مقاله پژوهشی
محمد محمودی؛ سید حسین هاشمی؛ امیر سالمی
چکیده
سابقه و هدف: در دنیا پژوهش های زیادی در زمینه توسعه سنجه های مناسب برای منشایابی آلودگی های هیدروکربنی انجام و سنجه هایمختلفی در این زمینه بیان شده اند که به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم می شوند. سنجه های خارجی بر پایه ی نسبت فلزهای موجود درنفت، منبع آلودگی هیدروکربنی را تعیین می کنند که نسبت بین فلزهای نیکل و وانادیم برای منشایابی آلودگی ...
بیشتر
سابقه و هدف: در دنیا پژوهش های زیادی در زمینه توسعه سنجه های مناسب برای منشایابی آلودگی های هیدروکربنی انجام و سنجه هایمختلفی در این زمینه بیان شده اند که به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم می شوند. سنجه های خارجی بر پایه ی نسبت فلزهای موجود درنفت، منبع آلودگی هیدروکربنی را تعیین می کنند که نسبت بین فلزهای نیکل و وانادیم برای منشایابی آلودگی هیدروکربنی مورد استفادهقرار می گیرد. در مقابل از سنجه های داخلی، یعنی ترکیب های آروماتیک و آلیفاتیک بطور عمده برای منشایابی آلودگی هیدروکربنی استفادهمی شود. ترکیب های آروماتیک بدلیل اختلاف در واکنش پذیری، حلالیت و ویژگی های ترمودینامیکی بین برخی از جفت ایزومرهای 1PAHs ،این امکان را فراهم می کنند تا از آن ها برای تعیین منشأ آلودگی هیدروکربنی استفاده شود. مواد و روش ها: در بسیاری از مطالعات در زمینه ی منشایابی آلودگی هیدروکربنی تنها یکی از ترکیب های آلیفاتیک یا آروماتیک در یکمحیط آب، خاک و رسوب مورد بررسی قرار می گیرد. ولی در این تحقیق برای منشایابی دقیق تر آلودگی هیدروکربنی در جنوب تهرانترکیب های آروماتیک و آلیفاتیک در سه محیط آب، خاک و رسوب مورد بررسی قرار گرفت. برای تعیین میزان آلودگی تعداد 33 نمونه ازآب، خاک و رسوب منطقه جمع آوری شدند، و نمونه ها پس از جمع آوری بلافاصله به آزمایشگاه منتقل و استخراج ترکیب های هیدروکربنیانجام شد. نمونه های آب از چاه، قنات، آب های سطحی، کانال، نمونه ی خاک از سطح و عمق 50 سانتی متری زمین های کشاورزی، خاک بکرو نمونه های رسوب، از رسوب انباشته شده در کانال، قنات و آب های سطحی جمع آوری شدند. نتایج و بحث: در این مطالعه 16 ترکیب مهم PAHs که از نظر آژانس حفاظت محیط زیست آمریکا سرطانزا اعلام شده اند و ترکیب های آلیفاتیک(C8-C40 )مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین غلظت ترکیب های PAHs برای نمونه های آب 2127.72ppb ، با محدوده ی ) 5. 147125 - 5(،نمونه های خاک، 6715.79ppb ، با محدوده ی ) 446642 - 5( و نمونه های رسوب 957.27ppb با محدوده ی ) 02 .11992 - 5( می باشد. وبرای ترکیب های آلیفاتیک ) C8-C40 ( میانگین غلظت نمونه های آب 39/50ppm با محدوده ی ) 2. 785 - 5(، نمونه های خاک 1110ppmبا محدوده ی ) 74 .16160 - 5( و نمونه های رسوب 1751.13ppm با محدوده ی) 37 . 30497 - 5( می باشند. منشایابی آلودگی هیدروکربنی درجنوب تهران نشان داد که آلودگی نفتی از نوع پتروژنیک می باشد. بنابراین نتایج بیشترین آلودگی مربوط به نمونه های اطراف حوضچه زائدههای نفتی و در مرتبه ی بعد نمونه های نزدیک لوله های انتقال نفت می باشد که آلودگی هیدروکربنی توانسته به درون آب های زیرزمینی وخاک منطقه نفوذ کند. همچنین آلودگی نفتی موجود در منطقه تنها مربوط به پالایشگاه نفت نبوده بلکه بخشی از آن نیز مربوط به روانابمی باشد که از سطح شهر جمع آوری شده و به کانال ها منتقل، و بصورت مستقیم برای آبیاری زمین های کشاورزی استفاده می شود. با توجه به مقایسه ی مجموعه غلظت ترکیب های PAHs و ترکیب های آلیفاتیک مشاهده شد که بیشترین مجموعه غلظت ترکیب های PAHsبترتیب در خاک، آب و رسوب، و بیشترین مجموعه غلظت ترکیب های آلیفاتیک بترتیب در خاک، رسوب و آب می باشد. باتوجه به ایننکته که ترکیب های هیدروکربنی موجود در ستون آب ته نشین و وارد رسوب های کانال ها می شود و این کانال ها بصورت دوره ای توسطکشاورزان منطقه لایروبی می شوند، امکان تجمع میزان بالای هیدروکربن های نفتی در این محیط ها وجود ندارد به همین دلیل بیشترینتجمع غلظت در محیط خاک می باشد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از اندازه گیری و منشایابی هیدروکربن های نفتی در سه محیط آب، خاک و رسوب نشان داد که منطقه ی مطالعاتی آلوده به نفت و آلودگی نفتی از نوع پتروژنیک می باشد که بخش بزرگ این آلودگی مربوط به ریزش های نفتی از پالایشگاه تهران و بخش دیگری از آن مربوط به کانال های جمع آوری رواناب های سطح شهری است که آلوده به ترکیب های نفتی پتروژنیک بودهکه به جنوب تهران منتهی می شوند.
مقاله پژوهشی
ژانت بلیک؛ امیر پناهنده ثمرین
چکیده
سابقه و هدف: در سالهای گذشته، کارگروه آنتروپوسن، به سرپرستی یان زالاشوویچ، با انتشار مقاله های زیاد، مهم ترین نقش را در تعریف و توجیهدور آنتروپوسن (نو-انسانی) از منظر علوم تجربی داشته است. ویداس از جمله مهم ترین نویسندگانی است که درباره ی ارتباط میان دور آنتروپوسنبا حقوق بین الملل مطالبی را به نگارش درآورده است. پژوهش کنونی با هدف بیان ...
بیشتر
سابقه و هدف: در سالهای گذشته، کارگروه آنتروپوسن، به سرپرستی یان زالاشوویچ، با انتشار مقاله های زیاد، مهم ترین نقش را در تعریف و توجیهدور آنتروپوسن (نو-انسانی) از منظر علوم تجربی داشته است. ویداس از جمله مهم ترین نویسندگانی است که درباره ی ارتباط میان دور آنتروپوسنبا حقوق بین الملل مطالبی را به نگارش درآورده است. پژوهش کنونی با هدف بیان مطالب بنیادین در این زمینه و توسعه ی مفاهیم مرتبط با حقوقمحیط زیست در عصر جدید انجام شده است که پیشینه ای در مقاله ها با زبان فارسی ندارد. همچنین، مقاله ی حاضر به دنبال نشان دادن رابطه یقوی میان یافته های علوم پایه و اصول کلیّ حقوق محیط زیست است. مواد و روش ها: در این مقاله، واپسین یافته های علمی در کنار رویکردهای نوین حقوقدانانِ محیط زیست مورد بررسی قرار می گیرد.تغییرات محیط زیستی اخیر در سطح جهان، نشان می دهد که زمین احتمالاً وارد یک «دورِ » زمین شناختی نوین، زیرِ سلطه ی انسان شدهاست. دو موضوع تنوّع زیستی و تغییرات اقلیمی، مهم ترین بخش هایی هستند که حقوق محیط زیست در عصر نوین از آن ها حمایت می کند.زیرا به شدّت از آثار منفی دگرگونی بوم سازگان کره زمین در آنتروپوسن آسیب دیده اند. نتایج و بحث: بسیاری از حقوقدانان، موضوع های حقوق محیط زیست و حکمرانی را محصول دور پایدار هولوسن می دانند که در آن، درکرابطه ی انسان و محیط زیست ساده تر به نظر می آمد و مرکزیت انسان و دولت ها کم کم در آن تثبیت گردیده است. در حالی که در دورآنتروپوسن، پایداری و قابلیت پیش بینی کمتری وجود دارد و برای بازگرداندن یکپارچگی به محیط زیست زمین، رویکرد «بوم-مرکز » بایدجای رویکرد مبتنی بر «محوریت انسان یا دولت ها » را در قوانین و معاهدات بگیرد. نتیجه گیری: یکی از اصولی که در عصر کنونی باید در حقوق بین الملل مورد تأکید قوانین بین المللی باشد، پذیرش «مسؤولیت » برایحفظ یکپارچگی محیط زیست زمین است. اگر اصلِ «حاکمیت دائمی دولت ها بر منابع طبیعی خود » یک قاعده ی آمره در حقوقبین الملل دانسته شود، باید، در مقابل، «مسؤولیت دولت ها بر حفاظت از منابع طبیعی » و یا «حفظ یکپارچگیِ بوم شناختی » نیز تکلیفی جدّی برای آن ها به شمار بیاید. پیشنهاد می شود اعلامیه ای در زمینه ی اصول بنیادین حقوقِ محیط زیست ارائه شود تا در آن، اصولراهنمای بشر در زمینه ی حقوق و تکالیفاش در ارتباط با محیط زیست در عصر حاضر تدوین گردد.
مقاله پژوهشی
وجیهه قربان نیا خیبری؛ هومان لیاقتی؛ میر مهرداد میرسنجری؛ محسن آرمین
چکیده
سابقه و هدف: گردشگری طبیعت (اکوتوریسم) نوعی از گردشگری است که بر جاذبه های طبیعی تأکید دارد و ویژگی محوری آن، ارتباط با طبیعت و وابستگی به مفهوم توسعه پایدار، ایجاد موقعیت های آموزش، بوم شناسی و قدرشناسی نسبت به مادر زمین است. با توجه به مفهوم توسعه گردشگری طبیعت پایدار، ارزیابی توان اکولوژیک و شناسایی ظرفیت های طبیعی هر ...
بیشتر
سابقه و هدف: گردشگری طبیعت (اکوتوریسم) نوعی از گردشگری است که بر جاذبه های طبیعی تأکید دارد و ویژگی محوری آن، ارتباط با طبیعت و وابستگی به مفهوم توسعه پایدار، ایجاد موقعیت های آموزش، بوم شناسی و قدرشناسی نسبت به مادر زمین است. با توجه به مفهوم توسعه گردشگری طبیعت پایدار، ارزیابی توان اکولوژیک و شناسایی ظرفیت های طبیعی هر منطقه به همراه برنامه ریزی صحیح می تواند منجر به بهره برداری پایدار و مستمر از عرصه های طبیعی و در عین حال رفع محرومیت، ایجاد اشتغال و کسب درآمد شود. شهرستان دنا در شمال استان کهگیلویه و بویراحمد با مساحتی بالغ بر 1577 کیلومتر مربع به دلیل برخورداری از پدیدههای نادر و ارزشمند طبیعی از قابلیت و پتانسیل بالایی در زمینه گردشگری طبیعی برخوردار است که میتواند بعنوان چشم اندازی زیبا در همه فصل های سال پذیرای گردشگران و دوستداران طبیعت قرار گیرد. مواد و روش ها: روشهای تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) این امکان را فراهم می آورد که معیارهای گوناگون بطور همزمان در تعیین بهترین گزینه و مناسب ترین شرایط به کار گرفته شوند. فرآیند تحلیل شبکهای (ANP) یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره با ساختار غیر خطی و روابط دو سویه است. در این مطالعه پس از بررسی روابط بین شاخص های مختلف توسعه گردشگری طبیعت و تعیین وزن نسبی آنها با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای، اقدام به شناسایی منطقه های پتانسیل توسعه اکوتوریسم با استفاده از روش ترکیب خطی وزندار (WLC) شد. اغلب همراه با روش WLC، تئوری مجموعه های فازی بمنظور استاندارد کردن شاخص ها به کار می رود. نتایج و بحث: بر اساس ساختار مدل تصمیم گیری فرآیند تحلیل شبکه ای، شاخص حساسیت به وقوع زمین لغزش با وزن نسبی 0.3 و جهت جغرافیایی با وزن نسبی 0.014 به ترتیب بیشترین و کمترین اهمیت را در مورد شناسایی منطقه های پتانسیل توسعه گردشگری طبیعت در منطقه مورد مطالعه داشته اند. بر اساس استخراج وزن نسبی 17 شاخص گردشگری طبیعت و تلفیق آنها به روش ترکیب خطی وزن دار، بیشترین مساحت کلاس های گردشگری طبیعت به ترتیب به کلاس شایستگی تا حدی مناسب (S2)، نسبتاً مناسب (S3)، کاملاً مناسب (S4) و نامناسب (S1) اختصاص یافته است. نتیجه گیری: در بیشتر تصمیم گیری ها مدیران به جای یک سنجه، خواستار بهینه کردن چندین سنجه هستند. بدیهی است که این سنجه ها بدلیل داشتن مقیاس های مختلف با هم قابل مقایسه نبوده و حتی در برخی مسئله ها با یکدیگر متضاد می باشند به طوریکه افزایش یک سنجه سبب کاهش سنجه دیگر می شود. بنابراین در تصمیم گیری با معیارهای چندگانه بطور معمول مدیران به دنبال گزینه ای هستند که بیشترین مزیت را برای همه معیارها بیان کند. در روش وزن دهی AHP، وابستگی معیارها، سنجه ها و گزینه ها بصورت خطی و از پایین به بالا یا بالا به پایین است. در این مطالعه مشخص شد که وابستگی سنجه های مؤثر بر توسعه گردشگری طبیعت دو طرفه و تشکیل یک شبکه یا سیستم غیر خطی (سیستم بازخور) را می دهد که در این صورت برای محاسبه وزن عنصرها باید از تئوری شبکه ها استفاده کرد. همانند دیگر تحقیق های گذشته نتایج این تحقیق نیز نشان داد که استفاده همزمان از منطق فازی و روش ANP در تعیین ارجحیت و وزن معیارها نسبت به یکدیگر شرایط منطقی تر و انعطاف پذیرتری را برای ارزیابی به روش WLC فراهم می کند. مقایسه نتایج این پژوهش با دیگر مطالعات نشان داد که سنجه های اثرگذار بر توسعه اکوتوریسم در منطقه های مختلف متفاوتند.
مقاله پژوهشی
سیده لیلا معصوم زاده؛ کورس خوشبخت
چکیده
سابقه و هدف: تنوعزیستی شامل گسترهی وسیعی از تنوع ژنتیکی، تنوع درونگونهای و تنوع بوم نظامهاست. حفاظت از تنوعزیستی کشاورزی بعنوان یکی از میراثهای ناملموس طبیعی جایگاه مهمی در ارتقای پایداری بوم نظامهای کشاورزی دارد. در این راستا، توسعه و حفاظت از باغکشتها بعنوان سیستمهای تولیدی حفاظت کننده از تنوع در بخش ...
بیشتر
سابقه و هدف: تنوعزیستی شامل گسترهی وسیعی از تنوع ژنتیکی، تنوع درونگونهای و تنوع بوم نظامهاست. حفاظت از تنوعزیستی کشاورزی بعنوان یکی از میراثهای ناملموس طبیعی جایگاه مهمی در ارتقای پایداری بوم نظامهای کشاورزی دارد. در این راستا، توسعه و حفاظت از باغکشتها بعنوان سیستمهای تولیدی حفاظت کننده از تنوع در بخش کشاورزی اهمیت اساسی دارد. بهگونهای که غنای گونهای باغکشتها، آنها را به مکانی مناسب برای حفاظت درون جا تبدیل کرده است. بر این اساس در این تحقیق وضعیت باغکشتهای شهرستان خلخال از طریق بررسی سنجه های تنوعزیستی و عامل های مؤثر بر آن در باغکشتها مانند عامل های اقتصادی –اجتماعی ارزیابی گردید. مواد و روش ها: بمنظور بررسی تنوعزیستی باغکشتها در منظقه مورد مطالعه درشهرستان خلخال و همچنین با توجه به جمعیت روستاها هفت روستا با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند.سپس اطلاعات مربوط به باغکشتهای هفت روستا در قالب پرسشنامه و بصورت مصاحبه ی رودررو با 150 کشاورز و مشاهدهی مستقیم باغکشتها در تابستان سال 1395 جمعآوری شد. بمنظور تجزیهوتحلیل دادههای جمعآوریشده، ابتدا نسبت به استخراج دادهها و اطلاعات لازم از پرسشنامه ها اقدام و پس از انجام پردازش های لازم، دادههای کمی و کدگذاری دادههای کیفی، دادهها وارد نرمافزار Excel گردید. سپس با استفاده از نرمافزار SPSS23 همبستگی پیرسون (بین دادههای کمی با یکدیگر)، همبستگی اسپیرمن (برای دادههای کیفی و کمی) ، آزمون رگرسیون و آزمون تحلیل خوشهای و همچنین درصد فراوانی و میانگین مربوط به هر یک از متغیرها محاسبه شد. نتایج و بحث: بنابر نتایج بهدست آمده روستای مجره با 61 گونه دارای بیشترین غنای گونهای و روستای قزل درق با 31 گونه دارای کمترین غنا بود. نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین روستاها از لحاظ سنجه شانون وینر وجود ندارد، روستای گوران سراب با 1.99 بیشترین و روستای لنبر با 1.11 کمترین میزان سنجه شانون را دارد و میانگین کل سنجه شانون وینر 1.57 به دست آمد. نتایج همچنین نشان داد که 57 درصد از باغکشتداران درآمد اصلی خود را از دیگر بخش ها تأمین میکنند و کشاورزان از باغداری و زنبورداری داری هیچ درآمدی نبودند. همچنین با افزایش درآمد از دیگر بخشها، تمایل سرپرست خانوار به باغکشتداری کاهش مییابد. نتایج نشان داد عاملهای اقتصادی – اجتماعی و ویژگیهای باغکشتها میتوانند بعنوان عامل های تأثیرگذار بر روی تنوعزیستی باغکشتها و سنجه های تنوعزیستی عمل کنند؛ بطوریکه در تحقیق حاضر، بین عامل های اقتصادی -اجتماعی مانند سن، سطح تحصیلات، تعداد اعضا خانوار، میزان مشارکت زنان، سالهای تجربه در باغکشتداری، ساعت های کار در باغکشت و میزان اطلاع از ویژگی های گونه های کشت شده، و افزایش سنجه های تنوعزیستی رابطه معنی داری وجود داشت. همچنین برخی از ویژگی های باغکشت مانند مساحت باغکشت، دارا بودن گیاهان اهلیشده و کم بودن فاصله با مرکز فروش بر افزایش سنجه های تنوع ریستی تأثیر مثبت داشته است. نتیجه گیری: نظر به نتایج تحقیق، موارد زیر برای ارتقای وضعیت تنوعزیستی در باغکشتها اقدام های آموزشی و آگاهی بخشی ، اقتصادی مانند ایجاد بازارهای خاص فروش، حمایتی و ترویجی مانند برندسازی برای این محصول ها و طراحی سیستم های مناسب آبیاری برای باغکشتداران پیشنهاد گردید.
مقاله پژوهشی
سید شهاب الدین طیبی؛ شهیندخت برق جلوه؛ مجتبی سلیمانی ساردو
چکیده
سابقه و هدف: مصرف روزافزون سوختهای فسیلی موجب افزایش میزان دی اکسید کربن هوا شده، که از مهم ترین عامل های آلودگی شهری و نیز گرمایش زمین به حساب میآید. توسعه کشت گیاهان و ایجاد فضاهای سبز، یکی از مهمترین روشهای ذخیره کربن هوا است. تحقیق های زیادی برای تعیین توان گیاهان مختلف جهت ذخیره کربن انجام شده است که به کارایی بالای ...
بیشتر
سابقه و هدف: مصرف روزافزون سوختهای فسیلی موجب افزایش میزان دی اکسید کربن هوا شده، که از مهم ترین عامل های آلودگی شهری و نیز گرمایش زمین به حساب میآید. توسعه کشت گیاهان و ایجاد فضاهای سبز، یکی از مهمترین روشهای ذخیره کربن هوا است. تحقیق های زیادی برای تعیین توان گیاهان مختلف جهت ذخیره کربن انجام شده است که به کارایی بالای گیاهان در جذب کربن جو اذعان دارد. هدف از این پژوهش، بررسی میزان توانمندی گونههای اطلسی (Petunia hybrida ) و گل جعفریTagetes patula) ) از جهت ذخیره کربن، بعنوان دو گونه کلیدی مورد نظر در طرحهای توسعه فضای سبز شهر کرمان می باشد تا از این طریق کمک شایانی نسبت به مدیریت بهتر فضای سبز شهری با درنظرگرفتن مقوله ذخیره کربن شود. مواد و روش ها: در این پژوهش، میزان کربن آلی نمونههای گیاهی پس از جمعآوری، قطع و توزین اندامها، با استفاده از دستگاه آنالیزگر عناصر (S-N-H-C) تعیین شده. در ادامه با بررسی دادههای میدانی و درنظر گرفتن گرههای ترافیکی، محل تمرکز بیشترین میزان آلودگی در نقاط خاص شهر مشخص شده و در نهایت، با بررسی پوشش گیاهی سیمای سرزمین کرمان، در راستای برنامهریزی سیمای اکولوژیک شهری از جهت ذخیره کربن اقدام صورت گرفته است. نتایج و بحث: نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این مساله است که در مجموع توانایی ذخیره کربن گیاه اطلسی بیش از جعفری بوده و در نواحی غربی و تا حدودی متمایل به مرکز شهر کرمان که شاهد گرههای ترافیکی بیشتری میباشد، از منظر ذخیره کربن پیشنهاد می شود تا گونه اطلسی در قیاس با گونه جعفری در اولویت کاشت و توسعه فضاهای سبز شهری بویژه در ناحیههای نامبرده شهر کرمان، مدنظر کارشناسان و دست اندرکاران امر قرار گیرد. نتیجهگیری: با توجه به اینکه عنصرهای تشکیل دهنده پوشش گیاهی فضای سبز شهری جایگاه غیر قبل انکاری در زمینهی کارایی و حضور در عرصه شهری دارند ارزیابی و شناخت قابلیتهای نهفته پوشش گیاهی، برای پیاده سازی یک برنامه مدیریتی بهینه در راستای کاهش مشکل های محیط زیست شهری از اهمیت قابل توجه ای برخوردار است. این پژوهش بیانگر این موضوع می باشد که با شناخت قابلیتهای عنصرهای تشکیل دهنده فضای سبز می توان برای کاهش برخی از مشکل های شهری اقدام موثرتری را انجام داد بطوری که امکان کشت و توسعه گونه اطلسی در طرحهای گسترش فضای سبز شهری منجر به ذخیره بیشتر کربن در قیاس با گونه جعفری میشود که در طرحهای توسعه فضای سبز دارای اهمیت است.
مقاله پژوهشی
آتوسا سلیمانی؛ احمد نوحه گر
چکیده
سابقه و هدف: دلبستگی به مکان ارتباط عاطفی با موقعیت مکانی یا چشم اندازی خاص است که بطور معمول شامل عنصرهای جسمانی و اجتماعی می باشد. از دیدگاه Hummon، دلبستگی اجتماعی، بعنوان سرمایه گذاری عاطفی در یک مکان تعریف شده است. امروزه مفاهیم محیط زیستی دارای مفاهیم اجتماعی هستند و بخش عمده ای از باورها و رفتارهای محیط زیستی افراد ...
بیشتر
سابقه و هدف: دلبستگی به مکان ارتباط عاطفی با موقعیت مکانی یا چشم اندازی خاص است که بطور معمول شامل عنصرهای جسمانی و اجتماعی می باشد. از دیدگاه Hummon، دلبستگی اجتماعی، بعنوان سرمایه گذاری عاطفی در یک مکان تعریف شده است. امروزه مفاهیم محیط زیستی دارای مفاهیم اجتماعی هستند و بخش عمده ای از باورها و رفتارهای محیط زیستی افراد تحت تاثیر نظام های فرهنگی و اجتماعی، تغییر و تحول می یابند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه میان دلبستگی اجتماعی و رفتارهای محیط زیستی، با توجه به نقش واسطه ای دلبستگی مکان در میان ساکنان محله تجریش واقع در منطقه یک شهرداری تهران می باشد. مواد و روش ها: این مطالعه از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، پیمایشی و بلحاظ نوع، توصیفی- همبستگی می باشد. بدین منظور نمونه ای مشتمل بر 284 نفر از ساکنان محله تجریش که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند، به پرسشنامه پژوهش که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفته بود پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش های تحلیل همبستگی و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS21 و AMOS21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج و بحث: نتایج حاصل از ضرایب استاندارد مدل معاملات ساختاری نشان داد که متغییر دلبستگی اجتماعی، متغییر دلبستگی به مکان را بصورت مستقیم و مثبت پیش بینی می کند (β=0.65 و P-value<0.01) و متغییر دلبستگی به مکان نیز بطور مستقیم و مثبت متغییر رفتار محیط زیستی را می تواند پیش بینی کند (β=0.48 و P-value<0.01). در نهایت تاثیر دلبستگی اجتماعی بر رفتار محیط زیستی با دو نوع اثر مستقیم و غیر مستقیم همراه بود. به این صورت که متغییر دلبستگی اجتماعی هم به صورت مستقیم و بی واسطه (β=0.41 و P-value<0.01) و هم بصورت غیر مستقیم و از طریق نقش واسطه ای دلبستگی به مکان ( β=0.31 و P-value<0.01) بر رفتار محیط زیستی تاثیر گذار است. برا ی ارزیابی برازندگی مدل در این پژوهش از هشت سنجه اصلی برازش استفاده گردید. در این مطالعه سنجه نسبت کای اسکوار به درجه آزادی (CMIN/Df) 1.375 برآورد شد که از وضعیت قابل قبول برای مدل حکایت دارد. سنجه ریشه دوم میانگین مربعات باقیمانده (RMSEA) نیز با میزان 0.036 نشان داد که مدل تدوین شده در پژوهش حاضر مورد تایید می باشد. نتیجه گیری: حس دلبستگی مکتنی بعنوان عامل مداخله اب میان دلبستگی اجتماعی و رفتارهای محیط زیستی، اهمیت ارتباط مکان را برای حمایت از ترکیب ارتباطات اجتماعی مورد تاکید قرار می دهد و دلبستگی به مکان می تواند بعنوان یک مولفه حیاتی در پرورش شهروندان فعال در حفاظت از محیط زیست در نظر گرفته شود. این احساس را می توان از طریق تجارب مستقیم با مکان ها، بویژه تجارب بلند مدت، مکرر و مثبت و نیز یادگیری در مورد مکان ها از طریق منبع های غیر مستقیم به جای تماس ایجاد نمود.
مقاله پژوهشی
مجتبی قره محمودلو؛ علی حشمتپور؛ نادر جندقی؛ علی زارع؛ حسین مهرابی
چکیده
سابقه و هدف: مطالعه کیفیت آبهای زیرزمینی یکی از ابزارهای مهم برای توسعه پایدار در هر منطقهای میباشد و اطلاعات تعیین کنندهای را برای مدیریت آب در بخشهای مختلف فراهم میکند. در سال های اخیر برداشت بیرویۀ آب از آبخوانهای کشور سبب کاهش کیفیت آب زیرزمینی در بیشتر دشتها شدهاست. این تحقیق بمنظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی ...
بیشتر
سابقه و هدف: مطالعه کیفیت آبهای زیرزمینی یکی از ابزارهای مهم برای توسعه پایدار در هر منطقهای میباشد و اطلاعات تعیین کنندهای را برای مدیریت آب در بخشهای مختلف فراهم میکند. در سال های اخیر برداشت بیرویۀ آب از آبخوانهای کشور سبب کاهش کیفیت آب زیرزمینی در بیشتر دشتها شدهاست. این تحقیق بمنظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت سیدان-فاروق برای مصرف های کشاورزی، شرب و همچنین پهنهبندی برخی پارامترهای شیمیایی موثر در این دو بخش انجام شد. مواد و روشها: در این پژوهش از نتایج یک دوره آنالیز شیمیایی مربوط به 12 حلقه چاه در سال 1395 استفاده شد. ابتدا تیپ و رخساره هیدروژئوشیمیایی آب زیرزمینی تعیین شد. سپس عامل های کنترلکننده شیمی آب زیرزمینی با استفاده از نمودار گیبس و نمودار Ca+Mg در برابر SO4+HCO3 تعیین شد. بمنظور طبقهبندی آب برای آبیاری از هدایت الکتریکی (EC)، نسبت جذب سدیم (SAR)، درصد سدیم محلول، نسبت منیزیم، نسبت خورندگی و اندیس نفوذپذیری استفاده شد. سپس نقشه پهنهبندی برخی از پارامتر مهم در بخش آبیاری تهیهشد. برای طبقهبندی آب برای شرب، ابتدا پارامترهای شیمیایی با دستورالعملهای سازمان بهداشت جهانی(WHO) مقایسه شد. در مرحله بعد برخی از پارامترهای مهم در بخش شرب نظیر کل مواد جامد محلول، سختی کل، غلظت یون کلرید با استانداردهای موجود مقایسه و تأثیر آنها بر سلامت انسان بحث شد. سپس نقشه پهنهبندی این پارامتر برای دشت مورد مطالعه تهیه گردید. در نهایت کیفیت آب با استفاده از دیاگرام شولر مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج و بحث: الگوی پراکندگی نمونهها در دیاگرام درو، نشان از تمایل برخی از نمونههای آب برای رسیدن به انتهای سیکل تکاملی هیدروژئوشیمیایی دارد. بطوریکه در فاصله کوتاهی از تیپ بیکربناته به تیپ کلریده تغییر کردهاست. براساس نمودار گیبس و نمودار Ca+Mg در برابر SO4+HCO3 واکنشآب-سنگ و هوازدگی کانیهای کربناته عامل اصلی در تغییر کیفیت شیمی آب زیرزمینی دشت میباشد. باتوجه به میزان SAR تمام نمونهها در رده عالی قرار گرفتند که برای آبیاری مناسب میباشند و هیچ خطری مبنی بر قلیایی شدن خاک وجود ندارد. درحالی که به لحاظ شوری (EC) در بخش کشاورزی قابل قبول میباشند. براساس میزان درصد سدیم، نمونهها در رده عالی تا خوب قرار میگیرند که برای آبیاری مناسب میباشند. براساس اندیس نفوذپذیری بجز یک نمونه، همه نمونهها دارای کیفیت خوب برای آبیاری میباشند و نفوذپذیری خاک را تغییر نمیدهند. در بیشتر نمونهها میزان نسبت منیزیم کمتر از 50 میباشد که برای آبیاری مناسب هستند. مقایسه پارامترهای شیمیایی با دستورالعمل WHO نشان داد که هیچ کدام از پارامترها از حد مجاز تجاوز نمیکند. مقایسه TDS و کلرید نمونهها با دیگر استانداردهای موجود نشان داد تنها یک نمونه جزء آبهای لب شور بوده و مناسب شرب نمیباشد. براساس میزان سختی، آب زیرزمینی دشت مورد مطالعه جزء آبهای با سختی بالا طبقهبندی میشود. باتوجه به دیاگرام شولر، کیفیت آب دشت مورد مطالعه در رده خوب قرار میگیرد. نتیجهگیری: براساس نتایج هیدروژئوشیمیایی، واکنشآب-سنگ و هوازدگی کانیهای کربناته عامل اصلی در تغییر شیمی آب میباشد. از آنجائیکه بیشتر سنگهای تغذیه کننده آبخوان مورد مطالعه آهکی هستند غالب بودن یونهای کلسیم و بیکربنات در آب زیرزمینی بدیهی بنظر میرسد. بجز چاه هایی که نفوذ آب شور در آنها محتمل بنظر میرسد در همه نمونهها، پارامترهایی نظیر خطر شوری، SAR، سدیم محلول و اندیس نفوذپذیری قابل قبول برای کشاورزی میباشند و هیچ خطری مبنی بر قلیایی شدن خاک وجود ندارد. تغذیه آبخوان توسط سنگهای آهکی-دولومیتی و دولومیتی در برخی از منطقه ها سبب افزایش نسبت منیزیم در حدود 40 درصد از نمونهها و افزایش سختی آب زیرزمینی شده است. هیچ کدام از پارامترهای شیمیایی از حد مجاز WHO تجاوز نکردند و نمودار شولر کیفیت آب دشت را در رده خوب طبقهبندی میکند.
مقاله پژوهشی
امین محمودیان چوپلو؛ حمید نیک نهاد
چکیده
سابقه و هدف: تعیین پاسخ گونه های گیاهی به عامل های محیطی از هدف های مهم تجزیه و تحلیل جوامع گیاهی می باشد. هدف تحقیق حاضر، بررسی مهمترین عامل های محیطی موثر بر حضور گونه D. glomerataدر مرتع های شهرستان تکاب می باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه، 84 پلات 1 متر مربعی درامتداد آزیموت منطقه مورد مطالعه با روش سیستماتیک ...
بیشتر
سابقه و هدف: تعیین پاسخ گونه های گیاهی به عامل های محیطی از هدف های مهم تجزیه و تحلیل جوامع گیاهی می باشد. هدف تحقیق حاضر، بررسی مهمترین عامل های محیطی موثر بر حضور گونه D. glomerataدر مرتع های شهرستان تکاب می باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه، 84 پلات 1 متر مربعی درامتداد آزیموت منطقه مورد مطالعه با روش سیستماتیک _ تصادفی برداشت شد. در هر پلات حضور گونه ثبت و یک نمونه خاک از عمق صفر تا بیست سانتیمتر برداشت شد. در آزمایشگاه، برخی ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک شامل بافت، اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصدکربن آلی و ازت کل، تعیین گردید. بمنظور برازش منحنی پاسخ گونه نسبت به گرادیان های محیطی ازتوزیع دوجمله ای تابع (Huisman–Olff–Fresco ) HOF استفاده شد. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که متغیر ارتفاع از سطح دریا مهم ترین متغیر محیطی در پراکنش گونه D. glomerata است. میزان بهینه اکولوژیکی نسبت به ارتفاع برای گونه D. glomerata، برابر با 2100 متر می باشد. بعد از متغیر ارتفاع از سطح دریا، درصد شیب، درصد کربن آلی، درصدازت کل و میزان رطوبت خاک تاثیر بیشتری بر پراکنش گونه D. glomerata دارند. نتیجه گیری: بطور کلی گونه D. glomerata در منطقه های کوهستانی دارای شیب کمتر و ماده آلی و رطوبت خاک بیشتر، حضور بیشتر و پراکنش بهتری دارد.
مقاله پژوهشی
سحر عبداللهی؛ هاشم داداش پور
چکیده
سابقه و هدف: تغییرهای کاربری زمین در استان ساحلی گیلان در دهههای اخیر مشکل هایی مانند تخریب جنگل و تالاب، فرسایش خاک، کاهش تنوع زیستی، افزایش آلودگیهای محیط زیستی را بوجود آورده است. با توجه به اهمیت این منطقه بلحاظ ویژگیهای خاص و منحصربهفرد و استفاده انسان از این محیط برای انواع فعالیتهای مسکونی، صنعتی و تفریحی لازم ...
بیشتر
سابقه و هدف: تغییرهای کاربری زمین در استان ساحلی گیلان در دهههای اخیر مشکل هایی مانند تخریب جنگل و تالاب، فرسایش خاک، کاهش تنوع زیستی، افزایش آلودگیهای محیط زیستی را بوجود آورده است. با توجه به اهمیت این منطقه بلحاظ ویژگیهای خاص و منحصربهفرد و استفاده انسان از این محیط برای انواع فعالیتهای مسکونی، صنعتی و تفریحی لازم است تا از تغییرهای صورت گرفته، عامل های مؤثر بر تغییرها آگاهی یافته و با پیشبینی روند تغییرها در آینده بتوان از بروز تخریبهای غیرقابلجبران بر محیطزیست جلوگیری شود. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل تغییرهای کاربری زمین های استان گیلان در یک دوره 20 ساله (1375-1395) و پیشبینی تغییرها برای 30 سال آینده بر اساس تلفیق شبکه عصبی مصنوعی پروسپترن چندلایه و مدل زنجیره مارکوف با استفاده از مدلساز تغییر سرزمین است. مواد و روشها: از تصویرهای ماهواره لندست 5 و 8 سنجنده های) (TM و OLI-TIRS) (مربوط به سالهای 1375، 1385، 1395 استفاده گردید. نقشههای پوشش زمین ها برای سالهای یادشده در 5 طبقه جنگل، مرتع، کشاورزی، منبع های آب و مسکونی با بهکارگیری روش بیشترین احتمال تهیه شد. آشکارسازی تغییرها انجام و سپس مدلسازی پتانسیل انتقال با استفاده از الگوریتم پروسپترون چندلایه شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از 13 متغیر مستقل و 7 زیر مدل برای مدلسازی تغییرهای کاربری زمین ها برای سال 1395 صورت پذیرفت و سپس با روش زنجیره مارکوف نقشه کاربری زمینها برای سال 1395 با ضریب 0.98 پیشبینی شد. درنهایت الگوی کاربری زمین های استان گیلان برای سال 1425 بر اساس آن شبیهسازی شد. نتایج و بحث: نتایج بهدستآمده از بررسی و پیشبینی تغییرهای کاربری زمین ها در دوره اول (1375-1385) بیانگر این بود که کاربری مسکونی با 7702.72 هکتار افزایش بیشترین تغییرها را در بین دیگر کاربری ها دارد. در این تغییرها، کاربری کشاورزی بیشترین سهم را داشته است بطوریکه 7663 هکتار از این زمین ها به منطقه های مسکونی تبدیلشده است. در دوره دوم (1385-1395) کاربری مسکونی همانند دوره قبل با نرخ تغییرهای سالیانه 633.72 هکتار بیشترین تغییرها را در این دوره داشته است. در کل دوره مطالعاتی از سال 1375 تا سال 1395 زمین های مسکونی از 12157.57 هکتار در سال 1375 به 26197.59 هکتار در سال 1395 رسیده که زمین های کشاورزی بیشترین سهم را در تبدیل منطقه های ساختهشده دارا بوده است. نتیجهگیری: روند تغییرهای کاربری زمین نشان میدهد که این روند از گذشته شروعشده و در آینده نیز ادامه خواهد داشت بصورتی که نتایج آشکارسازی تغییرها از پیشبینی کاربری زمین برای 30 سال آینده بیانگر افزایش کاربری مسکونی و کاهش سطح زمین های کشاورزی، جنگلی و مرتعی خواهد بود. با توجه به این نتایج میتوان گفت ارزیابی بهموقع و دقیق این تغییرها به تصمیمگیری و برنامهریزی بهتر میانجامد.
مقاله پژوهشی
جبراییل تقی نژاد؛ عادل واحدی؛ فیاض رنجبر
چکیده
سابقه و هدف: بشر بدون توجه به نوع انرژی مصرفی، همیشه برای تأمین نیازهای اولیه غذایی خود مجبور به صرف انرژی بوده است. انرژی فسیلی فراوان سبب شده است که تأمین غذای جمعیت رو به گسترش ممکن شود. رشد جمعیت در سطح بالایی باقیمانده ولی منبعهای انرژی بویژه انرژی فسیلی در حال کاهش است بنابراین جوامع نیازمند برنامهریزیهای اساسی در ...
بیشتر
سابقه و هدف: بشر بدون توجه به نوع انرژی مصرفی، همیشه برای تأمین نیازهای اولیه غذایی خود مجبور به صرف انرژی بوده است. انرژی فسیلی فراوان سبب شده است که تأمین غذای جمعیت رو به گسترش ممکن شود. رشد جمعیت در سطح بالایی باقیمانده ولی منبعهای انرژی بویژه انرژی فسیلی در حال کاهش است بنابراین جوامع نیازمند برنامهریزیهای اساسی در قبال مدیریت مصرف انرژی هستند. این پژوهش با هدف ارزیابی مصرف انرژی و انتشار گازهای گلخانه ای نهاده های حاصل از مصرف ورودی برای تولید گندم آبی در استان اردبیل انجام شد. مواد و روشها: جامعه آماری این تحقیق شامل 100 نمونه از کشاورزان گندمکار استان اردبیل است که از سه شهرستان بیله سوار، پارسآباد و اردبیل که بیش از 70 درصد سطح زیر کشت را داشتند انتخاب گردید. دادهها در سال زراعی 97-1396 با استفاده از روش تصادفی، نمونهبرداری گردید. برای رسیدن به هدف ها، سامانه تولید گندم آبی بر اساس شاخصهای کارایی، بازده انرژی، سهم انرژیهای مستقیم و غیرمستقیم و تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر ارزیابی گردید. نتایج و بحث:
نتایج نشان داد کل انرژی ورودی حدود MJ ha-38755.34 بود. در بین نهادههای ورودی میزان کود نیتروژن و سوخت دیزل بترتیب با 37.38% و 19.03% بیشترین سهم را داشتند. سهم انرژی مصرفی مستقیم و غیرمستقیم بترتیب حدود 39.88% و 60.12% و انرژیهای تجدیدپذیر و غیرتجدیدپذیر بترتیب 31,01% و 68.99% از کل انرژیهای ورودی بود. کارایی مصرف انرژی برای تولید دانه و عملکرد بیولوژیکی گندم آبی بترتیب 1.67 و 1.99 به دست آمد. بهرهوری انرژی نیز بترتیب 0.611و kg Mj-0.242 برآورد گردید. کل انتشار CH4,N2o و CO2 از مزرعه های گندم آبی بترتیب517.14، 1.65و 1271.25 کیلوگرم در هکتار بود. ارزش ناخالص تولید و کل هزینهای تولید گندم آبی در استان اردبیل بترتیب 59268792 و 39015747 ریال در هکتار و نسبت فایده به هزینه 1.52برآورد گردید که هزینههای ثابت و متغیر بترتیب 54.45 و 45.6 درصد بود. نتیجهگیری: پتانسیل گرمایش جهانی (GWP) kg CO2eq ha-161620.14 تخمین زده شد. سود خالص حاصل از تولید گندم آبی نیز 23691299ریال بود که نشان دهنده توجیه اقتصادی تولید گندم آبی در استان اردبیل بود. با توجه به نتایج و به منظور کاهش اثرات زیست محیطی نظام تولید گندم به نظر می رسد که می توان از روش های مختلف مدیریت نظام زراعی همچون کاربرد نهاده های آلی، تناوب، کم خاکورزی و بی خاکورزی بر مبنای بهره گیری از اصول کم نهاده برای کاهش این اثرات زیست محیطی بهره جست.
مقاله پژوهشی
آذر فاریابی؛ حمیدرضا متین فر؛ سید کاظم علوی پناه؛ علی اکبر نوروزی
چکیده
سابقه و هدف: الگوریتم سنجه گردوغبار آئروسل بر اساس اندازهگیری در طولموجهای دیپ بلو (412 نانومتر)، آبی (440 نانومتر) و موجکوتاه IR ( 2130 نانومتر( با استفاده از مشاهده های مودیس(MODIS) توسعه دادهشده است. اندازه گیری هایی که در بخش کوتاه طولموج مرئی مانند بخش دیپ بلو یا فرابنفش صورت گرفته است. بخوبی قادر به شناسایی ریز ...
بیشتر
سابقه و هدف: الگوریتم سنجه گردوغبار آئروسل بر اساس اندازهگیری در طولموجهای دیپ بلو (412 نانومتر)، آبی (440 نانومتر) و موجکوتاه IR ( 2130 نانومتر( با استفاده از مشاهده های مودیس(MODIS) توسعه دادهشده است. اندازه گیری هایی که در بخش کوتاه طولموج مرئی مانند بخش دیپ بلو یا فرابنفش صورت گرفته است. بخوبی قادر به شناسایی ریز گرد در ناحیه های بیابانی می باشد. بدینوسیله با استفاده از امواج کوتاه محدوده مرئی بازیابی اطلاعات تودههای ریز گرد بویژه در منطقه های بیابانی با دقت بالایی صورت گرفت. منطقه های غرب و جنوب غرب ایران بدلیل مجاورت با بیابان کشورهای مجاور، همواره در معرض سامانه های گردوغباری قرارگرفته است. با توجه به اینکه پیشازاین بیشتر سنجه های طیفی مطرح شده برای شناسایی گردوغبار بر اساس اندازه گیری های سنجه های ماهوارهای برای منطقه های بیابانی آزمون و اجراشده است، این سنجه ها و حد آستانه مربوط به آنها برای منطقه های با توپوگرافی پیچیده تر نیاز به بررسی های بیشتر و دقیق تری دارند. ازاینرو در منطقه های غرب و جنوب غرب ایران که شرایط کوهستانی با تنوع پوشش گیاهی حکمفرماست، لازم است روش های شناسایی گردوغبار، آزمون و ارزیابی شوند. مواد و روش ها: محدوده مورد پژوهش شامل استانهای خوزستان، ایلام و کرمانشاه میباشد. این منطقه مساحتی حدود 107307 کیلومترمربع را پوشش می دهد. در این مطالعه از داده های MODIS L1B از ماهواره Aqua برای روزهای گرد و غباری ۱۸ می و 25ژوئن سال 2013 و 2015 استفاده گردید. قبل از انجام محاسبات طیفی بر روی محصول های مختلف مادیس باید دادههای این سنجنده پیشپردازش شوند. پیشپردازش های انجامشده شامل تصحیح هندسی تصاویرها، ژئورفرنس کردن، ماسک ابر و آب با ENVI و توسط ماژول conversion Tool است. پس از پیش پردازش (ژئورفرنس کردن, جدا کردن محدوده مورد مطالعه, و ماسک آب و پوشش ابر) از داده های ماهواره ای، رادیانس طیفی TOA بازیابی شده با استفاده از داده های ماهوارهای با توجه به شرایط نور خورشید برای هر طول موج نرمالیزه شده است. نتایج و بحث: به طور کلی، مشخص شد که تمام نقشه های AOD با استفاده از روش مستقیم، توزیع مکانی بسیار خوب الگوی آئروسل محلی در مقایسه با روش های دیگر را نشان داد. واضح است نقشه AOD بازیابی شده از طیف L1B میتواند نشان دهد که توزیع مکانی AOD محلی بسیار واضح است،. الگوریتم سنجه DAI شبیهسازی وابستگی طیفی بالای اتمسفر در منطقه طولموج آبی برای شرایط مختلف سطح و جو با یک نسخهبرداری کاملاً تستشده از کد انتقال تابشی-6S می باشد. این سنجه، مشابه سنجه AI بوده که سنجه غبار آلودگی میباشد که ازجمله محصول های سنجنده TOMS بوده که از ابزارهای قابلاعتماد در ارتباط با اندازه گیریهای ذرات معلق بر فراز اقیانوسها، تمام سطح های مختلف زمین و همچنین ابرها بشمار میرود. نتیجه گیری: برخلاف برخی از الگوریتمهای تشخیص گردوغبار که با استفاده از اندازهگیریها در باند مادونقرمز حرارتی انجام میشود، مزیت این الگوریتم استفاده از وابستگی طیفی پراکندگی ریلی، بازتاب سطح و جذب گردوغبار موجود در هوا برای تشخیص گردوغبار میباشد. مزیت استفاده از اندازهگیری در منطقه طولموج آبی (410 تا 490 نانومتر) برای بازیابی خواص نوری آئروسل می باشد.
مقاله پژوهشی
سیامک یوسفی سیاه کلرودی؛ سمانه فدایی؛ فریده چناری؛ شادی خاتمی
چکیده
سابقه و هدف: بررسی تنوع ژنتیکی ابزار موثری در حفظ ژنتیکی گونه های پراهمیت، با ارزش و همچنین گونه های کمیاب در معرض خطر انقراض می باشد. با توجه به اینکه مطالعات، در ارتباط با گونه های خرچنگ های آب شیرین در ایران بسیار اندک است و از نظر حفاظتی توجه چندانی به آنها صورت نگرفته است. این مطالعه به بررسی تنوع ژنتیکی خرچنگ ...
بیشتر
سابقه و هدف: بررسی تنوع ژنتیکی ابزار موثری در حفظ ژنتیکی گونه های پراهمیت، با ارزش و همچنین گونه های کمیاب در معرض خطر انقراض می باشد. با توجه به اینکه مطالعات، در ارتباط با گونه های خرچنگ های آب شیرین در ایران بسیار اندک است و از نظر حفاظتی توجه چندانی به آنها صورت نگرفته است. این مطالعه به بررسی تنوع ژنتیکی خرچنگ حقیقی Potamon elbursi در رودخانه های شرق استان تهران می پردازد. مواد و روش ها: برای بررسی تنوع درون این گونه 10 ایستگاه نمونهبرداری در بخش های مختلف رودخانه های جاجرود، حبله رود و لار انتخاب شد و تعداد 10 نمونه از هر ایستگاه با تور دستی مورد صید قرار گرفتند، سپس نمونه ها در الکل اتانول 96 درصد تثبیت و برای انجام مرحله های بعدی به آزمایشگاه منتقل شدند. نمونه ها در ابتدا برای مطالعات ریخت شناسی توسط کلیدهای شناسایی مورد مطالعه قرار گرفتند و سپس برای بررسی های مولکولی از ژن قطعه ژنی زیر واحد یک سیتوکروم اکسیداز میتوکندری (COI) و نشانگر ریزماهواره استفاده شد. برای استخراج ژنوم از کیت استخراج DNA سیناژن استفاده گردید و کیفیت و کمیت DNA توسط بیوفتومتر و ژل آگاروز 1% درصد مورد بررسی قرار گرفت. برای شناسایی مولکولی، ژنCOI تکثیر و توالی یابی شد. سپس برای بررسی پنج جایگاه ژنی (hxx3،Gagt4،Ga1،Ga2،hxx2) از آغازگرهای ریزماهوارهای طراحی شده بر اساس ترادف DNA ژنومی خرچنگ گرد Longpotamon yangtsekienseبرای بررسی های تنوع درونگونه ای استفاده گردید. بمنظور انجام آنالیز نهایی محصولات PCR مربوط به هریک از جایگاه های ریزماهواره، این محصولات بر روی ژل اکریل آمید 8% شارژ شدند. سنجش وزن مولکولی نوارهای محصول PCR و اندازه آلل ها با استفاده از نرم افزار Lab Image v.3.3.3 و با بکارگیری تصویرهای گرفته شده از ژل پلی اکریل آمید رنگ آمیزی شده انجام شد. فراوانی آللی، هتروزیگوسیتی مورد انتظار و مشاهده شده، تعداد آللهای واقعی و موثر در جایگاههای ریزماهوارهای، تنوع ژنتیکی و آزمون AMOVA در سطح احتمال 0.01 در نرم افزارهای Gene Alex، محاسبه گردید. درخت تبارشناختی با استفاده از نرم افزارMEGA v. 5.5 ترسیم گردید. نتایج و بحث: نتایج توالی یابی ژن COI نشان داد نمونه خرچنگهای مورد مطالعه مربوط به گونه P.elbursi می باشد که با نتایج شناسایی ریخت شناسی منطبق بود. در این مطالعه در مجموع از 5 جفت نشانگر ریزماهوارهای استفاده شد که جایگاه Ga2 با وجود بهینه سازی تکثیر نشد و دیگر جایگاه ها چند شکلی نشان دادند. جایگاه hxx2 و Ga1 با 7 آلل و جایگاه Gagt4 با 3 آلل بترتیب دارای بیشترین و کمترین تعداد آلل در بین تمام جایگاه های هتروزیگوت بودند. نتایج نشان داد که جمعیت های این گونه خرچنگ دارای تنوع درون جمعیتی اندکی می باشد. دامنه هتروزیگوسیتی مشاهده شده (Ho) در میان ایستگاه های نمونه برداری در جایگاه های چهارگانه 0.51-0.100 و دامنه هتروزیگوسیتی مورد انتظار (He) بین 0.810- 0.515 بود. در این بررسی در تمامی مناطق نمونه برداری شده و در تمامی لوکوس ها، هتروزیگوسیتی مشاهده شده نسبت به هتروزیگوسیتی قابل انتظار پایین تر بود. نتیجه گیری: شناسایی بر اساس نشانگرهای ژنتیکی برای قرار دادن صحیح گونه ها در جایگاه اصلی خود مفید بوده و م یتواند تایید کننده شناسایی های مبتنی بر ریخت شنایی باشد. کاهش هتروزیگوسیتی مشاهده شده نسبت به هتروزیگوسیتی مورد انتظار نشان دهنده کاهش در تغییرپذیری ژنتیکی نمونه ها است.
مقاله پژوهشی
سیدجواد حسینی فرد؛ حسین شیرانی؛ سمیه صدر؛ حکیمه هاشمی پور
چکیده
سابقه و هدف: افزایش روز افزون غلظت فلزهای سنگین در محیط زیست، سبب ایجاد نگرانیهای جدی محیط زیستی شده است. کادمیم یکی از سمیترین عنصرهای سنگین برای موجودهای زنده است که نقش زیستی ندارد. تاکنون در مورد وضعیت عنصرهای سنگین در خاک باغهای پسته و شناسایی عاملهای خاکی مؤثر بر آنها، پژوهشهای چندانی انجام نشده است. بنابراین، ...
بیشتر
سابقه و هدف: افزایش روز افزون غلظت فلزهای سنگین در محیط زیست، سبب ایجاد نگرانیهای جدی محیط زیستی شده است. کادمیم یکی از سمیترین عنصرهای سنگین برای موجودهای زنده است که نقش زیستی ندارد. تاکنون در مورد وضعیت عنصرهای سنگین در خاک باغهای پسته و شناسایی عاملهای خاکی مؤثر بر آنها، پژوهشهای چندانی انجام نشده است. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، تعیین رابطه کادمیم عصارهگیری شده با دی تی پی اِ در خاک با دیگر ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک، در خاکهای کشاورزی شهرستان رفسنجان به کمک مدلسازی مبتنی بر روش رگرسیون گامبهگام و شبکه عصبی مصنوعی بود. مواد و روشها: در این تحقیق 140 نمونه خاک از دو عمق صفر تا 40 و 40 تا 80 سانتیمتری از باغهای پستهی شش منطقه از حومهی رفسنجان تهیه شد. ویژگیهای خاک شامل غلظت کادمیم و روی قابلجذب در خاک با استفاده از روشدی تی پی اِ، غلظت فسفر به روش اولسن، درصد شن، رس و سیلت خاک به روش هیدرومتر، pH و رسانایی الکتریکی عصاره اشباع خاک بترتیب توسط دستگاههای pH متر و EC متر اندازهگیری شدند. بمنظور بررسی رابطهی بین کادمیم قابل جذب و ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک، از روش رگرسیون گامبهگام و شبکهی عصبی مصنوعی (پیشخور چندلایه) استفاده شد. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که بین فسفر و درصد رس با کادمیم خاک، همبستگی مثبت و معنیدار، بین Cd-DTPA با pH و درصد رس خاک، همبستگی منفی و معنیدار و بین کادمیم قابل جذب با روی قابل جذب، روی کل و کادمیم کل خاک همبستگی مثبت معنیداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که هر دو روش مدلسازی از دقت مناسبی برای تخمین غلظت کادمیم در خاک برخوردارند اگرچه مدل شبکه عصبی دقت خیلی بیشتری داشت. ضریب تبیین و ریشه میانگین خطا برای مدل شبکه عصبی برای دادههای آزمون بترتیب 84.3 درصد و 0.01 و برای مدل رگرسیون گام به گام 27.2 درصد و درصد1.43 بود. همچنین غلظت کادمیم، بیشترین حساسیت را به غلظت روی در خاک نشان داد و دیگر پارامترهای رس، pH، فسفر، EC و شن بترتیب، در درجه بعدی از اهمیت قرار داشتند. این نتایج تایید میکند که در باغ های پسته بدلیل مصرف کودهای حاوی روی و افزایش مصرف کودهای فسفاته که دارای ناخالصی زیادی از نظر مقدار کادمیم هستند، افزایش غلظت کادمیم در خاک باغ های پسته مشاهده میشود. نتیجه گیری: کودهای شیمیایی روی و فسفر مورد استفاده در باغهای پسته دارای ناخالصی قابلتوجهی از کادمیم هستند که در اثر استفاده بیرویه و درازمدت میتوانند سبب آلودگی خاک نسبت به کادمیم و جذب این عنصر سمی در گیاه و میوه پسته شوند. بنابراین باید ضمن رعایت استانداردهای ملی و بین المللی در تولید و واردات کودها، استفاده از این کودها نیز براساس نیاز و با تحلیل و تفسیر نتایج تجزیه خاک و برگ، بهینه باشد تا خطر آلودگی میوه پسته به کادمیم کاهش یابد.
مقاله پژوهشی
علیرضا مرجوی؛ پریسا مشایخی
چکیده
سابقه و هدف: روند رو به افزایش تخریب منابع آب، خاک و محیطزیست در اثر کاربرد بیرویه مواد شیمیایی موجب ترغیب پژوهشگران به کشاورزی ارگانیک در سالهای اخیر شده است. باوجود همه اثرات مثبتی که در ارتباط با مصرف کمپوست زباله شهری و لجن فاضلاب بر روی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک مطرح است، هنوز در این رابطه نگرانیهای زیادی ازنظر ...
بیشتر
سابقه و هدف: روند رو به افزایش تخریب منابع آب، خاک و محیطزیست در اثر کاربرد بیرویه مواد شیمیایی موجب ترغیب پژوهشگران به کشاورزی ارگانیک در سالهای اخیر شده است. باوجود همه اثرات مثبتی که در ارتباط با مصرف کمپوست زباله شهری و لجن فاضلاب بر روی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک مطرح است، هنوز در این رابطه نگرانیهای زیادی ازنظر مسائل زیستمحیطی و سلامت وجود دارد. لذا هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مقادیر مختلف کودهای آلی کمپوست زباله شهری و لجن فاضلاب در خاک و گیاه درکشت پیاز پس از 5 سال در کرتهای ثابت به لحاظ تجمع عناصر سنگین در خاک و گیاه میباشد. مواد و روشها: این تحقیق در کرتهای ثابت (ابعاد هر کرت 40 مترمربع)، در ایستگاه تحقیقاتی آبیاری و زهکشی رودشت اصفهان با چهار تیمار کود آلی کمپوست زباله شهری و کود لجن فاضلاب به همراه تیمار شاهد در قالب یک طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار و پنج سال متوالی انجام شد. تیمارها عبارت بودند از: الف- بدون کاربرد هیچگونه کود آلی در طول دورههای آزمایش (شاهد). ب- تیمار 25 تن در هر هکتار کود کمپوست زباله شهری. ج- تیمار 50 تن در هکتار کود کمپوست زباله شهری. د- تیمار 15 تن در هکتار لجن فاضلاب. ه- تیمار 30 تن در هکتار لجن فاضلاب. نتایج و بحث: کاربرد کمپوست زباله شهری و لجن فاضلاب در خاک سبب افزایش ماده آلی خاک شد. از سوی دیگر مصرف این تیمارهای کودی بهویژه در سطوح بالاتر، غلظت عناصر غذایی موردنیاز گیاه در خاک ازجمله فسفر، پتاسیم، روی، مس، منگنز و آهن قابلاستفاده، را افزایش داد. مصرف این مواد آلی در مرحله اول تأثیری برافزایش میزان عناصر سنگین سرب و کادمیوم در خاک نداشت؛ اما مصرف چندین سال متوالی کمپوست زباله (تیمار50 تن در هکتار) در مرحله دوم، باعث افزایش سرب قابلجذب در خاک شد. همچنین مصرف سطوح مختلف کودهای آلی باعث افزایش معنیدار در عناصر غذایی موجود در اندام هوایی گیاه پیاز شامل نیتروژن، فسفر و پتاسیم و همچنین عناصر ریزمغذی آهن، روی، مس و منگنز شد. بیشترین میزان عناصر غذایی اندازهگیریشده در اندام هوایی گیاه ذرت در تیمار 50 تن در هکتار کمپوست زباله شهری مشاهده شد که در اغلب موارد تفاوت معنیداری با تیمار 30 تن در هکتار لجن فاضلاب نداشت. غلظت اغلب عناصر غذایی اندازهگیریشده در اندام هوایی گیاه پیاز پس از پنج سال مصرف متوالی کودهای آلی بهصورت معنیداری نسبت به مرحله اول پژوهش (پس از یک سال مصرف کودهای آلی) افزایش پیدا کرد. در مورد عنصر مس این روند معکوس بود و میزان جذب این عنصر در مرحله دوم نسبت به مرحله اول، به دلیل افزایش غلظت عناصر دیگر مانند فسفر و وجود رقابت بین عناصر مختلف در جذب بهوسیله گیاه، کاهش یافت. مصرف تیمارهای مختلف کود آلی در مرحله اول تنها میزان عنصر روی را در غده پیاز افزایش داد اما در مرحله دوم و درنتیجه مصرف چندین ساله کمپوست زباله و لجن فاضلاب، غلظت عناصر غذایی نیتروژن، پتاسیم، مس، آهن و روی در غده پیاز افزایش یافت. غلظت سرب و کادمیم در گیاه، در تیمارهای مختلف به حدی کم بود که با دستگاه جذب اتمی قابلاندازهگیری نبود. نتیجهگیری: در کل کمپوست زباله شهری و لجن فاضلاب در سطوح مذکور ضمن افزایش ماده آلی در خاک ، باعث افزایش غلظت عناصر غذایی در گیاه بهویژه ازلحاظ عناصر ریزمغذی ازجمله روی و آهن شد.
مقاله پژوهشی
کمال خضری؛ اصغر عبدلی؛ بهرام حسن زاده کیابی؛ حسین ولیخانی؛ جابر اعظمی
چکیده
سابقه و هدف: امروزه برای ارزیابی کیفیت آب و طبقه بندی وضعیت اکولوژیکی رودخانه ها، سنجه های زیادی برمبنای تغییرهای ساختار اکولوژیک گونه ها گسترش پیدا کرده اند. هدف از این مطالعه ارزیابی وضعیت اکولوژیک، بیان نحوه تاثیر کاربری زمین ها و سنجش کارایی متداول ترین سنجه های اکولوژیک برای ماهیان و ماکروبنتوزها در ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه برای ارزیابی کیفیت آب و طبقه بندی وضعیت اکولوژیکی رودخانه ها، سنجه های زیادی برمبنای تغییرهای ساختار اکولوژیک گونه ها گسترش پیدا کرده اند. هدف از این مطالعه ارزیابی وضعیت اکولوژیک، بیان نحوه تاثیر کاربری زمین ها و سنجش کارایی متداول ترین سنجه های اکولوژیک برای ماهیان و ماکروبنتوزها در ارزیابی زیستی رودخانه جاجرود می باشد. مواد و روش ها: در مطالعه حاضر، نمونهبرداری از آب، ماکروبنتوزها و ماهیان در 10 ایستگاه درآبان ماه سال1394 انجام گردید. پارامترهای فیزیکی، شیمیایی و زیستی شامل دما، کدورت، سرعت و عمق آب، اسیدیته، هدایت الکتریکی، BOD5، نیترات، آمونیوم، فسفات، اکسیژن محلول و کلیفرم مدفومی در محل یا پس از نمونه برداری مورد اندازه گیری قرار گرفتند. نمونه برداری ماکروبنتوزها با استفاده از سوربر سمپلر با سه تکرار در هر ایستگاه صورت گرفت و ماهیان نیز با استفاده از دستگاه الکتروشوکر نمونه برداری شدند. بمنظور ارزیابی یکپارچگی رودخانه جاجرود از سنجه های مختلف فیزیکی و شیمیایی، ماکروبنتوزها و ماهیان استفاده شد. همچنین برای تحلیل ارتباط ماکروبنتوزها و ماهیان با متغیرهای فیزیکی، شیمیایی و زیستی از آزمون تحلیل تطبیقی متعارف (CCA) استفاده گردید. نتایج و بحث: درمجموع، 481 عدد ماهی شامل 8 گونه صید و تعداد کل ماکروبنتوزها 2435 عدد از 15 خانواده شمارش شد. بیشترین و کمترین تعداد ماهیان صید شده بترتیب از گونه سگ ماهی برگ (Oxynoemacheilus bergianus) و سگ ماهی تیغه دار غربی (Paracobitis malapterura) بود. بیشترین درصد فراوانی کل ماکروبنتوزها متعلق به خانواده Baetidae از راسته Ephemeroptera و کمترین درصد فراوانی به Polycentropodidae از راسته Trichoptera تعلق داشت. نتایج آزمون تحلیل تطبیقی متعارف (CCA)، سنجه EPT/CHIR را برای ماکروبنتوزها بهتر از دیگر سنجه ها برای تعیین سلامت اکولوژیکی آب بیان کرد. از طرف دیگر، سنجه یکپارچگی اکولوژیکی کار (KBI) برای ماهیان بخوبی در اکوسیستم جاجرود، قابل استفاده است. نتیجه گیری: این مطالعه، اولین مطالعه ای است که با بکارگیری همزمان سنجه ماهیان و ماکروبنتوزها همراه با پارامترهای فیزیکی و شیمیایی آب، وضعیت اکولوژیکی اکوسیستم رودخانه جاجرود را ارزیابی می کند. از یافته های این مطالعه می توان به این نتیجه رسید که فاضلابهای شهری- روستایی، زهاب کشاورزی و سد لتیان بیشترین تاثیر منفی را بر ساختار موجودهای زنده این رودخانه داشتهاند.