فضاهای شهری فضاهای پویا و اصلی شهر را شکل می دهند. این فضاها توسط رشته و حوزه های معرفتی گوناگون مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اندو هر یک از آن ها تلاش نموده اند تا فرایند یا ماهیت این فضاها را روشن نمایند ولی هنوز این مفهوم ناشناخته مانده و شکاف میان نظریه ها و اقدامات مربوط به فضاهای شهری هم آن چنان که باید کاهش نیافته است. این مقاله برای کاهش شکاف میان نظریه ها و اقدامات مربوط به فضاهای شهری ، بر بحث روش های تحقیق به عنوان حلقه واسط میان نظریه و عمل تاکید نموده است ولی از آن جایی که بسیاری از اندیشمندان و متخصصان حرفه ای این حوزه مطالعاتی دراولین گام با دنیایی از اطلاعاتی پراکنده مواجه اند که نه می توانند عوامل موثر در شکل گیری فضاهای شهری را بشناسند و تحلیل کنند و نه می توانند ماهیت و کیفیت فضاهای شهری را به طور جامع و منسجم تحلیل کنند ونه آن که می توانند به گونه ای میان آن ها نظم و نسقی برقرار سازند از این رو، هدف مقاله حاضر با تکیه بر روش های شناخت و تحلیل معرفی یکالگوی مفهومی شناخت و تحلیل فضاهای شهری است تاعلاوه بر این که بتواند به بررسی و تحلیل عاملین و عوامل موثر در شکل گیری فضاهای شهری بپردازد، همچنین بتواند به بررسی و تحلیل مهم ترین کیفیت ها و ویژگی های فضاهای شهری نیز بپردازد. این مقاله از دو بخش نظری و عملی تشکیل شده است در بخش نظری الگوی مفهومی برای بررسی و ت حلیل فضاهای شهری معرفی ودر بخش دوم این الگو در قالب یک مثال موردی در دهکده هزاره گرینویچ به آزمایش گذاشته شده است تا قابلیت اجرای آن مشخص گردد. نتیجه حاصل ازاین مقاله ارایه یک الگوی مفهومی با قابلیت اجرای مناسب برای بررسی و شناخت فضاهای شهری است که می تواند برای فضاهای شهری گوناگون درمقیاس های متفاوت بکار گرفته شود.