جلال الدین شهباز؛ زانیار فاتحی؛ کامران چپی
چکیده
سابقه و هدف: گرمایش جهانی مهمترین چالشی است که انسان در قرن 21 با آن روبهرو میباشد. گرمتر شدن هوا موجب افزایش تبخیر و تعرق خواهد شد که این افزایش موجب تشدید خشکسالیها خواهد شد. یکی از اصلیترین دلایل گرمایش جهانی نیز خود انسان است. انسان با تولید زیاد گازهای گلخانهای موجب سرعت بخشیدن به تغییرات اقلیمی زمین شده است. به همین دلیل ...
بیشتر
سابقه و هدف: گرمایش جهانی مهمترین چالشی است که انسان در قرن 21 با آن روبهرو میباشد. گرمتر شدن هوا موجب افزایش تبخیر و تعرق خواهد شد که این افزایش موجب تشدید خشکسالیها خواهد شد. یکی از اصلیترین دلایل گرمایش جهانی نیز خود انسان است. انسان با تولید زیاد گازهای گلخانهای موجب سرعت بخشیدن به تغییرات اقلیمی زمین شده است. به همین دلیل اطلاع از تغییرات دمای زمین در دهههای آتی همیشه مورد توجه قرار گرفته است. نتایج پژوهشگران نشان میدهد که تغییر اقلیم اثرات آشکار و قابل توجهی بر دما و بارش مناطق مختلف ایران در دهههای آتی دارد. با پیشبینی و تخمین میزان این تأثیرات میتواند با آمادگی کافی، هزینه کم و سرعت بیشتر میزان تاثیرات تغییر اقلیم را کاهش داد.مواد و روشها: در این پژوهش تأثیر تغییر اقلیم بر میانگین دمای حداکثر و حداقل سالانه و فصلی شهر اراک تحت سناریوهای انتشار RCP2.6, RCP4.5, RCP8.5 برای دهه آتی 2040 مورد بررسی قرار گرفت. برای استفاده از خروجیهای مدلهای گردش عمومی در مقیاسهای منطقهای و محلی لازم است که آنها با استفاده از مدلهای ریزمقیاسنمایی، ریزمقیاس شوند. در این تحقیق از مدل ریزمقیاسنمایی آماری SDSM برای ریزمقیاس نمودن خروجیهای مدل گردش عمومی CanESM2 استفاده شد. این مدل در شبیهسازی میانگین دمای حداکثر و حداقل فصلی و سالانه در منطقه مورد مطالعه توانایی قابل قبولی داشت.نتایج و بحث: بر اساس نتایج بهدست آمده میانگین دمای حداکثر در فصل زمستان و بهار تحت هر سه سناریو RCP2.6, RCP4.5, RCP8.5 کاهش پیدا خواهد که این میتواند نشان دهد که دمای هوای روزانه در این فصلها خنکتر خواهد بود. اما میانگین دمای حداکثر در فصلهای تابستان و پاییز افزایش پیدا خواهد کرد که این میتواند نشان دهد که دمای هوای روزانه در این فصلها گرمتر خواهد شد. میانگین دمای حداقل در زمستان و بهار تحت هر سه سناریو RCP2.6, RCP4.5, RCP8.5 کاهش و در فصلهای تابستان افزایش پیدا خواهد کرد. این نتایج نشان میدهد در دهه آتی 2040 شهر اراک در فصلهای زمستان و بهار دارای دمای هوای شبانه سردتر و در فصلهای تابستان و بهار دمای هوای شبانه گرمتری دارد. با توجه به اینکه گرمتر شدن هوا موجب افزایش تقاضا برای آب و برق میشود و چون اراک شهری صنعتی و با آب وهوای خشک است میتواند در آینده با چالشهای جدی کمبود آب و برق مواجه شود.نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدست آمده در این مطالعه در دهه 2040 شهر اراک زمستان و بهار سردتر و تابستان و پاییز گرمتری خواهد داشت. بیشترین تأثیر تغییر اقلیم بر دمای شهر اراک مربوط به میانگین دمای حداقل فصل پاییز است که تحت سناریوهای RCP2.6, RCP4.5, RCP8.5 میانگین دمای حداقل در فصل پاییز بهترتیب 88/206 و 37/196 و 27/192 درصد افزایش پیدا میکند. میانگین دمای حداکثر و حداقل سالانه تحت هر سه سناریو در دهه آتی 2040 افزایش پیدا میکند که بیشترین افزایش میانگین دمای حداکثر و حداقل سالانه به ترتیب مربوط به سناریوهای RCP8.5 و RCP2.6 میباشد که برابر با 14/4 و 38/4 درصد است.
احسان خدارضایی؛ کورس خوشبخت؛ هادی ویسی؛ محمد رضا نظری
چکیده
سابقه و هدف: مصرف انرژی در بخش کشاورزی، رشد سریعتری را نسبت به سایر بخشهای اقتصاد کشاورزی تجربه کرده است. در کشورهای در حال توسعه، میزان قابل توجهی از انرژی برای تولید و امنیت غذایی مصرف میشود. مصرف انرژی در بخش کشاورزی منجر به انتشار گازهای گلخانهای و آلایندهای محیطزیستی شده است که عواقبی مانند گرمایش جهانی و تغییر اقلیم را ...
بیشتر
سابقه و هدف: مصرف انرژی در بخش کشاورزی، رشد سریعتری را نسبت به سایر بخشهای اقتصاد کشاورزی تجربه کرده است. در کشورهای در حال توسعه، میزان قابل توجهی از انرژی برای تولید و امنیت غذایی مصرف میشود. مصرف انرژی در بخش کشاورزی منجر به انتشار گازهای گلخانهای و آلایندهای محیطزیستی شده است که عواقبی مانند گرمایش جهانی و تغییر اقلیم را در پی دارد. مصرف انرژی در ایران سه برابر میانگین جهانی است. تجزیهوتحلیل جریان انرژی و انتشار گازهای گلخانهای در بوم نظامهای کشاورزی میتواند از طریق بهینهسازی عملیات تولید به کاهش اثرات محیطزیستی کمک کند. دشت قزوین در ایران یکی از دشتهای مهم کشاورزی است که در کنار استفاده از آب زیرزمینی، بزرگترین شبکه کانالکشی آبیاری و زهکشی در ایران را دارا است. در پژوهش حاضر، جریان انرژی و پتانسیل گرمایش جهانی تولید یونجه و ذرت علوفهای در دو سیستم تامین آب از چاه و شبکه کانال آبیاری در دشت قزوین ارزیابی شد. مواد و روشها: در این پژوهش، تجزیه و تحلیل شاخصهای انرژی و اثر گرمایش جهانی بررسی شد. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه و مصاحبه با کشاورزان در سال 97-98 جمعآوری شد. پتانسیل گرمایش جهانی با روش ارزیابی چرخه حیات و با استفاده از نرم افزار SimaPro 9 محاسبه شد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد تولید یونجه با سیستم تامین آب از چاه به میزان 131700 مگاژول در هکتار بیشترین و تولید ذرت با سیستم تامین آب از کانال به میزان 66548 مگاژول در هکتار کمترین انرژی ورودی را به خود اختصاص دادند. کارایی مصرف انرژی در تولید ذرت (5/3) و یونجه (3/3) در سیستم کانالکشی بیشتر از سیستم تامین آب از چاه (3/2 در ذرت و 46/1در یونجه) محاسبه شد. پتانسیل گرمایش جهانی در سیستم تامین آب زیرزمینی برای ذرت و یونجه به ترتیب 9/7466 و 76/7995 و در سیستم کانالکشی به ترتیب 34/5533 و 67/4947 معادل کیلوگرم دیاکسید کربن در هکتار برآورد شد. الکتریسیته و انتشارات مستقیم از مزرعه بیشترین سهم را در مصرف انرژی و انتشار گازهای گلخانهای داشتند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد در شبکه کانالکشی آبیاری در مقایسه با منبع آب زیرزمینی به دلیل مصرف کمتر الکتریسیته برای آبیاری، میزان پتانسیل گرمایش جهانی و مصرف انرژی کمتری دارد. مطابق نتایج، سیستمهای تحتفشار و انرژیهای تجدیدپذیر برای آبیاری، خاکورزی حفاظتی و مدیریت کارآمد شبکه کانالکشی برای کاهش مصرف منابع و اثرات محیطزیستی پیشنهاد شدند.
مریم شریعتزاده؛ مسعود بیژنی؛ سعید مرید
چکیده
سابقه و هدف: پدیده تغییر اقلیم به هر گونه تغییر بلندمدت در شرایط آب و هوایی اطلاق میگردد. امروزه بحرانیترین تهدید زیستمحیطی علیه کره زمین، تغییرات اقلیمی است. از طرفی تغییرات اقلیمی که در دهههای اخیر بر شدت آن افزوده شده، مدیران آب، مصرفکنندگان آب و بـه طـور کلـی برنامـهریـزان و تصمیمسازان را با چالشهای جدی مواجه کرده ...
بیشتر
سابقه و هدف: پدیده تغییر اقلیم به هر گونه تغییر بلندمدت در شرایط آب و هوایی اطلاق میگردد. امروزه بحرانیترین تهدید زیستمحیطی علیه کره زمین، تغییرات اقلیمی است. از طرفی تغییرات اقلیمی که در دهههای اخیر بر شدت آن افزوده شده، مدیران آب، مصرفکنندگان آب و بـه طـور کلـی برنامـهریـزان و تصمیمسازان را با چالشهای جدی مواجه کرده و منطقی نیز وجود ندارد که فرض شود وضـعیت تغییـر اقلـیم و شـرایط هیدرولوژیکی به همان شکلی که پیش از این بوده در آینده هم ادامه خواهد داشت؛ بنابراین، در شرایطی کـه شـتاب تغییـرات اقلیمی و آثار محدود کننده آن بر منابع متداول فعلی آب کشور، چالشهای مهمی را فراروی ما قرار داده و اهتمـام جـدی بر مواجهه با تغییر اقلیم به عنوان یک راهبرد جدی مطرح است. ﺗﻐﻴﻴﺮات اﻗﻠﻴﻤﻲ روی ﺑﺨﺶ ﻛﺸﺎورزی نیز در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺟﻬﺎن از ﺟﻤﻠﻪ اﻳﺮان ﺗﺄﺛﻴﺮات ﻣﻨﻔـﻲ ﮔﺬاﺷـﺘﻪ و لذا ﻛﺸـﺎورزان ﺑـﺮای ﺣﻔـﻆ ﻣﻌﻴﺸـﺖ ﺧﻮﻳﺶ ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ سازگاری بیشتری با این تغییرات هستند. از این رو پژوهش حاضر با هدف درک رفتار سازگاری کشاورزان با تغییرات اقلیمی با استفاده از مدل رفتاری (انگیزش ـ محافظت) در شهرستان خوی از توابع استان آذربایجان غربی انجام شده است. مواد و روشها: ﭘﮋوﻫﺶ کمّی ﺣﺎﺿﺮ، از ﻧﻮع ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ﮐـﺎرﺑﺮدی اﺳﺖﮐﻪ ﺑﻪ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ـ همبستگی در شهرستان خوی اﻧﺠﺎم ﺷـﺪه اﺳـت. جامعه آماری 25811 خانوار بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 380 خانوار با روش ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﯿﺮی ﺗﺼﺎدﻓﯽ ﻃﺒﻘـﻪای ﺑﺎ اﻧﺘﺴﺎب ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامهای بود که روایی ظاهری و محتوایی آن توسط پانلی از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی به تأیید رسید و پایایی دسته گویههای آن با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ (90/0 ≤ α ≤ 72/0) محقق گردید به منظور تجزیه و تحلیل دادهها؛ از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.نتایج و بحث: یافتههای پژوهش نشان داد میزان سازگاری خانوارهای کشاورز نسبت به تغییرات اقلیم یکسان نبوده و در پایان نسبت به ارائه الگوی سازگاری خانوارهای کشاورز نسبت به تغییر اقلیم و ارائه پیشنهادهای بهبود دهنده در زمینه کاهش اثرات و مدیریت آن اقدام شده است. بر اساس یافتههای پژوهش مهمترین عوامل تأثیرگذار بر رفتار سازگاری عبارتند از حفظ ساختار کشاورزی، حفظ استاندارهای زندگی، حفظ انسجام اجتماعی، بکارگیری راهبردهای مختلف برای سازگاری، یادگیری راهحلهای جدید برای مقابله با بحران و حفظ قدرت تصمیمگیری که بیشترین رابطه را با رفتارسازگاری داشتند. این در حالی است که حفظ روحیه کمترین رابطه را با رفتار سازگاری نشان میدهد. در مجموع، متغیرهای مستقل مورد مطالعه قادر هستند 87 درصد از تغییرات رفتار سازگاری را پیش-بینی نمایند.نتیجهگیری: نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر حاکی از آن بود که با بکار گیری راهبردهای مختلف برای سازگاری، یادگیری راه-حلهای جدید برای مقابله با بحران و بکارگیری خلاقیت برای مقابله با بحران، توان سازگاری با تغییرات اقلیم از نظر اقتصادی را در خود افزایش میدهند. همچنین ارزیابی رفتار کشاورزان در خصوص تغییرات آب و هوایی نشان داد که بیشتر کشاورزان با آگاهی از تغییرات اقلیمی در سالهای اخیر، به این توانایی رسیدهاند که با حفظ عملکرد و ساختار کشاورزی، استانداردهای زندگی خود را حفظ و ارتقا دهند؛ لذا، میتوان با ارائه راهکارها و فنون نوین به کشاورزان منطقه و همچنین در دسترس قرار دادن اطلاعات به روز اقلیمی گام مؤثری در سازگاری پایدار در منطقه با تغییرات اقلیمی برداشت.
مهدی بروغنی؛ الهام فهیمی نژاد؛ ایمان پژوهان
چکیده
سابقه و هدف: پدیده تغییر اقلیم میتواند بر سیستمهای مختلف اثرهای متفاوتی داشته باشد که به دلیل نقش حیاتی آب در زندگی انسان، بررسی تأثیرهای منفی آن بر وقوع، شدت و تداوم خشکسالی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این تحقیق اثرهای تغییر اقلیم بر خشکسالیهای سواحل جنوبی خزر در دورههای آتی مورد ارزیابی قرار میگیرد.مواد و روشها: ...
بیشتر
سابقه و هدف: پدیده تغییر اقلیم میتواند بر سیستمهای مختلف اثرهای متفاوتی داشته باشد که به دلیل نقش حیاتی آب در زندگی انسان، بررسی تأثیرهای منفی آن بر وقوع، شدت و تداوم خشکسالی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این تحقیق اثرهای تغییر اقلیم بر خشکسالیهای سواحل جنوبی خزر در دورههای آتی مورد ارزیابی قرار میگیرد.مواد و روشها: منطقه موردمطالعه سه استان شمالی گیلان، مازندران و گلستان را در برمیگیرد و بهطورکلی از نظر مساحت 4 درصد و از نظر جمعیت 12 درصد از نظر کل ایران را شامل میشود. در این مطالعه، تأثیرات تغییرات آبوهوا بر خشکسالی در سواحل جنوبی دریای خزر در دورههای آینده ارزیابی خواهد شد. برای این منظور، دادههای بارشی از مدل گردش عمومی HadCM3-A2 برای دورههای آینده (2099-2070، 2069-2040، 2039- 2010) از نظر آماری و با در نظر گرفتن عدم قطعیت نوسانات آب و هوایی در سری 20، مقیاس بندی شدهاند. در ابتدا بارش روزانه تولید شد، سپس سنجه بارش استاندارد برای دوره پایه و دورههای آینده محاسبه شد. سرانجام، متغیرهای ریز مقیاس شده منطقه با متغیرهای مشاهده شده مقایسه شده و پس از اطمینان از توانایی مدل HadCM3 در کاهش دما و متغیرهای بارش منطقه، سری زمانی روزانه بارش و دما و متغیرهای مقیاس بزرگ از مدل HadCM3 در دورههای (2010-2039، 2040-2069 و 2070-2099) از مدل SDSM استخراج میشود.نتایج و بحث: نتایج بهدستآمده از خروجی سنجه در دوره نظارت و دورههای آینده با مقیاسهای زمانی مختلف نشان میدهد که شدت خشکسالی در دهههای آینده نسبت به دوره نظارت افزایش خواهد یافت. این افزایش برای شرق دریای خزر شدیدتر است، بهطوریکه شدت خشکسالی دهه 2080 سه برابر دوره مشاهده خواهد بود. نتایج نشان داد که تغییرات آب و هوایی منجر به افزایش فراوانی و شدت خشکسالی در منطقه مورد مطالعه میشود. علیرغم وجود تنوع در مقدار SPI برای مدت کمتر از 9 ماه در حال اجرا، برای دورههای طولانیتر از 1 تا 2 سال در مقایسه با دوره تاریخی حدود 23.5 و 25 درصد افزایشیافته است. ناسازگاری خشکسالی شبیهسازیشده در آینده با دوره مشاهده در ایستگاه گرگان با چهار ایستگاه باقی مانده از مناطق جنوبی دریای خزر باید مورد توجه قرار گیرد. این وضعیت ممکن است به دلیل اختلاف در منابع بارش در سواحل شرقی و غربی دریای خزر و واکنش متفاوت دو منطقه در برابر گرم شدن کره زمین باشد. مطالعات مختلف Alijani (1991) نشان داد که سواحل غربی دریای خزر بیشتر از سواحل شرقی آن تحت تأثیر جریانهای شمالی سیستم پرفشار سیبری قرار دارند و در صورت ایجاد فشار زیاد بر دریای خزر، بارندگی در غرب دریای خزر بالاتر از منطقه شرقی آن خواهد بود. با توجه به این واقعیت که پدیده گرم شدن کره زمین بهطورکلی منجر به تضعیف سیستم پر فشار سیبری شده است، بنابراین میزان کاهش بارش در منطقه های مرکزی و غربی دریای خزر به نسبت بیشتر از منطقه های شرقی آن مانند ایستگاه گرگان خواهد بود.نتیجهگیری: وقوع خشکسالیهای پیدرپی و افزایش شدت خشکسالیهای دهههای آینده منطقه های ساحلی جنوب خزر منابع آبی را کاهش داده و اقتصاد مبتنی بر کشاورزی منطقه را با بحران شدیدتری مواجه مینماید، در این صورت مدیریت منابع آبی و تدوین سند راهبردی آبیاری و الگوی کشت منطقهای سازگار با روندهای اقتصادی – اجتماعی و اقلیمی ضروری به نظر میرسد.
بیتا مهدوی امیری؛ جعفر کامبوزیا
چکیده
سابقه و هدف: نگرانی از تأثیرات احتمالی تغییر اقلیم بر روی محصولات کشاورزی باعث شده است که پژوهش های مهمی در یک دهه گذشته در این زمینه انجام شود. غلات بیشترین اهمیت را در تامین غذای جمعیت جهان دارد و از بین غلات مختلف گندم مهمترین نقش را بر عهده دارد. در کشور ما نیز گندم مهمترین محصول زراعی کشور است و نقش بارزی در تغذیه مردم دارد. ...
بیشتر
سابقه و هدف: نگرانی از تأثیرات احتمالی تغییر اقلیم بر روی محصولات کشاورزی باعث شده است که پژوهش های مهمی در یک دهه گذشته در این زمینه انجام شود. غلات بیشترین اهمیت را در تامین غذای جمعیت جهان دارد و از بین غلات مختلف گندم مهمترین نقش را بر عهده دارد. در کشور ما نیز گندم مهمترین محصول زراعی کشور است و نقش بارزی در تغذیه مردم دارد. با توجه به اهمیت این گیاه در تامین امنیت غذایی این مطالعه با هدف بررسی افزایش غلظت دی اکسید کربن بر روی عملکرد گیاه گندم انجام گرفت. به این منظور از روش فراتحلیل برای مقایسه کمی اثر CO2 بر عملکرد گیاه گندم استفاده شد.مواد و روش ها: هدف از فراتحلیل به دست آوردن اطلاعات بیشتر از اطلاعات موجود است. به منظور دستیابی به داده های لازم برای انجام تحقیق حاضر، از روش بررسی منابع چاپ شده استفاده شد. تعداد 75 مقاله در مورد تاثیر افزایش غلظت دی اکسید کربن بر روی عملکرد گندم استخراج شد سپس مقالات تکراری و مقالاتی که فاقد داده های مورد نظر بودند، حذف شدند و از میان مقاله های باقیمانده اطلاعات مربوط به CO2، اندازه نمونه، میانگین و انحراف معیار استخراج شد. در گام بعدی این مقادیر در نرم افزار Excel ثبت شد و در نهایت با استفاده از نرم افزار Stata 16 نمودار های درختی و قیفی لازم رسم شدند و هچنین برای بررسی سوگیری انتشار در میان مطالعات با استفاده از روش اصلاح و پر کردن و رسم نمودارهای آن، این امر بررسی شد.نتایج و بحث: نتایج مربوط به نمودار درختی نشان داد بعد از حذف داده های پرت، دو گروه T2 (25-15) و T3 (35_25) دارای اثر اندازه نهایی بیشتری ( حدود 1.6) هستند که بیانگر آن است که با افزایش درجه حرارت تا 35 درجه سانتیگراد عملکرد گیاه گندم افزایش یافته است. همچنین گروه T0 که در مقالات این گروه به درجه حرارت اشاره ای نشده است، دارای کمترین اثر اندازه (0.38) می باشد. پس می توان اینگونه استنباط کرد که عملکرد گیاه گندم با افزایش درجه حرارت بین 15 تا 35 درجه سانتی گراد و با افزایش غلظت CO2 در این دامنه دمایی، افزایش خواهد یافت. بررسی نمودار قیفی نشان داد که بیشتر مطالعات در قسمت بالای نمودار تجمع پیدا کرده اند. این مطالعات دارای خطای استاندارد کوچکتر، اندازه نمونه بیشتر و دقت بالاتر هستند. همچنین سوگیری جانبدارانه در جهت مثبت مشاهده شد. بعد از رسم نمودار قیفی، از روش اصلاج و پر کردن با هدف تخمین مطالعات گمشده بالقوه که به دلیل انتشارجانبدارانه در نمودار قیفی و تنظیم برآورد اثر کلی آنها، می باشد، استفاده شد. بعد از انجام روش اصلاح و پر کردن ، 6 نقطه که با رنگ نارنجی مشخص شده است، اضافه شده است. این نقاط، مطالعات گمشده ای هستند که برای ایجاد تقارن در نمودار، نیاز به جایگذاری دارند. این نشان دهنده آن است که مطالعات قبلی، در جهت مثبت سوگیری داشته است.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که مطالعاتی که در سال های اخیر انجام شده، دارای نتایج قابل استنادتر (به دلیل اندازه نمونه های بزرگتر و دقت بیشتر در نتایج این مطالعات) می باشد. همچنین با توجه به این که افزایش غلظت CO2 می تواند باعث افزایش دما نیز شود، پیشنهاد می شود در مطالعات بعدی، مطالعاتی که به تاثیر متقابل افزایش غلظت CO2 و افزایش دما به صورت همزمان بر روی گیاهان زراعی مهم پرداخته اند، با استفاده از روش فراتحلیل مورد بررسی قرار گیرند.
مالک ربیعی صادق آبادی؛ امید نوری؛ رضا دیهیم فرد
چکیده
سابقه و هدف: فضای سبز شهری دارای کارکردهای متعدد و حیاتی است. بهبود و تغییر سلامت جسمی و روانی موجودات زنده، بویژه انسانها، زیباسازی محیط زیست، کاهش اثرهای مخرب تغییرات اقلیمی نظیر مهار تندبادها و سیلابها و همچنین کنترل و کاهش آلاینده های خطرناک نظیر آنچه امروزه تهران و بیشتر کلان شهرهای کشور با تهدید آن روبرو هستند، تنها بخش ...
بیشتر
سابقه و هدف: فضای سبز شهری دارای کارکردهای متعدد و حیاتی است. بهبود و تغییر سلامت جسمی و روانی موجودات زنده، بویژه انسانها، زیباسازی محیط زیست، کاهش اثرهای مخرب تغییرات اقلیمی نظیر مهار تندبادها و سیلابها و همچنین کنترل و کاهش آلاینده های خطرناک نظیر آنچه امروزه تهران و بیشتر کلان شهرهای کشور با تهدید آن روبرو هستند، تنها بخش ملموسی از اثرهای فضاهای سبز، بویژه جنگلهای شهری و درختان موجود در شهر هستند. به دلیل اقلیم نیمه خشک تهران، چالش های زیادی برای انتخاب گیاهان مناسب برای ایجاد فضای سبز وجود دارد. اگر همه معیارهای انتخاب گیاهان برای فضای سبز شهری در نظر گرفته نشود، خسارتهای محیط زیستی و ضررهای مالی زیادی ممکن است ایجاد شود. تعیین عامل های ارزیابی گونه های گیاهی در فضای سبز شهری از استاندارد خاصی برخوردار نبوده و در بیشتر منابع تنها به برخی از آنها اشاره شده است. هدف از انجام این پژوهش ایجاد فضای سبز پایدار برای منطقه مورد مطالعه بود. مواد روش ها: پس از بررسی منابع علمی، عاملهایی که از نظر کاربردی در انتخاب گیاه نقش دارند، تعیین شد. به طور کلی این عامل ها در شش مقوله سازگاری منطقه ای، سازگاری محیطزیست شهری، زیبایی شناختی، نگهداری، خصوصیات رشدیو مزایای ویژه طبقه بندی و محتوای هر مقوله تعیین شد. برای تعیین ضرایب از روش "تحلیل سلسله مراتبی" (AHP) استفاده شد. این روش یکی از روشهای پرکاربرد برای رتبه بندی و تعیین اهمیت عوامل است که با استفاده از مقایسات زوجی گزینه ها به اولویت بندی هر یک از معیارها می پردازد. برای تعیین مقدار ضرایب، جدول هایی در قالب پرسشنامه طرح و به 8 نفر از کارشناسان متخصص و آشنا به منطقه مربوطه داده شد، سپس از داده های به دست آمده میانگین گرفته، و با استفاده از نرم افزار Expert choice مقدار ضرایب به دست آمد. فهرستی از گونه های رایج که در تهران کاشته می شوند و گونه هایی که یک نمونه از آنها در باغ گیاهشناسی تهران موجود بوده و نتیجه قابل قبولی داشته است، تهیه شد. امتیازدهی به گونه های گیاهی بین 0 تا 3 صورت گرفت و برای حالت های بینابینی از اعداد 0.5، 1.5 و 2.5 استفاده شد. این امتیازدهی توسط متخصصان مربوطه انجام شد و در پایان از نظرهای مختلف میانگین گرفته شد. پس از ضرب وزن هر عامل در امتیاز هر گونه، وزن نهایی گیاهان مشخص شد و گیاهان مناسب و به نسبت مناسب برای کاشت شناسایی شدند. به دلیل اهمیت مسئله تغییر اقلیم، عامل هایی که ممکن است تحت تاثیر آن قرار گیرند، به کمک پیش بینی اقلیم آینده با استفاده از نرم افزار LARSE-WG 5.1تحت مدل HadCM3 که دارای سه سناریو انتشار به نام A1B، B1 و A2 در دو دوره زمانی (2011 - 2030) و (2046 - 2065) هستند، و همچنین بررسی منابع معتبر تعیین، و وزن این عامل ها جداگانه در امتیاز گونه ها ضرب شده و بر این اساس گیاهان مناسب و به نسبت مناسب اولویت بندی و برای کاشت معرفی شدند. نتایج و بحث: به طور کلی نتایج نشان داد که بسیاری از گونه های غالب فضای سبز تهران، گیاهان مناسب (از نظر عامل هایی که بررسی شده اند) نیستند و گیاهان جدید مناسبی (با توجه به عامل های بررسی شده و امتیاز کسب شده توسط گیاهان) برای کاشت وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. به عنوان نمونه از گونه های درختی مناسب می توان به خرنوب، لیلکی بیخار و خاردار، عناب، گز، سوفورا، پسته چینی، بلوط قرمز، بلوط خاکستری، داغداغان، بلوط همیشه سبز و ... اشاره کرد. از گونه های درختچه ای مناسب می توان به ارغوان، زرشک زینتی، سنجد زینتی، انگور فرنگی، طاووسی، گلنار، سماق و پیروکانتا اشاره کرد. پیشنهاد می شود گونه های جدید قبل از کاشت ارزیابی شده، تا خطری برای محیط زیست نداشته باشند. نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج نشان داد که بسیاری از گیاهان غالب در فضای سبز تهران گونه های مناسبی نیستند و گیاهان مناسبی نیز وجود دارند که توجه کمتری به آن نشان داده اند. باید قبل از معرفی گیاهان جدید و وارد کردن آنها به محیط شهر، برای چند سال در مقیاس کوچک آزمایش شوند تا مهاجم نبودن آنها تأیید شود. یافته های این تحقیق به همراه سایر خصوصیات درخت برای دستیابی به بهترین نتایج، قابل استفاده است. نتایج این تحقیق برای شهرهای مشابه اقلیم تهران قابل استفاده است. برای تسهیل در انتخاب گیاهان در این تحقیق از تعدادی معیار برای انتخاب گیاهان استفاده شده ولی باید توجه داشت که تلفیق تجربه (مشاهده ها و کارشناسان باتجربه) با این یافته ها، در انتخاب گیاهان مناسب، اثربخشی بیشتری دارد.
نادر بارانی؛ آیت اله کرمی
چکیده
سابقه و هدف: تغییرهای اقلیمی با عامل های طبیعی مانند خشکی و خشکسالی یا فعالیت های انسانی تشدید می شود. شناسایی و آشکارسازی تغییرهای هر یک از عوامل و یافتن علت های آن از قدم های اولیه ی مطالعات بشمار می رود که در قالب روند عنصرهای اقلیمی مطالعه می شود. وجود روند ممکن است به دلیل تغییرهای طبیعی، مانند خشکسالی ...
بیشتر
سابقه و هدف: تغییرهای اقلیمی با عامل های طبیعی مانند خشکی و خشکسالی یا فعالیت های انسانی تشدید می شود. شناسایی و آشکارسازی تغییرهای هر یک از عوامل و یافتن علت های آن از قدم های اولیه ی مطالعات بشمار می رود که در قالب روند عنصرهای اقلیمی مطالعه می شود. وجود روند ممکن است به دلیل تغییرهای طبیعی، مانند خشکسالی یا فعالیت های انسانی مانند افزایش گازهای گلخانه ای باشد. ایجاد روند در عامل های اقلیمی هر ناحیه ای امری عادی بوده ولی تداوم آن در سال های بعد میتواند اثرهای بارزتری بر مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی داشته باشند. با بررسی روند تغییرهای میانگین بارش و دمای هوا میتوان تغییرهای اقلیمی در منطقه را ردیابی نمود. این تحقیق بمنظور شناسایی تغییرهای زمانی پارامترهای اقلیمی (دما و بارش) در ده ناحیه ی زراعی – اکولوژیکی کشور ایران انجام گرفت. مواد و روشها: برای انجام این مطالعه، داده های مربوط به متغیرهای درجه حرارت و میزان بارش بصورت سالانه از همه مراکز استانهای کشور در دوره ی زمانی 1394-1364 از سازمان هواشناسی کشور استخراج شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، با توجه توزیع غیرنرمال سریهای اقلیمی دما و بارش از روش ناپارامتریک من- کندال بهره گرفته شد. از آنجایی که توزیع تعدادی از سریهای اقلیمی از جمله بارش، نرمال نیست، در چنین حالتهایی روش من- کندال مناسبتر است. برای به دست آوردن معنیداری یا عدم معنی داری متغیرها و تعیین روند تغییرهای سالانه توسط آزمون من - کندال از نرم افزار الحاقی XLSTAT استفاده شد. نتایج و بحث: نتایج نشان داد متغیر دما در نواحی مرکزی، شمال غرب، ساحلی خزر، خوزستان، زاگرس مرکزی، جنوبی خشک، خراسان، ساحلی جنوب و مرکزی خشک دارای روند صعودی و در ناحیه زاگرس جنوبی بدون روند بوده است. متغیر بارش در نواحی خوزستان و خراسان دارای روند کاهشی و در نواحی مرکزی، شمال غرب، ساحلی خزر، زاگرس مرکزی، جنوبی خشک، ساحلی جنوب، مرکزی خشک و زاگرس مرکزی بدون روند بود. افزایش در درجه حرارت به افزایش قابل توجه در میزان تبخیر و تعرق سالانه (هماکنون نیز در بیشتر منطقه های ایران از نظر میزان بارندگی سالانه بیشتر است) منجر خواهد شد. هیئت بیندولتی تغییرهای اقلیمی از این مسئله بعنوان یک چالش جدی برای منطقه های خشک و کمباران از جمله ایران یاد می کند و بعنوان یک پیامد، پیش بینی می کند که تولید محصول استراتژیک در ایران در مقایسه با سطح تولید کنونی کاهش یابد. وسعت زیاد کشور ایران بهمراه موقعیت جغرافیایی آن از یک سو و نحوه ی گسترش و استقرار ارتفاعات از سوی دیگر مانع برخورداری کامل منطقه از ریزش های جوی ورودی کشور می شود. وجود چنین شرایطی سبب ناهمگنی درونی در مقدار و رژیم بارش گردیده که در رفتار زمانی - مکانی عامل های اقلیمی تبلور یافته است. این مورد برای کشوری همچون ایران که به شدت به آب های حاصل از بارش های جوی نیازمند است میتواند هشدار دهنده باشد و کشور را با بحران کمبود آب مواجه سازد. نتیجهگیری: نتایج تحقیق برای کلیه ایستگاههای مورد بررسی، افزایش معنیدار میانگین متوسط دمای سالانه را نشان میدهد. با این حال روند خاصی برای وضعیت بارندگی مشاهده نشده است. افزایش در درجه حرارت به افزایش قابل توجه در میزان تبخیر و تعرق سالانه (هماکنون نیز در بیشتر منطقه های ایران از نظر میزان بارندگی سالانه بیشتر است) منجر خواهد شد.
محمد حسین ترابی؛ افشین سلطانی؛ سلمان دستان؛ حسین عجم نوروزی
دوره 16، شماره 4 ، دی 1397، ، صفحه 187-212
چکیده
سابقه و هدف: ارزیابی محیطزیستی چرخه زندگی گیاهان زراعی در سامانههای تولید یکی از روشهای مورد قبول برای دستیابی به هدف های کشاورزی پایدار است. بخش کشاورزی نیز سهم بسزایی در انتشار گازهای گلخانهای و گرمایش جهانی دارد. از اینرو، بهبود عملیات کشاورزی بعنوان راهکار مناسب برای تخفیف اثرهای تغییر اقلیم مطرح است. بنابراین، ...
بیشتر
سابقه و هدف: ارزیابی محیطزیستی چرخه زندگی گیاهان زراعی در سامانههای تولید یکی از روشهای مورد قبول برای دستیابی به هدف های کشاورزی پایدار است. بخش کشاورزی نیز سهم بسزایی در انتشار گازهای گلخانهای و گرمایش جهانی دارد. از اینرو، بهبود عملیات کشاورزی بعنوان راهکار مناسب برای تخفیف اثرهای تغییر اقلیم مطرح است. بنابراین، این پژوهش با هدف ارزیابی محیط زیستی سناریوهای مختلف تولید ارقام اصلاح شده برنج اجرا شد. مواد و روشها: پس از ارزیابی اولیه و مشورت با متخصصان برنج، 100 مزرعه در روش کاشت نیمهمکانیزه و 100 مزرعه در روش سنتی در منطقه ساری در سالهای 1395 و 1396 انتخاب شدند. پس از ثبت اطلاعات، هر روش کاشت بر اساس شیوه مدیریت زراعی و مصرف نهادهها به چهار نظام کاشت تبدیل شده که در مجموع هشت سناریو را تشکیل دادند. چهار سناریوی روش نیمهمکانیزه شامل چهار نظام کمنهاده (SL)1، حفاظتی (SCI)2، رایج منطقه (SCII)3 و پرنهاده (SH)4 و چهار سناریوی روش سنتی نز بهترتیب نظامهای کمنهاده (TL)5، حفاظتی (TCI)6، رایج منطقه (TCII)7 و پرنهاده (TH)8 بودند. نتایج و بحث: یافتهها نشان داد میانگین عملکرد شلتوک در هشت سناریو برابر 6418 کیلوگرم در هکتار و میانگین انرژی ورودی در هشت سناریو برابر 93/28138 مگاژول در هکتار بود که 44/45 درصد انرژی تجدیدپذیر و 56/54 درصد انرژی تجدیدناپذیر را شامل میشد. بیشترین انرژی ورودی در سناریوی SH و TH مشاهده شد که مربوط به نظام کاشت پرنهاده در هر دو روش کاشت است. میانگین انرژی خروجی در هشت سناریو برابر 197076 مگاژول در هکتار و بیشترین انرژی خروجی در سناریوهای SCII، SH، TCII و TH بهدست آمد. میانگین بهرهوری انرژی در هشت سناریو برابر 23/0 کیلوگرم بر مگاژول بود که کمترین میزان آن در هر دو روش کاشت در نظام پرنهاده حاصل شد و دیگر سناریوها در یک سطح قرار گرفتند. میانگین انتشار دیاکسید کربن در هشت سناریو برابر 37/1120 کیلوگرم معادل CO2 در هکتار بود که بذر، سوخت و ادوات و ماشینآلات بالاترین سهم را داشتند. از نظر پتانسیل گرمایش جهانی در واحد سطح سناریوی TH در رتبه اول و سناریوی SH در رتبه دوم قرار گرفت. بالاترین پتانسیل گرمایش جهانی در واحد وزن شلتوک و انرژی ورودی در سناریوی SL و TL بهدست آمد. بیشترین انتشار فلزهای سنگین در آب و خاک در هر دو روش کاشت در نظام کاشت پرنهاده مشاهده شد و نظام کاشت رایج در رتبه دوم قرار گرفت. بیشترین بهرهوری خالص اولیه (NPP)9 در سناریوهای تولید مربوط به نظامهای کاشت رایج و پرنهاده بود که میزان آن در روش کاشت نیمهمکانیزه بالاتر از روش سنتی به دست آمد. در هر دو روش کاشت، بیشترین ورودی کربن نسبی (Ri) در سناریوهای تولید مربوط به نظام کاشت کمنهاده (SL و TL) حاصل شد. با توجه به کربن ورودی – خروجی و کربن خالص در هشت سناریو، میانگین شاخص پایداری نیز برابر 66/4 بهدست آمد. بالاترین شاخص پایداری در سناریوی SCI (05/5) مشاهده شد که مربوط به نظام کاشت حفاظتی بود. سناریوهای TL، SL، SCII و TCI از نظر شاخص پایداری در رتبههای بعدی قرار گرفتند. در واقع، شیوه صحیح مدیریت مزرعه در نظام تولید حفاظتی به کاهش انتشار آلایندههای محیطزیستی منجر شد. نتیجهگیری: طبق یافتهها، نظامهای کاشت کمنهاده و حفاظتی در هر دو روش کاشت به شاخصهای توسعه پایدار نزدیکتر بودند. همچنین، کشاورزان منطقه در نظامهای تولید پرنهاده و رایج بیشتر، بهرهوری اقتصادی در تولید برنج را در نظر گرفته و کمتر به پایداری محیطزیستی و بهرهوری انرژی توجه داشتند. از اینرو، استفاده از یافتههای این پژوهش میتواند برای افزایش پایداری بومنظامها و همچنین کاهش اثرهای سوء محیطزیستی ناشی از مصرف نهادههای شیمیایی و دستیابی به هدف های کشاورزی پایدار بسیار تأثیرگذار باشد.
محمد یوسفی؛ محمود خرمی وفا؛ عبدالمجید مهدوی دامغانی؛ غلامرضا محمدی؛ علی بهشتی آل آقا
دوره 15، شماره 3 ، مهر 1396، ، صفحه 123-134
چکیده
سابقه و هدف:
انتشار گازهای گلخانه ای و به دنبال آن پدیده های محیطزیستی مخرب همچون گرمایش زمین و تغییر اقلیم پیامدهای دست ورزی بشر در اکوسیستم های طبیعی در قرن حاضر هستند. پیرو این مساله، ترسیب کربن رهیافتی برد برد برای تعدیل اثرات مخرب فعالیت بشر در حل مشکلات افزایش انتشار گازهای گلخانه ای است. بر همین اساس پژوهش ...
بیشتر
سابقه و هدف:
انتشار گازهای گلخانه ای و به دنبال آن پدیده های محیطزیستی مخرب همچون گرمایش زمین و تغییر اقلیم پیامدهای دست ورزی بشر در اکوسیستم های طبیعی در قرن حاضر هستند. پیرو این مساله، ترسیب کربن رهیافتی برد برد برای تعدیل اثرات مخرب فعالیت بشر در حل مشکلات افزایش انتشار گازهای گلخانه ای است. بر همین اساس پژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت ترسیب کربن در اکوسیستم های طبیعی جنگل بلوط و همچنین ارزیابی ارزش اقتصادی آن در استان کرمانشاه در سال 1394-1395 انجام شد.
مواد و روش ها:
داده های لازم برای این پژوهش به روش دادهبرداری مستقیم میدانی و نمونه برداری تصادفی در منطقۀ مورد بررسی جمع آوری شد. برای این منظور در منطقۀ حفاظتشده بیستون بهعنوان منطقۀ بررسی درختان بلوط از لحاظ تیپ رویشی در دو گروه گونه های شاخه زاد و تک پایه تقسیم بندی شدند و اطلاعات مورد نیاز از آن ها برداشت شد. سپس با استفاده از داده های برداشت شده و کاربرد رابطه های ریاضی مقدار ترسیب کربن و ارزش اقتصادی آن در جنگل های فوق محاسبه شدند.
نتایج و بحث:
بر اساس تجزیهوتحلیل نتایج این پژوهش توان ترسیب کربن توسط زیست توده درختان در گونه های شاخه زاد 67/1622 کیلوگرم در هکتار در سال بود. این مقدار در گونه های تکپایه 47/1786 کیلوگرم در هکتار در هر سال بود. با توجه به این نتایج مقدار دی اکسید کربن ترسیب و ذخیره شده در بافت چوبی و همچنین بقایای آلی موجود در زیر اشکوب توسط این دو تیپ درخت بلوط ایرانی به ترتیب 61/58411 و 29/6431 کیلوگرم در هکتار در سال بود. از طرفی با توجه به نرخ مالیات اعمال شده برای انتشار هر تن کربن ارزش اقتصادی سالانه هر هکتار از این جنگل ها بهطور میانگین مبلغی بالغ بر 1780856ریال برآورد شد.
نتیجه گیری:
مدیریت صحیح اکوسیستم های جنگلی بلوط در این منطقه و به دنبال آن در سطح کشور به منظور کاهش مخاطرات محیط زیستی از جمله کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و پدیدۀ تغییر اقلیم اهمیت بسزایی دارد. از طرفی با توجه به اهمیت موضوع تجارت کربن و مسائل بین المللی پیرامون آن، می توان از این موضوع در راستای احیاء و نگهداری پایدار این اکوسیستم های طبیعی بهره مند شد.
محمود احمدی؛ حسن لشکری؛ قاسم کیخسروی؛ مجید آزادی
دوره 13، شماره 1 ، فروردین 1394، ، صفحه 1-14
چکیده
تغییرات آب و هوایی با تغییر الگوهای اقلیمی و به هم ریختن نظم اکوسیستمها ، تاثیرات جدی بر محیطزیست دارد. تغییر در الگوهای آب و هوایی میتواند به وقوع سیلهای شدید، گرما و سرماهای شدید، تکرار بیشتر خشکسالیها و گرم شدن جهانی هوا منجر شود. حتی هر یک از این پدیدهها میتواند ذخایر غذایی یک منطقه را نیز در معرض خطر قرار دهد. شمال شرق ...
بیشتر
تغییرات آب و هوایی با تغییر الگوهای اقلیمی و به هم ریختن نظم اکوسیستمها ، تاثیرات جدی بر محیطزیست دارد. تغییر در الگوهای آب و هوایی میتواند به وقوع سیلهای شدید، گرما و سرماهای شدید، تکرار بیشتر خشکسالیها و گرم شدن جهانی هوا منجر شود. حتی هر یک از این پدیدهها میتواند ذخایر غذایی یک منطقه را نیز در معرض خطر قرار دهد. شمال شرق کشور به سبب وسعت زیاد از شرایط طبیعی بسیار متنوعی برخوردار بوده و هر یک از نواحی آن دارای ویژگیهای طبیعی خاصی میباشد. گستردگی منطقه و عواملی مانند وجود رشته کوههای مرتفع و مناطق کویری، دوری از پهنههای آبی و وزش بادهای مختلف موجب گوناگونی آب و هوا در هر یک از مناطق آن گردیده است. بر اساس نتایج حاصل از آزمون من -کندال و مدل AHP در شمال شرق کشور، عناصر اقلیمی با روند صعودی (82.25 درصد) خیلی بیشتر از عناصر اقلیمی با روند نزولی (35.5 درصد) در تغییرات اقلیمی شمال شرق ایران سهیم بودهاند. مناطقی که بیشترین تغییرات آب و هوایی را از لحاظ عناصر هواشناسی با روند نزولی (تعداد روزهای یخبندان، متوسط رطوبت، تعداد روزهای برفی، بارش 24 ساعته، بارش سالانه) تجربه میکنند. در قسمتهای جنوب و جنوبشرقی منطقه مشاهده میشوند. عناصر اقلیمی با روند افزایشی (متوسط دما، دمای حداقل، دمای حداکثر، ساعات آفتابی)، بیشترین وسعت منطقه را پوشش میدهند. در این میان فقط ایستگاههای قوچان، سبزوار، دچار کمترین تغییرات آب و هوایی میباشند.
کارل هامر؛ کورس خوشبخت
دوره 7، شماره 3 ، فروردین 1389
چکیده
به منظور تجزیه و تحلیل غنای گونه ای گیاهان کشاورزی و باغبانی در خانواده های گیاهان عالی ، سه گروه اصلی ازخانواده های گیاهی بر اساس غنای گونه ای آنها تشکیل گردید. گروه اول شامل پنج خانواده گیاهی بوده که تعداد اعضای آن ها بیش از 10000 گونه می باشند. در این گروه خانواده گرامینه با 25/7% دارای بالاترین در صد گیاهان کشاورزی بود. گروه دوم مشتمل ...
بیشتر
به منظور تجزیه و تحلیل غنای گونه ای گیاهان کشاورزی و باغبانی در خانواده های گیاهان عالی ، سه گروه اصلی ازخانواده های گیاهی بر اساس غنای گونه ای آنها تشکیل گردید. گروه اول شامل پنج خانواده گیاهی بوده که تعداد اعضای آن ها بیش از 10000 گونه می باشند. در این گروه خانواده گرامینه با 25/7% دارای بالاترین در صد گیاهان کشاورزی بود. گروه دوم مشتمل بر خانواده هایی است که غنای گونه ای آن ها بین 1000 تا 10000 می باشند. دراین گروه 50 خانواده معرفی شده اند که خانواده رز با 74/7 % بالاترین درصد گونه های کشاورزی را به خود اختصاص داد. گروه سوم که شامل 20 خانواده است و در برگیرنده خانواده هایی با غنای گونه ای کمتر از 1000 می باشد که در آن ، خانواده موز با 5/32% بیشترین درصد گونه های کشاورزی را در خود جای داده است به طور کلی در این پژوهش تعداد 224000 گونه از 250000 گونه تخمینی موجود در گروه گیاهان عالی مورد بررسی قرا رگرفت . نتایج نشان داد که بین تعداد گونه های کشاورزی موجوددرهر خانواده و تعداد کل گونه های آن خانواده یک رگرسیون مثبت ( 56/0 + ) وجوددارد
غلامرضا روشن؛ فرامرز خوش اخلاق؛ سعید نگهبان؛ جعفر میرکتولی
دوره 7، شماره 1 ، مهر 1388
چکیده
گسترش شهرنشینی و توسعه شهرها به همراه افزایش شتابان جمعیت و توسعه فعالیت های صنعتی با مصرف بی رویه سوخت های فسیلی به شدت آلودگی ها را افزایش داده است که عواقب آن در درجه اول به صورت امراض و بیماری های تنفسی ، تشدید بیماری های قلبی و ریوی ، متوجه ساکنان شهرها می شود و در مرحله بعد ، به عنوان عاملی در تشدید نوسانات اقلیمی و تاثیرات زیست ...
بیشتر
گسترش شهرنشینی و توسعه شهرها به همراه افزایش شتابان جمعیت و توسعه فعالیت های صنعتی با مصرف بی رویه سوخت های فسیلی به شدت آلودگی ها را افزایش داده است که عواقب آن در درجه اول به صورت امراض و بیماری های تنفسی ، تشدید بیماری های قلبی و ریوی ، متوجه ساکنان شهرها می شود و در مرحله بعد ، به عنوان عاملی در تشدید نوسانات اقلیمی و تاثیرات زیست محیطی نقش ایفا می نماید. در تحقیق حاضر از 2 نوع داده برای بررسی رابطه بین عناصر و مولفه ها استفاده شده است . اولین داده مورد بررسی عناصر اقلیمی در طول دوره آماری 51 ساله از 2003- 1952 میلادی ، بصورت سه دوره 17 ساله ، پاک (69- 1952) ، دوره میانی ((86-1970) و دوره آلوده (2003-1987) می باشد که نوسانات و تحولات اقلیمی در این سه دوره با یکدیگر مورد مقایسه قرارگرفته شده است دومین متغیر یا داده مورد مطالعه، نوع و میزان آلاینده های شهر تهران در طول دوره آماری 2003-1997 و به صورت میانگین سالانه می باشد .در مجموع بعد از محاسبات مختلف این نتیجه حاصل گردید که اقلیم شهر تهران در دوره آلوده نسبت به دو دوره قبل از نوسان بیشتری برخوردار بوده و نوسانات اقلیم منطقه در دوره آلوده به صورت افزایش دما، افزایش پتانسیل سیلاب خیزی و تغییر اقلیم بسوی وضعیتی گرم و مرطوبتر می باشد