%0 Journal Article %T تبیین رهیافت برنامه‌ریزی پیشایندی ارتقای منظر فرهنگی در تعامل با بوم‌شناسی انسانی در گذر زمان %J فصلنامه علوم محیطی %I دانشگاه شهید بهشتی %Z 1735-1324 %A حسین پور, علی %A مرادی چادگانی, داریوش %A طغیانی خوراسگانی, شیرین %A ناظمی, الهام %D 2021 %\ 06/22/2021 %V 19 %N 2 %P 127-150 %! تبیین رهیافت برنامه‌ریزی پیشایندی ارتقای منظر فرهنگی در تعامل با بوم‌شناسی انسانی در گذر زمان %K بوم‌شناسی انسانی %K منظر فرهنگی %K برنامه‌ریزی پیشایندی %K مدیریت منابع فرهنگی %K دگرگونی %K تحلیل ساختاری تاریخی %K تحلیل تطبیقی %R 10.52547/envs.33587 %X سابقه و هدف: منظر فرهنگی1 از دهه 1990 میلادی، توسط سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو)، به ­عنوان یک زمینۀ موضوعی میان­رشته و فرارشته معرفی، و به­صورت رسمی در دستورکار توسعه جوامع عضو سازمان قرار گرفت. در حالی که از دهۀ 1920 میلادی، صاحب‌نظران زیادی در این زمینه مطالعه و فعالیت نموده و متون مرتبط با آن را منتشر کرده‌اند. بوم‌شناسی انسانی2 به مطالعه ارتباط انسان­ها با یکدیگر و با محیط زندگی خویش مربوط می‌شود و پیوند تنگاتنگی با منظر فرهنگی دارد و کارکرد دوگانه­ ای در تحقق ­پذیری همزمان ارتقای ارزش ­های منظر فرهنگی و بهبود بوم­شناسی انسانی ایجاد می‌کند. سابقه این مفهوم به سال 1907 میلادی باز می­گردد و از آن زمان تاکنون، نظریه ­پردازان مرتبط با این موضوع با مطرح نمودن موضوع‌های متنوع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در تلاش برای بهبود رابطه انسان و محیط زیست بودند. هدف این مقاله، دست­یابی به چگونگی دگرگونی مفهوم منظر فرهنگی در گذر زمان و تداوم آن در تعامل با بوم ­شناسی انسانی است، به ­گونه‌ای که قابل پیاده‌سازی در یک فرآیند برنامه‌ریزی ارتقای منظر فرهنگی باشد.مواد و روش ­ها: نوع پژوهش در این مقاله یک پژوهش توصیفی - تحلیلی است و روش‌شناسی آن بر پایه روش پژوهش ساختاری - تاریخی استوار شده است. محدوده زمانی این پژوهش از سال 1908 میلادی که نخستین استفاده از عبارت «منظر فرهنگی» در خارج از قلمرو هنر و نقاشی صورت گرفت تا سال 2020 (سال انجام این پژوهش) است. به این منظور با انجام بازبینی متون مرتبط با چارچوب‌های نظری، فنی و تجربی منظر فرهنگی و بوم‌شناسی انسانی، و به­کارگیری روش تحلیل متون مدون، برپایه روش­ های پژوهش تحلیل ساختاری تاریخی و تحلیل قیاسی، زمینه ­های مشترک منظر فرهنگی و بوم‌شناسی انسانی در یک توالی زمانی مبتنی بر روابط علت و معلولی، سازمان­دهی شده است. در این شیوه پژوهش، شواهد، مدارک و اسناد تاریخی به ­عنوان مواد پژوهش، پژوهشگر را در پاسخ به سؤال «چه بوده است؟» یاری می­کنند. تفسیر شواهد با نگاهی «مشروط و احتمالی» نسبت به علیت (در مقابل جبر) و بهره گرفتن از تبیین­های ترکیبی از دیگر ویژگی­های این روش پژوهش است که به آن ماهیت تطبیقی – تاریخی می‌دهد. داده­ ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش، شواهد تاریخی و از نوع کیفی هستند و از مسیرهای چهارگانه (1) متون و منابع اولیه (2) متون و منابع ثانویه (3) متون مربوط به سوابق جاری (4) متون بازگردآوری شده به­دست آمده‌اند.نتایج و بحث: دست­یابی به آگاهی افراد و جوامع برای شناسایی و توصیف مناظر فرهنگی سرزمین خویش و تلاش برای ثبت جهانی آن به ­منظور حفاظت و ارتقای ارزش­های منظر فرهنگی از راه «مدیریت منابع فرهنگی» که جایگزین «حفاظت از میراث فرهنگی» می ­شود، قابل تحقق است. در مقابل اندیشمندان در قلمرو دانش بوم ­شناسی انسانی در پی کشف راه­ حل برای بهبود رابطه میان انسان و زیست ­بوم انسانی هستند و همزمان پژوهشگران و فعالان حرفه ­ای در قلمرو دانش منظر فرهنگی بر شناسایی و توصیف مناظر فرهنگی متمرکز می ­شوند. از سوی دیگر، با توجه به اهمیت برنامه‌ریزی و تصمیم سازی فرآیندمحور، توجه به نقش بازیگران و همچنین ضرورت تأکید بر اصل عدم قطعیت، ماهیت میان رشته‌ای بودن انگاشت‌های منظر فرهنگی و بوم‌شناسی انسانی، دگرگونی­ها و پیچیدگی‌های محیط‌های طبیعی و انسان‌ساخت، رهیافت برنامه‌ریزی راهبردی و بویژه برنامه ­ریزی پیشایندی می ­تواند پیوند محتوایی و فرآیندی بین این قلمروهای دانش دوگانه را برقرار نماید.نتیجه­ گیری: نتیجه این پژوهش، پیشنهاد الگوی برنامه ­ریزی پیشایندی با توجه به اجزای انگاشت منظر فرهنگی و بوم‌شناسی انسانی است که توجه ویژه­ای به مطالعه تاریخی و توصیف و تحلیل دوره­ای شواهد دارد. این الگو به ­صورت یک فرآیند دوگانه با دو مرحله کلان ((1) مستندسازی و تدوین برنامه (2) اشتراک­ گذاری و شش مرحله خرد (شناخت ارزش‌های منظر فرهنگی، تشخیص روابط علت و معلولی، تحلیل اثر، توسعه راهبردهای واکنشی، توسعه برنامه­ های پیشایندی مبتنی بر شواهد و اشتراک­ گذاری برنامه ­های پیشایندی مرتبط با ارزش­های منظر فرهنگی میان بازیگران کلیدی)، پیشنهاد گردید. در مرحله نخست از این فرآیند، با استفاده از مشاهدات و مطالعات میدانی، ارزش­ های منظر فرهنگی شناسایی و توصیف می‌شوند، سپس با استفاده از تحلیل محتوای مصاحبه ­های هدفمند پیرامون روابط علت و معلولی هر یک از ارزش­های یاد شده، همزمان تحلیل اثر نیز صورت گرفته و اقدام به توسعه راهبردهای واکنشی می­شود. در مرحله دوم نیز با پیشنهاد برنامه ­های پیشایندی مبتنی بر شواهد و اشتراک­ گذاری برنامه­ های پیشایندی مرتبط با ارزش­ های منظر فرهنگی میان بازیگران کلیدی، افزون بر معکوس نمودن روند افت ارزش­های منظر فرهنگی، ارتقای آن‌ها نیز در دستورکار قرار می‌گیرد.  %U https://envs.sbu.ac.ir/article_100747_624524ff43f90b6ea8c1aefe72cec28f.pdf