علمی - پژوهشی
عبدالمجید زارعی؛ روح الله کاظمی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1395، صفحه 1-16
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به گستردگی صنایع نفت و گاز و نقش موثر این صنایع در ایجاد آلودگیهای زیستمحیطی، تدوین یک برنامه استراتژیک برای بهبود عملکرد زیستمحیطی ضروری است. بدین منظور اقدامات انجامشده در راستای کاهش عوارض زیستی در محدوده قابلقبول و در چارچوب قوانین و مقررات سازمان محیط زیست بررسی شده است. دستیابی به سطح معینی از درجه ...
بیشتر
سابقه و هدف: با توجه به گستردگی صنایع نفت و گاز و نقش موثر این صنایع در ایجاد آلودگیهای زیستمحیطی، تدوین یک برنامه استراتژیک برای بهبود عملکرد زیستمحیطی ضروری است. بدین منظور اقدامات انجامشده در راستای کاهش عوارض زیستی در محدوده قابلقبول و در چارچوب قوانین و مقررات سازمان محیط زیست بررسی شده است. دستیابی به سطح معینی از درجه اطمینان، نیاز به استفاده از روشهای پیشرفته دارد. بنابراین تدوین یک استراتژی برای کاهش جنبهها و پیامدهای زیستمحیطی در صنایع مختلف بهخصوص صنعت نفت و گاز به عنوان یک ضرورت انکارناپذیر است که باید به آن توجه کرد.مواد و روشها: هدف از این پژوهش تدوین استراتژیهای زیستمحیطی در صنایع نفت و گاز پارس جنوبی 2 است که میتواند زمینه تدوین و ارائه برنامه مدیریتی راهبردی مناسب در جهت رعایت هرچه بیشتر قوانین و مقررات زیستمحیطی برای واحدهای مشابه را در منطقه فراهم کند. در این پژوهش ابتدا مهمترین عوامل درونی و بیرونی از کمیته طوفان مغزی شناسایی و توسط 20 نفر از کارشناسان تکمیل شد. در مرحله بعد چکلیست نهایی توسط 10 نفر از مدیران سازمان بر اساس طیف لیکرت نمرهدهی شد. اوزان عوامل داخلی و خارجی، با تشکیل ماتریس IFE1 و EFE2 محاسبه شد. برای تدوین استراتژیها و تعیین وضعیت موجود از روش SWOT3 بهره گرفته شده است. از ماتریس ارزیابی اقدام و موقعیت استراتژیک (SPACE)، بهعنوان ابزاری شناختهشده و تکنیکی موثر و مناسب برای توسعه و بازبینی استراتژیهای شرکت و ایجاد تعادل بین عوامل درونی (ضعفها و قوتها) و بیرونی (فرصتها و تهدیدها)، استفاده شده است.نتایج و بحث: نتایج بهدستآمده از ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی بیانگر آن است که سازمان (پالایشگاه مورد بررسی) دارای نقاط قوت بیشتری نسبت به ضعفهای موجود و فرصتهای بیشتری نسبت به تهدیدها است. بنابراین باید سازوکارهایی را در پیش بگیرد تا تهدیدها را از بین برده و نقاط ضعف خود را به حداقل برساند. بنابراین نوع استراتژیهای مناسب برای توسعه و بهبود پالایشگاه مذکور در زمینه مسایل زیستمحیطی باید از نوع استراتژیهای تنوع بخشی باشد. در نهایت 11 استراتژی انتخاب و نمرهدهی شد که استراتژی بهبود شرایط زیستمحیطی منطقه با امتیاز 23/6 و استراتژی اصلاح و بازنگری برنامههای مدیریتی و به حداقل رساندن آلایندههای محیطی با امتیاز 23/5 و استراتژی توسعه و ارتقاء کیفیت مدیریت پساب و پسماند با استفاده از فناوریهای نوین زیستمحیطی با امتیاز 01/5 به ترتیب به عنوان برترین استراتژیها اولویتبندی شدند.نتیجهگیری: یافتهها و نتایج نشاندهنده جایگاه سازمان در موقعیت رقابتی است و باید استراتژیهای حفظ، نگهداری و ثبات را در جهت کاهش صدمات زیستمحیطی به کار گیرد.
علمی - پژوهشی
الهام نصرآبادی؛ محمد فرزام؛ منصور مصداقی؛ حامد علی لبافیان
دوره 14، شماره 4 ، دی 1395، صفحه 17-28
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به کمبود آب و قرار گرفتن ایران در کمربند خشکی، هزینههای نگهداری فضای سبز در ایران بسیار زیاد است. بیشتر گیاهان کاشتهشده در فضای سبز شهری ایران غیربومی و پرمصرف هستند. در مقابل، گونههای بومی ضمن دارا بودن سازگاریهای بیشتر به شرایـط خاک و نوسـانات دمایـی، نیاز آبی بسیار کمتری نیـز دارند. این پژوهش با هـدف اهلیسازی ...
بیشتر
سابقه و هدف: با توجه به کمبود آب و قرار گرفتن ایران در کمربند خشکی، هزینههای نگهداری فضای سبز در ایران بسیار زیاد است. بیشتر گیاهان کاشتهشده در فضای سبز شهری ایران غیربومی و پرمصرف هستند. در مقابل، گونههای بومی ضمن دارا بودن سازگاریهای بیشتر به شرایـط خاک و نوسـانات دمایـی، نیاز آبی بسیار کمتری نیـز دارند. این پژوهش با هـدف اهلیسازی گونه گیـاهی ملیکا(Melica persica) ، بومی کوهستانهای اطراف شهر مشهد، انجام شد.مواد و روشها: این گیاه به دلیل بومی بودن و زیبایی گلآذین و فرم رویشی مورد توجه قرار گرفت. بذرها در اواخر خردادماه 1393 از روستای دهبار (طول جغرافیایی 59 درجه و 17 دقیقه و 23 ثانیه شرقی و عرض جغرافیایی 36 درجه و 15 دقیقه و 04 ثانیه شمالی و در فاصله 14 کیلومتری جنوب شهرستان طرقبه-شاندیز) جمعآوری و به سه روش کشت در پتریدیش (دمای ºC23-ºC27)، کشت گلدانی در فضای گلخانه و کشت مستقیم در زمین با طرح آزمایشی کاملا تصادفی کاشته شد.نتایج و بحث: درصد جوانهزنی و سبز شدن در این سه روش به ترتیب 96، 5/58 و 5/25 بود. اندازهگیری استقرار و ماندگاری نهالها در ماههای فروردین تا شهریور بررسی شد. فنولوژی در دو سال پیاپی 1393 و 1394 در عرصه طبیعی و نیز در دو روش کشت گلدانی و مستقیم در ایستگاه غدیر مشهد ثبت شد. در سالهای مختلف 1393 و 1394 با توجه به نوسان درجه حرارت هوا ، دوره یا تعداد روز برای هر مرحله متغیر است که پایهها در روشهای مختلف در هر یک از مراحل غنچهدهی، گلدهی و بذردهی تقریباً درجه روز رشد GDD یکسانی دریافت کردند و میزان انرژی گرمایی مورد نیاز هر مرحله فنولوژیکی در سالهای مختلف تقریباً ثابت بود. فقط در مورد کشت گلدانی وکشت مستقیم تفاوت زیادی در درجه حرارت کسبشده در مرحله اول وجود داشت که میتوانست به دلیل شرایط کشت و شرایط اولیه محیطی متفاوت باشد. نتایج نشان داد که عوامل محیطی از جمله دما، بارندگی و رطوبت محیط میتوانند در تاریخ بروز این پدیدهها تأثیرگذار، و در تأخیر، تعجیل یا توقف و حذف بروز یک پدیده زیستی مؤثر باشند. نکته مهمی که در ثبت فنولوژی گونه ملیکا در طبیعت و در محیط کشت دیده شد این بود که گونهها در طبیعت نهایتاً تا اواخر مرداد پایدار بودند و بعد از آن اثر ناچیزی از آنها در طبیعت بود ولی در زمین غدیر واقع در بلوار فرودگاه گیاهان مرحله خواب موقت داشتند و سپس دوباره شروع به خوشهدهی، گلدهی و بذردهی کردند و در نهایت تا اوایل آذرماه پایدار بودند. هرچه بارندگی بیشتر باشد و آب بیشتری در اختیار گیاه قرار گیرد گیاهان از شادابی بیشتری برخوردارند و باعث طولانیتر شدن دوره رشد گیاهان شده و گیاهان رشد زایشی و رویشی طولانیتری دارند.نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشاندهنده قابلیت اهلی شدن گیاه ملیکا برای کاشت در فضای سبز شهر مشهد است. گونه ملیکا به خاطر فرمی که دارد میتواند برای منظرهای کوهستانی و باغهای صخرهای مناسب باشد و روش مورد قبول برای کشت و تکثیر این گونه، کشت گلدانی (کشت در فضای گلخانه و سپس انتقال به عرصه) است که درصد سبزشدن، استقرار و زندهمانی خوبی داشت و برای فصلهای بهار و تابستان و پاییز زیبایی دارد.
علمی - پژوهشی
نوید وحدتی مشهدیان؛ علی تهرانی فر؛ فاطمه کاظمی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1395، صفحه 29-44
چکیده
سابقه و هدف: دستیابی به گیاهانی که در محیط رشد پرتنش یک بام سبز گسترده بهویژه در مناطقی با اقلیم خشک، بتوانند بقای خود را حفظ کنند، یک چالش جدی است.مواد و روشها: این تحقیق به چگونگی انتخاب گیاهان مناسب برای بامهای سبز گسترده در شرایط سرمای طبیعی در فصول سرد (پاییز و زمستان) به صورت آزمایش بلوکهای کامل تصادفی و به دنبال آن بررسی ...
بیشتر
سابقه و هدف: دستیابی به گیاهانی که در محیط رشد پرتنش یک بام سبز گسترده بهویژه در مناطقی با اقلیم خشک، بتوانند بقای خود را حفظ کنند، یک چالش جدی است.مواد و روشها: این تحقیق به چگونگی انتخاب گیاهان مناسب برای بامهای سبز گسترده در شرایط سرمای طبیعی در فصول سرد (پاییز و زمستان) به صورت آزمایش بلوکهای کامل تصادفی و به دنبال آن بررسی اثر تنش خشکی به صورت سه دور زمانی آبیاری (48، 72 و 96 ساعت) به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی در فصول گرم سال (بهار و تابستان) در مشهد میپردازد.نتایج و بحث: نتایج هر دو آزمایش نشان داد اثر گونه در فصول سال معنیدار است. بید گیاه، شبنمی و دمعقربی بهترین کیفیت بصری را در هر گروه نشان دادند. از نظر بقا دمعقربی بهترین گزینه برای مشهد در هر دو فصل سرد و گرم سال و به دنبال آن شبنمی و پنجهبرگی قرار گرفتند. پیچ تلگرافی برای فصول سرد و ناز قرمز گزینه فوقالعادهایی برای فصول گرم سال هستند. گراسهای چمنی و زمینپوش نیاز به آبیاری منظم در فصل گرم داشته و از نظر تیمارهای آبیاری تفاوت چشمگیری را نشان دادند، اما گیاهان ناز پاسخ بسیار مطلوبی نسبت به سطوح تنش خشکی نشان دادند. در مجموع گیاهان ساقهگوشتی (succulent) و زمینپوش به ترتیب برای استفاده در فصول گرم و سرد مناسبتر بوده و چمنیهای کپهای توصیه نمیشوند.نتیجهگیری: بنابر نتایج حاصل از این تحقیق، بامهای سبز با در نظر گرفتن ملاحظاتی چند میتوانند بامهای سبز نسبتا پایداری را برای اقلیم مشهد نوید دهند.
علمی - پژوهشی
زیبا بختیاری؛ مسعود یزدان پناه
دوره 14، شماره 4 ، دی 1395، صفحه 45-58
چکیده
سابقه و هدف: تولید و توسعه سوختهای زیستی در مناطق روستایی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم میتواند تغییرات شگرفی در زندگی مردم روستایی ایجاد کند. تولید سوختهای زیستی وابسته به بخش کشاورزی است و متخصصان و کارشناسان کشاورزی منبع مهمی از اطلاعات برای کشاورزان در مورد پذیرش نوآوری هستند. آنها میتوانند پذیرش سوختهای زیستی را تسهیل ...
بیشتر
سابقه و هدف: تولید و توسعه سوختهای زیستی در مناطق روستایی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم میتواند تغییرات شگرفی در زندگی مردم روستایی ایجاد کند. تولید سوختهای زیستی وابسته به بخش کشاورزی است و متخصصان و کارشناسان کشاورزی منبع مهمی از اطلاعات برای کشاورزان در مورد پذیرش نوآوری هستند. آنها میتوانند پذیرش سوختهای زیستی را تسهیل و یا نفوذ آنها را محدود کنند. بنابراین، هدف از این بررسی، پیشبینی و تعیین عوامل مؤثر بر تمایل کارشناسان کشاورزی استان خوزستان نسبت به ترویج و توسعه سوختهای زیستی بود.مواد و روشها: این بررسی پژوهشی مقطعی است. مدل اعتقادات سلامت به صورت کمی با استفاده از روش پیمایش برای درک ادراکات کارشناسان کشاورزی مورد آزمون قرار گرفت. نمونه مورد پژوهش بر اساس روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی سهمیهای تعیین شد (n=288). سؤالات پرسشنامه در مقیاس 1 تا 5 نقطه (خیلی کم، کم، متوسط، بالا و بسیار بالا) تدوین شد. این نظرسنجی میان کارشناسان کشاورزی در فوریه سال 2015 انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه شخصی بر اساس پرسشنامه برای ارزیابی اجزای مدل اعتقادات سلامت جمعآوری شد. اعتبار درونی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. همه معیارها نشان داد اعتبار درونی بسیار عالی و بین 67/0 تا 9/0 بود. در نهایت روایی پرسشنامه توسط هیاتی از کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت.نتایج و بحث: یافتههای این تحقیق در مقایسه با تحقیقات قبلی در مورد مدل اعتقادات سلامت به نتایج متفاوتی دست یافت. تحقیقات قبلی نشان دادند، مهمترین پیشبینیکنندههای نیت، متغیرهای موانع درکشده و مزایای درکشده هستند، درحالیکه در این تحقیق فقط متغیر مزایای درکشده معنیدار شد و متغیر موانع درک شده معنیدار نشد و علاوه بر آن متغیرهای دیگری نیت کارشناسان را تبیین کردهاند. بر اساس یافتههای تحقیق میتوان اظهار داشت، آموزشهای مناسب به کارشناسان میتواند در بهبود نیت آنها بسیار مهم باشند. بنابراین در آموزشها باید بر تشویق کارشناسان در راستای توسعه و گسترش سوختهای زیستی تاکید ویژهای کند. اضافه بر آن، باید شدت خطرناک بودن کاربرد سوختهای فسیلی برای جامعه و محیط زیست به طرق مختلف به کارشناسان نشان داده شود. این امر باعث میشود، تمایل آنها به توسعه و ترویج آن در بین کشاورزان بیشتر شود. در کنار این امر روشن کردن و آشکار ساختن مزایا و منافع سوختهای فسیلی نیز بسیار موثر است. در نهایت خودکارآمدی یک متغیر مهم است. خودکارآمدی به میزانی اشاره دارد که یک فرد احساس میکند، رفتار مورد نظر را تحت کنترل دارد و انجام آن برایش ساده است.نتیجهگیری: بهطور کلی نتایج این بررسی نشان داد، سیاستهای انرژی، مزایای درکشده سوختهای زیستی، شدت خطر درکشده سوختهای فسیلی، راهنمای عمل و خودکارآمدی بر تمایل کارشناسان کشاورزی نسبت به ترویج و توسعه سوختهای زیستی تأثیر دارند. همچنین، نتایج تحلیل حساسیت متغیرهای مؤثر بر تمایل رفتاری از دیدگاه کارشناسان کشاورزی نشان داد به ترتیب متغیرهای مزایای درکشده، سیاستهای انرژی و شدت خطر سوختهای فسیلی بیشترین رتبه حساسیت و متغیر احتمال خطر سوختهای فسیلی کمترین رتبه را دارد.
علمی - پژوهشی
حسن لشکری؛ علی اکبر متکان؛ مجید آزادی؛ زینب محمدی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1395، صفحه 59-74
چکیده
سابقه و هدف: جنوب و جنوب غرب ایران هم از لحاظ موقعیت ژئوپولتیکی و هم از لحاظ سیاسی، اقتصادی، صنعتی و کشاورزی از مناطق استراتژیک کشور است. بنابراین طول دوره بارشی در این منطقه از اهمیت زیادی برخوردار است. پرفشار جنبحارهای عربستان از سامانههای کنترلکننده اقلیم جنوب و جنوب غرب ایران و حتی کل کشور است. این سامانه به تبعیت از جابهجایی ...
بیشتر
سابقه و هدف: جنوب و جنوب غرب ایران هم از لحاظ موقعیت ژئوپولتیکی و هم از لحاظ سیاسی، اقتصادی، صنعتی و کشاورزی از مناطق استراتژیک کشور است. بنابراین طول دوره بارشی در این منطقه از اهمیت زیادی برخوردار است. پرفشار جنبحارهای عربستان از سامانههای کنترلکننده اقلیم جنوب و جنوب غرب ایران و حتی کل کشور است. این سامانه به تبعیت از جابهجایی سالانه گردش عمومی جو و در حاشیه شمالی سلول هدلی1 در طول سال جابهجا شده و با جابهجایی شمالسو و جنوبسو شروع و پایان و بهتبع طول دوره بارشی منطقه جنوب و جنوب غرب ایران را تعیین می کند.مواد و روشها: برای شناسایی الگوی سینوپتیکی دورههای بارشی کوتاه در این تحقیق دادههای بارشی روزانه ایستگاههای سینوپتیک جنوب و جنوب غرب ایران (خوزستان، بوشهر، هرمزگان، فارس، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، لرستان و ایلام) در یک دوره آماری 36 ساله استخراج و سال پایه مشترک که تمام ایستگاهها دارای بارش بودهاند، انتخاب شده است. در مرحله بعد برای تعیین طول دوره بارشی در ایستگاههای جنوب و جنوب غرب ایران ابتدا بر اساس سال زراعی کشور ایران، یعنی مهر تا مهر، شروع بارش و پایان بارش مشخص شد و در مرحله بعد تعداد روزها از شروع تا پایان شمارش شده است. سپس سالهایی که طول دوره بارشی آنها کمتر از 160 روز طول کشیده بود بهعنوان دورههای بارشی کوتاه انتخاب شد. در مرحله اول ماتریسی به ابعاد 253×736 (سلول × روز) تهیه شد. که با توجه به تحلیل عاملی 5 عامل انتخاب شد و در نهایت روی عامل اول که پرتکرارترین الگوی سینوپتیکی بود و همچنین پراکنش هستههای پرفشار عربستان تحلیل انجام شد.نتایج و بحث: بررسی موقعیت هسته مرکزی پرفشار جنبحارهای عربستان در 5 سال با طول دوره کوتاه نشان داد که در این سالها هسته مرکزی پرفشار دارای دو نوع آنومالی بودهاند. اولاً هستهها حرکت جنوبسوی بسیار کندی داشتهاند. بهطوریکه گاهی یا اواخر اکتبر یا اواسط نوامبر همچنان روی منطقه جنوب و جنوب غرب ایران استقرار داشتهاند. ثانیاً برعکس شرایط نرمال به جای حرکت شرقسو به سمت غرب عربستان و ساحل دریای سرخ جابهجا شدهاند. این نوع جابهجایی سبب شده است که سامانه کمفشار سودانی بهعنوان مؤثرترین سامانه بارشی منطقه امکان حرکت و گسترش به سمت منطقه را نداشته باشد. و از طرفی مانع از گسترش جنوبسوی ناوه مدیترانه روی آفریقا و تقویت سامانههای سودانی شود. در این سالها کمفشار سودان بهجای حرکت شمالشرقسو به سمت شمال جابهجا شده و پس از عبور از روی مصر وارد دریای مدیترانه شده است. درنتیجه جنوب غرب ایران از دریافت بارش محروم شده است. رودباد جنبحارهای نیز بهعنوان مؤثرترین رودباد در تشدید ناپایداریهای این منطقه در این سالها با حرکت غربسو و قرار گرفتن آن روی مصر و لیبی در شرایط مناسبی برای تشدید ناپایداریها در منطقه قرار ندارد.نتیجهگیری: سامانه پرفشار جنبحارهای عربستان مهمترین سامانه کنترلکننده اقلیم منطقه جنوب و جنوب غرب کشور ایران است. در برخی از سالها جابهجایی شمال و جنوبسوی گردش عمومی جو و سلول هدلی روی منطقه شرایط همدیدی را فراهم میکند که هستههای پرفشار جنبحارهای عربستان بسیار دیرتر از شرایط نرمال از منطقه خارجشده و زودتر از موعد به سمت منطقه برگشته و طول دوره بارشی را کوتاه میکند.
علمی - پژوهشی
بلال اروجی؛ عیسی سلگی؛ محمد صادق علیائی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1395، صفحه 75-90
چکیده
سابقه و هدف: چاههای جذبی از رایجترین انواع تاسیسات بهداشتی در بیشتر کشورهای در حال توسعه هستند. این چاهها بهعنوان مکانیزمی برای جداسازی فاز مایع از جامد هستند، اما در بیشتر آنها شرایط برای نیتروژندهی محلول حاوی سرب فراهم بوده که میتواند حجم قابلتوجهی از آلودگی را وارد منابع آب زیرزمینی کند. ازاینرو برای بررسی نیترات ...
بیشتر
سابقه و هدف: چاههای جذبی از رایجترین انواع تاسیسات بهداشتی در بیشتر کشورهای در حال توسعه هستند. این چاهها بهعنوان مکانیزمی برای جداسازی فاز مایع از جامد هستند، اما در بیشتر آنها شرایط برای نیتروژندهی محلول حاوی سرب فراهم بوده که میتواند حجم قابلتوجهی از آلودگی را وارد منابع آب زیرزمینی کند. ازاینرو برای بررسی نیترات ورودی به آبهای زیرزمینی در نواحی استقرار چاههای جذبی از روش مدلسازی استفاده شده است.مواد و روشها: در این مدل یک آبخوان با ویژگیهای عادی یک آبخوان واقعی به صورت فرضی درنظر گرفته شد. فاصله سطح آب زیرزمینی تا کف (ته) چاه جذبی را 5، 10 یا 30 متر در نظر گرفته و این عمق به تمام سطح آب در آبخوان فرضی تعمیم داده شد. همچنین برای نیترات نیمهعمر 500 تا 1500 روز با مقیاس زمانی 6 ماه تا چند سال در نظر گرفته شد. سپس در نرمافزار MATLAB نمودار مربوط به تغییرات غلظت نیترات به عمق ترسیم شد.نتایج و بحث: نتایج از بالا بودن احتمال آلودگی نیترات در سطح آب زیرزمینی نسبت به استاندارد سازمان بهداشت جهانی (50 میلیگرم درلیتر) برای آشامیدن در چاههایی با فاصله 5 متر بین کف چاه جذب تا سطح آب در دوره 5 ساله با نیمهعمر متوسط تا طولانی نیترات حکایت داشت. مکانیابی نواحی دور از سطح آب زیرزمینی، تخلیه مکرر چاه، تعویض آن و تفکیک فاضلاب قبل از ورود به چاه از راهحلهای مؤثر برای کاهش ورود نیترات از چاههای فضولات انسانی به آب زیرزمینی است. هرچند راهکارهای فوق ممکن است به دلایل اجتماعی، فنی و محدودیتهای اقتصادی همیشه قابلاجرا نباشد.نتیجهگیری: بررسی گسترده در سطوح مختلف و با دادههای دقیقتر با نیمهعمرهای متفاوت نیترات میتواند اطلاعات درباره شدت آلایندگی چاههای فضولات انسانی را افزایش دهد.
علمی - پژوهشی
مهرداد هادی پور؛ مرضیه میرزاآقایی؛ محسن رحمانی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1395، صفحه 91-104
چکیده
سابقه و هدف: امروزه حملونقل به عنوان یکی از زیرساختهای مهم و اثرگذار و بهصورت همزمان زمینهساز توسعه و اثرپذیر از توسعه بوده و این موضوع سبب توجه مدیران و برنامهریزان به مقوله حملونقل شده است. اما با توجه به تمرکز برنامهریزان حملونقل بر دسترسیها و سایر جنبههای دینامکی حملونقل شهری، عوارض زیستمحیطی آن بهشدت مورد ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه حملونقل به عنوان یکی از زیرساختهای مهم و اثرگذار و بهصورت همزمان زمینهساز توسعه و اثرپذیر از توسعه بوده و این موضوع سبب توجه مدیران و برنامهریزان به مقوله حملونقل شده است. اما با توجه به تمرکز برنامهریزان حملونقل بر دسترسیها و سایر جنبههای دینامکی حملونقل شهری، عوارض زیستمحیطی آن بهشدت مورد بیتوجهی واقع شده است. شهر قم به عنوان یک کلانشهر مهم و مذهبی-توریستی مستلزم بهکارگیری روشی کارا برای ساماندهی و مدیریت حملونقل است روشی که با سایر بخشهای توسعه و بخصوص محیطزیست در تضاد نباشد.مواد و روشها: در این تحقیق پس از مطالعه منابع، شاخصهای محیطزیستی مرتبط با حملونقل شناسایی شده و 5 شاخص مهم تعیین شد سپس این شاخصها بهصورت مکانمند و با استفاده از نقشههای GIS شبکه حملونقل و کاربریهای شهر قم و با نظرات کارشناسی امتیازدهی شده است. برای تعیین وضعیت نهایی هر سلول، نتایج حاصل از GIS وارد نرمافزارMATLAB شده و با روش الگوریتم ژنتیک نتایج حاصل شده است.نتایج و بحث: دستیابی به وضعیت بهینه از لحاظ زیستمحیطی مستلزم ایجاد تغییرات در شبکه راهها و یا تغییر مکان کاربریهایی است که به لحاظ آلودگیهای ناشی از حملونقل حساسیت بالاتری دارند، نتایج این تحقیق نشان داد که 30 درصد سلولهای شبکه از لحاظ زیست محیطی در وضعیت نامناسب، 30 درصد در وضعیت تناسب میانه و 40 درصد در وضعیت مناسب قرار دارند.نتیجهگیری: نتایجی که از نقشه بهینه شبکه حملونقل استنباط میشود به خوبی نشان میدهد که با انتقال بخشی از کاربریها بهویژه مناطق مسکونی به نواحی اطراف شهر و با آلودگی کمتر تغییرات محسوسی در وضعیت تناسب سلولهای شبکه ایجاد میشود بهطوریکه بیشتر سلولهای با امتیاز 3 (نامناسب) به امتیاز 1 (مناسب) تغییر وضعیت میدهند، و فقط 10درصد از سلولها در وضعیت نامناسب از لحاظ زیستمحیطی قرار میگیرند. بنابراین انتقال بخشی از کاربریها از مرکز شهر به نواحی اطراف، راهکار مناسبی برای کاهش تاثیرات آلودگیهای ناشی از حملونقل خواهد بود.
علمی - پژوهشی
بهرام سیاوش پور؛ مجتبی شادلو جهرمی؛ حسن نودهی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1395، صفحه 105-120
چکیده
سابقه و هدف: حس تعلق به مکان یکی از واکنشهای احساسی و عاطفی انسان نسبت به محیط است که فرد را به مکان پیوند داده و هویت شخص و مکان را شکل میدهد. محیطهای آموزشی کودکان، بعد از محیط خانه و خانواده، بیشترین سطح ارتباط را با کودکان به تعامل میگذارد و حس تعلق به مکان، ممیزیهایی برای شوق بازگشت به مدرسه و ماندن در آن فراهم آورده، که ...
بیشتر
سابقه و هدف: حس تعلق به مکان یکی از واکنشهای احساسی و عاطفی انسان نسبت به محیط است که فرد را به مکان پیوند داده و هویت شخص و مکان را شکل میدهد. محیطهای آموزشی کودکان، بعد از محیط خانه و خانواده، بیشترین سطح ارتباط را با کودکان به تعامل میگذارد و حس تعلق به مکان، ممیزیهایی برای شوق بازگشت به مدرسه و ماندن در آن فراهم آورده، که از جمله عاملهای اساسی در پیوند دانشآموز با محیط آموزشی است. از طرفی دیگر کمبود سطح کمی و کیفی فضای سبز محیطهای آموزشی مدارس امروز در کشور ما، این محیطها را به مکانی بیروح با مصالح و ساختمانهای غیرجذاب برای کودکان بدل ساخته است. هدف از انجام این تحقیق پاسخ به این پرسش است که اساسا چه ارتباط معناداری میان محیط سبز مدارس (و ابعاد مختلف ارتباط با فضای سبز) و حس تعلق به مکان وجود دارد؟مواد و روشها: در این تحقیق سعی شده با بهرهگیری از بررسیهای کتابخانهای مبانی حس تعلق و نقش آن در محیطهای آموزشی کودکان تبیین شود، و سپس با استفاده بررسیهای میدانی و به روش پرسشنامهای، فرضیات مطرحشده در ابتدای پژوهش را با تحلیل اطلاعات بهدستآمده از پرسشنامه در نرمافزار SPSS ارزیابی کنیم. در این پرسشنامه دو عامل حس تعلق به مدرسه و ارتباط با فضای سبز مدرسه (به همراه عوامل مختلف آن شامل ”ارتباط حسی با فضای سبز“، ”مشارکت در خلق فضای سبز“ و ”ارتباط آموزشمحور با فضای سبز“) مورد سنجش قرار گرفتند.نتایج و بحث: این قسمت از دو بخش آمار توصیفی و آزمون فرضیات تشکیل شده است. و بخش آمار توصیفی رابطه مستقیم بین سطح کمی و کیفی ارتباط با فضای سبز مدرسه و حس تعلق به مدرسه مشهود است. شاهد این امر متناسب بودن سطح فضای سبز مدارس با حس تعلق دانشآموزان است که از پرسشنامههای توزیعشده بین دانشآموزان این مدارس بهدستآمده است. در بخش آزمون فرضیات با استفاده از روش آزمون فرضیات هر یک از فرضیات تحقیق مورد بررسی قرار میگیرد که با بهکارگیری شیوهای کمی از دو روش آزمون همبستگی (Correlation Test) و رگرسیون چندمتغیره (Multiple Linear Regression) در ارزیابی فرضیات استفاده شده است. فرضیه اصلی تحقیق با همبستگی پیرسون (649/0) که بیانگر رابطه مثبت و بسیار قوی بین متغیر ارتباط با فضای سبز مدرسه و حس تعلق به مدرسه است تقویت میشود. همچنین فرضیات فرعی تحقیق با ضریب همبستگی و ضریب معناداری قابلقبول تایید میشوند.نتیجهگیری: در انتها این نتیجه حاصل شده که رابطهای معنادار بین ارتباط با فضای سبز مدرسه در سطوح مختلف آن از جمله: ”ارتباط حسی با فضای سبز“، ”مشارکت در خلق فضای سبز“ و ”ارتباط آموزش محور با فضای سبز“، با حس تعلق به مدرسه در کودکان برقرار است. ارتباط حسی با فضای سبز با ایجاد درگیری مستقیم (با تمام حواس ادراکی) و تجربهمدار با محیط، باعث تسلط شناختی بر مکان میشود که خود از عوامل ایجاد حس خودی بودن و تعلق به مکان است. مشارکت در خلق فضای سبز حس تملک فضایی و عزت نفس را در کودکان بر میانگیزد که پیوند با مکان را تسهیل میکند. ارتباط آموزشمحور با فضای سبز نیز از دیگر مواردی است که در آن فضای بیرون و طبیعت به عنوان محیط آموزشی و یا حتی منبع آموزش و یادگیری مطرح است.
علمی - پژوهشی
حمید امیرنژاد؛ سید مجتبی مجاوریان؛ احمدرضا شاهپوری
دوره 14، شماره 4 ، دی 1395، صفحه 121-134
چکیده
سابقه و هدف: ماهیان خاویاری دریای مازندران از موجودات ارزشمند اقتصادی و کمیاب و متاسفانه در آستانه انقراض هستند. با توجه به اهمیت اقتصادی و بهویژه زیستمحیطی این گونه از ماهیان برای ایران و اکوسیستم منطقه، در این پژوهش به ارزیابی اقتصادی ارزش حفاظتی ماهیان خاویاری دریای مازندران پرداخته و تمایل به پرداخت افراد تعیین شد.مواد ...
بیشتر
سابقه و هدف: ماهیان خاویاری دریای مازندران از موجودات ارزشمند اقتصادی و کمیاب و متاسفانه در آستانه انقراض هستند. با توجه به اهمیت اقتصادی و بهویژه زیستمحیطی این گونه از ماهیان برای ایران و اکوسیستم منطقه، در این پژوهش به ارزیابی اقتصادی ارزش حفاظتی ماهیان خاویاری دریای مازندران پرداخته و تمایل به پرداخت افراد تعیین شد.مواد و روشها: در این پژوهش به ارزش حفاظتی ماهیان خاویاری دریای مازندران پرداخته و تمایل به پرداخت افراد با استفاده از روش دومرحلهای هکمن تعیین شد. تعداد نمونه لازم بر اساس روش کوکران محاسبه شد و با استفاده از دادههای حاصل از 358 پرسشنامه دوگانه یک و نیم بعدی، در سال 1393، تحلیلهای مورد نظر انجام شد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد که روش دومرحلهای هکمن که میتواند بین عوامل موثر بر پذیرش تمایل به پرداخت و نیز عوامل موثر بر میزان آن تمایز قایل شود، در مجموع متوسط تمایل به پرداخت بهدستآمده معادل 15311ریال در ماه برای هر خانوار محاسبه شد. همچنین، ارزش حفاظتی سالانهی ماهیان خاویاری 8/336 میلیارد ریال به دست آمده است.نتیجهگیری: نتایج این پژوهش میتواند توجیه لازم برای سرمایهگذاری در پروژههای حفاظت از ماهیان خاویاری و همچنین بهبود ذخایر آن را فراهم آورد. همچنین طراحی برنامههای آموزشی برای بالا بردن سطح آگاهی صیادان و درک اهمیت بقای گونههای در حال انقراض، پیشنهاد شد.
علمی - پژوهشی
ثمر مرتضوی؛ فائزه صابری نسب
دوره 14، شماره 4 ، دی 1395، صفحه 135-148
چکیده
سابقه و هدف: آلودگی نفت پیامد اجتناب ناپذیر افزایش سریع جمعیت است. استفاده ازمنابع نفتی بدون وقفه و درمقیاس بزرگ رو به افزایش بوده و از بزرگ ترین دلایل آلودگی ناشی از آن است. این پژوهش آلودگی فلزات سنگین نیکل و روی در پساب مخازن نفتی پالایشگاه شازند را بررسی میکند.مواد و روشها:نمونهبرداری به صورت تصادفی از ۶ نوع مخزن نفتی متفاوت ...
بیشتر
سابقه و هدف: آلودگی نفت پیامد اجتناب ناپذیر افزایش سریع جمعیت است. استفاده ازمنابع نفتی بدون وقفه و درمقیاس بزرگ رو به افزایش بوده و از بزرگ ترین دلایل آلودگی ناشی از آن است. این پژوهش آلودگی فلزات سنگین نیکل و روی در پساب مخازن نفتی پالایشگاه شازند را بررسی میکند.مواد و روشها:نمونهبرداری به صورت تصادفی از ۶ نوع مخزن نفتی متفاوت براساس نوع محصولات تولیدی و با ۳ تکرار در هر مخزن انجام شد. از آنجا که نمونهها در ۳ فاز مجزا (آلی، آبی، آبی و آلی) نمونهبرداری شدند، روش آنالیز مجزایی برای هر فاز به کار گرفته شد.نتایج و بحث:نتایج بررسی نمونهها نشان داد میانگین غلظت فلزات نیکل و روی در پساب مخازن ذخیره به ترتیب 141/5 و 087/7 میلیگرم بر لیتر است. همچنین مقایسه غلظت نمونهها با استانداردهای سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا و ایران نشان داد غلظت فلز نیکل در 25% نمونهها بالاتر از حد استانداردها بوده و ۷۵% آنها غلظتی معادل یا کمتر از میزان استاندارد را دربرداشتند. همچنین غلظت فلز روی نیز در۲۰% نمونهها فراتر از حد مجاز استانداردها و در ۸۰% آنها نیز غلظتی معادل یا کمتر از این میزان را دارا بودند.نتیجه گیری:در نهایت، باتوجه به وضعیت بومشناختی درخور توجه منطقه شازند، کنترل آلایندههای فلزی و پایش پساب ذخایر نفتی در این منطقه، مورد تاکید بوده که نیازمند مدیریت صحیح و بهموقع به منظور پیشگیری ازافزایش آلایندههای حاصل ازآنها است.
علمی - پژوهشی
حمید رضا ناصری؛ کمال خدایی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1395، صفحه 149-164
چکیده
سابقه و هدف: ترکیبات هیدروکربنی در اثر تصادفات در موقع حملونقل، ذخیرهسازی و یا فرآیندهای پالایشگاهی بهویژه در کشورهای تولیدکننده نفت منابع آب زیرزمینی را (هم در منطقه غیراشباع و هم در منطقه اشباع) آلوده میکنند. با توجه به پیچیدگیهای حاکم بر محیط آب زیرزمینی، تاکنون پژوهش چندانی در ارتباط با پاکسازی این آلودگیها در ایران ...
بیشتر
سابقه و هدف: ترکیبات هیدروکربنی در اثر تصادفات در موقع حملونقل، ذخیرهسازی و یا فرآیندهای پالایشگاهی بهویژه در کشورهای تولیدکننده نفت منابع آب زیرزمینی را (هم در منطقه غیراشباع و هم در منطقه اشباع) آلوده میکنند. با توجه به پیچیدگیهای حاکم بر محیط آب زیرزمینی، تاکنون پژوهش چندانی در ارتباط با پاکسازی این آلودگیها در ایران انجام نشده است. ترکیبات بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن (BTEX) به دلیل حلالیت نسبتا بالا در آب و خاصیت سرطانزایی که دارند، از دیگر ترکیبات نفتی خطرناکتر هستند. این تحقیق با هدف مدلسازی کنتیک زیستپالایی نمونههای آب زیرزمینی آلوده به BTEX انجام شده است.مواد و روشها: نمونههای آلوده آب زیرزمینی از محدوده پالایشگاه تهران تهیه شده و به روش غنیسازی، باکتریهای تجزیهکننده ترکیبات BTEX غربالگری و جداسازی شدند. پس از شناسایی مولکولی باکتریهای جداشده، سویه Pseudomonas sp. BTEX-30 که بهترین عملکرد را در بین سایر سویههای باکتریایی داشت برای بررسیهای کنتیک انتخاب شد. آزمایشات کنتیک در بطریهای شیشهای 500 میلیلیتری با درپوش پیچی تفلونی برای جلوگیری از نشت بخارات ترکیبات BTEX به محیط در شیکر انکوباتور با دور موتور100 دور در دقیقه، در دمای 34 درجه سانتیگراد و با pH برابر 6/7 انجام شده است. کنتیک زیستپالایی برای دو حالت تکسوبسترا (غلظت هر کدام از سوبستراها 250 میلیگرم بر لیتر) و مخلوط ترکیبات BTEX (مجموع غلظت سوبستراها 500 میلیگرم بر لیتر به نسبت مساوی) بررسی شده است. همچنین برای به دست آوردن رطوبت بهینه زیستپالای در منطقه غیراشباع آب زیرزمینی، رطوبتهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت.نتایج و بحث: بر اساس نتایج بهدستآمده، معادله مونود بهترین برازش را هم برای کنتیک تکسوبسترا و هم برای مخلوط سوبستراها نشان میدهد. حداکثر نرخ مخصوص زیستپالایی () برای ترکیبات بنزین، تولوئن و اتیل بنزن به ترتیب 45/0، 43/0 و 35/0 در ساعت به دست آمد. باکتری قادر به تجزیه زایلن در حالت تکسوبسترا نبود. حداکثر نرخ مخصوص زیستپالایی برای مخلوط سوبستراها ، 44/0، 45/0، 38/0 و 33/0 در ساعت به ترتیب برای بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن به دست آمد. نکته قابلتوجه تجزیه زایلن در حضور بنزن و تولوئن است که با افزایش جمعیت باکتریایی در اثر تجزیه بنزن و تولوئن، آنزیمهای مورد نیاز برای تجزیه زایلن در دسترس قرار گرفته و باعث تجزیه زایلن نیز میشود.نتیجهگیری: باکتری Pseudomonas sp. BTEX-30 هم در محیط آبی و هم در رطوبتهای بالای 20 درصد خاک غیراشباع قادر به زیستپالایی ترکیبات BTEX است، با وجود این بهترین عملکرد را در رطوبت60 درصد نشان میدهد.
علمی - پژوهشی
منیژه هادیان دهکردی؛ رسول وطن دوست؛ کریستف هرم؛ استفان سایمون
دوره 14، شماره 4 ، دی 1395، صفحه 165-174
چکیده
سابقه و هدف: افزایش آلودگیهای محیطی ناشی از رشد صنایع، جمعیت، ساختوسازهای شهری، افزایش استفاده از مواد مصنوعی و شیمیایی و همچنین تغییرات شرایط اقلیمی باعث شده که در سالهای اخیر متخصصان علوم و حفاظت و مرمت در جهان بر اهمیت کیفیت هوا در حفاظت و نگهداری آثار در محیط موزه تاکید بیشتری کنند و پژوهش در این زمینه به یکی از محورهای اصلی ...
بیشتر
سابقه و هدف: افزایش آلودگیهای محیطی ناشی از رشد صنایع، جمعیت، ساختوسازهای شهری، افزایش استفاده از مواد مصنوعی و شیمیایی و همچنین تغییرات شرایط اقلیمی باعث شده که در سالهای اخیر متخصصان علوم و حفاظت و مرمت در جهان بر اهمیت کیفیت هوا در حفاظت و نگهداری آثار در محیط موزه تاکید بیشتری کنند و پژوهش در این زمینه به یکی از محورهای اصلی و بنیادین موضوع حفاظت پیشگیرانه مجموعههای موزهای تبدیل شود. از اینرو با توجه به اثرات مخربی همچون خوردگی فلزات، کاهش استحکام الیاف و تغییر رنگ که آلایندههای گازی ناشی از ترافیک و صنایع میتوانند بر آثار تاریخی داشته باشند، غلظت گازهای NO2 و SO2در کتابخانه و موزه ملی ملک و موزه رضا عباسی در دو منطقه مرکز و شمال شهر تهران مورد سنجش و پایش قرار گرفتند.مواد و روشها: نمونهبرداری آلایندههای فوق با روش تیوبهای غیرفعال پالمس در سالنها و ویترینهای نمایش این موزهها در دو نوبت در تابستان و زمستان سال 1392 انجام شد. برای نمونهگیری از هر مکان سه تیوب استفاده میشود که یکی از آنها به عنوان تیوب شاهد کاملا بسته است. سپس غلظت گاز دی اکسید نیتروژن با استفاده از طیفسنجی فرابنفش و غلظت گاز دیاکسید گوگرد به کمک روش یون کروماتوگرافی اندازهگیری شدند. همزمان با این بررسیها اندازهگیری دما و رطوبت نسبی داخل ویترین و سالن نمایش هم به وسیله دیتالاگر به مدت یک سال و در فواصل زمانی 15 دقیقه انجام شد. اندازهگیری میزان سرعت تبادل هوا در ویترینهای نمایش با روش ردیابی گاز دیاکسید کربن به وسیله دستگاه قابلحمل مدلVAISALA,GM70, GMP222 به مدت 24 ساعت صورت گرفت.نتایج و بحث: نتایج آزمایشات و اندازهگیریهای ریزاقلیمی دما و رطوبت در این دو موزه نوسانات زیادی بهویژه در رطوبت در آنها نشان میدهد که تحت تاثیر شرایط محیطی بیرون است و نشاندهنده تبادل هوای زیاد و عدم کارایی لازم سیستمهای هواساز در این دو موزه است. مقایسه نتایج مربوط به گازهای آلاینده مورد اندازهگیری نیز نشان میدهد که غلظت آلایندهها در موزه رضا عباسی بیشتر از موسسه کتابخانهوموزهملیملکاست. مجاورت مستقیم این موزه با خیابان اصلی و قرارگیری آن در نزدیکی دامنه کوه و عدم جابهجایی هوا در این منطقه نقش مهمی در افزایش غلظت آلایندهها در موزه رضا عباسی دارد. همچنین غلظت گاز دی اکسید نیتروژن در فصل تابستان بیشتر از زمستان و بالعکس غلظت گاز دیاکسید گوگرد در زمستان بیشتر از تابستان است. با توجه به سرعت تبادل هوای ویترینهای دو موزه و غلظت گازهای آلاینده در آنها مشاهده میشود که اگرچه نیمهبسته بودن ویترینها و کاهش سرعت تبادل هوا تاثیر زیادی بر کاهش غلظت گاز دیاکسید نیتروژن دارد اما بهطور شگفتانگیزی غلظت گاز دیاکسید گوگرد در داخل و خارج از ویترینها تفاوت چشمگیری را نشان نمیدهد. لازم به ذکر است که با توجه به نوع آثار موجود و مصالح مورد استفاده در ساخت ویترینها که اساسا شیشه و فلز هستند هیچ نوع منبع داخلی برای این آلاینده در ویترینها شناسایی نشد.نتیجهگیری: در مجموع بررسیهای انجامشده نشان میدهد موقعیت مکانی موزهها در بافت شهری، مجاورت یا عدم مجاورت آنها به خیابانهای اصلی و پرتردد و سرعت تبادل هوا نقش مهمی در غلظت آلایندههای خارجی در محیطهای داخلی موزهها دارند. علاوه بر این نتایج نشان میدهد که غلظت گازهای آلاینده در محیط هر دو موزه بالاتر از حد مجاز برای حفاظت از آثار است. با توجه به اثرات مخرب این آلاینده بر آثار اجرای یک طرح حفاظت پیشگیرانه و دفع خطر برای موزههای مذکور توصیه میشود. این توصیهها طی یک مقاله جداگانه و در همین ارتباط مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت.
علمی - پژوهشی
منیره موسی بیگی؛ فاطمه میرزابیگی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1395، صفحه 175-188
چکیده
سابقه و هدف: جنگلها از منابع ارزشمند طبیعی هستند که همه ساله بخشهای وسیعی از آنهادر نتیجه آتشسوزی از بین میرود. این پدیده سالانه هزاران هکتار از درختان، درختچهها وگیاهان را طعمه خود میسازد، بهطوریکهمیانگین سالانه حریق در جنگلهای جهان شش تا چهاردهمیلیون هکتار تخمین زده شده است. یکی از راههای مقابله با آتشسوزی جنگلها، ...
بیشتر
سابقه و هدف: جنگلها از منابع ارزشمند طبیعی هستند که همه ساله بخشهای وسیعی از آنهادر نتیجه آتشسوزی از بین میرود. این پدیده سالانه هزاران هکتار از درختان، درختچهها وگیاهان را طعمه خود میسازد، بهطوریکهمیانگین سالانه حریق در جنگلهای جهان شش تا چهاردهمیلیون هکتار تخمین زده شده است. یکی از راههای مقابله با آتشسوزی جنگلها، شناسایی نقاط بحرانی آتشسوزی در جنگلهای منطقه است. این مهم ضرورت تحقیق در این زمینه را در راستای حفظ این منابع ارزشمند آشکار میسازد. منطقه حفاظتشده مانشت و قلارنگ در شمال استان ایلام و در بین سه شهرستان ایلام، شیروان چرداول و ایوان قرار دارد. این تحقیق برای پهنهبندی خطر آتشسوزی با استفاده از مدل تحلیل شبکهای و سیستم اطلاعات جغرافیایی در منطقه حفاظتشده مانشت و قلارنگ انجام شد.مواد و روشها:مهمترین عوامل موثر در فرآیند آتشسوزی جنگل با استفاده از تجربیات کارشناسان و پژوهشگران در مناطق مشابه، شامل 9 فاکتور از جمله تراکم پوششگیاهی، بارش، دما، جهت شیب، شیب، فاصله از جاده، فاصله از روستا، ارتفاع و فاصله از آبراهه هستند. همچنین فرایندمدلسازی برای ارزیابی حساسیت خطر آتشسوزی جنگل در مدل تحلیل شبکهای در سه مرحله انجام شد. بدین ترتیب ساختار مدل در نرمافزار SuperDecisionsتشکیل شد. ماتریس مقایسات زوجی به کمک طیف 1 تا 9 انجام و سپس سوپرماتریس مربوطه تهیه شد. در نهایت وزن نهایی معیارها برآورد شد.نتایج و بحث: نتایج نهایی بهدستآمده از تحقیق حاضر نشان داد که وزن معیارهای تراکم پوشش گیاهی، بارش، دما، جهت شیب، شیب، فاصله از جاده، فاصله از روستا، ارتفاع و فاصله از آبراهه بهترتیب دارای مقادیر 294/0، 226/0، 134/0، 121/0، 075/0، 051/0، 041/0، 029/0 و 025/0 هستند که عامل تراکم پوشش گیاهی، بارش، دما و جهت شیب بیشترین وزن را داشتند. درنهایت، با تلفیق این لایهها با توجه به وزنهای بهدستآمده، در محیط نرمافزارARC GIS نقشهی پهنهبندی تهیه شد. نتایج تحقیق نشان داد که مناطق با تراکم پوشش گیاهی بالای 50 درصد، جهتهای جنوبی و شیبهای بالای 20 درصد مستعد خطر آتشسوزی هستند. همچنین جهتهای جنوبی و شرقی برای دریافت بیشترین میزان نور خورشید مشخص شد.که حدود 30 کیلومتر مربع (10 درصد) از مساحت کل منطقه در کلاس خطر خیلی زیاد و 62 کیلومتر مربع (20 درصد) از مساحت منطقه در کلاس خطر زیاد از نظر احتمال وقوع آتشسوزی قرار دارد. بنابراین، ضرورت دارد که اقدامات لازم برای جلوگیری از وقوع آتشسوزی در این مناطق صورت گیرد.نتیجه گیری:در پژوهش حاضر نقشه پهنهبندی در 5 کلاس خطر خیلی، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد طبقهبندی شد و در نهایت نتایج حاصل نشان داد که با توجه به نقشه حاصل از اجرای مدل، شیبهای بالای 20 درصد، جهتهای جنوبی و شرقی و مناطقی که تراکم پوشش گیاهی آن بالای 50 درصد است جزء مناطق با خطر زیاد و خیلی زیاد از نظر احتمال وقوع آتشسوزی هستند. بنابراین ضروری است که در این مناطق اقدامات لازم برای جلوگیری از احتمال وقوع آتشسوزی صورت گیرد.