اسماعیل اسدی؛ فاطمه بیات
چکیده
سابقه و هدف: امروزه شاهد کاهش کیفیت آبهای زیرزمینی براثر عامل هایی همچون رشد جمعیت، گسترش صنایع، توسعه کشاورزی و... می باشیم. از طرفی با توجه به اینکه سلامت انسان تحت تاثیر کیفیت آبهای زیرزمینی است. بنابراین همواره حفاظت از کیفیت آنهاموضوع بسیار مهم در عرصه مدیریت منبع های آب بوده است. بدین منظور شاخص های کیفی بسیاری در سرتاسر جهان ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه شاهد کاهش کیفیت آبهای زیرزمینی براثر عامل هایی همچون رشد جمعیت، گسترش صنایع، توسعه کشاورزی و... می باشیم. از طرفی با توجه به اینکه سلامت انسان تحت تاثیر کیفیت آبهای زیرزمینی است. بنابراین همواره حفاظت از کیفیت آنهاموضوع بسیار مهم در عرصه مدیریت منبع های آب بوده است. بدین منظور شاخص های کیفی بسیاری در سرتاسر جهان برای تعیین کیفیتآب یک منطقه ابداع شده اند که از آن جمله می توان به شاخص کیفیت آب ( WQI ) اشاره کرد. هدف از تحقیق حاضر، تعیین پارامترهایموثر بر کیفیت آب دشت زنجان با استفاده از تئوری آنتروپی و تحلیل مولفههای اصلی، تعیین مکان های مستعد آلودگی و در نهایت رتبه بندیمنطقه ها از نظر کیفیت برای مصرف های شرب با ترکیب روش تاپسیس با شاخص EWQI است. مواد و روش ها: منطقه مورد مطالعه، دشت زنجان با میانگین بارندگی 323 میلیمتر در سال و بیشترین دمای 40 و کمترین دمای 29 - درجه سانتیگراد است. پارامترهای مورد بررسی بمنظور تعیین کیفیت آب زیرزمینی دشت زنجان، سولفات، کلراید، بیکربنات، اسیدیته،کل مواد جامد محلول، نسبت جذب سدیمی، هدایت الکتریکی، پتاسیم، سدیم، منیزیم، کلسیم، سختی کل بودند. جهت تعیین مولفه هایاصلی در کیفیت آب منطقه از روش تحلیل مولفه های اصلی ( PCA ) استفاده گردید. سپس با استفاده از شاخص EWQI به تبیین نتایج اینروش پرداخته شد. شاخص کیفی آب بعنوان یک روش امتیازدهی برای بررسی اثرهای ترکیبی پارامترهای مستقل بر کیفیت کلی آب تعریفشده است. بمنظور جلوگیری از قضاوت های کارشناسی، وزن هریک از پارامترها در محاسبه شاخص کیفیت آب، با استفاده از روش آنتروپی تعیین گردید. در نهایت برای رتبه بندی منطقه ها از نظر کیفیت آب از ترکیب روش تاپسیس با EWQI استفاده شد. تاپسیس بعنوان یکروش تصمیم گیری چندمعیاره روشی ساده ولی کارآمد در اولویت بندی محسوب می شود. نتایج و بحث: براساس ویژگی های آماری پارامترهای کیفی مقادیر هدایت الکتریکی و سختی کل بیشتر از میزان استاندارد WHO استکه می توان آن را ناشی از ساختار زمین شناسی، وجود لایه های آهکی و رسوب های تبخیری فراوان در سطح دشتها دانست. نتایج تحقیقنشان داد، کلر، مؤثرترین پارامتر بر کیفیت آب زیرزمینی دشت زنجان بوده است. با بررسی روند تغییرپذیری های کیفی آبهای زیرزمینی دشت زنجان طی سال های 95 - 1382 ، چاه های مشاهده ای کوشکن و حومه زنجان بعنوان نقطه های مستعد آلودگی تعیین گردیدند و عاملافت کیفیت آب زیرزمینی در آن منطقه ها به ترتیب پارامتر کلر و نسبت جذب سدیمی تعیین شد. با توجه به نتایج روش تحلیل مولفه هایاصلی و نمودار اسکری کتل، پارامتر سختی کل و کلر بترتیب بیشترین تاثیر را بر کیفیت آبزیرزمینی دشت زنجان داشته اند و بیش از 80درصد تغییرپذیری های کیفیت آب زیرزمینی دشت زنجان را می توان با سه عامل مورد ارزیابی قرار داد. عامل اول با بیش از 57 درصدتغییرات بیشترین نقش را دارا است. سپس عامل دوم با بیش از 12 درصد تغییرات و عامل سوم با 9 درصد تغییرات مهمترین عامل هایتاثیرگذار بر کیفیت آب زیرزمینی دشت زنجان می باشند. همچنین برای اولویت بندی نقاط مشاهده ای دشت زنجان از نظر کیفیت آبهایزیرزمینی، از ترکیب روش تاپسیس با شاخص EWQI استفاده شد. با توجه به نتایج حاصل از این روش، ایستگاه ینگجه بعنوان بهترینایستگاه با کیفیت عالی و ایستگاه کوشکن به عنوان بدترین ایستگاه با کیفیت نامطلوب انتخاب شدند. نتیجه گیری: پارامتر کلراید با مقدار آنتروپی پایین و میزان وزن آنتروپی بالا به عنوان تاثیرگذارترین پارامتر در دشت شناخته شد. همچنین ایستگاه ینگجه به عنوان بهترین ایستگاه و ایستگاه کوشکن به عنوان بدترین ایستگاه انتخاب شد.
علی فرمنش؛ سید سعید محتسبی؛ محمود امید
دوره 15، شماره 4 ، دی 1396، ، صفحه 15-28
چکیده
سابقه و هدف: رشد فعالیتهای صنعتی و افزایش انتشار آلاینده ها موجب جلب توجه جهانیان به مسایل زیست محیطی شده است. بوینامطبوع را می توان جزء آلاینده هایی طبقه بندی کرد که تاثیر منفی آن بر کیفیت زندگی مشهود است. حدود یک سوم تا نیمی از تولیداتحیوانی که برای انسان غیرقابل مصرف هستند به عنوان مواد اولیه در صنعت فرآوری و تبدیل ضایعات استفاده ...
بیشتر
سابقه و هدف: رشد فعالیتهای صنعتی و افزایش انتشار آلاینده ها موجب جلب توجه جهانیان به مسایل زیست محیطی شده است. بوینامطبوع را می توان جزء آلاینده هایی طبقه بندی کرد که تاثیر منفی آن بر کیفیت زندگی مشهود است. حدود یک سوم تا نیمی از تولیداتحیوانی که برای انسان غیرقابل مصرف هستند به عنوان مواد اولیه در صنعت فرآوری و تبدیل ضایعات استفاده می شوند. از مهمترینویژگی های واحد فرآوری ضایعات کشتارگاه ها، می توان به انتشار ترکیبات فرار و بوی ناخوشایند اشاره کرد که سبب مزاحمت برای افرادشاغل و ساکنان مجاور این صنعت میشود. هدف این تحقیق، ارزیابی یک سامانه بینی الکترونیکی به عنوان ابزاری برای نمایش بخارهایخروجی از کوره پخت ضایعات کشتارگاه طیور، انتخاب آرایه ای از حسگرهای مناسب و تعیین خط اثر بویایی این واحد آلاینده است. مواد و روش ها: فرآیند پخت ضایعات در دمای 941 درجه سانتیگراد تحت فشار 3 بار به مدت زمان 4 ساعت و با همزنی یکنواخت باسرعت 81 دور در دقیقه انجام شد. تعداد 31 نمونه مایع هر یک با حجم ده میلی لیتر که نتیجه میعان بخارات واحد پخت ضایعات بودند،تهیه شد. نمونه ها به آزمایشگاه واقع در گروه مهندسی مکانیک ماشین های کشاورزی دانشگاه تهران منتقل شدند و از سامانه بینی الکترونیکیبه منظور تحلیل و بررسی استفاده شد. سامانه بینی الکترونیکی مورد استفاده بر پایه حسگرهای نیمه هادی اکسید فلزی ( MOS ) و شاملآرایه ای از شش حسگر گازی بود. از روش تحلیل مولفه های اصلی( PCA ) برای ارزیابی حسگرها و انتخاب آرایه ای مناسب از حسگرهااستفاده شد. نتایج و بحث: مشاهده تجربی سطح پاسخ حسگرها تا رسیدن به حالت پایدار با هدف کاهش اتلاف زمان و اکسیژن، نشان داد که زمان 30 ثانیه برای رساندن سطح پاسخ حسگر به خط مبنا، 100 ثانیه برای تماس بخارات با حسگرها (پاسخ حسگرها) و 40 ثانیه برای پاک کردن حسگرها، برای زمانبندی دادهبرداری از سامانه بینی الکترونیکی مناسب است. بررسی همبستگی حسگرها نشان داد که برخی از حسگرها همبستگی بالاتر از 85/0 دارند. بررسی توزیع واریانس دو مولفه اصلی ابتدایی نشان داد که این دو مولفه بیش از 99 درصد از واریانس کل را شامل میشوند و مولفه اصلی اول (PC-1) به تنهایی بیش از 98 درصد از واریانس کل را شامل میشود. بیشترین تاثیر در مولفه اصلی اول مربوط به حسگر MQ135 است و پس از آن به ترتیب حسگرهای MQ136، MQ9، MQ131، MQ5 و در نهایت حسگر MQ3 موثر هستند. نتایج تحلیل مولفههای اصلی نشان داد حسگرهای MQ135 و MQ136 که حساسیت بالا به آمونیاک، سولفید هیدروژن و بنزن دارند، مناسبترین حسگرها برای تشخیص بوی نامطبوع منتشرشده از واحد پخت ضایعات کشتارگاه طیور بودند. انتخاب آرایهای از دو حسگر MQ135 و MQ136 میتواند برای تمایز میان آلایندههای واحد پخت ضایعات کشتارگاه طیور و آلایندههای منتشر شده از صنایع دیگر استفاده شود و از این حسگرها میتوان برای تعیین خط اثر بویایی آلایندههای واحد پخت ضایعات کشتارگاهی استفاده کرد. نتیجهگیری: سامانه بینی الکترونیکی شامل آرایهای با دوحسگر MQ135 و MQ136 میتواند برای نظارت و کنترل کیفی آلایندههای خروجی از واحد صنعتی تبدیل ضایعات کشتارگاهی طیور استفاده شود. همچنین با اشاره به این موضوع که در حال حاضر شاخصی برای بوی نامطبوع بهصورت استاندارد در سازمان کنترل کیفیت هوا تعریف نشده است، میتوان سامانه بینی الکترونیکی را برای کنترل کیفیت هوا از نظر وجود بوهای نامطبوع در محیط زیست مورد استفاده قرار داد.