شادی احمدیان؛ مریم مروتی؛ مریم رباطی؛ مجید صادقی نیا
دوره 16، شماره 2 ، تیر 1397، ، صفحه 149-164
چکیده
سابقه و هدف: نگرانیهایی از مناسب نبودن کیفیت محیط زیست در اغلب شهرهای ایران وجود دارد. مشکلات زیستمحیطی یکی از اساسیترین مسائل شهرهای امروزی و حاصل تعارض و تقابل آنها با محیط طبیعی است. محیط زیست شهری شامل سه زیرسیستم محیط طبیعی، محیط اجتماعی–اقتصادی و ساختار انسانساخت است. کیفیت زندگی شهرها یکی از عناصر اصلی توسعه شهری ...
بیشتر
سابقه و هدف: نگرانیهایی از مناسب نبودن کیفیت محیط زیست در اغلب شهرهای ایران وجود دارد. مشکلات زیستمحیطی یکی از اساسیترین مسائل شهرهای امروزی و حاصل تعارض و تقابل آنها با محیط طبیعی است. محیط زیست شهری شامل سه زیرسیستم محیط طبیعی، محیط اجتماعی–اقتصادی و ساختار انسانساخت است. کیفیت زندگی شهرها یکی از عناصر اصلی توسعه شهری دانسته میشود در نتیجه ارزیابی کیفیت محیط زیست شهری امروزه اهمیت بسیار زیادی در برنامهریزیهای توسعه شهری پیدا کرده است. بهطورکلی کیفیت زندگی معیاری برای برآورده شدن نیازهای شهروندان جامعه در برخورداری از امکانات و خدمات اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و همچنین دسترسی به تسهیلات شهری مثل بیمارستان، پارک و ... است. این پژوهش تلاش دارد تا شاخصهای زیستمحیطی شهر کرمانشاه را به کمک پرسشنامه، تکنیک دلفی و تحلیل عاملی، شناسایی و رتبهبندی کند. مواد و روشها: این تحقیق به لحاظ ماهیت و اهداف از نوع توصیفی-تحلیلی و از منظر جمعآوری دادهها و اطلاعات بهصورت اسنادی و پیمایشی خواهد بود. جامعه آماری تحقیق متخصصان رشته محیط زیست هستند که بر اساس نظر آنها و شرایط زیستمحیطی استان شاخصها با تکنیک دلفی و به کمک پرسشنامه استخراج شدند. یکی از روشهای کسب دانش گروهی استفاده از تکنیک دلفی است. اعضای تشکیلدهنده پنل دلفی بین 15-10 نفر است که در دو یا سه دور بر اساس توافق اعضا پرسشنامه توزیع میشود. با اتفاق نظر اعضای پنل دلفی پرشسنامهها در سه دور توزیع شدند که در هر دور بعضی از شاخصها از مجموع سوالات حذف شدند و عاملهایی که در هر دور بیشترین امتیاز را کسب کردند برای دور بعدی انتخاب شدند. بهمنظور ارزیابی و تجزیهوتحلیل دادههای حاصل از پرسشنامه برای تعیین شاخصهای اصلی از روش تحلیل عاملی در نرمافزار spss استفاده خواهد شد. نتایج و بحث: طبق نتایج بهدستآمده از تحلیل پرسشنامهها در سه دور از بین 51 شاخص اولیه استخراجشده از موسسات معتبر بینالمللی و شاخصهای داخلی ایران و بومیسازی این شاخصها برای شهر کرمانشاه 15 شاخص بهعنوان شاخصهای نهایی انتخاب شدند. پس از تجزیهوتحلیل دادهها با روش تحلیل عاملی در نرمافزار SPSS نتایج نشان داد که از بین 15 عامل نهایی 6 عامل تراکم ایستگاه پایش آلودگی هوا، سطح تصفیه فاضلاب، بلایای طبیعی، نسبت ساختمانهای بادوام به کل ساختمانها، حجم زباله تولیدی و تراکم انواع فضای سبز دارای مقادیر ویژه بالای یک بودند بهعنوان عاملهای اصلی انتخاب شدند که مجموعا 336/82 واریانس جامعه را به خود اختصاص دادهاند که عامل تراکم ایستگاه پایش آلودگی هوا بهعنوان عامل اول با 046/31 بیشترین واریانس را به خود اختصاص داده است. نتیجهگیری: تعیین شاخصها بهمنظور ارزیابی کیفیت وضعیت محیط زیست شهری، مهمترین و اولین گام در راستای تعیین کیفیت محیط زیست شهری به حساب میآید. این تحقیق علاوه بر بررسی وضعیت محیط زیست شهری کلانشهر کرمانشاه، به دنبال ایجاد بستری مناسب برای ارائه راهبردهایی برای پایدارسازی شهری با نگرشهای زیستمحیطی بهمنظور ایجاد تحول در شرایط محیط زیستی شهر کرمانشاه است. از بین 6 عامل نهایی 4 عامل مربوط به بعد فیزیکی–شیمیایی هستند که نشان از حساسیت بالای این محیط و لزوم توجه بالای مسئولان به این بخش برای بالا بردن کیفیت محیط زیست شهری است.
مهدا فروغی؛ سعید نوروزیان ملکی؛ معین حاجی مقصودی
دوره 15، شماره 4 ، دی 1396، ، صفحه 193-214
چکیده
سابقه و هدف:
امروزه توجه به کاربران طرح در پروژههای معماری اهمیت بیشتری یافته و بعد اجتماعی بهعنوان یکی از مهمترین ابعاد تاثیرگذار بر طرح مورد توجه طراحان قرار گرفته است. اهمیت این موضوع در طراحی معماری منظر، با توجه به بعد ذهنی و مخاطبمحور بودن آن، دوچندان است. یکی از مهمترین رویکردها در معماری که به مخاطبان طرح توجه دارد، ...
بیشتر
سابقه و هدف:
امروزه توجه به کاربران طرح در پروژههای معماری اهمیت بیشتری یافته و بعد اجتماعی بهعنوان یکی از مهمترین ابعاد تاثیرگذار بر طرح مورد توجه طراحان قرار گرفته است. اهمیت این موضوع در طراحی معماری منظر، با توجه به بعد ذهنی و مخاطبمحور بودن آن، دوچندان است. یکی از مهمترین رویکردها در معماری که به مخاطبان طرح توجه دارد، رویکرد طراحی مشارکتی است. مبحث طراحی مشارکتی، اولین بار در سال 1980 در آمریکا در اعتراض به قدرت زیاد طراحان و بیتوجهی آنها به نیازهای حقیقی مردم در پروژههای معماری مطرح شد. بهتدریج طراحی مشارکتی در سایر کشورها نیز رواج یافت و در دهه 1990 شاهد اوج اهمیت آن در حوزه معماری بودیم. در این زمان منابع متعدد اثرات گسترده و تکنیکهای این رویکرد را بررسی کردند و بدین ترتیب انتظارات زیادی نسبت به طراحی مشارکتی پدید آمد. با عدم تحقق تمام این انتظارات در پروژههای طراحی مشارکتی اجراشده در آن زمان، موضوع موانع طراحی مشارکتی طرح شد. با این حال نوشتارهای زیادی طراحی مشارکتی را لازمة دنیای امروز دانستهاند. اگرچه طراحی مشارکتی در معنای جدید آن و مباحث نظری مطرحشده در این زمینه از آمریکا آغاز شد ولی در ایران سابقه طراحی مشارکتی بهطور سنتی به سالها پیش برمیگردد. امروزه پروژههای طراحی مشارکتی در شهرهای ایران بهصورت محدود و اغلب غیرموثر انجام میشود. در این راستا، هدف این مقاله بررسی موانع استفاده از طراحی مشارکتی منظر و تعیین درجه اهمیت آنها در ایران از دیدگاه متخصصان امر است.
مواد و روشها:
در این راستا، ابتدا موانع اصلی استفاده از رویکرد طراحی مشارکتی منظر، از منابع متعدد استخراج و دستهبندی شده است و سپس به کمک روش دلفی و انجام مصاحبههایی با معماران منظر، میزان تأثیر موانع استخراجشده بر استفاده از رویکرد طراحی مشارکتی منظر در ایران، ارزیابی و اولویتبندی شد. اعضای پانل دلفی شامل ده نفر از متخصصان منظر، شش نفر از متخصصان معماری و چهار نفر از متخصصان شهرسازی شاغل در دانشگاهها، پژوهشکدهها یا شرکتهای مرتبط با طراحی معماری منظر هستند.
نتایج و بحث:
در نهایت گروه موانع سیاسی و تکنیکی بهعنوان مهمترین دسته موانع منظر مشارکتی شناخته شدند و در زیرشاخههای این موانع، بیعلاقگی کارفرما در شرکت در فرایند مشارکتی طراحی، بهعنوان مهمترین مانع با ضریب روایی صددرصد و کمبود وقت آزاد جامعه معاصر بهعنوان کماهمیتترین مانع شناخته شده است. در میان زیرشاخههای موانع تکنیکی، به ترتیب مرحله زمانی مشارکت مردم در فرایند طراحی مشارکتی، فقدان رابطه باز و مستقیم بین مردم، طراح و کارفرما با ضریب روایی 60 درصد و تجربه و مهارت کم متخصصان در فرایند طراحی مشارکتی و دانش و مهارت کم مردم شرکتکننده در فرایند طراحی مشارکتی با ضریب روایی 40 درصد و از میان زیرشاخههای موانع اجرایی، عدم مطلوبیت سیستمهای اداری و اجرایی با ضریب روایی 80 درصد و زمانبر بودن شرکت دادن مردم در فرایند طراحی منظر مشارکتی با ضریب روایی 40 درصد بهعنوان مهمترین موانع شناخته شدهاند.
نتیجهگیری:
با توجه به اینکه موانع تکنیکی از دیدگاه متخصصان بسیار مهم ارزیابی شده است، باید ارزیابی مدونی درباره این تکنیکها انجام شود. توصیه میشود این تحقیقات دارای جنبههای نظری و عملی باشند و طی پژوهشها به مسائل مرحله زمانی مشارکت مردم و وجود رابطه باز و مستقیم بین مردم، طراح و کارفرما توجه بیشتری شود. همچنین پیشنهاد میشود تحقیقاتی برای ارزیابی روشهای طراحی مشارکتی بهکار گرفتهشده صورت گیرد. بدین ترتیب میتوان از تجربیات کشورهای غربی در طراحی مشارکتی مدرن استفاده کرد و از سوی دیگر برخی سنتهای گذشته ایران که مرتبط با طراحی مشارکتی بوده را احیا کرد.