مریم ملکوتیان؛ مظفر شریفی؛ سمیه ویسی
چکیده
سابقه و هدف: تغییر اقلیم یکی از بزرگترین تهدیدها برای تنوع زیستی است و میتواند منجر به تغییر توزیع گونه ها و افزایش خطر انقراض جمعیت هایی شود که قادر به سازگاری با محیط های جدید و یا جابجایی به زیستگاه های مناسب نیستند. در مطالعه حاضر، مطلوبیت زیستگاه برای نیوت کوهستانی خالزرد (Neurergus derjugini) با هدف شناسایی زیستگاه های ...
بیشتر
سابقه و هدف: تغییر اقلیم یکی از بزرگترین تهدیدها برای تنوع زیستی است و میتواند منجر به تغییر توزیع گونه ها و افزایش خطر انقراض جمعیت هایی شود که قادر به سازگاری با محیط های جدید و یا جابجایی به زیستگاه های مناسب نیستند. در مطالعه حاضر، مطلوبیت زیستگاه برای نیوت کوهستانی خالزرد (Neurergus derjugini) با هدف شناسایی زیستگاه های مطلوب فعلی، پیش بینی گسترش یا انقباض محدوده توزیع گونه تحت تأثیر سناریوهای اقلیمی آینده و تعیین اصلیترین متغیرهای اقلیمی تأثیرگذار مدلسازی گردید.مواد و روشها: گونه مورد مطالعه تاکنون از 57 نهر، چشمه و آبراه های تولید مثلی در محدوده کوهستان زاگرس در غرب ایران و شرق عراق براساس مندرجات در مطبوعات علمی گزارش شده است. در پژوهش حاضر توزیع گونه با استفاده از روش بیشینه آنتروپی[i] برای زمان حال و آینده (2050 و2070) تحت دو سناریوی خفیف (RCP2.6) و شدید (RCP8.5) مورد بررسی قرار گرفت.نتایج و بحث: براساس نتایج به دست آمده میزان بارش در مرطوبترین دوره (BIO13)، بیشترین درصد مشارکت برای پیش بینی توزیع گونه را نشان داد. مقایسه وسعت منطقه های مطلوب در شرایط کنونی و تحت شرایط اقلیمی آینده نشان می دهد که مساحت زیستگاه های مطلوب برای نیوت خالزرد تحت سناریوی خفیف(RCP2.6) در سال 2070 کاهش چشمگیری نخواهد داشت و حتی در سال 2050 افزایش مساحت مشاهده گردید. در حالیکه مساحت زیستگاههای مطلوب در سال 2070 تحت سناریوی شدید(RCP8.5) کاهش قابل توجهی (بیش از 50 درصد) را نشان داد. نتایج مدل از این فرضیه پشتیبانی می کند که با توجه به تغییرات اقلیمی آینده چه بسا محدوده توزیع گونه در پناهگاه های واقع در مرکز و جنوب محدوده توزیع با حرکت به سمت ارتفاعات بالاتر حفظ خواهد شد.نتیجهگیری: یافته های به دست آمده از مطالعه جاری، از این فرضیه که پناهگاههای اقلیمی زاگرس در حفاظت از جمعیت های منزوی و همچنین زیستگاه های مناسب مورد نیاز آنها طی دوره تغییرات اقلیمی نقش برجسته ای دارد، پشتیبانی می کند.
شیده عطری؛ مصطفی پناهی؛ رضا ارجمندی؛ علیرضا قراگوزلو
چکیده
سابقه و هدف: بررﺳﯽﻋﻤﻠﮑﺮد ﺑﺴﯿﺎری از ﻧﻬﺎدﻫﺎی دﺳﺖ اﻧﺪرﮐﺎر ﺣﻔﺎﻇﺖ از ﻣﺤﯿﻂزﯾﺴﺖ ﺟﻬﺎن، ﻃﯽ دﻫﻪﻫﺎی اﺧﯿﺮ و از ﺟﻤﻠﻪ در اﯾﺮان، نشان میدهد ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺟﻬﺖﮔﯿﺮیﻫﺎ و ﺳﯿﺎﺳﺖﻫﺎی ﺣﻔﺎﻇﺖ از ﻣﺤﯿﻂزﯾﺴﺖ، به دلیل فقدان اطلاعات دقیق و قابل اتکا، ﺑﯿﺸﺘﺮ متکی ﺑﺮ استفاده از روشهای دﺳﺘﻮری و ارﺷﺎدی ﺑﻮده و ﮐﻤﺘﺮ از ...
بیشتر
سابقه و هدف: بررﺳﯽﻋﻤﻠﮑﺮد ﺑﺴﯿﺎری از ﻧﻬﺎدﻫﺎی دﺳﺖ اﻧﺪرﮐﺎر ﺣﻔﺎﻇﺖ از ﻣﺤﯿﻂزﯾﺴﺖ ﺟﻬﺎن، ﻃﯽ دﻫﻪﻫﺎی اﺧﯿﺮ و از ﺟﻤﻠﻪ در اﯾﺮان، نشان میدهد ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺟﻬﺖﮔﯿﺮیﻫﺎ و ﺳﯿﺎﺳﺖﻫﺎی ﺣﻔﺎﻇﺖ از ﻣﺤﯿﻂزﯾﺴﺖ، به دلیل فقدان اطلاعات دقیق و قابل اتکا، ﺑﯿﺸﺘﺮ متکی ﺑﺮ استفاده از روشهای دﺳﺘﻮری و ارﺷﺎدی ﺑﻮده و ﮐﻤﺘﺮ از روﯾﮑﺮدﻫﺎی مدیریتی مبتنی بر اطلاعات کمی دقیق استفاده ﺷﺪه اﺳﺖ. در نتیجه، این مطالعه برای درک بهتر روند تغییرات کاربری در بازه زمانی سی سال گذشته (1397-1366) و پیش بینی وضعیت آینده با فرض تداوم روند کنونی و عدم مداخله مدیریت مناسب برای تغییر روند موجود، انجام شده و برای این منظور از چارچوب مدل سازی نرم افزار InVEST جهت تحلیل وضعیت حال و ترسیم شرایط آتی بهره گیری شده است. نقشه های حاصله، امکان خوبی را برای استنباط روند تغییرات آتی و اصلاح الگوهای مدیریتی برای بهبود شرایط، از سوی مدیران و تصمیم گیران فراهم می سازد.مواد و روش ها: در این بررسی، با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست 5، 7 و 8 به ترتیب در سال های 1366، 1379 و 1397 نقشه کاربری اراضی مجموعه حفاظت شده جاجرود، در محیط نرم افزار سنجش از دور ENVI 5.3 و ArcGIS 10.3 استخراج شده است. درستی و صحت طبقه بندیها مورد ارزیابی قرار گرفته است. طبقات کاربری با توجه به هدف مطالعه به 10 واحد کاربری جداگانه، شامل مراتع فقیر، مراتع غنی، جنگل دست کاشت، اراضی کشاورزی، اراضی بایر، سد، مناطق مسکونی، رود، جاده خاکی و آسفالته تقسیم، سپس وضعیت و مساحت هریک از کاربری ها مورد بررسی قرار گرفته است.در نهایت، به منظور دستیابی به وضعیت آتی منطقه، از ابزار سناریو ساز مجموعه نرم افزاری InVEST نسخه 3.6.0 استفاده شده است. این نرم افزار با رویکردی کاملاً جدید و متفاوت، به کمی سازی و تهیه نقشه کاربری اراضی پرداخته، وضعیت آینده نقشه سازی شده و پیش بینی های مربوطه در اختیار قرار گرفته است.نتایج و بحث: براساس نتایج به دست آمده در 30 سال گذشته، وسعت مناطق مسکونی، جاده ها و نیز جنگل های دست کاشت افزایش، و وسعت پراکنش رودها کاهش داشته است، درنتیجه سطح مراتع فقیر افزایش و مراتع غنی کاهش داشته همچنین تغییرات در اراضی بایر به وضوح قابل مشاهده است. به طوری که وسعت اراضی بایر به دلیل تبدیل شدن به کاربری های انسانی در نقاط مجاور سکونتگاه های انسانی و نیز تبدیل شدن به مراتع فقیر به دلیل وضعیت مطلوب آب و هوایی ازجمله بارش های مناسب، تا سال 1379کاهش یافته است. اما وضعیت اراضی بایر در دوره منتهی به سال 1397، به دلیل وضعیت نامناسب آب و هوایی(خشکسالی) و چرای بی رویه دام و تبدیل شدن مراتع فقیر به اراضی بایر افزایش نشان داده است. اراضی کشاورزی به دلیل مجاورت با سکونتگاه های انسانی، روند افزایشی نشان داده است و سپس به علت افزایش ارزش زمین، به کاربری سکونتگاهی تبدیل و روند کاهشی در پیش گرفته است. احداث و بهره برداری سد ماملو از دیگرکاربری های انسانی دهه گذشته در منطقه بوده است. در واقع به دلیل همجورای منطقه با شهر بزرگ تهران و افزایش روزافزون جمعیت، نیاز به خدمات اکوسیستمی منطقه افزایش داشته در نتیجه کاربری های انسان ساخت جایگزین کاربری های طبیعی شده اند.بررسی وضعیت آینده نیز نشان داد وسعت برخی از کاربری های انسانی، ازجمله مناطق مسکونی و جنگل های دست کاشت، افزایش و به تبع آن مساحت مراتع و اراضی کشاورزی کاهش خواهد داشت. اراضی بایر نیز روند افزایشی نشان داد که حاصل مناسب نبودن الگوی مدیریتی موجود و در نتیجه تبدیل مراتع به زمین های بایر است. درمجموع در بازه زمانی این مطالعه، بیشترین کاهش مساحت را مراتع غنی و بیشترین افزایش در وسعت کاربری را مناطق مسکونی به خود اختصاص داده است.نتیجه گیری: منطقه حفاظت شده جاجرود طی 30 سال گذشته، به دلیل مداخلات انسانی، دستخوش تغییرات مهمی از نظر کاربری اراضی شده است. چنین تغییراتی عمدتاً ریشه در دگرگونی های اقتصادی و اجتماعی داشته و با فراز و نشیب های مدیریتی در رعایت موازین حفاظتی محدوده و تلاش برای دستیابی به اهداف تعریف شده برای چنین مناطقی همراه بوده است. به گونه ای که تغییرات همیشگی کاربری اراضی طبیعی و جایگزین شدن کاربری های انسانی در سایه اقدامات توسعه ای بی هدف و بی ضابطه، سیمای طبیعی منطقه حفاظت شده جاجرود را مخدوش ساخته است. این مطالعه نشان داد تغییرات خدمات چندگانه اکوسیستم به واسطه تغییرات در پوشش/کاربری اراضی به عنوان محرکه های اصلی تغییرات انسانی عمل خواهد کرد. همچنین با پیش بینی تغییر کاربری اراضی، می توان علاوه بر شناسایی نواحی مناسب برای حفاظت سرمایه های طبیعی، توسعه کاربری های انسانی و بهره برداری پایدار از سرزمین، برنامه ریزی توسعه فضایی را نیز به نحوی پیش برد که ضمن کاهش عدم قطعیت های آتی به تصمیم گیری های آگاهانه و تقویت هم افزایی ها در هر یک از دو بخش محیط زیست و توسعه کمک نماید.
داوود مختاری؛ علی اکبر رسولی؛ منیره موسی بیگی
چکیده
سابقه و هدف: از جمله عامل های موثر در ایجاد بحران سیلاب در سطح حوضه های آبریز می توان به کاربری های نامطلوب و غیر اصولی و یا بیشتر از قابلیت زمین استناد کرد. یکی از راهکارهای مدیریتی سیلاب، بهینه سازی تخصیص کاربری زمین با در نظر گرفتن اهداف و پارامترهای چندگانه نسبت به هم میباشد که بدین منظور می توان از قابلیت های سیستم ...
بیشتر
سابقه و هدف: از جمله عامل های موثر در ایجاد بحران سیلاب در سطح حوضه های آبریز می توان به کاربری های نامطلوب و غیر اصولی و یا بیشتر از قابلیت زمین استناد کرد. یکی از راهکارهای مدیریتی سیلاب، بهینه سازی تخصیص کاربری زمین با در نظر گرفتن اهداف و پارامترهای چندگانه نسبت به هم میباشد که بدین منظور می توان از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بعنوان یکی از روش های نوین علمی و فنی به همراه بهره گیری از قابلیتهای هوش مصنوعی مانند الگوریتم ژنتیک چندهدفه بهره برد. هدف از این پژوهش مدل سازی تخصیص کاربری اراضی در بستر GIS با استفاده از الگوریتم NSGA-II به منظور مدیریت بحران سیل است. مواد و روش ها: در مدل طراحی شده در ابتدا با استفاده ار روش مخدوم نقش توان اکولوژیک سرزمین استخراج و در ادامه با استفاده از قابلیت های الگوریتم NSGA-II کاربری های بهینه برای قسمتهای مختلف منطقه با اهداف کاهش ارتفاع سیلاب و افزایش سطح منفعت اقتصادی با کمترین دشواری تغییر کاربری ها، به دست می آید. در مدل طراحی شده به منظور بررسی نقش کاربری زمین روی سیلاب از پارامتر شماره منحنی (CN) استفاده شده است. نتایج و بحث: نتایج نهایی مدل طراحی شده بصورت چندین الگوی بهینه که دارای ارزش کاربردی یکسان می باشند، بیان میگردد که براساس شرایط موجود در منطقه مورد مطالعه و نظر کارشناسی، الگوی بهینه قابل انتخاب و اجرایی خواهد بود. به منظور بررسی قابلیت مدل طراحی شده، حوضه طالقان واقع در استان البرز انتخاب شد. میزان CN منطقه مورد مطالعه در شرایط کاربری فعلی، برای مناطق منتخب در فضای جستجو، 83 است، این در حالی است که در الگوهای خروجی مدل طراحی شده، کمترین مقدار CN با کاهش 11 درصدی نسبت به شرایط فعلی حدود 74.5 است. همچنین رشد سطح منفعت اقتصادی در این الگوی آمایش سرزمین 52.19 درصد بوده است. نتیجه گیری: نتایج و دستاوردهای این مطالعه شامل نمایاندن یک مدل بهینه سازی کاربری زمین مبتنی بر الگوریتم ژنتیک چندهدفه بارویکرد کاهش سیل خیزی، مدیریت یکپارچه حوضه آبریز و نگارش برنامه به فرمی قابل گسترش در آینده به منظور استفاده در مطالعات آینده، است.
رضیه قنبری فرد؛ علی اکبر صفوی؛ پیمان ستوده
دوره 15، شماره 1 ، فروردین 1396، ، صفحه 157-174
چکیده
سابقه و هدف: در کشور ایران حمل و نقل و جریانهای ترافیکی بیشترین علت آلودگی هوا را تشکیل میدهند. برهمین اساس مسأله بررسی تأثیرات حمل و نقل و جریانهای ترافیکی بر کیفیت هوا خصوصا در مناطق شهری و انجام پیشبینیها و برنامهریزیهای لازم متناسب با آن، امری ضروری بحساب میآید. با اینحال متأسفانه در این زمینه کارهای زیادی در ایران ...
بیشتر
سابقه و هدف: در کشور ایران حمل و نقل و جریانهای ترافیکی بیشترین علت آلودگی هوا را تشکیل میدهند. برهمین اساس مسأله بررسی تأثیرات حمل و نقل و جریانهای ترافیکی بر کیفیت هوا خصوصا در مناطق شهری و انجام پیشبینیها و برنامهریزیهای لازم متناسب با آن، امری ضروری بحساب میآید. با اینحال متأسفانه در این زمینه کارهای زیادی در ایران صورت نگرفته است. شناسایی منابع آلاینده از مهمترین و زمانبرترین مراحل مدلسازی آلودگی هواست. برای مدلسازی آلودگی هوای یک منطقه نمیتوان تنها یک متغیر را درنظر گرفت؛ بلکه باید متغیرهای فراوانی را مورد مطالعه، بررسی و برنامهریزی قرار داد. برخی اقدامات، تغییرات محسوسی در وضعیت آلودگی هوای کلان شهرها ایجاد میکند. بنابراین، انجام یکسری اقدامات میتواند کاهش آلودگی هوا را به دنبال داشته باشد که اتخاذ روشهای نوین سنجش آلایندههای هوا یکی آنهاست. هدف اصلی این تحقیق ارائه مدلی هوشمند است که بتوان به کمک آن در شرایط خیابانهای شهری غلظت آلایندههایی از قبیل ، و CO را با دقت مناسبی تخمین زد و با بررسی علل و عوامل تولید این آلایندهها و پیشبینی آلودگی هوا، اقدامات و برنامهریزیهای لازم در راستای مدیریت و کنترل آلودگی هوا را انجام داد.مواد و روشها: در این مقاله یک مدل شبکه عصبی و یک مدل غیرخطی مبتنی بر فضای حالت بر مبنای ترافیک شهر شیراز طراحی شده است. در این مدلسازی غلظت آلایندههای مورد بررسی قرار گرفته و نهایتا با استفاده از فیلتر کالمن برای یک دوره 24 ساعته پیشبینی شده است. این مدلسازی برمبنای رابطه بین غلظت آلایندهها و ترافیک و آلودگی اولیه و اطلاعات هواشناسی میباشد. الگوریتم فیلتر کالمن توسعه یافته با استفاده از دادهی آلودگی و ترافیکی و همچنین دادههای هواشناسی به منظور پیشبینی 24 ساعته آلودگی نقاط مختلف شهر شیراز انجام گرفت. مشخصه کلیدی چنین سیستمی این است که رفتار آن با تغییرات آلودگی در کوتاه مدت منطبق می شود و نیاز به تنظیمات مکرر ندارد. روش شبکه عصبی و فیلتر کالمن به اطلاعات شهر شیراز اعمال شد.نتایج و بحث: در این کار به بررسی دادههای ترافیکی و دادههای آلودگی ناشی از غلظت آلایندهها پرداخته شده، سپس تلاش شده است که دادههای آلودگی با نقاط معنیدار شهر شیراز تطبیق داده شود و بسیاری از دادههای آلودگی و ترافیکی به دلیل عدم تطابق با یکدیگر از نظر مکانی حذف شدند. در نهایت مدلسازی بر اساس آن بهنگام شده و نتیجه این مطالعات با نتایج واقعی تطبیق داده شد. این ساختار مدل غیرخطی استفاده تکاملی و انعطافپذیری را ارائه میدهد. به این معنا که ارزیابی کلی عملکرد مدل میتواند به راحتی با اضافه یا کم کردن متغیر جدید انجام گیرد. از طرفی در صورت در اختیار داشتن دادههای متناظر با هر ایستگاه جدید دیگر میتوان براحتی مطالعات را برای نقاط دیگر شهر شیراز بسط داد. به این ترتیب اگر ترافیک در بعضی نقاط شهر شیراز در دسترس باشد، میتوان با بعضی مانورهای ترافیکی آلودگی را به سمتهای دیگر بسط داده و در مناطق بحرانی کاهش داد.نتیجه گیری: نتایج بصورت آزمایشی نشان می دهد که مدل ها و خصوصا مدل فیلتر کالمن توسعه یافته غلظت آلاینده ها را بخوبی پیشبینی می کند.
اردوان زرندیان؛ احمد رضا یاوری؛ حمید رضا جعفری؛ حمید امیرنژاد
دوره 13، شماره 4 ، دی 1394، ، صفحه 97-112
چکیده
سنجش کمیت و پیش بینی اثرات تغییر در خدمات آبی اکوسیستم به واسطه اقدامات انسانی یکی از موضوعات پیچیده در ارزیابی های محیط زیستی است که میتواند از طریق کاربست مدل های دینامیک و فضایی خدمات اکوسیستمی تسهیل گردد. این مقاله چگونگی کاربرد مدل WW PSS را برای محاسبه تعادل و خدمات آبی اکوسیستم در شرایط پایه و سنجش اثرات تغییر در پوشش جنگلی بر ...
بیشتر
سنجش کمیت و پیش بینی اثرات تغییر در خدمات آبی اکوسیستم به واسطه اقدامات انسانی یکی از موضوعات پیچیده در ارزیابی های محیط زیستی است که میتواند از طریق کاربست مدل های دینامیک و فضایی خدمات اکوسیستمی تسهیل گردد. این مقاله چگونگی کاربرد مدل WW PSS را برای محاسبه تعادل و خدمات آبی اکوسیستم در شرایط پایه و سنجش اثرات تغییر در پوشش جنگلی بر کمیت و کیفیت این خدمات در شرایط سناریو، در لندسکیپ جنگلی سرولات و جواهر دشت مورد بررسی قرار می دهد. نتایج حاصل از اجرای مدل نشان داد که سطح تحت پوشش جنگلی متراکم در لندسکیپ مورد مطالعه طی 13 سال اخیر 29% کاهش و پوشش جنگلی نیمه متراکم و ضعیف به ترتیب 14% و 15% افزایش یافته است. سپس اثرات این تغییرات ساختاری بر خدمات آبی مورد سنجش قرار گرفت که نشان دهنده کاهش توان لندسکیپ مورد مطالعه در ایجاد تعادل آبی به میزان میانگین 5/1 میلیمتر در سال و افزایش رواناب به مقدار 12197528 متر مکعب در سال ناشی از کاهش تبخیر و تعرق به واسطه قطع درختان جنگلی است. در گام نهایی پیامدهای مهم محیط زیستی ناشی از تغییرات در خدمات مذکور، با استفاده از مدل اندازه گیری شد که نتایج حاکی از افزایش میانگین فرسایش خاک به میزان 57/0 میلیمتر در سال و تشدید پتانسیل توزیع آلاینده های آبی در محدوده مورد بررسی بود.