مجتبی قره محمودلو؛ نادر جندقی؛ مریم صیادی
چکیده
سابقه و هدف: خورندگی و رسوبگذاری آب فرآیندهای فیزیکوشیمیایی هستند که سبب کاهش مقدار جریان آب در لولههای انتقال آب، کاهش عمر مفید تأسیسات آبرسانی، افزایش مصرف انرژی برای انتقال آب و بروز برخی بیماریها در مصرفکنندگان میگردد. پژوهش حاضر به منظور بررسی تمایل خوردگی و ترسیب در طول مسیر رودخانه گرگانرود یکی از مهمترین رودخانههای ...
بیشتر
سابقه و هدف: خورندگی و رسوبگذاری آب فرآیندهای فیزیکوشیمیایی هستند که سبب کاهش مقدار جریان آب در لولههای انتقال آب، کاهش عمر مفید تأسیسات آبرسانی، افزایش مصرف انرژی برای انتقال آب و بروز برخی بیماریها در مصرفکنندگان میگردد. پژوهش حاضر به منظور بررسی تمایل خوردگی و ترسیب در طول مسیر رودخانه گرگانرود یکی از مهمترین رودخانههای دشت گرگان از ارتفاعات البرز تا خلیج گرگان انجام شد.مواد و روشها: در این پژوهش از نتایج آنالیز 11 پارامتر فیزیکوشیمیایی (شامل: کلسیم، منیزیم، سدیم، پتاسیم، بیکربنات، کلراید، سولفات، کل جامدات محلول، هدایت الکتریکی، دما و pH) رودخانه گرگانرود مربوط به چهار ایستگاه هیدرومتری (لزوره، ارازکوسه، قزاقلی و بصیرآباد) در یک دوره 10 ساله (1393 - 1383) استفاده شد. ابتدا تغییرات میانگین سالانه پارامترهای کیفی نمونههای آب در طول دوره آماری مربوط به ایستگاههای مورد مطالعه بررسی شد. سپس بهمنظور بررسی هیدروشیمیایی رودخانه گرگانرود در ایستگاههای مورد مطالعه از دیاگرامهای مثلثی استفاده شد. در مرحله بعد تغییرات میزان سختی آب به عنوان یک پارامتر کیفی مهم در بخشهای صنعت، کشاورزی و شرب در طول رودخانه گرگانرود بررسی شد. برای پیشبینی و احتمال رسوب و یا انحلال برخی از کانیهای کربناته (نظیر کلسیت، دولومیت) و تبخیری (نظیر انیدریت، ژیپس و هالیت) در طول مسیر حرکت رودخانه گرگانرود از سنجههای اشباع کانیهای بیان شده استفاده شد. سپس روند تغییرات سنجههای خورندگی لانژلیه، رایزنر، پوکوریوس و لارسون - اسکلد، نسبت خوردگی و همچنین پتانسیل ترسیب کربنات کلسیم آب رودخانه گرگانرود در چهار ایستگاه بررسی شد. در مرحله بعد با استفاده از آزمون آماری واریانس یکطرفه به بررسی سطح معناداری سنجهها در ایستگاههای مورد مطالعه پرداخته شد. در نهایت ارتباط بین اندیسهای اشباع کانیها با سنجههای خورندگی، نسبت خوردگی و همچنین پتانسیل ترسیب کربنات کلسیم بررسی شد.نتایج وبحث: براساس تجمع و الگوی پراکندگی نمونهها در دیاگرام مثلثی، تیپ غالب آب در رودخانه گرگانرود در حاشیه ارتفاعات بیکربناته میباشد و با ورود به دشت و افزایش غلظت یون کلراید تمایل به رسیدن به بلوغ کامل یعنی تیپ کلروره سدیک دارد. نتایج حاصل از سختی در ایستگاههای مورد مطالعه نشان داد که در طول مسیر حرکت آب میزان این پارامتر افزایش مییابد. نتایج حاصل از برخی سنجههای اشباع مربوط به کانیهای کربناته و تبخیری نشان داد که آب رودخانه در کل مسیر نسبت به کانیهای کربناته بالا اشباع و نسبت به کانیهای تبخیری تحت اشباع میباشد. براساس سنجههای رایزنر، پوکوریوس و لارسون - اسکولد آب تمایل به خورندگی دارد. اگرچه از حاشیه ارتفاعات تا خلیج گرگان میزان خاصیت رسوبگذاری آب رودخانه گرگانرود افزایش مییابد. نتایج میزان پتاسیل ترسیب کربنات کلسیم و سنجه لانژلیه نشان داد که آب رودخانه گرگانرود در کل طول مسیر تمایل به رسوبگذاری دارد. بررسی ارتباط بین اندیسهای اشباع با سنجههای خوردگی و پتانسیل ترسیب، نشان از رابطه خطی بین سنجهها کیفی و اندیسهای اشباع دارد. نتایج حاصل از آزمون آماری نشان از وجود اختلاف معنادار سنجههای محاسبه شده در ایستگاههای مورد مطالعه دارد.نتیجهگیری: اگرچه براساس نتایج هیدروشیمیایی، عامل اصلی کنترل کننده شیمی آب رودخانه گرگانرود واکنش آب - سنگ میباشد اما عامل هایی همچون نفوذ آب شور خلیج گرگان در قسمتهای انتهایی رودخانه و ورود پسابهای تصفیه نشده به آن در کل دشت گرگان سبب تکامل سریع هیدروشیمیایی رودخانه و رسیدن به تیپ کلروره سدیک شده است. افزایش میزان پارامترهای فیزیکوشیمیایی در مسیر رودخانه افزون بر افزایش میزان سختی آب، موجب کاهش میزان خورندگی و افزایش میزان رسوبگذاری آب شده است. نتایج آماری نشان از ارتباط خطی واضح بین اندیسهای اشباع و سنجههای خورندگی و ترسیب در آب دارد.
حمید ارشادیفر؛ کمال الدین کر؛ عماد کوچک نژاد؛ امیر قاضی لو؛ غلامرسول بسکله
چکیده
سابقه و هدف: خلیج چابهار یک محیط نیمه بسته در سواحل جنوب شرقی ایران است که دو بندر مهم کنارک و چابهار در حاشیه این خلیج قرار دارند. ارتباط این خلیج با اقیانوس هند از طریق دریای عمان باعث متاثر شدن این ناحیه از پدیده مانسون به ویژه مانسون جنوب غربی در اواخر بهار تا اواخر تابستان میشود. از سوی دیگر با گسترش صنایع مختلف دریایی و جمعیت ...
بیشتر
سابقه و هدف: خلیج چابهار یک محیط نیمه بسته در سواحل جنوب شرقی ایران است که دو بندر مهم کنارک و چابهار در حاشیه این خلیج قرار دارند. ارتباط این خلیج با اقیانوس هند از طریق دریای عمان باعث متاثر شدن این ناحیه از پدیده مانسون به ویژه مانسون جنوب غربی در اواخر بهار تا اواخر تابستان میشود. از سوی دیگر با گسترش صنایع مختلف دریایی و جمعیت حاشیه این خلیج انتظار میرود افزایش فعالیت های انسانی باعث متاثرشدن پارامترهای آبشناسی و در نتیجه اکوسیستم های حساس این ناحیه مانند زیستگاه های مرجانی و جنگل های حرا و هم چنین تاسیسات آب شیرین کن شود. در این تحقیق اثر پدیده مانسون بر پارامترهای فیزیکوشیمیایی، غلظت مواد مغذی و کلروفیل a مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. هم چنین امکان تاثیر بارگذاری مواد مغذی از طریق اسکلههای بنادر کنارک و تیس با مقایسه نتایج در این اسکله ها و ایستگاه های مجاور مورد بررسی قرار خواهد گرفت.مواد و روش ها: نمونه برداری از4 ایستگاه در خلیج در دو عمق سطحی( 5/0 متر) و بستر (1 متر از بستر) با استفاده از بطری نیسکین 5 لیتری هرکدام در سه تکرار انجام شد. پارامترهای فیزیکی توسط دستگاه های پرتابل مربوطه در محل نمونه برداری اندازه گیری شدند. . در آزمایشگاه واکنش گرهای لازم برای روش کالریمتری طبق دستورالعمل MOOPAM آماده شده و اندازه گیری مقدار مواد مغذی با دستگاه اسپکتروفومتر و در سل با طول مسیر نور 2 سانتیمتر انجام شد. تحلیل های آماری به کمک نرم افزار PRIMER 6وSTATISTICA 10 انجام شد.نتایج و بحث: مطابق نتایج، غظت مواد مغذی فسفات، نیتریت و نیترات و هم چنین کلروفیل آ در دوره پس مانسون بیشتر و به ترتیب پسمانسون>پیشمانسون>مانسون است. در مورد سیلیکات این روند متفاوت بوده و به صورت پیشمانسون>مانسون≈ پسمانسون است. مقایسه نتایج بین سالیانه نشان می دهد که مقادیر فسفات، نیترات و نیتریت در سال 96 بیشتر از مقادیر متناظر در دوره 92-93 بوده در حالی که در مورد سیلیکات عکس این حالت مشاهده میگردد. کلروفیلa همبستگی مثبت را با غلظت مواد مغذی نشان میدهد که بیانگر کنترل شدن تولید اولیه توسط میزان مواد مغذی قابل دسترس میباشد. مقادیرpH و DO همبستگی مثبت دارند و به طور کلی در دوره پیشمانسون کمتر از دوره پسمانسون در هر دو دوره نمونهبرداری 92-93 و 96 هستند.نتیجه گیری: مقایسه نتایج نمونه برداری بین دو نوبت 92-93 و 96 نشان از تفاوت در مواد مغذی و پارامترهای فیزیکوشیمیایی دارد که به دلیل تفاوت در شدت و دوره مانسون در سالهای مختلف میباشد. مقادیر بالای مواد مغذی نیترات، فسفات و نیتریت در فصل پس مانسون به دلیل پدیده فراجوشی القا شده توسط مانسون و رسیدن آبهای غنی از مواد مغذی به سطح میباشد. مقادیر کمتر سیلیکات در فصل پس مانسون نسبت به فصول پیش مانسون و پس مانسون به نظر میرسد نتیجه مصرف سیلیکات توسط دیاتومه هایی باشد که در این دوره شکوفایی میکنند، همچنانکه مقادیر کلروفیلa در پس مانسون از فصول قبل بیشتر است. در نهایت مقایسه مقادیر مواد مغذی در دو اسکله صیادی مجاور خلیج با مقادیر ایستگاه های مجاور درون خلیج نشان میدهد که اگر چه مقادیر به طور قابل توجهی بیشتر هستند، ولی هنوز در مرحله ای نیستند که سطح مواد مغذی در خلیج را به طور وسیعی تحت تاثیر قرار دهند.