حسین رحمانی؛ فائقه ردایی؛ سارا حقپرست؛ سیده محدیث رکابی
چکیده
سابقه و هدف: ارزیابی زیستی منابع آب با استفاده از بیمهرگان کفزی یکی از مناسبترین و مقرون به صرفهترین روشهای مطالعات اثرات انسانی بر پیکره اکوسیستمهای آبی است. استراتژیهای تغذیهای، ویژگی معمولی است که انعطاف پذیری گونهها را انعکاس میدهد و میتوانند بخشی از یک اقدام واحد در ساختار طبقهبندی جوامع باشند. گروههای ...
بیشتر
سابقه و هدف: ارزیابی زیستی منابع آب با استفاده از بیمهرگان کفزی یکی از مناسبترین و مقرون به صرفهترین روشهای مطالعات اثرات انسانی بر پیکره اکوسیستمهای آبی است. استراتژیهای تغذیهای، ویژگی معمولی است که انعطاف پذیری گونهها را انعکاس میدهد و میتوانند بخشی از یک اقدام واحد در ساختار طبقهبندی جوامع باشند. گروههای تغذیهای در سوخت و ساز اکوسیستم آب شیرین از جمله چرخه مواد مغذی، کاهش اندازه ذرات آلی (به عنوان مثال پاره کننده ها)، تسهیل عملکرد میکروتجزیهکنندهها یعنی باکتریها، قارچها و مخمرها و حمل مواد آلی در پایین دست مشارکت میکنند. این مطالعه با هدف بررسی پراکنش گروههای تغذیهای بزرگ بیمهرگان کفزی به عنوان مبنای ارزیابی زیستی در رودخانه چالوس، به عنوان یکی از رودخانههای حفاظت شده ایران با شرایط اکولوژیکی منحصر به فرد، انجام گردید. مواد و روشها: جهت بررسی گروههای تغذیهای بیمهرگان کفزی نمونهبرداری آنها با استفاده از نمونهبردار سوربر به ابعاد 5/30×5/30 سانتیمتر با چشمه تور 360 میکرون به صورت فصلی در سال 1394 و با 3 تکرار در 9 ایستگاه مطالعاتی در حوضه رودخانه چالوس انجام شد. جهت مقایسه فراوانی گروههای تغذیهای در ایستگاهها و فصول مختلف از آزمون کروسکال- والیس و برای مقایسه جفتی از آزمون من ویتنی استفاده شد. از آزمون های درصد تشابه (SIMPER) جهت تعیین آن دسته از گروههای تغذیهای که بیشترین سهم (درصد مشارکت) را در تشابه موجود در هر ایستگاه و نیز عدم تشابه عمده میان ایستگاههای مختلف داشتند، استفاده گردید. نتایج و بحث: طی مدت نمونهبرداری از ایستگاههای مختلف در مجموع 26220 بزرگ بیمهره کفزی جداسازی، شناسایی و شمارش گردید که در 3 شاخه، 4 رده، 12 راسته، 34 خانواده و 35 جنس طبقهبندی شدند. در این مطالعه بیشترین میزان فراوانی کل بزرگ بیمهرگان کفزی در ایستگاههای 6 و 8 به ترتیب 15.04و 16.97 درصد از گروههای تغذیهای مختلف بوده است که این میزان میتواند به دلیل ورود مواد آلی توسط پساب مزارع پرورش ماهی قبل از این ایستگاهها باشد. به نظر میرسد مواد جامد معلق به همراه مواد غذایی خورده نشده در مزارع پرورش ماهی قزلآلا نقش مهمی را در افزایش فراوانی بزرگ بیمهرگان کفزی در پاییندست مزارع پرورش ماهی دارد. نتایج نشان داد که بزرگ بیمهرگان کفزی در منطقه مورد مطالعه شامل 5 گروه تغذیهای جمعکننده (Collector Gatherer)، فیلترکننده (Collector Filter)، شکارچی (Predator)، خراشدهنده (Scraper) و پارهکننده (Shredder) بودند. نتایج به دست آمده نشان داد که فراوانی گروه تغذیهای جمعکننده در ایستگاه 8 نسبت به سایر ایستگاهها بالاتر بود ولی تفاوت معنیداری را نشان نداد ( 0.05>p). همچنین گروه تغذیهای فیلترکننده در ایستگاه 6 نسبت به سایر ایستگاهها از فراوانی بیشتری برخوردار میباشد ( 0.05>p). به طور کلی، در تمامی فصول، فراوانی گروههای تغذیهای خراشدهنده و پارهکننده نسبت به سایر گروهها کمتر بوده و دارای تفاوت معنیدار میباشد (p <0.05). نتایج حاصل از آنالیز SIMPER نشاندهنده درجه بالایی از یکنواختی و کاهش تغییرات در هر یک از ایستگاههای گروهبندی شده به تفکیک فصل بود. نتیجهگیری: به طور کلی، نتایج این تحقیق نشان داد ایستگاههایی که پس از کارگاههای پرورش ماهی قرار داشتند در بسیاری از فصول، گروههای تغذیهای فیلترکننده و جمع-کننده به تناوب، بیشترین فراوانی را داشتند. اگرچه براساس نتایج آزمون SIMPER، بدلیل افزایش حضور سایر گروههای تغذیهای در ایستگاه-های بعد از مزارع پروش ماهی سهم مشارکت گروههای فیلترکننده و جمعکننده در ترکیب اجتماع بزرگ بی مهرگان کفزی در مقایسه با سایر ایستگاهها کاهش پیدا کرده است.