حسین رحمانی؛ سیدداریوش مقدس
چکیده
سابقه و هدف: گونههای غیربومی یکی از تهدیدهای مهم برای تنوع زیستی محسوب میشوند. برخی از گونههای ماهیان غیربومی اثرات سوء زیست محیطی داشته و به عنوان ماهیان مهاجم شناخته میشوند. رودخانه های حوضه جنوبی دریای خزر که مأمن و زیستگاه طیف وسیعی از ماهیان بومی و تجاری هستند. مدلهای ارزیابی ریسک تهاجمی گونههای ماهیان غیربومی ...
بیشتر
سابقه و هدف: گونههای غیربومی یکی از تهدیدهای مهم برای تنوع زیستی محسوب میشوند. برخی از گونههای ماهیان غیربومی اثرات سوء زیست محیطی داشته و به عنوان ماهیان مهاجم شناخته میشوند. رودخانه های حوضه جنوبی دریای خزر که مأمن و زیستگاه طیف وسیعی از ماهیان بومی و تجاری هستند. مدلهای ارزیابی ریسک تهاجمی گونههای ماهیان غیربومی برای شناسایی گونههای غیربومی با توان بالای تهاجمی و به عنوان ابزاری برای کمک تصمیمگیران و سیاستگذاران استفاده میشود. هدف این تحقیق واسنجی و بررسی کارآمدی مدل (AS-ISK) Aquatic Species Invasiveness Screening Kitدر ارزیابی خطر ریسک گونههای ماهیان غیربومی رودخانههای حوضه جنوبی دریای خزر است.مواد و روشها: از ابزار ارزیابی ریسک تهاجمی آبزیان (AS-ISK) برای ارزیابی گونههای ماهیان غیربومی که ممکن است توان بالای مهاجم شدن در رودخانههای حوضه جنوبی دریای خزر را داشته باشند استفاده شده است. 15 گونه از ماهیان غیربومی موجود در منطقه ارزیابی ریسک ارزیابی شدند که 14 گونه آن موجود و یک گونه آن به عنوان گونه افق در منطقه ارزیابی ریسک بودند . با استفاده از روشهای آماری اعداد ریسک حاصل از ارزیابی ریسک توسط هر ارزیاب با هم مقایسه شدند. حد آستانه مدل با روش آنالیز منحنی راک تعیین شد. همچنین برای تطابق اقلیمی منطقه ارزیابی ریسک و گستره بومی ماهیان غیربومی از سیستم طبقه بندی اقلیمی Köppen-Geiger استفاده شده است.نتایج و بحث: ارزیابی ریسک گونههای ماهیان غیربومی در منطقه ارزیابی منجر به شناسایی 73% گونهها به عنوان ماهیان با توان بالای تهاجمی شد. بیشترین عدد ریسک در مدل AS-ISK برای گونههایCarassius auratus و Carassius gibelio و کمترین برای Anguilla anguilla به دست آمد. تفاوت معنیداری از نظر آماری بین متوسط عدد ریسک دو ارزیاب وجود نداشت. حدآستانه برای AS-ISK و ارزیابی ریسک اصلی مدل (BRA) به ترتیب 5/9 و 5/11 به دست آمد. سطح زیر نمودار منحنی راک برای مدل AS-ISK %100 بود که از نظر آماری، بیانگر کارآمدی مدل در ارزیابی ریسک گونههای ماهیان غیربومی در منطقه ارزیابی ریسک بوده است. 11 گونه از 15گونه ماهی غیربومی به عنوان گونههای با توان بالای تهاجمی (مهاجم) و بقیه به عنوان گونه غیرمهاجم در رودخانههای حوضه جنوبی دریای خزر شناسایی شدند. فاکتور اطمینان برای ارزیابیهای گونهها از 64% تا 73% متفاوت بود. تمام گونههای اولویتبندی مدیریتی شدند و در سه فهرست سیاه، خاکستری و سفید قرار گرفتند.نتیجهگیری: مدل AS-ISKبرای شناسایی گونههای ماهیان غیربومی که ممکن است در رودخانههای حوضه جنوبی دریای خزر مهاجم شده یا شوند کارآمد بوده و میتوان از این مدل برای اولویتبندی مدیریتی آنها بر اساس میزان ریسک و به عنوان ابزاری علمی در حمایت از مدیران حفاظت، تصمیمگیران و سیاستگذاران طرحهای توسعه آبزیپروری در منطقه ارزیابی ریسک استفاده نمود.
پریسا گلی نیا؛ علی نصرالهی
دوره 15، شماره 1 ، فروردین 1396، ، صفحه 127-140
چکیده
سابقه و هدف: بیوفولینگ به چسبیدن و رشد موجودات زنده بر ساختارهای در معرض محیطهای دریایی اطلاق میگردد. جوامع بیوفولینگ از نظر اکولوژیک با توجه به نقششان در انتقال انرژی در زنجیرههای غذایی و عملکرد اکوسیستمها و ایجاد بسترهای چند بعدی به عنوان زیستگاه برای سایر موجودات اهمیت داشته، همچنین از نظر اقتصادی با نشست روی ساختارهای ...
بیشتر
سابقه و هدف: بیوفولینگ به چسبیدن و رشد موجودات زنده بر ساختارهای در معرض محیطهای دریایی اطلاق میگردد. جوامع بیوفولینگ از نظر اکولوژیک با توجه به نقششان در انتقال انرژی در زنجیرههای غذایی و عملکرد اکوسیستمها و ایجاد بسترهای چند بعدی به عنوان زیستگاه برای سایر موجودات اهمیت داشته، همچنین از نظر اقتصادی با نشست روی ساختارهای دریایی و بدنه کشتیها و قایقها موجب آسیبهای اقتصادی میشود. با این وجود اطلاعات بسیار اندکی بر روی این جوامع در دریای خزر وجود دارد و در سواحل جنوبی دریای خزر مطالعه جامعی بر این جوامع انجام نشده است.مواد و روشها: در مطالعه حاضر تغییرات زمانی این جوامع در سواحل جنوبی دریای خزر با استفاده از پنلهای PVC با ابعاد 3/0 ×12×12 سانتیمتر در دو سطح رویی و زیرین، از خرداد 1393 تا خرداد 1394 در منطقه ویژه اقتصادی بندر آستارا، بررسی شد. پنلها با 5 تکرار توسط طناب در عمق 1 متری به صورت افقی قرار داده و به مدت یک سال هر دوماه یکبار جمعآوری و با پنلهای جدید جایگزین شدند. در هر نمونه برداری با دقت از پنلها عکسبرداری شد و سپس درصد پوشش موجودات بیوفولینگ با آنالیز عکس ها توسط نرم افزار CPCe بصورت مجزا برای هر سطح محاسبه شد. همچنین میزان زیتوده کل و نسبت ماده غیرآلی به آلی با استفاده از وزن خشک و وزن خاکستر محاسبه شد.نتایج و بحث: در مجموع شش گروه از بیوفولینگ ها شامل کشتی چسبها (Barnacles)، خزهزیان (Bryozoans)، جلبکها (Algae)، پرتاران (Polychaete)، دوکفهایها (Mussels) و هیدروزئنها (Hydrozoans) شناسایی شد. گونه غالب در این بررسی کشتی چسب Amphibalanus improvises است که در تمام طول سال روی پنلها مشاهده شد. همچنین بریوزوئن های راسته کیلوستوم و تنوستوم دومین گروه فراوان بیوفولینگ را تشکیل دادند. این دو گروه در مجموع عامل اصلی تغییرات زمانی مشاهده شده در جوامع مورد مطالعه هستند. نتایج آزمون آنالیز واریانس نشان داد که دوره زمانی غرقاب سازی پنل ها و سطح بستر تاثیر معنیداری بر درصد پوشش، زیتوده کل و نسبت ماده غیرآلی به آلی در بیوفولینگها داشته است (05/0p<). به طور کلی درصد پوشش، زیتوده کل و نسبت ماده غیرآلی به آلی موجودات در سطح زیرین پنلها بیشتر از سطح رویی آنها بدست آمد. بیشترین زیتوده و نسبت ماده غیرآلی به آلی بیوفولینگ ها در تابستان مشاهده شد درحالیکه این میزان برای درصد پوشش در پاییز دیده شد. همچنین نتایج نشان داد از نظر ترکیب جمعیت، سطح رویی پنلها بیشتر دارای گونههای اتوتروف نظیر جلبکها است ولی سطح زیرین بیشتر شامل گونههای هتروتروف دارای ساختار کربنات کلسیمی است. با گسترش اقتصادی و توسعه صنعت کشتیرانی و همچنین افزایش ساختارهای انسان ساز به محیطهای آبی در دهههای اخیر و پیش بینی افزایش میزان فولینگ و هزینه های آن بر اثر گرمایش جهانی، نتایج این تحقیق و تحقیقات مشابه، کاربردهای مهمی در تصمیمگیریهای مدیریتی برای مقابله با مشکلات فولینگ خواهد داشت. از طرف دیگر خطر تهاجم گونه های دریایی به محیط های آبی جدید با تغییرات اقلیمی نیز در حال افزایش است و بنابراین دریای خزر نیز از گونه های مهاجم ایمن نخواهد بود. در نتیجه در جهت پایش جوامع بیوفولینگ در این پهنه آبی، باید مطالعات بیشتر و در دوره های زمانی بلند مدتتر انجام شود.
مهرنوش نوروزی؛ مصطفی باقری توانی؛ آمنه امیر جنتی؛ شقایق قدرتی
دوره 14، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 201-214
چکیده
سابقه و هدف: آلودگی به فلزات سنگین در آبها از جدیترین مسائل زیستمحیطی در سطح جهان است. دریای خزر بزرگترین دریاچه جهان، در معرض آلایندههای صنعتی، کشاورزی و نفتی قرار گرفته است. از آنجاکه ماهیان بخش بزرگی از رژیم غذایی انسان را تشکیل میدهند، این فلزات سنگین میتوانند از طریق تغذیه از ماهیان آلوده وارد بدن انسان شوند. هدف از انجام ...
بیشتر
سابقه و هدف: آلودگی به فلزات سنگین در آبها از جدیترین مسائل زیستمحیطی در سطح جهان است. دریای خزر بزرگترین دریاچه جهان، در معرض آلایندههای صنعتی، کشاورزی و نفتی قرار گرفته است. از آنجاکه ماهیان بخش بزرگی از رژیم غذایی انسان را تشکیل میدهند، این فلزات سنگین میتوانند از طریق تغذیه از ماهیان آلوده وارد بدن انسان شوند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان تجمع پنج فلز سنگین و سمی سرب، کادمیوم، جیوه، آرسنیک و کروم در بافتهای خوراکی (عضله) و غیرخوراکی (کبد و آبشش) ماهی کفال طلایی در فصول و مناطق مختلف حوضه جنوبی دریای خزر بود. همچنین تفاوت درصد این ترکیبات با مقادیر سازمان بهداشت جهانی و بهداشت ملی استرالیا و شورای تحقیقات پزشکی مقایسه شد.مواد و روشها: به همین منظور نمونههای ماهی کفال طلایی بالغ، از 10 ایستگاه (شامل آستارا، تالش، انزلی، رودسر، تنکابن، نوشهر، فریدونکنار، بهشهر، بندر ترکمن و خواجهنفس) از مناطق مختلف نوار ساحلی نزدیک مکانهای ورود پسابهای شهری، کشاورزی و صنعتی و همچنین در کنار اسکلهها و صیدگاههای ماهی تهیه شد. پس از زیستسنجی، استخراج فلزات از بافتهای مورد نظر به روش هضم با استفاده از مخلوط اسید و تعیین غلظت به وسیله دستگاه جذب اتمی مجهز به سیستم کوره گرافیتی انجام شد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد میزان تجمع فلزات بین سه بافت معنیدار و به صورت کبد> آبشش > عضله بود. فلزات سنگین اندام هدف خود را بر اساس میزان فعالیت متابولیک آن اندام انتخاب میکنند و بافت عضله فعالیت متابولیک کمتری نسبت به آبشش و کبد دارد. بافت کبد تمایل به انباشتگی فلزات سنگین در مقادیر بالا را دارد. بالا بودن غلظت فلزات در بافت آبشش اولین نشان آلودگی در آب است؛ و اختلاط عناصر با مخاط آبشش، جابجایی کامل عناصر از لاملای آبشش (lamellae) را هنگام آماده سازی بافت برای آزمایش غیرممکن میکند. همچنین عضله مکان اولیه ذخیره فلزات نیست، فلزات سنگین ابتدا در کبد ذخیره و سپس به عضله منتقل میشوند. میزان تجمع فلزات به صورت سرب> کادمیوم> کروم> جیوه> آرسنیک بود. میزان تجمع فلزات سنگین بین ایستگاههای پژوهشی، در بافت عضله متفاوت و معنیدار بود. علت آن را میتوان تفاوت در منابع آلاینده در مناطق نمونهبرداری دانست. بهطور کلی میزان تجمع فلزات سنگین در ماهیان کفال از سواحل جنوب غربی به سمت جنوب شرقی افزایش داشت. بر اساس آزمون پیرسون در شاخص وزن ماهی با میزان تجمع فلزات سنگین سرب، کادمیوم و آرسنیک، رابطه رگرسیون خطی معکوس وجود داشت. هیچ ارتباط معنیداری بین میزان تجمع فلزات با طول کل به جز فلز آرسنیک، وجود نداشت. همچنین به جز فلز سنگین کروم، بین میزان تجمع فلزات سنگین سرب، کادمیوم، جیوه و آرسنیک در بافتهای ماهی، رابطه رگرسیون مثبت معنیدار تعیین شد (01/0>p).نتیجهگیری: مقایسه تجمع فلزات سنگین در بافت عضله با حد مجاز استانداردهای جهانی (WHO/NHMRC) جز آرسنیک، سایر فلزات سرب، کادمیوم، جیوه و کروم بالاتر از حد مجاز اعلام شده بود. حداقل میزان جذب و تجمع این فلزات در عضله ماهی کفال یعنی عضو خوراکی در تغذیه مردم است. از آنجاکه تجمع فلزات سنگین مورد بررسی بالاتر از حد مجاز استاندارد جهانی است، نشاندهنده افزایش آلودگی آب دریای خزر و به دنبال آن آبزیان نسبت به عناصر فوق است.
جمیله پازوکی؛ فائزه غفار حدادی؛ بهروز ابطحی
دوره 9، شماره 1 ، مهر 1390
چکیده
ماهی کپور از جمله ماهیان تجاری مهم منطقه جنوب شرقی خزر است که هم نوع وحشی و هم نوع پرورشی آن قسمت عمده مصرف ماهی مردم منطقه را به خود اختصاص می دهد. در این مطالعه میزان 3 فلز سنگین : سرب، روی و مس در عضله و پوست ماهیان کپور معمولی و کپور پرورشی که ازمنطقه جنوب شرقی دریای خزر و یک مزرعه پرورش ماهی در همان منطقه در پاییز 86 صید شده بودند، مورد ...
بیشتر
ماهی کپور از جمله ماهیان تجاری مهم منطقه جنوب شرقی خزر است که هم نوع وحشی و هم نوع پرورشی آن قسمت عمده مصرف ماهی مردم منطقه را به خود اختصاص می دهد. در این مطالعه میزان 3 فلز سنگین : سرب، روی و مس در عضله و پوست ماهیان کپور معمولی و کپور پرورشی که ازمنطقه جنوب شرقی دریای خزر و یک مزرعه پرورش ماهی در همان منطقه در پاییز 86 صید شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. پس از بیومتری و آماده سازی نمونه ها میزان فلزات سنگین با استفادهازدستگاه جذب اتمی شعله ای اندازه گیری شدند. غلظت سرب و مس برای تمامی نمونه ها زیر حد تشخیص دستگاه و میانگین غلظت روی در پوست و عضله کپور وحشی به ترتیب 1.70 ± 10.95 و 0.5 ±2.78 ppm و در پوست و غضله کپور پرورشی به ترتیب 1.20± 9.70 و 0.79 ± 2.79ppm به دست آمد. هیچ گونه همبستگی معنی داری بین طول و وزن ماهیان با غلظت فلزات سنگین در عضله و پوست مشاهده نشد. تجمع فلز سنگین روی در پوست هر دو گروه ماهی کپور به طور معنی داری بیشتر از تجمع این فلز در عضله آن ها بود که لزوم توجه به بافت پوست به عنوان بافتی مستعد جهت تجمع زیستی فلزات سنگین پیشنهاد می شود. هیچ گونه اختلاف معنی داری بین غلظت فلزات سنگین در عضله و پوست ماهیان وحشی و عضله و پوست ماهیان پرورشی یافت نشد.تمامی مقادیر به دست آمده پایینتر از حد مجاز تعیین شده از سوی سازمان بهداشت جهانی (WHO) می باشد. با این حال لزوم پایش مکرر و ضرورت پالایش پساب های کارخانجات حوضه آبریز توصیه می شود.
عزیر عابسی؛ محسن سعیدی
دوره 8، شماره 1 ، مهر 1389
چکیده
دریای خزر به دلیل دارا بودن خط ساحلی بسیار طویل و وجودمناطق شهری ، صنعتی و کشاورزی بسیار در مجاورت خود، همواره از منظر زیست محیطی تحت فشارها و تهدیدات شدیدی قرار داشته است . توسعه فعالیت های استخراج و بهره برداری نفت بالاخص درمناطق مرکزی و غربی این دریاچه باعث ورود مقادیر متنابهی از انواع آلاینده های نفتی به این پیکره آبی مهم شده است. ...
بیشتر
دریای خزر به دلیل دارا بودن خط ساحلی بسیار طویل و وجودمناطق شهری ، صنعتی و کشاورزی بسیار در مجاورت خود، همواره از منظر زیست محیطی تحت فشارها و تهدیدات شدیدی قرار داشته است . توسعه فعالیت های استخراج و بهره برداری نفت بالاخص درمناطق مرکزی و غربی این دریاچه باعث ورود مقادیر متنابهی از انواع آلاینده های نفتی به این پیکره آبی مهم شده است. با توجه به اثرات نامطلوب آلاینده های هیدروکربنی بر کیفیت زندگی و حیات گونه های ساکن دریاها و حاشیه ، بررسی وضعیت آلودگی رسوبات کف به عنوان سرنوشت نهایی آلاینده های نفتی در پیکره های آبی همواره مورد توجه بوده است. در تحقیق حاضر وضعیت عمومی آلودگی رسوبات به آلاینده های نفتی در محدوده وسیعی از مرزهای جنوبی دریای خزر در مجاورت استان های گلستان و مازندران مورد بررسی قرا رگرفته است. در این مطالعه هم چنین با در نظر گرفتن محتوی، نوع و غلظت ترکیبات هیدروکربنی موجود در رسوبات واز طریق توسعه شاخص های مرتبط، وضعیت تجزیه زیستی و میزان هوازدگی هیدروکربن های مشاهده ای در رسوبات سطحی برداشت شده از بستر دریا در سواحل جنوب و جنوب شرقی دریاچه خزر مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی وضعیت عمومی غلظت هیدروکربن های نفتی (TPH) ، الگانهای نرمال (n-Alkanes) و هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای (PAHs) بیانگر عدم آلودگی رسوبات سطحی مناطق شرقی و آلودگی کم تامتوسط قسمت های مرکزی و غربی ناحیه مورد مطالعه است. بررسی شاخص های توسعه داده درمنطقه در ارتباط با وضعیت تخریب مولکولی هیدروکربن های مشاهده ای نیز بیانگر وجود باقیماندههای نفتی هوازده، تجزیه زیستی بالا وغیر تازگی هیدروکربن های مشاهده ای در اکثر محدوده مطالعات است که این گویای وجود منابع پیشین و دیرینه از ورود این آلایندهها به منطقه فوق می باشد
جمیله پازوکی؛ بهروز ابطحی؛ فرناز رضائی
دوره 7، شماره 1 ، مهر 1388
چکیده
جهت بررسی آلودگی عضله و پوست ماهی کفال طلائی (Liza aurata) به فلزات سنگین کادمیوم و کرم د ر پائیز 1385 تعداد 48 عدد از این گونه (24 نمونه نر، 24 نمونه ماده ) به روش پره در منطقه انزلی صید شدند. جداسازی بافت ها و هضم شیمیایی نمونه های خشک و هموژنیزه شده انجام شد. غلظت فلزات نیز بر اساس میکروگرم در گرم وزن خشک با دستگاه جذب اتمی شعله ای تعیین شد. آنالیز ...
بیشتر
جهت بررسی آلودگی عضله و پوست ماهی کفال طلائی (Liza aurata) به فلزات سنگین کادمیوم و کرم د ر پائیز 1385 تعداد 48 عدد از این گونه (24 نمونه نر، 24 نمونه ماده ) به روش پره در منطقه انزلی صید شدند. جداسازی بافت ها و هضم شیمیایی نمونه های خشک و هموژنیزه شده انجام شد. غلظت فلزات نیز بر اساس میکروگرم در گرم وزن خشک با دستگاه جذب اتمی شعله ای تعیین شد. آنالیز آماری داده ها با آزمون t. جفت شده حاکی ازاختلاف معنی دار بین غلظت کادمیوم و کرم در دو بافت مورد مطالعه بود در مقایسه با پوست عضله حاوی مقادیر کمتری از فلزات بود. نتایج حاصل از آنالیز همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی حاکی از وجود رابطه منفی معنی دار بین میزان تجمع کرم در بافت عضله ماهی و عامل طول کل بود. لیکن این نتایج آماری در ارتباط با میزان تجمع کادمیوم و کرم در بافت پوست ماهیان موردمطالعه حاکی از وجود رابطه مثبت معنی دار بین میزان تجمع فلزات و طول کل بود. د ر رابطه با تاثیر جنسیت نتایج حاصل از آزمون آماری t مستقل نشان داد که میزان فلزات در بافت پوست و عضله ماهیان ماده بیش از انواع نر است. نتایج این تحقیق نشان داد که د
اطلاعات مقاله به زبان دوم
ر مقایسه با استانداردهای جهانی مقادیر این دو فلز در ماهی کفال طلایی این منطقه پائین می باشد و تهدیدی برای سلامت عمومی محسوب نمی شود
حامد رفیعی؛ حمید امیرنژاد
دوره 7، شماره 1 ، مهر 1388
چکیده
در پژوهش حاضر ، نقش آموزش در افزایش تمایل افراد به حفاظت از محیط زیست بررسی شده است. جهت بررسی تمایل افراد به حفاظت از دریای خزر،تعداد400 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی از میان ساکنین ا ستان مازندران ، جمع آوری و بروشورهای آموزشی در مورد اکوسیستم دریای خزر و اهمیت آن درحفظ حیات بشر تهیه گردید . به 200 نفر از افراد این بروشورها ارائه ...
بیشتر
در پژوهش حاضر ، نقش آموزش در افزایش تمایل افراد به حفاظت از محیط زیست بررسی شده است. جهت بررسی تمایل افراد به حفاظت از دریای خزر،تعداد400 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی از میان ساکنین ا ستان مازندران ، جمع آوری و بروشورهای آموزشی در مورد اکوسیستم دریای خزر و اهمیت آن درحفظ حیات بشر تهیه گردید . به 200 نفر از افراد این بروشورها ارائه نگردید و به 200 نفر دیگر ارائه شد. همچنین در گروه دوم تعداد 5 بروشور حاوی اطلاعات زیستی در نظر گرفته شد. سپس به روش ا رزش گذاری مشروط و برآورد تابع رگرسیونی لوجیت اطلاعات تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که میان دو گروه تفکیک شده ، تفاوت معنی داری در تمایل به پرداخت جهت حفاظت از محیط زیست دریای خزر وجود داشته است.برآورد تابع لوجیت نشان داد که آموزش در گروه دوم اثر معنی داری بر تمایل پرداخت افراد جهت حفاظت از این اکوسیستم دارد، بطوری که با افزایش هر بروشور حاوی اطلاعات جدید، احتمال افزایش تمایل پرداخت 104/0 واحد افزوده می شود. در این مطالعه اثر عوامل دیگر نظیر درآمد افراد سطح تحصیلات ، تعداد افراد خانوار، سن افراد و دفعات بازدید نیز بررسی شد، که به ترتیب متغیر آموزش و درآمد بیشترین اثر را بر افزایش تمایل افراد داشته است. تمایل به پرداخت ماهیانه هر فرد جهت حفاظت از این اکوسیستم ، در گروه اول و دوم به ترتیب 8/5370 و 3/8662 ریال و تمایل پرداخت سالانه هر خانواده در گروه اول و دوم به ترتیب 2/205594 و 4/3154479 ریال برآورد شد. با توجه به نتایج این پژوهش ، افزایش اطلاعات افراد در مورد اهمیت دریای خزر ، منجر به افزایش قابل توجه تمایل پرداخت جهت حفاظت ازاین اکوسیستم خواهد شد .
زهرا یعقوب زاده
دوره 5، شماره 4 ، تیر 1387
چکیده
نفتالن جزء آن دسته از ترکیبات آروماتیک می باشد که در اکوسیستم های آبی و خاک به وفور دیده می شود. میکروارگانیسم های تجزیه کننده متفاوتی پتانسیل تجزیه نفتالن را دارا می باشند. جامعه مورد بررسی بنادر نوشهر و امیرآبادبوده نمونه ها ابتدا در محیط کشت پایه حاوی املاح معدنی ،نفتالن و عناصر کمیاب کشت داده شده و بعد از انکوباسیون در دمای C °30 ...
بیشتر
نفتالن جزء آن دسته از ترکیبات آروماتیک می باشد که در اکوسیستم های آبی و خاک به وفور دیده می شود. میکروارگانیسم های تجزیه کننده متفاوتی پتانسیل تجزیه نفتالن را دارا می باشند. جامعه مورد بررسی بنادر نوشهر و امیرآبادبوده نمونه ها ابتدا در محیط کشت پایه حاوی املاح معدنی ،نفتالن و عناصر کمیاب کشت داده شده و بعد از انکوباسیون در دمای C °30 و دوره های زمانی 72/24 ساعت، پس ازانجام تست های اولیه و بیوشیمیایی ، باکتری ها در حد جنس و گونه شناسایی شدند. مرجع مورد استفاده جهت شناسایی باکتری های جداشده Austin و macFaddin بوده است. نتیجه تحقیق، جداسازی چهارگونه از باکتری های گرم مثبت شامل جنس های باسیلوس(Bacillus sp.) ، میکروکوکوس(Micrococcus sp.) و پدیوکوکوس (Pediococcus sp.) می باشد. نتایج نشان می دهد که به هنگام استفاده از باسیلوس به منظور تجزیه نفتالین، با غلظت mM 30 در زمان صفر پس از 312 ساعت mM 45/9 رسیده و 5/68 درصد کاهش داشته است و با غلظت mM 40 در زمان صفر پس از 312 ساعت به mM 43/3 رسیده و 42/91 درصد ، درصد کاهش داشته است . بین باکتری های آزمایش شده ، جنس باسیلوس از قدرت تجزیه کنندگی بیشتری برخوردار بوده است.
وهاب واعظ زاده؛ علی ماشینچیان مرادی؛ عباس اسماعیلی ساری؛ سید محمد رضا فاطمی
دوره 5، شماره 3 ، فروردین 1387
چکیده
غلظت سموم کشاورزی ارگانوکلره شامل لیندان، هپتاکلر، آلدرین ، دیلدرین وددت در بافت عضله دو ماهی کپور و سفید در ایستگاه های جنوب غربی دریای خزر ( آستارا، هشتپر، انزلی ، کیاشهر و رامسر) اندازه گیری شد. دراین تحقیق از دستگاه گاز کروماتوگراف مجهز به آشکار ساز تسخیر الکترون Gas Chromatographs Electron Capture Detectors (GC-ECD) استفاده شد. بیشترین غلظت اندازه گیری ...
بیشتر
غلظت سموم کشاورزی ارگانوکلره شامل لیندان، هپتاکلر، آلدرین ، دیلدرین وددت در بافت عضله دو ماهی کپور و سفید در ایستگاه های جنوب غربی دریای خزر ( آستارا، هشتپر، انزلی ، کیاشهر و رامسر) اندازه گیری شد. دراین تحقیق از دستگاه گاز کروماتوگراف مجهز به آشکار ساز تسخیر الکترون Gas Chromatographs Electron Capture Detectors (GC-ECD) استفاده شد. بیشترین غلظت اندازه گیری شده مربو ط به ماهی کپور در ایستگاه انزلی با 964/11 میلی گرم در کیلو گرم بر پایه وزن چربی (335/0 میلی گرم در کیلو گرم بر پایه وزن تر) بود. غلظت آلدرین در تمام نمونه ها غیر قابل تشخیص (کمتر از 001/0 میلی گرم در کیلوگرم بر پایه وزن تر) بود. میانگین غلظت هر سم در تمام نمونه ها اندازه گیری شد که هپتاکلر با 6479/2 میلی گرم در کیلوگرم بر پایه وزن چربی بالاترین غلظت را به خود اختصاص داد (0722/0 میلی گرم در کیلوگرم بر پایه وزن تر) در ایستگاه آستارا، هیچ یک از سموم در نمونه های مورد مطالعه تشخیص داده نشدند. با توجه به میزان جذب قابل قبول روزانه Acceptable Saily Intake (ADI) هر سم، مصرف ماهی کپور ایستگاه های انزلی و رامسر و ماهی سفید ایستگاه هشتپر از نظر آلودگی به سم هپتاکلر و ماهی سفید ایستگاه کیاشهر از نظر آلودگی به سم دیلدرین خطرناک ارزیابی شد. غلظت سموم کشاورزی ارگانوکلره در ماهی های مورد مطالعه نشان می دهد که علاوه بر غلظت های ذکر شده در بالا غلظت سم ددت در ماهی سفید ایستگاه رامسر نیز از حد بیشینه باقی ماندهMaximum Residue Limit (MRL) تجاوز می کند.
مهرزاد کشاورزی فرد؛ علی ماشینچیان مرادی؛ سید محمد رضا فاطمی؛ عباس اسماعیلی ساری
دوره 5، شماره 3 ، فروردین 1387
چکیده
سموم کشاورزی ارگانوکلره به علت خاصیت تجمع پذیری ، سرطانزایی و تاثیر این سموم بر سیستم عصبی ماهیان و انسان، دارای اهمیت زیادی هستند. در این مطالعه ، غلظت سموم ارگانوکلره (لیندان، هپتاکلر، آلدرین، دیلدرین و ددت ) در سواحل جنوبی دریای خزر در ایستگاه های (آستارا، هشتپر، بندر انزلی ، کیاشهر، رامسر ، چالوس ، نور، فریدون کنار، خزرآباد ساری ...
بیشتر
سموم کشاورزی ارگانوکلره به علت خاصیت تجمع پذیری ، سرطانزایی و تاثیر این سموم بر سیستم عصبی ماهیان و انسان، دارای اهمیت زیادی هستند. در این مطالعه ، غلظت سموم ارگانوکلره (لیندان، هپتاکلر، آلدرین، دیلدرین و ددت ) در سواحل جنوبی دریای خزر در ایستگاه های (آستارا، هشتپر، بندر انزلی ، کیاشهر، رامسر ، چالوس ، نور، فریدون کنار، خزرآباد ساری و بندر ترکمن) در بافت عضله ماهی ازون برون اندازه گیری شد. در هر ایستگاه سه عدد ماهی ازون برون صید شد و بعد از آماده سازی نمونه ها، غلظت سموم در آنها اندازه گیری شد. سم هپتاکلر با میانگین غلظت 933/3 میلی گرم در کیلوگرم وزن چربی بالاترین میزان و سم الدرین با میانگین غلظت 288/0>میلی گرم در کیلوگرم وزن چربی کمترین میزان را به خود اختصاص داده اند. میانگین غلظت سموم اندازه گیری شده به ترتیب آلدرین< دیلدرین < لیندان < ددت < هپتاکلر بود. با تطبیق غلظت های به دست آمده در این مطالعه با میزان بیشینه حد مجاز 1 هر سم ، مشاهده شد که غلظت هپتاکلر در ایستگاه های آستارا، هشتپر، بندرانزلی، رامسر ، چالوس ، نور ، فریدون کنار و همچنین میانگین غلظت سم هپتاکلر در ده ایستگاه نمونه بردای شده از میزان بیشینه حد مجاز تجاوز کرده است. همین طور غلظت سم ددت در ایستگاه های چالوس و بندر ترکمن، بالاتر از بیشینه حد مجاز بود.
سید محمود عقیلی؛ پونه رسولی؛ لیلا عبدلی
دوره 5، شماره 3 ، فروردین 1387
چکیده
مطالعه ای جهت بررسی وضعیت ماهیان رودخانه های الموت و طالقان ( درحوضه آبریز رودخانه سفید رود) با استفاده ازدستگاه الکتروشوکر و اثرات احتمالی احداث سد مخزنی بر روی ماهیان این دو رودخانه در مهر ماه 1379 صورت گرفت. 9 گونه متعلق به 7 جنس و 3 خانواده شناسایی شدند: Salmo trutta, Oncorhynchus mykiss, Nemachilus , B.mursa , B.capito, Barbus lacerta, bergianus, Alburnoides, Leuciscus cephalus, Capoeta Capoeta ...
بیشتر
مطالعه ای جهت بررسی وضعیت ماهیان رودخانه های الموت و طالقان ( درحوضه آبریز رودخانه سفید رود) با استفاده ازدستگاه الکتروشوکر و اثرات احتمالی احداث سد مخزنی بر روی ماهیان این دو رودخانه در مهر ماه 1379 صورت گرفت. 9 گونه متعلق به 7 جنس و 3 خانواده شناسایی شدند: Salmo trutta, Oncorhynchus mykiss, Nemachilus , B.mursa , B.capito, Barbus lacerta, bergianus, Alburnoides, Leuciscus cephalus, Capoeta Capoeta B.mursa bipunctatus جمعیت نسبتا کمی در ایران دارد، لذا می بایست نسبت به حفظ زیستگاه های آن اقدام نمود . گونهB.capito نیز به دلایل دارا بودن ارزش های صید ورزشی و همچنین ارزش اقتصادی در حوضه جنوب خزر تحت فشار صیادی بوده و می بایست تمهدیات لازم جهت حفظ این گونه صورت گیرد و به دلیل این که زیستگاه S.trutta دربالای سد است خطر کمتری آن را تهدید می کند سایر گونه ها دارای فراوانی مناسبی در منطقه مورد بررسی هستند. با توجه به اهمیت رودخانه سفید رود به عنوان یکی از مهم ترین زیستگاه های آبی حوضه جنوب دریای خزر برای گونه های مهم ماهیان با ارزش اقتصادی دریای خزر ک ه به این رودخانه وابسته اند وبا توجه به وجود سد مخزنی منجیل بر روی این رودخانه و برداشت بیش ازحد آب برای کشاورزی و آبزی پروری از این رودخانه نباید تاثیر احداث سد در منطقه الموت یا طالقان را تنها بر روی ماهیان این منطقه بررسی نمود، بلکه می بایست تمام حوضه رودخانه سفید رود را در نظر گرفت
بهروز ابطحی؛ مهدی قدرتی شجاعی؛ عباس اسماعیلی ساری؛ معصومه رهنما؛ عیسی شریف پور؛ محمود Mahmood؛ رضوان ا... کاظمی؛ علی حلاجیان
دوره 4، شماره 3 ، فروردین 1386
چکیده
غلظت پنج فلز شامل : سرب(Pb) ؛ مس (Cu) ، کادمیوم(Cd) ، نیکل (Ni) و وانادیوم (V) در بافتهای ماهی اوزون برون (Acipenser stellatus) صید شده در سال 1380 در سواحل جنوبی دریای خزر با دستگاه جذب اتمی کوره ای و شعله ای ، طبق روش استانداردAOAC مورد بررسی قرار گرفت. نمونه ها از مراکز مهم صد ماهیان خاوریاری خزر جنوبی در استان های گیلان و گلستان در فصول بهار و پاییز جمع آوری ...
بیشتر
غلظت پنج فلز شامل : سرب(Pb) ؛ مس (Cu) ، کادمیوم(Cd) ، نیکل (Ni) و وانادیوم (V) در بافتهای ماهی اوزون برون (Acipenser stellatus) صید شده در سال 1380 در سواحل جنوبی دریای خزر با دستگاه جذب اتمی کوره ای و شعله ای ، طبق روش استانداردAOAC مورد بررسی قرار گرفت. نمونه ها از مراکز مهم صد ماهیان خاوریاری خزر جنوبی در استان های گیلان و گلستان در فصول بهار و پاییز جمع آوری شدند نتایج حاصله نشان داد که تجمع فلزات در بافتهای کبد و آبشش از ترتیب مس> سرب> کادمیوم> نیکل و وانادیوم پیروی می کند . در حالیکه این روند در سرم ماهی ها بترتیب مس> نیکل > سرب > وانادیوم ؟ وکادمیوم بود. اختلاف معنی داری در غلظت فلزات در بافتها و سرم ازون برون مشاهده گردید (p