فاطمه رحیمی؛ ابوالقاسم صادقی نیارکی؛ مصطفی قدوسی
چکیده
سابقه و هدف: آلودگی صوتی یکی از آلودگیهای مهم و رو به رشد شهرهای بزرگ است. بهمنظور کنترل و مدیریت اثرات آلودگی صوتی، سنجش آن امری ضروری است. لذا در این تحقیق پهنهبندی و مدلسازی آلودگی صوتی با روش درونیابی کریجینگ در یکی از مناطق پرجمعیت تهران یعنی منطقه 16 انجام گردید. مواد و روشها: در این تحقیق در ابتدا 8 ایستگاه برای پیش مطالعه ...
بیشتر
سابقه و هدف: آلودگی صوتی یکی از آلودگیهای مهم و رو به رشد شهرهای بزرگ است. بهمنظور کنترل و مدیریت اثرات آلودگی صوتی، سنجش آن امری ضروری است. لذا در این تحقیق پهنهبندی و مدلسازی آلودگی صوتی با روش درونیابی کریجینگ در یکی از مناطق پرجمعیت تهران یعنی منطقه 16 انجام گردید. مواد و روشها: در این تحقیق در ابتدا 8 ایستگاه برای پیش مطالعه انتخاب شد. در مرحله بعد 46 ایستگاه در منطقه مورد مطالعه انتخاب و تراز معادل صوت در سه بازهی زمانی صبح، ظهر و شب برای هر ایستگاه، جهت تعیین تراز آلودگی صوتی اندازهگیری شد. همچنین یکی از انواع کاربری شبکه معابر منطقه 16 یعنی بزرگراه شهید رجایی انتخاب و تراز شدت صوت در فواصل مختلف جهت پهنهبندی و مدلسازی آلودگی صوتی آن بزرگراه اندازهگیری شد. سپس مدلی جهت پیشبینی تراز شدت صوت در فواصل مختلف از بزرگراه ارائه شد. جهت بررسی درستی مدل ارائه شده، یک بزرگراه دیگر مورد بررسی قرار گرفت و آزمون تست مقایسهای بین مقادیر اندازهگیری شده و پیشبینی شده انجام گرفت. نتایج و بحث: درصد خطای بین مقادیر پیشبینیشده و اندازهگیریشده بسیار ناچیز بوده و درنتیجه مدل ارائه شده را میتوان برای ارزیابی آلودگی سایر بزرگراهها مورد استفاده قرار داد. نتایج بهدستآمده از مرحله اصلی این تحقیق نشان داد که حداکثر میانگین تراز معادل صوت 83.5714 دسیبل مربوط به بزرگراههاست همچنین تا فاصلهی 30 متری از بزرگراه برای کاربری مسکونی مناسب نیست. حداقل میانگین تراز صوت 58 دسیبل مربوط به مناطق مسکونی هست. نتیجهگیری: دیگر نتایج این تحقیق حاکی از آن بوده است که درکل ایستگاههای سنجش صدا بهخصوص در شبکه معابر میزان میانگین تراز معادل صدای اندازهگیری شده بیش از حد استاندارد روز ایران هست. با توجه به آلودگی صوتی بالای منطقه، راهکارهای ارائهشده جهت کنترل آلودگی صوتی استفاده از دیوارههای صوتی در بزرگراهها و ایجاد فضای سبز بیشتر در مناطق مستعد آلودگی هست.
منیره موسی بیگی؛ فاطمه میرزابیگی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1395، ، صفحه 175-188
چکیده
سابقه و هدف: جنگلها از منابع ارزشمند طبیعی هستند که همه ساله بخشهای وسیعی از آنهادر نتیجه آتشسوزی از بین میرود. این پدیده سالانه هزاران هکتار از درختان، درختچهها وگیاهان را طعمه خود میسازد، بهطوریکهمیانگین سالانه حریق در جنگلهای جهان شش تا چهاردهمیلیون هکتار تخمین زده شده است. یکی از راههای مقابله با آتشسوزی جنگلها، ...
بیشتر
سابقه و هدف: جنگلها از منابع ارزشمند طبیعی هستند که همه ساله بخشهای وسیعی از آنهادر نتیجه آتشسوزی از بین میرود. این پدیده سالانه هزاران هکتار از درختان، درختچهها وگیاهان را طعمه خود میسازد، بهطوریکهمیانگین سالانه حریق در جنگلهای جهان شش تا چهاردهمیلیون هکتار تخمین زده شده است. یکی از راههای مقابله با آتشسوزی جنگلها، شناسایی نقاط بحرانی آتشسوزی در جنگلهای منطقه است. این مهم ضرورت تحقیق در این زمینه را در راستای حفظ این منابع ارزشمند آشکار میسازد. منطقه حفاظتشده مانشت و قلارنگ در شمال استان ایلام و در بین سه شهرستان ایلام، شیروان چرداول و ایوان قرار دارد. این تحقیق برای پهنهبندی خطر آتشسوزی با استفاده از مدل تحلیل شبکهای و سیستم اطلاعات جغرافیایی در منطقه حفاظتشده مانشت و قلارنگ انجام شد.مواد و روشها:مهمترین عوامل موثر در فرآیند آتشسوزی جنگل با استفاده از تجربیات کارشناسان و پژوهشگران در مناطق مشابه، شامل 9 فاکتور از جمله تراکم پوششگیاهی، بارش، دما، جهت شیب، شیب، فاصله از جاده، فاصله از روستا، ارتفاع و فاصله از آبراهه هستند. همچنین فرایندمدلسازی برای ارزیابی حساسیت خطر آتشسوزی جنگل در مدل تحلیل شبکهای در سه مرحله انجام شد. بدین ترتیب ساختار مدل در نرمافزار SuperDecisionsتشکیل شد. ماتریس مقایسات زوجی به کمک طیف 1 تا 9 انجام و سپس سوپرماتریس مربوطه تهیه شد. در نهایت وزن نهایی معیارها برآورد شد.نتایج و بحث: نتایج نهایی بهدستآمده از تحقیق حاضر نشان داد که وزن معیارهای تراکم پوشش گیاهی، بارش، دما، جهت شیب، شیب، فاصله از جاده، فاصله از روستا، ارتفاع و فاصله از آبراهه بهترتیب دارای مقادیر 294/0، 226/0، 134/0، 121/0، 075/0، 051/0، 041/0، 029/0 و 025/0 هستند که عامل تراکم پوشش گیاهی، بارش، دما و جهت شیب بیشترین وزن را داشتند. درنهایت، با تلفیق این لایهها با توجه به وزنهای بهدستآمده، در محیط نرمافزارARC GIS نقشهی پهنهبندی تهیه شد. نتایج تحقیق نشان داد که مناطق با تراکم پوشش گیاهی بالای 50 درصد، جهتهای جنوبی و شیبهای بالای 20 درصد مستعد خطر آتشسوزی هستند. همچنین جهتهای جنوبی و شرقی برای دریافت بیشترین میزان نور خورشید مشخص شد.که حدود 30 کیلومتر مربع (10 درصد) از مساحت کل منطقه در کلاس خطر خیلی زیاد و 62 کیلومتر مربع (20 درصد) از مساحت منطقه در کلاس خطر زیاد از نظر احتمال وقوع آتشسوزی قرار دارد. بنابراین، ضرورت دارد که اقدامات لازم برای جلوگیری از وقوع آتشسوزی در این مناطق صورت گیرد.نتیجه گیری:در پژوهش حاضر نقشه پهنهبندی در 5 کلاس خطر خیلی، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد طبقهبندی شد و در نهایت نتایج حاصل نشان داد که با توجه به نقشه حاصل از اجرای مدل، شیبهای بالای 20 درصد، جهتهای جنوبی و شرقی و مناطقی که تراکم پوشش گیاهی آن بالای 50 درصد است جزء مناطق با خطر زیاد و خیلی زیاد از نظر احتمال وقوع آتشسوزی هستند. بنابراین ضروری است که در این مناطق اقدامات لازم برای جلوگیری از احتمال وقوع آتشسوزی صورت گیرد.
جواد بیات؛ سید حسین هاشمی؛ کورس خوشبخت؛ رضا دیهیم فرد
دوره 14، شماره 2 ، تیر 1395، ، صفحه 1-12
چکیده
در این پژوهش در 83 موقعیت، تعداد 166 نمونه خاک به روش سیستماتیک-تصادفی در دو عمق صفر تا 30 و 60-30 سانتیمتری گرفته و غلظت نیترات، فسفات، هدایت الکتریکی، کربن آلی و pH آن اندازهگیری و از روش وزندهی عکس فاصله برای تهیه نقشه پهنهبندی پارامترها استفاده شد. نقشههای پهنهبندی نشان داد که در عمق یک پارامترهای فسفات، هدایت الکتریکی و کربن ...
بیشتر
در این پژوهش در 83 موقعیت، تعداد 166 نمونه خاک به روش سیستماتیک-تصادفی در دو عمق صفر تا 30 و 60-30 سانتیمتری گرفته و غلظت نیترات، فسفات، هدایت الکتریکی، کربن آلی و pH آن اندازهگیری و از روش وزندهی عکس فاصله برای تهیه نقشه پهنهبندی پارامترها استفاده شد. نقشههای پهنهبندی نشان داد که در عمق یک پارامترهای فسفات، هدایت الکتریکی و کربن آلی در شمال و پارامترهای نیترات در جنوب منطقه و در عمق دو پارامتر فسفات در شمال و پارامترهای نیترات و هدایت الکتریکی در جنوب منطقه بیشترین غلظت را دارند و میزان کربن آلی در این عمق در سراسر منطقه یکنواخت به نظر میرسد. نتایج حاصل همچنین نشان داد که میزان نیترات و فسفات در زمینهای کشاورزی به دلیل استفاده از فاضلاب تصفیهنشده و کودهای شیمیایی توسط کشاورزان بسیار بالا است و با افزایش عمق، غلظت آنها کاهش مییابد. همچنین نتایج مربوط به اندازهگیری کربن آلی در خاک نشان داد که اراضی منطقه شرایط مناسبی از لحاظ میزان ماده آلی دارند. pH خاک در کل منطقه در هر دو عمق حالت قلیایی داشت و هدایت الکتریکی نیز با افزایش عمق کاهش یافت. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن بین پارامترها نشان داد که میزان هدایت الکتریکی خاک در هر دو عمق همبستگی مثبت و معناداری با نیترات و همبستگی معکوسی با میزان فسفات دارد. همچنین میزان فسفات همبستگی مثبت و معناداری با محتوای کربن آلی خاک در لایه سطحی دارد.