مقاله پژوهشی
افسانه یوسفی؛ رضا میرزایی تالار پشتی؛ فاطمه سادات آقامیر؛ جعفر نباتی
چکیده
سابقه و هدف: مشکل های اقتصادی ناشی از افزایش رو به رشد مصرف کودهای شیمیایی از یکسو و مسئله های محیط زیستی مرتبط با مصرف غیر علمی این کودها از قبیل ایجاد آلودگی های آب و خاک، افت سطح حاصلخیری خاک و کاهش کیفیت فرآورده های گیاهی از سوی دیگر، زمینه های توجه بیشتر به کودهای زیستی را فراهم کرده است. برای کاهش آلودگی های ...
بیشتر
سابقه و هدف: مشکل های اقتصادی ناشی از افزایش رو به رشد مصرف کودهای شیمیایی از یکسو و مسئله های محیط زیستی مرتبط با مصرف غیر علمی این کودها از قبیل ایجاد آلودگی های آب و خاک، افت سطح حاصلخیری خاک و کاهش کیفیت فرآورده های گیاهی از سوی دیگر، زمینه های توجه بیشتر به کودهای زیستی را فراهم کرده است. برای کاهش آلودگی های محیط زیستی و آسیب های بوم شناختی ناشی از کاربرد کودهای شیمیایی باید از منبع ها و نهاده هایی استفاده کرد که افزون بر تـأمین نیازهای فعلی گیاه به پایداری سامانه های کشاورزی در بلند مدت نیز منجر شود. هدف این پژوهش، کاهش پیامدهای مخرب مواد شیمیایی در محصول های کشاورزی و کاهش هزینه با استفاده از تولید با تیمارهای کودهای زیستی (شامل باکتری های آزادزی نیتروژن و باکتری های حل کننده فسفات و پتاسیم) و اثر آنها بر عملکرد ماش بود .مواد و روش ها: به منظور بررسی اثر باکتریهای آزاد کننده فسفات، پتاسیم و آزادزی تثبیت کننده نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد ماش، آزمایشی در سال زراعی 1396 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد بهصورت فاکتوریل (2*6) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی، با دو توده ماش (دزفولی و هندی)، شش تیمار و سه تکرار اجرا شد. قبل از کاشت از عمق 30 - 0 سانتیمتری خاک محل آزمایش، نمونه خاک مرکب تهیه شد و ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک اندازهگیری شد. در پایان فصل رشد، پس از رسیدگی فیزیولوژیک، برداشت از چهار ردیف میانی با حذف اثر حاشیه ای از سطح یک متر مربع انجام شد و صفاتی از قبیل ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی در بوته، عملکرد دانه، عملکرد زیستی، سنجه برداشت و اجزای عملکرد شامل: تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، تعداد دانه در بوته و وزن صد دانه اندازه گیری شد. نتایج و بحث: نتایج نشان داد بین عملکرد و اجزای عملکرد ماش و در تیمارهای مختلف کودهای زیستی اختلاف معنی دار وجود داشت. بیشترین عملکرد زیستی (6555 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد دانه (1558 کیلوگرم در هکتار) از توده ماش دزفولی به دست آمد و کمترین عملکرد زیستی و عملکرد دانه به ترتیب (3518 کیلوگرم در هکتار)، (1393 کیلوگرم در هکتار) در توده ماش هندی در تیمار شاهد مشاهده شد. نتایج نشان داد، کاربرد همزمان باکتری های آزادزی تثبیت کننده نیتروژن و باکتری های آزادکننده پتاسیم و فسفات، به دلیل افزایش دسترسی به عنصرهای غذایی که عاملی مؤثر در تحریک رشد و فتوسنتز گیاهان است، سبب بهبود شرایط برای رشد، تولید مواد فتوسنتزی و در نتیجه افزایش عملکرد در بوته ماش شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، کاربرد همزمان باکتری های زیستی نه تنها عملکرد ماش را افزایش داد؛ بلکه سبب کاهش اثرهای منفی استفاده از کودهای شیمیایی در سیستم تولید محصول های کشاورزی نیز شد. ضرورت توجه به کودهای زیستی به عنوان رهیافت های کشاورزی بوم شناختی برای جلوگیری از آلودگی منبع های آب و خاک می باشند. در این راستا کاربرد کودهای زیستی از جمله راهبردهای دستیابی به هدف های کشاورزی بوم شناختی است.
مقاله پژوهشی
مهرداد محمدی دوست؛ حسین هوشمند؛ مینا آهنگرزاده؛ لفته محسنی نژاد؛ فاطمه حکمت پور؛ فرحناز کیان ارثی
چکیده
سابقه و هدف: عملیات صید، برداشت، حمل، بسته بندی و نگهداری میگوی وانامی تا رسیدن دست مصرف کننده از عوامل مهمی بوده که میتواند بر کیفیت میگوی وانامی مؤثر باشد. در زمان صید عوامل فیزیکی ناشی از فشار مکانیکی آنزیمی باعث قرمزی هپاتوپانکراس و در نهایت قرمز شدن رنگ سر میگو میشود. هرچند پاتوژن هایی مانند ویبریوزیس و استرس زا مانند pH باالی استخر ...
بیشتر
سابقه و هدف: عملیات صید، برداشت، حمل، بسته بندی و نگهداری میگوی وانامی تا رسیدن دست مصرف کننده از عوامل مهمی بوده که میتواند بر کیفیت میگوی وانامی مؤثر باشد. در زمان صید عوامل فیزیکی ناشی از فشار مکانیکی آنزیمی باعث قرمزی هپاتوپانکراس و در نهایت قرمز شدن رنگ سر میگو میشود. هرچند پاتوژن هایی مانند ویبریوزیس و استرس زا مانند pH باالی استخر و افزایش بار آلی کف استخر هم در بروز این عارضه مؤثر است که بر بازارپسندی محصول بهطور قطع تأثیر منفی دارد. هدف از این پژوهش، راهکارهای کاهش سر قرمزی در میگوهای پرورشی است. مواد و روشها: با توجه به امکانات موجود در دو مزرعه که در هر مزرعه 3 استخر انتخاب و تیمار بندیهای مختلف در یک ماه آخر منتهی به صید و هنگام صید (با روشهای مختلف صید) و روشهای مختلف حمل (با یونولیت، با بسکت معمولی و با بسکت با سه الیه یخ به عبارت دیگر یخ در سه الیه کف باسکت؛ میانه وباالیه میگوها گذاشته میشود که از این به بعد به_عنوان یخ الیه الیهای نامبرده میشود) و سرعتهای متفاوت حمل شد. همچنین میزان دما و سر قرمزی پس از انجماد در دو کارگاه فراوری و بستهبندی مورد ردیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج و بحث: نتایج تیمارها نشان داد که 2 الی 5 درصد میگوها صید شده سر قرمز بودند که با بار آلی بستر ارتباط مستقیم دارد (مزرعه شماره 1 با بار آلی 13.15 درصد و مزرعه 2 با میزان 15.76 ثبت شد(. روش صید، استفاده از مکمل و متابی سولفیت بر در صد سر قرمزی تأثیر معنیدار نشان نداد ) P> 0.05 .)میزان سر قرمزی در زمان صید تا رسیدن به کارگاه فرآوری در تیمارهای حمل یونولیت به طور معنیداری از سایر تیمارها کمتر بود. میزان سر قرمزی میگوها از 47 .16 در بسکت معمولی به 3.5 در یونولیت رسید. در حمل معمولی دمای میگوها 11.77 درجه سانتی گراد و در حمل با یونولیت به 1.38 کاهش یافته است. در تیمار یخ الیه الیهای میزان درصدسر قرمزی 7.67 ثبت شد که نسبت به حمل معمولی کمتر بود. نقش عمل آوری در میزان سر قرمزی بسیار مؤثرتر از زمان پرورش و روشهای مختلف حمل و صید بود. به طوریکه میزان سر قرمزی در دو کارگاه 2.57±64.06 الی 3.12±67.50 درصد در تیمارهای مختلف ثبت شد. دمای بعد از انجماد میگوها در مرکز دو مرکز عملآوری دارای اختلاف معنی دار بود ( p < 0.05.(در کارگاه شماره یک، دمای میگوهای منجمد 0.63±10.11 -سانتی گراد و میزان سر قرمزی بهطور متوسط 2.57±64.06 ثبت شد. و در کارگاه 2 که دمای میگوهای منجمد 0.25±15.03 -سانتی گراد بود میزان سر قرمزی بهطور متوسط 3.12±67.50 ثبت شد. میزان دمای عمل آوری بین دو کارگاه عمل آوری اختلاف معنی دار نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به ترتیب اهمیت میتوان گفت میزان سر قرمزی در میگوها بیشتر از همه در کارگاه عملآوریها بهدلیل دمای باالی سردخانه اتفاق میافتد. در مرحله بعدی روش حمل میگوها از اهمیت بیشتری برخوردار بوده، به طوریکه حمل با یونولیت که بهترین پیشنهاد بوده میتواند با کاهش دمای میگو، میزان سر قرمزی را به 3.5 درصد تقلیل دهد. مدیریت صید کمترین تأثیر را در سر 1 قرمزی دارد. و کیفیت آن با اندازهگیری بار آلی بستر مشخص میشود. به عبارت دیگر با مدیریت مناسب صید 3 درصد، حمل با یونولیت 8 تا 11 درصد و فرآوری مناسب 27 الی 36 درصد، در مجموع 38 تا 50 درصد کاهش سر قرمزی میگوها را بعد از انجماد داشتیم.
مقاله پژوهشی
همایون حبیبی؛ هاجر راعی دهقی
چکیده
سابقه و هدف: توانایی بشر برای دگرگون ساختن محیط زیست در تمام کره زمین به نوع متفاوتی از نگرانیهای محیط زیستی یعنی تغییرات اقلیمی دامن زده است. امروزه افزایش گرمایش جهانی و باال آمدن آب دریاها در اثر آب شدن یخهای قطبی، فوری ترین، قطعی ترین و گسترده ترین اثرهای قابل مشاهده تغییرات اقلیمی است. یکی از آثار این تغییرات، احتمال محروم شدن ...
بیشتر
سابقه و هدف: توانایی بشر برای دگرگون ساختن محیط زیست در تمام کره زمین به نوع متفاوتی از نگرانیهای محیط زیستی یعنی تغییرات اقلیمی دامن زده است. امروزه افزایش گرمایش جهانی و باال آمدن آب دریاها در اثر آب شدن یخهای قطبی، فوری ترین، قطعی ترین و گسترده ترین اثرهای قابل مشاهده تغییرات اقلیمی است. یکی از آثار این تغییرات، احتمال محروم شدن کشورهای ساحلی بویژه کشورهای کوچک جزیرهای از قلمروهای دریایی قبلی شان است، زیرا با باال آمدن آب دریاها نقاط پایه ای که مبنای ترسیم خطوط مبدأ هستند شروع به پسرفت به سمت ساحل نموده و عوارض طبیعی که مبنایی برای ترسیم خطوط مبداء دریای سرزمینی یا آبهای مجمع الجزایری بودند در حال غرق شدن یا تغییر ماهیت هستند. از آنجایی که خط مبدأ مبنای تعیین حدود مناطق دریایی کشور ساحلی است، با باال آب دریاها اعتبار خطوط مبدأ ترسیم شده قبلی و استحقاق کشورها برای برخورداری از منطقه های دریایی برمبنای چنین خطوطی به چالش کشیده شده و این مساله را مطرح میسازد که چنین کشورهایی همچنان سزاوار استفاده از خطوط مبدأ ترسیم شده قبلی هستند یا باید به ترسیم دوباره این خطوط بر اساس تغییرات صورت گرفته اقدام کنند. از اینرو هدف این نوشتار بررسی آثار تغییرات اقلیمی بر خطوط مبدأ کشورهای ساحلی و مجمع الجزایری و بیان راهکارهایی به چنین کشورهایی برای مقابله با چنین آثاری است. مواد و روشها: به منظور بررسی آثار تغییرات اقلیمی بر کشورهای ساحلی در ابتدا به پیامدهای تغییرات اقلیمی بر اقیانوسها پرداخته شد. با توجه به تحقیق های صورت گرفته مشخص شد، مهمترین این تغییرات، گرمایش جهانی و باال آمدن آب دریاها است. سپس تأثیر چنین پیامدهایی بر خطوط مبدأ عادی و مستقیم کشورهای ساحلی و مجمع الجزایری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج و بحث: این نوشتار با بررسی آثار تغییرات اقلیمی بر اقیانوسها به این نتیجه رسید که مهمترین آثار چنین تغییراتی بر اقیانوسها گرمایش جهانی و باال آمدن آب دریاست. این مطالعه با ارزیابی تأثیر تغییرات اقلیمی بر خطوط مبدأ به بررسی واقعی بودن این چالش حقوقی نسبت به انواع خطوط مبدأ پرداخته و نتیجه میگیرد که با وجود آنکه کنوانسیون حقوق دریاها 1982 به معضل تغییرات احتمالی بعدی در محل نقاط پایه بی توجه بوده و در این رابطه سکوت کامل دارد، با اینحال با تفسیر مواد کنوانسیون در مورد ترسیم خطوط مبدأ سواحل ناپایدار و فالت قاره میتوان قائل به حق کشورهای ساحلی و مجمع الجزایری به حفظ خطوط مبدأ قبلی و منطقه های دریایی موجود به رغم تغییرات سطح دریا شد. نتیجه گیری: این مطالعه با ارزیابی آثار تغییرات اقلیمی بر خطوط ساحلی کشورهای ساحلی نتیجه میگیرد که بی تردید پیامدهای تغییرات اقلیمی منجر به تغییرات گسترده در خطوط مبدأ کشورهای ساحلی میشود و با تفسیر مواد کنوانسیون حقوق دریاها میتوان راهکارهایی برای مقابله با این تغییرات بیان نمود و در نهایت قائل به حق کشورهای ساحلی به حفظ خطوط مبدأ قبلی آنها شد.
مقاله پژوهشی
زهرا اسدالهی؛ مصطفی کشتکار؛ ضیاءالدین بادهیان
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت ویژه نقشه های خدمات اکوسیستم در تصمیم گیری، رویکردهای مختلفی برای نقشه سازی خدمات اکوسیستم توسعه داده شده است. نرمافزار InVEST مبتنی بر مدلهایی است که داده کاربری و پوشش زمینها را با عرضه خدمات اکوسیستم مرتبط میسازد، به طوریکه کاربری زمینها، یک مؤلفه اساسی برای کلیه مدلها محسوب میشود. درحال حاضر فنآوری سنجش ...
بیشتر
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت ویژه نقشه های خدمات اکوسیستم در تصمیم گیری، رویکردهای مختلفی برای نقشه سازی خدمات اکوسیستم توسعه داده شده است. نرمافزار InVEST مبتنی بر مدلهایی است که داده کاربری و پوشش زمینها را با عرضه خدمات اکوسیستم مرتبط میسازد، به طوریکه کاربری زمینها، یک مؤلفه اساسی برای کلیه مدلها محسوب میشود. درحال حاضر فنآوری سنجش از دور یکی از تکنیک های برتر دراستخراج نقشه کاربری و پوشش زمینها با استفاده از دو روش پیکسل پایه و شیءگرا محسوب میشود. درحالیکه روش پیکسل پایه مبتنی بر طبقه بندی ارزشهای عددی تصویرهامی باشد،پردازش شیءگرای تصاویر به دلیل استفاده از مطالعات طیفی و مطالعات مربوط به بافت و محتوا نیز در فرآیند طبقه بندی از دقت باالاتری برخوردار است. به طوریکه کاربرد گسترده ای در تمامی بخشها از جمله علوم محیطی دارد.در این راستا پژوهش حاضر با هدف بکارگیری تصاویر ماهواره ای و پردازش شیءگرادر تهیه نقشه کاربری و پوشش زمینهای استان لرستان و مدلسازی خدمات زیستگاهی انجام شد. مواد و روشها: پژوهش با بکارگیری نرم افزارهای 9.01 eCognition و 0.InVEST3 طی چهار گام شامل آماده سازی الیه های مطالعاتی، پردازش شیءگرای تصویرهای ماهوارهای، طبقه بندی شیءگرا و در نهایت مدلسازی خدمات زیستگاهی انجام شد. تصاویر دو ماهوارهلند ست و سنتینلدر محیط نرم فزار eCognition فیوژن شده و در تلفیق با داده های مدل رقومی ارتفاع سنجنده ASTER مورد پردازش قرار گرفته است. سگمنت سازی به عنوان اولین مرحله طبقه بندی شیءگرا با استفاده از الگوریتم Segmentation Multiresolution انجام شد. به دلیل بزرگی منطقه مورد مطالعه و قدرت تفکیک مکانی متوسط تصاویر لندست، تصاویر با مقیاس 30 ،ضریب شکل 0.4 و فشردگی0.5 سگمنت سازی شد و بر اساس الگوریتم فازی اشتراک ،کاربری های مورد نظر با استفاده از سنجه هایی نظیربافت ، شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی ، هندسه ، ترکیب سطوح خاکستری پیکسل و درجات روشنایی طبقه بندی شدند که در این رابطه الگوریتم طبقه بندی class Assign مورد استفاده قرار گرفت. سپس با مطابقت دادن نقشه مستخرج با 130 نقطه تعلیمی،دقت و صحت طبقه بندی با ضریب کاپا مشخص شد. در ادامه نقشه کاربری و پوشش زمین ها به منظور مدلسازی خدمات زیستگاهی وارد نرم افزار InVEST شد. نتایج و بحث: نتایج و آمار به دست آمده برای دقت و صحت طبقه بندی با پردازش شیءگرا نتایج قابل قبولی را بیان کرد به طوریکه ضریب کاپای طبقه بندی معادل 0.93 برآورد شد. در محدوده مورد مطالعه طبقات کاربری و پوشش زمین ها در شش طبقه شامل کشاورزی آبی و دیم، جنگل، مرتع، منطقه های انسان ساخت و منبع های آب تهیه شدند. بنابر نتایج،مرتع هاو جنگل با درصد مساحت 39.8 و 33 درصد بیش از 72.8 درصد سطح استان لرستان را به خود اختصاص داده اند. از جمله مشکلات تهیه نقشه کاربری زمین ها به عدم توانایی تصاویر ماهوارهای لندست با ابعاد پیکسلی 30 متری در تفکیک زارعت دیم، مرتع ها و جنگلهای کمتراکم به دلیل تشابه طیفی آنها و همچنین منطقه های روستایی به دلیل سطح کوچک آنها اشاره نمود. بنابراین سعی شد که با استفاده از تغییر ویژگی های سگمنت نظیر شکل، تن، بافت و همچنین مطالعات جانبی این محدودیت برطرف شود. برای هر طبقه کاربری زمین ها درجه مطلوبیت زیستگاه در نظرگرفته شد. همچنین حساسیت هریک از تیپ های زیستگاه به تهدیدات موردنظردر منطقه موردمطالعه وزن دهی شد. عاملهای تهدید انسانی مؤثر بر کیفیت زیستگاه در سه گروه زمینهای کشاورزی، منطقه های مسکونی و جاده هاقرار گرفتند. در نهایت با اجرای مدل، سنجه کیفیت زیستگاه با ارزشی بین صفر تا یک حاصل شد. نتیجه گیری: رویکردهای مختلفی برای نقشه سازی خدمات اکوسیستم وجود دارد که یکی از آنها استخراج مطالعات خدمات اکوسیستم به طور مستقیم از نقشه های کاربری و پوشش زمینها است. چنین رویکردی برای آن دسته از منطقه های بزرگ مقیاس مناسب است که از نظردادههای دردسترس و نیروی متخصص محدودیت دارند و خدمت مورد بررسیبهطور مستقیم با کاربری زمین ها مرتبط است.
مقاله پژوهشی
حدیثه اسدیان؛ فریبا تدین؛ ساناز رئیس فرشید
چکیده
سابقه و هدف: امروزه استفاده از روشهای سنتز سبز بدون استفاده از مواد شیمیایی، جهت تولید نانو ذرات زیست سازگار، با ویژگی های معین مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مهمترین روشهای سنتز سبز، تولید نانو ذرات فلزی با استفاده از ارگانیسم ها است. بهره برداری از مواد مختلف گیاهی برای سنتز نانو ذرات یک فناوری سبز محسوب میشود، زیرا هیچ ماده شیمیایی ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه استفاده از روشهای سنتز سبز بدون استفاده از مواد شیمیایی، جهت تولید نانو ذرات زیست سازگار، با ویژگی های معین مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مهمترین روشهای سنتز سبز، تولید نانو ذرات فلزی با استفاده از ارگانیسم ها است. بهره برداری از مواد مختلف گیاهی برای سنتز نانو ذرات یک فناوری سبز محسوب میشود، زیرا هیچ ماده شیمیایی مضری را درگیر نمیکند. یکی از تکنیکهای روش سنتز سبز استفاده از عصاره گیاهان است که با استفاده از ترکیبهای احیا کننده موجود در خود، سبب احیای نمکهای فلزی به یونهای فلزی میشوند. در سالهای اخیر نانو ذرات مغناطیسی پوشش دار شده با توجه به ویژگیهای منحصر به فرد خود کاربردهای جدید و گسترده ای در صنعت و پزشکی پیدا کردهاند. اصالح سطح این نانو ذرات توسط عصاره گیاه سبب افزایش کارایی و راندمان آنها در زمینه جذب رنگهای خطرناک و آالاینده های معدنی میشود. همچنین به دلیل فعالیتهای خوب ضد باکتریایی و ضد التهابی از آنها در زمینه بیولوژیکی نیز میتوان استفاده نمود. مواد و روشها: جهت سنتز نانو ذرات مغناطیسی نمکهای کلرید آهن و نیترات نیکل با عصاره هلیله سیاه مخلوط و تحت همزن شدید قرار گرفتند. تغییر فوری رنگ در این مرحله از قهوه ای به سیاه نشان دهنده احیای یونهای فلزی به نمکهای فلزی بود. سپس نمونه خشک و به کمک هاون پودر شد. ساختار و ریخت شناسی نانو ذرات سنتز شده با استفاده از تکنیکهای طیف سنجی تبدیل فوریه مادون (FTIR) قرمز و میکروسکوپ ، پراش اشعه ایکس (XRD) الکترونی روبشی (SEM) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج و بحث: هدف از این پژوهش سنتز و توسعه یک روش جدید برای تهیه نانو ذرات با ویژگی سوپر مغناطیسی با استفاده از روشهای محیط زیستی و شیمی سبز است. بدین منظور از هلیله سیاه به عنوان یک گیاه دارویی برای اولین بار در تهیه نانو ذرات مغناطیسی اکسید آهن - نیکل استفاده شد. طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز، اصالح سطح نانو ذرات مغناطیسی با استفاده از عصاره هلیله سیاه را تأییدکرد و میکروسکوپ الکترونی روبشی ریخت شناسی و اندازه حدودی نانو ذرات مغناطیسی بدون پوشش و زیست عملگرا شده با این عصاره را معین نمود. همچنین این نتایج نشان داد که نانو ذرات از نظر ساختار کمابیش کروی و قطر متوسط ذرات آنها 26.67 نانومتر بوده است. الگوی پراش اشعه ایکس طبیعت کریستالی، خلوص باال و ساختار مکعب محور نانو ذرات مغناطیسی بدون پوشش و زیست عملگرا شده را به خوبی نشان داد. نتیجه گیری: رویکرد ما استفاده از عصاره آبی استخراج شده از هلیله سیاه به عنوان عامل کاهش دهنده، تثبیت کننده و پوششی در سنتز نانو ذرات مغناطیسی آهن و نیکل است. روش پیشنهادی در این پژوهش سنتز سبز نانو ذرات مغناطیسی دو جزیی با استفاده از عصاره گیاه هلیله سیاه را امکان پذیر می سازد. استفاده نکردن از روش های هیدروترمال و هم رسوبی در ساخت نانو ذره و همچنین تهیه عصاره گیاه در محیط آبی و کاربرد آن از مزایای مهم این تحقیق میباشد. بنابر این روش ترکیبهای آنتی اکسیدانی پلی فنولی موجود در عصاره گیاه همزمان موجب کاهش یونهای فلزی و عامل کمپلکس کننده عمل کرده و سبب سنتز نانو ذرات فلزی میگردد که دارای ویژگیهای آنتی باکتریال نیز است
مقاله پژوهشی
خسرو عزیزی؛ سجاد رحیمی مقدم
چکیده
سابقه و هدف: امروزه تنش گرما به عنوان یکی از بزرگترین خطرها و نگرانی های تولید ذرت دانه ای است و این موضوع بیشتر در منطقه های گرم و خشک دیده میشود. تنش گرما عملکرد دانه و سرعت فتوسنتز گیاهی را کاهش و تنفس را افزایش میدهد. گیاه ذرت به تنش گرما و دماهای بالا در مرحله گلدهی بسیار حساس بوده زیرا دماهای بالاسبب عقیمی دانه گرده و به موازات آن ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه تنش گرما به عنوان یکی از بزرگترین خطرها و نگرانی های تولید ذرت دانه ای است و این موضوع بیشتر در منطقه های گرم و خشک دیده میشود. تنش گرما عملکرد دانه و سرعت فتوسنتز گیاهی را کاهش و تنفس را افزایش میدهد. گیاه ذرت به تنش گرما و دماهای بالا در مرحله گلدهی بسیار حساس بوده زیرا دماهای بالاسبب عقیمی دانه گرده و به موازات آن کاهش عملکرد دانه میشود. با این وجود راهکارهایی برای جلوگیری مواجه شدن مرحله گلدهی ذرت با تنش گرما وجود دارد. راهکارهای دقیق مدیریتی مانند تغییر تاریخ کاشت و رقم به عنوان روشهایی مناسب برای مقابله با تنش گرما استفاده میشوند. از طرفی مدل های شبیه سازی رشد گیاهان زراعی برای بررسی این راهکارها ابزار مفیدی می باشند. بنابراین، مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر مخاطرات تنش گرما (فراوانی و شدت گرما) بر عملکرد ذرت دانه ای در شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک ایران و تعیین دامنه ی مخاطرات گرما برای این محصول با استفاده از رهیافت مدل سازی انجام گرفت. مواد و روشها: به منظور ارزیابی مخاطرات ناشی از تنش گرما در ذرت دانهای کشور یک آزمایش شبیه سازی در پنج منطقه (ایرانشهر، دزفول، پارسآباد، کرمانشاه و کرمان) طراحی شد. تیمارهای آزمایش شامل تاریخ کاشتهای مختلف: تاریخ کاشت مرسوم (تاریخ کاشت کشاورزان منطقه)، دیرهنگام (20 روز بعد از تاریخ کاشت مرسوم) و زودهنگام (20 روز قبل از تاریخ کاشت مرسوم) و دو رقم: سینگل کراس 704( دیررس) و سینگل کراس 260( زودرس) بودند. برای انجام این کار، داده های بلند مدت اقلیمی روزانه هر منطقه شامل بیشینه و کمینه دما، بارش و تشعشع از سازمان هواشناسی کشور جمع آوری گردید. این داده ها به عنوان ورودی مدل شبیه سازی گیاه زراعی مورد استفاده قرار گرفتند. در مطالعه حاضر، مدل زراعی APSIM برای شبیه سازی رشد و نمو گیاه ذرت استفاده گردید. برای بررسی مخاطرات گرما بر روی ذرت دانه ای، سه بعد، شامل مرحله حساس (گلدهی) ذرت دانه ای به دماهای حدی، فراوانی دماهای حدی در مرحله حساس و شدت دماهای حدی در این مرحله در نظر گرفته شدند. همچنین دامنه ی ریسک تنش گرما برای گلدهی در هر منطقه برابر با اولین روز از سال با بیشنه دمای باالی 36 درجه سانتی گراد تا آخر روز سال با دمای باالی 36 درجه سانتی گراد بود. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که دامنه ی مخاطرات (تعداد روزهایی متوالی از سال با ماکزیمم دمای باالی 36 سانتیگراد) برای بوم نظام های ذرت ایران به طور میانگین 94.4 روز بود که در منطقه ها و اقلیم های مختلف متفاوت بود. کمترین بازه مخاطرات در منطقه نیمه خشک و معتدل پارسآباد(14 روز) و بیشترین مقدار در منطقه گرم و خشک ایرانشهر (183 روز) ثبت گردید. همچنین درصد تعداد روزهایی با دمای باالی 36 درجه سانتیگراد در طول دوره گلدهی ذرت برابر با 63.5 درصد و شدت تنش گرما برابر 37.09 درجه سانتیگراد بود. این موضوع سبب کاهش عملکرد ذرت دانه ای کشور میشود به طوری که عملکرد دانه در حال حاضر برابر 6196.5 کیلوگرم شبیه سازی شد. با این وجود تاریخ کاشت های زودهنگام و رقم زودرس در کشت بهاره درصد تعداد روزهایی با دمای باالی 36 درجه سانتیگراد در طول دوره گلدهی ذرت (37.2 درصد) و شدت تنش گرما (35.1 درجه سانتیگراد) را کاهش داد و عملکرد دانه را به 7486.9 کیلوگرم افزایش داد. همچنین تاریخ کاشت های دیرهنگام و رقم دیررس در کشت تابستانه درصد تعداد روزهایی با دمای باالی 36 درجه سانتیگراد در طول دوره گلدهی ذرت (38.9 درصد) و شدت تنش گرما (35.3 درجه سانتیگراد) را کاهش داد و عملکرد دانه را به 7743.6 کیلوگرم افزایش داد. نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج نشان داد که ذرت دانهای در حال حاضر تحت یک مخاطره باالی تنش گرما کشت میشود. به منظور کاهش مخاطرات و افزایش عملکرد دانه، کشاورزان در هر منطقه باید تاریخ کاشت ها و ارقام بهینه را بنابر فصل کشت به کار ببرند.
مقاله پژوهشی
سمیه صدر؛ زهرا موحدی راد
چکیده
سابقه و هدف: بررسی الگوی تغییرهای مکانی عنصرهای سنگین در بسیاری از برنامه ریزی های کاربردی، دارای اهمیت بسیار زیادی است. برای تخمین متغیرهای ناحیه ای در نقاط اندازه گیری نشده از نظریه زمین آمار استفاده می شود. با استفاده از تخمینگر کوکریجینگ و بهره گیری از مطالعات مربوط به همبستگی دوجانبه ی بین متغیرها، میتوان تخمین مناسب و دقیق تری ...
بیشتر
سابقه و هدف: بررسی الگوی تغییرهای مکانی عنصرهای سنگین در بسیاری از برنامه ریزی های کاربردی، دارای اهمیت بسیار زیادی است. برای تخمین متغیرهای ناحیه ای در نقاط اندازه گیری نشده از نظریه زمین آمار استفاده می شود. با استفاده از تخمینگر کوکریجینگ و بهره گیری از مطالعات مربوط به همبستگی دوجانبه ی بین متغیرها، میتوان تخمین مناسب و دقیق تری از متغیر موردنظر (متغیر اصلی) با بهره گیری از مقادیر دیگر متغیرها (متغیر ثانویه) به دست آورد. با توجه به اهمیت استان اصفهان از نظر فعالیتهای کشاورزی و صنعتی و همچنین جمعیت زیاد ساکن در این استان وجود نداشتن مطالعات کافی در زمینه توزیع عنصر سلنیوم در این منطقه، مطالعه حاضر به منظور بررسی توزیع عنصر سلنیوم و ارائه نقشه های پراکنش این عنصر در خاک های سطحی این استان برنامه ریزی گردید. مواد و روشها: منطقه مورد مطالعه، مساحتی در حدود 6800 کیلومترمربع داشته و قسمتهای وسیعی از زمینهای کشاورزی استان اصفهان و مراکز بزرگ صنعتی اصفهان را در بر می گیرد. در مطالعه حاضر از روش نمونه برداری تصادفی طبقه بندی شده استفاده شد. نمونه ها از عمق 0 تا ۲0 سانتیمتری از سطح خاک و در کل 55 نمونه از کل منطقه در شبکه های 4×4 کیلومتر برداشت شد. pH ،هدایت الکتریکی خاک، درصد شن، رس، سیلت، درصد مواد آلی و غلظت کل سلنیوم توسط دستگاه XRF اندازه گیری شد. اما به لحاظ بالا بودن هزینه های XRF ،غلظت سلنیوم کل، تنها برای 7 نمونه مورد آنالیز قرار گرفت. محاسبات آماری و زمین آماری به ترتیب توسط نرم افزار SPSS و WinGslibو نیز تهیه نقشه ها توسط نرم افزارهای ILWIS و Surfer صورت گرفت. نتایج و بحث: میانگین غلظت سلنیوم در منطقه مطالعاتی 0.63 میلیگرم بر کیلوگرم خاک با حداقل و حداکثر 0.5 و 1.5 میلیگرم بر کیلوگرم میباشد. براساس ضرایب همبستگی میان غلظت سلنیوم و EC خاک، همبستگی مثبت و معنی داری مشاهده شد. بنابراین از EC به منظور کاهش خطای تخمین سلنیوم توسط ابزار کوکریجینگ استفاده گردید. در این پژوهش، حد آستانه کمبود برای سلنیوم کل خاک برابر 0.6 میلیگرم بر کیلوگرم و حد سمیت این عنصر برای انسان و دام از 5 میلیگرم بر کیلوگرم آغاز میشود بر این اساس بهطور میانگین میتوان منطقه مورد مطالعه را در محدوده کمبود سلنیوم معرفی کرد چرا که بیش از 50 درصد نقاط دارای غلظت کمتر از0.6 میلیگرم بر کیلوگرم سلنیوم و حدود 1 درصد از نقاط، دارای غلظت بیش از حد مجاز سلنیوم در خاکهای غیرآلوده هستند اما سمیت این عنصر برای انسان و دام در منطقه مطالعاتی مشاهده نمی گردد. بخشهای وسیعی از استان اصفهان را اقلیم خشک با خاکهای دارای pH قلیایی در برگرفته است. با توجه به این نکته که زمینهای با غلظت پایین سلنیوم هم در کاربریهای کشاورزی و هم غیرکشاورزی مشاهده میگردد، به نظر میرسد نوع ماده مادری این منطقه که بیشتر سازندهای آبرفتی رودخانه ی زاینده رود هستند از نظر سلنیوم فقیر هستند. ازسوی دیگر کمبود این عنصر در زمینهای کشاورزی گویای توجه نکردن کشاورزان این منطقه ها به استفاده از کودهای شامل سلنیوم است. بیشترین غلظت های سلنیوم در شهرستان مبارکه قرار گرفته است که محل قرارگیری صنایع عظیم فولاد در منطقه است. جهت وزش باد غالب منطقه به عنوان عامل تهدید در انتقال انتشارات اتمسفری حاوی سلنیوم از مناطق صنعتی شهرستان مبارکه به منطقه های پر جمعیت تر استان معرفی میگردد. نتیجه گیری: تمرکز صنایع در شهرستان اصفهان و نواحی اطراف آن، غلظت سلنیوم را در این منطقه ها بیشتر از نواحی مجاور کرده است و صنایع فولاد موجود در شهرستان مبارکه عاملی در جهت ورود سلنیوم به اتمسفر و در نهایت خاک است. باد غالب منطقه نیز چه بسا در انتقال این انتشارات به قسمتهای شمال شرق منطقه، مؤثر میباشد. این در حالی است که در غالب منطقه مورد مطالعه، کمبود این عنصر مشاهده میگردد که استفاده از کودهای شامل سلنیوم لازم به نظر میرسد.
مقاله پژوهشی
محمد حسن ناصری؛ محمد رستمیان
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت جاده های جنگلی و اثرهای مثبت و منفی آنها بر اکوسیستم جنگل، در این پژوهش به بررسی اثرهای جاده جنگلی بر سنجه های تنوع گونهای مرتبط با درختان و درختچه ها در جنگل های شهرستان پاسارگاد، پرداخته شد. مواد و روشها: پس از بررسی های میدانی، تعداد 30 پالت 400 مترمربعی (20متر×20متر) در امتداد جاده جنگلی درجه سه با فاصله ...
بیشتر
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت جاده های جنگلی و اثرهای مثبت و منفی آنها بر اکوسیستم جنگل، در این پژوهش به بررسی اثرهای جاده جنگلی بر سنجه های تنوع گونهای مرتبط با درختان و درختچه ها در جنگل های شهرستان پاسارگاد، پرداخته شد. مواد و روشها: پس از بررسی های میدانی، تعداد 30 پالت 400 مترمربعی (20متر×20متر) در امتداد جاده جنگلی درجه سه با فاصله طولی 100 متر در فاصله های 20 - 0 متری، 60 - 40 متری و 100 - 80 متری عمود بر دو طرف جاده پیاده گردید و گونه های درختی و درختچه ای موجود در آنها برداشت شد. سپس با استفاده از نرم افزارهای مربوطه، سنجه های تنوع، غنا و یکنواختی گونه ای محاسبه گردید و میانگین هر سنجه در فاصله های مشابه اندازه گیری شد. اثر فاصله از جاده روی سنجه های تنوع، غنا و یکنواختی با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه در قالب رویه ANOVA Way One تعیین گردید و از آزمون دانکن نیز بهمنظور مقایسه چندگانه میانگین استفاده شد. نتایج و بحث: نتایج آماربرداری از درختان در منطقه مورد مطالعه نشان داد که گونه تنگرس بیشترین و گونه ارملک (ریش بز) کمترین مقدار فراوانی را در پالت ها دارند. با توجه به نتایج بهدست آمده، میانگین مقادیر سنجه های تنوع، غنا و یکنواختی در فاصله های مختلف از جاده اختالف معنیداری را نشان ندادند. همچنین نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین مقادیر سنجه های تنوع گونه ای بیان شده در فاصله های مختلف از جاده، اختلاف معنی داری در سطح اطمینان 95 درصد وجود ندارد. نتیجه گیری: رقابت نوری یکی از عاملهای تأثیرگذار بر استقرار درختان و درختچه ها میباشد. در منطقه مورد مطالعه به دلیل فاصله های زیاد درختان از یکدیگر، رقابت نوری وجود ندارد و بنابراین وجود جاده در این شرایط نمیتواند تأثیری بر رقابت نوری درختان داشته باشد.از طرفی نتایج نشان میدهد با افزایش فاصله از جاده، تراکم پایه های درختی و درختچه ای و همچنین سنجه های تنوع گونه ای اختلاف معنی داری را نشان نمیدهند. جاده های جنگلی درجه سه به دلیل نوع کاربرد و محدود بودن زیرسازی و روسازی و اکتفا به عملیات خاکبرداری و خاکریزی در آنها، در فصلهای محدودی از سال قابل استفاده هستند و اثرهای منفی عاملهای بیرونی نظیر حضور انسان محدود میشود. بنابراین افزایش فاصله از جاده جنگلی درجه سه در منطقه مورد مطالعه، تأثیری بر غنا، تنوع و یکنواختی گونه های درختی و درختچه ای ندارد.
مقاله پژوهشی
حمیدرضا جعفری؛ کوشش عثمان سلیمان
چکیده
سابقه و هدف: صنعت نفت و گاز و درآمدهای حاصل از آن نه تنها معیارهای محیط زیستی، اجتماعی فرهنگی و اقتصادی بلکه معیارهای سیاسی و سربازی در سطوح مختلف جهانی، منطقه ای و محلی نیز تحت تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم خود قرار می دهد، از این رو درک جامع از عملکرد آن برای تصمیم گیری در مورد سیاستهای انرژی محلی همراه با گسترش سیاستهای اقتصاد پایدار ...
بیشتر
سابقه و هدف: صنعت نفت و گاز و درآمدهای حاصل از آن نه تنها معیارهای محیط زیستی، اجتماعی فرهنگی و اقتصادی بلکه معیارهای سیاسی و سربازی در سطوح مختلف جهانی، منطقه ای و محلی نیز تحت تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم خود قرار می دهد، از این رو درک جامع از عملکرد آن برای تصمیم گیری در مورد سیاستهای انرژی محلی همراه با گسترش سیاستهای اقتصاد پایدار امر حیاتی قلمداد میشود. اقلیم کردستان/عراق با داشتن ذخایر نفتی 60 میلیارد بشکهای و حدودا 200 تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی، قدرتمندانه بر روی نقشه جدید انرژی دنیا اعالم حضور کرده و توجه کشورهای صنعتی و ابرقدرتهای جهانی را که نیاز بیشتری به انرژی نفت و گاز طبیعی دارند به خود جلب کرده است. با توجه به اهمیت این منطقه در ادامه حیات رقابتی جهانی انرژی و اثرات انسانی و محیطزیستی ناشی از آن، همراه با محدودیتهای گوناگون در زمینه سیاست محیط زیستی و توسعه اقتصادی، اهمیت مطالعه شناسایی عوامل مؤثر محیط زیستی در سیاستگذاری حوزه نفت و گاز را چند برابر می کند. مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع کاربردی است، که از بررسی های میدانی، کتابخانه ای و مصاحبه با متخصصین جهت دسترسی به اطالعات مورد نیاز استفاده شده است.، داده ها نیز به روش دلفی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند و جهت تجزیه و تحلیل مطالعات و شناسایی عامل های مؤثر محیط زیستی در سیاستگذاریهای حوزه نفت و گاز از مدل PESTLE & SWOT استفاده شدند. نتایج و بحث: با توجه به نتایج ماتریس ارزیابی عامل های داخلی تعداد نقاط ضعف بیشتر بوده است. این نشان دهنده آن است که صنایع نفت و گاز باوجود اینکه دارای نقاط قوت مختلف و مؤثر میباشد اما نقاط ضعف تأثیرگذارتر هستند. نقاط قوت مانند وجود منبع های سرشارنفت و گاز در اقلیم کردستان، تا حدودی وجود دموکراسی و حفظ حقوق مدنی و سیاسی و رونق اقتصادی و رشدGNP بیشترین 2 امتیاز را گرفتند. از سوی دیگر نقاط ضعف مانند ضعف در برنامه ریزی های استراتژیک و سیاستگذاریهای کالن مربوط به محیطزیست و انرژی، نبود سیستم مدیریتی منسجم و قوی در راستای شفافیت مالی و قراردادها، همچنین ناکارآمدی سیستم مالیات و گمرک در رأس نقاط ضعف قرارگرفتهاند. بنابراین میتوان گفت که صنایع نفت و گاز، با وجود رشد و توسعه عادی خودنیاز شدید به بکارگیری استراتژیهای کالن دارد که مطالب حفظ محیط زیستی، توسعه پایدار، شفافیت و مدیریت منسجم را نیز در اولویت قرار بدهد. همچنین، با توجه به نتایج به دست آمده در ماتریس ارزیابی عاملهای خارجی مشاهده شد که صنایع نفت و گاز دارای فرصت های بیشتری در مقایسه با تهدیدها هستند، از مهمترین فرصتها و تهدیدهای موجود میتوان به نیاز آینده دنیا به انرژی و نداشتن مرزهای سیاسی و اتصال به آبهای آزاد دنیا اشاره کرد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از ارزیابی عاملهای استراتژیک داخلی و خارجی، مشاهده شد که موقعیت استراتژیک صنایع نفت و گاز در اقلیم کردستان با رویکرد سیاست حمایت و حفاظت محیط زیستی جهت دستیابی به توسعه پایدار در بخش استراتژی های محافظه کارانه )غلبه نقاط فرصت بر تهدیدها و نقاط ضعف بر قوتها( قرارگرفته است. بنابراین استراتژی های کالن متناسب با شرایط کنونی جهت توسعه صنایع نفت و گاز و ارائه و اجرای سیاست های محیط زیستی، اقدامهای استراتژیک کالن با آن پیشنهاد میگردد، به طوری که با استفاده از فرصت های موجود تهدیدها را کاهش دهیم و نقاط ضعف را به نقاط قوت تبدیل نماییم.
مقاله پژوهشی
داریوش یوسفی کبریا؛ غزل عباسخانیان؛ عبادت قنبری پرمهر
چکیده
سابقه و هدف: وجود منبع های نفتی در دریاها عملیات اکتشاف، استخراج و حمل و نقل مواد نفتی در آنها سبب بهوجود آمدن لکه های هیدروکربنی بر سطح دریاها میشود و در نتیجه کاهش سطح کیفیت این آبها را در پی دارد. نشت مواد نفتی به دریاها عوارض محیط زیستی جبران ناپذیری دارد و اکوسیستم های ساحلی و دریایی را مختل می کند در نتیجه شناسایی مکان و زمان وقوع ...
بیشتر
سابقه و هدف: وجود منبع های نفتی در دریاها عملیات اکتشاف، استخراج و حمل و نقل مواد نفتی در آنها سبب بهوجود آمدن لکه های هیدروکربنی بر سطح دریاها میشود و در نتیجه کاهش سطح کیفیت این آبها را در پی دارد. نشت مواد نفتی به دریاها عوارض محیط زیستی جبران ناپذیری دارد و اکوسیستم های ساحلی و دریایی را مختل می کند در نتیجه شناسایی مکان و زمان وقوع حوادث نفتی و تشخیص ابعاد و بزرگی آلودگی ناشی از آنها برای نظارت و حفظ سلامت محیط زیست از اهمیت زیادی برخوردار است و امروزه به کمک داده های سنجش از دور، استفاده از ماهواره های اپتیکی و راداری آسان و ممکن میشود. در این مطالعه، به منظور ارتقاء قابلیت تشخیص نواحی آلودگی نفتی، با استفاده همزمان ماهواره های اپتیکی 8-Landsat ،2-Sentinel و راداری 1-Sentinel به دلیل قدرت تفکیک مکانی باال و دوره بازبینی نزدیک به هم، آلودگی نفتی دریای خزر در منطقه ی تأسیسات نفتی آذربایجان مورد مطالعه قرار گرفت. مواد و روشها: در این مطالعه، بررسی آلودگی نفتی ناشی از تأسیسات نفتی Rocks Oil در دو ماه آوریل و ژوئن سال 2017 به وسیله تصاویر ماهوارهای انجام شد. پس از شناسایی لکه های آلودگی بر سطح آب در اطراف این تأسیسات در تصاویر راداری برای اطمینان از لکه های شناسایی شده ناشی از نشت نفت و بارزسازی آلودگی نفتی از تصاویر اپتیکی از روابط نسبت باندی استفاده شد. سپس، عملیات استخراج عوارض تصویرها با استفاده از روش نسبت باندی انجام گرفت. نتایج و بحث: مساحت به دست آمده از سطوح آلودگی نفتی در ماه آوریل سال 2017 افزایش سطح لکه ی نفتی را طی 12 روز نشان داد که با توجه به درصد پوشش کالس نفت و کالس مخلوط آب و نفت در نتایج به دست آمده از سطوح، گویای افزایش پخش و گسترش لکه ی نفتی با جریانات دریایی و ادامه ی نشت نفت از منبع تولید آن است. همچنین بررسی تصاویر اپتیکی 8-Landsat و 2-Sentinel در تاریخ 5 ژوئن 2017 در میزان سطح آلودگی نفتی، نتایج نزدیک به هم را نشان داد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این تحقیق، نشان داد که روش نسبتهای باندی برای تشخیص سریع نشت نفت مناسب است. به همین جهت، برای بارزسازی جزئیات ناحیه آلودگی، از روش طبقه بندی نسبت باندی تصویر برای استخراج عوارض با کالسهای مشخص استفاده شد. همچنین از نظر محیط زیستی تأسیسات نفتی Rocks Oil آبهای خزری، کشور جمهوری آذربایجان را در شرایط نامطلوبی قرار داده و به دلیل جهت غالب جریانات دریایی در آن ناحیه به سمت سواحل شمال غربی ایران، درصورت عدم پیشگیری از وقوع نشت نفت، آبهای سواحل کشور ما را آلوده ساخته و اکوسیستم دریایی منطقه را تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین باید برای جمع آوری و پاک سازی لکه های نفتی در اطراف این تأسیسات با استفاده از روشهای فیزیکی، شیمیایی و زیستی نسبت به پاکسازی آلودگی های نفتی روی سطح آب اقدام شود.
مقاله پژوهشی
حسین طالبی خیاوی؛ حسین شفیع زاده مقدم؛ مصطفی کریمیان اقبال
چکیده
سابقه و هدف: فرسایش گالی یکی از انواع فرسایش آبی محسوب میشود که در طی پیشرفت این نوع فرسایش، زمینهای کشاورزی به شکل غیرقابل استفاده درمیآیند. با در نظر گرفتن شرایط جغرافیایی و محیطی، عوامل متنوعی در ایجاد و گسترش فرسایش گالی تأثیر دارند. در تحقیق حاضر با توجه به گسترش شدید فرسایش گالی در منطقهی جعفرآباد مغان و آسیب رساندن به زمینهای ...
بیشتر
سابقه و هدف: فرسایش گالی یکی از انواع فرسایش آبی محسوب میشود که در طی پیشرفت این نوع فرسایش، زمینهای کشاورزی به شکل غیرقابل استفاده درمیآیند. با در نظر گرفتن شرایط جغرافیایی و محیطی، عوامل متنوعی در ایجاد و گسترش فرسایش گالی تأثیر دارند. در تحقیق حاضر با توجه به گسترش شدید فرسایش گالی در منطقهی جعفرآباد مغان و آسیب رساندن به زمینهای کشاورزی و مرتعی مرغوب، به مدلسازی احتمال وقوع و بررسی عوامل تأثیرگذار در رخداد فرسایش گالی در منطقه پرداخته شده است. مواد و روشها: در این مطالعه که در منطقه جعفرآباد مغان (قره دره) انجام پذیرفت، تأثیر فاکتورهای شیب، جهت شیب، انحنای شیب، ارتفاع، درصد رس خاک افق A ،درصد رس افق B ،درصد شن افق A ،درصد شن افق B ،میزان ماده آلی خاک سطحی، فاصله از جادهها و فاصله از رودخانه ها با استفاده از مدل رگرسیون درختی تقویت شده مورد بررسی قرار گرفت و همچنین نقشه پیشبینی فرسایش گالی منطقه نیز تهیه گردید. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که فاکتورهای فاصله از رودخانه، درصد شن افق A ،درصد رس افق A و همچنین میزان ماده آلی خاک سطحی بهترتیب با درصد تأثیر 16.3 ،13.1 ،11.4 و 10.4 ،بیشترین مشارکت را در احتمال رخداد فرسایش گالی داشتند. و همچنین کمترین تأثیر مربوط به جهت شیب و ارتفاع به ترتیب با5.4 و 5.5 درصد مشارکت بوده که میتواند بهدلیل نبود تغییرات ارتفاعی چشمگیر در منطقه باشد. براساس نقشه پیشبینی مشخص گردید که 10.63 درصد از مساحت منطقهی مورد مطالعه در طبقه حساسیت بسیار زیاد قرار گرفته است. مقدار AUC برای مدل رگرسیون درختی تقویت شده در این تحقیق0.81 محاسبه گردید که نشان دهنده تخمین خوب مدل در پیشبینی مناطق حساس به فرسایش گالی استنتیجه گیری: نتایج بهدست آمده از این تحقیق، نشان از تأثیر باالی ویژگی های سطحی زمین در شروع فرسایش گالی را دارد. با توجه به اینکه بیشترین تأثیر در احتمال رخداد فرسایش گالی مربوط به فاصله از رودخانه و ویژگی های خاک سطحی میباشد، میتوان با مدیریت آبراهه ها و گالی های رخ داده و همچنین افزایش دانش کشاورزان منطقه در مورد اهمیت مدیریت خاک و کشاورزی پایدار، میزان حساسیت زمینهای منطقه به فرسایش گالی را کاهش داد. نتایج بهدست آمده نشان از مناسب بودن مدل رگرسیون درختی تقویت شده برای انجام تحقیق های مشابه میباشد.
مقاله پژوهشی
فاضل امیری؛ طیبه طباطبایی
چکیده
سابقه و هدف: افزایش سطوح غیر قابل نفوذ بهدلیل شهرنشینی، اثرهای نامطلوب بسیاری بر سیستمهای اکولوژیک شهری، از جمله خطرهای محیط زیستی ناشی از گرمای محیط شهری ایجاد کرده است. تعیین رابطه بین ترکیب کاربری و پوشش زمینها و دمای سطح زمین (LST) ، میتواند تأثیر قابل ملاحظه ای بر کاهش دما در محیط های شهر داشته باشد. در سالهای اخیر، گسترش شهر بوشهر ...
بیشتر
سابقه و هدف: افزایش سطوح غیر قابل نفوذ بهدلیل شهرنشینی، اثرهای نامطلوب بسیاری بر سیستمهای اکولوژیک شهری، از جمله خطرهای محیط زیستی ناشی از گرمای محیط شهری ایجاد کرده است. تعیین رابطه بین ترکیب کاربری و پوشش زمینها و دمای سطح زمین (LST) ، میتواند تأثیر قابل ملاحظه ای بر کاهش دما در محیط های شهر داشته باشد. در سالهای اخیر، گسترش شهر بوشهر موجب افزایش سطوح غیر قابل نفوذ، تغییر فضای سبز و تغییر قابل توجه محیط زیست شهری شده است. بنابراین، بررسی تأثیر فضاهای سبز بر محیط پیرامونی در برنامه ریزی شهر بوشهر ضروری است. مواد و روشها: به منظور آشکارسازی اثرهای فضای سبز در محیط های حرارتی شهری، در این تحقیق از تکنولوژی سنجش از دور برای استخراج فضاهای سبز، دمای سطح زمین و پوشش زمین از تصاویر لندست OLI( مرداد 1397 )بدون پوشش ابری از آرشیو دادههای (USGS) لندست، استفاده شد. مشاهده های میدانی در ماه مرداد سال 1397 انجام شد و تغییرات دما و رطوبت نسبی در محیط پیرامونی 13 محدوده فضای سبز شهر بوشهر اندازه گیری و ثبت شد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از اندازه گیری میدانی، مدل رگرسیون خطی چند متغیره بین دما و رطوبت نسبی با سه متغیر جهت، فاصله و اندازه فضاهای سبز تعیین شده و آثار متقابل بین متغیرها بررسی شد. با اجرای مدل رگرسیون چند متغیره، رابطه بین داده های دما و رطوبت نسبی مربوط به هر نقطه محاسبه شد. آزمون توکی بین میانگین های تغییرهای دمایی و رطوبت نسبی مربوط به هر یک از سه متغیر در سطح اطمینان 95 %انجام شد. نتایج و بحث: نتایج ضریب تبین R 2محاسبه شده از مدل رگرسیون خطی بین سنجه نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی (NDVI) با دمای سطح زمین برابر با 0.72 نشان دهنده وابستگی باال بین تغییرهای دما با تغییرات NDVI است. نتایج حاصل از تحلیل تغییرهای دما با تغییر NDVI نشان داد که تغییرات NDVI که در واقع سنجه فراوانی گیاه است از عاملهای بسیار مهم در کاهش دما و یا در بهبود و افزایش مهمترین کارکرد اکولوژیکی فضای سبز شهری است. نتایج حاصل از دادههای ثبت شده در فاصلهها و جهتهای متفاوت از فضاهای سبز، نشان دهنده کاهش تدریجی دما و افزایش رطوبت نسبی با کاهش فاصله از محدوده های منتخب بوده است. بر این اساس، میزان تأثیر فضاهای سبز بر دما و رطوبت نسبی، تا فاصله 60 متر معنی دار به دست آمد ( p≤0.05 ) همچنین، جهت جغرافیایی غربی دارای کمترین R 2 میزان دما و بیشترین رطوبت نسبی و جهت جغرافیایی شرقی دارای بیشترین میزان دما و کمترین رطوبت نسبی بوده است. میزان بهدست آمده از مدل خطی بین دما و رطوبت نسبی با روابط متقابل بین سه متغیر (جهت، فاصله و اندازه فضاهای سبز) نیز بهترتیب برابر با 0.88 و 0.99 بوده است. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که فضای سبز شهری نقش مهمی در بهبود محیط حرارتی شهری دارد. با استفاده از تکنولوژی سنجش از دور و مقایسۀ محیط حرارتی، میتوان گفت موقعیت و فاصله مکانی از فضاهای سبز شهری بر الگوی حرارتی در محیط شهری تأثیر میگذارد. ما می توانیم قوانین ویژه ای را برای توزیع فضاهای شهری و دامنه های خنک کننده در فصل های گرم در محیط پیرامونی فضاهای سبز شهری داشته باشیم
مقاله پژوهشی
حمید عزیزمحمدلو؛ محمد نبی شهیکی تاش
چکیده
سابقه و هدف: تحقیق های اخیر، سرمایه اجتماعی را از عامل های مهم و اثرگذار بر بهبود مدیریت م سأله محیط زیستی میدانند چراکه همکاری فعالان مرتبط با مسأله محیط زیست را برای حل مشکلات موجود در حوزه محیط زیست آسان نموده و تقویت می نماید. در این مقاله سعی شده است نقش سرمایه اجتماعی و انسانی در چگونگی اثرگذاری سرمایه گذاری های محیط زیستی بر ...
بیشتر
سابقه و هدف: تحقیق های اخیر، سرمایه اجتماعی را از عامل های مهم و اثرگذار بر بهبود مدیریت م سأله محیط زیستی میدانند چراکه همکاری فعالان مرتبط با مسأله محیط زیست را برای حل مشکلات موجود در حوزه محیط زیست آسان نموده و تقویت می نماید. در این مقاله سعی شده است نقش سرمایه اجتماعی و انسانی در چگونگی اثرگذاری سرمایه گذاری های محیط زیستی بر کیفیت محیط زیست در ایران مورد بررسی قرار گیرد. مواد و روشها: در این تحقیق در مرحله اول با استتتفاده از رهیافت کالمن فیلتر و با استتفاده از داده های مربوط به سالهای 1353 تا 1395 روند تغییرات ضریب اثرگذاری سرمایه گذاری محیط زیستی بر کیفیت محیط زیست در ایران به کمک نرم افزار Eviews برآورد شده است. در مرحله دوم در چارچوب روش همگرایی یوهانسون، ضمن بررسی مانایی متغیرها با استفاده از آزمون ریشه واحد دیکی فولر، تعمیم یافته و تعیین تعداد روابط همگرایی با استفاده از آزمون های اثر و حداکثر مقادیر ویژه، روابط همگرایی بلندمدت بین ستتترمایه اجتماعی، سرمایه ان سانی و ضریب اثرگذاری سرمایه گذاری محیط زیستی با استفاده از روش تخمین حداکثر را ست نمایی و به کمک نرم افزار Microfit برآورد گشته است. همچنین از توابع واکنش برای بررسی چگونگی واکنش ضریب اثرگذاری سرمایه محیط زیستی در قبال تغییرات سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی استفاده شده است. نتایج و بحث: یافته های حاصل از برآورد ضریب اثرگذاری سرمایه گذاری محیط زیستی بر کیفیت محیط زیست در ایران با استفاده از روش کالمن فیلتر نشان میدهد که تأثیرگذاری سرمایه گذاری محیط زیستی بر کیفیت محیط زیست از یک روند یکسان تبعیت نکرده و نوسان هایی را تجربه نموده است. نتایج تخمین روابط همگرایی بلندمدت گویای آن است که در بلندمدت بین نوسان های این ضریب ازیک طرف و نوسان های سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی از طرف دیگر ارتباط معنی دار وجود دارد. بدین معنی که با افزایش سطح سرمایه اجتماعی در جامعه، ضریب اثرگذاری، سرمایه گذاری محیط زیستی بر کیفیت محیط زیست تقویت شده و در صورت تضعیف سطح و ساختار سرمایه اجتماعی، این ضریب نیز تضعیف میشود. یافته های حاصل از توابع واکنش ضرب های نشان میدهد که اعمال یک شوک در سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی در یک دوره معین منجر به تحریک و واکنش ضریب اثرگذاری سرمایه گذاری محیط زیست بر کیفیت آن و در نهایت شکل گیری سطح تعادلی متفاوتی برای این ضریب در دوره های بعد میگردد. نتایج تخمین بردار تصحیح خطا نیز نشان میدهد که به طور متوسط در هر دوره 26 درصد از عدم تعادل یک دوره در شدت اثرگذاری سرمایه گذاری محیط زیستی بر کیفیت آن در دوره بعد تعدیل میشود. نتیجه گیری: مبتنی بر یافته های این تحقیق، اثربخشی و کارآمدی سرمایه گذاری های محیط زیستی در بهبود کیفیت آن، تا اندازه قابل توجهی در گرو دانش افراد جامعه و همچنین اعتماد این افراد نسبت به برنامه ها و فعالیت های تعریف شده در این رابطه و میزان مشارکت مؤثر آنها در تعریف و پیاده سازی این برنامه ها و فعالیت ها دارد. به عبارت دیگر رویکرد یکسویه و از بالا به پایین دولت در حوزه صیانت و حفاظت از محیط زیست، نمیتواند به تنهایی تضمین کننده رسیدن به اهداف تعیین شده در باب مدیریت محیط زیست باشد و الزم است مکانیسم های لازم برای جلب مشارکت و اعتماد افراد و ذینفعان مختلف در همه سطوح درگیر در فرآیند مدیریت محیط زیست، طراحی و مهیا گردد.
مقاله پژوهشی
هادی زاهدی؛ یوسف رشیدی؛ سید حسین هاشمی
چکیده
سابقه و هدف: امروزه آلودگی صوتی به عنوان یک مشکل جدی بهداشتی و محیط زیستی شناخته میشود. با گسترش پدیده شهرنشینی و مهاجرت و ایجاد شبکه های حمل و نقل جاده ای، ریلی و هوایی و همچنین توسعه سریع صنایع به مرور زمان مسأله آلودگی صوتی به عنوان یک مسأله جدی در نظر گرفته شد که مسئولان برنامه ریزی شهری را بر آن داشت تا اقدام به کنترل و دادن راهکار ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه آلودگی صوتی به عنوان یک مشکل جدی بهداشتی و محیط زیستی شناخته میشود. با گسترش پدیده شهرنشینی و مهاجرت و ایجاد شبکه های حمل و نقل جاده ای، ریلی و هوایی و همچنین توسعه سریع صنایع به مرور زمان مسأله آلودگی صوتی به عنوان یک مسأله جدی در نظر گرفته شد که مسئولان برنامه ریزی شهری را بر آن داشت تا اقدام به کنترل و دادن راهکار مناسب برای آن نمایند. استفاده از مانع های صوتی از جمله روش هایی میباشد که در کاهش و کنترل در مسیر انتشار صوت کاربرد پیدا میکند و در کاهش و کنترل صدای ناشی از ترافیک به دلیل حرکت لاستیک خودروها بر سطح جاده، عبور هوا با سرعت از روی بدنه وسیله نقلیه، ازدحام موتور وسیله های نقلیه و برخی ناهنجاریهای عمدی (مانند بلند کردن صدای اسپیکرهای داخلی، دست کاری اگزوز خودرو و ...) مؤثر واقع میشود. هم اکنون 20 بزرگراه شهر تهران آلودگی صوتی دارند که در تعدادی از این بزرگراه ها نصب دیوار صوتی صورت گرفته است. بزرگراه صیاد شیرازی نیز به 3 دیوار صوتی تجهیز شده است. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی عملکرد دیوار صوتی واقع در بزرگراه صیاد شیرازی است. مواد و روشها: در این تحقیق 3 مقطعی که دیوار صوتی در بزرگراه صیاد شیرازی تهران نصب شده بود با استفاده از دستگاه صداسنج مدل 2236 k&B و بنابر استاندارد سازمان محیط زیست آمریکا به لحاظ تراز صوت (در ارتفاع 1.5 متری از زمین) در موقعیتهای مختلف نسبت به دیوار صوتی مورد ارزیابی قرار گرفتند. اندازه گیری تراز صوت در فاصله 5 متری و 20 متری پشت دیوار نیز صورت گرفت و سپس دو فاکتور کاهش تراز صوت و میزان افت صدا در این مقاطع مورد ارزیابی قرار گرفت. در ضمن با اندازه گیری تراز معادل صوت در منازل (دارای نماکاری سنگی و واجد شیشه دوجداره) و در اتاق نشیمن طبقه های مختلف به مقایسه تراز معادل صوت با استاندارد صوت در منازل که توسط آژانس حفاظت محیط زیست (آمریکا) تدوین شده، پرداخته شد. نتایج و بحث: میزان تراز معادل صوت در داخل بزرگراه بین 70 الی 80 دسیبل متغیر بوده و در فاصله نزدیک (5 متری) از پشت دیوار کاهش درحدود 15 دسیبلی صوت مشاهده شد، در فاصله 20 متری نیز شاهد کاهش حدود 12 دسیبلی تراز صوتی وجود دارد. هرچند که در دیوار کوچه زنبق بهدلیل کوتاه بودن طول دیوار و رعایت نکردن اصول صحیح طراحی دیوار، مانع صوتی (نبود زاویه دهی مناسب) این مقدار پایین تر بوده است، البته با احتساب کاهش درحدود 12 دسیبل، میزان تراز معادل صوت همچنان تا 55 دسیبلی که استاندارد ملی کشور برای منطقه های مسکونی و در خارج منزل استاندارد تعیین کرده اختالف وجود دارد که به دلیل فاصله کم بزرگراه تا منازل مسکونی این امر را دور از دسترس قرار میدهد. در داخل منازل پشت موانع نیز اندازه گیریهای انجام گرفته بیانگر نبود تحقق نسبی استانداردها میباشد. هرچند که به نظر میرسید با افزایش ارتفاع، اثر موانع صوتی در کاهش تراز معادل صوت کمتر گردد ولی تا طبقه سوم این مورد وجود ندارد و حتی گاهی به دلیل صدای باالی موتور خانه، صدا در طبقه اول بالاتر از طبقات دوم و سوم بوده است. با توجه به ارتفاع درحدود 6 متری دیوار با افزایش ارتفاع و در طبقات چهارم و پنجم منازل پشت دیوار صوتی اثر مانع کمتر میشود. البته کمتر ساختمانی در مجاورت دیوار و بزرگراه مشاهده گردید که بیش از سه طبقه باشد. نتیجه گیری: عملکرد دیوارها درکاهش تراز معادل صوت به طور کلی مثبت بوده است. موانع صوتی بوستان وحد فاصل فروردین تا ابوذر و مانع صوتی کوچه زنبق به میزان کمتر قادر به کاهش قابل توجه تراز صدای ناشی از ترافیک می باشند، بنابر نتایج بیشترین تأثیر موانع در ناحیه سایه صوتی و در واقع پشت مانع می باشد و با فاصله گرفتن از مانع و قرارگیری در ناحیه نیم سایه و بعد از آن سهم مانع در کاهش تراز فشار صوت کم رنگتر میشود.. با وجود عملکرد قابل توجیه دیوارهای صوتی، نتایج این پژوهش، گویای رعایت نکردن استانداردهای صدا در هوای آزاد منطقه های مسکونی (55 دسیبلی) نزدیک بزرگراه می باشد.
مقاله پژوهشی
محمد علی گلستانی؛ محمود شور؛ علی تهرانی فر؛ سید محمد حسین نعمتی
چکیده
سابقه و هدف: یکی از موضوع های مهم در اجرای دیوارهای سبز داخلی، انتخاب بستر کاشت کارا و سبک است. در سالهای اخیر استفاده از کشت های بدون خاک در دنیا و از جمله ایران در حال توسعه است. در همین راستا، استفاده از پسماند آلی کشاورزی در بسترهای کاشت میتواند، افزون بر داشتن مزیت های اقتصادی، به منظور نیل به محیط زیست پایدار نیز نقش مهمی ایفا نماید. ...
بیشتر
سابقه و هدف: یکی از موضوع های مهم در اجرای دیوارهای سبز داخلی، انتخاب بستر کاشت کارا و سبک است. در سالهای اخیر استفاده از کشت های بدون خاک در دنیا و از جمله ایران در حال توسعه است. در همین راستا، استفاده از پسماند آلی کشاورزی در بسترهای کاشت میتواند، افزون بر داشتن مزیت های اقتصادی، به منظور نیل به محیط زیست پایدار نیز نقش مهمی ایفا نماید. از اینرو این پژوهش با هدف مقایسه بسترهای کشت وارداتی با پسماند آلی کشاورزی بر رشد گیاه پلکترانتوس (.Plectranthus sp )انجام شد. مواد و روشها: در این پژوهش، تأثیر پنج بستر کـشت مختلـف در نسبتهای حجمی (60 به 40 )شـامل: 1 - مخلوط پیت ماس + پرلیت، 2 - ترکیب مورد استفاده گلخانه داران یعنی مخلوط (کمپوست پوسته برنج + ضایعات چای + خاکبرگ) + پرلیت، 3 - کمپوست پوسته برنج + پرلیت، 4 - کمپوست ضایعات چای + پرلیت، 5 - کمپوست خاکبرگ+ پرلیت در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار بر ویژگی های رشد گیاه زینتی پلکترانتوس در دیوار سبز داخلی به اجرا در آمد. در این پژوهش، صفات رشدی همچون تعداد برگ، تعداد ساقه، وزن تر و خشک ساقه و ریشه؛ ویژگی های فیزیکی بسترهای کشت همچون وزن مخصوص ظاهری، وزن مخصوص حقیقی، ظرفیت نگهداری آب؛ و ویژگیهای شیمیایی شامل درصد مواد آلی، اسیدیته و هدایت الکتریکی بستر کشت، درصد فسفر، نیتروژن، پتاسیم، کربن آلی، ظرفیت تبادل کاتیونی و نسبت C/N اندازه گیری شدند. نتایج و بحث: تجزیه فیزیکوشیمیایی بسترهای ترکیبی آزمایش نشان داد که ترکیب بستر کشت ضایعات چای و پرلیت از نظر درصد نیتروژن، ظرفیت نگهداری آب، درصد ماده آلی و کربن آلی و همچنین ظرفیت تبادل کاتیونی، برتری محسوسی نسبت به دیگر بسترهای کشت داشت. افزون بر این، پایین بودن وزن مخصوص ظاهری (0.15 گرم بر سانتیمتر مکعب) در بستر ضایعات چای و پرلیت نسبت به دیگر بسترهای مورد مطالعه، میتواند سنجه ایده آلی برای بکارگیری آن در دیوارهای سبز داخلی باشد. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که بسترهای مختلف کشت تأثیر معنیداری (P ≤ 0.01)بر ویژگی های رشد گیاه زینتی پلکترانتوس داشتند؛ به طوریکه گیاهان پلکترانتوس پرورش یافته در بستر کمپوست ضایعات چای + پرلیت در همه صفات اندازه گیری شده نسبت به دیگر بسترهای کشت، برتری محسوسی نشان دادند. یکی از سنجه های مهم برای ارزیابی بسترها، وزن خشک اندام های هوایی گیاه میباشد. در این پژوهش، گیاهان پرورش یافته در بستر کشت ضایعات چای و پرلیت وزن خشک اندام هوایی و تعداد برگ بیشتری داشتندکه میتواند به دلیل بیشتر بودن ظرفیت تبادل کاتیونی و درصد نیتروژن در این بسترها باشد. در مقابل، درگیاهان پرورش یافته در بستر کشت کمپوست پوسته برنج و پرلیت ویژگی های رشد گیاهان در پایین ترین مقدار نسبت به دیگر تیمارهای بستر کشت بود. کاهش پارامترهای رشدی در این بستر میتواند به درصد پایین عناصر غذایی، ظرفیت نگهداری آب و تبادل کاتیونی نسبت داده شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش، بستر ترکیبی ضایعات چای و پرلیت به دلیل دارا بودن ویژگی های تغذیه ای مناسب، وزن کم بستر، هزینه پایین و فراوانی این بسترها در کارخانه های شمال کشور، میتواند جایگزین مناسبی برای بستر وارداتی پیت در دیوارهای سبز داخلی و توسعه فضای سبز پایدار باشد.