سمیرا سادات فاطمی آذرخوارانی؛ محمد رحیمی؛ مصطفی ترکش؛ هومن روانبخش
چکیده
سابقه و هدف: مدل سازی توزیع گونهای، روشی رایج برای درک روابط میان یک گونه و محیط اطرافش است و برای پیشبینی تغییرات در توزیع همگام با تغییرات محیطی مورد استفاده قرار میگیرد. تحقیق های گستردهای در منطقه های مختلف دنیا براساس این مدلها انجام گرفته است. در این مطالعه، توزیع پتانسیل گونه ارس1، گونه سنجه و یکی از مهم ترین ...
بیشتر
سابقه و هدف: مدل سازی توزیع گونهای، روشی رایج برای درک روابط میان یک گونه و محیط اطرافش است و برای پیشبینی تغییرات در توزیع همگام با تغییرات محیطی مورد استفاده قرار میگیرد. تحقیق های گستردهای در منطقه های مختلف دنیا براساس این مدلها انجام گرفته است. در این مطالعه، توزیع پتانسیل گونه ارس1، گونه سنجه و یکی از مهم ترین گونههای درختی جنگلهای ایران و تورانی، در کوهستان البرز با استفاده از 38 پارامتر محیطی با استفاده از مدلهای توزیع گونهای Domain و رگرسیون لجستیک2 مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روشها: منطقه مورد مطالعه، شامل بخشهایی از کوهستان البرز است که در شمال ایران واقع شده و دارای مساحتی برابر با 14656 کیلومترمربع میباشد. در تحقیق حاضر، برای تعیین سایتهای نمونهبرداری، از روش تصادفی طبقهبندی شده استفاده گردید و در نهایت تعداد 390 سایت رخداد (240 سایت حضور و 150 سایت عدم حضور) گونه Juniperus excelsa در مقیاس 30 ثانیه (کمابیش معادل 1کیلومتر* 1 کیلومتر) بهعنوان ورودی مدل مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین، تعداد 38 پارامتر محیطی به عنوان متغیر پیشبینیکننده برای اجرای دو مدل Domain و Logistic Regression مد نظر قرار گرفت. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که مدل Domain کارایی بالایی برای پیشبینی رویشگاه Juniperus excelsa با 0.97 AUC=، Kappa=0.730 و TSS=0.91 داراست. براساس نتایج به دست آمده، منطقه های با کمترین پتانسیل حضور Juniperus excelsa 5665.95 کیلومتر مربع، پتانسیل متوسط 2033.1 کیلومتر مربع، پتانسیل خوب، 38/3076 کیلومترمربع، پتانسیل بسیار خوب 42/3063 کیلومترمربع و پتانسیل عالی 817.29 از سطح منطقه را به خود اختصاص دادهاند. نتایج بهدست آمده از اجرای مدل رگرسیون لجستیک گویای آن است که 5084.37 کیلومتر مربع از منطقه مورد مطالعه در طبقه پتانسیل ضعیف، 2539.35 کیلومتر مربع پتانسیل متوسط، 1410.21 پتانسیل خوب و 1104.84 کیلومترمربع پتانسیل بسیار خوب و 37/4517 کیلومترمربع پتانسیل عالی قرار گرفته است. همچنین نتایج نشان داد که شرایط مطلوب رویشگاهی گونه Juniperus excelsa در منطقه هایی است که اختلاف حداکثر و حداقل درجه حرارت سالانه بین 15.5 تا 13 درجه سانتیگراد، بارش فصلی 90 - 64 میلیمتر، بارش سردترین فصل سال 60 - 35 میلیمتر، ارتفاع از سطح دریا، 3100 - 1800 متر، در جهات جغرافیایی جنوب، جنوب شرق و شرق، شیب 30 - 10 درصد است، همچنین احتمال حضور گونه در منطقه هایی که کمترین فاصله را با خط برف و آبراهه دارند و روی صخرههایی از جنس آهک شیلی و آهک دولومیتی افزایش مییابد. همچنین، در بخشهایی از منطقه که گونه Juniperus excelsa مشاهده میشود، سنجه NDVI بین 0.38 تا 0.2 تغییر مینماید. نتایج ارزیابی عملکرد مدلها، نشان داد که مدل Domain دارای کارایی بالاتری در پیشبینی رویشگاه مطلوب گونه Juniperus excelsa نسبت به مدل رگرسیون لجستیک در منطقه مورد مطالعه میباشد که با نتایج Hernandez et al. (2006) و Tsoar et al. (2007) که عملکرد بالای این مدل را نشان دادند، تطابق دارد. نتیجهگیری: با بکارگیری مدل توزیع گونهای میتوان برنامه مدیریتی مناسب برای بخشهای مختلف رویشگاه را بیان نمود. منطقه های با پتانسیل ضعیف، به طور معمول رویشگاه حدی گونه هستند و جمعیتها در این منطقه ها آسیبپذیرتر از دیگر منطقه ها هستند؛ منطقه های با پتانسیل بسیار خوب و عالی مناسب مدیریت به صورت ذخیرهگاه جنگلی یا منطقه حفاظت شده هستند. برای جنگل کاری و توسعه و احیای اکوتیپ بومی، عرصههایی در مناطق با پتانسیل خوب تا عالی که بدون پوشش درختی قابل توجه هستند، مناسب می باشند. تحقیق حاضر نشان داد که مدل Domian با وجود آنکه تنها از دادههای حضور استفاده میکند، میتواند روش مفیدی جهت پیشبینی رویشگاههای مطلوب گونه Juniperus excelsa در کوهستان البرز باشد. بنابراین میتوان اظهار نمود که مدلهای توزیع گونهای، با دقت قبل قبولی کارایی لازم را در برآورد پراکنش گونه داشته و میتوانند جهت بیان راهکارهای حفاظتی توسط متخصصان مورد استفاده قرار گیرند.
زینب جعفریان؛ منصوره کارگر
دوره 10، شماره 2 ، دی 1391
چکیده
پراکنش و استقرار جوامع گیاهی بر اساس دامنه بردباری گونه های آن هانسبت به عوامل مختلف محیطی صورت میگیرد. بنابراین شناخت عواملمحیطی موثر بر استقرار و پراکنش پوشش گیاهی می تواند در راستایشناخت سازگاری گونههای بومی و به کارگیری آنها در فرآیند اصلاح واحیا مرتع کارآمد باشد. در چنین مطالعاتی چندین روش آماری قابل کاربرداست و هدف تحقیق حاضر ...
بیشتر
پراکنش و استقرار جوامع گیاهی بر اساس دامنه بردباری گونه های آن هانسبت به عوامل مختلف محیطی صورت میگیرد. بنابراین شناخت عواملمحیطی موثر بر استقرار و پراکنش پوشش گیاهی می تواند در راستایشناخت سازگاری گونههای بومی و به کارگیری آنها در فرآیند اصلاح واحیا مرتع کارآمد باشد. در چنین مطالعاتی چندین روش آماری قابل کاربرداست و هدف تحقیق حاضر بررسی کارآمدی روش رگرسیون لجستیک درتعیین روابط بین پوشش گیاهی و عوامل محیطی در یک منطقه نیمه خشکاست. بنابراین مراتع پلور جهت این بررسی انتخاب شدند. عوامل محیطیمورد مطالعه شامل صفات خاک ( 15 مورد)، عوامل توپوگرافی ( 3 مورد) وعوامل اقلیمی ( 6 مورد) بودند. نمونهبرداری با روش طبقه بندی – تصادفیمساوی صورت گرفت و سه تیپ گیاهی غالب در منطقه تشخیص داده شد.روش آماری رگرسیون لجستیک برای تعیین عوامل موثر و ارائه مدل برایتیپهای غالب مورد استفاده قرار گرفت. سه تیپ گیاهی در منطقه تشخیصداده شد که استفاده از رگرسیون لجستیک نشان داد که حضور تیپ 1 بامیانگین رطوبت نسبی سالانه، میانگین بارندگی سالانه رابطه معکوس و باارتفاع رابطه مستقیم، حضور تیپ 2 با درصد آهک عمق اول رابطه مستقیمو ظرفیت نگهداری آب در عمق دوم رابطه عکس و حضور تیپ 3 باماکزیمم درجه حرارت سالیانه رابطه عکس داشت. بطور کلی نتایجرگرسیون نشانگر این نکته است که از گروه عوامل خاکی درصد آهک،ظرفیت نگهداری آب و از گروه عوامل اقلیمی رطوبت نسبی سالانه،میانگین بارندگی سالانه و از عوامل توپوگرافی ارتفاع به عنوان موثرترینعامل بر پراکنش گونههای گیاهی شناخته شدند.
پرویز ضیائیان فیروز آبادی؛ علیرضا شکیبا؛ علی اکبر متکان؛ علی صادقی
دوره 7، شماره 1 ، مهر 1388
چکیده
این تحقیق در صدد است الگوی روش شناختی جدیدی را برای شبیه سازی دینامیک کاربری اراضی شهری با استفاده از سنجش از دور، GIS و مدل سلول های خودکار فراهم نماید. آزمایش این مدل برای شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی شهری یکی از شهرهای میانی ایران(شهرکرد) وبرای یک دوره زمانی 35 ساله انجام گرفت. احتمالات تبدیل کلی از روش زنجیره های مارکف وهمچنین جداول ...
بیشتر
این تحقیق در صدد است الگوی روش شناختی جدیدی را برای شبیه سازی دینامیک کاربری اراضی شهری با استفاده از سنجش از دور، GIS و مدل سلول های خودکار فراهم نماید. آزمایش این مدل برای شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی شهری یکی از شهرهای میانی ایران(شهرکرد) وبرای یک دوره زمانی 35 ساله انجام گرفت. احتمالات تبدیل کلی از روش زنجیره های مارکف وهمچنین جداول شرایط منحصر به فرد حاصل از روش WoE به دست آمد . احتمالات تبدیل محلی به وسیله متغیرهای مربوط به عوامل زیرساختی شهر و با استفاده از دو روش احتمالاتی تجربی روش وزن های شاهد WoE بر اساس تئوری بیز و همچنین مدل رگرسیون لجستیک ، محاسبه گردید. قوانین تبدیل کاربری اراضی نهایی وارد مدل Urban- CA گردید و بر اساس الگوریتم های اختصاص کاربری اراضی تصادفی ، شبیه سازی صورت گرفت . این مدل Urban- CA تغییر کاربری اراضی یک مدل CA که بر پایه همسایگی هشت تایی مور است را اجرا می کند. خروجی های شبیه سازی به صورت آماری با یک روش ترکیبی جدید که بر پایه روش های تحلیل چند گانه است، ارزیابی گردید. بعد از آنکه شبیه سازی برای پیش بینی تغییرات کاربری اراضی شهری تا سال 2025 (1404) و برای سناریوهای مختلف برنامه ریزی شهری اجرا شد. برای تمام دوره های شبیه سازی ، بهترین نتایج در استفاده از ترکیب روش مارکف و روش رگرسیون لجستیک با گامای 5/0 برای استخراج قوانین تبدیل حاصل شد. نتایج مختلف شبیه سازی برای منطقه مورد مطالعه ، کاربردی بودن آتی مدل برای شبیه سازی روند رشد شهرهای ایران و سایر نقاط جهان را اثبات میکند.