سمانه حبیبی؛ محمود بهروزی؛ احمد نوحه گر
چکیده
سابقه و هدف: انتشار ذرات معلق از اگزوز خودروها، سایش لاستیک و لنت، روانکنندههای موتور و سایش حصار خیابانی، حاوی فلزات سنگینی است که سلامت اکوسیستم شهری را با خطر آلودگی مواجه میسازد؛ اما عمدهی ذرات بر اندام هوایی گیاه و خاک بستر آن رسوب نموده و جذب گیاه میشود. گونههای مقاوم به آلودگی و دارای ظرفیت بالا برای جذب ذرات معلق، ...
بیشتر
سابقه و هدف: انتشار ذرات معلق از اگزوز خودروها، سایش لاستیک و لنت، روانکنندههای موتور و سایش حصار خیابانی، حاوی فلزات سنگینی است که سلامت اکوسیستم شهری را با خطر آلودگی مواجه میسازد؛ اما عمدهی ذرات بر اندام هوایی گیاه و خاک بستر آن رسوب نموده و جذب گیاه میشود. گونههای مقاوم به آلودگی و دارای ظرفیت بالا برای جذب ذرات معلق، میتواند برای حذف ذرات معلق از هوای محیط شهری بهکار آیند. بههمین دلیل در پژوهش حاضر، سعی در سنجش و ارزیابی غلظت فلزات سنگین در اندام هوایی و خاک بستر گونههای درختی شهر بندرعباس است و گونهای که بیشترین پتانسیل جذب فلزات سنگین را دارد، شناسایی گردد. مواد و روشها: بهمنظور دستیابی به رهیافت پژوهش، ابتدا سهگونهی درختی شامل: چریش (Azadirachta indica)، کنوکارپوس (Conocarpus erectus L.) و کهور (Prosopis juliflora) بهعنوان گیاهان غالب شهر بندرعباس انتخاب گردید و در 30 نقطه از میدانها و خیابانهای اصلی شهر به همراه 5 نقطه از محیط غیرآلوده در بیرون شهر (شاهد)، از خاک سطحی و برگ این گونهها نمونهبرداری شد و پس از آمادهسازی و هضم نمونهها، غلظت فلزات سنگین (کادمیوم، منگنز، روی و سرب) با استفاده از دستگاه جذب اتمی در نمونههای خاک و برگ درختان اندازهگیری شد. سپس اختلاف غلظت فلزات سنگین بین گونههای درختی با آزمون تحلیل واریانس و همچنین بین خاک و برگ و بین محیط شهری و شاهد با آزمون تیاستیودنت بررسی شد. درنهایت برای تعیین گونهی درختی با تجمعدهندگی بالای فلزات سنگین، از دو شاخص تجمع زیستی (BCF) و شاخص تجمع فلز (MAI) استفاده گردید.نتایج و بحث: نتایج نشان داد که الگوی فلزات سنگین در خاک و برگ گونههای درختی بهصورت Mn>Zn>Pb>Cd بود. بیشینهی غلظت فلزات سنگین بهترتیب در خاک و برگ گونهی کنوکارپوس، چریش و کهور بود. ازلحاظ مکانی، بیشترین غلظت فلزات سنگین در نقاط نمونهبرداری مربوط به بلوار امام حسین بود که امتداد شرقی- غربی داشته و از شمال شهر بندرعباس عبور کرده و بلوارهای شمالی- جنوبی شهر نیز به آن متصلاند؛ اما کمینهی غلظت فلزات سنگین در بلوار خلیجفارس مشاهده شد. غلظت فلزات منگنز و سرب در خاک گونههای گیاهی متفاوت بود و اختلاف آنها در سطح 95 درصد معنادار بود، اما غلظت کادمیوم و روی در خاک گونههای درختی اختلافی مشاهده نشد. در اندام هوایی گونههای درختی موردمطالعه، غلظت سرب، منگنز و روی تفاوتی مشاهده نشد و اختلاف آنها در سطح 95 درصد معنادار نبود؛ اما غلظت کادمیوم در اندام هوایی گونهها (برگ درختان)، متفاوت بوده و اختلاف بین گونهها در سطح 95 درصد معنادار بود. اختلاف آماری غلظت فلزات سنگین بین خاک و برگ درختان در سطح 95 و 99 درصد معنادار بود؛ همچنین غلظت فلزات سنگین در خاک و برگ درختان بین محیطشهری و شاهد در سطح 95 درصد اختلاف معناداری داشت. الگوی شاخص تجمع زیستی در همهی گونهها Zn>Pb>Mn>Cd بود و فلزات سنگین دارای انباشتگر متوسط برای گونههای درختی بودند. شاخص تجمع زیستی (MAI) نشان داد که کنوکارپوس دارای بیشترین پتانسیل جذب فلزات سنگین است و کمترین پتانسیل جذب نیز در گونهی کهور مشاهده گردید. در توزیع مکانی این شاخص نیز، بلوار امام حسین و خیابانهایی که از آن انشعاب میگیرند، دارای بیشترین شاخص تجمع زیستی فلزات سنگین هستند.نتیجهگیری: گونهی کنوکارپوس با جذب آلایندههای ناشی از ترافیک شهری، موجب پالایش هوای آلودهی شهر بندرعباس میشود. کهور یا سُمُر که یکی از درختان مهاجر در شهر بندرعباس میباشد، با ریشههای قوی و عمیق موجب خشکیدن آبهای سطحی و زیرزمینی منطقه میشود. از طرف دیگر، پتانسیل آن برای جذب آلایندههای هوای شهری بسیار ضعیف است. بنابراین کنوکارپوس و دیگر گیاهانی که علیرغم مقاومت در برابر خشکی و گرما، پتانسیل بالایی در پالایش آلودگی شهری دارند، میتواند جایگزین کهور گردد.
سارا عبداللهی؛ سید محمدحسین حسینی؛ ریحانه دهقان
چکیده
سابقه و هدف: پایش کیفیت آب های زیرزمینی در اطراف محل دفن زباله از لحاظ محیط زیستی بسیار مهم می باشد. به دلیل زیادی جمعیت و بالا رفتن سطح زندگی و پیشرفت تکنولوژی، مواد زائد جامد گوناگون حاصل از فعالیت های انسانی و صنعتی در حال افزایش می باشد. هدف از این پژوهش، بررسی کیفیت شیمیایی و غلظت عناصر سنگین سرب، کادمیوم، روی و مس ...
بیشتر
سابقه و هدف: پایش کیفیت آب های زیرزمینی در اطراف محل دفن زباله از لحاظ محیط زیستی بسیار مهم می باشد. به دلیل زیادی جمعیت و بالا رفتن سطح زندگی و پیشرفت تکنولوژی، مواد زائد جامد گوناگون حاصل از فعالیت های انسانی و صنعتی در حال افزایش می باشد. هدف از این پژوهش، بررسی کیفیت شیمیایی و غلظت عناصر سنگین سرب، کادمیوم، روی و مس در آب چاه های اطراف محل دفن زباله آزادشهر می باشد. مواد و روش ها: در این تحقیق بمنظور بررسی میزان غلظت فلزهای سنگین در منابع آبهای زیرزمینی اطراف محل دفن زباله شهرستان آزادشهر، نمونه برداری آب از 7 حلقه چاه عمیق اطراف محل دفن زباله انجام شد. نمونه برداری در فصل بهار و تابستان سال 1396 به صورت هر فصل یک نمونه انجام شد. نمونه برداری در بطری های شیشه ای مطابق روش استاندارد متد برداشته شد و در مجاورت یخ، بلافاصله به آزمایشگاه شیمی آب و فاضلاب دانشکده بهداشت منتقل شد. پس از تهیه محلول استاندارد خاص هر یک از عنصرهای سنگین، با استفاده از دستگاه پلاروگراف1 متروم غلظت عناصر سرب، کادمیوم، مس و روی نمونه ها بر حسب میکروگرم در لیتر خوانده شد. پس از تعیین غلظت پارامترهای بالا و آنالیزهای آماری و رسم گراف های مربوطه توسط نرم افزارهای Excel و SPSS نسبت به تحلیل نتایج و مقایسه غلظتها در پایین دست و بالادست اقدام گردید. نتایج و بحث: نتایج نشان می دهد میزان سرب آب چاه های اطراف محل دفن زباله 2/1 ±3/1 میکروگرم در لیتر و میزان کادمیوم 37/0 ±1/1 میکروگرم در لیتر می باشد که از لحاظ آماری تفاوتی بین فصل بهار و تابستان وجود ندارد. مطابق استاندارد 1053 کشور بیشترین میزان سرب و کادمیوم برای آبهای شرب به ترتیب 10 و 3 میکروگرم در لیتر می باشد که با این حساب میزان سرب و کادمیوم در محدوده مجاز قرار می گیرد. میزان مس آب چاه های اطراف محل دفن زباله 21/5 ±22/5 میکروگرم در لیتر می باشد و از لحاظ آماری تفاوتی بین فصل بهار و تابستان وجود ندارد. همچنین مطابق استاندارد 1053 کشور و WHO2 میزان حداکثر مجاز مس برای آب های شرب معادل به ترتیب 2 میلی گرم در لیتر و 1 میلی گرم در لیتر می باشد که با این حساب، مس آب چاه های اطراف در محدوده مجاز قرار می گیرند. هر چند اختلاف آماری معنی داری بین مس آبهای بالادست با پائین دست وجود ندارد، ولی مقدار آن در چاه های پائین دست حدود 27/1 برابر نسبت به چاه های بالادست می باشد که می تواند به دلیل نفوذ مواد آلی شیرابه به آب های زیرزمینی باشد. میزان روی آب چاه های اطراف محل دفن زباله 31/5 ±1/23 میکروگرم در لیتر می باشد که از لحاظ آماری تفاوتی بین فصل بهار و تابستان وجود ندارد. مطابق استاندارد 1053 کشور میزان حداکثر مجاز روی برای آبهای شرب معادل 3 میلی گرم در لیتر می باشد. هر چند اختلاف آماری معنی داری بین روی آب های بالادست با پائین دست وجود ندارد، ولی مقدار آن در چاه های پائین دست حدود 16/1 برابر نسبت به چاه های بالادست می باشد که باز هم می تواند به دلیل نفوذ مواد آلی شیرابه به آب های زیرزمینی باشد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که غلظت پارامترهای شیمیایی آب چاه های اطراف محل دفن زباله در زیر حد استاندارد آب شرب کشور قرار دارد. همچنین غلظت همه عناصر در چاه های پایین دست بیشتر از چاه های بالادست اندازه گیری شد. از آنجایی که آزادشهر یک منطقه کشاورزی است، بنابراین آلودگی آب های زیرزمینی که در کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد، می تواند منجر به انتقال فلزهای سنگین از طریق محصول های کشاورزی به انسان گردد، بنابراین باید تمهیدات سختگیرانه ای برای جلوگیری از آلودگی آبهای زیرزمینی منطقه اعمال گردد.
مسعود معتمدی؛ آزیتا بهبهانی نیا؛ فروغ فرساد
چکیده
سابقه و هدف: یکی از آلودگی های مهم منبع های آب سطحی، آلودگی ناشی از حضور فلزهای سنگین می باشد. فلزهای سنگین اجزای طبیعی تشکیل دهنده پوسته زمین هستند ولی فعالیت های انسان، سیکل ژئوشیمی و بیوشیمیایی تعادل این فلزها را برهم زده و سبب انتشار آنها در محیط زیست می شوند. در صورت ورود آلاینده ها به محیط آبی داخل رودخانه هر ...
بیشتر
سابقه و هدف: یکی از آلودگی های مهم منبع های آب سطحی، آلودگی ناشی از حضور فلزهای سنگین می باشد. فلزهای سنگین اجزای طبیعی تشکیل دهنده پوسته زمین هستند ولی فعالیت های انسان، سیکل ژئوشیمی و بیوشیمیایی تعادل این فلزها را برهم زده و سبب انتشار آنها در محیط زیست می شوند. در صورت ورود آلاینده ها به محیط آبی داخل رودخانه هر دو بخش آب و رسوب آن تحت تاثیر آلودگی قرار می گیرند، اما بخش رسوب ها بدلیل پویایی کمتر نسبت به محیط آب می تواند آلاینده های مختلف شیمیایی بویژه فلزهای سنگین را بیشتر در خود متمرکز سازند، بدین دلیل بررسی غلظت فلزهای سنگین در رسوب های بستر یک رودخانه، شدت آلودگی یا تاریخچه آن را بهتر از محیط آب آشکار میسازد. این پژوهش برای بررسی غلظت فلزهای سنگین در آب و رسوب های رودخانه شاهرود با هدف تعیین وضعیت و شناسایی منبع های آلودگی فلزهای سنگین در منطقه مورد تحقیق انجام گرفت. مواد و روش ها: رودخانه شاهرود یکی از دو شاخة اصلی و عمده سفید رود میباشد که از ارتفاع های البرز مرکزی سرچشمه می گیرد و تنها رودخانه دامنة جنوبی البرز است که به دریای خزر می ریزد. در تحقیق حاضر به بررسی غلظت فلزهای سنگین سرب، کادمیوم و آرسنیک در آب و رسوب های رودخانه شاهرود در محدوده شهر لوشان پرداخته شده است، همچنین ویژگی های فیزیکی و شیمیایی آب و رسوبها در مرحله اول نمونه برداری مورد بررسی قرار گرفتند، که با انتخاب 5 ایستگاه و انجام 4 مرحله نمونه برداری (فصل های پائیز و زمستان 95 – بهار و تابستان 96) انجام گرفت، در مجموع 40 نمونه آب و رسوب در طول رودخانه برداشت شد و پس از انتقال به آزمایشگاه غلظت پارامترهای مورد نظر اندازه گیری و مشخص شد. نتایج و بحث: نتایج به دست آمده بالا بودن پارامترهای BOD و COD را در نمونه های آب، بر اساس استانداردهای تعیین شده در سازمان حفاظت از محیط زیست و EPA را نشان می دهد و بر اساس شاخص IRWQI(SC) در رده متوسط تا بد قرار گرفته اند. غلظت فلزهای سنگین در نمونه های آب، با رهنمودهای موسسه استاندارد ایران، سازمان حفاظت از محیط زیست ، WHOو EPA مقایسه شده و همچنین از نظر شاخص توصیفیIRWQI(ST) مورد رده بندی قرار گرفته اند که میانگین غلظت سرب و کادمیوم در آب بعضی ایستگاه های نمونه برداری بالاتر از میزان استاندارد تعیین شده بوده و از نظر شاخص توصیفی سرب در رده به نسبت خوب تا متوسط و کادمیوم در رده کمابیش خوب تا به نسبت بد قرار گرفته اند و غلظت آرسنیک در تمام ایستگاه ها پایینتر از میزان استاندارد بوده و در رده خوب قرار گرفته است. غلظت سرب در رسوب های همه ایستگاه-ها پایین تر از میزان TEL، کادمیوم بالاتر از میزان PEL و آرسنیک پائین تر از میزان PEL در استانداردهای NOAA و CCME به دست آمد. برای ارزیابی کمی در رسوب ها، از شاخص های فاکتور آلودگی( Cf)، درجه آلودگی اصلاح شده (mCd)، شاخص زمین انباشت مولر(Igeo) و ارزیابی ریسک اکولوژیکی (Ri) استفاده شد که نتایج نشان دهنده آلودگی بالا و انسان زاد برای کادمیوم و ریسک اکولوژیکی زیاد و قابل توجه در رسوبهای منطقه مورد بررسی میباشد. استفاده از کودهای شیمیایی فسفره در مزرعه ها و باغ ها و قرار گرفتن کارخانه سیمان در نزدیکی رودخانه را می توان از عامل های اصلی آلودگی کادمیوم در منطقه نام برد. همچنین بالا بودن BOD و COD در آب نشان از آلودگی بالای مواد آلی در منطقه بدلیل حضور مراکز صنعتی و سنتی فرآوری زیتون، کارخانه و کارگاه های روغن کشی زیتون و کشتارگاه ماکیان در منطقه می باشد. پنتیجه گیری: منطقه مورد مطالعه آلوده به فلزهای سنگین است و عامل اصلی در شکل گیری این آلودگی، غلظت بالای عنصر کادمیوم در رسوبهای رودخانه شاهرود می باشد و دارای اثرهای منفی و نامطلوب برای انسان، موجودات زنده و محیط زیست در محدوده شهر لوشان و منطقه های پایین دست رودخانه می باشد.
سمیه بختیاری؛ سینا چوقادی
دوره 15، شماره 4 ، دی 1396، ، صفحه 45-64
چکیده
سابقه و هدف:
در سالهای اخیر، بهمنظور حذف آلایندهها از فاضلابها و آبهای زیرزمینی، نانوذرات صفرظرفیتی آهن مورد توجه محققان قرار گرفتهاند. این ترکیبات بهطور موثری میتوانند آلایندهها را از آب حذف کنند، اما محدودیتهایی چون فقدان پایداری، هماوری سریع و عدم جداسازی از محیط تیمارشده از مشکلات کاربرد این مواد است. استفاده ...
بیشتر
سابقه و هدف:
در سالهای اخیر، بهمنظور حذف آلایندهها از فاضلابها و آبهای زیرزمینی، نانوذرات صفرظرفیتی آهن مورد توجه محققان قرار گرفتهاند. این ترکیبات بهطور موثری میتوانند آلایندهها را از آب حذف کنند، اما محدودیتهایی چون فقدان پایداری، هماوری سریع و عدم جداسازی از محیط تیمارشده از مشکلات کاربرد این مواد است. استفاده از مواد میزبان بهعنوان روش مناسبی برای غلبه بر این مشکلات پیشنهاد شده است. کانیهای رسی یکی از منابع فراوان طبیعی و ترکیبی مناسب بهعنوان ماده میزبان برای نانوذرات آهن هستند. در این پژوهش، از کمپوزیت رسهای فیبری نانوذرات صفرظرفیتی آهن در حذف آلایندهها از محلولهای آبی استفاده شده است.
مواد و روشها:
کمپوزیتهای رسهای سپیولیت و پالیگورسکیت با نانوذرات صفرظرفیتی آهن به روش احیای سبز آهن با استفاده از عصاره چای سبز ساخته شدند. بهمنظور تعیین ظرفیت جذب هر کدام از کمپوزیتها در حذف آلایندههای فسفر (P)، نیکل (Ni) و کادمیوم (Cd) از محلولهای آبی، غلظتهای متفاوتی از هر کدام از آلایندهها به نسبت 1 درصد جاذب و جذبشونده بهمدت 24 ساعت در تماس با کمپوزیتهای سنتزشده قرار گرفتند. پس از جداسازی فاز محلول از جامد، غلظت باقیمانده هر کدام از آلایندهها در محلولها اندازهگیری شد و مدلهای لانگمویر، فروندلیچ و دوبینین-رادشکوویچ بر دادههای حاصل از جذب برازش داده شدند.
نتایج و بحث:
مدلهای لانگمویر و فروندلیچ توانستند بهخوبی جذب فسفر را روی هر دو کمپوزیت توصیف کنند. حداکثر ظرفیت جذب (qmax) کمپوزیت سپیولیت-نانوذرات صفرظرفیتی آهن و کمپوزیت پالیگورسکیت- نانوذرات صفرظرفیتی آهن برای فسفر بهترتیب برابر با 38/11 و 57/8 میلیگرم بر گرم تعیین شد. دادههای حاصل از جذب کادمیوم و نیکل توسط هر دو کمپوزیت برازش خوبی با مدلهای لانگمویر، فروندلیچ و دوبینین-رادشکوویچ نشان دادند. نتایج حاصل از ثابت حداکثر ظرفیت جذب مدل لانگمویر (qmax) نشاندهنده توانایی جذب بیشتر کادمیوم توسط کمپوزیت سپیولیت-نانوذرات صفرظرفیتی آهن نسبت به کمپوزیت پالیگورسکیت-نانوذرات صفرظرفیتی بود. نتایج حاصل از ضریب ثابت KF مدل فروندلیچ نیز تایید کننده توانایی بیشتر کمپوزیت سپیولیت-نانوذرات صفرظرفیتی در حذف فسفر و کادمیوم در مقایسه با کمپوزیت پالیگورسکیت-نانوذرات صفرظرفیتی آهن است. کمپوزیت پالیگورسکیت-نانوذرات صفرظرفیتی آهن توانست در حذف نیکل برخلاف دو ترکیب فسفر و کادمیوم موفقتر از کمپوزیت سپیولیت-نانوذرات صفرظرفیتی آهن عمل کند. ثابت KL مدل لانگمویر که بیانگر تمایل جذب است نیز برای کمپوزیت پالیگورسکیت نسبت به سپیولیت بیشتر بود. مقادیر فاکتور جداسازی (RL) که نشاندهنده مطلوبیت جذب است برای هر دو کمپوزیت سپیولیت-نانوذرات صفرظرفیتی آهن و پالیگورسکیت-نانوذرات صفرظرفیتی آهن بیشتر از صفر و کمتر از یک محاسبه شد که نشاندهنده جذب مطلوب فسفر، کادمیوم و نیکل روی هر دو کمپوزیت است.
نتیجهگیری:
کمپوزیتهای رسهای فیبری-نانوذرات صفرظرفیتی آهن سنتزشده به روش سبز بهدلیل سازگار بودن با محیط زیست و عدم استفاده از مواد شیمیایی مخرب محیط زیست و همچنین توانایی مناسب برای حذف ترکیبات معدنی از آب میتوانند بهعنوان جاذبهایی موثر در حذف فسفر از پسابهای کشاورزی و حذف فلزات سنگین همچون نیکل و کادمیوم از فاضلاب کارخانجات و صنایع استفاده شوند.
زهرا سلیمان نژاد؛ احمد عبدل زاده؛ حمیدرضا صادقی پور
دوره 15، شماره 3 ، مهر 1396، ، صفحه 173-186
چکیده
سابقه و هدف:
فلزات سنگین از جمله مهمترین آلایندههای محیط زیست به شمار میآیند که در چند دهه اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. تجمع عناصر در خاک بهویژه در زمینهای کشاورزی، امری تدریجی بوده و غلظت عناصر سنگین میتواند به سطحی برسد که امنیت غذایی انسان را تهدید کند. در میان عناصر سنگین، کادمیوم به علت تحرک بالا در سیستمهای ...
بیشتر
سابقه و هدف:
فلزات سنگین از جمله مهمترین آلایندههای محیط زیست به شمار میآیند که در چند دهه اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. تجمع عناصر در خاک بهویژه در زمینهای کشاورزی، امری تدریجی بوده و غلظت عناصر سنگین میتواند به سطحی برسد که امنیت غذایی انسان را تهدید کند. در میان عناصر سنگین، کادمیوم به علت تحرک بالا در سیستمهای بیولوژیک، سمیت بالا، حلالیت زیاد در آب و جذب سریع توسط سیستم ریشهای بسیاری از گونههای گیاهی، یکی از خطرناکترین عناصر سنگین است. در این تحقیق رشد، انباشتگی و توان گیاهپالایی کادمیوم در دو گونه خردل اتیوپی (Brassica carinata) و خردل هندی (Brassica juncea) بررسی شده است.
مواد و روشها:
گیاهان در خاکهای آلوده با غلظتهای ۰، ۷۵ و ۱۵۰ میلیگرم بر کیلوگرم کادمیوم رشد کردند و پس از ۷ هفته کشت در گلخانه، برای سنجش برخی خصوصیات رشدی برداشت شدند.
نتایج و بحث:
نتایج پژوهش نشان داد که تیمارهای کادمیوم بر صفات رشد و میزان کلروفیل دو گیاه اثر معنیداری نداشت. هر دو گیاه شاخص تحمل تنش بالایی را نسبت به فلز کادمیوم نشان دادند. با افزایش آلودگی فلز در خاک، غلظت کادمیوم در ریشه و بخش هوایی هر دو گیاه خردل اتیوپی و خردل هندی بهطور معنیداری افزایش یافت. فاکتور انتقال گیاه خردل هندی حدوداً ۷۰٪ بیشتر از خردل اتیوپی بوده است و بیشترین میزان فاکتور انتقال در تیمار ۷۵ میلیگرم بر کیلوگرم کادمیوم در گیاه خردل هندی مشاهده شد.
نتیجهگیری:
مقایسه دو گیاه خردل اتیوپی و خردل هندی نشان میدهد که هر دو گونه قادر به تحمل و تجمع کادمیوم بوده، ولی فاکتور انتقال و میزان جذب و تجمع کادمیوم در گیاه خردل هندی بیشتر از خردل اتیوپی بوده است، درنتیجه به نظر میرسد گیاه خردل هندی عملکرد بهتری برای استفاده در فرایند گیاهپالایی کادمیوم داشته باشد.
دنیا متقی؛ مهدی همایی؛ رسول راهنمایی
دوره 13، شماره 2 ، تیر 1394، ، صفحه 75-88
چکیده
آلودگی خاک از چالشهای مهم عصر کنونی است.یکی از روشهای آلودگیزدایی خاک، روش پالایش گیاهی است. استفاده از عوامل کیلیت کننده در خاک میتواند کارآیی این روش را افزایش دهد. تاکنون از روش کشت مخلوط برای بررسی روش گیاهپالایی خاکهای آلوده به فلزات سنگین استفاده نشده است. هدف از این پژوهش، ارزیابی توانایی گیاه پالایی دو گیاه شاهی ...
بیشتر
آلودگی خاک از چالشهای مهم عصر کنونی است.یکی از روشهای آلودگیزدایی خاک، روش پالایش گیاهی است. استفاده از عوامل کیلیت کننده در خاک میتواند کارآیی این روش را افزایش دهد. تاکنون از روش کشت مخلوط برای بررسی روش گیاهپالایی خاکهای آلوده به فلزات سنگین استفاده نشده است. هدف از این پژوهش، ارزیابی توانایی گیاه پالایی دو گیاه شاهی و تربچه، به صورت کشت مخلوط، در حضور دو نوع کیلیت طبیعی و مصنوعی در خاکهای آلوده به کادمیوم بود. بدین منظور آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 20 تیمار و سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل کادمیوم درپنج سطح (0،3،10،25،50 میلیگرم در کیلوگرم خاک از منبع نیترات کادمیوم)، کیلیتهای اتیلن دی آمین تترا استیک اسید 1EDTA و نیتریلو تری استیک اسید 2NTA در دو غلظت 1 و 5/2 میلیمول بر کیلوگرم خاک بود. نتایج نشان داد پتانسیل استخراج سبز کادمیوم از خاک در کشت مخلوط بیشتر از روش تککشتی است بهگونهای که پتانسیل استخراج سبز کادمیوم از خاک در تیمار کیلیت EDTA2.5 در 3Cd50 گیاه تربچه و شاهی در کشت مخلوط به ترتیب 7/7 و 7/5 و در روش تککشت 4/5 و 4 کیلوگرم کادمیوم در هکتار است. همچنین،پتانسیل استخراج سبز کادمیوم از خاک توسط تربچه بیش از شاهی بود. نتایج همچنین نشان داد که کیلیت EDTA در مقایسه با NTA در استخراج سبز کادمیوم از خاک موثرتر بوده و انتقال کادمیوم از ریشه به شاخساره در حضور کیلیت EDTA بیشتر از NTAاست.
مرضیه سرمدی؛ محبوبه ایرانی؛ فرانسواز برنارد
دوره 8، شماره 3 ، فروردین 1390
چکیده
گیاه پالایی یک فناوری برای خارج کردن یا غیر فعال کردن آلوده کننده ها از محیط می باشد. در این تحقیق توانایی گیاه شیرین بیان برای گیاه پالایی ، تجمع و تحمل کادمیوم بررسی گردید. بذرهای دو واریته glabra و glandulifera از گیاه شیرین بیان Glycyrrhiza glabra در گلدان کاشته شدند و توسط آب مقطر(گروه شاهد ) و محلول 200 و 100 میکرومولار کلرید کادمیوم (گروه تیمار) آبیاری ...
بیشتر
گیاه پالایی یک فناوری برای خارج کردن یا غیر فعال کردن آلوده کننده ها از محیط می باشد. در این تحقیق توانایی گیاه شیرین بیان برای گیاه پالایی ، تجمع و تحمل کادمیوم بررسی گردید. بذرهای دو واریته glabra و glandulifera از گیاه شیرین بیان Glycyrrhiza glabra در گلدان کاشته شدند و توسط آب مقطر(گروه شاهد ) و محلول 200 و 100 میکرومولار کلرید کادمیوم (گروه تیمار) آبیاری شدند.گیاهان پس از 20 روز مورد بررسی قرارگرفتند وزن خشک ریشه در هر واریته و طول ریشه در واریته glandulifera کاهش معنی داری را نسبت به نمونه های شاهد نشان دادند. در حالی که وزن تر و خشک ساقه ، طول ساقه و وزن تر ریشه در هر دو واریته و طول ریشه درواریته glabra تفاوت معنی داری را با گروه شاهد نشان ندادند، و هیچ نوع علائم مسمومیت از قبیل سوختگی و قرمز شدن بافت مشاهده نگردید؛ که بیانگر توانایی گیاهچه های شیرین بیان به تحمل کادمیوم در غلظت فوق می باشد . گیاهانی که قادر باشند ، بیش از 100 میلی گرم کادمیوم رادر هر کیلوگرم وزن خشک اندام های هوایی تجمع دهند به عنوان گیاهان بش از حد انباشته کننده کادمیوم معرفی شده اند. بر اساس نتایج حاصل میزان کادمیوم جذب شدهدرا ندام های هوایی این گیاهچه ها در دو واریته glabra و glandulifera به ترتیب 9/147- 9/116 و 5/119- 0/116 میلی گرم برکیلوگرم وزن خشک گیاه می باشد . لذا گیاه شیرین بیان را می توانبه عنوان یک گیاه بیش از حد انباشته کننده کادمیوم معرفی نمود که استفاده از آن در جهت پاکسازی محیط های آلوده به کادمیوم نویدبخش می باشد .