2024-03-29T17:24:39Z
https://envs.sbu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=14231
فصلنامه علوم محیطی
1735-1324
1735-1324
1395
14
1
مطالعه بهینه سازی هوشمند تصفیه خانه های متداول آب شرب به منظور حذف کربن آلی کل
طاهر
احمدزاده
ناصر
مهردادی
مجتبی
اردستانی
اکبر
باغوند
بهینه سازی به کمک یک مدل هوشمند لازمه ی دست یابی به بالاترین کیفیت ممکن در تامین آب شرب و صنعتی می باشد. در این مطالعه، مدل شبکه عصبی مصنوعی به منظور بهینه سازی فرایند انعقاد و لخته سازی آب شرب با هدف کنترل کیفی آب خروجی نسبت به پارامتر کربن آلی کل مورد استفاده قرار گرفت. مدل شبکه عصبی با ساختار پیش خور چند لایه و با فرایند یادگیری پس انتشار خطا برای بهینه سازی غلظت فریک کلراید و پلیمر کاتیونی بکار رفت. نتایج به صورت همزمان با مدل رگرسیون غیر خطی چندگانه به منظور افزایش ضریب همبستگی و کاهش پارامترهای ورودی، مورد مقایسه قرار گرفت. آزمون صحت سنجی مدل با استفاده از 94 نمونه جدید و ناشناس کاملاً موفقیت آمیز بود. تحلیل نتایج نشان دهنده عملکرد قابل قبول مدل شبکه عصبی با ضریب تشخیص (R2) به ترتیب 0.85 برای مدل پلیمر کاتیونی و 0.97 برای مدل فریک کلراید می باشد. میزان درصد میانگین خطای مطلق و جذر میانگین مربعات خطا نیز به ترتیب به ترتیب 5.8 % و 0.96 برای مدل پلیمر کاتیونی و 3.1 % و 1.97 برای مدل فریک کلراید می باشد. نتایج نشان داد که مدل شبکه عصبی مصنوعی از دقت به مراتب بالاتری در بهینه سازی فرایند های پیچیده تصفیه آب برخوردار است.
کربن آلی کل
تصفیه آب شرب
بهینه سازی
انعقاد و لخته سازی
مدلسازی شبکه عصبی
2016
03
20
1
8
https://envs.sbu.ac.ir/article_97653_f4d1ebf13b2cd82fe5e74c3482fabbb7.pdf
فصلنامه علوم محیطی
1735-1324
1735-1324
1395
14
1
تحلیل حساسیت الگوی مصرف انرژی در تولید گندم آبی شهرستان کرمانشاه
محمدرضا
اصغری پور
فریبرز
صالحی
محمود
احمدپور
هدف از این مطالعه ارزیابی مصرف انرژی و تعیین حساسیت نهادهها برای تولید گندم آبی در شهرستان کرمانشاه است. دادههای مورد نیاز از 120 مزرعه گندم آبی در سال 1392 با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی، جمعآوری گردید. حساسیت نهادههای انرژی با استفاده از روش بهرهوری فیزیکی نهائی (MPP) و ضرایب رگرسیون با مشتقات جزئی بر عملکرد گندم برآورد شد. نتایج نشان داد که کل انرژی ورودی حدود 8/41921 مگاژول در هکتار بوده و در بین نهادههای ورودی انرژی، کود نیتروژن با 38 درصد و پس از آن سوخت دیزل با 13 درصد بیشترین سهمها را دارا هستند. حدود 35 درصد از کل انرژی مصرفی در تولید گندم انرژی مستقیم و 65 درصد انرژی غیر مستقیم بود. نتایج حاصل از تخمین مدل رگرسیونی نشان داد که تاثیر انرژی نیروی کار، ماشین آلات، سوخت دیزل، کود نیتروژن، الکتریسیته و آب بر عملکرد مثبت است. تحلیل حساسیت نشان داد که مقدار MPP بین 29/0- تا 24/9 بود. همچنین نیروی کار بیشترین مقدار MPP را داشت و پس از آن ماشینآلات، آب و کود فسفر قرار داشتند. با این حال مقدار MPP برای سموم شیمیایی و کود پتاسیم به ترتیب 29/0- و 10/0- شد، که نشاندهنده استفاده مفرط این نهادهها برای تولید گندم است. مصرف تمام اشکال انرژی مستقیم، غیر مستقیم، تجدید پذیر و تجدید ناپذیر تاثیر مثبتی بر عملکرد داشت.
کارایی انرژی
نهادههای انرژی
تابع تولید کاب-داگلاس
گندم آبی
کرمانشاه
2016
03
20
9
18
https://envs.sbu.ac.ir/article_97686_a631e66ef96cdf4c99243f548de94201.pdf
فصلنامه علوم محیطی
1735-1324
1735-1324
1395
14
1
تخمین ردپای کربن و پتانسیل گرمایش جهانی در نظامهای تولید برنج
سلمان
دستان
افشین
سلطانی
قربان
نورمحمدی
حمید
مدنی
رضا
یدی
مدیریت صحیح می تواند باعث افزایش بهره ری و کاهش ردپای کربنشود. هدف از ین پژوهش، تخمین ردپای کربن و گرمایش جهانی درنظامهای تولید برنج است. در این آزمایش نظام های کاشت فشرده( SRI )، بهبود یافته و رایج منطقه )سنتی( در مزرعه تولید برنج واقع درشهرستان نکا بررسی شدند. تمامی عملیات زراعی و اطلاعات مربوط بهروشهای تولیدی و مقادیر مختلف مصرف نهاده ها )ورودی ها( در سال1391 ثبت و بررسی شدند. نتایج نشان داد کاه متوسط پتانسیلگرمایش جهانی ) GWP 2083 کیلوگرم / ( در سه نظام کاشت برابر 25معادل 2CO در هکتار بود. بیشترین و کمترین GWP در نظام های کاشتفشرده و رایج منطقه مشاهده شد. GWP در واحد انرژی ورودی در نظامکاشت فشرده حداقل و در نظام کاشت رایج منطقه و حداکثر بود.نظام های کاشت رایج منطقه و فشرده به ترتیب بیشترین و کمترینGWP در واحد انرژی خروجی را داشتند. کمترین و بیشترین ردپایکربن در واحد وزن نیز در نظامهای کاشت فشرده و رایج منطقه به دستآمد. بنابراین، شیوه صحیح مدیریت مزرعه در نظام تولید فشرده بهکاهش انتشار گازهای گلخانه ای، پتانسیل گرمایش جهانی و ردپای کربنمنجر شد.
2016
03
20
19
28
https://envs.sbu.ac.ir/article_97671_ef02ae2cf67bf8ea468d27708c6bcd6f.pdf
فصلنامه علوم محیطی
1735-1324
1735-1324
1395
14
1
بررسی پارامتریک رفتار هیدرولیکی پرکلرواتیلن در سیستمهای دو فازی
منصور
چترنور
مهدی
همایی
صفورا
اسدی کپورچال
محمد
محمودیان شوشتری
بیان کمّی ویژگی های هیدرولیکی خاک نقش مهمی در پیشگیری از ورود آلایندههای هیدروکربنی به خاک و آبهای زیر زمینی دارد. به منظور بررسی رفتار هیدرولیکی پرکلرواتیلن به عنوان یک آلایندهی سمّی کلردار در خاک، منحنیهای نگهداشت پرکلرواتیلن و آب در خاک بدست آمد. سپس هدایت هیدرولیکی اشباع برای این دو سیال به روش بار ثابت تعیین که مقدار آن برای آب و پرکلرواتیلن به ترتیب 27/395 و 84/410 سانتی متر بر روز بدست آمد سپس پارامترهای مدلهای نگهداشت ونگنوختن، بروکس-کوری و کوسوگی بدست آمد. هدایت هیدرولیکی غیر اشباع به عنوان تابعی از پتانسیل ماتریک خاک بر پایهی مدلهای معلم-ونگنوختن، معلم- بروکس-کوری و معلم-کوسوگی تعیین شد. دقت مدلها به وسیلهی آمارههای خطای ماکزیمم، ریشه میانگین مربعات خطا، ضریب تعیین، کارایی مدل و ضریب جرم باقیمانده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که برای سیال پرکلرواتیلن، مدل ونگنوختن نسبت به دو مدل دیگر از دقتی بیشتر برخوردار است. مقدار پارامترهای توزیع تخلخل و نقطه ورود هوا در سیستم دو فازی آب-هوا نسبت به پرکلرواتیلن-هوا کاهش یافت. این رفتار به دلیل لزوجت و مقاومت بیشتر آب نسبت به پرکلرواتیلن در برابر جریان است. به این مفهوم که زهکشی آب نسبت به پرکلرواتیلن از محیط متخلخل به مکش بالاتری نیاز دارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در یک مقدار معین از فاز مایع، آب نسبت به پرکلرواتیلن نگهداشت بیشتری دارد. به دلیل لزوجت کمتر پرکلرواتیلن، هدایت هیدرولیکی اشباع و غیراشباع محیط متخلخل برای پرکلرواتیلن بیشتر از آب است. سیال پرکلرواتیلن با توجه به هدایت هیدرولیکی بیشتر و نگهداشت کمتری که نسبت به آب دارد، در صورت ورود به محیط متخلخل حرکت سریعتری به سمت آبهای زیر زمینی خواهد داشت.
مدل های هیدرولیکی خاک
منحنی نگهداشت خاک
هدایت هیدرولیکی غیر اشباع خاک
2016
03
20
29
38
https://envs.sbu.ac.ir/article_97674_3278100972b9d616c822eee72295e2cb.pdf
فصلنامه علوم محیطی
1735-1324
1735-1324
1395
14
1
بررسی سلامت کشت بوم ها در استان های غربی ایران
علیرضا
کوچکی
مهدی
نصیری محلاتی
محسن
جهان
کشت بوم ها، بوم نظام هایی با کارکردهای متعدد هستند که برای تولیدمحصولات خاص مدیریت میشوند. اما مدیریت نادرست و فشار بر آنهامنجر به تخریب ساختار و کارکرد کشت بوم ها شده و لزوم توجه و بررسیسلامت آنها را ضروری میسازد. در این پژوهش سلامت کشت بوم هایاستانهای غرب و شمال غربی ایران شامل اردبیل، آذربایجان شرقی،آذربایجان غربی، کردستان، زنجان، کرمانشاه، لرستان، همدان و ایلامطی سالهای 1331 تا 1391 از لحاظ ساختاری، کارکردی، سازمانی ودر نهایت سلامت کل بررسی شد. سلامت ساختاری با استفااده از 13سنجه، کارکردهای مختلف کشت بوم از طریق 11 سنجه و سازمانکشت بوم که نشاندهنده توانایی سیستم در حفظ ساختار و کارکرد خوداست، توسط 6 سنجه مؤثر و مرتبط ارزیابی شدند. نتایج به دست آمدهنشان داد که تمامی استانهای مورد بررسی از لحاظ سلامت کل درمرتبه ضعیف هستند. از لحاظ سلامت ساختاری استان کردستان دارایبیشترین امتیاز و استان ایلام دارای کمترین امتیاز بود. از نظر سلامتسازمانی بیشترین امتیاز مربوط ب استان آذربایجان شرقی و کمترینامتیاز مربوط ب استان کردستان بود. رتبه بندی استانهای مورد بررسیاز لحاظ سلامت کارکردی نیز متفاوت بود و بیشترین امتیاز برای سلامتکارکردی متعلق به استان کرمانشاه و کمترین امتیاز برای استان ایلاممحاسبه شد. نتایج حاصل از محاسبه شاخص سلامت کل (که حاصلجمع سلامت کارکردی، ساختاری و سازمانی است( نشان داد ک استانهمدان دارای بیشترین میزان سلامت کل کشت بوم بود و استان ایلام ازلحاظ سلامت کل کشت بوم در پایین ترین رتبه قرار گرفت.
2016
03
20
39
50
https://envs.sbu.ac.ir/article_97676_bc680f6b0aadf2a3865641302580bd7a.pdf
فصلنامه علوم محیطی
1735-1324
1735-1324
1395
14
1
ارائه مدل پیشنهادیEMOLUP به منظور بررسی توان های اکولوژیک کاربری های مختلف (مطالعه موردی: شهرستان جهرم)
مسعود
مسعودی
پرویز
جوکار
آمایش سرزمین علمی است که با توجه به ویژگیهای اکولوژیک سرزمین و شرایط اقتصادی اجتماعی آن، نوع استفاده بهینه از سرزمین را مشخص می سازد. غالب روش های ارزیابی توان مورد بررسی مانند روش های ارائه شده توسط سازمان فائو و همچنین روش اکولوژیکی آمایش سرزمین در ایران با توجه به نوع نگرش به محیط و بررسی اجزای آن و نیز برآورد توان بدون پیش داوری و تنها بر اساس توان ذاتی سرزمین استوار است. لیکن این نگرش های محض به محیط، عوامل اقتصادی اجتماعی را نادیده گرفته و برآوردی ناقص در توان واقعی سرزمین بعمل می آورند. در این تحقیق به بررسی توان های اکولوژیک با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و با مدل پیشنهادیEMOLUP (میانگین هندسی و کالیبره) پرداخته شده است. سپس مقایسه ای بین مدل های توان اکولوژیک (مخدوم)، اصلاح شده آن و میانگین حسابی برای کاربری های مختلف صورت گرفته است. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادیEMOLUP از قابلیت بالاتری به منظور برآورد توان واقعی سرزمین در شهرستان جهرم با اقلیم خشک و نیمه خشک برخوردار است.
ارزیابی توان
مدل پیشنهادی
مدل اکولوژیک
میانگین هندسی
EMOLUP
2016
03
20
51
68
https://envs.sbu.ac.ir/article_97679_f087e62199bb8c0996bb6b3a0de7c00d.pdf
فصلنامه علوم محیطی
1735-1324
1735-1324
1395
14
1
آلودگی زیست محیطی رهش عناصر سنگین در خاک منطقه زاخور (مشگین شهر): تأکیدی بر نقش فرایندهای زمین شناسی
مهدیه
جلیل زاده
کمال
سیاه چشم
زون های دگرسانی گرمابی آرژیلیک، آرژیلیک فیلیک، آرژیلیک پیشرفتهو سیلیسی توأم با کانی سازی سولفیدی مس، آهن، سرب، روی، کبالت،نیکل، طلا و نقره، مهمترین منابع آلوده کننده زمین زاد غیرمتمرکز درمنطقه زاخور هستند که هاله های پراکندگی وسیعی از فلزات به صورتناحیه ای ایجاد کرده اند. برای ارزیابی میزان آلودگی خاک زراعی رویزون های دگرسان شده به فلزات سنگین/سمی از نتایج آنالیز چندعنصری20 نمونه خاک به روش ICP-MS استفاده شده است. تحلیل سه شاخصانباشت ژئوشیمیایی ) Igeo (، درجه آلودگی اصلاحشده ) mCd ( و شاخصریسک اکولوژیکی بالقوه ) RI ( نشان می دهند که خطر آلودگیزیست محیطی Pb در رده متوسط تا شدید و As در رده جدی )بسیارشدید( قرار دارند. رده آلودگی شدید سولفور حاکی از تیپ کانی سازیسولفید بالا ) HS ( در زون های دگرسانی گرمابی زاخور است. محاستاتتغییرات جرمی فلزات سنگین در دو زون آرژیلیکی و سیلیسی گویای آناست که عناصری چون Cr ، Ni ، As ، Pb و S غنی شدگی و عناصر Hg وCd تهی شدگی دارند. در زون آرژیلیک علاوه بر وجود همبستگی هایمثبت بین فلزات سنگین با یکدیگر، همبستگی معنی داری بتا Mn و Alنیز نشان می دهند که میتواند به واسطه عملکرد فرآیندهای جذبسطحی توسط اکسیدهای منگنز، آهن وکانی های رسی رخ داده باشد.
زاخور- عناصر سنگین- دگرسانی
شاخص آلودگی- غنی شدگی
2016
03
20
69
80
https://envs.sbu.ac.ir/article_97682_8b885bef3a4b5b743e911d8443b83d94.pdf
فصلنامه علوم محیطی
1735-1324
1735-1324
1395
14
1
مدیریت لجن حوضچه تبخیری در نیروگاه های سیکل ترکیبی (مطالعه موردی: نیروگاه سیکل ترکیبی دماوند)
زینب
گل حسینی
مهدی
جلیلی قاضی زاده
سید حسین
هاشمی
یکی از مهمترین پسماندهای تولید شده در نیروگاه های سیکل ترکیبی، لجن تولیدی در حوضچه تبخیری می باشد. بررسی فرایند تولید برق در این نوع نیروگاهها حاکی از آن است که پساب ورودی به حوضچه تبخیری حاوی آلایندههای مختلفی است که در حین فرایند تبخیر بهصورت لجن در کف حوضچه تبخیری رسوب میکند. بر این اساس شناسایی کمی و کیفی این پسماند و ارائه راهکارهای مدیریت آن در دستور کار قرار گرفته و بدین منظور نیروگاه سیکل ترکیبی دماوند بهعنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که این پسماند حاوی فلزات سنگین (بهخصوص سرب و کرم) و آلایندههای نفتی میباشد. مقایسه خصوصیات فیزیکی و شیمیایی لجن حوضچه تبخیری با معیارها و طبقه بندی های کنوانسیون بازل و سایر منابع شناخته شده بین المللی مانند دستورالعمل های سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا (EPA) بیانگر آن است که این پسماند در گروه پسماندهای ویژه طبقهبندی میشود. در ادامه کلیه روشهای محتمل جهت مدیریت لجن تولیدی بررسی شده و بر اساس معیارهای فنی، اقتصادی و زیستمحیطی روش دفن در زمین به عنوان روش برتر انتخاب شد. در نهایت جهت اجرای این روش، سناریوهای مختلف دفن در زمین شامل دفن سطحی و عمقی در نظر گرفته شده و ازآنجاکه در محلهای دفن پسماند، لاینر مهمترین عامل در جلوگیری از نفوذ آلایندهها به محیط میباشد، لذا با استفاده از مدل IWEM[1] سیستم لاینینگ مناسب جهت کارگذاری در کف محل دفن در سناریوهای مختلف محیطی و غلظتهای متفاوت نشت پیشنهاد شده است.[1]Industrial Waste Management Evaluation Model
نیروگاه سیکل ترکیبی دماوند
لجن حوضچه تبخیری
دفن سطحی
خاکچال
IWEM
2016
03
20
81
90
https://envs.sbu.ac.ir/article_97685_8c11c05733d5a35f85b43096704ce3a0.pdf
فصلنامه علوم محیطی
1735-1324
1735-1324
1395
14
1
ارزیابی آسیب پذیری آبخوان دشت اسدآباد همدان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی
بلال
اروجی
عیسی
سلگی
پهنه بندی پتانسیل آسیب پذیری آبخوان از روش های کنترل آلودگیآنهاست که در این پژوهش، برای آبخوان اسدآباد استفاده شد . در اینکار برای شناسایی نواحی آسیب پذیر آبخوان دشت اسدآباد در برابرآلودگی و تهیه نقشه آسیب پذیری آبخوان از سه روش دراستیک،SINTACS و SI استفاده شد. ابتدا نقشه حساسیت دشت برای هر یک ازمدل های مورد نظر، با توجه به لایه های اطلاعاتی تولید و سپس ، لایهنیترات با توجه به داده های نیترات اندازه گیری شده از 24 چاه منطشه طیبهار سال 1192 تهیه شد. برای اطمینان از درستی مدل های مورداستفاده، همبستگی بین لایه نیترات و نقشه های آسیب پذیری مدل هاییادشده محاسبه شد. با توجه به سطح معنادار ضریب همبستگیمحاسبه شده بین مدل های دراستیک، و SI ، واسنجی مدل های یادشدهصورت گرفت و ضرایب پارامترهای آنها اصلاح شدند. با هم پوشانی نقشهکاربری اراضی و نقشه آسیب پذیری دراستیک، اصلاحی، نقشه خطرآلودگی آب دراستیک، زیرزمینی بر اساس مدل کشاورزی تهیه شد. براساس 19 درصد / مدل دراستیک، اصلاحی، 11 از وسعت دشت درمحدوده آسیب پذیری کم 95 درصد / 19 در محدوده آسیب پذیری2 درصد / متوسط، 9 از منطقه در محدوده آسیب پذیری زیاد قرار میگیرد.در مد SI 13 درصد از منطقه / اصلاحی، 79 مورد بررسی، پتانسیل آلودهشدن کم 31 درصد / ، 73 متوسط 9 درصد پتانسویل / و 91 آلودگی زیاددارند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که مدل دراستیک، کشاورزی با،% ضریب همبستگی 79 بهترین مدل برای این کار است. بر این اساس17 درصد / 93/31 و 11 ،23/24 از وسعت دشت به ترتیب درمحدوده های آسیب پذیری کم ، متوسط و زیاد قرار میگیرد.
دشت اسدآباد
آسیب پذیری آبخوان
مدل دراستیک
SINTACS
SI
2016
03
20
91
104
https://envs.sbu.ac.ir/article_97689_bd6a0003300e57d28b71ccfa899a71a1.pdf
فصلنامه علوم محیطی
1735-1324
1735-1324
1395
14
1
سازگاری با پیامدهای بحران ریزگردها در بین نخل داران شهرستان اهواز: کاربرد تحلیل مسیر
ساناز
گلابوند
مریم
شریف زاده
بحرانهای اقلیمی اثرات مخربی بر عملکرد محصولات کشاورزی در سالهای اخیر تحمیل نمودهاند. استان خوزستان در سالهای اخیر بیشترین آمار خسارت ناشی از طوفانهای گرد و غبار را در بخش کشاورزی بالاخص نخیلات به خود اختصاص داده است. هدف از این مطالعه واکاوی تبیین کنندههای رفتار سازگاری نخلداران با بحران ریزگردها میباشد. جامعه آماری پیمایش حاضر مشتمل 157 نفر از نخلداران شهرستان اهواز میباشد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای ساختارمند بود که روایی آن توسط پانل متخصصان تأیید شد. برای محاسبه اعتبار ابزار سنجش، مطالعهای راهنما خارج از حوزه مطالعه ترتیب داده شد (آلفای کرونباخ 59/0 تا 84/0). یافتههای پژوهش نشان داد مهمترین اقدامات سازگاری با بحران ریزگردها در بین نخلداران شستشوی خرما، استفاده از تورهای حفاظتی، بهرهگیری از فرایند سمپاشی، کشت سایر محصولات زراعی در بین درختان نخل و جستجوی سایر منابع درآمدزا بوده است. یافتههای حاصل آزمون تحلیل مسیر نشان داد که ارزیابی ادراک سازگاری نخلداران با ضریب بتای 43/0 و انگیزه فرامادی با ضریب بتای 21/0 اثر مثبت، مستقیم و معناداری بر رفتار سازگاری نخلداران دارد. همچنین گفتمان اجتماعی اثر غیر مستقیم، مثبت و معناداری بر رفتار سازگاری نخلداران دارد.
اهواز-ریزگردها-سازگاری- نخل داران
2016
03
20
105
116
https://envs.sbu.ac.ir/article_97656_fb28a909ed608f84dec55696797524ee.pdf
فصلنامه علوم محیطی
1735-1324
1735-1324
1395
14
1
بررسی اثر سرریزهای تکنولوژی بر انتشار گاز CO2 در ایران
الهه
واثقی
سید عبدالمجید
جلایی اسفندآبادی
هرچند افزایش رشد اقتصادییکی از مهمترین اهدف دولتها میباشد، اما رشد اقتصادی بالاتر عمدتا با افزایش آلودگیهای زیست محیطی همراه است. تجربه کشورهای توسعه یافته و بعضی از کشورهای درحال توسعه نشان میدهد با افزایش رشد اقتصادی، ابتدا آلودگی زیست محیطی افزایش و سپس در سطحی از تولید سرانه به علت توجه به محیط زیست، آلودگی کاهش مییابد که این موضوع را میتوان در منحنی زیست محیطی کوزنتس نشان داد. لذا اهدف اصلی این مطالعه تعیین سطح درآمد سرانهای است که به علت توجه به مسائل محیط زیست باعث کاهش انتشار آلودگی میشود و همچنین بررسی اثر شاخص سرریز تکنولوژی بر نقطه چرخش منحنی میباشد. در این راستا با استفاده از مدلهای تقاضای واردات کالاهای واسطهای و کالاهای سرمایه ای، شاخص سرریز تکنولوژی محاسبه و اثر آن در نظریه زیست محیطی کوزنتس در فاصله زمانی سالهای 1345 تا 1392 بررسی شد. نتایج مطالعه نشان داد که متغیر سرریز تکنولوژی نه تنها اثری مثبت و معنی دار بر انتشار گاز دی اکسید کربن دارد، بلکه نقطه چرخش منحنی زیست محیطی کوزنتس را نیز در درآمد سرانه بالاتر امکانپذیر میسازد.
2016
03
20
117
124
https://envs.sbu.ac.ir/article_97659_f6f3ec12dc9693276f8e9606de19623e.pdf
فصلنامه علوم محیطی
1735-1324
1735-1324
1395
14
1
روشی سازگار با محیط زیست در تهیه سوپرجاذب زیستی برپایه کربوکسی متیل سلولز
فائزه
عسکری
امید
رمضانی
اسماعیل
رسولی گرمارودی
سید رحمان
جعفری پطرودی
فرانک
محمد کاظمی
آلوده شدن محیط زیست توسط انواع آلایندهها یکی از مهمترین دغدغههای دانشمندان عرصه محیطزیست در دهه اخیر است. پلیمرهای آبدوست غیر قابل حل در آب با قابلیت جذب سطحی آلایندهها، یکی از مواد نوین در کنترل و حذف آلایندهها محسوب میشوند. در این تحقیق، پودر کربوکسی متیل سلولز (CMC) دارای درصد خلوص 7/87 درصد و درجه استخلاف 5/0 مورد استفاده قرار گرفت. هدف تولید یک سوپرجاذب به روشی سازگار با محیط زیست و بر پایه مواد زیستی بود. ابتدا به منظور نامحلولسازی پودر CMC، بازههای گستردهای از دما و زمان مورد آزمون قرار گرفتند که از آن میان ترکیب دماهای 165، 175، 180 درجه سانتیگراد و به ترتیب زمانهای 90، 60 و 45 دقیقه انتخاب شدند. سپس، مقدار مشخصی از هر یک از شرایط اصلاح حرارتی توزین و با آب مخلوط گردید و عامل اتصال دهنده اسید سیتریک با مقادیر 1/0، 3/0، 5/0، 2، 5/3، 5، 10، 15 و 20 درصد نسبت به وزن پلیمر به نمونههای اصلاح نشده (شاهد) و اصلاح حرارتی شده اضافه شد. در ادامه نمونهها در شرایط مشخص زمان و دما خشک شدند. نمونههای تولید شده تحت آزمونهای کیسه چای، حساسیت یونی، جذب تحت بار، تغییر شکل و اندازهگیری زمان تورم قرار گرفته و ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که انجام اصلاح حرارتی با موفقیت توانست نیاز به مصرف اتصال دهنده عرضی را مرتفع ساخته بطوریکه حداکثر مقادیر جذب در کلیه آزمونهای مورد بررسی در مقادیر اندک افزودن عامل اتصال دهنده عرضی مشاهده شد.
پودر کربو
2016
03
20
125
136
https://envs.sbu.ac.ir/article_97662_ea9fd9959a166959da409a2135683da0.pdf
فصلنامه علوم محیطی
1735-1324
1735-1324
1395
14
1
ارزشگذاری اقتصادی عناصر غذایی خاک منطقه حفاظت شده شیمبار با روش هزینه جایگزین
فرشاد
کیوان بهجو
احمد
هاشمیان
مصطفی
پناهی
الناز
حسن زاده
این تحقیق با هدف ارزشگذاری اقتصادی عناصر غذایی اصلی خاک و با تأکید بر خاک جنگلهای منتخب منطقه حفاظت شده شیمبار در استان خوزستان انجام شده است. در این پژوهش ابتدا با روش EPM، میزان فرسایش تعیین و سپس مقدار هدررفت سه عنصر غذایی مهم (نیتروژن، فسفر و پتاسیم) بر اساس اختلاف مقادیر عناصر غذایی دو تیمار شاهد و فرسایشیافته اندازهگیری شد؛ سپس ارزش پولی نگهداری عناصر غذایی خاک به وسیلة پوشش جنگلی، بر اساس روش اقتصادی هزینه جایگزینی محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در محدوده مورد مطالعه به مساحت 3116 هکتار سالانه حدود 468/5 تن عناصر غذایی NPK در اثر فرسایش خاک از بین میرود که به معنای ایجاد هزینهای معادل 88202945491 ریال به محیط زیست میباشد. همچنین مشخص گردید که هر هکتار از جنگلهای محدوده مطالعاتی قادر است که از خسارت ناشی از فرسایش خاک و نابودی تنها سه عنصر غذایی نیتروژن، فسفر و پتاسیم به میزان 28306465 ریال جلوگیری کند که نتایج، نشاندهنده ارزش اقتصادی حفظ پوشش گیاهی و جنگل برای جلوگیری از فرسایش خاک میباشد.
2016
03
20
137
146
https://envs.sbu.ac.ir/article_97663_30140259ee92ab60d1ffe04bf854e76c.pdf
فصلنامه علوم محیطی
1735-1324
1735-1324
1395
14
1
آسیب شناسی کشت گندم دیم استان قزوین با رویکرد تحلیل آماری روزهای بارندگی
مهدی
پناهی
مینا
طاهری
تحلیل روزهای قابل بارش از کلیدیترین عناصر هواشناسی مرتبط با بخش کشاورزی میباشد، چرا که کمبود یا بارندگی بارش در طول فصل رشد خسارات سنگینی بر بخش کشاورزی علی الخصوص کشت دیم بر جای میگذارد. لزوم پایش و تحلیل این پدیده هنگامی جلوهگر مینماید که توجه داشته باشیم بخش عمدهای از اراضی کشاورزی، وابستگی مستقیم به بارش (مقدار و دفعات بارش) دارد. در این تحقیق تعداد روزهای بارندگی در ایستگاه سینوپتیک قزوین، به منظور تجزیه و تحلیل و آسیبشناسی کشت محصول گندم دیم استان با استفاده از مدلهای آماری مبنای کار قرار گرفت. نتایج تحلیل آماری تعداد روزهای با بارندگی نشان دهنده آن است که در دورههای ترسالی تعداد روزهای بارندگی در فصل کشت پاییزه با دوره بازگشت 5، 10، 25 و 50 ساله به ترتیب برابر 29، 32، 39 و 44 روز میباشد. همچنین در دورههای خشکسالی، تعداد روزهای قابل اعتماد بارندگی به ترتیب برابر 8، 4، 0 و 1 روز میباشد. در این راستا به منظور بررسی و آسیبشناسی کشت دیم در استان، تحلیل آماری تعداد روزهای بارندگی در طول فصل رشد برای محصول گندم انجام گرفت. نتایج این تحلیل نشان دهنده آن است که در دورههای خشکسالی جهت کشت دیم مناسب نبوده و بارندگی قابل اعتمادی در طول دوره رشد به وقوع نخواهد پیوست..
کلید واژهها: ایستگاه سینوپتیک قزوین
دورههای تر سالی
دوره خشکسالی
روزهای قابل بارش
کشت دیم
2016
03
20
147
152
https://envs.sbu.ac.ir/article_97668_4f17a4461c69e573a27a321ad07e0fc9.pdf