فاضل امیری؛ طیبه طباطبایی
چکیده
سابقه و هدف: افزایش سطوح غیر قابل نفوذ بهدلیل شهرنشینی، اثرهای نامطلوب بسیاری بر سیستمهای اکولوژیک شهری، از جمله خطرهای محیط زیستی ناشی از گرمای محیط شهری ایجاد کرده است. تعیین رابطه بین ترکیب کاربری و پوشش زمینها و دمای سطح زمین (LST) ، میتواند تأثیر قابل ملاحظه ای بر کاهش دما در محیط های شهر داشته باشد. در سالهای اخیر، گسترش شهر بوشهر ...
بیشتر
سابقه و هدف: افزایش سطوح غیر قابل نفوذ بهدلیل شهرنشینی، اثرهای نامطلوب بسیاری بر سیستمهای اکولوژیک شهری، از جمله خطرهای محیط زیستی ناشی از گرمای محیط شهری ایجاد کرده است. تعیین رابطه بین ترکیب کاربری و پوشش زمینها و دمای سطح زمین (LST) ، میتواند تأثیر قابل ملاحظه ای بر کاهش دما در محیط های شهر داشته باشد. در سالهای اخیر، گسترش شهر بوشهر موجب افزایش سطوح غیر قابل نفوذ، تغییر فضای سبز و تغییر قابل توجه محیط زیست شهری شده است. بنابراین، بررسی تأثیر فضاهای سبز بر محیط پیرامونی در برنامه ریزی شهر بوشهر ضروری است. مواد و روشها: به منظور آشکارسازی اثرهای فضای سبز در محیط های حرارتی شهری، در این تحقیق از تکنولوژی سنجش از دور برای استخراج فضاهای سبز، دمای سطح زمین و پوشش زمین از تصاویر لندست OLI( مرداد 1397 )بدون پوشش ابری از آرشیو دادههای (USGS) لندست، استفاده شد. مشاهده های میدانی در ماه مرداد سال 1397 انجام شد و تغییرات دما و رطوبت نسبی در محیط پیرامونی 13 محدوده فضای سبز شهر بوشهر اندازه گیری و ثبت شد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از اندازه گیری میدانی، مدل رگرسیون خطی چند متغیره بین دما و رطوبت نسبی با سه متغیر جهت، فاصله و اندازه فضاهای سبز تعیین شده و آثار متقابل بین متغیرها بررسی شد. با اجرای مدل رگرسیون چند متغیره، رابطه بین داده های دما و رطوبت نسبی مربوط به هر نقطه محاسبه شد. آزمون توکی بین میانگین های تغییرهای دمایی و رطوبت نسبی مربوط به هر یک از سه متغیر در سطح اطمینان 95 %انجام شد. نتایج و بحث: نتایج ضریب تبین R 2محاسبه شده از مدل رگرسیون خطی بین سنجه نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی (NDVI) با دمای سطح زمین برابر با 0.72 نشان دهنده وابستگی باال بین تغییرهای دما با تغییرات NDVI است. نتایج حاصل از تحلیل تغییرهای دما با تغییر NDVI نشان داد که تغییرات NDVI که در واقع سنجه فراوانی گیاه است از عاملهای بسیار مهم در کاهش دما و یا در بهبود و افزایش مهمترین کارکرد اکولوژیکی فضای سبز شهری است. نتایج حاصل از دادههای ثبت شده در فاصلهها و جهتهای متفاوت از فضاهای سبز، نشان دهنده کاهش تدریجی دما و افزایش رطوبت نسبی با کاهش فاصله از محدوده های منتخب بوده است. بر این اساس، میزان تأثیر فضاهای سبز بر دما و رطوبت نسبی، تا فاصله 60 متر معنی دار به دست آمد ( p≤0.05 ) همچنین، جهت جغرافیایی غربی دارای کمترین R 2 میزان دما و بیشترین رطوبت نسبی و جهت جغرافیایی شرقی دارای بیشترین میزان دما و کمترین رطوبت نسبی بوده است. میزان بهدست آمده از مدل خطی بین دما و رطوبت نسبی با روابط متقابل بین سه متغیر (جهت، فاصله و اندازه فضاهای سبز) نیز بهترتیب برابر با 0.88 و 0.99 بوده است. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که فضای سبز شهری نقش مهمی در بهبود محیط حرارتی شهری دارد. با استفاده از تکنولوژی سنجش از دور و مقایسۀ محیط حرارتی، میتوان گفت موقعیت و فاصله مکانی از فضاهای سبز شهری بر الگوی حرارتی در محیط شهری تأثیر میگذارد. ما می توانیم قوانین ویژه ای را برای توزیع فضاهای شهری و دامنه های خنک کننده در فصل های گرم در محیط پیرامونی فضاهای سبز شهری داشته باشیم
مرضیه نیلیه بروجنی؛ مژگان احمدی ندوشن
چکیده
سابقه و هدف: دردهههای اخیر، افزایش جمعیت، رشد سریع صنعتی شدن، افزایش آلودگی هوا در ترازهای پایین جو و آثار جزیره گرمایی، سبب تغییرهای قابل ملاحظه ای در وضع هوا و اقلیم محلی شهرهای بزرگ شده است. آثار محیطهای شهری روی جو بیشتر بصورت جزیرههای گرمایی ظاهر میشوند. فضای سبز با کاهش دما و افزایش رطوبت و در نهایت کاهش پدیدهی ...
بیشتر
سابقه و هدف: دردهههای اخیر، افزایش جمعیت، رشد سریع صنعتی شدن، افزایش آلودگی هوا در ترازهای پایین جو و آثار جزیره گرمایی، سبب تغییرهای قابل ملاحظه ای در وضع هوا و اقلیم محلی شهرهای بزرگ شده است. آثار محیطهای شهری روی جو بیشتر بصورت جزیرههای گرمایی ظاهر میشوند. فضای سبز با کاهش دما و افزایش رطوبت و در نهایت کاهش پدیدهی جزیرهی حرارتی و همچنین کاهش رواناب، در ارتقای سطح آسایش شهروندان و در نهایت پایداری محیط شهری موثر خواهد بود. هدف این مطالعه تهیه نقشههای کاربری زمین و سنجه پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده NDVI و نیز سنجه حرارتی Land surface temperature (LST) و بررسی نحوه توزیع الگوهای حرارتی سطح زمین و تغییرهای زمانی و مکانی پوشش گیاهی و ارتباط آنها در شهر اصفهان از سال 1985 تا 2016 است. مواد و روشها: بدین منظور، تصویرهای ماهوارهای سنجندههای TM و OLI ماهواره لندست از سایت سازمان زمین شناسی ایالت متحده دانلود گردید. با بکارگیری سه تصویر مربوط به سالهای 1985، 2010 و 2016، مقدار سنجه پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده با استفاده از نرم افزار Terrset کمی گردید و نقشههای آن تهیه شد. سپس با تهیه نقشه کاربری زمین ها به روش طبقهبندی نظارت شده حداکثر احتمال به آنالیز روند تغییرهای کاربری هایی از قبیل (شهر، جاده، مزارع کشاورزی، زمین های بایر، رودخانه، کوه و فضای سبز) پرداخته شد. در نهایت برای ارزیابی دمای سطح زمین (LST) و رابطه آن با نقشه پوشش گیاهی، از الگوریتم استخراج دمای سطح زمین (LST) استفاده گردید و نقشههای حرارتی سطح زمین برای شهر اصفهان برای سالهای 1985، 2010 و 2016 تهیه شد. نتایج و بحث: روند تغییرهای کاربری زمین های مختلف در منطقه مورد مطالعه نشان داد که در دوره موردمطالعه، تخریب شدید در پوشش سبز منطقه رخ داده و بخش عمده این تغییرها در جهت تبدیل شدن به منطقه های شهری بوده است. همچنین، نتایج حاصل نشان دهنده وجود یک رابطه معکوس بین دمای سطح زمین و سنجه NDVI است. نتایج بیانگر پیشرفت جزایر حرارتی شهری به سمت منطقه هایی است که با فقر پوشش گیاهی و توسعه کاربریهای ساخت و ساز شده (مسکونی، صنعتی و ...) مواجه بوده اند. همچنین نتایج گویای تسریع افزایش دما در سال های اخیر نسبت به سالهای گذشته است زیرا افزایش متوسط دمای سالانه در بازه زمانی 2010 تا 2016، 0.61 درجه سانتی گراد بود، در حالی که افزایش متوسط دما به میزان 0.05 درجه سانتیگراد از سال 1985 تا 2010 مشاهده گردید. نتیجه گیری: تحلیل تغییرهای زمانی جزایر حرارتی شهر اصفهان گویای افزایش جزایر گرمایی و کاهش فضایی منطقه های خنک شهری می باشد. میتوان نتیجه گرفت که تغییرهایی که در این بازه زمانی 30 ساله (1985-2016) در زمینههای مختلفی از جمله افزایش جمعیت، افزایش مساحت شهری و تغییر کاربری رخ داده در نهایت سبب افزایش مساحت منطقه های داغ و ایجاد جزیره حرارتی در این شهر گشته است. بدلیل وجود همبستگی بین دمای سطح زمین وسنجه پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده NDVI ، لزوم و اهمیت حفاظت و نگهداری کاربری پوشش گیاهی و فضای سبز به ویژه در محیطهای شهر بعنوان یک متغیر بسیار مهم برای تعدیل شرایط آب و هوایی برای نهادهای مسئول در مدیریت شهری ضروری به نظر میرسد. نتایج حاصل از این مطالعه میتواند دیدگاهی برای مدیریت دقیق و موثر پوشش گیاهی شهری با هدف اصلاح و تغییر روند ایجاد جزایر حرارتی شهری در اختیار برنامهریزان شهری قرار دهد.
وجیهه قربان نیا خیبری؛ میرمهرداد میرسنجری؛ هومان لیاقتی؛ محسن آرمین
دوره 15، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 55-74
چکیده
سابقه و هدف:
دمای سطح زمین (LST) بهعنوان متغیر مهم ریزاقلیم و تشعشع انتقالی داخل جو، یکی از معیارهای مهم در برنامهریزی ناحیهای و منطقهای است از اینرو عامل مهمی در کنترل فرایندهای زیستی، شیمیایی و فیزیکی زمین است. فعالیتهای طبیعی و انسانساز بهویژه نوع کاربری اراضی و پوشش زمین با تغییر شرایط فیزیکی و زیستی یک منطقه پارامتر ...
بیشتر
سابقه و هدف:
دمای سطح زمین (LST) بهعنوان متغیر مهم ریزاقلیم و تشعشع انتقالی داخل جو، یکی از معیارهای مهم در برنامهریزی ناحیهای و منطقهای است از اینرو عامل مهمی در کنترل فرایندهای زیستی، شیمیایی و فیزیکی زمین است. فعالیتهای طبیعی و انسانساز بهویژه نوع کاربری اراضی و پوشش زمین با تغییر شرایط فیزیکی و زیستی یک منطقه پارامتر مهمی در مقدار دمای سطح زمین است.
مواد و روشها:
در این پژوهش رابطه بین دمای سطح زمین و پوشش زمین مرتبط با الگوهای کاربریهای اراضی و پوشش زمین شهرستان دنا در سال 2016 با استفاده از الگوریتم پنجره مجزا روی مجموعه دادههای ماهواره لندست 8 بررسی شده است. الگوریتم پنجره مجزا یک ابزار ریاضی است که با استفاده از اطلاعات زمینی، دمای روشنایی سنجنده حرارتی (TIRS)، قابلیت گسیلندگی زمین (LSE) و عامل پوشش گیاهی سبز جزء به جزء (FVC) بهدستآمده از باند چند طیفی سنجنده OLI و دمای سطح زمین را برآورد میکند.
نتایج و بحث:
بر اساس طبقهبندی تصویر سنجنده OLI ماهواره لندست 8 سال 2016 با درستی کل حدود 80 درصد و ضریب کاپای 90/0، کاربری مرتع و مناطق مسکونی با 67/50 و 3/0 درصد، به ترتیب بیشترین و کمترین مساحت را در شهرستان دنا به خود اختصاص دادهاند. میانگین دمای سطح زمین در شهرستان دنا حدوداً 32 درجه سانتیگراد و میانگین شاخص پوشش گیاهی نیز حدوداً 14/0 است. در تجزیهوتحلیل رابطه بین LST و شاخص پوشش گیاهی (NDVI) در کل شهرستان دنا و در هر طبقه کاربری اراضی و پوشش زمین، نتایج روند متفاوتی را نشان داد بهطوریکه رابطه مثبت و معنیداری بین NDVI و LST در کل شهرستان دنا و کاربری مرتع وجود دارد. در صورتیکه در سایر کاربریهای جنگل، زراعت و باغ و مناطق مسکونی رابطه معنیداری یافت نشد.
نتیجهگیری:
عوامل مختلفی بر نوع و شکل رابطه بین NDVI و LST اثرگذار است که از جمله میتوان به نوع کاربری اراضی و پوشش زمین، مقدار پوشش گیاهی، فصل سال، زمان روز، نوع اکوسیستم، عرض جغرافیایی و عوامل محدودهکننده و محرک رشد پوشش گیاهی مثل مقدار آب و انرژی خورشیدی اشاره کرد. عامل تعیینکننده مقدار دما در شهرستان دنا افزایش یا کاهش پوشش گیاهی نیست بلکه تغییرات ارتفاع از سطح دریا است. به عبارتی دیگر اثر تغییرات ارتفاع از سطح دریا بر دمای سطح زمین از اثر پوشش گیاهی بر دما مهمتر است. در ارتفاعات پایینتر شهرستان دنا که دمای نسبتاً زیاد برای رشد پوشش گیاهی کافی وجود داشته است، پوشش گیاهی متراکمتر و فراوانتر بوده است و به همین دلیل رابطه مثبتی بین دمای سطح زمین (LST) و شاخص پوشش گیاهی (NDVI) وجود دارد. بنابراین تأثیرگذاری پوشش گیاهی در کاهش دمای سطح زمین بستگی به مقدار پوشش گیاهی دارد.