علی اصغر فیروزجائیان گلوگاه؛ سپیده نصیری
چکیده
سابقه و هدف: نظم اجتماعی از اهمیت بالایی در هر جامعه برخوردار میباشد. اخلال در نظم اجتماعی هزینههای زیادی برای جامعه در پی خواهد داشت. زباله ریزی مصداقی از بی نظمی اجتماعی شهروندان، در حوزه شهروندی محیط زیستی میباشد که بهعنوان مسألهای اجتماعی در جامعه ما تبدیل شده است. هدف این مقاله آسیب شناسی انضباط اجتماعی دانشجویان در محیط ...
بیشتر
سابقه و هدف: نظم اجتماعی از اهمیت بالایی در هر جامعه برخوردار میباشد. اخلال در نظم اجتماعی هزینههای زیادی برای جامعه در پی خواهد داشت. زباله ریزی مصداقی از بی نظمی اجتماعی شهروندان، در حوزه شهروندی محیط زیستی میباشد که بهعنوان مسألهای اجتماعی در جامعه ما تبدیل شده است. هدف این مقاله آسیب شناسی انضباط اجتماعی دانشجویان در محیط دانشگاه با تاکید بر زباله پراکنی است. زباله ریزی به مسألهای جدی در همه محیطهای جامعه ما تبدیل شده است و وجود این مساله در دانشگاه که محیطی فرهنگی و اموزشی است، بسیار آزار دهنده میباشد که لازم است مورد مطالعه قرار گیرد. مواد و روش ها: این تحقیق به روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری، همه دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 96 - 95 بوده است و با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر بهعنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم انتخاب شدند. دادهها از طریق پرسشنامه گردآوری گردید و تحلیل آن از طریق نرم افزار spss و amos صورت گرفته است. متغیر وابسته در این تحقیق زباله پراکنی است که از طریق سنجههایی چون رها سازی کاغذ، آدامس، پلاستیک و...مورد سنجش قرار گرفت. متغیرهای مستقل نیز از نظریه یادگیری اجتماعی اقتباس شده است. نتایج و بحث: در رابطه با زباله ریزی در محیطهای مختلف دلیلهای متفاوتی را میتوان مدنظر قرار داد. ولی در این تحقیق نظریه یادگیری اجتماعی بهعنوان چارچوب نظری انتخاب شده است. بر اساس نظریه یادگیری در اصل هر رفتاری نتیجه یادگیری آن رفتار در محیطهای مختلف میباشد .55.8 درصد از پاسخگویان را دانشجویان دختر و 44.2 درصد را دانشجویان پسر تشکیل دادهاند. همچنین میانگین سنی دانشجویان 24 سال بوده است. زباله پراکنی در میان دانشجویان متوسط به بالا گزارش شده است. بنابر یافتههای آزمون همبستگی پیرسون، بین مشاهده رفتار زباله ریزی، بازدارندگی ضعیف، تقلید و تعریف مثبت از زباله ریزی با رفتار زباله ریزی رابطه معنیداری و مثبت وجود دارد. همچنین تحلیل مسیر نشان داد که این متغیرها باهم توانستند 28% از تغییرات متغیر وابسته (زباله ریزی) را مورد تبیین قرار دهند. در تحلیل چند متغیره، متغیر تعریف مثبت از زباله ریزی، تاثیر مثبت و مستقیم بر زباله پراکنی داشته است و بقیه متغیرها با تاثیر بر این متغیر بهصورت غیر مستقیم بر زباله ریزی تاثیر داشتهاند. نتیجه گیری: در اصل زباله ریزی مسأله مهمی است که در محیطهای مختلف با آن مواجه هستیم. امروزه زباله جنگلها، رودخانهها و محیطهای شهری را دربر گرفته است. یکی از این محیطها دانشگاه است. فرهنگی بودن محیط دانشگاه ایجاب میکند که افراد در حوزههای مختلف از جمله رفتارهای محیط زیستی نظم اجتماعی را رعایت کنند اما شیوع رفتار زباله ریزی حتی در محیط دانشگاه، مطالعه برای حل مساله را ضروری میکند. بنابراین لازم است فرآیندهای یادگیری نظم اجتماعی مد نظر قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
کمال خدایی؛ حمیدرضا ناصری؛ هادی تابانی؛ زهرا کاظمی زاده
چکیده
سابقه و هدف: آلودگی نفتی آب زیرزمینی به دلایل مختلفی در طی فرایندهای پالایش، انتقال، ذخیره سازی و پخش فرآوردههای نفتی اتفاق می افتد. اکثر ترکیبات نفتی معمولاً در آب نامحلول هستند با این وجود برخی از این ترکیبات مانند بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن (BTEX) محلول در آب هستند و به دلیل خاصیت سرطانزایی که دارند، جزو آلاینده های بسیار خطرناک ...
بیشتر
سابقه و هدف: آلودگی نفتی آب زیرزمینی به دلایل مختلفی در طی فرایندهای پالایش، انتقال، ذخیره سازی و پخش فرآوردههای نفتی اتفاق می افتد. اکثر ترکیبات نفتی معمولاً در آب نامحلول هستند با این وجود برخی از این ترکیبات مانند بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن (BTEX) محلول در آب هستند و به دلیل خاصیت سرطانزایی که دارند، جزو آلاینده های بسیار خطرناک آب زیرزمینی طبقه بندی می شوند. استفاده از سد بیولوژیکی نفوذپذیر برای حذف آلودگی نفتی محلول در آب زیرزمینی در حال گسترش است. با توجه به کمبود اکسیژن محلول در آب زیرزمینی تامین اکسیژن برای افزایش راندمان زیستپالایی از چالش های مهم در این زمینه است. این تحقیق با هدف استفاده از نانوذرات پراکسید کلسیم برای افزایش میزان اکسیژن محلول در سد بیولوژیکی و افزایش راندمان زیستپالایی انجام شده است. مواد و روشها: سویه باکتریایی Pseudomonas sp. BTEX-30 که از محدوده پالایشگاه تهران جداسازی شده بود برای ایجاد سد بیولوژیکی مورد استفاده قرار گرفت. شرایط بهینه عملکردی و کنتیک واکنش سویه باکتریایی مورد بررسی قرار گرفت. نانو ذرات پراکسید کلسیم برای افزایش راندمان زیستپالایی و افزایش اکسیژن محلول آب زیرزمینی سنتز و مورد استفاده قرار گرفت. سد بیولوژیکی با استفاده از یک ستون شیشهای و ماسه استاندارد اوتاوا به عنوان محیط متخلخل شبیه سازی شده است. دبی ورودی به ستون 0.5 میلی لیتر بر ثانیه با غلظت های متفاوت تولوئن به مدت 14 روز با استفاده از پمپ پری استالتیک تنظیم شد. از ورودی و خروجی ستون نمونه های آب برای تعیین غلظت ورودی تولوئن به ستون و غلظت خروجی از سد بیولوژیکی نمونه برداری شده و با استفاده از دستگاه GC مورد آنالیز قرار گرفت. فرایندهای انتقال آلودگی و زیستپالایی حاکم بر سد بیولوژیکی با استفاده از مدل ریاضی شبیه سازی شد. نتایج و بحث: نتایج آزمونهای PBB در ستون اشباع از آب زیرزمینی نشان میدهد که غلظت تولوئن در روز اول اختلاف زیادی با غلظت ورودی ندارد. ولی از روز دوم اختلاف قابل توجهی مابین غلظت تولوئن ورودی به سد بیولوژیکی و خروجی از آن مشاهده می شود. سد بیولوژیکی پس از نه روز از شروع آزمایشها، در مقابل تنش های افزایش و کاهش غلظت ورودی پاسخ مناسبی از خود نشان داد.. نتایج نشان داد PBB بهترین عملکرد را در ازای غلظت تولوئن ورودی معادل حدود 30ppm دارد. مقادیر غلظت تولوئن محاسبه شده توسط مدل عددی در خروجی PBB در اکثر دوره های تنش انطباق مناسبی با مقادیر اندازه گیری شده نشان داد. نتیجه گیری: با استفاده از نانوذرات پراکسید کلسیم به عنوان مواد آزاد کننده اکسیژن، سد بیولوژیکی از قابلیت بالایی برای حذف تولوئن برخوردار بوده و سد بیولوژیکی عملکرد بسیار خوبی از خود نشان داد.
مقاله پژوهشی
مهدی امینی؛ حسین کوهستانی؛ فاطمه کاظمیه
چکیده
سابقه و هدف: مهمترین مخاطره طبیعی که در سالهای اخیر در ایران درحال رخ دادن است، کاهش سطح آب دریاچه ارومیه میباشد که هزینهی زیادی را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی متوجه ساکنان روستایی پیرامون خود کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیامدهای خشکشدن دریاچه ارومیه بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی دهستان دول شهرستان ...
بیشتر
سابقه و هدف: مهمترین مخاطره طبیعی که در سالهای اخیر در ایران درحال رخ دادن است، کاهش سطح آب دریاچه ارومیه میباشد که هزینهی زیادی را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی متوجه ساکنان روستایی پیرامون خود کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیامدهای خشکشدن دریاچه ارومیه بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی دهستان دول شهرستان ارومیه صورت گرفت. مواد و روشها: این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی بوده و روش آن از نوع توصیفی – پیمایشی میباشد و بهمنظور دستیابی به این هدف از روش علی - مقایسهای استفاده گردید. جامعه آماری آن را سرپرستان خانوارهای دهستان دول شهرستان ارومیه در استان آذربایجانغربی تشکیل میدهند (2130نفر) که در قسمت جنوبغربی دریاچه ارومیه قرار گرفته است. حجم نمونه از طریق جدول مورگان به تعداد 152 نفر برآورد و از طریق روش انتساب متناسب بین روستاهای دهستان تقسیم گردید و در انتها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، پاسخگویان انتخاب گردیدند. ابزار تحقیق پرسشنامهای بود که روایی آن بر اساس تحقیقهای پیشین و نظرهای اساتید و کارشناسان تائید و برای تعیین میزان پایایی از ضریب آلفای کرونباخ1استفاده گردید که برای هریک از سنجههای اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی بهصورت مجزا محاسبه شد. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق نرمافزار SPSS صورت گرفت که افزون بر آمار توصیفی، از آمار استنباطی نظیر آزمونهای مقایسهای استفاده گردید. نتایج و بحث: نتایج پژوهش نشان داد خشکشدن دریاچه ارومیه بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی روستاهای مورد مطالعه تاثیر گذاشته است. بهطوریکه افزایش هزینه تامین آب کشاورزی و کاهش اشتغال در بخش کشاورزی در حوزه اقتصادی، افزایش یاس و ناامیدی نسبت به آینده و کاهش تمایل به فعالیت فرزندان در محیط روستایی و شغل کشاورزی در حوزه اجتماعی و افزایش بیماریهای گیاهی و کاهش میزان سطح آب چاهها در حوزه محیط زیستی بیشترین تغییرات را نسبت به دوره قبل داشتهاند. همچنین نتایج آماری نشان داد، مناطق بر حسب دوری و نزدیکی به سواحل دریاچه، پیامدهای متفاوتی را تجربه نمودهاند، بهطوریکه با دور شدن از ساحلهای دریاچه، پیامدهای خشک شدن دریاچه کمتر میشود و برعکس. نتیجه گیری: باید توجه داشت که کلیت حفظ محیط در قالب جلوگیری از بروز سانحههای طبیعی و غیرطبیعی از جمله اموری است که ارتباط مستقیم با امنیت انسانهای زنده دارد. بنابراین، شناسایی عاملهای کلیدی و پیامدهای آن جهت انتخاب راهکارهای مناسب برای مقابله درست با آن مستلزم تلاش همگانی است که با بحث و بررسی فراوان و مدیریت صحیح این امر میسر میشود تا میزان آمار تخریبی آن کاهش یابد. همچنین میتوان با حمایت سازمانهای دولتی بویژه وزارت جهاد کشاورزی و سازمانهای متبوعه با آزمایش خاک زمینهای روستاهای حاشیه دریاچه ارومیه و سپس آشنا کردن روستاییان با کشت محصولهای با نیاز آبی کم و نهادها و بذرهای مقاوم در برابر شوری خاک و اختصاص بودجههای عمرانی، خدماتی، اجرای پروژههای مختلف و ایجاد اشتغال برای روستاییان در زمینه صنایع تبدیلی و تکمیلی، صنایع دستی، غذاهای محلی، فعالیتهای گردشگری و فعالیتهایی که نیاز به آب کم دارند و جذب نیروی کار آزاد شده از مشاغل جانبی دریاچه ارومیه در این بخش فراهم گردد تا وضعیت اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی روستاییان حاشیه دریاچه ارومیه بهبود یابد.
مقاله پژوهشی
حمید سرخیل؛ مریم فخاری؛ بهزاد رایگانی؛ جواد بداق جمالی
چکیده
سابقه و هدف: شهر تهران با وسعتی در حدود 750 کیلومتر مربع و جمعیتی بیش از 8 میلیون نفر و در حدود 4 میلیون خودرو در حال تردد با مشکل آلودگی هوا به صورت جدی مواجه می باشد. بررسی دقیق توزیع فضایی و آلاینده هایی از قبیل CO و NO2در کلانشهر تهران به منظور شناسایی خطرها، احتمال و ریسک این آلاینده ها بسیار دارای اهمیت می باشد، با توجه ...
بیشتر
سابقه و هدف: شهر تهران با وسعتی در حدود 750 کیلومتر مربع و جمعیتی بیش از 8 میلیون نفر و در حدود 4 میلیون خودرو در حال تردد با مشکل آلودگی هوا به صورت جدی مواجه می باشد. بررسی دقیق توزیع فضایی و آلاینده هایی از قبیل CO و NO2در کلانشهر تهران به منظور شناسایی خطرها، احتمال و ریسک این آلاینده ها بسیار دارای اهمیت می باشد، با توجه به آن بهره گیری از روش هـای محاسباتی ریاضی از قبیل روش ارزیابی سطح اطمینان می تواند مؤثر باشد. تاکنون تحقیقی در رابطه با محاسبه سطح اطمینان صورت نگرفته است. هدف های اصلی این تحقیق بررسی تغییرات غلظت آلایندگی هوا نسبت به عناصر CO و NO2، بررسی شعاع تأثیر ایستگاههای ثابت سنجش آلودگی و محاسبه سطح اطمینان با بررسی احتمال آلایندگی هوا و در نهایت تهیه نقشه ریسک آلودگی هوا در منطقه های مختلف کلانشهر تهران می باشد. مواد و روش ها: در این تحقیق داده های مربوط بـه آلایندگی هوای تهران در ماه های مهر، آبان و آذر سال 1396 در یک مدل سازی فضایی بکار گرفته شد و با استفاده از روش زمین آمار و روش کریجینگ شاخص1 داده ها تحلیل شده و نقشه های توزیـع آلایندگـی غـلظت و همچنین نقشه های دو - دویی (صفر و یک) احتمال آلایندگی و ریسک آلودگی در کلانشهر تهران در نرم افزار Arc GISبرای بازه زمانی مربوطه تهیه گردید. نتایج و بحث: نقشه های حاصل برای سطح اطمینان برای کلانشهر تهران نشان می دهد که ایستگاههای پارک قائم، پارک رازی و شهرداری منطقه 16 بیشترین میزان ریسک آلایندگی NO2 و ایستگاه های دانشگاه شهید بهشتی، پاسداران، دانشگاه علم و صنعت و شادآباد دارای کمترین میزان ریسک آلایندگی NO2 می باشند و همچنین ایستگاه های مربوط به شهرداری منطقه 11، شهرداری منطقه 16، شهرداری منطقه 15، فرمانداری شهرری، دانشگاه شریف، میدان فتح، پارک سلامت و پارک رازی بیشترین میزان ریسک آلایندگی CO و ایستگاه های اقدسیه، دانشگاه شهید بهشتی، شهرداری منطقه 2، پارک رز، دانشگاه علم و صنعت، گلبرگ، شاد آباد و مسعودیه کمترین میزان ریسک آلایندگیCO را به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری: کریجینگ شاخص روش مفیـدی برای ارزیابی ریسک آلـودگی از طـریق فراهم کـردن نـقشه احتمال می باشد. نقشه های ریسک تولید شده در این تحقیق برای مشخص نمودن منطقه های مستعد به آلودگی، CO و NO2 ابزار سودمندی می باشند. نتایج این تحقیق می تواند با شناسایی درست میزان آلایندگی هوا در یک توزیع فضایی مناسب، در تصمیم گیری های مدیریتی شهری نقش موثری را ایفاء نماید.
مقاله پژوهشی
فرهاد میثاقی؛ امیرحسین امانی؛ علیرضا صدیق
چکیده
سابقه و هدف: کمبود منابع آب یکی از مهمترین مسأله ها در قرن بیست و یکم می باشد که جوامع بشری با آن روبرو هستند. رشد جمعیت، فعالیت های تولیدی صنعتی و کشاورزی، توسعه سریع شهرنشینی و تغییرهای شدید شرایط آب و هوایی، تأثیر زیادی بر منابع آب محدود و محیط زیست در حوضه های رودخانه ها به همراه داشته است. تخصیص منطقی و بهینه منبع ...
بیشتر
سابقه و هدف: کمبود منابع آب یکی از مهمترین مسأله ها در قرن بیست و یکم می باشد که جوامع بشری با آن روبرو هستند. رشد جمعیت، فعالیت های تولیدی صنعتی و کشاورزی، توسعه سریع شهرنشینی و تغییرهای شدید شرایط آب و هوایی، تأثیر زیادی بر منابع آب محدود و محیط زیست در حوضه های رودخانه ها به همراه داشته است. تخصیص منطقی و بهینه منبع های آب در بین مصرف کنندگان، نیازمند اندازه گیری موثر منابع آب و مدیریت یکپارچه آن جهت برقراری عدالت انسانی و محیط زیستی می باشد. بهینه سازی تخصیص منبع های آب یک مسأله تصمیم گیری بسیار پیچیده در چندین سطح، مرحله، موضوع، هدف و ارتباطات غیر خطی می باشد. با پیچیده تر شدن مسأله های مربوط به تخصیص منبع های آب، الگوریتم های حل آن نیز به تدریج بهبود یافته و استفاده از الگوریتم های فراکاوشی هوشمند در بهینه سازی تخصیص منبع های آب از برنامه ریزی سنتی ریاضی، پیشی گرفته اند. با این حال، اثربخشی الگوریتم های بهینه سازی متعارف از دیدگاه های مختلف ایده آل نیست، و مواردی همچون همگرایی، سرعت محاسبه، حساسیت اولیه، و غیره، به دلیل پیچیدگی و چند هدف بودن بهینه سازی تخصیص منبع های آب، نیازمند مطالعات بیشتری برای بهبود کارایی الگوریتم، و به دست آوردن راه حل مطلوب کلی، می باشد. مواد و روش ها: الگوریتم گرگ خاکستری از سلسله مراتب رهبری و ساز وکار شکار گرگ های خاکستری در طبیعت تقلید می نماید. در این الگوریتم از چهار نوع گرگ خاکستری شامل آلفا، بتا، دلتا و امگا برای شبیهسازی سلسله مراتب رهبری استفاده شده است. همچنین الگوریتم رقابت استعماری، نیز با تعدادی جمعیت اولیه تصادفی که هر کدام از آنها یک "کشور" نامیده میشوند، آغاز می گردد. تعدادی از بهترین عنصرهای جمعیت (معادل نخبهها در الگوریتم ژنتیک) به عنوان امپریالیست انتخاب میشوند. باقیمانده جمعیت نیز به عنوان مستعمره، در نظر گرفته میشوند. استعمارگران بسته به قدرتشان، این مستعمرات را با یک روند خاص، به سمت خود میکشند. در این تحقیق از الگوریتم های گرگ خاکستری و رقابت استعماری برای بهینه سازی مقادیر منبع های آب در طی سال های زراعی 92 - 1380 در مورد شبکه آبیاری و زهکشی صوفی چای و سد علویان برای رسیدن به بهینه ترین سیاست استفاده شد. سد علویان در استان آذربایجان شرقی در سه کیلومتری شمال شهر مراغه و در نزدیکی روستای علویان، روی رودخانه صوفی چای احداث شده است، و آب آشامیدنی شهرستان های مراغه، میاندوآب، بناب، عجبشیر و ملکان را تأمین می نماید. نتایج و بحث: نتایج حاصل از اجرای الگوریتم گرگ خاکستری، در مقایسه با الگوریتم رقابت استعماری بسیار نزدیک به مقدار اندازه گیری شده مقدار آب تخصیص یافته میباشد و این مسأله بیانگر همگرایی، کارآیی و راندمان بالای الگوریتم گرگ خاکستری در سیستم های منبع های آب می باشد. بر این اساس مقادیر معیارهای ارزیابی، در همه منطقه های چهارگانه مقادیر RMSE الگوریتم گرگ خاکستری نسبت به الگوریتم رقابت استعماری 44% کمتر بوده و مقادیر ضریب نش - ساتکلیف نیز 64% بالاتر می باشد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که الگوریتم گرگ خاکستری سرعت مناسبی در یافتن جواب بهینه دارد، به عبارت دیگر نرخ همگرایی بالایی دارد و می تواند بهینه سراسری را در یک مسأله بهینه سازی پیدا نماید. در تحقیق حاضر نتایج حاصل از اجرا و بکارگیری الگوریتم گرگ خاکستری با الگوریتم رقابت استعماری مقایسه گردید. نتایج نشان داد که در مورد مسأله تخصیص آب در بهره برداری تلفیقی از منبع های آب سطحی و زیرزمینی، الگوریتم گرگ خاکستری نتایج بهتر و قابل قبولتری بیان می نماید.
مقاله پژوهشی
الهه قاسمی؛ علیرضا تاب؛ امانول رادیستی
چکیده
سابقه و هدف: گرد و خاک یک آلاینده جوی است که به عنوان یکی از عمدهترین مشکل های محیطی در نواحی مختلف جهان به شمار میرود. این پدیده بویژه در بخشهای کشاورزی، سلامت و حمل و نقل مشکلساز می باشد. پدیده گرد و خاک سالانه سبب مشکل های زیادی برای کشاورزی و سلامت انسان در ایران میشود به طوری که پرداختن به پیامدهای منفی این ...
بیشتر
سابقه و هدف: گرد و خاک یک آلاینده جوی است که به عنوان یکی از عمدهترین مشکل های محیطی در نواحی مختلف جهان به شمار میرود. این پدیده بویژه در بخشهای کشاورزی، سلامت و حمل و نقل مشکلساز می باشد. پدیده گرد و خاک سالانه سبب مشکل های زیادی برای کشاورزی و سلامت انسان در ایران میشود به طوری که پرداختن به پیامدهای منفی این پدیده باید به طور ضروری مورد توجه قرار گیرد. از این رو، این آزمایش با هدف کمی سازی اثر گرد و خاک بر عملکرد و رشد لوبیا چیتی رقم کوشا و علفهای هرز سلمه تره و سوروف و رقابت آنها انجام شد. مواد و روش ها: این آزمایش در قالب طرح سریهای جانشینی، به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه دانشکدهی کشاورزی دانشگاه ایلام از ماه آبان تا اسفند سال 1396 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تیمار گرد و خاک به صورت مصنوعی و بدون گرد و خاک، دو نوع علف هرز باریک برگ (سوروف1) و پهنبرگ (سلمه تره2) و پنج نسبت تراکمی لوبیا و علف هرز با روش جایگزینی با نسبت اختلاط (100 درصد لوبیا)، (75 درصد لوبیا + 25 درصد علف هرز)، (50 درصد لوبیا + 50 درصد علف هرز)، (25 درصد لوبیا + 75 درصد علف هرز) و (100 درصد علف هرز) بودند. در این پژوهش سرعت فتوسنتز، محتوی کلروفیل a، b و کل، کارتنوئید، عملکرد زیست توده گیاه زراعی، عملکرد زیست توده علف هرز و صفات زایشی شامل تعداد غلاف در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد دانه لوبیا اندازهگیری شدند. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که سرعت فتوسنتز، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کارتنوئید، تعداد غلاف در بوته، وزن هزار دانه، زیست توده و عملکرد دانه لوبیا و همچنین زیست توده علفهای هرز به طور معنیداری تحت تأثیر تیمار گرد و خاک قرار می گیرند به طوری که اثرهای متقابل بین تیمار گرد و خاک، نوع علف هرز و نسبتهای تراکمی بین لوبیا و علفهای هرز برای تمام صفات اندازه گیری شده، اختلاف معنیداری از نظر آماری نشان داد. همچنین با افزایش نسبت تراکمی علفهای هرز صفات لوبیا هم بیشتر تحت تأثیر علفهای هرز قرار گرفته و این اثرها با اعمال تیمار گرد و خاک نیز تشدید گردید. گرد وخاک به طور متوسط سبب 39.7% کاهش عملکرد و 52.8% زیست توده لوبیا شد. عملکرد لوبیا در نسبت تراکمی 50% در حالت رقابت با سلمه تره و در شرایط بدون گرد و خاک و با آن به ترتیب 7.8 و 4.7 گرم در بوته بود در حالی که میزان های یاد شده در حالت رقابت با سوروف بهترتیب 16.9 و 8.4 گرم در بوته بود. از طرفی دیگر نتایج نشان داد که سوروف به عنوان علفهرز باریک برگ کمتر از سلمه تره به عنوان علفهرز پهنبرگ تحت تأثیر پدیده گرد و خاک قرار میگیرد به طوری که کاهش زیست توده به دلیل گرد و خاک در سلمه تره و سوروف به ترتیب 10.6 و 7.1% درصد درمقایسه با تیمارهای بدون گرد و خاک بود. به طور کلی لوبیا بیشتر ازعلفهای هرز تحت تأثیر پدیده گرد و خاک می گیرد. نتیجه گیری: رشد و عملکرد لوبیا به نحو معنیداری تحت تأثیر رقابت علفهای هرز قرار گرفته و نیز اثر رقابتی علف هرز سلمهتره بیشتر از سوروف بوده است. همچنین پدیده گرد و خاک به طور معنیداری رشد لوبیا و علفهای هرز سلمه تره و سورف را تحت تأثیر قرار می دهد ولی اثر آن روی علف هرز سلمه تره بیشتر از سوروف بوده است. دلیل آن ممکن است مربوط به مورفولوژی گیاه بوده باشد، به طوری که لوبیا و سلمه تره با دارا بودن برگهای پهنتر نسبت به سوروف میزان گرد و خاک بیشتری دریافت کرده باشند. بنابراین پدیده گرد و خاک سبب کاهش رشد و عملکرد گیاه زراعی شده و همچنین تعادل رقابتی بین گیاه زراعی و علفهای هرز را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
مقاله پژوهشی
سمیرا سادات فاطمی آذرخوارانی؛ محمد رحیمی؛ مصطفی ترکش؛ هومن روانبخش
چکیده
سابقه و هدف: مدل سازی توزیع گونهای، روشی رایج برای درک روابط میان یک گونه و محیط اطرافش است و برای پیشبینی تغییرات در توزیع همگام با تغییرات محیطی مورد استفاده قرار میگیرد. تحقیق های گستردهای در منطقه های مختلف دنیا براساس این مدلها انجام گرفته است. در این مطالعه، توزیع پتانسیل گونه ارس1، گونه سنجه و یکی از مهم ترین ...
بیشتر
سابقه و هدف: مدل سازی توزیع گونهای، روشی رایج برای درک روابط میان یک گونه و محیط اطرافش است و برای پیشبینی تغییرات در توزیع همگام با تغییرات محیطی مورد استفاده قرار میگیرد. تحقیق های گستردهای در منطقه های مختلف دنیا براساس این مدلها انجام گرفته است. در این مطالعه، توزیع پتانسیل گونه ارس1، گونه سنجه و یکی از مهم ترین گونههای درختی جنگلهای ایران و تورانی، در کوهستان البرز با استفاده از 38 پارامتر محیطی با استفاده از مدلهای توزیع گونهای Domain و رگرسیون لجستیک2 مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روشها: منطقه مورد مطالعه، شامل بخشهایی از کوهستان البرز است که در شمال ایران واقع شده و دارای مساحتی برابر با 14656 کیلومترمربع میباشد. در تحقیق حاضر، برای تعیین سایتهای نمونهبرداری، از روش تصادفی طبقهبندی شده استفاده گردید و در نهایت تعداد 390 سایت رخداد (240 سایت حضور و 150 سایت عدم حضور) گونه Juniperus excelsa در مقیاس 30 ثانیه (کمابیش معادل 1کیلومتر* 1 کیلومتر) بهعنوان ورودی مدل مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین، تعداد 38 پارامتر محیطی به عنوان متغیر پیشبینیکننده برای اجرای دو مدل Domain و Logistic Regression مد نظر قرار گرفت. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که مدل Domain کارایی بالایی برای پیشبینی رویشگاه Juniperus excelsa با 0.97 AUC=، Kappa=0.730 و TSS=0.91 داراست. براساس نتایج به دست آمده، منطقه های با کمترین پتانسیل حضور Juniperus excelsa 5665.95 کیلومتر مربع، پتانسیل متوسط 2033.1 کیلومتر مربع، پتانسیل خوب، 38/3076 کیلومترمربع، پتانسیل بسیار خوب 42/3063 کیلومترمربع و پتانسیل عالی 817.29 از سطح منطقه را به خود اختصاص دادهاند. نتایج بهدست آمده از اجرای مدل رگرسیون لجستیک گویای آن است که 5084.37 کیلومتر مربع از منطقه مورد مطالعه در طبقه پتانسیل ضعیف، 2539.35 کیلومتر مربع پتانسیل متوسط، 1410.21 پتانسیل خوب و 1104.84 کیلومترمربع پتانسیل بسیار خوب و 37/4517 کیلومترمربع پتانسیل عالی قرار گرفته است. همچنین نتایج نشان داد که شرایط مطلوب رویشگاهی گونه Juniperus excelsa در منطقه هایی است که اختلاف حداکثر و حداقل درجه حرارت سالانه بین 15.5 تا 13 درجه سانتیگراد، بارش فصلی 90 - 64 میلیمتر، بارش سردترین فصل سال 60 - 35 میلیمتر، ارتفاع از سطح دریا، 3100 - 1800 متر، در جهات جغرافیایی جنوب، جنوب شرق و شرق، شیب 30 - 10 درصد است، همچنین احتمال حضور گونه در منطقه هایی که کمترین فاصله را با خط برف و آبراهه دارند و روی صخرههایی از جنس آهک شیلی و آهک دولومیتی افزایش مییابد. همچنین، در بخشهایی از منطقه که گونه Juniperus excelsa مشاهده میشود، سنجه NDVI بین 0.38 تا 0.2 تغییر مینماید. نتایج ارزیابی عملکرد مدلها، نشان داد که مدل Domain دارای کارایی بالاتری در پیشبینی رویشگاه مطلوب گونه Juniperus excelsa نسبت به مدل رگرسیون لجستیک در منطقه مورد مطالعه میباشد که با نتایج Hernandez et al. (2006) و Tsoar et al. (2007) که عملکرد بالای این مدل را نشان دادند، تطابق دارد. نتیجهگیری: با بکارگیری مدل توزیع گونهای میتوان برنامه مدیریتی مناسب برای بخشهای مختلف رویشگاه را بیان نمود. منطقه های با پتانسیل ضعیف، به طور معمول رویشگاه حدی گونه هستند و جمعیتها در این منطقه ها آسیبپذیرتر از دیگر منطقه ها هستند؛ منطقه های با پتانسیل بسیار خوب و عالی مناسب مدیریت به صورت ذخیرهگاه جنگلی یا منطقه حفاظت شده هستند. برای جنگل کاری و توسعه و احیای اکوتیپ بومی، عرصههایی در مناطق با پتانسیل خوب تا عالی که بدون پوشش درختی قابل توجه هستند، مناسب می باشند. تحقیق حاضر نشان داد که مدل Domian با وجود آنکه تنها از دادههای حضور استفاده میکند، میتواند روش مفیدی جهت پیشبینی رویشگاههای مطلوب گونه Juniperus excelsa در کوهستان البرز باشد. بنابراین میتوان اظهار نمود که مدلهای توزیع گونهای، با دقت قبل قبولی کارایی لازم را در برآورد پراکنش گونه داشته و میتوانند جهت بیان راهکارهای حفاظتی توسط متخصصان مورد استفاده قرار گیرند.
مقاله پژوهشی
سیدداریوش مقدس؛ اصغر عبدلی؛ بهرام حسن زاده کیابی؛ حسین رحمانی
چکیده
سابقه و هدف: معرفی عمدی یا سهوی گونه های ماهیان غیربومی به اکوسیستم های طبیعی کشور به دنبال تأمین هدف های آبزی پروری، پرورش ماهیان زینتی و کنترل زیستی بوده است. برخی از این ماهیان غیربومی در محیط های آبی طبیعی و مزرعه های پرورش ماهی مهاجم شده و پتانسیل آن را دارند که پیامدهای اقتصادی و اکولوژیکی قابل توجهی را به دنبال ...
بیشتر
سابقه و هدف: معرفی عمدی یا سهوی گونه های ماهیان غیربومی به اکوسیستم های طبیعی کشور به دنبال تأمین هدف های آبزی پروری، پرورش ماهیان زینتی و کنترل زیستی بوده است. برخی از این ماهیان غیربومی در محیط های آبی طبیعی و مزرعه های پرورش ماهی مهاجم شده و پتانسیل آن را دارند که پیامدهای اقتصادی و اکولوژیکی قابل توجهی را به دنبال داشته باشند. از طرفی ریشه کنی گونه های ماهیان غیربومی بویژه در محیط های طبیعی بزرگ، غیرممکن یا بسیار پرهزینه است. در همین راستا، استفاده از مدل هایی که قابلیت شناسایی و غربال گری گونه های غیربومی که پتانسیل مهاجم شدن در زیستگاه های معرفی شده را دارند در حال افزایش است. هدف این پژوهش، ارزیابی پتانسیل مهاجم شدن گونه ماهی تیلاپیای شکم قرمز Coptodon zillii در صورت ورود به تالاب بین المللی انزلی است. مواد و روش ها: از مدل غربال گری تهاجمی گونه های غیربومی آبزی1 برای ارزیابی مهاجم شدن احتمالی تیلاپیای شکم قرمز در صورت معرفی استفاده شده است. این مدل قادر است گونه های آبزی غیربومی از جمله ماهیان غیربومی را با توجه به حد آستانه منطقه ارزیابی در دو گروه مهاجم یا غیرمهاجم احتمالی قرار دهد. همچنین تطابق اقلیمی بین گستره بومی تیلاپیای شکم قرمز و تالاب انزلی با سیستم اقلیمی کوپن-گایگر2 و نرم افزار کلایمچ3 انجام شده است. در ارزیابی تغییرات اقلیم در مدل AS - ISK از سناریوی احتمالی تغییر اقلیم آینده بر اساس مطالعات مربوطه موجود استفاده شده است. نتایج و بحث: خروجی ارزیابی با مدل AS - ISK عدد خطر 44 بود که بالاتر از 75/11 حد آستانه مدل برای تالاب انزلی بوده و بیانگر بالا بودن پتانسیل مهاجم شدن تیلاپیای شکم قرمز در صورت ورود به تالاب انزلی است. همچنین تطابق اقلیمی بین زیستگاه اصلی تیلاپیای شکم قرمز و تالاب انزلی با استفاده از سیستم اقلیمی کوپن-گایگر بالا بود و حداقل یکی از زیستگاه های بومی تیلاپیای شکم قرمز در این سیستم در طبقه اقلیمی مشابه با تالاب انزلی قرار دارد. خروجی مدل Climatch برای این گونه 0.87 به دست آمد که نشان دهنده تطابق بالای اقلیمی بین گستره بومی این گونه و منطقه ارزیابی – تالاب انزلی - بود. ارزیابی تغییرات اقلیم مدل AS - ISK در نتیجه نهایی ارزیابی، اثر افزایشی داشت. فاکتورهایی که در نتیجه ارزیابی تیلاپیای شکم قرمز بیشترین تأثیر را داشتند شامل تطابق اقلیمی، تغییر اقلیم احتمالی، ویژگی های زیست شناختی و وضعیت مهاجم شدن آن در دیگر منطقه های خارج از گستره بومی اش بودند. مقایسه نتایج استفاده از این مدل برای گونه غیربومی تیلاپیای شکم قرمز در تالاب انزلی و چند منطقه دیگر در کشورهای همسایه نشان داد که این گونه غیربومی در این منطقه ها هم از پتانسیل بالای مهاجم شدن برخوردار بود. نتیجه گیری: با توجه به اینکه گونه های ماهیان غیربومی همواره مورد توجه برای توسعه آبزی پروری در کشور هستند. برای اجتناب از پیامدهای زیانبار محیط زیستی یک ابزار ارزیابی سریع نیاز است. ارزیابی پتانسیل مهاجم شدن گونه های ماهیان غیربومی با مدل AS -ISK می تواند برای پیش بینی پتانسیل مهاجم شدن ماهیان غیربومی در حوضه آبریز تالاب انزلی و دیگر منطقه ها به منظور کمک به مدیران حفاظت، تصمیم گیران و سیاست گذاران طرح های آبزی پروری مورد استفاده قرار گیرد.