سجاد رحیمی مقدم؛ خسرو عزیزی؛ حامد عینی نرگسه؛ سید احمد کلانتر احمدی
چکیده
سابقه و هدف: کلزا یکی از مهمترین گیاهان روغنی در سراسر دنیا میباشد. کشت این گیاه به علت درصد روغن بالای آن (حدود 40 تا 45 درصد روغن) میباشد. با این حال، در سالهای اخیر سطح زیر کشت گیاه کلزا به علت کمبود آب کاهش پیدا کرده است. کاربرد ارقام مقاوم به خشکی و دارای کارایی مصرف آب بالا میتواند به توسعه سطح زیرکشت و افزایش تولید این گیاه ...
بیشتر
سابقه و هدف: کلزا یکی از مهمترین گیاهان روغنی در سراسر دنیا میباشد. کشت این گیاه به علت درصد روغن بالای آن (حدود 40 تا 45 درصد روغن) میباشد. با این حال، در سالهای اخیر سطح زیر کشت گیاه کلزا به علت کمبود آب کاهش پیدا کرده است. کاربرد ارقام مقاوم به خشکی و دارای کارایی مصرف آب بالا میتواند به توسعه سطح زیرکشت و افزایش تولید این گیاه کمک کند. بنابراین این مطالعه به منظور ارزیابی کارایی مصرف آب ارقام بهاره کلزا در اقلیمهای گرم و معتدل انجام شد.مواد و روشها: هدف از این پژوهش بررسی ارقام مختلف به عنوان راهکاری برای افزایش تولید کلزا و بهبود کارایی مصرف آب این گیاه در اقلیمهای مختلف در استانهای خوزستان و لرستان بود. برای این هدف چهار شهرستان شامل دو شهرستان خرمآباد و کوهدشت در استان لرستان به عنوان اقلیمهای معتدل و نیمه خشک و دو شهرستان دزفول و شوشتر در استان خوزستان به عنوان اقلیمهای گرم و خشک انتخاب شدند. ابتدا دادههای اقلیمی بلند مدت روزانه (شامل دمای کمینه و بیشینه، بارندگی و تابش روزانه) این شهرستانها جمعآوری شد. ارقامی که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند شامل Hyola308 (زودرس)، Hyola401 (متوسطرس) و RGS003 (دیررس) بودند. همچنین به منظور شبیهسازی رشد و عملکرد کلزا تحت مناطق مختلف از مدل APSIM-Canola استفاده گردید. در این مطالعه برای تمامی تجزیههای آماری و رسم شکلها از نرم افزار OriginPro 9.1 استفاده شد.نتایج و بحث: نتایج این مطالعه نشان داد که صفات مورد بررسی (شامل عملکرد دانه، زیست توده، کارایی مصرف آب، وزن دانه، تبخیر و تعرق واقعی، میانگین دما در طول دوره رشد و طول دوره رشد کلزا) تحت تاثیر رقم و منطقه (نوع اقلیم) قرار داشتند. بر اساس نتایج به دست آمده در مجموع آزمایشهای بلند مدت شبیهسازی بالاترین مقدار عملکرد دانه و کارایی مصرف آب (به ترتیب 3037 کیلوگرم در هکتار و 9/6 کیلوگرم در هکتار بر میلیمتر) در سطح رقم متوسطرس Hyola401 به دست آمد. همچنین نتایج مشخص نمود که مناطق معتدل و نیمه خشک نسبت به مناطق گرم و خشک مقدار عملکرد دانه، زیست توده و کارایی مصرف آب را به ترتیب 2507 کیلوگرم در هکتار، 10100 کیلوگرم در هکتار و 7/2 کیلوگرم در هکتار بر میلیمتر افزایش میدهد. تیمار خرم-آباد × Hyola401 به علت میانگین کمتر دما در طول دوره رشد (9/10 درجه سانتیگراد) و طول دوره رشد (9/224 روز) بیشتر، بالاترین مقدار کارایی مصرف آب، عملکرد دانه و زیست توده (به ترتیب 9 کیلوگرم در هکتار بر میلیمتر، 4954 و 17943 کیلوگرم در هکتار) را به خود اختصاص داد در حالی که کمترین مقدار صفات مذکور در تیمار دزفول × Hyola308 (به ترتیب 5 کیلوگرم در هکتار بر میلیمتر، 1369 و 5514 کیلوگرم در هکتار) ثبت گردید. نتیجهگیری: به طور کلی نتایج نشان داد که توسعه کشت کلزا در مناطق معتدل میتواند در جهت افزایش تولید این گیاه در کشور و در راستای پایداری سیستمهای کشت کلزا قرار گیرد. همچنین استفاده از یک رقم متوسطرس مانند Hyola401 در هر دوی اقلیمهای معتدل و گرم میتواند از طریق تولید بیشتر به ازای آب مصرفی باعث افزایش کارایی مصرف آب و پایداری سیستمهای تولید کلزا مورد توجه قرار بگیرد.
فاطمه سادات آقامیر؛ سعید صوفی زاده؛ احمد سهیلی
چکیده
سابقه و هدف: تغییر اقلیم یکی از چالشهای مهم بشر در امنیت غذایی در بخش کشاورزی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک است. مهمترین متغیرهای اقلیمی تاثیر گذار بر عملکرد محصولات زراعی بارش و دما، دی اکسید کربن بهویژه در مناطق تحت کشت دیم از اهمیت بالایی برخوردار است. نتایج پژوهشگران در ایران بیان کننده اثر تغییر اقلیم آشکار و غیر قابل ...
بیشتر
سابقه و هدف: تغییر اقلیم یکی از چالشهای مهم بشر در امنیت غذایی در بخش کشاورزی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک است. مهمترین متغیرهای اقلیمی تاثیر گذار بر عملکرد محصولات زراعی بارش و دما، دی اکسید کربن بهویژه در مناطق تحت کشت دیم از اهمیت بالایی برخوردار است. نتایج پژوهشگران در ایران بیان کننده اثر تغییر اقلیم آشکار و غیر قابل انکار بر عملکرد گیاهان زراعی در ایران است. با بهره از دانش مدلسازی در انتخاب گیاه و رقم مناسب برای یک منطقه، تعیین خصوصیات مطلوب گیاهی، تعیین بهترین مدیریت زراعی، پیشبینی اثر تنوع و تغییر اقلیم بر رشد و عملکرد محصول و تخمین عملکرد بالقوه به صورت کم هزینه، سریع و دقیق میتوان اثر نامطلوب تغییر اقلیم بر کشاورزی را با گزینههای کاهش اثرات منفی کاهش داد.مواد و روشها: در مطالعه حاضر اثر افزایش دما، افزایش و کاهش 20 درصدی در بارش و افزایش غلظت دی اکسید کربن بر فنولوژی و عملکرد گندم دیم در 4 شهرستان دهگلان، دیواندره، سقز و سنندج در استان کردستان با دادههای اقلیمی بلندمدت استان کردستان در سالهای ۱370 تا 1393 مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش به منظور شبیهسازی رشد و نمو روزانه گندم در شرایط تغییر اقلیم و ارزیابی اثرات بالقوه شبیه سازی زیر مدل گندم APSIM، 24 سناریوی تغییر اقلیم و 1 سناریوی دوره پایه، بر اساس حاصل ضرب افزایش دما، به مقدار 1+، 2+، 3+ و 4+ درجه سانتیگراد، تغییر در بارش به مقدار 20% ± و سه غلظت دیاکسیدکربن به ترتیب 5/462، 5/527 و ppm 725 در نظر گرفته شد. ورودیهای مدل شامل آب و هوا (دما، بارندگی و تابش)، خاک (آبخاک و نیتروژن خاک)، ضرایب ژنتیکی و اطلاعات مدیریتی محصول زراعی و خروجیهای آن شامل تاریخ گلدهی، تاریخ رسیدگی فیزیولوژیک، تاریخ بیشینه شاخص سطح برگ، شاخص سطح برگ، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک در شرایط اقلیم آینده و گذشته تجزیه و تحلیل گردید.نتایج و بحث: در سناریوهای با افزایش بارندگی در مقایسه با دوره پایه، یکنواختی گلدهی، رسیدگی فیزیولوژیک در تمامی شهرستانها افزایش ولی در دهگلان کاهش خواهد یافت. یکنواختی بازه بیشینه شاخص سطح برگ در تمامی شهرستانها افزایش و در دهگلان درصد افزایش یکنواختی از همه کمتر است، همچنین یکنواختی شاخص سطح برگ دهگلان و سنندج افزایش و سقز و دیوان دره کاهش خواهد یافت. با کاهش بارندگی، یکنواختی گلدهی، رسیدگی فیزیولوژیک، بازه بیشینه شاخص سطح برگ در همه شهرستانها کاهش مییابد و درصد کاهش یکنواختی در دهگلان از همه کمتر است. با افزایش بارش، نوسان عملکرد بیولوژیک و دانه در دهگلان بیشترین و سنندج کمترین بوده است و با کاهش بارش تمامی شهرستانها دارای نوسان عملکرد بیولوژیک بوده، سنندج کمترین نوسان و دیوان دره بیشترین نوسان را داشته است.نتیجه گیری: اثر عوامل تغییر اقلیم شامل دما و بارش و دی اکسید کربن بر مناطق مختلف شهرستانهای استان کردستان متفاوت است؛ در کشت دیم، در دوره پایه فنولوژی و عملکرد گندم متاثر از رطوبت اولیه آب در خاک است، درصورتی که با تغییر اقلیم فنولوژی گندم در افزایش دما با دمای بهینه زراعی و با افزایش بارش با شاخص سطح برگ گندم قابل توجیه است.
سجاد رحیمی مقدم؛ جعفر کامبوزیا؛ رضا دیهیم فرد
دوره 14، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 27-40
چکیده
سابقه و هدف: کشور ایران در منطقهای خشک و نیمهخشک قرار دارد که نسبت به تغییرات محیطی آسیبپذیر است. بنابراین به نظر میرسـد کـه وقـوع احتمـالی تغییرات اقلیمی در این منطقه تأثیر قابلتوجهی در سیستمهای تولید محصولات کشاورزی داشته باشد. تغییر اقلیم میتواند بر آب قابلدسترس برای کشاورزی تأثیر گذاشته و منجر به خشک شدن محیط در مناطق ...
بیشتر
سابقه و هدف: کشور ایران در منطقهای خشک و نیمهخشک قرار دارد که نسبت به تغییرات محیطی آسیبپذیر است. بنابراین به نظر میرسـد کـه وقـوع احتمـالی تغییرات اقلیمی در این منطقه تأثیر قابلتوجهی در سیستمهای تولید محصولات کشاورزی داشته باشد. تغییر اقلیم میتواند بر آب قابلدسترس برای کشاورزی تأثیر گذاشته و منجر به خشک شدن محیط در مناطق نیمهخشک ایران گردد. بررسی راهکارهای سازگاری مانند تغییر تاریخ کاشت میتواند به افزایش کارایی مصرف آب ذرت تحت شرایط تغییر اقلیم کمک کند. یکی از راههای کم هزینه برای اندازهگیری اثرات تغییر اقلیم بر محصولات کشاورزی رهیافت مدلسازی و استفاده از مدلهای شبیهسازی است.مواد و روشها: هدف از این پژوهش بررسی تاریخ کاشتهای مختلف به عنوان راهکاری برای سازگاری ذرت و بهبود کارایی مصرف آب این گیاه تحت شرایط تغییر اقلیم در استان خوزستان بود. برای این هدف شش شهرستان اهواز، بهبهان، دزفول، ایذه، رامهرمز و شوشتر در استان خوزستان انتخاب شدند. ابتدا دادههای اقلیمی بلند مدت روزانه (شامل دمای کمینه و بیشینه، بارندگی و تشعشع روزانه) دوره پایه (2009 -1980) این شهرستانها جمعآوری شد. سپس با استفاده از روش AgMIP تحت دو سناریوی اقلیمی RCP4.5 و RCP8.5 دادههای اقلیمی دوره آینده (2069 -2040) این مناطق تولید شدند. در این تحقیق از رقم سینگل کراس 704 استفاده شد. تاریخ کاشتها شامل 15 بهمن، 1 اسفند (تاریخ کاشت مرسوم) و 15 اسفند بودند. با احتساب تاریخ کاشتها و مناطق مختلف (شش منطقه) و دو سناریوی اقلیمی در 30 سال، مجموعاً 1620 آزمایش شبیهسازی در این تحقیق وجود داشت. به منظور شبیهسازی رشد و عملکرد ذرت تحت تاریخ کاشتهای مختلف از مدل APSIM استفاده شد.نتایج و بحث: به طور کلی نتایج نشان داد که تاریخ کاشت زودهنگام 15 بهمن با 1/10117 کیلوگرم در هکتار عملکرد دانه اقتصادی در مقایسه با دو تاریخ کاشت 1 اسفند (3/10061 کیلوگرم در هکتار) و 15 اسفند (6/7194 کیلوگرم در هکتار) دارای کارکرد بالاتری بود. همچنین در دوره آینده احتمال درصد کاهش در مقدار عملکرد دانه اقتصادی تاریخ کاشتهای مختلف نسبت به تاریخ کاشت مرسوم در دوره پایه، نشان داد که درصد کاهش تاریخ کاشت زودهنگام 15بهمن (3/3- درصد و 5/4- به ترتیب تحت RCP4.5 و RCP8.5) در شرایط تغییر اقلیم در مقایسه با دو تاریخ کاشت دیگر (5/6- و 7/6- درصد به ترتیب تحت RCP4.5 و RCP8.5 برای تاریخ کاشت 1 اسفند و 1/31- و 2/23 درصد به ترتیب تحت RCP4.5 و RCP8.5 برای تاریخ کاشت 15 اسفند) در استان خوزستان بسیار کمتر میباشد. به طور میانگین در سطح استان خوزستان تاریخ کاشت 15 بهمن (8/11 کیلوگرم عملکرد دانه بر میلیمتر آب) نسبت به دو تاریخ کاشت 1 اسفند (7/10 کیلوگرم عملکرد دانه بر میلیمتر آب) و 15 اسفند (6/7 کیلوگرم عملکرد دانه بر میلیمتر آب) دارای کارایی مصرف آب بالاتری در دوره پایه بود. تحت شرایط تغییر اقلیم به طور کلی درصد کاهش در کارایی مصرف آب در تاریخ کاشتهای مختلف نسبت به تاریخ کاشت مرسوم در دوره پایه، نشاندهنده برتری و اختلاف زیاد تاریخ کاشت زودهنگام 15بهمن (8/2 درصد و 3/3 به ترتیب تحت RCP4.5 و RCP8.5) در مقایسه با دو تاریخ کاشت دیگر (12- درصد و 11- به ترتیب تحت RCP4.5 و RCP8.5 برای تاریخ کاشت 1 اسفند و 1/40- و 5/32- درصد به ترتیب تحت RCP4.5 و RCP8.5 برای تاریخ کاشت 15 اسفند) در استان خوزستان بود.نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که تاریخ کاشت مرسوم منطقه مورد بررسی برای ذرت از نظر تولید عملکرد دانه اقتصادی و کارایی مصرف آب بهینه نیست. در نهایت نتایج نشان داد برای افزایش در عملکرد دانه اقتصادی و کارایی مصرف آب در دوره آینده و دوره پایه در استان خوزستان باید از تاریخ کاشتهای زود هنگام (15 بهمن) استفاده کرد.
حمیدرضا توحیدی مقدم؛ بهزاد ثانی؛ حسینعلی شیبانی؛ سیدعلی محمد مدرس ثانوی
دوره 14، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 57-72
چکیده
سابقه و هدف: خشکی، تابش و افزایش غلظت دیاکسید کربن، سه تنش عمده محیطی هستند که امنیت غذایی بشر را تهدید میکنند. در دهههای اخیر تحقیقاتی در زمینه تاثیر هر یک از این سه عامل بر رشد و تولید گیاهان زراعی انجام شده است، اما تحقیقی که مشتمل بر اثر متقابل این سه عامل بر صفات کمی و کیفی کلزا باشد در دسترس نیست. بر این اساس این آزمایش با هدف ...
بیشتر
سابقه و هدف: خشکی، تابش و افزایش غلظت دیاکسید کربن، سه تنش عمده محیطی هستند که امنیت غذایی بشر را تهدید میکنند. در دهههای اخیر تحقیقاتی در زمینه تاثیر هر یک از این سه عامل بر رشد و تولید گیاهان زراعی انجام شده است، اما تحقیقی که مشتمل بر اثر متقابل این سه عامل بر صفات کمی و کیفی کلزا باشد در دسترس نیست. بر این اساس این آزمایش با هدف بررسی اثرات سطوح مختلف آبیاری، دیاکسید کربن و اشعه فرابنفش بر دو رقم کلزای پاییزه آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایۀ بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در سال 1392اجرا شد.مواد و روشها: در این آزمایش عامل اول دو رقم کلزای پاییزه شامل طلایه و اوکاپی، عامل دوم آبیاری در دو سطح آبیاری نرمال منطقه (شاهد یا عدم تنش کمآبی) و آبیاری به میزان 60٪ ظرفیت مزرعه از ابتدای مرحلۀ گلدهی تا انتهای آن، عامل سوم شامل دو سطح غلظت گاز دیاکسید کربن 400 (غلظت موجود در طبیعت) و 900 میکرومول بر مول هوا و عامل چهارم شامل سه طول موج تابش فرابنفش (طول موجهای UV-A, B, C به ترتیب با شدت 18, 25 و 40 میکرووات بر سانتیمتر مربع) انتخاب شد. صفاتی نظیر تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و عملکرد روغن، میزان رنگدانه فلاونوئید، رنگدانه آنتوسیانین و میزان فلورسانس مورد بررسی قرار گرفت.نتایج و بحث: نتایج نشان داد که اثر آبیاری بر کلیه صفات به جز عملکرد روغن اثر معنیدار دارد. همچنین نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که تنش خشکی سبب کاهش تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و میزان فلورسانس شد در حالیکه سبب افزایش میزان رنگدانههای فلاونوئید و آنتوسیانین در گیاه شد. افزایش میزان سطح دیاکسید کربن نیز تنها بر تعداد خورجین در بوته، میزان فلاونوئید و آنتوسیانین معنیدار نبود. بهطوریکه افزایش میزان سطح دیاکسید کربن سبب افزایش وزن دانهها، عملکرد دانه، عملکرد روغن و میزان فلورسانس گیاه شد. تاثیر اشعه فرابنفش بر کلیه صفات از نظر آماری معنیدار بود. در حالیکه اشعه فرابنفش با سطوح پرانرژیتر سبب کاهش کلیه صفات آزمایشی به جز میزان فلاونوئید و آنتوسیانینها شد. اثرات متقابل سهگانه آبیاری در دیاکسید کربن در اشعه فرابنفش نیز در سطح یک درصد بر عملکرد دانه و در سطح پنج درصد بر عملکرد روغن معنیدار شد. مقایسه میانگینهای اثر متقابل سهگانه آبیاری در دیاکسید کربن در اشعۀ فرابنفش نیز نشان داد که هم در شرایط آبیاری و هم تنش بالاترین میانگین عملکرد دانه در شرایطی به دست آمد که از غلظت 900 ppm دیاکسید کربن و سطح تابش UVA استفاده شده بود.نتیجهگیری: در مجموع نتایج این بررسی نشان داد که افزایش سطح دیاکسید کربن میتواند اثرات مخرب سطوح پرانرژی اشعه فرابنفش را بر وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد روغن و میزان فلورسانس جبران کند و سبب افزایش این صفات شود.