احسان خدارضایی؛ کورس خوشبخت؛ هادی ویسی؛ محمد رضا نظری
چکیده
سابقه و هدف: مصرف انرژی در بخش کشاورزی، رشد سریعتری را نسبت به سایر بخش های اقتصاد کشاورزی تجربه کرده است. در کشورهای در حال توسعه، میزان قابل توجهی از انرژی برای تولید و امنیت غذایی مصرف می شود. مصرف انرژی در بخش کشاورزی منجر به انتشار گازهای گلخانه ای و آلاینده های محیط زیستی شده است که عواقبی مانند گرمایش جهانی و تغییر ...
بیشتر
سابقه و هدف: مصرف انرژی در بخش کشاورزی، رشد سریعتری را نسبت به سایر بخش های اقتصاد کشاورزی تجربه کرده است. در کشورهای در حال توسعه، میزان قابل توجهی از انرژی برای تولید و امنیت غذایی مصرف می شود. مصرف انرژی در بخش کشاورزی منجر به انتشار گازهای گلخانه ای و آلاینده های محیط زیستی شده است که عواقبی مانند گرمایش جهانی و تغییر اقلیم را در پی دارد. مصرف انرژی در ایران سه برابر میانگین جهانی است. تجزیه و تحلیل جریان انرژی و انتشار گازهای گلخانه ای در بوم نظامهای کشاورزی میتواند از طریق بهینهسازی عملیات تولید به کاهش اثرات محیط زیستی کمک کند. دشت قزوین در ایران یکی از دشت های مهم کشاورزی است که در کنار استفاده از آب زیرزمینی، بزرگترین شبکه کانال کشی آبیاری و زهکشی در ایران را دارا است. در پژوهش حاضر، جریان انرژی و پتانسیل گرمایش جهانی تولید یونجه و ذرت علوفهای در دو سیستم تامین آب از چاه و شبکه کانال آبیاری در دشت قزوین ارزیابی شد.مواد و روش ها: در این پژوهش، تجزیه و تحلیل شاخص های انرژی و اثر گرمایش جهانی بررسی شد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه و مصاحبه با کشاورزان در سال 97-98 جمعآوری شد. پتانسیل گرمایش جهانی با روش ارزیابی چرخه حیات و با استفاده از نرم افزار SimaPro 9 محاسبه شد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد تولید یونجه با سیستم تامین آب از چاه به میزان 128697 مگاژول در هکتار بیشترین و تولید ذرت با سیستم تامین آب از کانال به میزان 64975 مگاژول در هکتار کمترین انرژی ورودی را به خود اختصاص دادند. کارایی مصرف انرژی در تولید ذرت (6/3) و یونجه (4/3) در سیستم کانال کشی بیشتر از سیستم تامین آب از چاه (3/2 در ذرت و 49/1 در یونجه) محاسبه شد. پتانسیل گرمایش جهانی در سیستم تامین آب زیرزمینی برای ذرت و یونجه به ترتیب 9/7466 و 76/7995 و در سیستم کانال کشی به ترتیب 34/5533 و 67/4947 معادل کیلوگرم دیاکسید کربن در هکتار برآورد شد. الکتریسیته و انتشارات مستقیم از مزرعه بیشترین سهم را در مصرف انرژی و انتشار گازهای گلخانه ای داشتند.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تولید یونجه و ذرت علوفه ای در شبکه کانال کشی آبیاری در مقایسه با تولید با آبیاری آب زیرزمینی به دلیل مصرف کمتر الکتریسیته برای آبیاری، میزان پتانسیل گرمایش جهانی و مصرف انرژی کمتری را در دشت قزوین دارد. مطابق نتایج، سیستم های تحتفشار و انرژی های تجدیدپذیر برای آبیاری، خاکورزی حفاظتی و مدیریت کارآمد شبکه کانال کشی برای کاهش مصرف منابع و اثرات محیط زیستی پیشنهاد شدند.
فاطمه کاظمیه؛ اسما عیدی
چکیده
سابقه و هدف: کشاورزی ارگانیک یکی از راهبردهای کشاورزی پایدار است که متکی بر روش های طبیعی کنترل آفت ها و بیماری ها بوده و در آن استفاده از آفت کش ها و علف کش های مصنوعی، کودهای شیمیایی، هورمون ها و آنتی بیوتیک ها تا حد امکان منع شده است. باتوجه به اهمیت موضوع امنیت غذایی و خسارت های جبران ناپذیر ناشی ...
بیشتر
سابقه و هدف: کشاورزی ارگانیک یکی از راهبردهای کشاورزی پایدار است که متکی بر روش های طبیعی کنترل آفت ها و بیماری ها بوده و در آن استفاده از آفت کش ها و علف کش های مصنوعی، کودهای شیمیایی، هورمون ها و آنتی بیوتیک ها تا حد امکان منع شده است. باتوجه به اهمیت موضوع امنیت غذایی و خسارت های جبران ناپذیر ناشی از استفاده بیش ازحد نهاده های شیمیایی کشاورزی بر محیط زیست و سلامت انسان ها، هدف کلی این تحقیق، شناسایی و تبیین عامل های بازدارنده توسعه کشاورزی ارگانیک بود. استان آذربایجان غربی به لحاظ موقعیت خاص جغرافیایی و تنوع محصول های کشاورزی از ظرفیت بالایی در تولید محصول های ارگانیک از جمله انگور، توت سفید، انار و سیب برخوردار است. با اینکه سابقه کشت ارگانیک از دیرباز در استان آذربایجان غربی معمول بوده است، اما متأسفانه درحال حاضر این نوع کشاورزی با موانع و مشکل های بسیاری مواجه است، بنابراین شناسایی و تببین عامل های بازدارنده به کارگیری کشاورزی ارگانیک اهمیت بالایی داشته و برای توسعه کشاورزی ارگانیک باید در جهت رفع این مشکل ها گام برداشت.مواد و روش ها: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر طرح تحقیق جزء پژوهش های کمی - کیفی است. در مرحله اول عامل های بازدارنده توسعه کشاورزی ارگانیک به روش دلفی شناسایی شدند. جامعه آماری این مرحله 25 نفر از اساتید دانشگاهی، خبرگان و متخصصان بودند که برای جمع آوری اطلاعات از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. در مرحله دوم داده های حاصل از توافق متخصصان، به صورت پرسشنامه بسته پاسخ در اختیار کارشناسان قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق در این مرحله شامل 101 نفر از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی شهرستان ارومیه بودند که به دلیل محدود بودن جامعه آماری برای جمع آوری اطلاعات از روش سرشماری استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی براساس روش تجزیه به مؤلفه های اصلی بهره گرفته شد.نتایج و بحث: براساس نتایج تحقیق، مهم ترین موانع و عامل های بازدارنده توسعه کشاورزی ارگانیک به ترتیب شامل: موانع اطلاعات و دانش کشاورزی (نبود دانش کافی در زمینه تولید محصول های ارگانیک)، موانع انگیزشی و نگرشی (عدم علاقه و مقاومت کشاورزان در پذیرش کشت محصول های ارگانیک)، موانع اقتصادی (نداشتن پشتوانه مالی برای تحمل خسارت های دوره گذر)، موانع فنی - مدیریتی و حمایتی (آشنا نبودن به فنون و روش های کشت محصول های ارگانیک و نبود متولی واحد و مشخص برای محصول های ارگانیک)، موانع کاربرد نهاده (مصرف بیش ازحد کودهای شیمیایی)، موانع ترویجی (شرکت محدود کشاورزان در برنامه های ترویجی و آموزشی) بودند.نتیجه گیری: برنامه ریزان بخش کشاورزی باید با دادن راهکارهایی در زمینه تسهیل امر صادرات محصول های کشاورزی ارگانیک، حمایت از کشاورزان پیشرو در کشت ارگانیک، اطلاع رسانی و انجام فعالیت های ترویجی برای استفاده از ظرفیت های موجود در کشور، جهت دهی تحقیقات کشاورزی از مصرف کودهای شیمیایی به مصرف کودهای آلی و بیولوژیک، توجه ویژه به کشاورزی ارگانیک در تدوین برنامه های راهبردی تحقیقات کشاورزی و نظام قیمت گذاری مناسب و مجزا برای محصول های ارگانیک، زمینه را برای توسعه و پیشرفت این نظام کشاورزی پایدار را فراهم نمایند. ارائه دوره های آموزشی- ترویجی در زمینه کشاورزی ارگانیک برای کشاورزان و تشویق آنان به شرکت در این کلاس ها و همچنین آموزش مروجان کشاورزی برای انتشار کشاورزی ارگانیک و نیز به ترویج کشاورزی ارگانیک از طریق رسانه های جمعی مانند رادیو و تلویزیون و سایر کانال های ارتباطی و منابع اطلاعاتی جهت ارتقاء سطح آگاهی های عمومی مصرف کنندگان و تولیدکنندگان محصول های ارگانیک پرداخته شود.
مریم اکبرپور؛ هادی ویسی؛ عبدالمجید مهدوی دامغانی؛ محمدرضا نظری
چکیده
سابقه و هدف: بومی سازی سیستم غذایی به دلیل هایی همچون فواید اکولوژیک، مزیت های اقتصادی و ملاحظات اجتماعی در مسیر کشاورزی پایدار قرار گرفته است. ولی پرسش این است که غذا تا چه اندازه و محدودهای می تواند به صورت بومی تولید شود. بمنظور پاسخ به این پرسش، مفهوم حوزه غذایی راهگشا است. این مفهوم چارچوبی را برای تحلیل میزان ...
بیشتر
سابقه و هدف: بومی سازی سیستم غذایی به دلیل هایی همچون فواید اکولوژیک، مزیت های اقتصادی و ملاحظات اجتماعی در مسیر کشاورزی پایدار قرار گرفته است. ولی پرسش این است که غذا تا چه اندازه و محدودهای می تواند به صورت بومی تولید شود. بمنظور پاسخ به این پرسش، مفهوم حوزه غذایی راهگشا است. این مفهوم چارچوبی را برای تحلیل میزان تولید غذای بومی در هر مقیاس مشخص فراهم می کند. حوزه غذایی، زمینی است که می تواند همه یا بخشی از نیازهای غذایی یک جمعیت را در یک محدوده جغرافیایی تأمین کند. در کشور ما تا کنون مطالعه ای در مورد بررسی حوزه های غذایی انجام نشده است، از این روی، این پژوهش پیشنهاد دهنده الگویی برای بررسی حوزه های غذایی است. این پژوهش با رویکرد حرکت در راستای سیستم غذایی پایدار، ضمن شناساندن مفهوم حوزه غذایی، وضعیت تولید و مصرف غذا در حوزه غذایی استان تهران و ظرفیت این استان در تأمین نیازهای غذایی خویش را بررسی کرده است. مواد و روش ها: این تحقیق در استان تهران انجام شد. برای محاسبه میزان غذای تولیدی زمین های منطقه مورد مطالعه و میزان نیاز غذایی جمعیت مربوطه و مقایسه آن ها با یکدیگر از واحدی یکسان به نام «معادل گیاهی» استفاده گردید. تولید هر معادل گیاهی در هر منطقه از طریق ضرب سطح زیرکشت محصول در عملکرد محصول محاسبه شد. میزان نیاز به هر معادل گیاهی در هر منطقه نیز از ضرب جمعیت آن منطقه در وزن معادل گیاهی مورد نیاز یک فرد در یک سال برآورد شد. سپس با فرمول های مربوط به خودکفایی، محاسبه گردید که تولید موجود، چند درصد از نیازهای جمعیت مربوطه را تأمین می کند. برای محاسبه خودکفایی از مفهومی به نام تولید آستانه استفاده شد، محاسبه تولید آستانه به کمک برنامه نویسی و کد نویسی شرطی با نرم افزار متلب انجام گردید. برای انجام پژوهش، نرم افزارهای اکسل، متلب و جی آی اس مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج و بحث: تبیین الگویی بمنظور بررسی حوزه غذایی با توجه به چالش افزایش جمعیت استان تهران و تأمین امنیت غذایی این استان از مهمترین دستاورهای تحقیق حاضر بوده است. در پژوهش حاضر که در مقیاس استانی صورت گرفته است، میزان خودکفایی در تأمین سبد غذایی مطلوب برای جمعیت استان تهران ۲۲ درصد و بیشترین و کمترین میزان خودکفایی در تأمین سبد غذایی مطلوب برای جمعیت هر شهرستان به ترتیب در شهرستان پیشوا و شهرستان تهران برآورد شده است. میزان نیاز تأمین شده یا خودکفایی در تأمین سبد غذایی مطلوب در استان تهران در محصول های معادل سبد غذایی مطلوب به ترتیب از بیشترین در ذرت علوفه ای با ۱۰۰ درصد خودکفایی، سبزی و صیفی ۷۹، میوه ۵۶، کاه جو ۵۳، کاه گندم ۴۵، دانه جو ۱۶، سبوس گندم ۸، دانه گندم ۵، نباتات علوفه ای به جز ذرت ۴، کنجاله کلزا 0.1، دانه کلزا 0.06 و در حبوبات، شلتوک، ریشه و تفاله خشک و ملاس چغندرقند، دانه ذرت و کنجاله سویا عدم خودکفایی و وابستگی کامل یعنی صفر درصد برآورد شده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بیان داشت که پتانسیل واقعی استان تهران در تأمین سبد غذایی مطلوب برای جمعیت استان تهران ۲۲ درصد است. هرچند بومی سازی مزیت هایی دارد، به نظر می رسد با توجه به مساحت کم و جمعیت بیش از ظرفیت استان تهران و مسئله های محیط زیستی پیش رو (کمبود آب و فرسایش خاک)، باید مرزهای حوزه غذایی استان تهران گسترده تر و شعاع حوزه غذایی افزایش یابد.
سیده لیلا معصوم زاده؛ کورس خوشبخت
چکیده
سابقه و هدف: تنوعزیستی شامل گسترهی وسیعی از تنوع ژنتیکی، تنوع درونگونهای و تنوع بوم نظامهاست. حفاظت از تنوعزیستی کشاورزی بعنوان یکی از میراثهای ناملموس طبیعی جایگاه مهمی در ارتقای پایداری بوم نظامهای کشاورزی دارد. در این راستا، توسعه و حفاظت از باغکشتها بعنوان سیستمهای تولیدی حفاظت کننده از تنوع در بخش ...
بیشتر
سابقه و هدف: تنوعزیستی شامل گسترهی وسیعی از تنوع ژنتیکی، تنوع درونگونهای و تنوع بوم نظامهاست. حفاظت از تنوعزیستی کشاورزی بعنوان یکی از میراثهای ناملموس طبیعی جایگاه مهمی در ارتقای پایداری بوم نظامهای کشاورزی دارد. در این راستا، توسعه و حفاظت از باغکشتها بعنوان سیستمهای تولیدی حفاظت کننده از تنوع در بخش کشاورزی اهمیت اساسی دارد. بهگونهای که غنای گونهای باغکشتها، آنها را به مکانی مناسب برای حفاظت درون جا تبدیل کرده است. بر این اساس در این تحقیق وضعیت باغکشتهای شهرستان خلخال از طریق بررسی سنجه های تنوعزیستی و عامل های مؤثر بر آن در باغکشتها مانند عامل های اقتصادی –اجتماعی ارزیابی گردید. مواد و روش ها: بمنظور بررسی تنوعزیستی باغکشتها در منظقه مورد مطالعه درشهرستان خلخال و همچنین با توجه به جمعیت روستاها هفت روستا با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند.سپس اطلاعات مربوط به باغکشتهای هفت روستا در قالب پرسشنامه و بصورت مصاحبه ی رودررو با 150 کشاورز و مشاهدهی مستقیم باغکشتها در تابستان سال 1395 جمعآوری شد. بمنظور تجزیهوتحلیل دادههای جمعآوریشده، ابتدا نسبت به استخراج دادهها و اطلاعات لازم از پرسشنامه ها اقدام و پس از انجام پردازش های لازم، دادههای کمی و کدگذاری دادههای کیفی، دادهها وارد نرمافزار Excel گردید. سپس با استفاده از نرمافزار SPSS23 همبستگی پیرسون (بین دادههای کمی با یکدیگر)، همبستگی اسپیرمن (برای دادههای کیفی و کمی) ، آزمون رگرسیون و آزمون تحلیل خوشهای و همچنین درصد فراوانی و میانگین مربوط به هر یک از متغیرها محاسبه شد. نتایج و بحث: بنابر نتایج بهدست آمده روستای مجره با 61 گونه دارای بیشترین غنای گونهای و روستای قزل درق با 31 گونه دارای کمترین غنا بود. نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین روستاها از لحاظ سنجه شانون وینر وجود ندارد، روستای گوران سراب با 1.99 بیشترین و روستای لنبر با 1.11 کمترین میزان سنجه شانون را دارد و میانگین کل سنجه شانون وینر 1.57 به دست آمد. نتایج همچنین نشان داد که 57 درصد از باغکشتداران درآمد اصلی خود را از دیگر بخش ها تأمین میکنند و کشاورزان از باغداری و زنبورداری داری هیچ درآمدی نبودند. همچنین با افزایش درآمد از دیگر بخشها، تمایل سرپرست خانوار به باغکشتداری کاهش مییابد. نتایج نشان داد عاملهای اقتصادی – اجتماعی و ویژگیهای باغکشتها میتوانند بعنوان عامل های تأثیرگذار بر روی تنوعزیستی باغکشتها و سنجه های تنوعزیستی عمل کنند؛ بطوریکه در تحقیق حاضر، بین عامل های اقتصادی -اجتماعی مانند سن، سطح تحصیلات، تعداد اعضا خانوار، میزان مشارکت زنان، سالهای تجربه در باغکشتداری، ساعت های کار در باغکشت و میزان اطلاع از ویژگی های گونه های کشت شده، و افزایش سنجه های تنوعزیستی رابطه معنی داری وجود داشت. همچنین برخی از ویژگی های باغکشت مانند مساحت باغکشت، دارا بودن گیاهان اهلیشده و کم بودن فاصله با مرکز فروش بر افزایش سنجه های تنوع ریستی تأثیر مثبت داشته است. نتیجه گیری: نظر به نتایج تحقیق، موارد زیر برای ارتقای وضعیت تنوعزیستی در باغکشتها اقدام های آموزشی و آگاهی بخشی ، اقتصادی مانند ایجاد بازارهای خاص فروش، حمایتی و ترویجی مانند برندسازی برای این محصول ها و طراحی سیستم های مناسب آبیاری برای باغکشتداران پیشنهاد گردید.
هادی ویسی؛ عبدالمجید مهدوی دامغانی؛ هومان لیاقتی؛ حسین صباحی
دوره 7، شماره 1 ، مهر 1388
چکیده
هدف این تحقیق ، بررسی و تحلیل علل و دلایل کشاورزان برای عدم پذیرش فناوری های مدیریت تلفیقی آفات در میان شالیکاران استان های گیلان و مازندران بود. بدین منظور ، 170 نفراز کشاورزانی که در گروه های مدرسه در مزرعه شرکت نموده اند. ولی این فناوری ها را در مزرعه خود به کار نبرده بودند. به روش تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه ...
بیشتر
هدف این تحقیق ، بررسی و تحلیل علل و دلایل کشاورزان برای عدم پذیرش فناوری های مدیریت تلفیقی آفات در میان شالیکاران استان های گیلان و مازندران بود. بدین منظور ، 170 نفراز کشاورزانی که در گروه های مدرسه در مزرعه شرکت نموده اند. ولی این فناوری ها را در مزرعه خود به کار نبرده بودند. به روش تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل گردید و از آماره تحلیل عامل برا یتعیین علل اصلی مشکلات استفاده گردید.نتایج تحقیق نشان داد که مهم ترین عوامل عدم پذیرش این فناوری ها عبالرت بودند از : مسایل مالی ، ویژگی های فردی ، وجود شرایط ابهام و ریسک ، مسایل مدیریتی ، نبود اطلاعات در باره ویژگی های فناوری های معرفی شده به طوری که این عوامل 8/58 درصد واریانس دلایل عدم پذیرش را تبیین نموده اند. بر اساس نتایج مطالعه حاضر، رهیافت مدیریت تضاد با رویکرد حل مشکل و توسعه نهادی برای رفع موانع و ارتقای پذیرش فناوری های مدیریت تلفیقی پیشنهاد گردید .
هادی ویسی؛ هادی همتیار؛ هادی آذرکردار
دوره 5، شماره 2 ، دی 1386
چکیده
هدف این مطالعه تعیین ارتباط بین دانش و نگرش های دانشجویان نسبت به کشاورزی پایدار بود. پاسخگویان 99 نفر از دانشجویان سال آخر کارشناسی 10 رشته در دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران بودند. پرسشنامه ای با مقیاس طیف 10 درجه ای برای سنجش ارتباط بین نگرش ها و دانش دانشجویان در ارتباط با کشاورزی پایدار استفاده شد( از 0 تا 10) دانشجویان دانش خود را در ...
بیشتر
هدف این مطالعه تعیین ارتباط بین دانش و نگرش های دانشجویان نسبت به کشاورزی پایدار بود. پاسخگویان 99 نفر از دانشجویان سال آخر کارشناسی 10 رشته در دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران بودند. پرسشنامه ای با مقیاس طیف 10 درجه ای برای سنجش ارتباط بین نگرش ها و دانش دانشجویان در ارتباط با کشاورزی پایدار استفاده شد( از 0 تا 10) دانشجویان دانش خود را در باره سیاست های کشاورزی پایدار محدود ارزیابی نمودند . اما نگرش مناسبی به ویژه در ابعاد محیط زیستی و معیشتی (امنیت غذایی) نسبت به کشاورزی پایدار ابراز نمودند. یافته ها نشان داد که ابعاد محیط زیستی و امنیت غذایی نگرش با ابعاد فعالیت ها و نظام های کشاورزی دانش کشاورزی پایدار دارای سهم بیشتری در ارتباط بین دانش و نگرش دانشجویان نسبت به کشاورزی پایدار می باشند. و بالاخره این که برای ارتقای نگرش دانشجویان نسبت به کشاورزی پایدار پیشنهاد می شود که توجه بیشتری به ابعاد سیاست گذاری کشاورزی پایدار در برنامه های آموزشی مبذول گردد