حمید سرخیل؛ میثم فتحی نوران؛ مجتبی کلهر؛ یوسف عظیمی؛ محمد طلائیان عراقی
چکیده
سابقه و هدف: فرآیند استخراج و بهره برداری از منابع نفت و گار به چرخه تولید، ارسال و بازیافت گل حفاری یا سیال حفاری نیاز دارد، بنابراین رسیدن به ترکیب مناسب گل حفاری و بازیافت مجدد آن به عنوان یک امر مهم و اساسی در صنعت نفت و محیط زیست به شمار میرود. که بدین منظور به طور معمول از روش های مدیریت پسماند استفاده میشود.مواد و ...
بیشتر
سابقه و هدف: فرآیند استخراج و بهره برداری از منابع نفت و گار به چرخه تولید، ارسال و بازیافت گل حفاری یا سیال حفاری نیاز دارد، بنابراین رسیدن به ترکیب مناسب گل حفاری و بازیافت مجدد آن به عنوان یک امر مهم و اساسی در صنعت نفت و محیط زیست به شمار میرود. که بدین منظور به طور معمول از روش های مدیریت پسماند استفاده میشود.مواد و روش ها: در این تحقیق سعی شده است که یک روش جایگزین به جای روش مرسوم و متداول تثبیت/جامدسازی به عنوان فرآیند مدیریت پسماند حفاری انتخاب شود که از لحاظ محیط زیستی و همچنین از لحاظ اقتصادی به صرفه باشد. به طور کلی 80 نمونه گرفته شد که از چهار بخش کنده شسته شده (سازند)، کنده به همراه سیال حفاری (گل برگشتی به سطح) و نمونه کنده تثبیت شده با سیمان (1:12) و نمونه کنده تثبیت شده با سیمان (1:12) و سدیم سیلیکات (1:400) تشکیل شده است. نتایج و بحث: نمونه های تهیه شده در انواع مختلف شسته شده، همراه سیال حفاری، تثبیت شده، با سیمان و تثبیت شده با سیمان و سدیم سیلیکات به منظور ارزیابی میزان غلظت فلزهای سنگین، هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای و همچنین شوری مورد آزمایش قرار داده شد. غلظت فلزهای سنگین در نمونه ها نشان داد که به هیچ نوع فرآیند مدیریت پسماند برای کنترل یا کاهش فلزهای موجود در نمونه ها نیازی نیست اما شوری و هیدروکربنها در عمق 1800 متر و بیشتر نیاز به تصفیه دارند.نتیجه گیری: جمع بندی نتایج آنالیزها نشان می دهد که فرآیند شستشو از لحاظ محیط زیستی نسبت به روش مرسوم تثبیت/جامدسازی نیز بهتر می باشد زیرا آلودگی ها از روی کنده حفاری پاک شده است که در نتیجه محصول نهایی این فرآیند قابل استفاده خواهد شد، اما در روش تثبیت/جامدسازی، آلاینده ها تصفیه نشده و فقط بدون حرکت میشوند. بنابراین فرآیند شستشو توانسته است عامل آلودگی را به خوبی از روی کندههای حفاری پاک کند، به طوریکه نمونه های شسته شده تا پایان عملیات حفاری استاندارد خاک ایران را رعایت نموده اند.
کیوان آقائی؛ مونا بوریایی؛ عباسعلی زمانی
چکیده
سابقه و هدف: یونجه مهمترین گیاه علوفه ای در کشور و نیز استان زنجان است که در برخی از مناطق زنجان کشت می شود که آلوده به فلزات سنگین از جمله فلز سمی کادمیوم می باشد. استفاده از برگ های آلوده ی این گیاهان می تواند سلامت دام ها و در نهایت انسان را تهدید کند. فلزات سنگین نیز جزء مهمترین و خطرناکترین آلاینده های زیست محیطی از جهت ماندگاری بالا، ...
بیشتر
سابقه و هدف: یونجه مهمترین گیاه علوفه ای در کشور و نیز استان زنجان است که در برخی از مناطق زنجان کشت می شود که آلوده به فلزات سنگین از جمله فلز سمی کادمیوم می باشد. استفاده از برگ های آلوده ی این گیاهان می تواند سلامت دام ها و در نهایت انسان را تهدید کند. فلزات سنگین نیز جزء مهمترین و خطرناکترین آلاینده های زیست محیطی از جهت ماندگاری بالا، عدم تجزیه پذیری توسط میکروارگانیسم های خاک و دارای پتانسیل بالای جذب توسط گیاهان و ورود به زنجیره غذایی می باشند. کادمیوم یکی از انواع بسیار سمی فلزات سنگین برای گیاهان است. بنابراین به منظور بررسی پتانسیل آلایندگی گیاهان یونجه کاشته شده در مناطق آلوده به فلزات سنگین از جمله کادمیوم در استان زنجان، تحقیقی با هدف بررسی میزان انباشت سازی این فلز در گیاه و اثر آن بر برخی صفات تغذیه ای، رشدی و بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی آن انجام گرفت.مواد و روش ها: بذرهای یونجه (Medicago sativa L. ) رقم همدانی در شرایط کشت هیدروپونیک درون گلدان هایی حاوی پرلیت و محیط کشت نصف غلظت هوگلند کشت گردیدند و پس از رسیدن به رشد کافی به مدت سه هفته تحت تیمار کادمیوم نیترات با غلظت های 0، 25، 50 و100 میکرو مولار قرار گرفتند. سپس خصوصیات رشدی از قبیل طول ریشه و ساقه، وزن خشک ریشه و ساقه و نیز ویژگیهای تغذیه ای از قبیل: میزان تجمع کادمیوم در اندام های مختلف، میزان پروتئین، میزان قند های محلول، میزان کلروفیل ها و نیز صفات بیوشیمیایی مانند فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و میزان پرولین و میزان کاروتنوئید ها در گیاهان شاهد و تیمار مورد ارزیابی قرار گرفت. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی و در 4 تکرار انجام شد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد که طول ریشه، طول ساقه، وزن خشک ریشه و وزن خشک ساقه بعنوان شاخص های رشد، میزان کلروفیل a، میزان کلروفیل b و میزان پروتئین های محلول بعنوان شاخص های تغذیه ای و نیز فعالیت آنزیم کاتالاز از شاخص های بیوشیمیایی در ریشه و اندام هوایی در گیاهان تحت تنش کاهش یافت. این کاهش از تیمار 25 میکرو مولار تا 100 میکرومولار برای اکثر صفات بررسی شده روند صعودی داشت و بیشترین میزان کاهش در تمام موارد مربوط به تیمار 100 میکرومولار کادمیوم بود. در حالیکه میزان کاروتنوئیدها، پرولین، قندهای محلول و فعالیت آنزیم پراکسیداز در گیاهان تیمار شده با کادمیوم افزایش نشان داد. با افزایش غلظت کادمیوم میزان تجمع این فلز در اندام هوایی و بخصوص در ریشه به شدت افزایش یافت. میزان تجمع کادمیوم در ریشه بسیار بالاتر از اندام هوایی بود.نتیجه گیری: بطور کلی می توان گفت که آلودگی ناشی از کادمیوم موجب کاهش شاخص های رشد و تغذیه ای بخصوص از نظر مقدار پروتئین و رنگیزه های کلروفیلی در گیاهان یونجه مورد آزمایش شد. هرچند در گیاه یونجه با افزایش فاکتور هایی مانند افزایش فعالیت آنزیم پر اکسیداز و میزان پرولین و کاروتنوئید ها تا حدی از اثرات سمی فلز کادمیوم کاسته شده است و با تجمع مقدار زیاد این فلز در ریشه تا حدی از ورود مقادیر بالای فلز در اندام های هوایی جلوگیری شده است اما مقادیر وارد شده به بخش هوایی قابل توجه بوده و از نظر زیست محیطی خطرناک محسوب می شود. همچنین کاهش میزان پروتئن کل به همراه افزایش میزان قندهای محلول و پرولین بیانگر افت ارزش تغذیه ای در گیاهان آلوده به کادمیوم می باشد. بنابر این مصرف گیاهان یونجه کاشته شده در مناطق آلوده به فلز سنگین کادمیوم توسط دام ها توصیه نمی شود.
سهراب مظلومی؛ عباس اسماعیلی ساری؛ نادر بهرامی فر
چکیده
سابقه و هدف: ذرات معلق از مهم ترین آلاینده های هوا در شهر تهران بوده که براساس مطالعات اپیدمیولوژیک، برای سلامتی انسان بسیار مخاطره آمیز می باشند. این ذرات حاوی مقادیری از فلزهای سنگین هستند که برخی از آنها جزء عنصرهای سمی سرطانزا محسوب می شوند. با توجه به اینکه ذرات معلق با قطر کوچکتر از 4 میکرومتر می توانند به نای، ...
بیشتر
سابقه و هدف: ذرات معلق از مهم ترین آلاینده های هوا در شهر تهران بوده که براساس مطالعات اپیدمیولوژیک، برای سلامتی انسان بسیار مخاطره آمیز می باشند. این ذرات حاوی مقادیری از فلزهای سنگین هستند که برخی از آنها جزء عنصرهای سمی سرطانزا محسوب می شوند. با توجه به اینکه ذرات معلق با قطر کوچکتر از 4 میکرومتر می توانند به نای، نایژه ها و کیسه های هوایی نفوذ کنند، بنابراین در این مطالعه، به بررسی میزان فلزهای سنگین همراه باPM4 در هوای تهران و ارزیابی ریسک سلامت ناشی از آنها پرداخته شد. مواد و روش ها: نمونه برداری از ذرات معلق PM4 در دو منطقه مسکونی: تهرانپارس در شرق و اکباتان در غرب تهران توسط دستگاه نمونه بردار ذرات معلق هوای Chrono با دبی مکش 10 لیتر در دقیقه، بطور همزمان در دو ایستگاه و هر 6 روز یک بار انجام شد و غلظت ذرات معلق PM4 به روش وزن سنجی محاسبه شد. برای اندازه گیری غلظت فلزهای سنگین، نمونه ها با استفاده از محلول استخراج (شامل اسید HCl و HNO3) هضم شده و آماده سازی انجام گرفت. سپس غلظت فلزهای سنگین در نمونه ها بهوسیله دستگاه ICP-MS اندازهگیری شد. جهت بررسی غنای فلزی فاکتور غنی شدگی و برای ارزیابی ریسک سلامت فلزهای سنگین، ریسک سرطان زایی محاسبه شد. نتایج و بحث: در هر دو ایستگاه نمونه برداری بالاترین غلظت در تمام نمونه هایPM4 مربوط به آلومینیوم و آهن بود که دلیل آن فراوانی زیاد این عنصرها در پوسته زمین می تواند باشد. نتایج سنجه غنی شدگی نشان دادAl، Fe، Tiو Mn همراه با ذرات معلق دارای غنی شدگی کم بوده (1EF≤) و منشاء این فلزها بطور عمده پوسته زمین است. Ni و Cr دارای غنی شدگی بالا (10>EF>1) و Zn، Pb، Cu، Sn، As و Cd دارای درجه غنی شدگی بسیار بالا(45<EF) بوده و بیشتر منشاء انسانی دارند. غلظت ذرات معلق PM4 بین دو ایستگاه شرق و غرب تفاوت معنی داری نداشت ولی مقایسه میانگین غلظت فلزهای اندازه گیری شده در نمونه های PM4 بین دو ایستگاه نشان داد که غلظت Mn، Cu، Sn، Ni و As در ایستگاه شرق بطور معنی دار بالاتر از ایستگاه غرب بود. مقایسه فاکتور غنی شدگی بین دو ایستگاه نمونه برداری نیز نشان داد مقادیر EF عنصرهای مورد مطالعه در ایستگاه شرق بالاتر از مقادیر آن در ایستگاه غرب بود که میتواند نشان از سهم بالاتر منبع های انسانی در شرق نسبت به غرب باشد. در میان عنصرهای مورد مطالعه بالاترین ریسک سرطان زایی مربوط به Cr(VI) بود (در شرق 6-10×61.2 و در غرب 6-10×54) که این امر به دلیل سمیت بالای آن می باشد. ریسک سرطان زایی کل براساس میانگین مقادیر فلزهای سمی همراه با PM4 در ایستگاه شرق 6-10×120.1 و در ایستگاه غرب 6-10×83.1 بود. نتیجه گیری: بسیاری از فلزهای سنگین همراه باPM4 شرق و غرب تهران بطور عمده منشاء انسانی داشته و ناشی از فعالیت هایی چون حمل و نقل و وسایل نقلیه هستند. میانگین غلظت برخی فلزهای سنگین همراه با PM4 شرق تهران بالاتر از غرب بود که درنتیجه آن، ریسک سرطا نزایی ناشی از فلزهای سمی همراه با این ذرات نیز در شرق بالاتر از غرب است. مخاطره آمیزترین عنصر همراه با ذرات معلق هوای شهر تهران از نظر سرطان زاییCr(VI) بود که بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد و منبع های انتشار انسانی آن کنترل گردد.
محمد محمدیان؛ غلامرضا لشکری پور؛ ناصر حافظی مقدس؛ محمد غفوری
چکیده
سابقه و هدف: مسئله های محیط زیستی از دیرباز کم و بیش وجود داشته ولی در حال حاضر بدلیل رشد بی رویه جمعیت جهان و برداشت بی رویه ازمنبع های زمینی،افزایش یافته و مشکل های زیادی را بوجود آورده است. دشت میداوود در شرق استان خوزستان قرار دارد و بسیار حاصلخیز بوده و دارای منابع غنی آب می باشد. این دشت با خطرهای محیط زیستی مواجه می باشد اما بیشتر ...
بیشتر
سابقه و هدف: مسئله های محیط زیستی از دیرباز کم و بیش وجود داشته ولی در حال حاضر بدلیل رشد بی رویه جمعیت جهان و برداشت بی رویه ازمنبع های زمینی،افزایش یافته و مشکل های زیادی را بوجود آورده است. دشت میداوود در شرق استان خوزستان قرار دارد و بسیار حاصلخیز بوده و دارای منابع غنی آب می باشد. این دشت با خطرهای محیط زیستی مواجه می باشد اما بیشتر مطالعات انجام شده در این دشت، در زمینه زمین شناسی و آبشناسی بوده و مطالعات محیط زیستی انجام نشده است. مواد و روش ها: در این پژوهش از مطالعات دفتری، صحرایی و آزمایشگاهی برای بررسی خطرهای محیط زیستی دشت میداووداستفاده شده است. در مطالعات صحراییفروچاله های زیادی در اطراف دشت میداوود شناسایی و ابعاد آنها اندازه گیری شد. برای انجام آزمایش های لازم از سنگ های منطقه و منبع های آب، نمونه برداری انجام شد. آزمایش انحلال پذیری به روش سیرکولاسیون روی سنگ های گچی سازند گچساران صورت گرفت. با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نقشه هم پتانسیل یون استفاده شد.با استفاده از سیستم ICP-OES سولفات و یون کلسیم برای دشت میداوود تهیه و برای تعیین میزان عنصرهای سنگین در آب های این دشت از نتایج آنالیزاطلاعات جغرافیایی نقشه همپتانسیل عنصرهای سنگین برای دشت میداوود تهیه شد .نتایج و بحث: براساس مطالعات دفتری، اطراف دشت میداوود را سازند آسماری و سازند گچساران در بر گرفته و سنگ کف این دشت، سازند گچساران می باشد که ازسنگ های گچی و مارنی تشکیل شده است. همه فروچاله های شناسایی شده در منطقه، در نزدیکی سازند گچساران تشکیل شدهاند. نتایج آزمایش انحلال پذیری نشان دادکه سنگ های گچی دارای قابلیت انحلال بالایی هستند. بر اساس نقشه هم پتانسیل یون سولفات و یون کلسیم، میزان این املاح در اطراف روستاهای سرله و دوگچه بیشاز دیگر نقاط دشت است که بدلیل انحلال سنگ های گچی سازند گچساران می باشد. بر اساس مطالعات آبشناسی در طول 15 سال اخیر، سطح آب زیرزمینی دشتمیداوود حدود 5 متر افت پیدا کرده است. بالابودن قابلیت انحلال سنگهای گچی سازند گچساران در کف دشت و همچنین افت سطح آب زیرزمینی دشت سبب شد کهدر سال های اخیر فروچاله هایی بصورت ناگهانی در دشت و بویژه در حوالی روستاهای سرله و دوگچه تشکیل شوند که از نوع فروریزشی می باشند.آنالیزهای هیدروشیمیایی آبهای دشت نشان داد که حدود 81 درصد چاههای عمیق منطقه دارای آرسنیک بالاتر از حد مجاز آب شرب می باشند.از نمونه های برداشت شده حدود 31 درصد دارای مقدار آهن بالاتر از حد مجاز و حدود 44 درصد دارای منگنز بالاتر از حد مجاز هستند. همه نمونه ها دارای نیکل بالاتر از حد مجاز وانادیوم کمتر از حد مجاز آب شرب می باشند. بر اساس نقشه های هم پتانسیل، میزان فلزهای سنگین در محل روستاهای میداوود پایین (سفلی) و میداوود وسطی، بالاتر از دیگر نقاط دشت می باشد. منشاء فلزهای سنگین در دشت میداوود، مواد نفتی هستند که از سازند گچساران بصورت چشمه نفتی خارج می شوند. نتیجه گیری: با کنترل برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی توسط چاه های بهره برداری و همچنین استفاده از تغذیه مصنوعی میتوان از افت سطح آب زیرزمینی و تشکیلفروچاله های جدید در دشت جلوگیری کرد، در غیر اینصورت ممکن است فروچاله های جدید تشکیل شده و سبب خسارتهای مالی و جانی شود. غلظت بالای فلزهایسنگین در آبهای زیرزمینی می تواند برای سلامتی اهالی منطقه خطرهایی را بوجود آورد. برای حل این مشکل در صورت امکان می توان آب شرب ساکنین این دشت را از حوزههای آبریز مجاور باکیفیت قابل قبول از نظر استانداردهای جهانی (WHO) تأمین نمود.
محمود سینایی؛ مهران لقمانی؛ مهدی بلوکی
دوره 16، شماره 3 ، مهر 1397، ، صفحه 153-166
چکیده
سابقه و هدف:
اکوسیستمهای آبى بهویژه دریاها و خط های ساحلى آنها در معرض آلودگیهای محیط زیستی مختلفى نظیر ترکیب های آلى و فلزهای سنگین هستند که در اثر فعالیتهای طبیعى و بیشتر در اثر فعالیتهای انسانى به محیطهای آبى راه مییابند. این تحقیق، با هدف بررسی میزان تجمع غلظت فلزهای سنگین در آب و جلبک Polycladia indica بهعنوان ...
بیشتر
سابقه و هدف:
اکوسیستمهای آبى بهویژه دریاها و خط های ساحلى آنها در معرض آلودگیهای محیط زیستی مختلفى نظیر ترکیب های آلى و فلزهای سنگین هستند که در اثر فعالیتهای طبیعى و بیشتر در اثر فعالیتهای انسانى به محیطهای آبى راه مییابند. این تحقیق، با هدف بررسی میزان تجمع غلظت فلزهای سنگین در آب و جلبک Polycladia indica بهعنوان شاخص زیستی در ساحلهای شمالی دریای مکران و مقایسه غلظت آنها با استانداردهای جهانی و پژوهش های قبلی صورت گرفته، انجام شده است.
مواد و روشها:
بدین منظور میزان جمع شدن فلزهای سنگین (Cd, Cu, Zn, Pb, Ni, Cr) در نمونههای آب و جلبک قهوهای P.indica در ده ایستگاه در طول ساحل های شمالی دریای مکران در پاییز 1396 بررسی شد. نمونههای جمعآوریشده به آزمایشگاه منتقل و فلزهای سنگین توسط دستگاه جذب اتمی مورد سنجش قرار گرفت.
نتایج و بحث:
در نمونههای جلبک در کل ایستگاهها عنصر روی دارای بیشترین میزان و فلزهای کروم،نیکل، مس،سرب، کادمیوم در رتبههای بعدی قرار داشتند. غلظت کروم در کل ایستگاهها در نمونههای آب دارای بیشترین میزان، و فلزهای روی، نیکل،مس، سرب، کادمیوم در رتبههای بعدی قرار داشتند. آزمون آنالیز واریانس یکطرفه تفاوتهای معنیداری را ازنظر غلظت فلزها میان ایستگاههای نمونهبرداری نشان داد(05/0p <). غلظت فلزهای سنگین در نمونههای آب دارای میانگین پایین تری نسبت به استانداردهای جهانی بودند. همبستگی بالای بین فلزهای سنگین نشاندهنده نبود تنوع منبع های آلودگی در ساحل های شمالی دریای مکران و یکنواختی ترکیب ژئوشیمیایی واحدهای زمینشناسی ساحلی منطقه در ایستگاههای نمونهبرداری است.
نتیجه گیری:
نتایج این بررسی بیانگر تمایل بالای اینگونه جلبک در جذب فلزهای سنگین هست که به همین دلیل میتوان اینگونه را بهعنوان شاخص زیستی آلایندههای فلزهای سنگین در ساحلهای شمالی دریای مکران معرفی کرد.