شادمان درویشی؛ کریم سلیمانی
چکیده
سابقه و هدف: امروزه با رشد جمعیت اکثر فضاهای طبیعی دستخوش تغییرات کاربری اراضی شدهاند. در این میان اراضی پوشش گیاهی به دلیل تأثیر دیگر اراضی بر روند تخریب آن و پیامدهای نامطلوب آن بر زندگی انسان و جانوران از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. توسعه مناطق شهری بهمنظور برآوردن نیازهای ساختوساز جمعیت رشد یافته و همچنین رشد اراضی ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه با رشد جمعیت اکثر فضاهای طبیعی دستخوش تغییرات کاربری اراضی شدهاند. در این میان اراضی پوشش گیاهی به دلیل تأثیر دیگر اراضی بر روند تخریب آن و پیامدهای نامطلوب آن بر زندگی انسان و جانوران از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. توسعه مناطق شهری بهمنظور برآوردن نیازهای ساختوساز جمعیت رشد یافته و همچنین رشد اراضی کشاورزی برای تأمین امنیت غذایی انسان و پاسخگویی به نیازهای مصرفکنندگان از مهمترین دلایل تخریب اراضی پوششگیاهی در یک منطقه است. امروزه رشد سریع فناوری سنجشازدور، GIS و همچنین علوم کامپیوتری موجب ظهور مدلهای زیادی جهت ارائه الگوهای گذشته، حال و آینده تغییرات کاربری اراضی بهخصوص اراضی پوششگیاهی شده است. شهرستان کرمانشاه بهعنوان یکی از مناطق روبه رشد در سالیان اخیر دچار رشد جمعیت زیادی شده است و با توجه به نقش جمعیت در تغییرات کاربری اراضی و پوششگیاهی لذا این مسئله ضرورت آگاهی از وضعیت پوششگیاهی این ناحیه را جهت مدیریت صحیح منابع طبیعی میطلبد. پیرو این مسئله هدف مطالعه حاضر پایش و پیشبینی تغییرات پوششگیاهی شهرستان کرمانشاه با استفاده از شاخص NDVI و مدل CA-Markov است.مواد و روش ها: در این مطالعه تراکم پوششگیاهی شهرستان کرمانشاه با استفاده از شاخص NDVI در چهار کلاس بدون پوششگیاهی، ضعیف، متوسط و متراکم از تصاویر Landsat در سالهای 1987، 2002 و 2017 استخراج گردید و سپس نتایج با استفاده از نقاط کنترل زمینی اعتبارسنجی گردیدند. همچنین بهمنظور پیش بینی تراکم پوشش گیاهی برای سال 2032 ابتدا نقشه پوشش گیاهی سال 2017 با اعمال مدل CA-Markov شبیهسازی گردید و سپس نتایج با استفاده از نقشه واقعی پوشش گیاهی همان سال با کمک ماژول validate در نرمافزار IDRISI Terrset اعتبارسنجی گردید و در ادامه پیرو نتایج اعتبارسنجی و با اعمال مدل مذکور نقشه تراکم پوشش گیاهی در سال 2032 پیش بینی گردید نتایج و بحث: نتایج بررسی نقشههای پوششگیاهی با دقت بیش از 87 درصد نشان میدهد که مساحت طبقات بدون پوششگیاهی،0 ضعیف و متراکم در دورهی 1987 تا 2017 روند کاهشی و پوششگیاهی متوسط دارای روند افزایشی بوده است. تغییرات مکانی پوششگیاهی طی دورهی 30 سال نشان میدهد که نواحی بدون پوششگیاهی، پوششگیاهی ضعیف و متوسط در طبقات ارتفاعی 1042 تا 1587، 1587 تا 2133 و 2133 تا 2678متری روند افزایشی و پوششگیاهی متراکم نیز در طبقات 1042 تا 1587 روند افزایشی اما در طبقات 1587 تا 2133 و 2678 تا 3224 متری روند کاهشی داشته است. همچنین تراکم پوششگیاهی در طبقات شیب نشان میدهد که شیب 0 تا 25 درصد بیشترین و شیبهای 50 تا 75 درصد و بیشتر از 75 درصد کمترین تراکم پوششگیاهی را داشته است و تغییرات پوششگیاهی در شیب 0 تا 25 درصد بیشترین و در شیبهای 50 تا 75 و بیشتر از 75 درصد کمترین مقدار بوده است. همچنین نتایج مدل CA-Markov با دقت بیش از 80 درصد در سال 2032 نشان میدهد که پوششگیاهی ضعیف بیشترین مساحت پوششگیاهی را در شهرستان کرمانشاه خواهند داشت. روند افزایشی و کاهشی طبقات پوششگیاهی نسبت به سال 2017 نشان میدهد که پوششگیاهی ضعیف کاهش و طبقات بدون پوششگیاهی، پوششگیاهی متوسط و متراکم روند افزایشی خواهند یافت. همچنین بررسی طبقات پوششگیاهی در طبقات ارتفاعی و شیب نشان می دهد که در ارتفاعات 1042 تا 1587، 1587 تا 2133 و 2133 تا 2678 متری و طبقات شیب 0 تا 25 درصد پوششگیاهی متوسط و متراکم پوشش غالب است اما در ارتفاعات 2678 تا 3224 متری و شیب 50 تا 75 و بیشتر از 75 درصد مساحت پوششگیاهی ضعیف و نواحی بدون پوشش بیشتر از طبقات دیگر خواهد بود نتیجهگیری: بهطورکلی یافتههای این مطالعه نشان داد طبقهبندی شاخص NDVI با استفاده مقادیر میانگین، انحراف معیار شاخص مذکور و دادههای جانبی مانند دادههای کنترل زمین برای تهیه نقشه پوششگیاهی و همچنین مدل CA-Markov برای پیشبینی این تغییرات روشهای دقیق به شمار میروند.
محمود رضا طباطبائی؛ کریم سلیمانی؛ علی اکبر نوروزی
دوره 10، شماره 1 ، مهر 1391
چکیده
شبکه آبراهه ای حوزه آبخیز مجموعه ای از آبراهه ها و رودخانه ها بوده که وظیفه هدایت و زهکشی جریان های آب سطحی را در یک حوزه آبخیز بعهده دارند. این داده های مکانی ، نقش مهمی را در مطالعات فیزیوگرافی ، هیدرولوژی ، فرسایش و رسوب یک حوزه آبخیز به عهده دارند. یکی از پارامترهای فیزیکی حوزه آبخیز نسبت انشعاب بوده که مقدار کشیدگی یا گردی حوزه آبخیز ...
بیشتر
شبکه آبراهه ای حوزه آبخیز مجموعه ای از آبراهه ها و رودخانه ها بوده که وظیفه هدایت و زهکشی جریان های آب سطحی را در یک حوزه آبخیز بعهده دارند. این داده های مکانی ، نقش مهمی را در مطالعات فیزیوگرافی ، هیدرولوژی ، فرسایش و رسوب یک حوزه آبخیز به عهده دارند. یکی از پارامترهای فیزیکی حوزه آبخیز نسبت انشعاب بوده که مقدار کشیدگی یا گردی حوزه آبخیز را نشان می دهد. بطور کلی ، نسبت انشعاب حوزه آبخیز که بر اساس شبکه آبراهه ای رتبه بندی شده محاسبه می گردد، یکی از معیارهای ارزیابی الگوی آبنمود سیل حوزه آبخیز می باشد. در این رابطه ، شبکه های آبراهه ای ناپیوسته، یک مانع جدی در برابر رتبه بندی آبراهه ها می باشند. این لایه های مکانی رقومی که در قالب و مقیاس های مختلف آماده می شوندغالبا دارای نقایصی در ساختار توپولوژی خود می باشند(ناپیوستگی و عدم انطباق صحیح با الگوی جهت جریان آب در حوزه آبخیز) این نقایص ، مشکلات دیگری در محاسبه سایر پارامترهای فیزکی حوزه آبخیز نظیر طول آبراهه ها، تراکم آبراهه ها، رتبه بندی آبراهه ها و نظایر آن بوجود می آورد.از سوی دیگر ، توابع درونی ساخته شده در نرم افزارهای سامانه اطلاعات جغرافیائی قادر به تصحیح این گونه آبراهه ها نیستند . در تحقیق حاضر ، در محیط نرم افزارArcGIS با استفاده از اجزاءArcObjects یک مدل جدید طراحی و ساخته شده است که قادر به حل مشکلات شبکه آبراهه ای حوزه آبخیز می باشد. بطور خلاصه ، بوسیله مدل ساخته شده ، یک شبکه آبراهه ای ساخته می شود که در آن ، هیچ گونه آبراهه اضافی تولید نشده بلکه آبراهه های اصلی ناپیوسته و جهت های جریان نادرست آن ها اصلاح میگردد. این شبکه آبراهه ای سپس بوسیله مدل رتبه بندی شده و می تواند درمحاسبه نسبت انشعاب و سایر محاسبات که در آن ها شبکه آبراهه ای پیوسته و منطبق با الگوی جریان نیاز است مورد استفاده قرار گیرد .