مقاله پژوهشی
مهدی پناهی؛ فرهاد میثاقی؛ پریسا عسگری
دوره 16، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 1-14
چکیده
سابقه و هدف: در چند دهه اخیر تغییر اقلیم و بارشهای ناکافی و بهموقع و درنتیجه عدم تامین آب مورد نیاز گیاهان کشتشده، محدودیت اراضی قابلکشت و منابع آب، توزیع ناهمگون زمانی، مکانی و کمبود آب شیرین و همچنین رشد سریع جمعیت جهان ازجمله کشور ایران سبب بروز مشکلات روزافزون در تامین منابع آب مورد نیاز در مصارف مختلف شده است. یکی از ...
بیشتر
سابقه و هدف: در چند دهه اخیر تغییر اقلیم و بارشهای ناکافی و بهموقع و درنتیجه عدم تامین آب مورد نیاز گیاهان کشتشده، محدودیت اراضی قابلکشت و منابع آب، توزیع ناهمگون زمانی، مکانی و کمبود آب شیرین و همچنین رشد سریع جمعیت جهان ازجمله کشور ایران سبب بروز مشکلات روزافزون در تامین منابع آب مورد نیاز در مصارف مختلف شده است. یکی از شروط اصلی تامین نیازهای غذایی جمعیت جهان دسترسی به کشاورزی پایدار و توسعه آن است. برای دستیابی به چنین هدفی باید با اتخاذ راهکارهای مناسب از وارد آمدن خسارت به سیستم منابع آبوخاک محدود هر منطقهای جلوگیری شود. آبهای زیرزمینی همواره بهعنوان یک منبع تامین آب شیرین جایگاه ویژهای در بررسی منابع آب دارد. مدیریت منابع آب زیرزمینی در مرحله اول نیاز به شناخت و عملکرد آبخوان در شرایط طبیعی دارد. در بیشتر مسائل هیدرولوژیکی و بررسی منابع آب زیرزمینی، در دسترس بودن آمار و اطلاعات منابع آب زیرزمینی از اهمیت بالایی برخوردار است. بهمنظور ارزیابی اثرات ناشی از توسعه در شرایط موجود و ارائه روشهای مدیریتی بر منابع آب زیرزمینی، چه از نظر کمی و چه کیفی، شبیهسازی ریاضی و کامپیوتری این منابع، ابزاری قوی در بهرهبرداری بهینه از این منابع محسوب میشود. هدف از این پژوهش بررسی آب زیرزمینی دشت زنجان است. مواد و روشها: مدلسازی عددی آبهای زیرزمینی ابزاری مهم برای مدیریت منابع آب در آبخوانها است. این مدلها میتوانند برای تخمین پارامترهای هیدرولیکی و همچنین مدیریت منابع آب استفاده شوند. هدف از این پژوهش، شبیهسازی نوسانات سطح آب زیرزمینی به وسیله نرمافزار GMSدر آبخوان زنجان واقع در طول جغرافیایی 47 درجه و 50 دقیقه تا 49 درجه شرقی و عرض 36 درجه و 20 دقیقه تا 37 درجه شمالی است. مدل ریاضی که ترکیبی از مدل آب زیرزمینی MODFLOW و GIS است، با استفاده از روش عددی تفاضل محدود، تراز آب زیرزمینی را شبیهسازی میکند. برای انجام این تحقیق اطلاعات مورد نیاز که شامل موقعیت مرز آبخوان، تراز ارتفاعی سطح زمین، تراز سنگ کف، موقعیت و میزان برداشت از چاههای بهرهبرداری، موقعیت و تراز سطح آب در چاههای مشاهدهای، لایه هدایت هیدرولیکی و تغذیه هستند. پس از تهیه مدل مفهومی و تعیین شرایط مرزی و اولیه، شبیهسازی در شرایط پایدار انجام و سپس مدل واسنجی شد. نتایج و بحث: نتایج حاصل از واسنجی مدل در حالت پایدار نتایج معقولی میان تراز مشاهدهشده و محاسبهشده در سپتامبر 2002 نشان داد. مقادیر ریشه مربع میانگین خطا، میانگین خطای مطلق و میانگین خطا به ترتیب 41/17، 22/15 و 6/0- به دست آمد. بعد از انجام واسنجی مقدار تغذیه 000321/0 متر در روز به دست آمد که این مقدار 98/1 برابر مقدار تغذیه ورودی برای مدل است. مقدار هدایت هیدرولیکی افقی لایههای (ماسه، سیلت) و (ماسه، شن) نیز به ترتیب 57/28 و 4/40 متر در روز به دست آمد. سپس واسنجی مدل در حالت جریان ناپایدار برای فواصل سالهای 2002 تا 2007 با روش سعی و خطا برای رسیدن به بهترین نتیجه میان تراز مشاهدهشده روزانه و تراز محاسبهشده انجام شد. مقادیر ریشه مربع میانگین خطا و میانگین خطا به ترتیب با مقادیری برابر با 29/26 و 43/8- نشاندهنده دقت نسبتاً خوب مدل است. طبق محاسبه تراز آب برای مدل، جریان آبهای زیرزمینی از جنوب شرقی به شمال غربی است که این جریان با شیب غالب منطقه مطابقت دارد. نتیجهگیری: مدل با فرض نرخ کاهش آبهای زیرزمینی و مقدار ثابت تغذیه برای فاصله زمانی 15 ساله از سال 2007 تا 2022 اجرا شد که نقشههای بهدستآمده برای تراز آبهای زیرزمینی در این سالها نشاندهنده افت شدید تراز آب با ادامه برداشتهای بیرویه از ذخیره آبهای زیرزمینی آبخوان زنجان است.
مقاله پژوهشی
سیده شیدا شفیعی امریی؛ اسماعیل رسولی گرمارودی؛ سید رحمان جعفری پطرودی؛ امید رمضانی
دوره 16، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 15-28
چکیده
سابقه و هدف: امروزه صنایع خمیر و کاغذ، به دلیل محدودیتهای تامین ماده اولیه، ناکارآمدی در دستیابی به نظام تولید محصولات چندگانه ارزشمند، هدررفت بخش زیادی از مواد اولیه حین فراوری، و نیز با توجه به محدودیت استفاده از سوختهای فسیلی در راستای توسعه پایدار، باید به فکر توسعه و اصلاح روشهای پربازده نظیر پالایش زیستی باشند. پالایش ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه صنایع خمیر و کاغذ، به دلیل محدودیتهای تامین ماده اولیه، ناکارآمدی در دستیابی به نظام تولید محصولات چندگانه ارزشمند، هدررفت بخش زیادی از مواد اولیه حین فراوری، و نیز با توجه به محدودیت استفاده از سوختهای فسیلی در راستای توسعه پایدار، باید به فکر توسعه و اصلاح روشهای پربازده نظیر پالایش زیستی باشند. پالایش زیستی با بهکارگیری روشهای پیشتیمار مختلف، ماده اولیه را به اجزای آن تبدیل میکند. بدین وسیله میتوان به محصولات واسط مانند قندها (گلوکز و زایلوز) دست یافت که در گام بعدی قابل تبدیل به محصولات زیستپایه با ارزش افزوده بیشتر هستند. این تحقیق، با رویکرد پالایش زیستی و به منظور بررسی پتانسیل یکی از مهمترین پسماندهای صنایع کاغذسازی (مغز باگاس)، با تمرکز بر استخراج همیسلولز ارزشمند زایلان برای تولید محصولات با ارزش افزوده بیشتر انجام شد. مواد و روشها: پس از آمادهسازی اولیه مغز باگاس، ترکیبات شیمیایی آن بر اساس روشهای استاندارد تعیین شد. برای سهولت دستیابی به کیفیت و کمیت بهتر زایلان، مغز باگاس تحت دو فرایند پیشتیمار قلیایی (روش پخت سودا با غلظتهای هیدروکسید سدیم 2، 4، 6 و 8 درصد، زمان 5 و 15 دقیقه و دماهای 110و140 درجه سانتیگراد) و رنگبری با کلریت سدیم فراوری اولیه و سپس بازده و میزان لیگنین آنها ارزیابی شد. نمونههای رنگبریشده، به منظور استخراج زایلان با درصدهای مختلف هیدروکسید سدیم (8، 10 و 14درصد) تیمارشدند. برای نمونههای استخراجشده، افت وزنی، نرخ بازیابی و درصد استخراج زایلان محاسبه شد و تحت طیفسنجی FT-IR نیز قرار گرفتند. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که در ترکیبات شیمیایی موجود در مغز باگاس بدون پیشتیمار حدود 26% زایلان و مقدار 20% لیگنین وجود دارد. در فراوری اولیه مغز باگاس، با توجه به در نظر گرفتن بازده بیشتر و لیگنین کمتر در خمیرها، شرایط 8% غلظت هیدروکسید سدیم، زمان استخراج 5 دقیقه و دمای 110 درجه سانتیگراد، و نیز در بخش رنگبری، فرایند 6 مرحلهای بهدلیل داشتن هولوسلولز بیشتر و لیگنین کمتر خمیر انتخاب شدند. این موضوع نشان میدهد که لیگنینزدائی (پخت قلیائی) از یک سو، باعث خروج لیگنین میشود و از سوی دیگر، استخراج همیسلولز را تسهیل میکند. بنابراین، میتوان انتظار داشت که با استخراج قلیایی با هیدروکسید سدیم بتوان استخراج زایلان را از ساختار مغز باگاس بهبود بخشید. در بخش استخراج زایلان نیز با افزایش مصرف هیدروکسید سدیم از 8 تا 14 درصد نرخ بازیابی زایلان تا 22% افزایش یافته که در این شرایط میزان زایلان استخراجشده معادل 53/4 گرم بوده است. طیفسنجی FT-IR نیز بیانگر آن است که همیسلولز غالب در بین همیسلولزهای موجود در مغز باگاس از نوع زایلان بوده و همچنین با پیشتیمار قلیایی و رنگبری حضور لیگنین کاهش و با افزایش مصرف هیدروکسید سدیم میزان استخراج زایلان زیاد شده است. نتیجهگیری: مغز باگاس سرشار از کربوهیدرات بهویژه زایلان است، بهطوریکه انجام پیشتیمارهای قلیایی و رنگبری روی آن باعث پایین آمدن میزان لیگنین و دسترسیپذیری بیشتر به این کربوهیدراتها میشود. در نهایت، استخراج زایلان توسط هیدروکسید سدیم 14 درصد با بیشترین میزان راندمان و درصد زایلان استخراجشده بهعنوان بهینه استخراج پیشنهاد میشود که بر اساس مفهوم پالایش زیستی میتوان از آن برای تولید محصولات مختلف زیستپایه استفاده کرد.
مقاله پژوهشی
مسلم حیدری؛ افشین هنربخش؛ مهدی پژوهش؛ مریم زنگی آبادی
دوره 16، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 29-46
چکیده
سابقه و هدف: در چند دهه گذشته، مدلهای متعددی از جمله مدل برنامهریزی خطی برای مدیریت و برنامهریزی در حوزه های آبخیز و تعیین الگوی کشت بهینه در برنامهریزیهای کشاورزی استفاده شده است.روشهای مدیریت و برنامهریزی برای تخصیص بهینه منابع برای به دست آوردن بیشترین منافع، از مهم ترین ابزارهای کاربردی در زمینههای مختلف علوم محیطی ...
بیشتر
سابقه و هدف: در چند دهه گذشته، مدلهای متعددی از جمله مدل برنامهریزی خطی برای مدیریت و برنامهریزی در حوزه های آبخیز و تعیین الگوی کشت بهینه در برنامهریزیهای کشاورزی استفاده شده است.روشهای مدیریت و برنامهریزی برای تخصیص بهینه منابع برای به دست آوردن بیشترین منافع، از مهم ترین ابزارهای کاربردی در زمینههای مختلف علوم محیطی از جمله منابع طبیعی، منابع آب و...هستند.هدف از این پژوهش توسعه مدل بهینه استفاده از اراضی با رویکرد زیستمحیطی با استفاده از ترکیب روشهای بهینهسازی ریاضی برنامهریزی خطی برای تعیین مساحت بهینه کاربریهای اراضی با روش بهینهسازی مکانی تخصیص چندهدفه اراضی برای تعیین محل بهینه کاربریهای اراضی است. مواد و روشها: در این پژوهش تلاش شده که با استفاده از روشهای بهینهسازی مدل زیستمحیطی که سازگار با شرایط اجتماعی و اقتصادی حاکم بر حوزه آبخیز است برایاستفاده بهتر، حفظ و احیای منابع طبیعی موجود ارائه شود. به همین منظور از یک مدل تکهدفه برنامهریزی خطی با رویکرد زیستمحیطی برای بهینهسازی کاربری اراضی و از یک مدل بهینهسازی چندهدفه برای تخصیص بهینه منابع استفاده شد. نتایج و بحث: پس از جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها و ورود آنها به مدل بهینهسازی تکهدفه برنامهریزی خطی، ابتدا یک مدل ریاضی که مساحت بهینه کاربریهای اراضی در حوضه را تعیین میکند توسعه داده شد و سپس با استفاده از مدل بهینهسازی مکانی چندهدفه تخصیص چندهدفه اراضی موقعیت بهینه کاربریهای اراضی تعیین شد. مدل ترکیبی ارائهشده یک مدل کارآمد است زیرا قادر به تعیین همزمان مساحت و موقعیت مکانی کاربریهای اراضی است. نتیجهگیری: نتایج بهدستآمده نشان میدهند که مدل ترکیبی ارائهشده میتواند مبنایی برای مدیریت صحیح منابع باشد و تا حدود 12 درصد فرسایش خاک را کاهش و حدود 96 درصد سود را افزایش دهد.
مقاله پژوهشی
محمود احمدی؛ عباسعلی داداشی رودباری؛ حمزه احمدی
دوره 16، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 47-68
چکیده
سابقه و هدف: پارامتر دمای هوا یکی از مهمترین سنجههای شناسایی وضعیت آبوهوایی و محیطی هر منطقه محسوب میشود. امروزه با استفاده از دادههای مادون قرمز حرارتی امکان تهیه نقشههای دمای سطح زمین، بدون تماس فیزیکی با اشیا یا سطح وجود دارد. آگاهی از توزیع زمانی-مکانی دمای سطح زمین برای تعیین بیلان انرژی زمین، بررسیهای هواشناسی و تبخیر–تعرق ...
بیشتر
سابقه و هدف: پارامتر دمای هوا یکی از مهمترین سنجههای شناسایی وضعیت آبوهوایی و محیطی هر منطقه محسوب میشود. امروزه با استفاده از دادههای مادون قرمز حرارتی امکان تهیه نقشههای دمای سطح زمین، بدون تماس فیزیکی با اشیا یا سطح وجود دارد. آگاهی از توزیع زمانی-مکانی دمای سطح زمین برای تعیین بیلان انرژی زمین، بررسیهای هواشناسی و تبخیر–تعرق ضروری است. دمای سطح زمین تابعی از انرژی خالص در سطح زمین است که به مقدار انرژی رسیده به سطح زمین، گسیلندگی سطح، رطوبت و جریان هواسپهر بستگی دارد. این تحقیق در نظر دارد با رویکردی نوین براساس برونداد تصاویر سنجنده MODIS ماهواره Terra ، وضعیت LST روزهنگام ایران را در ماههای مختلف سال بررسی کند. مواد و روشها: در این پژوهش از فرآورده پنجم سنجنده MODIS ماهواره Terra موسوم به (MOD11C3 v005) با تفکیک فضایی 5×5 کیلومتر و دوره زمانی روزانه که بعد از انجام پردازشهای لازم تبدیل به دادههای ماهانه شدند، استفاده شد. در این پژوهش با توجه به دقت قابلتوجه الگوریتم فیزیکمبنای روز-شب از این روش برای واکاوی دمای روزهنگام سطح زمین ایران استفاده شده است. سپس رمزگشایی1 دادهها آرایهای به ابعاد 62258×4855 به دست آمد. پهنهبندی دمای سطح زمین با استفاده از روش زمینآمار کریجینگ به واسطه کمترین مقدار خطا و بالاترین دقت در مناطق کوهستانی انجام شد. نتایج و بحث: مشخصات آماری دمای سطح زمین ایران طی ماههای مختلف نشان داد که بیشینه میانگین دمای سطح زمین ایران با 01/46 درجه سلسیوس در ماه ژوئیه رخ داده است. کمینه مقدار میانگین دمای سطح زمین کشور با 26/12 درجه سلسیوس در ژانویه اتفاق افتاده است. در دوره گرم سال و بهویژه پهنههای گرم ایران (سواحل جنوبی) تغییرپذیری کمتری در دمای کشور حاکم است که به تبع آن دمای سطح زمین کشور نیز تغییرات کمتری را از خود نشان میدهد و به تبع آن خودهمبستگی فضایی کمتری را نیز باید در نیمه گرم سال شاهد باشیم که نشان از شرایط پایداری دمایی بیشتر در دوره گرم سال دارد. بررسی LST، در بازه زمانی 15 ساله از سال 2001 تا 2015 بر اساس برونداد سنجنده MODIS، برای ماههای مختلف سال نشان داد که توزیع دمای سطح زمین در ایران، بهشدت متاثر از شرایط جغرافیایی، بهویژه عرض جغرافیایی و وضعیت توپوگرافیکی آن است. نتیجهگیری: از غرب به شرق و از شمال به جنوب ایران در تمام ماههای سال افزایش دمای سطح زمین مشاهده شد. کویر لوت بهعنوان گرمترین منطقه در کشور، که در روزهای گرم سال دما تا 59 درجه سلسیوس در آن بالا میرود، در نظر گرفته شد. پردازشهای مکانی دمای سطح زمین روزهنگام ایران نشان داد که دمای سطح زمین بهشدت متاثر از عرض جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریا است و شرایط توپوگرافیکی نقش مهمی در توزیع زمانی–مکانی LST ایفا میکند. این نکته با بررسیهایی که ابراز داشتهاند هر قلمرو دمایی همخوانی زیادی با ویژگیهای محیطی و جغرافیایی بهویژه ارتفاع، ویژگیهای شیب زمین و عرض جغرافیایی خود دارد، همخوانی کامل دارد. اگرچه پهنههای دمایی ارائهشده برای ماههای مختلف سال از پیوستگی مکانی قابلتوجهی برخوردارند، اما بخشهایی از یک خوشه دمایی بهصورت جزایری درون پهنههای دیگر نمایان شده است که نشان از اثر شرایط محلی و توپوگرافی پیچیده در پیدایش این جزایر دمایی نسبت به اطراف خود دارد، که باعث اختلاف مکانی دما و افزایش میل به خوشه شدن دمای سطح زمین در ایران یا به عبارتی دیگر لانهگزینی آبوهوایی دارد.
مقاله پژوهشی
زهرا مشایخی؛ غلامعلی شرزه ای؛ افشین دانه کار؛ وحید ماجد
دوره 16، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 69-88
چکیده
سابقه و هدف: روشهای ترجیح بیانشده دستهای از روشهای ارزشگذاری اقتصادی کالاها و خدمات محیط زیستی به شمار میروند که به استخراج ترجیحهای افراد برای کالاها و خدمات مزبور با استفاده از رفتار بیانشده آنها در یک موقعیت بازار فرضی میپردازند. این روشها شامل دو روش کلی ارزشگذاری مشروط (CVM) و آزمون انتخاب (CE) هستند که از مبنای ...
بیشتر
سابقه و هدف: روشهای ترجیح بیانشده دستهای از روشهای ارزشگذاری اقتصادی کالاها و خدمات محیط زیستی به شمار میروند که به استخراج ترجیحهای افراد برای کالاها و خدمات مزبور با استفاده از رفتار بیانشده آنها در یک موقعیت بازار فرضی میپردازند. این روشها شامل دو روش کلی ارزشگذاری مشروط (CVM) و آزمون انتخاب (CE) هستند که از مبنای نظری مشترکی در توضیح رفتار انتخاب برخوردارند. بر اساس نظریه اقتصاد نئوکلاسیک، برآوردهای WTP/WTA حاصل از این دو روش باید یکسان باشند، با وجود این، در سالهای اخیر بررسیهایی انجام شده که نشان دادهاند این برآوردها متفاوت هستند. هدف این تحقیق، مقایسه رویکرد آزمون انتخاب و ارزشگذاری مشروط در استخراج میزان تمایل به پذیرش (WTA) برای حفاظت و بهبود وضعیت محیط زیستی جنگلهای حرا است. مواد و روشها: برای دستیابی به این هدف، WTA مردم محلی ساکن در روستاهای مجاور این جنگلها برای تغییر در وضعیت کیفی جنگلها بر اساس دادههای جمعآوریشده از طریق پرسشنامه ارزیابی شد. پرسشنامه آزمون انتخاب (CE) و ارزشگذاری مشروط (CV) با فرمت انتخاب دوگانه دوبعدی تنظیم و از مردم محلی درباره سناریوهای فرضی با محتوای برداشت کمتر از خدمات استفادهای جنگلهای حرا و در ازای آن جبران درآمد ازدسترفته با معیارهای تمایل به پذیرش سؤال شد. دادههای بهدستآمده با استفاده از مدل لاجیت شرطی و لاجیت دوتایی تحلیل شدند. نتایج و بحث: نتایج پژوهش نشان داد که افراد وقتی با فرمتهای مختلفی از سؤالات فرضی مواجه میشوند، پاسخ متفاوتی میدهند. نتایج مدل لاجیت شرطی نشان داد بیش از نیمی (75/57 %) از پاسخدهندگان برای پذیرش ریسک محیط زیستی ناشی از حفاظت، تمایل به دریافت غرامت دارند و از دیدگاه آنها، ویژگی امکان گردشگری درجنگلهای حرا بیشترین ارزش نهایی (233940 ریال در روز) را نسبت به ویژگیهای حراچینی و صید ماهی دارد. نتایج مدل لاجیت دوتایی برای دادههای پژوهش CVM نیز نشان داد که 99 درصد از پاسخدهندگان تمایل به پذیرش گزینههای کاهش میزان برداشت از جنگلهای حرا و مشارکت در امر حفاظت را دارند. میانگین WTA هر خانوار روستایی نیز 331411 ریال در روز (9942330 ریال در ماه) به دست آمد. سپس مقادیر رفاه برآوردشده توسط دو روش با هم مقایسه شدند. مقایسه نتایج برآوردهای رفاه حاصل از CVM و CE نشان داد که ارزش برآوردشده از طریق روش CVM حدود یک ششم مقادیر بهدستآمده از طریق روش CE (1959000 ریال در روز) است. همچنین نتایج نشان دادند که روش CE از پتانسیل بیشتری برای توضیح رفتار انتخاب مصرفکنندگان برخوردار است. چرا که در روش CVM فقط ویژگی قیمت برای توصیف کالای مورد ارزشگذاری استفاده میشود و انتخاب افراد تحت تاثیر مقدار پیشنهادی قیمت و نیز متغیرهای اقتصادی اجتماعی انجام میشود در حالیکه در روش CE برای توصیف کالا و سناریوهای تغییر محیط زیست از ویژگیهای چندگانه آن کالا استفاده میشود که در کنش متقابل با ویژگیهای اقتصادی اجتماعی پاسخدهندگان سبب انتخابهای افراد میشوند. ضمن اینکه روش CE برای برآورد تغییرات رفاه در سطوح مختلف تغییر در وضعیت محیط زیست کارایی دارد در حالیکه روش CVM ارزش تغییر در یک سطح را برآورد میکند و آن هم سطح بالای حفاظت است. نتیجهگیری: به دلیل واگرایی نتایج نمیتوان گفت اعتبار نتایج کدام روش بیشتر است. تنها میتوان گفت در روش CE با به دست آوردن اطلاعات مفید درباره WTA نهایی افراد جامعه برای ویژگیهای مختلف که در پروژه یا طرح پیشنهادی بهبود مییابند، میتوان به تصمیمگیران و سیاستگذاران در امر تعیین اولویت بین جنبههای مختلف تصمیمگیری کمک کرد.
مقاله پژوهشی
نرگس روانتاب؛ محسن صفائی؛ احسان کامرانی؛ محمد مومنی
دوره 16، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 89-100
چکیده
سابقه و هدف : تحقیق درباره تغذیه و عادات غذایی آبزیان یکی از موضوعات مهم در علوم شیلاتی است. بررسی شاخصهای تغذیهای خرچنگها بهعنوان یکی از مهمترین فاکتورهای موثر در رشد و بقاء آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است. همچنین مشخص شده که پراکندگی، رشد و تولیدمثل خرچنگها تا حد زیادی بستگی به در دسترس بودن طعمه دارد. هدف از انجام ...
بیشتر
سابقه و هدف : تحقیق درباره تغذیه و عادات غذایی آبزیان یکی از موضوعات مهم در علوم شیلاتی است. بررسی شاخصهای تغذیهای خرچنگها بهعنوان یکی از مهمترین فاکتورهای موثر در رشد و بقاء آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است. همچنین مشخص شده که پراکندگی، رشد و تولیدمثل خرچنگها تا حد زیادی بستگی به در دسترس بودن طعمه دارد. هدف از انجام این تحقیق بررسی عادات غذایی و شاخصهای تغذیهای خرچنگ Charybdis hellerii (A.Milne-Edwards, 1867) طی دوره یکساله است. مواد و روشها: این تحقیق بهمنظور تعیین رژیم غذایی خرچنگ C. hellerii در آبهای ساحلی خلیج فارس (استان هرمزگان) طی مدت 12 ماه از خرداد 1394 تا اردیبهشت 1395 صورت گرفت. نمونههای خرچنگ بهعنوان صید ضمنی میگو همزمان با گشتهای پایش ذخایر میگو در آبهای استان هرمزگان انتخاب شد. نتایج و بحث: در این تحقیق از 371 عدد معده بررسیشده، تعداد 174 عدد خالی و 197 عدد پر بودند. محتویات معده خرچنگها شامل 75/60 % سختپوستان، 5/11 % ماهی، 6/8 % نرمتنان، 1/6 % علوفه دریایی، 3/5 % مواد مخلوط و 7/7 % مواد غیرقابل شناسایی (تجزیهشده) و مواد غیرغذایی شامل شن و سنگریزه بود. شاخص تهی بودن طی مدت مورد بررسی 9/46 % برآورد شد که نشاندهنده تغذیه متوسط این جانور است. اصلیترین غذای این گونه به ترتیب سختپوست، ماهی و نرمتن بود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که با توجه به شاخص تهی بودن معده تفاوتی بین خرچنگهای فاقد کشتیچسب و خرچنگهای حامل کشتیچسب وجود ندارد (P> 0.05). نتیجهگیری: این تحقیق نشان داد که این گونه همهچیزخوار است و رژیم تغذیهای متوسطی دارد. بر اساس نتایج ثبتشده اختلاف معنیداری بین نوع تغذیه در دو جنس نر و ماده مشاهده نشد، اما شاخص پر بودن معده نشان داد که خرچنگهای نر در مقایسه با خرچنکهای ماده بهطور معنیداری در اغلب ماههای سال موجودات پرخورتری بودند که علت را میتوان به درصد بالای تخمدار بودن خرچنگهای ماده در طول دوره تحقیق و فعالیت کم آنها در این مدت نسبت داد.
مقاله پژوهشی
امیر انصاری؛ رضا جمشیدی
دوره 16، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 101-110
چکیده
سابقه و هدف: کلانشهر اراک به دلیل قرار گرفتن در منطقه خشک و نیمهخشک و مجاورت با کانونهای مهم فرسایش بادی بهویژه تالاب کویری میقان با مشکل آلودگی هوا مواجه است و هماکنون جزء 8 شهر آلوده کشور است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی چشمهها و ردیابی مسیر ورود گردوغبار از منابع داخلی به کلانشهر اراک با استفاده از مدل HYSPLIT و مقایسه ...
بیشتر
سابقه و هدف: کلانشهر اراک به دلیل قرار گرفتن در منطقه خشک و نیمهخشک و مجاورت با کانونهای مهم فرسایش بادی بهویژه تالاب کویری میقان با مشکل آلودگی هوا مواجه است و هماکنون جزء 8 شهر آلوده کشور است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی چشمهها و ردیابی مسیر ورود گردوغبار از منابع داخلی به کلانشهر اراک با استفاده از مدل HYSPLIT و مقایسه نتایج با مدل NAAPS و تصاویر ماهوارهای MODIS است. مواد و روشها: این پژوهش با استفاده از مدل HYSPLIT، مدل NAAPS، تصاویر ماهوارهای MODIS و دادههای هواشناسیGDAS مربوط به مرکز NCEP برای 22 ژوئن سال 2016 (2 تیر ماه 1395) انجام شد. مدلسازی از روش ردیابی پسگرد برای تعیین مسیر حرکت ذرات گردوغبار در 3 ایستگاه با 3 ارتفاع 10، 200 و 500 متر اجرا شد. نتایج و بحث: نتایج نشان میدهد که اغلب مسیرهای بهدستآمده نه تنها از کویر کاشان و اراضی بیابانی قم گذشته و منشاء توفان گردوغبار ذکر شده، بلکه تالاب کویری میقان و اراضی بیابانی اطراف آن بهعنوان چشمه و کانون گردوغبار کلانشهر اراک هستند. مسیر رو به جلوی گردوغبار از تالاب کویری میقان، کویر کاشان و اراضی بیابانی قم تا فاصله بیش از 400 کیلومتر به سمت شمال غرب کشور انتقال مییابد و کیفیت هوای شهرهای اراک، شازند، همدان و حتی سنندج را تحت تاثیر قرار میدهد. نتیجهگیری: این نتایج مطابقت خوبی با عمق اپتیکی گردوغبار و میزان گردوغبار سطحی بر اساس مدل NAAPS و میزان غلظت ذرات معلق در شهرهای مسیر انتشار گردوغبار و همچنین منطبق با بررسیهای گذشته بر اساس سنجش از دور و فرسایش بادی داشته و بیانگر این است که مدلهای عددی توانایی ردیابی مسیر و شناسایی چشمه توفانهای گردوغبار را دارند.
مقاله پژوهشی
محمد قلی زاده؛ مجید علی نژاد
دوره 16، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 111-126
چکیده
سابقه و هدف: افزایش رشد جمعیت و تقاضای بیشتر برای فعالیتهای کشاورزی و آبزیپروری اهمیت کیفیت و کمیت منابع آبی را دوچندان کرده است. بنابراین منابع آب سطحی بیش از دیگر منابع آب در معرض آلودگی قرار دارند. تعمیم دادههای نقطهای به سطح در بیشتر تحقیقات منابع آب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. روشهای درونیابی بهعنوان راهحل مناسبی ...
بیشتر
سابقه و هدف: افزایش رشد جمعیت و تقاضای بیشتر برای فعالیتهای کشاورزی و آبزیپروری اهمیت کیفیت و کمیت منابع آبی را دوچندان کرده است. بنابراین منابع آب سطحی بیش از دیگر منابع آب در معرض آلودگی قرار دارند. تعمیم دادههای نقطهای به سطح در بیشتر تحقیقات منابع آب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. روشهای درونیابی بهعنوان راهحل مناسبی در تخمین محلهای نمونهبردارینشده مورد استفاده قرار میگیرند. بنابراین هدف این پژوهش استفاده از بهینهترین روش درونیابی برای بررسی کیفیت رودخانه زرینگل و تأثیر عوامل انسانی مختلف بر آن بوده است. مواد و روشها: برای بررسی کیفیت آب از 12 ایستگاه مطالعاتی در طول دو فصل زمستان و بهار (95-1394) نمونهبرداری شد. سپس پارامترهای محیطی آب (شامل اکسیژن محلول، نیترات، فسفات، کدورت، Hp و TSS) و شاخص هیلسنهوف (شاخص کیفیت آب) با استفاده از توابع درونیابی بر اساس تکنیک اعتبارسنجی متقابل (کمترین مقدار RMSE، کمترین مقادیر MAE و MBE نزدیک به صفر دادههای مکانی و بیشترین مقدار R2) روشهای قطعی و زمینآماری در محیط GIS تهیه شد. نتایج و بحث: نتایج نشان داد با مقایسه خطای حاصل از میانیابی شاخصها، کریجینگ روش مناسبتری نسبت به روش معکوس فاصله است. همچنین نتایج مدلسازی مشخص کرد که بیشترین میزان شاخص هیلسنهوف با مدل برازششده گوسی در ایستگاه 2 (بعد مزرعه پرورش ماهی) 31/5 و ایستگاه 10 (پساب روستایی) 2/5 است که نشاندهنده شاخص آلودگی آلی قابلملاحظه و از لحاظ کیفیت آب در طبقه نسبتاً ضعیف قرار دارد. نتیجهگیری: بررسی تغییرات مکانی پارمترهای محیطی آب رودخانه نشان داد که افزایش میزان تغییرات فیزیکی و شیمیایی آب در طول رودخانه از جمله تأثیرخروجی پساب روستا، مزارع پرورش ماهی و فعالیتهای کشاورزی بر کیفیت آب رودخانه ارتباط مستقیم داشته و از بالادست به پاییندست رودخانه سطوح آلودگی افزایش وکیفیت آب کاهش مییابد.
مقاله پژوهشی
یاسمن تاج آبادی؛ محمد رضا جلیلی قاضی زاده؛ ایمان مصلحی
دوره 16، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 127-140
چکیده
سابقه و هدف: یکی از چالشهای شرکتهای آب و فاضلاب در سرتاسر جهان، هدررفت آب از شبکههای آبرسانی بهصورت شکستگی و نشت است که هزینههای بالای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی را بر این شرکتها تحمیل میکنند. هر سال بخش زیادی از بودجه شرکتهای آب و فاضلاب در بخش تعمیر و بازسازی لولههای شبکه ناشی از شکستگیها هزینه میشود. ...
بیشتر
سابقه و هدف: یکی از چالشهای شرکتهای آب و فاضلاب در سرتاسر جهان، هدررفت آب از شبکههای آبرسانی بهصورت شکستگی و نشت است که هزینههای بالای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی را بر این شرکتها تحمیل میکنند. هر سال بخش زیادی از بودجه شرکتهای آب و فاضلاب در بخش تعمیر و بازسازی لولههای شبکه ناشی از شکستگیها هزینه میشود. از این رو آگاهی از میزان تواتر شکستگیها به برآورد میزان نشت شبکه و انتخاب استراتژیهای مناسب برای مدیریت نشت کمک شایانی خواهد کرد. عوامل مختلفی بر شکستگی لولههای شبکه آبرسانی تأثیر میگذارد که یکی از مهمترین این عوامل، فشار آب است. بنابراین توسعه مدلهایی که از عهده پیشبینی دقیق تواتر شکستگی لولهها بر حسب عوامل تأثیرگذار برآیند، برای مدیریت بهینه نشت در شبکههای آبرسانی ضروری خواهد بود. مواد و روشها: در این تحقیق با استفاده از یک مدل توسعه داده شده و تحلیل دادههای میدانی فشار و شکستگی در شبکه توزیع آب شهری در ناحیهای از شهر تهران، رابطه فشار و شکستگی برای این ناحیه تعیین شد. ناحیه مورد بررسی دارای 516 کیلومتر خط لوله اصلی از جنسهای پلیاتیلن، چدن داکتیل، فولادی، پیویسی و آزبستسیمان است که دو جنس پلیاتیلن و چدن داکتیل با توجه به کاربرد تقریبا 93 درصدیشان در طول شبکه، برای بررسی انتخاب شدند. پس از جمعآوری و پایش آمار و اطلاعات مربوط به حوادث و فشارهای ثبتشده طی سالیان 1386تا 1395، محاسبه نقطه میانگین ناحیه و محاسبه شاخصهای فشار در این نقطه و انتساب آن به کل ناحیه رابطه فشار-شکستگی برای هر جنس لوله به صورت مجزا استخراج شد. مدل پیشبینی حادثه از دو بخش مستقل از فشار و وابسته به فشار تشکیل شده که در آن فشار از طریق یک مؤلفه توانی به تواتر شکستگیها مرتبط شده است. در این پژوهش از فشار حداکثر ِروزانه در نقطه میانگین ناحیه، بهعنوان شاخص فشار در رابطه فشار-شکستگی استفاده شد. نتایج و بحث: روابط فشار–شکستگی برای هر یک از دو جنس پلیاتیلن و چدن داکتیل به تفکیک ارائه شد که بر حسب شاخص فشار حداکثر روزانه است. در روابط بهدستآمده برای مقایسه، از دو شاخص متوسطِ فشار حداکثرِ روزانه و حداکثرِ فشار حداکثرِ روزانه استفاده شد و نتایج نشان داد که در بخش وابسته به فشار، شاخص متوسطِ فشار حداکثر روزانه نتایج دقیقتری در مقایسه با شاخص حداکثرِ فشار حداکثرِ روزانه ارائه داده و دارای ضریب همبستگی بالاتری است. علت نامناسب بودن شاخص حداکثرِ فشارِ حداکثرِ روزانه میتواند به علت ایجاد نوسانات شدید فشاری به طور موقت و زودگذر در یک یا چند روز از سال باشد. بهطوریکه ممکن است واقعاً باعث رخداد حادثه نشده ولی در محاسبات دخیل شده است؛ بنابراین، این شاخص، پیشبینی صحیحی از حوادث ندارد. همچنین روابط برای دو حالتی که توان ترم فشار برابر با 3 و حالتی که مجهول است به دست آمد که حاکی از آن است که در حالت توان مجهول ضرایب همبستگی بزرگتری حاصل میشود بهطوریکه برای پلیاتیلن توان برابر با 3 و 97/0 ضریب همبستگی و برای چدن داکتیل توان برابر با 7/2 و 99/0= ضریب همبستگی به دست آمد. نتیجهگیری: با توجه به روابط بهدستآمده میتوان نتیجه گرفت که مدل فشار-شکستگی دو بخشی به خوبی توانست تعداد شکستگی لولههای اصلی در شبکههای آبرسانی را پیشبینی کند. نتایج همچنین نشان داد که تغییرات فشار بر میزان حوادث در جنس پلیاتیلن تاثیرگذارتر از جنس چدن داکتیل بوده و توان ترم فشار در پلیاتیلن بزرگتر از چدن داکتیل است و نیز شاخص متوسطِ فشار حداکثرِ روزانه شاخص دقیقتری در پیشبینی حوادث است. با اگاهی از این امر میتوان در برنامههای مدیریت فشار و در امور نوسازی و بهسازی شبکه، گامهای مهمی برداشت تا به نتایج مطلوبتری در راستای کاهش حوادث دست یافت. با مدیریت صحیح فشار و با توجه به جنس لوله بهکار رفته و اینکه تا چه میزان مستعد حادثه هستند؛ میتوان از وقوع حوادث و به تبع آن از هدررفت آب و خسارات دیگر جلوگیری کرد.
مقاله پژوهشی
حدیث قنواتی؛ احمد فتاحی؛ اکرم نشاط
دوره 16، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 141-158
چکیده
سابقه و هدف: یکی از عوامل آلودگی هوا که در سالهای اخیر گاهی مناطق غرب و جنوب غربی و به تازگی مرکز ایران شاهد آن بوده، پدیده گردوغبار است. گردوغبار یکی از پدیدههای جوی است که آثار و پیامدهای زیستمحیطی نامطلوبی بر جای میگذارد. توفانهای گردوغباری اثرات منفی بسیاری بر سلامت، اقتصاد، جامعه و محیط زیست داشته و منجر به خسارتهای ...
بیشتر
سابقه و هدف: یکی از عوامل آلودگی هوا که در سالهای اخیر گاهی مناطق غرب و جنوب غربی و به تازگی مرکز ایران شاهد آن بوده، پدیده گردوغبار است. گردوغبار یکی از پدیدههای جوی است که آثار و پیامدهای زیستمحیطی نامطلوبی بر جای میگذارد. توفانهای گردوغباری اثرات منفی بسیاری بر سلامت، اقتصاد، جامعه و محیط زیست داشته و منجر به خسارتهای زیادی بر منابع انسانی، بخشهای بهداشت، صنعت و بهویژه کشاورزی میشود. هدف این تحقیق کمیسازی خسارات ملموس (بازاری) و ناملموس (غیربازاری) ناشی از پدیده گردوغبار در شهر اردکان است. مواد و روشها: دادههای مورد نیاز در این پژوهش از طریق آمار و اطلاعات ثبتشده در ادارات شهر اردکان و همچنین تکمیل 244 پرسشنامه انتخاب دوگانه دوبعدی در بخش کشاورزی و 509 پرسشنامه در بخش آلودگی هوا و فضای سبز شهری با استفاده از اطلاعات 30 پیشآزمون و روش میشل و کارسون در سال 1395 به دست آمده است. در این پژوهش خسارات ملموس و ناملموس گردوغبار با بهرهگیری از روش ارزشگذاری مشروط و قیمت بازار ارزشگذاری شده است. با استفاده از الگوی لوجیت، عواملی که بر تمایل به پرداخت اثرگذار هستند به ترتیب برای هر بخش با استفاده از Shazam نسخه 9 و محاسبات ریاضی با نرمافزار Maple نسخه 18 برآورد شد. نتایج و بحث: نتایج این پژوهش نشان داد که متغیرهای درآمد و تحصیلات اثر مثبت و معنادار، و متغیرهای سن، تعداد افراد خانوار و جنسیت اثر منفی و معناداری بر تمایل به پرداخت افراد برای حفظ آلودگی هوا و فضای سبز شهری در مقابل گردوغبار دارند. همچنین در بخش کشاورزی متغیرهای سن، تعداد افراد شاغل، تحصیلات و درآمد اثر مثبت و معناداری بر تمایل به پرداخت کشاورزان برای حفظ محصولات کشاورزی در مقابل گردوغبار دارند. ارزش کل خسارات در مقابل پدیده گردوغبار برای جلوگیری از آلودگی هوا ناشی از پدیده گردوغبار 33185478480 ریال، حفظ محصولات کشاورزی 50431570000 ریال و حفظ فضای سبز در مقابل گردوغبار 30736160140 ریال در سال برای شهر اردکان به دست آمد. همچنین خسارات ملموس پدیده گردوغبار در افزایش مصرف آب ناشی از شستوشو 2762736640 ریال، اثر منفی گردوغبار بر سلامت جسمانی و هزینههای درمان و مرگومیر ناشی از بیماریهای آسم و برونشیت 15548414040 ریال و اثر منفی بر بخش دام و هزینههای مربوط به درمان و دامهای تلفشده 131451400000 ریال با استفاده از رهیافت بازاری محاسبه شد. نتیجهگیری: نتایج حاکی از آن است که در سال 1395 برای شهر اردکان ارزش کل خسارات ناملموس برابر با 114353208620 ریال و ملموس 149762550680 ریال است. ارزش تمایل به پرداخت افراد در بخش کشاورزی بالاتر از سایر بخشها به دست آمد. همچنین هزینههای مربوط به بخش دام و طیور، بالاترین رقم را در میان سایر هزینههای ملموس به خود اختصاص داده است. از این رو این برآورد برای سیاستگذاران و مسئولان توجیه لازم برای کنترل پیامدهای ناشی از گردوغبار بر محیط زیست انسانی را فراهم میکند.
مقاله پژوهشی
سیدکمیل طیبی؛ فریباالسادات عقیلی؛ لیلا الله دادیان
دوره 16، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 159-172
چکیده
سابقه و هدف: در این پژوهش با توجه به نقش محیطزیست و تجارت آزاد در دستیابی به رشد و توسعه پایدار، اثر آزادسازی تجاری بر کیفیت محیط زیست بررسی شده است. آزادسازی تجاری بهطور ساده عبارت از حذف (کاهش) موانع تجاری در تجارت بینالملل است. از طرف دیگر نفت بهعنوان یک نهاده تولیدی اثری مستقیم بر قیمت کالاها و خدمات داشته و بر جریان تجارت ...
بیشتر
سابقه و هدف: در این پژوهش با توجه به نقش محیطزیست و تجارت آزاد در دستیابی به رشد و توسعه پایدار، اثر آزادسازی تجاری بر کیفیت محیط زیست بررسی شده است. آزادسازی تجاری بهطور ساده عبارت از حذف (کاهش) موانع تجاری در تجارت بینالملل است. از طرف دیگر نفت بهعنوان یک نهاده تولیدی اثری مستقیم بر قیمت کالاها و خدمات داشته و بر جریان تجارت اثرگذار خواهد بود و یکی از عوامل موثر بر آلودگی هوا در کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت است. از آنجا که نفت در بررسی مسائل مرتبط با محیط زیست، اهمیت دارد. در این مقاله اثر شوکهای قیمت نفت نیز بر کیفیت محیطزیست در نظر گرفته شده است. مواد و روشها: برای دستیابی به این هدف از روش دادههای ترکیبی استفاده میشود. نمونه مورد بررسی شامل کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت است که دادههای مرتبط با آنها برای سالهای 2013-1980 جمعآوری شده است. نتایج وبحث: نتایج نشان میدهد که شوکهای نفتی و آزادسازی تجارت هر دو اثر معنیداری بر آلودگی محیط زیست دارند و میزان دیاکسید کربن موجود در هوا را کاهش خواهند داد. نتیجهگیری: کشورها میتوانند با دستیابی به تجارت آزاد علاوه بر توسعه پایدار، کیفیت محیط زیست را بهبود دهند. با توجه به اینکه اکثر شوکها منجر به افزایش قیمت نفت شده است، بنابراین کشورها با کم کردن مصرف آن و جایگزینی انرژیهای پاک میتوانند آلودگی محیط زیست را کاهش دهند.
مقاله پژوهشی
زهره فنی؛ محمدامین هونکزهی؛ منیژه قهرودی
دوره 16، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 173-190
چکیده
سابقه و هدف: مشکلات محیط زیستی از اساسیترین مسائل شهرهای بزرگ، کلانشهرها، حاصل تعارض و تقابل آنها با محیط طبیعی است زیرا توسعه شهری ضرورتاً با تسلط ساختمانها، صنایع، حملونقل و فعالیتهای اقتصادی بر فضاهای طبیعی همراه است. ارزیابی راهبردی محیط زیستی فرآیند جامع، فرمولبندی شده و سامانمند ارزیابی اثرات محیط زیستی سیاستها، ...
بیشتر
سابقه و هدف: مشکلات محیط زیستی از اساسیترین مسائل شهرهای بزرگ، کلانشهرها، حاصل تعارض و تقابل آنها با محیط طبیعی است زیرا توسعه شهری ضرورتاً با تسلط ساختمانها، صنایع، حملونقل و فعالیتهای اقتصادی بر فضاهای طبیعی همراه است. ارزیابی راهبردی محیط زیستی فرآیند جامع، فرمولبندی شده و سامانمند ارزیابی اثرات محیط زیستی سیاستها، طرحها، برنامهها به همراه گزینههای آنها مشتمل بر تهیه گزارش، با استفاده از یافتههای ارزیابی و کاربرد آنها در فرآیند تصمیم سازی است. مواد و روشها: جهت بررسی و ارزیابی راهبردی پیامدهای محیطی ناشی از توسعه شهری از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شد، بر اساس مفاهیم روش ارزیابی محیط زیستی راهبردی 1SEA با بهرهگیری از تکنیکهای آماری و پژوهش عملیاتی MADM) ( مانند فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) پرسشنامه پژوهش، جهت وزن دهی و ارزشگذاری مناسب، بین ۱۲۰ نفراز کارشناسان متخصص مرتبط با مدیریت و محیطزیست شهری که با روش نمونهگیری غیر احتمالی گلوله برفی انتخاب شدند مانند شهرداری، محیطزیست، استانداری، مسکن- شهرسازی و... توزیع و تکمیل گردید، درنهایت نتایج حاصله توسط نرمافزار Expert choice) ( توزیع، تجزیهوتحلیل گردید. نتایج و بحث: هدف فرآیند SEAشناسایی نقاط قوت و ضعف اثرات محیط زیستی یک برنامه جامع و اجرایی و کاهش اثرات منفی در اجرای طرح است. جهت ارزیابی راهبردی دو معیار و ده زیر معیار انتخاب گردید که پس از بررسی و ارزیابی زیر معیارهای مربوط به محیطزیست، دفع بهداشتی پساب و پسماند با وزن ۴۱۷/؛ و کاهش آلودگی هوا با وزن ۲۴۵/. دارای بیشترین اهمیت و در اولویتهای برتر قرار دارند و زیرمعیارهای تأکید بر ارتقاء کمیت و کیفیت منابع آب با وزن نسبی ۲۰۸/. احیاء فضای سبز یا مراتع ازدسترفته با وزن نسبی ۷۷/؛ و تأکید برافزایش کیفیت خاک و حاصلخیزی آن منابع آب با وزن نسبی ۵۳/. به ترتیب در اولویتهای سوم تا پنجم سطحتوجه قراردادند. در بین زیرمعیارهای مربوط به مؤلفه کالبدی، تحقق برنامه شهر سالم، افزایش دسترسی به فضای باز و سبز و توجه به معماری شهرسازی بومی با وزنهای ۳۴/۰، ۲۶۴/۰ و ۱۵۹/۰ در اولویتهای اول، دوم و سوم قرار دارند. معیارهای ارتقاء کیفیت سکونتگاههای غیررسمی با وزن نسبی ۹۴/. تحقق تراکم بهینه با وزن نسبی ۸۵/؛ و توزیع بهینه کاربریها در سطح شهر با وزن نسبی ۵۸/. در اولویتهای سوم تا ششم قرار دارند. نتیجهگیری: شهر زاهدان دارای محلات حاشیهنشین مانند شیرآباد، کریمآباد، بابائیان و ... است اکثر این محلات از زیرساختهای رفاهی مانند آب، خدمات بهداشتی و... محروم میباشند، ساختار و بافت زمینشناسی خاک بهگونهای است که امکان احداث چاههای جذبی وجود ندارد، طبق نتایج ارزیابی راهبردی در این تحقیق، آلودگیهای محیطزیست شهری مانند دفع بهداشتی پساب – پسماند، آلودگی هوا، آلودگی آب، احیا و دسترسی به فضای باز و سبز شهری، دسترسی به شهر سالم و زیست پذیر، توجه به معماری - شهرسازی بومی و... که همگی از پیامدهای توسعه شتابان شهرهای امروزی میباشند، ضرورت توجه بیشتر مسئولان، برنامه ریزان و مدیران شهری را جهت جلوگیری از تخریب بیشتر محیطزیست شهری و دسترسی عادلانه شهروندان به شاخصهای رفاهی را لازم و ضروری میشمارد.
مقاله پژوهشی
محمدرضا شیری؛ رضا عطایی؛ فرید گل زردی
دوره 16، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 191-206
چکیده
سابقه و هدف:
چرخه حیات (LCA) رویکردی برای ارزیابی اثرات محیط زیستی تولید محصول یا انجام یک فعالیت است که بر اساس دو شاخص میزان مصرف منابع و انتشار انواع آلایندهها به محیط زیست محاسبه میشود. بدین منظور، این پژوهش با هدف تعیین اثرات زیستمحیطی نظام تولید ذرت در شرایط آبوهوایی مغان با استفاده از LCA انجام شد.
مواد و روشها:
برای تجزیهوتحلیل ...
بیشتر
سابقه و هدف:
چرخه حیات (LCA) رویکردی برای ارزیابی اثرات محیط زیستی تولید محصول یا انجام یک فعالیت است که بر اساس دو شاخص میزان مصرف منابع و انتشار انواع آلایندهها به محیط زیست محاسبه میشود. بدین منظور، این پژوهش با هدف تعیین اثرات زیستمحیطی نظام تولید ذرت در شرایط آبوهوایی مغان با استفاده از LCA انجام شد.
مواد و روشها:
برای تجزیهوتحلیل اثرات زیستمحیطی، از روش ISO14014 به ازای یک واحد کارکردی معادل با یک تن دانه استفاده شد. بدین ترتیب، میزان نهادههای ورودی (از جمله سوختهای فسیلی و کودهای معدنی)، تولید و انتقال نهادههای کشاورزی (نظیر تولید کودهای شیمیایی) و عملیات بهکارگرفتهشده در مزرعه (شامل شخم و برداشت) به ازای یک واحد کارکردی تعیین شد. در گام اول، ممیزی چرخه حیات (LCI)، میزان مصرف نهادهها و انتشار آلایندهها به ازای یک واحد کارکردی تعیین شد. در مرحله بعد، تأثیر چرخه حیات ارزیابی شد و بر اساس شاخصهای اطلاعات مرحله قبل، در9 گروه تأثیر شامل گرمایش جهانی، اسیدیته، اوتریفیکاسیون، اکوسیستم خشکی و آبی، تغییر کاربری اراضی، تخلیه منابع فسیلی، تخلیه منابع فسفات، تخلیه منابع پتاسیم و تخلیه منابع آبی دستهبندی شدند. در نهایت، بعد از نرمالسازی و وزندهی دادهها، شاخص نهایی برای این گروههای تأثیر برآورد شد.
نتایج و بحث:
برآورد شاخصهای زیستمحیطی (EcoX) و یا تخلیه محیطی (RDI) برای گروههای تاثیر نشان داد که ارزشهای EcoX و RDI برای گروههای تاثیر گرمایش جهانی، اسیدیته، اوتریفیکاسیون اکوسیستم خشکی و آبی، تغییر کاربری اراضی، تخلیه منابع فسیلی، تخلیه منابع فسفات، تخلیه منابع پتاسیم و تخلیه منابع آبی به ترتیب برابر با 04/0، 29/0، 50/0، 11/0، 03/0، 27/2، 75/0، 03/0 و 56/0 به دست آمد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت در میان شاخصهای زیستمحیطی بیشترین سهم نظام تولیدی ذرت به ترتیب برای گروههای مؤثر اوتریفیکاسیون اکوسیستم خشکی و اسیدیته و در میان گروههای تخلیه منابع، تخلیه منابع فسیلی بیشترین تأثیر سوء زیستمحیطی را در تولید ذرت در منطقه مغان داشتند.
نتیجهگیری:
با توجه به نتایج و به منظور کاهش اثرات زیستمحیطی نظام تولید ذرت چنین به نظر میرسد که میتوان از روشهای مختلف مدیریت نظام زراعی همچون کاربرد نهادههای آلی، تناوب، گیاهان تثبیتکننده نیتروژن و خاکورزی حداقل بر مبنای بهرهگیری از اصول کمنهاده برای کاهش این اثرات زیستمحیطی بهره جست.
مقاله پژوهشی
فرهاد نوری؛ هادی ویسی؛ رضا میرزایی تالارپشتی
دوره 16، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 207-224
چکیده
سابقه و هدف: تغییر کاربری یکی از عوامل مهم در تغییر تنوع زیستی و خدمات اکوسیستمی در یک منطقه میباشد. سدها بهعنوان یکی از سازههای ذخیره آب نقش بسزایی در این تغییرات دارند. به دلیل گسترش سدسازی در 40 سال گذشته در ایران تناقض بین بهرهبرداری از سد و کاهش خدمات اکوسیستمی بسیار نگرانکننده میباشد. این مطالعه باهدف بررسی تأثیر احداث ...
بیشتر
سابقه و هدف: تغییر کاربری یکی از عوامل مهم در تغییر تنوع زیستی و خدمات اکوسیستمی در یک منطقه میباشد. سدها بهعنوان یکی از سازههای ذخیره آب نقش بسزایی در این تغییرات دارند. به دلیل گسترش سدسازی در 40 سال گذشته در ایران تناقض بین بهرهبرداری از سد و کاهش خدمات اکوسیستمی بسیار نگرانکننده میباشد. این مطالعه باهدف بررسی تأثیر احداث سد سهند بر تغییر کاربری و پوشش اراضی و محاسبه ارزش خدمات اکوسیستمی با استفاده از تصاویر مـاهواره لند ست انجام شد. مواد و روشها: سه تصویر ماهوارهای لند ست در یک دوره 28ساله (1989، 2006 و 2017) بـا اعمال تصحیحات هندسی، اتمسفری و توپوگرافی مورداستفاده قرار گرفت. پس از شناسایی مناطق تحت تـأثیر سـد بهعنوان محدوده مطالعه، با استفاده از روش طبقهبندی نظارتشده، حداکثر احتمال، کـاربری و پوشش اراضی تعیین و صحت آنها در بازدیدهای میدانی ارزیابی شد. صحت کاربری و ضریب کاپا برای تمامی نقـشههـا به ترتیب بالاتر از ٪ 79 و ٪ 63 به دست آمد. ارزش خدمات اکوسیستمی و تغییرات اراضی مرتعی و کشاورزی در بین سالهای 1368 و 1396 با استفاده از تفسیر عکسهای هوایی و تصاویر ماهوارهای در 49400 هکتار از اراضی اطراف سد سهند واقع در استان آذربایجان شرقی در شمال غرب ایران انجام گرفت. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که در طی دوره 28 ساله مساحت اراضی مرتعی بشدت کاهش یافت و در مقابل افزایش قابلملاحظهای در وسعت اراضی کشاورزی مشاهده شد. درمجموع کاهش 56 درصدی سهم اراضی مرتعی و افزایش 38 و 32 درصدی سهم اراضی کشاورزی آبی و دیم تغییرات شدیدی را در کاربری زمین نشان میدهد. تغییر کاربری از مرتع به اراضی کشاورزی منجر به کاهش بیش از سیوپنج میلیون و نهصد هزار دلار بهصورت سالانه در ارزش خدمات اکوسیستمی شده است (6/10 دلار در هکتار در سال). نتیجهگیری: اگرچه، احداث سد و تغییر کاربری به سمت کشاورزی ممکن است به لحاظ اقتصادی سودمند باشد ولی به دلیل کاهش توانایی اکوسیستمها در ارائه خدمات اکوسیستمی، خسارت درازمدت بر منافع کوتاهمدت فائق میآید. از اینرو تصمیم سازان ذیربط میبایست ضمن حفظ تعادل بین نیازهای جامعه و ارجحیتها، اثرات مخرب درازمدت سدها نیز مدنظر قرار دهند. درنتیجه تدوین و ترسیم نقشه راه و راهبردهای مناسب مدیریت زمین در برنامههایی توسعه اقتصادی آینده بسیار ضروری به نظر میرسد. سودمندی زمانی به دست خواهد آمد اگر اکوسیستمهای طبیعی حفظشده و بهاندازه ظرفیت آنها مورداستفاده قرار گیرند.