عبدالحسین بوعلی؛ حمیدرضا عسگری؛ علی محمدیان بهبهانی؛ عبدالرسول سلمان ماهینی؛ بابک نعیمی
چکیده
سابقه و هدف: بیابان زایی مشتمل بر فرآیندهایی است که هم زائیده عوامل طبیعی بوده و هم به عملکرد نادرست انسان بر می گردد. پارامترهای ادافیکی و فرآیندهای موثر بر وضعیت خاک، اقلیم ، آب زیرزمینی، پوشش گیاهی و مدیریت از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر پدیده بیابانزایی در بسیاری از مناطق خشک و نیمه خشک می باشند. این پارامترها با استفاده از مدلهای ...
بیشتر
سابقه و هدف: بیابان زایی مشتمل بر فرآیندهایی است که هم زائیده عوامل طبیعی بوده و هم به عملکرد نادرست انسان بر می گردد. پارامترهای ادافیکی و فرآیندهای موثر بر وضعیت خاک، اقلیم ، آب زیرزمینی، پوشش گیاهی و مدیریت از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر پدیده بیابانزایی در بسیاری از مناطق خشک و نیمه خشک می باشند. این پارامترها با استفاده از مدلهای مختلف در مناطق مختلف بررسی می شوند . براین اساس این تحقیق با هدف ارزیابی شدت بیابانزایی با استفاده از مدل مدالوس و مبتنی بر معیار آب زیرزمینی و خاک در غرب استان گلستان انجام شد .مواد و روش ها: به منظور تعیین نقشه واحد کاری، از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تفسیر عکس های هوایی، باند پانکرومات یک و چند طیفی تصاویر ماهواره ای لندست و بازدیدهای صحرایی ا ستفاده شد. روش های زمین آمار مورد استفاده در این تحقیق شامل روش کریجینگ، روش تخمین گر موضعی ( GPI )، روش توابع شعاعی ( RBF ) و روش عکس فاصله ( IDW) بوده است. در مدل مدالوس از 6 معیار و 20 شاخص به منظور ارزیابی شدت بیابانزایی استفاده شد. امتیازدهی هر یک از شاخص ها در سطح واحد کاری تعیین گردید. نقشه هر یک از معیارها با استفاده از رابطه میانگین هندسی بین شاخص ها دست آمد . برای ارزیابی صحت نتایج مدل، کلاس بیابانزایی در هر یک از واحدهای کاری با توجه به شواهد میدانی، عمل ارزیابی مشاهده ای و بصری انجام و سپس اقدام به مقایسه آماری طبقه کلاس بیابانزایی مدل با نظر کارشناسی شد. برای صحت سنجی نتایج مدل ها، از نرم افزار SPSS و آزمون ناپارامتری من ویتنی استفاده شد .نتایج و بحث: در این تحقیق متوسط وزنی امتیاز شدت بیابانزایی منطقه 135 به دست آمد که بیانگر کلاس متوسط می باشد. از نظر پهنه بندی شدت بیابانزایی، منطقه در سه کلاس کم و ناچیز با درصد فراوان ی 27 و متوسط با درصد فراوانی 60 و شدید با درصد فراوانی 13 طبقه بندی گردید . از بین معیارهای بیابانزایی، معیار مدیریت و سیاست با متوسط وزنی ( 148 )، معیار غالب و موثر بیابانزایی بوده و پس از آن معیار پوشش گیاهی ( 145 )، معیار خاک ( 141 )، معیار فرسایش ( 138 )، معیار اقلیم ( 122) و معیار آب زیرزمینی ( 121 ) در رتبه بعدی معیارهای موثر بیابانزایی منطقه قرار گرفتند . همچنین مهمترین شاخص های بیابانزایی به ترتیب، شاخص های مقاومت در برابر خشکسالی، عملیات حفاظتی و شوری خاک است. این شاخص ها در واحدهای کاری اراضی رهاشده، اراضی شور و ماندابی و اراضی شور هزار واقع در قسمتهای شمال شرقی منطقه، باعث افزایش روند بیابانزایی شده اند. در پایان توزیع مکانی کلاسها به صورت مناطق دارای بیابانزایی کم و ناچیز در بخش جنوبی و شرقی منطقه، کلاس متوسط در بخش غربی، مرکزی و شمالی و نهایتاً کلاس شدید بیابانزایی در بخش شمال شرقی منطقه قرار توزیع داشتند .نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده که نشان دهنده تبخیر و تعرق بالای منطقه، گسترش روند شوری اراضی، ایجاد جاده سازی غیر اصولی و زهکشی ناقص می باشد، به نظر می رسد مدیریت بیابانزایی غرب استان گلستان به عنوان یکی از قطبهای کشاورزی، باید در اولویت مدیریتی مسئولان و کارشناسان ادارات اجرایی قرار گیرد . بر این اساس پیشنهاد می شود به منظور کنترل روند بیابانزایی و رسیدن به توسعه پایدار در منطقه، تصفیه پسابهای صنعتی و خانگی برای استفاده مجدد مصارف مختلف، استفاده از سیستم های نوین آبیاری اراضی کشاورزی، قرار دادن محصولات زراعی کم نیاز از نظر مصرف آب در تناوب زراعی منطقه و همچنین آموزش های لاز م برای توجیه کشاورزان به منظور استفاد ه از سموم و کودهای شیمیایی در منطقه جهت کنترل بیابانزایی صورت گیرد .
سمیه صدر؛ زهرا موحدی راد
چکیده
سابقه و هدف: بررسی الگوی تغییرهای مکانی عنصرهای سنگین در بسیاری از برنامه ریزی های کاربردی، دارای اهمیت بسیار زیادی است. برای تخمین متغیرهای ناحیه ای در نقاط اندازه گیری نشده از نظریه زمین آمار استفاده می شود. با استفاده از تخمینگر کوکریجینگ و بهره گیری از مطالعات مربوط به همبستگی دوجانبه ی بین متغیرها، میتوان تخمین مناسب و دقیق تری ...
بیشتر
سابقه و هدف: بررسی الگوی تغییرهای مکانی عنصرهای سنگین در بسیاری از برنامه ریزی های کاربردی، دارای اهمیت بسیار زیادی است. برای تخمین متغیرهای ناحیه ای در نقاط اندازه گیری نشده از نظریه زمین آمار استفاده می شود. با استفاده از تخمینگر کوکریجینگ و بهره گیری از مطالعات مربوط به همبستگی دوجانبه ی بین متغیرها، میتوان تخمین مناسب و دقیق تری از متغیر موردنظر (متغیر اصلی) با بهره گیری از مقادیر دیگر متغیرها (متغیر ثانویه) به دست آورد. با توجه به اهمیت استان اصفهان از نظر فعالیتهای کشاورزی و صنعتی و همچنین جمعیت زیاد ساکن در این استان وجود نداشتن مطالعات کافی در زمینه توزیع عنصر سلنیوم در این منطقه، مطالعه حاضر به منظور بررسی توزیع عنصر سلنیوم و ارائه نقشه های پراکنش این عنصر در خاک های سطحی این استان برنامه ریزی گردید. مواد و روشها: منطقه مورد مطالعه، مساحتی در حدود 6800 کیلومترمربع داشته و قسمتهای وسیعی از زمینهای کشاورزی استان اصفهان و مراکز بزرگ صنعتی اصفهان را در بر می گیرد. در مطالعه حاضر از روش نمونه برداری تصادفی طبقه بندی شده استفاده شد. نمونه ها از عمق 0 تا ۲0 سانتیمتری از سطح خاک و در کل 55 نمونه از کل منطقه در شبکه های 4×4 کیلومتر برداشت شد. pH ،هدایت الکتریکی خاک، درصد شن، رس، سیلت، درصد مواد آلی و غلظت کل سلنیوم توسط دستگاه XRF اندازه گیری شد. اما به لحاظ بالا بودن هزینه های XRF ،غلظت سلنیوم کل، تنها برای 7 نمونه مورد آنالیز قرار گرفت. محاسبات آماری و زمین آماری به ترتیب توسط نرم افزار SPSS و WinGslibو نیز تهیه نقشه ها توسط نرم افزارهای ILWIS و Surfer صورت گرفت. نتایج و بحث: میانگین غلظت سلنیوم در منطقه مطالعاتی 0.63 میلیگرم بر کیلوگرم خاک با حداقل و حداکثر 0.5 و 1.5 میلیگرم بر کیلوگرم میباشد. براساس ضرایب همبستگی میان غلظت سلنیوم و EC خاک، همبستگی مثبت و معنی داری مشاهده شد. بنابراین از EC به منظور کاهش خطای تخمین سلنیوم توسط ابزار کوکریجینگ استفاده گردید. در این پژوهش، حد آستانه کمبود برای سلنیوم کل خاک برابر 0.6 میلیگرم بر کیلوگرم و حد سمیت این عنصر برای انسان و دام از 5 میلیگرم بر کیلوگرم آغاز میشود بر این اساس بهطور میانگین میتوان منطقه مورد مطالعه را در محدوده کمبود سلنیوم معرفی کرد چرا که بیش از 50 درصد نقاط دارای غلظت کمتر از0.6 میلیگرم بر کیلوگرم سلنیوم و حدود 1 درصد از نقاط، دارای غلظت بیش از حد مجاز سلنیوم در خاکهای غیرآلوده هستند اما سمیت این عنصر برای انسان و دام در منطقه مطالعاتی مشاهده نمی گردد. بخشهای وسیعی از استان اصفهان را اقلیم خشک با خاکهای دارای pH قلیایی در برگرفته است. با توجه به این نکته که زمینهای با غلظت پایین سلنیوم هم در کاربریهای کشاورزی و هم غیرکشاورزی مشاهده میگردد، به نظر میرسد نوع ماده مادری این منطقه که بیشتر سازندهای آبرفتی رودخانه ی زاینده رود هستند از نظر سلنیوم فقیر هستند. ازسوی دیگر کمبود این عنصر در زمینهای کشاورزی گویای توجه نکردن کشاورزان این منطقه ها به استفاده از کودهای شامل سلنیوم است. بیشترین غلظت های سلنیوم در شهرستان مبارکه قرار گرفته است که محل قرارگیری صنایع عظیم فولاد در منطقه است. جهت وزش باد غالب منطقه به عنوان عامل تهدید در انتقال انتشارات اتمسفری حاوی سلنیوم از مناطق صنعتی شهرستان مبارکه به منطقه های پر جمعیت تر استان معرفی میگردد. نتیجه گیری: تمرکز صنایع در شهرستان اصفهان و نواحی اطراف آن، غلظت سلنیوم را در این منطقه ها بیشتر از نواحی مجاور کرده است و صنایع فولاد موجود در شهرستان مبارکه عاملی در جهت ورود سلنیوم به اتمسفر و در نهایت خاک است. باد غالب منطقه نیز چه بسا در انتقال این انتشارات به قسمتهای شمال شرق منطقه، مؤثر میباشد. این در حالی است که در غالب منطقه مورد مطالعه، کمبود این عنصر مشاهده میگردد که استفاده از کودهای شامل سلنیوم لازم به نظر میرسد.
حمید سرخیل؛ مریم فخاری؛ بهزاد رایگانی؛ جواد بداق جمالی
چکیده
سابقه و هدف: شهر تهران با وسعتی در حدود 750 کیلومتر مربع و جمعیتی بیش از 8 میلیون نفر و در حدود 4 میلیون خودرو در حال تردد با مشکل آلودگی هوا به صورت جدی مواجه می باشد. بررسی دقیق توزیع فضایی و آلاینده هایی از قبیل CO و NO2در کلانشهر تهران به منظور شناسایی خطرها، احتمال و ریسک این آلاینده ها بسیار دارای اهمیت می باشد، با توجه ...
بیشتر
سابقه و هدف: شهر تهران با وسعتی در حدود 750 کیلومتر مربع و جمعیتی بیش از 8 میلیون نفر و در حدود 4 میلیون خودرو در حال تردد با مشکل آلودگی هوا به صورت جدی مواجه می باشد. بررسی دقیق توزیع فضایی و آلاینده هایی از قبیل CO و NO2در کلانشهر تهران به منظور شناسایی خطرها، احتمال و ریسک این آلاینده ها بسیار دارای اهمیت می باشد، با توجه به آن بهره گیری از روش هـای محاسباتی ریاضی از قبیل روش ارزیابی سطح اطمینان می تواند مؤثر باشد. تاکنون تحقیقی در رابطه با محاسبه سطح اطمینان صورت نگرفته است. هدف های اصلی این تحقیق بررسی تغییرات غلظت آلایندگی هوا نسبت به عناصر CO و NO2، بررسی شعاع تأثیر ایستگاههای ثابت سنجش آلودگی و محاسبه سطح اطمینان با بررسی احتمال آلایندگی هوا و در نهایت تهیه نقشه ریسک آلودگی هوا در منطقه های مختلف کلانشهر تهران می باشد. مواد و روش ها: در این تحقیق داده های مربوط بـه آلایندگی هوای تهران در ماه های مهر، آبان و آذر سال 1396 در یک مدل سازی فضایی بکار گرفته شد و با استفاده از روش زمین آمار و روش کریجینگ شاخص1 داده ها تحلیل شده و نقشه های توزیـع آلایندگـی غـلظت و همچنین نقشه های دو - دویی (صفر و یک) احتمال آلایندگی و ریسک آلودگی در کلانشهر تهران در نرم افزار Arc GISبرای بازه زمانی مربوطه تهیه گردید. نتایج و بحث: نقشه های حاصل برای سطح اطمینان برای کلانشهر تهران نشان می دهد که ایستگاههای پارک قائم، پارک رازی و شهرداری منطقه 16 بیشترین میزان ریسک آلایندگی NO2 و ایستگاه های دانشگاه شهید بهشتی، پاسداران، دانشگاه علم و صنعت و شادآباد دارای کمترین میزان ریسک آلایندگی NO2 می باشند و همچنین ایستگاه های مربوط به شهرداری منطقه 11، شهرداری منطقه 16، شهرداری منطقه 15، فرمانداری شهرری، دانشگاه شریف، میدان فتح، پارک سلامت و پارک رازی بیشترین میزان ریسک آلایندگی CO و ایستگاه های اقدسیه، دانشگاه شهید بهشتی، شهرداری منطقه 2، پارک رز، دانشگاه علم و صنعت، گلبرگ، شاد آباد و مسعودیه کمترین میزان ریسک آلایندگیCO را به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری: کریجینگ شاخص روش مفیـدی برای ارزیابی ریسک آلـودگی از طـریق فراهم کـردن نـقشه احتمال می باشد. نقشه های ریسک تولید شده در این تحقیق برای مشخص نمودن منطقه های مستعد به آلودگی، CO و NO2 ابزار سودمندی می باشند. نتایج این تحقیق می تواند با شناسایی درست میزان آلایندگی هوا در یک توزیع فضایی مناسب، در تصمیم گیری های مدیریتی شهری نقش موثری را ایفاء نماید.
اکرم سیفی؛ حسین ریاحی مدوار
چکیده
سابقه و هدف: فعالیت های صنعتی و کشاورزی و در نتیجه عنصرهای سنگین و سمی حاصل از آنها به شدت کیفیت آب ها، سلامت عمومی و محیط زیست را تهدید می کنند. بنابراین تعیین مناطق تحت تأثیر عناصر سنگین و بررسی ریسک آلودگی و عدم قطعیت های مکانی آب های سطحی به عنوان موضوعی مهم و حساس مطرح است که کمتر به آن پرداخته شده است. هدف اصلی ...
بیشتر
سابقه و هدف: فعالیت های صنعتی و کشاورزی و در نتیجه عنصرهای سنگین و سمی حاصل از آنها به شدت کیفیت آب ها، سلامت عمومی و محیط زیست را تهدید می کنند. بنابراین تعیین مناطق تحت تأثیر عناصر سنگین و بررسی ریسک آلودگی و عدم قطعیت های مکانی آب های سطحی به عنوان موضوعی مهم و حساس مطرح است که کمتر به آن پرداخته شده است. هدف اصلی تحقیق حاضر، ترکیب روش های شبکه های بیزین و تکنیک های شبیه سازی متوالی گوسی به منظور ارزیابی خطر آلودگی فلزهای سنگین و عنصرهای سمی در آب های سطحی منطقه مس سرچشمه است. مواد و روش ها: در این مقاله، از 924 نمونه آب مربوط به 82 نقطه از سه منطقه متفاوت شامل زه آب های سطحی رودخانه شور، سدهای رسوبگیر و سایت اصلی معدن کاری منطقه مس سرچشمه و 9 عنصر سنگین استفاده و نقشه های پهنه بندی عدم قطعیت ریسک تهیه شد. اطلاعات براساس استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست در دو کلاس خطر کم و زیاد طبقه بندی شدند. از تحلیل بیزین و الگوریتم های یادگیری بیزین برای تحلیل و بررسی ویژگی های همبستگی عناصر سنگین و استخراج وزن های بیزین استفاده شد. براساس ساختار به دست آمده از شبکه بیزین، عناصر کلیدی آلودگی منطقه مورد مطالعه انتخاب شدند. برای این ۳ عنصر، احتمال شرطی به هر نقطه اختصاص داده شد و سنجه ریسک بیزین (BRI) به عنوان نرخ خطی وزن دهی کلاس های ریسک، محاسبه شد. در نهایت مدل سازی زمین آماری و روش شبیه سازی متوالی گوسی (SGS) برای تولید نقشه های ریسک آلودگی بر مبنای سنجه BRI و نقشه انحراف استاندارد سنجه ریسک بیزین در آنالیز عدم قطعیت ریسک در شبیه سازی متوالی گوسی به کار برده شد. نتایج و بحث: براساس نتایج تحلیل بیزین سه عنصر روی، آهن و مولیبدن به عنوان ویژگی های اساسی و کلیدی در تعیین و پیش بینی ریسک آلودگی زون های مورد مطالعه تشخیص داده شدند که متعلق به ساختار اصلی شبکه بیزین با الگوریتم درختی تعیین حداکثر وزن (MWST) بودند. نتایج نشان دادند که بیشترین ریسک آلودگی در منطقه های سایت اصلی معدن کاری و در سد رسوبگیر وجود دارد. براساس نتایج حاصله از مؤلفه های BRIZn، BRIMo و BRIFe، قسمتهایی از مناطق جنوبی و شمالی واقع در زون شماره 1 (سایت اصلی معدن کاری) و بیشتر نقاط زون شماره 3 (سد رسوبگیر) شامل مناطق غربی، مرکزی و جنوبی، ریسک زیاد آلودگی دارند که باید تمهیدهای لازم برای رفع مشکل آلودگی منبع های آب در این مناطق اندیشیده شود. نتایج در زون شماره 2 (زهآب جاری در رودخانه شور) ریسک آلودگی کمی را نشان دادند. بنابر نتایج، به طور متوسط به ترتیب 19 و 22 درصد مساحت زون ها در کلاس های ریسک خطر آلودگی زیاد و کم قرار گرفتند. نقشه پهنه های حاصل از ریسک و غلظت فلزهای سنگین نشان دهنده انحراف معیار زیاد و تغییرات وسیع در محدوده مجتمع مس و سد رسوبگیر و بیانگر عدم قطعیت مکانی زیاد ریسک توزیع آلودگی فلزهای سنگین در منبع های آب سطحی حوزه مورد مطالعه است. نتایج تحلیل عدم قطعیت، انتقال فلزها از محل مجتمع مس و تجمع آنها در سد را نشان می دهد و نیاز به پایش و تصفیه فلزهای سنگین از زه آب تولیدی شرکت مس و لزوم دستیابی بهتر فلزهای جانبی از زهآب مس را ایجاب می نماید. نتیجه گیری: بنابر نتایج، آلودگی عنصرهای سنگین و سمی در منبع های آب منطقه مس سرچشمه و جریان های پایین دست آن بالاست که سبب نفوذ آلاینده ها به منبع های آب زیرزمینی دشت رفسنجان می شود. این وضعیت نشان دهنده فقدان تصفیه مناسب فلزهای سنگین در فرآیندهای مجتمع مس سرچشمه است.
صفورا اسدی کپورچال؛ مهدی همایی؛ حسن رمضان پور
دوره 14، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 131-146
چکیده
سابقه و هدف: تجمع عناصر سنگین در خاک در بسیاری از نقاط دنیا مشکلات زیستمحیطی فراوانی را بهوجود آوردهاند. غلظت زیاد این عناصر در خاک ممکن است به مقداری زیاد بهوسیله گیاه جذب شود و این مهمترین راه ورود عناصر سنگین به زنجیره غذایی انسان و دام و چرخههای بیولوژیک است. بنابراین بررسی چگونگی انباشت این عناصر به منظور جلوگیری از آلودگی ...
بیشتر
سابقه و هدف: تجمع عناصر سنگین در خاک در بسیاری از نقاط دنیا مشکلات زیستمحیطی فراوانی را بهوجود آوردهاند. غلظت زیاد این عناصر در خاک ممکن است به مقداری زیاد بهوسیله گیاه جذب شود و این مهمترین راه ورود عناصر سنگین به زنجیره غذایی انسان و دام و چرخههای بیولوژیک است. بنابراین بررسی چگونگی انباشت این عناصر به منظور جلوگیری از آلودگی خاک و زیستبوم ضروری است. در میان عناصر سنگین، کادمیم به دلیل تحرک بالا در سیستمهای بیولوژیک و توانایی تجمع درگیاهان بدون ایجاد هر گونه نشانههای قابلرؤیت بهعنوان یکی از خطرناکترین عناصر سنگین در نظر گرفته شده است. با توجه به اینکه کادمیم در خاکهای اسیدی در محدوده pH 5/4 تا 5/5 متحرک بوده و برنج نیز در خاکهای اسیدی بهترین رشد را دارد و نیز با توجه به نقش برنج در سلامت جامعه، این تحقیق با هدف بررسی آلودگی خاک شالیزارهای استان گیلان به کادمیم انجام شد.مواد و روشها: بدین منظور تعداد ١٠٠ نمونه خاک از عمق ٠-٢٠ سانتیمتری به طور تصادفی و با استفاده از دستگاه GPS پیش از کوددهی و کشت و پس از برداشت محصول از شالیزارهای مختلف استان تهیه شد. برای تجزیه خاک، نمونههای خاک برداشتشده پس از خشک شدن، از الک 2 میلیمتری عبور داده شد. غلظت کادمیم کل و نیز برخی ویژگیهای خاک شامل بافت خاک، هدایت الکتریکی، واکنش خاک، جرم ویژه ظاهری و حقیقی و ماده آلی خاک اندازهگیری شد. توزیع مکانی و پراکنش فلز سنگین کادمیم با استفاده از روشهای مختلف زمین آماری شامل IDW، Spline و Kriging در محیط GIS بررسی شد.نتایج و بحث: نتایج حاصل از تجزیههای فیزیکی و شیمیایی خاک نشان داد که متوسط pH خاکهای مورد آزمایش ٤٨/٦ و شوری عصاره اشباع ٥٩/١ دسیزیمنس بر متر بوده که این مقدار شوری برای کشت گیاه برنج مشکلی ایجاد نمیکند. درصد شن نمونههای خاک بین ٤ الی ٣٥، سیلت بین ٢٨ الی ٤٩ و رس بین ٣٩ الی ٦٥ درصد بوده که بدین ترتیب بافت خاکها در محدوده Clay Loam، Silty Clay و Clay بوده که خاکی نسبتاً سنگین تا سنگین و برای کشت گیاه برنج مناسب است. مقدار ماده آلی بهطور متوسط ٧٨/١ و دامنه تغییرات کادمیم کل خاک نیز پیش از کشت و پس از برداشت محصول به ترتیب با کمینه 65/0 و 97/1 و بیشینه 40/1 و 05/11 بود. از میان روشهای زمینآماری بررسیشده برای توزیع مکانی و پراکنش کادمیم روش کریجینگ معمولی با مدل کروی بهعنوان بهترین روش انتخاب شد.نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهدستآمده بخشی از منطقه مورد بررسی پس از برداشت محصول طبق شاخص Kelly آلوده بوده که میتواند بیانگر تأثیر استفاده از کودهای شیمیایی و مدیریت غیراصولی اراضی باشد و باید استفاده از این کودها با احتیاط بیشتری انجام شود. نقشه حاصل میتواند برای بررسی و مدیریت استفاده صحیح کودهای شیمیایی برای حاصلخیزی زمینهای شالیزاری استفاده شود.
ابراهیم محمودآبادی؛ فریدون سرمدیان؛ غلامرضا ثواقبی فیروزآبادی
دوره 11، شماره 1 ، فروردین 1392
چکیده
در دهه های اخیر شاهد رشد روزافزون صنایع و حجم ترافیک جاده ای کلانشهر تهران، و درنتیجه ورود میزان زیادی آلودگی به محیطزیست این شهر بودهایم. در این پژوهش، به منظور بررسی وضعیت فلزات سنگین خاک در تهران، پارک جنگلی چیتگر و زمینهای اطراف آن مورد مطالعه قرار گرفت. 116 نمونه خاک سطحی با استفاده از روش شبکهبندی منظم و با فاصله 250 متر برداشته ...
بیشتر
در دهه های اخیر شاهد رشد روزافزون صنایع و حجم ترافیک جاده ای کلانشهر تهران، و درنتیجه ورود میزان زیادی آلودگی به محیطزیست این شهر بودهایم. در این پژوهش، به منظور بررسی وضعیت فلزات سنگین خاک در تهران، پارک جنگلی چیتگر و زمینهای اطراف آن مورد مطالعه قرار گرفت. 116 نمونه خاک سطحی با استفاده از روش شبکهبندی منظم و با فاصله 250 متر برداشته شد. غلظت کل هفت فلز سنگین سرب، نیکل، کادمیوم، روی، آهن، منگنز و مس اندازه گیری شد و با استفاده از تکنی ک ه ای زمین آمار در محیط مورد تحلیل قرار گرفتند . نتایج تحلیل GS+ و GIS نرم افزارهای سمیواریوگرام و بررسی نقشه های تولیدشده نشان داد که تغییرات مکانی فلزات کادمیم، روی، سرب، نیکل، منگنز و مس خ اکه ای منطقه مطالعاتی، تحت تأثیر فعالیتهای صنعتی بوده است. از این بین با (C0/(C0+C) مقدار کادمیم با بیشترین نسبت ناگت به واریانس کل مقدار 71 درصد و دامنه پایین 800 متر و همچنین ضریب تغییرات 59/0 ) بیش از سایر فلزات تحت تأثیر این فعالیتها بوده است ، در ) حالی که مقدار آهن خاک با مقدار دامنه 2638 متر و ضریب تغییرات 14 ) نسبت به دیگر عناصر کمتر تحت تأثیر / بسیار پایین ( 0 فعالیت های انسانساز قرار داشت و پراکنش آن تحت تأثیر شرایط طبیعی خاک بود. مقایسه مقدار کل عناصر با شاخصهای جهانی نشان داد که هیچکدام از فلزات به حد سمیت نرسیده بودند اما به وضوح تحت تأثیر فعالیت صنعتی در سطح منطقه قرار گرفته بودند که احتمال بروز سمیت در آینده را هشدار میدهد. لذا در برنامه ریزی و مدیریت شهری و صنعتی باید مورد توجه قرار گیرد.
امید نوری رودسری؛ کاظم ارزانی؛ عزیز مومنی؛ مهدی طاهری
دوره 10، شماره 1 ، مهر 1391
چکیده
تغییر پذیری مکانی متغییرهای حاصلیخزی خاک در یک باغ زیتون تحت آبیاری ، با درختان رقم زرد، موردمطالعه قرار گرفت. این باغ در منطقه طارم استان زنجان با مختصات جغرافیایی 48 درجه و56 دقیقه طول شرقی و 36 درجه و 47 دقیقه عرض شمالی واقع شده و فاصله درختان ازهم 7×7 متر است . متغیرهای پتاسیم ، فسفر، سدیم ، کلر ، هدایت الکتریکی و ماده آلی در نمونه های ...
بیشتر
تغییر پذیری مکانی متغییرهای حاصلیخزی خاک در یک باغ زیتون تحت آبیاری ، با درختان رقم زرد، موردمطالعه قرار گرفت. این باغ در منطقه طارم استان زنجان با مختصات جغرافیایی 48 درجه و56 دقیقه طول شرقی و 36 درجه و 47 دقیقه عرض شمالی واقع شده و فاصله درختان ازهم 7×7 متر است . متغیرهای پتاسیم ، فسفر، سدیم ، کلر ، هدایت الکتریکی و ماده آلی در نمونه های خاک، از عمق 60-0 سانتی متر در اوایل اسفند ماه 1389 تعیین شد. برای نمونه برداری ، یک شبکه منظم شطرنجی به ابعاد 98×98 متر ایجاد شد. نمونه برداری در نقاط تقاطع این شبکه انجام شد ومختصات جغرافیایی نقاط موردنظر با استفاده ازدستگاه سامانه مکان یاب جغرافیایی دستی، تعیین شد. داده ها با استفاده از روش آمار کلاسیک و زمین آمار مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نقشه هایی با هدف مدیریت ویژه خاک باغ ایجاد شد. درون یابی ها با توجه به آستانه وانحراف استاندارد هر متغییر بدست آمد. از محاسبات به منظور ترسیم نقشه های تغییرات هر جزء حاصلخیزی خاک بر اساس روش کریجینگ استفاده شد. تغییرات توزیع زمینی بالایی مشاهده شد. نتایج نشان داد که کمبود پتاسیم تهدیدی در منطقه مورد مطالعه است. در واقع، محتوای پتاسیم خاک منطقه مورد مطالعه ، سطح آستانه زیر 70 پی پی ام را نشان داد. تجزیه های زمین آماری مدل های متفاوتی از توزیع مکانی و سطوح وابستگی مکانی برای متغییرهای خاک نشان داد. سدیم و ماده آلی خاک در بخش های مطالعه شده از توزیع بالایی برخوردار بود. وابستگی مکانی فسفر در حد متوسط بود، و پتاسیم از یک توزیع همبسته مکانی پیروی نمیکند.