مصطفی طحانی یزدلی؛ سید محمد حسینی؛ فرحناز خرم آبادی؛ محمد محترم
چکیده
سابقه و هدف: در دهههای اخیر، همزمان با توسعه فیزیکی شهرها و افزایش جمعیت ناشی از مهاجرت، کاهش پوشش-گیاهی، مصرف زیاد سوختهای فسیلی، انتشار گازهای گلخانهای و استفاده از مصالح نامناسب در ساختوساز شهری، پدیده جزایر حرارتی در کلانشهرهایی مانند شهرستان اصفهان اهمیت قابل توجهی پیدا کرده است که با استفاده از روش-های نوین سنجشازدوری ...
بیشتر
سابقه و هدف: در دهههای اخیر، همزمان با توسعه فیزیکی شهرها و افزایش جمعیت ناشی از مهاجرت، کاهش پوشش-گیاهی، مصرف زیاد سوختهای فسیلی، انتشار گازهای گلخانهای و استفاده از مصالح نامناسب در ساختوساز شهری، پدیده جزایر حرارتی در کلانشهرهایی مانند شهرستان اصفهان اهمیت قابل توجهی پیدا کرده است که با استفاده از روش-های نوین سنجشازدوری و ماهوارهای میتوان با دقت بالا در زمان اندک، این پدیده را مورد پایش قرار داد. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تغییرات ماهانه جزایر حرارتی شهرستان اصفهان با استفاده از سنجنده مودیس (MODIS)، ماهواره ترا (Terra) و روش تحلیل مؤلفهاصلی (PCA) است. با این تکنیک میتوان زمانهایی که دمای سطح زمین و جزیره حرارتی افزایش بیشتری در شهرستان اصفهان دارد، شناسایی کرد.مواد و روشها: در این راستا، پژوهش حاضر در نظر دارد تغییرات ماهانه این پدیده را در شهرستان اصفهان طی بازه زمانی 20 ساله (از ژانویه 2000 تا دسامبر 2020 میلادی) مورد واکاوی قرار دهد. برای دستیابی به این منظور از دادههای دمای سطح زمین (LST) که توسط سنجنده مودیس و ماهواره ترا استخراج شده است، بهره گرفته شد. همچنین با روش تحلیل مؤلفهاصلی فصول و ماههایی که بیشترین تأثیرگذاری را در روند رخداد جزایر حرارتی دارند، مورد شناسایی قرار گرفت و جهت تحلیل روند این پدیده نیز، از آزمون من-کندال و آزمون کلموگروف-اسمیرنوف استفاده گردید. نتایج و بحث: یافتههای پژوهش حاکی از این است که دامنه تغییرات شبانه دمای سطح زمین طی 20 سال اخیر در شهرستان اصفهان روندی افزایشی با نرخ 4 درصدی داشته است. هرچند که این روند در مراکز جمعیتی و شهری، کاملاً متفاوت از مناطق پیرامونی شهرستان اصفهان بوده است. از نظر پراکنش مکانی نیز، بیشترین میزان دمای شبانه سطح زمین در بخش جرقویه علیا بویژه روی تالاب گاو خونی و بخش مرکزی شهر اصفهان در نزدیکی به شهرک صنعتی سپیددشت، شهرک صنعتی ورزنه، شهرک صنعتی رامشه و تغییر کاربری اراضی کشاورزی به صنعتی و مسکونی و همچنین در منطقه شمالغرب (شامل محمودآباد و شهر اصفهان) به دلیل افزایش گرمایش انسانساخت ناشی از افزایش مصرف سوختهای فسیلی، رشد واحدهای مسکونی، صنعتی و تجاری مشاهده شده است. کمترین دمای سطح زمین در قسمت شمالی شهرستان، قسمتهای از بخش کوهپایه، مرکزی، جلگه و بن رود واقع شده است. همچنین نتایج نشان داد که شدت جزیره گرمایی در زمستان بیش از تابستان است و شدیدترین زمان رخداد آن مربوط به ژانویه است و کمترین زمان وقوع آن در ماه دسامبر ثبت شده است. نتیجهگیری: به طور کلی؛ میانگین بلند مدت نمایهی جزیرهی گرمایی شبانه نشان میدهد که فصل گرم سال موجب تضعیف جزیره گرمایی شبانه شده و دورهی سردسال، موجب نیرومندتر شدن جزیره گرمایی شبانه میشود. بخشهای از جنوب شهرستان اصفهان در طول شب به دلیل وسعت بالای اراضی بایر، کشاورزی و پوشش گیاهی، دمای سطحی کمتری دارند ولی در مناطق شرقی روی تالاب گاو خونی به علت ظرفیت حرارتی بالای آب، همجواری با مناطق شهری به ویژه شهر اصفهان و به دلیل نزدیکی شهرکهای صنعتی و کارخانجات تولیدی، روند افزایشی دما و جزایر گرمایی مشهود است. به نظر میرسد شهرستان اصفهان نیز مانند اغلب شهرهای دنیا، یکپارچه تحت تأثیر تغییرات اقلیم جهانی قرار دارد اما بسته به موقعیت جغرافیایی و مکانگزینی متمرکزی که صنایع در هر بخش از این استان دارد، دمای سطح زمین و روند رخداد جزایر حرارتی متفاوت است. افزایش شهرنشینی، مهاجرتپذیری، افزایش مصرف سوختهای فسیلی، کاهش پوشش گیاهی، تشدید خشکسالی در سالهای اخیر و تغییر کاربریها نقش اساسی در افزایش رخداد این پدیده در شهرستان اصفهان دارد.
حمیدرضا رحمانی؛ زهرا خان محمدی
چکیده
سابقه و هدف: سبزیجات بخش مهمی از غذای جمعیت جهان به ویژه کشورهای در حال توسعه را تشکیل می دهند. در حال حاضر به دلیل استفاده بیش از حد از کودهای شیمیایی نیتروژن دار، به منظور تسریع رشد رویشی، سبب افزایش غیر استاندارد نیترات در بسیاری از سبزیها مخصوصا سبزیهای برگی شده است. به دلیل اثرات زیانبار نیترات اضافی در گیاهان خوراکی برای انسان ...
بیشتر
سابقه و هدف: سبزیجات بخش مهمی از غذای جمعیت جهان به ویژه کشورهای در حال توسعه را تشکیل می دهند. در حال حاضر به دلیل استفاده بیش از حد از کودهای شیمیایی نیتروژن دار، به منظور تسریع رشد رویشی، سبب افزایش غیر استاندارد نیترات در بسیاری از سبزیها مخصوصا سبزیهای برگی شده است. به دلیل اثرات زیانبار نیترات اضافی در گیاهان خوراکی برای انسان و دام، پژوهشهای زیادی در زمینه تجمع نیترات در محصولات زراعی در جهان انجام شده است. با توجه به ضرورت چنین مطالعاتی در کشور و همچنین کنترل غلظت نیترات در سبزیها و صیفی جات، پژوهش حاضر با هدف بررسی و پایش غلظت نیترات در برخی محصولات سبزی و صیفی(خیار، گوجه، سیب زمینی، بادمجان، فلفل، پیاز، پیازچه و سبزیجات برگی) تولید شده در برخی از گلخانه ها و مزارع استان اصفهان به اجرا درآمد .مواد و رو ش ها : برای انجام این پژوهش تعداد 142 نمونه از انوا عی از سبزیجات برگی (گشنیز، ریحان، تره، جعفری، شاهی، شوید، ترخون، نعناع، شنبلیله ) و صیفی جات (خیار، گوجه فرنگی، بادمجان، فلفل، پیاز، پیازچه و سیب زمینی در اندازه های ریز و درشت) از گلخانه ها و مزارع کشاورزی شهرستانهای اصفهان، درچه، فلاورجان، تیران، دستگرد، دهاقان و اطراف آ نها جمع آوری شد. مقدار نیترات نمونه های گیاهی بر اساس روش رنگ سنجی پس از احیاء و تولید کمپلکس رنگی آمینو آزو، به وسیله دستگاه اسپکترو فتومتر اندازه گیری شد. در ادامه غلظت نیترات در نمونه ها با حداکثر غلظت مجاز نیترات در محصولات کشاورزی که به وسیله سازمان ملی استاندارد ایران ارائه شده است، مقایسه شد .نتایج و بحث: مشاهده شد که میانگین غلظت نیترات در خیارهای مورد مطالعه 48 1/ برابر حد مجاز سازمان ملی استناندارد ایران (90 میلی گرم بر کیلوگرم) بود، درحالی که میانگین غلظت نیترات در نمونه های سیب زمینی، گوجه فرنگی و فلفل نسبت به حد مجار ارائه شده به وسیله سازمان ملی استاندارد ایران (به ترتیب170، 150 و 200 میلی گرم در کیلوگرم وزن تر) کمتر بود. همچنین میانگین غلظت نیترات در سیب زمینی، گوجه فرنگی، بادمجان، فلفل و پیاز ریز نسبت به میانگین غلظت نیترات در سیب زمینی، بادمجان، گوجه فرنگی، فلفل و پیاز درشت بیشتر بود. در بین صیفی جات مورد مطالعه بیشترین میانگین غلظت نیترات در خیار و کمترین میانگین غلظت نیترات در گوجه فرنگی مشاهده شد. میانگین غلظت نیترات در پوست خیار 1/67 برابر بیشتر از میانگین غلظت نیترات در میوه خیار بود. به طور کلی میانگین غلظت نیترات در سبزیهای برگی بیشتر از حد مجاز استاندارد ملی ایران ( 1000 میلی گرم بر کیلوگرم وزن تر ) بود. در بین سبزیهای مورد مطالعه میانگین غلظت نیترات فقط در نعناع ( 457 میلی گرم بر کیلوگرم وزن تر)، شنبلیله ( 262 میلی گرم بر کیلوگرم وزن تر ) و ترخون ( 695 میلی گرم بر کیلوگرم وزن تر) کمتر از حد مجاز استاندارد ملی کشور بود. درباره سایر سبزیهای برگی میتوان گفت که از نظر مقدار نیترات محدودیت مصرف وجود دارد .نتیجه گیری: با توجه به نتایج به نظر میرسد که اندازه میوه معیار مناسبی برای ارزیابی مقدار نیترات گیاه نمی تواند باشد و جنبه های مدیریتی مزارع نقش بیشتری در غلظت نیترات گیاه دارد. از طرف دیگر تغییرات نیترات در مزارع مختلف به قدری زیاد است که نمیتوان به طور واضح بیان نمود که مصرف صیفی و سبزیهای موجود در بازار از نظر میزان نیترات دارای محدودیت باشد. به هر حال به نظر میرسد که مصرف سبزیهای برگی و صیفی جات تولید شده از مناطق مورد مطالعه برای سلامت مصرف کننده زیانبار بوده و ممکن است در برخی موارد دارای محدودیت باشد .
سولماز شمسایی؛ مژگان احمدی ندوشن؛ احمد جلالیان
چکیده
سابقه و هدف: امروزه صنعتی شدن و توسعه شهرنشینی باعث آلودگی هوا در اکثر کلانشهرهای جهان شده است و سالانه میلیون ها نفر به علت آلودگی هوا جان خود را از دست می دهند. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﺪود ﺑﻮدن ﺷﺒﻜﻪ اﻳﺴﺘﮕﺎهﻫﺎى ﭘﺎﻳﺶ آﻻﻳﻨﺪهﻫﺎى ﻫﻮا و ﻏﻴﺮ اﻗﺘﺼﺎدى ﺑﻮدن اﻓﺰاﻳﺶ ﺗﻌﺪاد این اﻳﺴــﺘﮕﺎهﻫا در سطح شهرها، دﺳﺖﻳﺎﺑﻰ ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه صنعتی شدن و توسعه شهرنشینی باعث آلودگی هوا در اکثر کلانشهرهای جهان شده است و سالانه میلیون ها نفر به علت آلودگی هوا جان خود را از دست می دهند. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﺪود ﺑﻮدن ﺷﺒﻜﻪ اﻳﺴﺘﮕﺎهﻫﺎى ﭘﺎﻳﺶ آﻻﻳﻨﺪهﻫﺎى ﻫﻮا و ﻏﻴﺮ اﻗﺘﺼﺎدى ﺑﻮدن اﻓﺰاﻳﺶ ﺗﻌﺪاد این اﻳﺴــﺘﮕﺎهﻫا در سطح شهرها، دﺳﺖﻳﺎﺑﻰ ﺑﻪ ﭘﻮﺷــﺶ ﻣﻜﺎﻧﻰ و زﻣﺎﻧﻰ ﻣﻨﺎﺳــﺐ برای ﻧﺸﺎن دادن ﺗﻐﻴﻴﺮات ﻏﻠﻈﺖ ذرات آلاینده هوا ﺑﺴﻴﺎر دﺷﻮار اﺳﺖ. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف تهیه نقشه های دو سالانه (سالهای 1397 و 1398 هجری شمسی) آلودگی هوای شهری در سطح شهر اصفهان بر اساس آلاینده CO و با استفاده از داده های زمینی و تصاویر ماهواره ای سنجنده MODIS انجام شد.مواد و روش ها: برای این مطالعه از دو الگوریتم ANFIS و RF استفاده شد. برای اجرای الگوریتم ANFIS، ابتدا داده های ایستگاه های زمینی پایش آلودگی هوا جمع آوری شد و بر اساس آن و با توجه به داده های عمق نوری هواویز حاصل از تصاویر سنجنده MODIS نسبت به استخراج قوانین نخستین فازی اقدام شد و در نهایت با ادغام قوانین فازی و الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی، الگوریتم ANFIS برای مدل سازی پراکنش آلودگی هوا در سطح شهر اصفهان اجرا شد. در اجرای الگوریتم RF نیز از داده های ایستگاه های زمینی و داده های عمق نوری هواویز سنجنده MODIS استفاده شد. دو پارامتر مهم در اجرای الگوریتم RF تعداد درختان جنگل و تعداد متغیرهای موجود در هر گره است که برای بهینه سازی آنها از روش اعتبارسنجی متقابل 10 قسمتی استفاده شد.نتایج و بحث: نتایج مدل سازی آلاینده CO نشان داد الگوریتم RF نتایج بهتری را نسبت به الگوریتم ANFIS ارائه داده است، به طوری که مقدار خطای RMSE الگوریتم RF، 724/0 و مقدار خطای RMSE الگوریتم ANFIS، 809/0 پی پی ام است، همچنین مقدار خطای MAE الگوریتم RF، 636/0 و مقدار خطای MAE الگوریتم ANFIS، 792/0 پی پی ام است. بنابراین می توان گفت الگوریتم RF از کارایی و دقت بیشتری در مدل سازی آلاینده CO برخوردار است. نتایج پراکنش مکانی آلاینده CO با استفاده از الگوریتم ANFIS نشان داد میزان این آلاینده در سطح شهر اصفهان به صورت محلی تغییر می کند، به طوری که مناطق مرکزی و شمالی شهر اصفهان دارای بیشترین آلایندگی و مناطق شرقی و غربی اصفهان دارای کمترین آلایندگی هستند. بررسی مقادیر عددی به دست آمده از الگوریتم ANFIS نیز نشان داد کمترین میزان آلایندگی CO در سطح شهر اصفهان برابر با 43/1 پی پی ام و بیشترین مقدار آن برابر با 13/2 پی پی ام است. نتایج به دست آمده از الگوریتم RF نشان داد با حرکت از جنوب شرقی به سمت شمال غربی شهر اصفهان بر میزان آلاینده CO افزوده شده و مناطق شمال غربی شهر اصفهان از بیشترین آلایندگی CO برخوردار هستند، بررسی مقادیر عددی به دست آمده از میزان آلایندگی CO بر اساس الگوریتم RF نشان داد کمترین میزان آلاینده CO برابر با 57/0 پی پی ام و بیشترین مقدار آن برابر با 27/2 پی پی ام است.نتیجه گیری: در انتها می توان نتیجه گرفت الگوریتم های ANFIS و RF با داشتن ویژگی هایی همچون امکان مدل سازی غیر خطی، توانایی کاهش اثرات منفی داده های پرت و حساسیت کمتر به مساله کمینه محلی، روش هایی مناسب و دقیق در مدل سازی مسائل محیطی هستند. شایان ذکر است که بخش گستردهای از خطای مشاهده شده در نتایج روش های ANFIS و RF، مرتبط با ویژگی های ذاتی تصاویر سنجنده مودیس (همچون پوشش ابر و مختلط بودن بیش از حد پیکسل ها با توجه به ابعاد یک کیلومتری آنها) و نقطه ای بودن اندازه گیری های ایستگاه های زمینی و همچنین امکان خطا در داده های ثبت شده در ایستگاه های زمینی است.
سونا کبریایی زاده؛ جمال قدوسی؛ علی اصغر آل شیخ؛ رضا ارجمندی؛ سید علیرضا سید میرزا حسینی
چکیده
سابقه و هدف: گسترش سریع و بدون کنترل سطح شهرها، افزایش ترافیک، بنگاههای صنعتی و سوختهای کم کیفیت و همچنین پارامترهای مورفولوژی شهری و شرایط اقلیمی از جمله عامل های مؤثر بر آلودگی هوا در منطقه های شهری محسوب میشوند. در ایران، کلان شهر اصفهان که سومین منطقه بزرگ شهری در سطح کشور است، با توسعه گسترده بنگاه های صنعتی، افزایش ...
بیشتر
سابقه و هدف: گسترش سریع و بدون کنترل سطح شهرها، افزایش ترافیک، بنگاههای صنعتی و سوختهای کم کیفیت و همچنین پارامترهای مورفولوژی شهری و شرایط اقلیمی از جمله عامل های مؤثر بر آلودگی هوا در منطقه های شهری محسوب میشوند. در ایران، کلان شهر اصفهان که سومین منطقه بزرگ شهری در سطح کشور است، با توسعه گسترده بنگاه های صنعتی، افزایش جمعیت و رشد سطح شهرها، آلودگی هوا افزایش یافته است. بنابراین به منظور یافتن عامل های تأثیرگذار بر روند تغییرات کیفیت هوا، تحلیل روند و ارزیابی رابطه بین پارامترهای کاربری زمین ها، توسعه صنعتی و وضعیت ترافیک با سنجههای آلودگی هوا مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: به منظور ارزیابی روند با استفاده از دادههای اندازهگیری شده دورهای و روشهای همبستگی و رگرسیون ساده غلظت هفت آلاینده هوا شامل PM2.5 ، PM10 ، CO ، SO2، NO ، NO2 وNOx به عنوان متغیرهای وابسته و پارامترهای هواشناسی، نوع کاربری زمین ها، توسعه صنایع و وسایل نقلیه به عنوان متغیرهای مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین در روش محاسباتی از نرمافزار SPSS برای آزمایش توزیع نرمال مجموعه دادهها شامل غلظت آلایندههای هوا و هواشناسی از سال 1387 تا 1394، در 10 ایستگاه سنجش آلودگی هوا و 3 ایستگاه هواشناسی در کلان شهر اصفهان استفاده شد.نتایج و بحث: نتایج مطالعه نشان میدهد که میانگین سالانه غلظتPM (PM10 / PM2.5) ،NO و CO کاهش و میانگین سالانه غلظت SO2،NO2 و NOX افزایش مییابد. افزون بر این، میانگین سالانه بارش، دما و سرعت باد افزایش یافته در حالی که روند رطوبت نسبی در منطقه مورد مطالعه به طور قابل توجهی تغییر نمیکند. همچنین مشخص شد که روند وسعت مرکزهای اقامتی، آموزشی، تجاری، خدمات عمومی، کاربری حمل و نقلی و تعداد واحدهای صنعتی و وسایل نقلیه به طور قابل توجهی افزایش یافته است. اما میزان زمین های کشاورزی، فضای سبز و منطقه های صنعتی به طور قابل توجهی در منطقه مورد مطالعه کاهش یافته است. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان می دهد که تغییر کاربری زمین های کشاورزی به منطقه های مسکونی و افزایش سرعت باد میتواند به عنوان دلایل روند کاهشیNO ، CO و ذرات معلق در منطقه مورد مطالعه باشد. افزون بر این، روند افزایش میزان حملونقل، میتواند مهمترین دلیل افزایش غلظت NO2 باشد. از طرف دیگر، با توجه به روند افزایشی انتشار گازهای NOX و همبستگی منفی معنیدار با وسعت فضای سبز و همبستگی مثبت با وسعت حمل و نقل و مناطق صنعتی و نتیجه مدل رگرسیون گام به گام میتوان به این نتیجه رسید که کاهش سطح فضای سبز و افزایش وسعت 99.5 درصدی مناطق با کاربری حمل و نقل سبب افزایش غلظت NOX در منطقه مورد مطالعه میشود. افزون بر این، وسعت مرکزهای خدمات شهری موجب افزایش غلظت SO2 میشود و بین غلظت PM2.5 و SO2 نیز رابطه منفی وجود دارد (با افزایش غلظت SO2، غلظت PM2.5 افزایش مییابد).نتیجهگیری: نکته قابل توجه این است که ارتباط بین سنجههای کیفیت هوا به عنوان متغیرهای وابسته با متغیرهای مستقل مورد بررسی در منطقه های شهری پیچیده است و مشخص نیست که کدام عامل یا پارامتر خاص مهمترین سناریوی آلودگی هوا در یک بافت شهری است. بنابراین هنور نیاز به انجام پژوهشهای دقیقتری وجود دارد.
سمیه صدر؛ زهرا موحدی راد
چکیده
سابقه و هدف: بررسی الگوی تغییرهای مکانی عنصرهای سنگین در بسیاری از برنامه ریزی های کاربردی، دارای اهمیت بسیار زیادی است. برای تخمین متغیرهای ناحیه ای در نقاط اندازه گیری نشده از نظریه زمین آمار استفاده می شود. با استفاده از تخمینگر کوکریجینگ و بهره گیری از مطالعات مربوط به همبستگی دوجانبه ی بین متغیرها، میتوان تخمین مناسب و دقیق تری ...
بیشتر
سابقه و هدف: بررسی الگوی تغییرهای مکانی عنصرهای سنگین در بسیاری از برنامه ریزی های کاربردی، دارای اهمیت بسیار زیادی است. برای تخمین متغیرهای ناحیه ای در نقاط اندازه گیری نشده از نظریه زمین آمار استفاده می شود. با استفاده از تخمینگر کوکریجینگ و بهره گیری از مطالعات مربوط به همبستگی دوجانبه ی بین متغیرها، میتوان تخمین مناسب و دقیق تری از متغیر موردنظر (متغیر اصلی) با بهره گیری از مقادیر دیگر متغیرها (متغیر ثانویه) به دست آورد. با توجه به اهمیت استان اصفهان از نظر فعالیتهای کشاورزی و صنعتی و همچنین جمعیت زیاد ساکن در این استان وجود نداشتن مطالعات کافی در زمینه توزیع عنصر سلنیوم در این منطقه، مطالعه حاضر به منظور بررسی توزیع عنصر سلنیوم و ارائه نقشه های پراکنش این عنصر در خاک های سطحی این استان برنامه ریزی گردید. مواد و روشها: منطقه مورد مطالعه، مساحتی در حدود 6800 کیلومترمربع داشته و قسمتهای وسیعی از زمینهای کشاورزی استان اصفهان و مراکز بزرگ صنعتی اصفهان را در بر می گیرد. در مطالعه حاضر از روش نمونه برداری تصادفی طبقه بندی شده استفاده شد. نمونه ها از عمق 0 تا ۲0 سانتیمتری از سطح خاک و در کل 55 نمونه از کل منطقه در شبکه های 4×4 کیلومتر برداشت شد. pH ،هدایت الکتریکی خاک، درصد شن، رس، سیلت، درصد مواد آلی و غلظت کل سلنیوم توسط دستگاه XRF اندازه گیری شد. اما به لحاظ بالا بودن هزینه های XRF ،غلظت سلنیوم کل، تنها برای 7 نمونه مورد آنالیز قرار گرفت. محاسبات آماری و زمین آماری به ترتیب توسط نرم افزار SPSS و WinGslibو نیز تهیه نقشه ها توسط نرم افزارهای ILWIS و Surfer صورت گرفت. نتایج و بحث: میانگین غلظت سلنیوم در منطقه مطالعاتی 0.63 میلیگرم بر کیلوگرم خاک با حداقل و حداکثر 0.5 و 1.5 میلیگرم بر کیلوگرم میباشد. براساس ضرایب همبستگی میان غلظت سلنیوم و EC خاک، همبستگی مثبت و معنی داری مشاهده شد. بنابراین از EC به منظور کاهش خطای تخمین سلنیوم توسط ابزار کوکریجینگ استفاده گردید. در این پژوهش، حد آستانه کمبود برای سلنیوم کل خاک برابر 0.6 میلیگرم بر کیلوگرم و حد سمیت این عنصر برای انسان و دام از 5 میلیگرم بر کیلوگرم آغاز میشود بر این اساس بهطور میانگین میتوان منطقه مورد مطالعه را در محدوده کمبود سلنیوم معرفی کرد چرا که بیش از 50 درصد نقاط دارای غلظت کمتر از0.6 میلیگرم بر کیلوگرم سلنیوم و حدود 1 درصد از نقاط، دارای غلظت بیش از حد مجاز سلنیوم در خاکهای غیرآلوده هستند اما سمیت این عنصر برای انسان و دام در منطقه مطالعاتی مشاهده نمی گردد. بخشهای وسیعی از استان اصفهان را اقلیم خشک با خاکهای دارای pH قلیایی در برگرفته است. با توجه به این نکته که زمینهای با غلظت پایین سلنیوم هم در کاربریهای کشاورزی و هم غیرکشاورزی مشاهده میگردد، به نظر میرسد نوع ماده مادری این منطقه که بیشتر سازندهای آبرفتی رودخانه ی زاینده رود هستند از نظر سلنیوم فقیر هستند. ازسوی دیگر کمبود این عنصر در زمینهای کشاورزی گویای توجه نکردن کشاورزان این منطقه ها به استفاده از کودهای شامل سلنیوم است. بیشترین غلظت های سلنیوم در شهرستان مبارکه قرار گرفته است که محل قرارگیری صنایع عظیم فولاد در منطقه است. جهت وزش باد غالب منطقه به عنوان عامل تهدید در انتقال انتشارات اتمسفری حاوی سلنیوم از مناطق صنعتی شهرستان مبارکه به منطقه های پر جمعیت تر استان معرفی میگردد. نتیجه گیری: تمرکز صنایع در شهرستان اصفهان و نواحی اطراف آن، غلظت سلنیوم را در این منطقه ها بیشتر از نواحی مجاور کرده است و صنایع فولاد موجود در شهرستان مبارکه عاملی در جهت ورود سلنیوم به اتمسفر و در نهایت خاک است. باد غالب منطقه نیز چه بسا در انتقال این انتشارات به قسمتهای شمال شرق منطقه، مؤثر میباشد. این در حالی است که در غالب منطقه مورد مطالعه، کمبود این عنصر مشاهده میگردد که استفاده از کودهای شامل سلنیوم لازم به نظر میرسد.
مهدی جعفری؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسن احمدی؛ طیبه مصباح زاده؛ علی اکبر نوروزی
چکیده
سابقه و هدف: پدیده گرد و غبار در شرایط امروزی ایران به عنوان یک خطر جدی مشکل های عمدهای را برای محیط زیست و سلامت مردم به وجود آورده است. تحقیق ها نشان می دهد که بسامد و شدت این طوفان ها در سال های اخیر افزایش یافته است. افزون بر این مدل های عددی هواشناسی نیز به تنهایی قادر به ردیابی و آشکارسازی طوفان نیستند و این ...
بیشتر
سابقه و هدف: پدیده گرد و غبار در شرایط امروزی ایران به عنوان یک خطر جدی مشکل های عمدهای را برای محیط زیست و سلامت مردم به وجود آورده است. تحقیق ها نشان می دهد که بسامد و شدت این طوفان ها در سال های اخیر افزایش یافته است. افزون بر این مدل های عددی هواشناسی نیز به تنهایی قادر به ردیابی و آشکارسازی طوفان نیستند و این امر ضرورت استفاده از روش های بارزسازی گرد و غبار بر اساس داده سنجش از دور را نمایان می سازد. هدف این تحقیق، تجزیه و تحلیل داده های آماری و شناسایی روزهای همراه با گرد و غبار، منشا گرد و غبار وارد شده به منطقه اصفهان و شناسایی مسیر حرکت آن می باشد. مواد و روش ها: برای بررسی آماری گرد و غبار، از داده های گرد و غبار به صورت روزانه در 8 ساعت دیده بانی ساعتی در قالب کدهای ویژه ای در دوره 4 ساله (2013 - 2010)، از ایستگاه منتخب در منطقه مطالعاتی با دوره آماری مناسب، از سازمان هواشناسی گرفته شد که با استفاده از روش های آماری پردازش و تحلیل شدند. بمنظور پهنه بندی فراوانی گرد و غبار در سطح استان، با استفاده از روش IDW مبادرت به میان یابی و تبدیل داده های نقطه ای به پهنه ای گردید و نقشه پهنه بندی پراکندگی برای دوره آماری 2013 - 2010 در محیط نرم افزار GIS ترسیم شد. بمنظور بارزسازی پدیده گرد و غبار، پس از تصحیح هندسی تصاویر، مقادیر رادیانس تصاویر با استفاده از عکس تابع پلانک به دمای درخشندگی تبدیل شد. تصحیحات و پردازش تصاویر در محیط ENVI صورت پذیرفت. با توجه به تاثیر عمده ای که ذرات گرد و غبار بر روی میزان بازتابش و دمای درخشندگی باندهای 31 و 32 سنجنده مادیس میگذارند، از تفاضل دمای درخشندگی دو باند بیان شده بمنظور بارزسازی توده های گرد و غبار استفاده شد. از آنجایی که آلبیدوی1 رخداد گرد و غبار در طول موج 12 میکرومتر بیشتر از طول موج 11 میکرومتر است بنابراین اختلاف دمای درخشندگی طول موج های 11 و 12 میکرومتر مربوط به رخداد گرد و غبار منفی است. همچنین بمنظور جلوگیری از آشکارسازی نواحی ابری آستانه دمایی 290 درجه کلوین مربوط به محدوده طیفی 12 میکرومتر اعمال شد. بمنظور ردیابی مسیر حرکت ذرات گرد و غبار مدل های اسپلیت2 به کار گرفته شد. نتایج و بحث: نتایج تحقیق نشان می دهد که در مجموع 1467 روز پدیده گرد و غبار بدون در نظر گرفتن شدت وقوع این پدیده برای ایستگاه های منتخب طی دوره آماری 2013 - 2010 گزارش شده که ایستگاه نایین با 634 روز بیشترین و ایستگاه کاشان با 50 روز کمترین فراوانی گرد و غبار را دارا بودند. همچنین نتایج گویای آن است که ماه های می، ژوئن و آوریل بیشترین و ماه های دسامبر و ژانویه کمترین درصد رخداد را دارا بودند. بررسی فراوانی ماهانه گرد و غبار نشان داد که 44.57% از کل رخداد گرد و غبار در ماه آوریل، می و ژوئن و 32.4% در ماه دسامبر و ژانویه به وقوع پیوسته است. با این توصیف می توان گفت که تغییرات فراوانی ماهانه گرد و غبار در منطقه بیشتر از هر چیز ازشرایط اقلیم همدید حاکم در منطقه در ماه های سال تبعیت می کند. نتایج حاصل از پهنه بندی در طی دوره آماری نشان داد که بخش های جنوب شرقی استان بویژه ایستگاه نائین دارای بیشترین وقوع گرد و غبار است. کاربرد ویژگی های مربوط به دمای درخشندگی و اعمال آستانه های دمایی بمنظور تفکیک گرد و غبار از عوارض زمینی بویژه در منطقه های با پس زمینه روشن که دارای بازتابندگی مشابه هستند و نیز تفکیک گرد و غبار از ابرها، در بارزسازی گرد و غبار یاریرسان بوده است. نتایج حاصل از ردیابی نشان می دهد که مسیر اصلی برای انتقال گرد و غبار به منطقه مورد مطالعه جنوب غربی – شمال شرقی است. نتیجه گیری: به طور کلی، با توجه به تصاویر ماهواره ای در روز شروع و روز اوج گرد و غبار، منبع های اصلی گرد و غبارهای وارد منطقه مورد مطالعه شامل بیابان های شمال صحرای عربستان می باشند. براساس نتایج به دست آمده از پردازش تصاویر ماهواره ای شمال عربستان به عنوان منشا و خروجی مدل های اسپلیت مسیر جنوب غربی - شمال شرقی، مسیر اصلی ورود گرد و غبار برای اصفهان محسوب می شوند.
مرضیه نیلیه بروجنی؛ مژگان احمدی ندوشن
چکیده
سابقه و هدف: دردهههای اخیر، افزایش جمعیت، رشد سریع صنعتی شدن، افزایش آلودگی هوا در ترازهای پایین جو و آثار جزیره گرمایی، سبب تغییرهای قابل ملاحظه ای در وضع هوا و اقلیم محلی شهرهای بزرگ شده است. آثار محیطهای شهری روی جو بیشتر بصورت جزیرههای گرمایی ظاهر میشوند. فضای سبز با کاهش دما و افزایش رطوبت و در نهایت کاهش پدیدهی ...
بیشتر
سابقه و هدف: دردهههای اخیر، افزایش جمعیت، رشد سریع صنعتی شدن، افزایش آلودگی هوا در ترازهای پایین جو و آثار جزیره گرمایی، سبب تغییرهای قابل ملاحظه ای در وضع هوا و اقلیم محلی شهرهای بزرگ شده است. آثار محیطهای شهری روی جو بیشتر بصورت جزیرههای گرمایی ظاهر میشوند. فضای سبز با کاهش دما و افزایش رطوبت و در نهایت کاهش پدیدهی جزیرهی حرارتی و همچنین کاهش رواناب، در ارتقای سطح آسایش شهروندان و در نهایت پایداری محیط شهری موثر خواهد بود. هدف این مطالعه تهیه نقشههای کاربری زمین و سنجه پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده NDVI و نیز سنجه حرارتی Land surface temperature (LST) و بررسی نحوه توزیع الگوهای حرارتی سطح زمین و تغییرهای زمانی و مکانی پوشش گیاهی و ارتباط آنها در شهر اصفهان از سال 1985 تا 2016 است. مواد و روشها: بدین منظور، تصویرهای ماهوارهای سنجندههای TM و OLI ماهواره لندست از سایت سازمان زمین شناسی ایالت متحده دانلود گردید. با بکارگیری سه تصویر مربوط به سالهای 1985، 2010 و 2016، مقدار سنجه پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده با استفاده از نرم افزار Terrset کمی گردید و نقشههای آن تهیه شد. سپس با تهیه نقشه کاربری زمین ها به روش طبقهبندی نظارت شده حداکثر احتمال به آنالیز روند تغییرهای کاربری هایی از قبیل (شهر، جاده، مزارع کشاورزی، زمین های بایر، رودخانه، کوه و فضای سبز) پرداخته شد. در نهایت برای ارزیابی دمای سطح زمین (LST) و رابطه آن با نقشه پوشش گیاهی، از الگوریتم استخراج دمای سطح زمین (LST) استفاده گردید و نقشههای حرارتی سطح زمین برای شهر اصفهان برای سالهای 1985، 2010 و 2016 تهیه شد. نتایج و بحث: روند تغییرهای کاربری زمین های مختلف در منطقه مورد مطالعه نشان داد که در دوره موردمطالعه، تخریب شدید در پوشش سبز منطقه رخ داده و بخش عمده این تغییرها در جهت تبدیل شدن به منطقه های شهری بوده است. همچنین، نتایج حاصل نشان دهنده وجود یک رابطه معکوس بین دمای سطح زمین و سنجه NDVI است. نتایج بیانگر پیشرفت جزایر حرارتی شهری به سمت منطقه هایی است که با فقر پوشش گیاهی و توسعه کاربریهای ساخت و ساز شده (مسکونی، صنعتی و ...) مواجه بوده اند. همچنین نتایج گویای تسریع افزایش دما در سال های اخیر نسبت به سالهای گذشته است زیرا افزایش متوسط دمای سالانه در بازه زمانی 2010 تا 2016، 0.61 درجه سانتی گراد بود، در حالی که افزایش متوسط دما به میزان 0.05 درجه سانتیگراد از سال 1985 تا 2010 مشاهده گردید. نتیجه گیری: تحلیل تغییرهای زمانی جزایر حرارتی شهر اصفهان گویای افزایش جزایر گرمایی و کاهش فضایی منطقه های خنک شهری می باشد. میتوان نتیجه گرفت که تغییرهایی که در این بازه زمانی 30 ساله (1985-2016) در زمینههای مختلفی از جمله افزایش جمعیت، افزایش مساحت شهری و تغییر کاربری رخ داده در نهایت سبب افزایش مساحت منطقه های داغ و ایجاد جزیره حرارتی در این شهر گشته است. بدلیل وجود همبستگی بین دمای سطح زمین وسنجه پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده NDVI ، لزوم و اهمیت حفاظت و نگهداری کاربری پوشش گیاهی و فضای سبز به ویژه در محیطهای شهر بعنوان یک متغیر بسیار مهم برای تعدیل شرایط آب و هوایی برای نهادهای مسئول در مدیریت شهری ضروری به نظر میرسد. نتایج حاصل از این مطالعه میتواند دیدگاهی برای مدیریت دقیق و موثر پوشش گیاهی شهری با هدف اصلاح و تغییر روند ایجاد جزایر حرارتی شهری در اختیار برنامهریزان شهری قرار دهد.
سید حمیدرضا روضاتی؛ عبدالحمید قنبران
دوره 12، شماره 4 ، دی 1393
چکیده
باد از جمله عوامل اقلیمی میباشد که از گذشته مورد توجه معماران بوده است. در برخی از موارد وجود جریانهای باد در فضاهای باز شهری، به تهویه طبیعی کمک مینماید. از سویی در برخی از موارد، وجود باد در این فضاها سبب بروز مزاحمت و عدم آسایش افراد خواهد شد. از این رو در هر اقلیم، طراحان با آگاهی از میزان و شرایط آسایش باد میتوانند در مورد ...
بیشتر
باد از جمله عوامل اقلیمی میباشد که از گذشته مورد توجه معماران بوده است. در برخی از موارد وجود جریانهای باد در فضاهای باز شهری، به تهویه طبیعی کمک مینماید. از سویی در برخی از موارد، وجود باد در این فضاها سبب بروز مزاحمت و عدم آسایش افراد خواهد شد. از این رو در هر اقلیم، طراحان با آگاهی از میزان و شرایط آسایش باد میتوانند در مورد نحوه کنترل و نحوه استفاده از باد در فضاهای باز شهری، تصمیمگیری نمایند. در این مطالعه قصد داریم با تکیه بر انجام محاسبات بر روی دادههای اقلیمی شهر اصفهان و مقایسه آن با معیارهای آسایش باد، میزان آسایش حاصل از وزش باد در فضاهای باز شهری را برای شهر اصفهان بهدست آوریم. در این مطالعه از سه معیار بوفورت، برودت هوا و پن واردن برای سنجش مطلوبت بادها استفاده شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که جریان باد تنها در ماه دی میتواند آسایش افراد در فضاهای باز شهری را مختل نماید و در طراحی فضاهای باز باید از شدت آن کاست. از سویی در ماههای خرداد، تیر و مرداد در صورت تقویت جریان باد در فضاهای باز تا سقف 6 متر بر ثانیه، آسایش ارتقاء خواهد یافت. باد در سایر فصلهای سال وضعیتی مطلوب داشته و باعث آسایش خواهد شد از این رو طراحی این فضاها باید بهگونهایی باشد که جریان باد در این ماهها در فضاهای باز و معابر، حفظ گردد.
فرید مر؛ سامان خبازی؛ بهنام کشاورزی؛ محمد سراجی
دوره 11، شماره 2 ، تیر 1392
چکیده
به منظور بررسی آلودگی آبهای سطحی و پسابها به هیدروکربنهای در شعاع 60 کیلومتری از مرکز شهر (PAHs) آروماتیک چندحلقه ای اصفهان، تعداد 18 نمونه آب و پساب برداشت شد . بالاترین غلظت در نمون ۀ پساب بعد از تصفیه خانه کارخانه فولاد PAHs مجموع PAH 04/3 مشاهده شد. منشأ احتمالی ترکیبات μg/l مبارکه، با غلظت تخریب » براساس نسبت های ایزومری مختلف در اکثر نمونه ...
بیشتر
به منظور بررسی آلودگی آبهای سطحی و پسابها به هیدروکربنهای در شعاع 60 کیلومتری از مرکز شهر (PAHs) آروماتیک چندحلقه ای اصفهان، تعداد 18 نمونه آب و پساب برداشت شد . بالاترین غلظت در نمون ۀ پساب بعد از تصفیه خانه کارخانه فولاد PAHs مجموع PAH 04/3 مشاهده شد. منشأ احتمالی ترکیبات μg/l مبارکه، با غلظت تخریب » براساس نسبت های ایزومری مختلف در اکثر نمونه ها سرطان زا و غیر PAHs تعیین شد. نیمرخ عرضی مجموع « گرمایی 1 سرطان زا در ایستگاههای نمونهبرداری نشان می دهد که در بیشتر نمونه ها غلظت ترکیبات سرطان زا در مقایسه با ترکیبات غیر سرطانزا در نمونه ها براساس فراوانی حلقه ها PAHs بالاتر است . ترکیب به ترتیب، چهار حلقهای، سه حلقه ای، پنج و شش حلقه ای و دوحلقه ای در نمونه های آب و پساب PAHs تعیین شد. سمناکی بالقوه ترکیبات تعیین شد. محاسبۀ ضریب همبستگی پیرسون TEQ براساس ضریب نمونه های آب و پساب نشان می دهد که PAHs بین ترکیبات مختلف ترکیبات دارای حلقههای برابر همبستگی خوبی با یکدیگر دارند . تجزیۀ خوشه ای نمونه های آب و پساب نیز نشان می دهد که منشأ نمونهها در سه خوشه اصلی جای میگیرد.