هانیه کاظمی موید؛ مهدی جلیلی قاضی زاده؛ مصطفی پناهی؛ زهرا عابدی؛ حمیدرضا غفارزاده
چکیده
سابقه و هدف: لجن تولید شده در پالایشگاه تولید کننده روغن، به دلیل حجم قابل توجه و پیچیدگی در ترکیب ها، بسیار مضر بوده و دفع معقول آن برای حفاظت از محیطزیست و توسعه پایدار اهمیت زیادی دارد. طی فرآیند تصفیه پساب در پالایشگاه روغن، لجن صنعتی آلوده و حاوی مواد سمی تولید میشود که شامل ترکیب های پلی آروماتیک هیدروکربن بوده و در ...
بیشتر
سابقه و هدف: لجن تولید شده در پالایشگاه تولید کننده روغن، به دلیل حجم قابل توجه و پیچیدگی در ترکیب ها، بسیار مضر بوده و دفع معقول آن برای حفاظت از محیطزیست و توسعه پایدار اهمیت زیادی دارد. طی فرآیند تصفیه پساب در پالایشگاه روغن، لجن صنعتی آلوده و حاوی مواد سمی تولید میشود که شامل ترکیب های پلی آروماتیک هیدروکربن بوده و در گروه پسماندهای خطرناک طبقه بندی می شود.مواد و روش ها: در این تحقیق ارزیابی چرخه حیات روش های دفع در دو سناریوی لندفیل و سوزاندن روی لجن صنعتی پالایشگاه روغن در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس با استفاده از نرم افزار ارزیابی چرخه حیات، openLCA با مدل ارزیابی اثرهای CML-Baseline، طبقه های مختلف اثرهای محیط زیستی بررسی و با استفاده از روش وزن دهی و بی بعد کردن هر یک از طبقه های اثر در دو سناریوی تعریف شده، بهترین سناریو از لحاظ محیط زیستی شناسایی گردیده است.نتایج و بحث: نتایج از فهرست نویسی 11 طبقه اثر شامل اسیدی شدن، تغییر اقلیم، کاهش منابع غیر زیستی، در دو بخش سوختهای فسیلی و عامل های مؤثر در ذخیره های نهایی،سمیت در سه بخش (آب آشامیدنی، آب دریایی، سمیت خاک)، اختناق دریاچه ای، مسمومیت انسان، تخریب لایه ازون، مه دود فتوشیمیایی ارزیابی به دست آمده است. نتایج نشان داده است، کمترین اثرهای محیط زیستی روی سنجه های سلامت انسان و گونه های گیاهی، مربوط به سناریوی لندفیل می باشد. سناریوی سوزاندن لجن، که به طور مستقیم به زباله سوز ارسال میشوند با انتشار بیشترین میزان دی اکسید کربن، متان و اکسیدهای نیتروژن به محیط بهعنوان سناریو بدتر انتخاب شده است.نتیجه گیری: نتایج بی بعد سازی در دو سناریوی مورد مطالعه نشان داد، سناریو 1 (لندفیل) با مقدار (6-)10×2.94 ، کمترین و سناریوی 2 (سوزاندن پسماند) با عدد (5-)10×5.42، بیشترین اثر تخریبی در محیط زیست را داشته اند.
غلامرضا نبی بیدهندی؛ مریم ربیعی ابیانه؛ امید حسن زاده مقیمی
چکیده
سابقه و هدف: امروزه تولید انواع مواد زاید جامد شهری و بروز انواع ناسازگاری های محیط زیستی مربوط به آنها، مدیریت پسماندهای شهری را با مشکل های زیادی در زمینه دفع آنها مواجه ساخته است. دفع پسماندها شامل آلاینده های مختلف که هر روز بر میزان و تنوع آنها افزوده می شود، افزون بر نیاز به مدیریت واحد و اصولی، می بایست به روشی انجام شود که کمترین ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه تولید انواع مواد زاید جامد شهری و بروز انواع ناسازگاری های محیط زیستی مربوط به آنها، مدیریت پسماندهای شهری را با مشکل های زیادی در زمینه دفع آنها مواجه ساخته است. دفع پسماندها شامل آلاینده های مختلف که هر روز بر میزان و تنوع آنها افزوده می شود، افزون بر نیاز به مدیریت واحد و اصولی، می بایست به روشی انجام شود که کمترین خسارتها را بر محیط زیست وارد سازد. ارزیابی چرخه حیات یک ابزار ارزشمند به منظور برنامه ریزی مدیریت جامع پسماند از منظر محیط زیستی است که جنبه ها و پیامدهای نهفته محیطزیستی را از مرحله جمع آوری تا دفن پسماند در بر می گیرد. بنابراین کاربرد این روش، می تواند نقش بسزایی در کاهش و حل مشکلات مدیریت پسماند ایفا کند. هدف از انجام این مطالعه، ارزیابی چرخه حیات سناریوهای مختلف سامانه پردازش و دفن مواد زاید جامد در شهرستان بابل، به منظور انتخاب سازگارترین گزینه با محیط زیست می باشد.مواد و روش ها: ابتدا ویژگی های کمی و کیفی مواد زاید جامد تولیدی و روش دفع کنونی آنها در شهرستان بابل، مورد بررسی قرار گرفت. سپس، از نتایج حاصل برای ارزیابی چرخه حیات شش سناریوی مختلف مدیریت پسماند شامل ترکیب چهار روش دفع به صورت کمپوست، بازیافت، زباله سوزی بهمراه استحصال انرژی و دفن، استفاده شد. سیاهه نویسی چرخه حیات با کمک مدل IWM-2 صورت گرفت. در نهایت، نتایج به دست آمده از سیاهه نویسی به دو طبقه اثر شامل مصرف انرژی و انتشار گازهای گلخانه ای اختصاص یافت.نتایج و بحث: یافته ها نشان داد روزانه حدود 250 تن مواد زاید جامد شهری از سطح شهرستان بابل جمع آوری می شود. زایدات تولیدیتوسط ماشین های حمل پسماند به ایستگاه انتقال برده شده و از آنجا با تریلرهای مخصوص به مرکز دفن پسماند شهرداری بابل، منتقل می شوند. درصد بالایی از ترکیب مواد زاید جامد شهری بابل را پسماندهای غذایی تشکیل می دهند ( ۶5.3 درصد). نتایج حاصل از ارزیابی اثرهای محیط زیستی مشخص کرد که با افزایش سهم کمپوست و بازیافت در سناریوی چهارم به میزان ۶0 و 20 درصد، در مقایسه با سناریوی پایه شامل 4۶ درصد کمپوست و 10 درصد بازیافت، از مقدار پسماندهای ورودی به محل دفن کاسته شده و بنابراین میزان انرژی مصرفی جهت دفن پسماندها نیز کاهش می یابد. اگرچه پردازش دوباره مواد بازیافتی انرژی بیشتری مصرف می کند، اما افزایش مقدار نسبت جانشینی مواد خام سبب جبران بیشتر انرژی شده و انرژی مصرفی خالص را کاهش می دهد. همچنین در این سناریو، با توجه به افزایش مقدار مواد جهت بازیافت و باز استفاده و همچنین جلوگیری از انتشارات ناشی از تولید مواد اولیه، میزان انتشار گازهای گلخانه ای ( CH4 ،CO2 و NOx ) نیز به طور قابل توجهی کاهش پیدا می کند.نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل، مؤثرترین روش در کاهش بار محیط زیستی، تهیه کمپوست از بخش آلی زایدات می باشد. به طوریکه با اجرای سناریوی چهارم (کمپوست ۶0 درصد + بازیافت 20 درصد + دفن 20 درصد) انتشار گازهای گلخانه ای و انرژی مصرفی به ترتیب به میزان 54 و 19 درصد، نسبت به سناریوی پایه، کاهش پیدا خواهد کرد. با توجه به اینکه درصد بالایی از ترکیب مواد زاید جامد شهری بابل را پسماندهای فسادپذیر تشکیل می دهند، افزایش نرخ کمپوست می تواند گزینه مناسبی به منظور مدیریت بهینه زایدات در این شهرستان باشد و نقش مهمی در کاهش بار آلایندگی گازهای گلخانه ای و نیز مصرف انرژی، ایفا کند.