محمدعرفان کاغذچی؛ سعید پورمنافی؛ رضا پیکان پور فرد
چکیده
سابقه و هدف: افزایش بی رویه جمعیت و به دنبال آن افزایش شهرنشینی منجر به افزایش تولید انواع پسماند در منطقه ها ی شهری گردیده است. اگرچه دفن آخرین گزینه در مدیریت پسماندهای جامد شهری می باشد؛ اما در کشورهای در حال توسعه ، دفن، یک روش معمول مدیریت پسماندهای جامد شهری می باشد. دفن پسماند در محل ها ی دفن ا ز طریق فرایندهای بی هوازی طبیعی سبب ...
بیشتر
سابقه و هدف: افزایش بی رویه جمعیت و به دنبال آن افزایش شهرنشینی منجر به افزایش تولید انواع پسماند در منطقه ها ی شهری گردیده است. اگرچه دفن آخرین گزینه در مدیریت پسماندهای جامد شهری می باشد؛ اما در کشورهای در حال توسعه ، دفن، یک روش معمول مدیریت پسماندهای جامد شهری می باشد. دفن پسماند در محل ها ی دفن ا ز طریق فرایندهای بی هوازی طبیعی سبب تولید بیوگاز و شیرابه می شود که نوع و میزان آ نها به حجم، رطوبت و جنس پسماند بستگی دارد. تولید شیرابه حاصل از پسماند در محل های دفن می تواند منجر به خطرها ی بهداشتی، خسارت به گیاهان، آلودگی آب های زیرزمینی و انتشار بوهای نامطبوع شود. مطالعه حاضر با هدف مکان یابی دقیق لندفیل در شهرستان نائین با استفاده از تلفیق پارامترهای اقتصاد ی - اجتماعی با پارامترهای محیط زیستی و نیز تخمین میزان گاز منتشرشده به منظور ارزیابی توان برای دست یابی انرژی انجام شد .مواد و روش ها : در این مطالعه به منظور وزن د هی معیارها از مدل AHP استفاده شد و برای درجه بندی اولویتها از مقیاس 9 کمیتی ال ساعتی استفاده گردید. در این پژوهش ابتدا با استفاده از پارامترهای محیط زیستی به مکان یابی محل دفن پسماند شهری در شهرستان نایین پرداخته شد؛ پس از ارزیابی توان منطقه برای کاربری های مدنظر که با استفاد ه از روش WLC به دست آمد با استفاده از روش TOPSIS بر مبنای پارامترهای اقتصاد ی - اجتماعی به اولویت بندی و انتخاب بهترین موقعیت مکانی پرداخته شد. در نهایت میزان گاز خروجی از لندفیل در دو حالت نبو د و دارای بازچرخانی شیرابه نیز به منظور بررسی توان لندفیل جهت بازیافت انرژی مدلسازی شد .نتایج و بحث: نتایج این مطالعه نشان می دهد که تمام منطقه های پیشنهادی برای ایجاد لندفیل ، شامل آن دسته از پیکسل هایی می باشند که مطلوبیت آ نها در نقشه های ترکیب خطی وزن دار از 8 / 0 بیشتر بوده است . در نقشه نهایی اولویت بندی گزینه ها، 9 گزینه شناسایی گردید که مناسب ترین موقعیت مکانی با بیشترین درصد مطلوبیت به عنوان بهترین مکان برای ایجاد لندفیل می باشد . موقعیت مکانی انتخاب شده دارای نزدیکترین فاصله ممکن به سه شهر پر جمعیت این شهرستان است . این موقعیت مکانی در فاصل ه 24 کیلومتری نایین قرار دارد. همچنین ظرفیت این موقعیت مکانی چندین برابر نیاز شهرستان نایین برای 60 سال آیند ه است که در حدود 85 هکتار می باشد و در صورت نیاز به زمین ها ی اضافه تر، از سمت شمال غربی قابل تعریض است . برای سایر شهرها و روستاهای دارای جمعیت به نسبت زیاد که با لندفیل انتخابی فاصله کمابیش زیادی دارند نیز می توان محل های جمع آوری پسماند موقت تعیین نمود تا در نهایت پسماندها به محل لندفیل اصلی انتقال داده شوند . همچنین محل دفن در فاصله 2 کیلومتری جاده اصلی قرار گرفته است. نتایج به دست آمد ه نشان می دهد که میزان کل گاز تولیدی تخمین زده شد ه در هر ترانشه در حالت دارای بازچرخانی شیرابه برابر با 3 / 4204 تن و در حالت بدون بازچرخانی شیرابه برابر با 9 / 4448 تن است که نشان می دهد که در صورت بازچرخش شیرابه، میزان کل گاز منتشرشد ه از لندفیل چیزی حدود 6 درصد بیشتر از حالت بدون بازچرخانی است. اما با توجه به میزان پسماند تولیدی سالیانه نایین و نرخ رشد جمعیت بهتر است که تا حد امکان به سمت بیشترین میزان بازیافت و کمپوست و کمترین میزان دفن در زمین گام برداشته شود .نتیجه گیری: در این مطالعه نتایج حاصل از تلفیق هر دو نوع معیار )محیط زیستی و اقتصاد ی - اجتماعی ( منجر به تعیین مطلوب ترین موقعیت مکانی شده که افزون بر رعایت ضوابط محیط زیستی ازلحاظ اقتصادی نیز کمترین هزینه را به دنبال داشته باشد. همچنین با توجه به میزان جمعیت کنونی، نرخ رشد جمعیت شهرستان نایین و میزان تولید سالانه پسماند می توان گفت که بازیافت مواد و تولید کمپوست نسبت به بازیافت انرژی و تولید بیوگاز صرفه اقتصادی بالاتری دارد .
علی احمدی ارکمی؛ مریم ملک پور
چکیده
سابقه و هدف:دفن پسماند در لندفیلها افزون بر ایجاد آلودگی، سبب تولید گازهای گلخانهای نیز میشود. یکی از بهترین روشها جهت بررسی میزان اثرهای محیطزیستی لندفیل، محاسبه و مقایسه سنجههای ارزیابی چرخه حیات (LCA) جهت تعیین پایداری نسبی است. هدف از این پژوهش، ارزیابی اثرهای محیطزیستی و ملاحظات اقتصادی روشهای مختلف مدیریت بیوگاز ...
بیشتر
سابقه و هدف:دفن پسماند در لندفیلها افزون بر ایجاد آلودگی، سبب تولید گازهای گلخانهای نیز میشود. یکی از بهترین روشها جهت بررسی میزان اثرهای محیطزیستی لندفیل، محاسبه و مقایسه سنجههای ارزیابی چرخه حیات (LCA) جهت تعیین پایداری نسبی است. هدف از این پژوهش، ارزیابی اثرهای محیطزیستی و ملاحظات اقتصادی روشهای مختلف مدیریت بیوگاز لندفیل سراوان در شهر رشت از سال 1400 شمسی به بعد است تا پایدارترین روش مدیریت گازهای لندفیل سراوان تعیین شود.مواد و روشها:جهت تخمین میزان انتشار گازهای لندفیل، دو سناریو در نظر گرفته شد که در سناریوی اول، سال ۱۴۰۳ بهعنوان سال پایان بهرهبرداری از لندفیل در نظر گرفته شد و در سناریوی دوم، فرض شد که لندفیل بهمدت ۲۰ سال دیگر (تا سال 1423 شمسی) نیز بهرهبرداری شود. میزان انتشار گازهای لندفیل با استفاده از نرم افزار LandGem، تخمین زده شد و صحت نتایج آن با روش موازنه جرم بررسی شد. مطالعه LCA برای سه حالت مختلف کنترلی، حالت پایه بدون کنترل، استفاده از فلرینگ و تولید الکتریسته در نرم افزار openLCA انجام گرفت. انتقال پسماند جامد به لندفیل، انباشت زباله در لندفیل و مدیریت گاز لندفیل بهعنوان فرایندهای مؤثر در ارزیابی چرخه حیات در این پژوهش در نطر گرفته شدند و از فرایند مدیریت شیرابه با توجه به تأثیر نداشتن در سنجههای محیط زیستی مورد مطالعه صرفنظر شد. از نتایج نرم افزار LandGem، ضرایب انتشار بینالمللی و دادههای موجود در پایگاه داده ELCD v2.3جهت تخمین میزان انتشار گازها به جو در ارزیابی چرخه حیات استفاده شد.نتایج و بحث:نتایج محاسبات نشان داد که در سناریوی اول و دوم مقدار کل بیوگاز تولیدی در لندفیل به ترتیب بالغ بر 6600 و 10500 گیگاگرم است. هچنین مقدار خطای نسبی نرم افزار LandGem نسبت به روش موازنه جرم در پیشبینی مقدار متان تولیدی برابر با 3.3 % برآورد شد. گاز استحصال در سناریوی اول و دوم و از سال ۱۴۰۰ به بعد بهطور متوسط برابر با 1500 فوت مکعب در دقیقه است. جهت مدیریت بیوگاز، دو روش فلرینگ و تولید برق توسط موتور احتراق داخلی به ترتیب با سرمایه اولیه ۶۳۹ و ۷۱۲۰ هزار دلار پیشنهاد شد. هزینه سالانه آنها نیز به ترتیب برابر با ۱۸ و ۹۱۸ هزار دلار برآورد شد. بررسی چهار سنجه در مطالعه ارزیابی چرخه حیات نشان داد که با بهکارگیری دو تکنولوژی فلرینگ و تولید برق توسط موتور احتراق داخلی، پتانسیل گرمایش جهانی کمابیش به اندازه 30% نسبت به حالت پایه لندفیل کاهش مییابد. بهطوریکه میزان انتشار گاز دیاکسیدکربن معادل برای حالت پایه، استفاده از فلر و تولید الکتریسته به ترتیب برابر با 3245، 2311 و 2276 کیلوگرم دیاکسیدکربن به ازای یک مگاگرم زباله ورودی به لندفیل تخمین زده شد. همچنین پتانسیل تولید اکسندههای فتوشیمیایی در حالت پایه (0.7 کیلوگرم اتیلن معادل به ازای یک مگاگرم زباله) بسیار بیشتر از مقدار سنجه در دو حالت دیگر است. اما مقدار سنجه پتانسیل اسیدی شدن در حالت تولید الکتریسته نسبت به دو حالت پایه و استفاده از فلر بیشتر است. این در حالی است که پتانسیل تخلیه لایه ازن در هر سه حالت مدیریتی یکسان است.نتیجهگیری:با توجه به سنجههای LCA و ارزیابی اقتصادی، تولید الکتریسته توسط موتورهای احتراق داخلی بهعنوان مناسبترین روش جهت مدیریت گاز بعد از سال 1400 پیشنهاد شد که افزون بر کاهش 30 % در سنجه گرمایش جهانی، سالانه به میزان ۱۱۰۰۰ مگاوات ساعت برق تولید میکند. این میزان کمابیش معادل میانگین مصرف سالانه برق توسط ۵۵۰۰ خانوار گیلانی و یا 4000 خانوار در شهرستان رشت است.
سارا عبداللهی؛ سید محمدحسین حسینی؛ ریحانه دهقان
چکیده
سابقه و هدف: پایش کیفیت آب های زیرزمینی در اطراف محل دفن زباله از لحاظ محیط زیستی بسیار مهم می باشد. به دلیل زیادی جمعیت و بالا رفتن سطح زندگی و پیشرفت تکنولوژی، مواد زائد جامد گوناگون حاصل از فعالیت های انسانی و صنعتی در حال افزایش می باشد. هدف از این پژوهش، بررسی کیفیت شیمیایی و غلظت عناصر سنگین سرب، کادمیوم، روی و مس ...
بیشتر
سابقه و هدف: پایش کیفیت آب های زیرزمینی در اطراف محل دفن زباله از لحاظ محیط زیستی بسیار مهم می باشد. به دلیل زیادی جمعیت و بالا رفتن سطح زندگی و پیشرفت تکنولوژی، مواد زائد جامد گوناگون حاصل از فعالیت های انسانی و صنعتی در حال افزایش می باشد. هدف از این پژوهش، بررسی کیفیت شیمیایی و غلظت عناصر سنگین سرب، کادمیوم، روی و مس در آب چاه های اطراف محل دفن زباله آزادشهر می باشد. مواد و روش ها: در این تحقیق بمنظور بررسی میزان غلظت فلزهای سنگین در منابع آبهای زیرزمینی اطراف محل دفن زباله شهرستان آزادشهر، نمونه برداری آب از 7 حلقه چاه عمیق اطراف محل دفن زباله انجام شد. نمونه برداری در فصل بهار و تابستان سال 1396 به صورت هر فصل یک نمونه انجام شد. نمونه برداری در بطری های شیشه ای مطابق روش استاندارد متد برداشته شد و در مجاورت یخ، بلافاصله به آزمایشگاه شیمی آب و فاضلاب دانشکده بهداشت منتقل شد. پس از تهیه محلول استاندارد خاص هر یک از عنصرهای سنگین، با استفاده از دستگاه پلاروگراف1 متروم غلظت عناصر سرب، کادمیوم، مس و روی نمونه ها بر حسب میکروگرم در لیتر خوانده شد. پس از تعیین غلظت پارامترهای بالا و آنالیزهای آماری و رسم گراف های مربوطه توسط نرم افزارهای Excel و SPSS نسبت به تحلیل نتایج و مقایسه غلظتها در پایین دست و بالادست اقدام گردید. نتایج و بحث: نتایج نشان می دهد میزان سرب آب چاه های اطراف محل دفن زباله 2/1 ±3/1 میکروگرم در لیتر و میزان کادمیوم 37/0 ±1/1 میکروگرم در لیتر می باشد که از لحاظ آماری تفاوتی بین فصل بهار و تابستان وجود ندارد. مطابق استاندارد 1053 کشور بیشترین میزان سرب و کادمیوم برای آبهای شرب به ترتیب 10 و 3 میکروگرم در لیتر می باشد که با این حساب میزان سرب و کادمیوم در محدوده مجاز قرار می گیرد. میزان مس آب چاه های اطراف محل دفن زباله 21/5 ±22/5 میکروگرم در لیتر می باشد و از لحاظ آماری تفاوتی بین فصل بهار و تابستان وجود ندارد. همچنین مطابق استاندارد 1053 کشور و WHO2 میزان حداکثر مجاز مس برای آب های شرب معادل به ترتیب 2 میلی گرم در لیتر و 1 میلی گرم در لیتر می باشد که با این حساب، مس آب چاه های اطراف در محدوده مجاز قرار می گیرند. هر چند اختلاف آماری معنی داری بین مس آبهای بالادست با پائین دست وجود ندارد، ولی مقدار آن در چاه های پائین دست حدود 27/1 برابر نسبت به چاه های بالادست می باشد که می تواند به دلیل نفوذ مواد آلی شیرابه به آب های زیرزمینی باشد. میزان روی آب چاه های اطراف محل دفن زباله 31/5 ±1/23 میکروگرم در لیتر می باشد که از لحاظ آماری تفاوتی بین فصل بهار و تابستان وجود ندارد. مطابق استاندارد 1053 کشور میزان حداکثر مجاز روی برای آبهای شرب معادل 3 میلی گرم در لیتر می باشد. هر چند اختلاف آماری معنی داری بین روی آب های بالادست با پائین دست وجود ندارد، ولی مقدار آن در چاه های پائین دست حدود 16/1 برابر نسبت به چاه های بالادست می باشد که باز هم می تواند به دلیل نفوذ مواد آلی شیرابه به آب های زیرزمینی باشد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که غلظت پارامترهای شیمیایی آب چاه های اطراف محل دفن زباله در زیر حد استاندارد آب شرب کشور قرار دارد. همچنین غلظت همه عناصر در چاه های پایین دست بیشتر از چاه های بالادست اندازه گیری شد. از آنجایی که آزادشهر یک منطقه کشاورزی است، بنابراین آلودگی آب های زیرزمینی که در کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد، می تواند منجر به انتقال فلزهای سنگین از طریق محصول های کشاورزی به انسان گردد، بنابراین باید تمهیدات سختگیرانه ای برای جلوگیری از آلودگی آبهای زیرزمینی منطقه اعمال گردد.