محمود احمدی؛ زهرا علی بخشی؛ منوچهر فرج زاده اصل
چکیده
سابقه و هدف: آشکارسازی تغییر، فرایندی برای یافتن منطقه های متناقض در تصویرهای زمانی متفاوت از ناحیهای مشابه میباشد. پوشش گیاهی در جذب دودهها و سرب هوا ، جلوگیری از پخش مواد آلاینده در محیطهای شهری و کمک به پاکسازی هوا و کاهش جزایر حرارتی،بسیار موثر است. بررسی کاهش یا افزایش پوشش گیاهی در تهران بعنوان کلانشهر و نیز ...
بیشتر
سابقه و هدف: آشکارسازی تغییر، فرایندی برای یافتن منطقه های متناقض در تصویرهای زمانی متفاوت از ناحیهای مشابه میباشد. پوشش گیاهی در جذب دودهها و سرب هوا ، جلوگیری از پخش مواد آلاینده در محیطهای شهری و کمک به پاکسازی هوا و کاهش جزایر حرارتی،بسیار موثر است. بررسی کاهش یا افزایش پوشش گیاهی در تهران بعنوان کلانشهر و نیز شهرستانهای حومه آن، با توجه به رشد بیرویه جمعیت و ساختوساز به شدت ضرورت دارد. هدف از این پژوهش بررسی روند تغییرهای زمانی-مکانی پوشش گیاهی در تهران و اقمار و رابطه آن با دما در دورههای زمانی مختلف میباشد. نتایج این تحقیق میتواند در مطالعات مربوط به زیست پذیری شهری، کاهش اثرهای سوء جزایر حرارتی شهری و علوم محیطی مؤثر واقع شود. مواد و روشها: ابتدا استخراج و آماده سازی دادههای تصاویر از طریق سنجنده+ ETM ماهواره لندست 7 در سالهای 2001 تا 2015 انجام و ماه ژوئن بعنوان گرمترین ماه منطقه مورد مطالعه انتخاب شد. سپس گزینش روزهای مورد بررسی و انجام تصحیحات تصاویر و تهیه نقشههای LULC و ترسیم نمودار درصد مساحت منطقه ها مورد توجه قرار گرفت. محاسبه شاخصهای پوشش گیاهی و منطقه های ساختهشده و محاسبه دمای سطح زمین همراه با ارزیابی صحت دادههای دمای سطح زمین از مرحله های دیگر روش تحقیق بود. در نهایت ترسیم نمودار درصد مساحت هر شاخص و نیز ترسیم نمودار پراکنش و تابع گوسی با بررسی دگرگونی مکانی پوشش گیاهی انجام پذیرفت. نتایج و بحث: با توجه به نقشه کاربری زمین ها و پوشش زمین(LULC)، برای سالهای 2001، 2005، 2010 و 2015 افزایش پوشش گیاهی در سال 2015 نسبت به دورههای قبل در منطقه مورد مطالعه مشهود است. رشد منطقه های ساختهشده در غرب منطقه به خوبی دیده میشود. در نمودار درصد مساحت هر کلاس کاربری زمین ها و تغییر آن در 4 سال منتخب، از سال 2001 درصد پوشش گیاهی روبه کاهش رفته که تا سال 2005 و 2010 ادامه داشته، و در سال 2015 افزایش چشمگیر یافته است. از سوی دیگر روابط بین دمای سطحی و شاخصهای NDVI و SAVI خطی نبوده و بر اساس برازش معادلات آماری در هر وضعیت، عامل های دیگری در کاهش یا افزایش LST نقش دارند. در نمودار تابع چگالی نرمال، تغییرهای شاخص NDVI در دوره دوم و سوم مشابه یکدیگر بوده و در این دو دوره نسبت به دوره اول، میانگین افزایش و همچنین با توجه به کاهش واریانس، ارتفاع منحنی افزایشیافته است. در تحقیق حاضر و با بررسی تهران و اقمار، کاهش میزان LST در دوره دوم و سوم یعنی از 2006 تا 2015 مشاهده میشود. از سوی دیگر مساحت پوشش گیاهی بطور کلی در منطقه روبه افزایش است. از جنبه مکانی و مطابق بررسیهای انجامشده، تهران بیشترین درصد کلاس یک NDVI یعنی سطحهای بدون پوشش گیاهی را به خود اختصاص داده است. نتیجهگیری: با توجه به بررسی شاخصهای NDVI، SAVI و NDBI، روند کلی مساحت پوشش گیاهی در منطقه مورد مطالعه در حال افزایش است. با درنظرگرفتن مقادیر 15R2"> ، پوشش گیاهی در شهرستان ری در حال نابودی میباشد. در شهرستانهای رباطکریم و تهران سطح های پوشش گیاهی در حال افزایش است. رشد افسارگسیخته شهرکهای اقماری در حومه تهران موجب تخصیص زمینهای بایر و مزرعه ها و پوشش گیاهی به ناحیه های ساختمانی و مسکونی شده است که این امر جزایر حرارتی و شرایط نامساعد زندگی را تشدید میکند.
سید شهاب الدین طیبی؛ شهیندخت برق جلوه؛ مجتبی سلیمانی ساردو
چکیده
سابقه و هدف: مصرف روزافزون سوختهای فسیلی موجب افزایش میزان دی اکسید کربن هوا شده، که از مهم ترین عامل های آلودگی شهری و نیز گرمایش زمین به حساب میآید. توسعه کشت گیاهان و ایجاد فضاهای سبز، یکی از مهمترین روشهای ذخیره کربن هوا است. تحقیق های زیادی برای تعیین توان گیاهان مختلف جهت ذخیره کربن انجام شده است که به کارایی بالای ...
بیشتر
سابقه و هدف: مصرف روزافزون سوختهای فسیلی موجب افزایش میزان دی اکسید کربن هوا شده، که از مهم ترین عامل های آلودگی شهری و نیز گرمایش زمین به حساب میآید. توسعه کشت گیاهان و ایجاد فضاهای سبز، یکی از مهمترین روشهای ذخیره کربن هوا است. تحقیق های زیادی برای تعیین توان گیاهان مختلف جهت ذخیره کربن انجام شده است که به کارایی بالای گیاهان در جذب کربن جو اذعان دارد. هدف از این پژوهش، بررسی میزان توانمندی گونههای اطلسی (Petunia hybrida ) و گل جعفریTagetes patula) ) از جهت ذخیره کربن، بعنوان دو گونه کلیدی مورد نظر در طرحهای توسعه فضای سبز شهر کرمان می باشد تا از این طریق کمک شایانی نسبت به مدیریت بهتر فضای سبز شهری با درنظرگرفتن مقوله ذخیره کربن شود. مواد و روش ها: در این پژوهش، میزان کربن آلی نمونههای گیاهی پس از جمعآوری، قطع و توزین اندامها، با استفاده از دستگاه آنالیزگر عناصر (S-N-H-C) تعیین شده. در ادامه با بررسی دادههای میدانی و درنظر گرفتن گرههای ترافیکی، محل تمرکز بیشترین میزان آلودگی در نقاط خاص شهر مشخص شده و در نهایت، با بررسی پوشش گیاهی سیمای سرزمین کرمان، در راستای برنامهریزی سیمای اکولوژیک شهری از جهت ذخیره کربن اقدام صورت گرفته است. نتایج و بحث: نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این مساله است که در مجموع توانایی ذخیره کربن گیاه اطلسی بیش از جعفری بوده و در نواحی غربی و تا حدودی متمایل به مرکز شهر کرمان که شاهد گرههای ترافیکی بیشتری میباشد، از منظر ذخیره کربن پیشنهاد می شود تا گونه اطلسی در قیاس با گونه جعفری در اولویت کاشت و توسعه فضاهای سبز شهری بویژه در ناحیههای نامبرده شهر کرمان، مدنظر کارشناسان و دست اندرکاران امر قرار گیرد. نتیجهگیری: با توجه به اینکه عنصرهای تشکیل دهنده پوشش گیاهی فضای سبز شهری جایگاه غیر قبل انکاری در زمینهی کارایی و حضور در عرصه شهری دارند ارزیابی و شناخت قابلیتهای نهفته پوشش گیاهی، برای پیاده سازی یک برنامه مدیریتی بهینه در راستای کاهش مشکل های محیط زیست شهری از اهمیت قابل توجه ای برخوردار است. این پژوهش بیانگر این موضوع می باشد که با شناخت قابلیتهای عنصرهای تشکیل دهنده فضای سبز می توان برای کاهش برخی از مشکل های شهری اقدام موثرتری را انجام داد بطوری که امکان کشت و توسعه گونه اطلسی در طرحهای گسترش فضای سبز شهری منجر به ذخیره بیشتر کربن در قیاس با گونه جعفری میشود که در طرحهای توسعه فضای سبز دارای اهمیت است.
وجیهه قربان نیا خیبری؛ میرمهرداد میرسنجری؛ هومان لیاقتی؛ محسن آرمین
دوره 15، شماره 2 ، تابستان 1396، ، صفحه 55-74
چکیده
سابقه و هدف:
دمای سطح زمین (LST) بهعنوان متغیر مهم ریزاقلیم و تشعشع انتقالی داخل جو، یکی از معیارهای مهم در برنامهریزی ناحیهای و منطقهای است از اینرو عامل مهمی در کنترل فرایندهای زیستی، شیمیایی و فیزیکی زمین است. فعالیتهای طبیعی و انسانساز بهویژه نوع کاربری اراضی و پوشش زمین با تغییر شرایط فیزیکی و زیستی یک منطقه پارامتر ...
بیشتر
سابقه و هدف:
دمای سطح زمین (LST) بهعنوان متغیر مهم ریزاقلیم و تشعشع انتقالی داخل جو، یکی از معیارهای مهم در برنامهریزی ناحیهای و منطقهای است از اینرو عامل مهمی در کنترل فرایندهای زیستی، شیمیایی و فیزیکی زمین است. فعالیتهای طبیعی و انسانساز بهویژه نوع کاربری اراضی و پوشش زمین با تغییر شرایط فیزیکی و زیستی یک منطقه پارامتر مهمی در مقدار دمای سطح زمین است.
مواد و روشها:
در این پژوهش رابطه بین دمای سطح زمین و پوشش زمین مرتبط با الگوهای کاربریهای اراضی و پوشش زمین شهرستان دنا در سال 2016 با استفاده از الگوریتم پنجره مجزا روی مجموعه دادههای ماهواره لندست 8 بررسی شده است. الگوریتم پنجره مجزا یک ابزار ریاضی است که با استفاده از اطلاعات زمینی، دمای روشنایی سنجنده حرارتی (TIRS)، قابلیت گسیلندگی زمین (LSE) و عامل پوشش گیاهی سبز جزء به جزء (FVC) بهدستآمده از باند چند طیفی سنجنده OLI و دمای سطح زمین را برآورد میکند.
نتایج و بحث:
بر اساس طبقهبندی تصویر سنجنده OLI ماهواره لندست 8 سال 2016 با درستی کل حدود 80 درصد و ضریب کاپای 90/0، کاربری مرتع و مناطق مسکونی با 67/50 و 3/0 درصد، به ترتیب بیشترین و کمترین مساحت را در شهرستان دنا به خود اختصاص دادهاند. میانگین دمای سطح زمین در شهرستان دنا حدوداً 32 درجه سانتیگراد و میانگین شاخص پوشش گیاهی نیز حدوداً 14/0 است. در تجزیهوتحلیل رابطه بین LST و شاخص پوشش گیاهی (NDVI) در کل شهرستان دنا و در هر طبقه کاربری اراضی و پوشش زمین، نتایج روند متفاوتی را نشان داد بهطوریکه رابطه مثبت و معنیداری بین NDVI و LST در کل شهرستان دنا و کاربری مرتع وجود دارد. در صورتیکه در سایر کاربریهای جنگل، زراعت و باغ و مناطق مسکونی رابطه معنیداری یافت نشد.
نتیجهگیری:
عوامل مختلفی بر نوع و شکل رابطه بین NDVI و LST اثرگذار است که از جمله میتوان به نوع کاربری اراضی و پوشش زمین، مقدار پوشش گیاهی، فصل سال، زمان روز، نوع اکوسیستم، عرض جغرافیایی و عوامل محدودهکننده و محرک رشد پوشش گیاهی مثل مقدار آب و انرژی خورشیدی اشاره کرد. عامل تعیینکننده مقدار دما در شهرستان دنا افزایش یا کاهش پوشش گیاهی نیست بلکه تغییرات ارتفاع از سطح دریا است. به عبارتی دیگر اثر تغییرات ارتفاع از سطح دریا بر دمای سطح زمین از اثر پوشش گیاهی بر دما مهمتر است. در ارتفاعات پایینتر شهرستان دنا که دمای نسبتاً زیاد برای رشد پوشش گیاهی کافی وجود داشته است، پوشش گیاهی متراکمتر و فراوانتر بوده است و به همین دلیل رابطه مثبتی بین دمای سطح زمین (LST) و شاخص پوشش گیاهی (NDVI) وجود دارد. بنابراین تأثیرگذاری پوشش گیاهی در کاهش دمای سطح زمین بستگی به مقدار پوشش گیاهی دارد.
قدرت اله حیدری؛ رضا تمرتاش؛ محمدرضا طاطایان؛ محسن باغستانی فر
دوره 10، شماره 1 ، پاییز 1391
چکیده
فشار چرای دام یکی از عوامل مخرب مراتع است که موجب تغییرات پوشش گیاهی و گونه های موجود می شود. اساس تحقیق حاضر بررسی اثر چرای دام بر خصوصیات گیاهی در نواحی چرا شده و چرانشده بوده است.بنابر این نواحی با چرای متوسط و سنگین در مراتع کوهستانی گرگان انتخاب شد. نمونه برداری سیستماتیک با استفاده از سه ترانسکت و 40 پلات که به صورت تصادفی بر روی ...
بیشتر
فشار چرای دام یکی از عوامل مخرب مراتع است که موجب تغییرات پوشش گیاهی و گونه های موجود می شود. اساس تحقیق حاضر بررسی اثر چرای دام بر خصوصیات گیاهی در نواحی چرا شده و چرانشده بوده است.بنابر این نواحی با چرای متوسط و سنگین در مراتع کوهستانی گرگان انتخاب شد. نمونه برداری سیستماتیک با استفاده از سه ترانسکت و 40 پلات که به صورت تصادفی بر روی آن قرار گرفت، انجام شد. فرمول های سیمپسون، شانون، مارگالف و منهنینک در هر پلات با استفاده از خصوصیات گیاهی ثبت شده و در نرم افزار PAST محاسبه شد. آنالیز واریانس و مقایسه میانگین های داده ها در نرم افزارPAST انجام شد. نتایج نشانداد که در منطقه چرا نشده خصوصیات گیاهی بیش از منطقه چرای سنگین بوده است.در منطقه چرای متوسط شاخص های گیاهی نسبت به مناطق دیگر اختلاف معنی داری نشان ندادند.