حمید نظری پور؛ حسین جهانتیغ؛ مختار جعفری
چکیده
سابقه و هدف: خشکسالی بعنوان یکی از مخاطرات طبیعی عمده، بر محیط زیست، جامعه، کشاورزی و اقتصاد تأثیر می گذارد. نمایه های متعددی برای کمی سازی خشکسالی بر مبنای داده های زمینی و سنجش از دور توسعه یافته اند. روش های سنتی کمی سازی خشکسالی مبتنی بر داده های هواشناسی و معیارهای قراردادی بوده و معمولاً در زمان واقعی نزدیک ...
بیشتر
سابقه و هدف: خشکسالی بعنوان یکی از مخاطرات طبیعی عمده، بر محیط زیست، جامعه، کشاورزی و اقتصاد تأثیر می گذارد. نمایه های متعددی برای کمی سازی خشکسالی بر مبنای داده های زمینی و سنجش از دور توسعه یافته اند. روش های سنتی کمی سازی خشکسالی مبتنی بر داده های هواشناسی و معیارهای قراردادی بوده و معمولاً در زمان واقعی نزدیک در دسترس نمی باشند. از سوی دیگر، داده های مبتنی بر سنجش از دور، پیوسته در دسترس بوده و می توانند برای تشخیص چندین جنبه و مشخصه خشکسالی مورد استفاده قرار گیرند. هدف از این پژوهش، بررسی و مقایسه نمایه های مختلف استنتاجی از داده های سنجش از دور و هواشناسی برای پایش خشکسالی مقیاس محلی (بخش شرقی استان کردستان) می باشد.مواد و روش ها: هفت شاخص خشکسالی مقایسه شده شامل شاخص وضعیت پوشش گیاهی (VCI)، شاخص خشکی پوشش گیاهی (VDI)، شاخص سلامت پوشش گیاهی (VHI)، شاخص ذخیره آب پوشش گیاهی (VSWI)، شاخص پوشش گیاهی تفاوت نرمال شده (NDVI)، شاخص وضعیت دمایی (TCI) و شاخص بارش استاندارد (SPI) می باشند. شاخص های سنجش از دور از داده های مودیس استنتاج شده است. شاخص هواشناسی SPI از تلفیق داده های ایستگاه های بارانسنجی و بارش شبکه بندی شده حاصل شده است. نقشه های رقومی شاخص های هفتگانه خشکسالی برای دوره 2021 - 2002 با تفکیک زمانی مشابه (16 روزه) تهیه شده اند. برای تجزیه و تحلیل ویژگی های هر شاخص خشکسالی از روش مقایسه ای شامل انتخاب دوره های خاص از خشکسالی رخ داده و ویژگی های شناسایی خشکسالی فضایی استفاده گردیده است. مقایسه شاخص های خشکسالی در ماه اردیبهشت انجام گردیده که زمان رویشی است. در نهایت، از تجزیه و تحلیل همبستگی پیرسون برای ارزیابی تشابه رفتاری شاخص ها استفاده گردیده است.نتایج و بحث: تحلیل مقایسه ای فضایی بین شاخص های خشکسالی نشان داد که همه شاخص ها در توزیع مقیاس منطقه ای خشکسالی انطباق معین دارند؛ به ویژه آنهایی که از مجموعه داده های مشابه مشتق شده اند. درحالیکه، آشکارا تفاوت توزیع مقیاس محلی در میان گروه های مختلف شاخص ها یافت شد. نتایج نشان داد که روند کلی شاخص ذخیره آب پوشش گیاهی انطباق بهتری با شاخص بارش استاندارد شده دارد. بر اساس تحلیل همبستگی، اثبات گردید که شاخص ذخیره آب پوشش گیاهی می تواند بازتاب بهتری از میزان بارندگی و شدت خشکسالی به دلیل کمبود بارندگی باشد. علاوه بر این، دمای سطح زمین (LST)، بیشتر از اطلاعات بازتابی به نتایج شاخص پیوندی (VSWI) کمک میکند. یک تأخیر 32 روزه از شاخص های بیانگر وضعیت پوشش گیاهی به خوبی بیانگر شرایط خشکسالی هواشناسی در منطقه مورد مطالعه است. نبود و کمبود بارندگی در حداقل پنج دوره (80 روز) قبلتر می تواند بر وضعیت پوشش گیاهی در شرایط موجود تأثیر جدی داشته باشد. مناطق دشتی و پایکوهی واقع در بخشهای مرکزی، شرقی و جنوب شرقی منطقه مورد مطالعه با غلبه کشاورزی غلات به ویژه کشت دیم، نسبت به شرایط خشکسالی حساستر از سایر قسمت ها می باشند.نتیجه گیری: علیرغم مزیت های فراوان شاخص های خشکسالی سنجش از دوری در تجزیه و تحلیل خشکسالی در زمان نزدیک به واقع، همچنان شاخص های خشکسالی هواشناسی در اولویت پایش خشکسالی می باشند. این جایگاه ناشی از وابستگی سیستم های هیدرولوژیکی و کشاورزی به شرایط هواشناسی است. عمدتاً این سیستم های هیدرولوژیکی و کشاورزی در مناطق مختلف با تأخیر زمانی متفاوت به نوسانات هواشناسی پاسخ می دهند. درک این روابط پیچیده میان سیستم های هواشناسی، هیدرولوژیکی و کشاورزی می تواند در برنامه های آمادگی زودهنگام در برابر خشکسالی و مدیریت آن مفید واقع گردد.
عادل خزایی؛ مجید عباسپور؛ ساسان بابایی کفاکی؛ لعبت تقوی؛ یوسف رشیدی
چکیده
سابقه و هدف: ﻛﻼن ﺷﻬﺮ ﺗﻬﺮان ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺰرﮔﺘﺮﻳﻦ پایتخت ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ با پدیده هایی چون آﻟﻮدﮔﻲ ﻫﺎی زﻳﺴﺖ محیطی، تغییرات کاربری ها، ﺗﻤﺮﻛـﺰ ﺑـﻴﺶ از اﻧﺪازه ﻓﻌﺎﻟﻴﺘ ﻬﺎی اﻗﺘﺼﺎدی و صنعتی روبرو است. شناخت تغییرات کاربری اراضی در گذشته و پیش بینی وضعیت آینده آن به منظور یک برنامه ریزی اصولی، پویا و آینده نگرانه ضروری ...
بیشتر
سابقه و هدف: ﻛﻼن ﺷﻬﺮ ﺗﻬﺮان ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺰرﮔﺘﺮﻳﻦ پایتخت ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ با پدیده هایی چون آﻟﻮدﮔﻲ ﻫﺎی زﻳﺴﺖ محیطی، تغییرات کاربری ها، ﺗﻤﺮﻛـﺰ ﺑـﻴﺶ از اﻧﺪازه ﻓﻌﺎﻟﻴﺘ ﻬﺎی اﻗﺘﺼﺎدی و صنعتی روبرو است. شناخت تغییرات کاربری اراضی در گذشته و پیش بینی وضعیت آینده آن به منظور یک برنامه ریزی اصولی، پویا و آینده نگرانه ضروری است. در این مطالعه پویایی فضایی- زمانی تغییرات کاربری اراضی کلانشهر تهران در یک دوره زمانی 20 ساله و پیش بینی تغییرات آینده این کاربری ها در یک افق 40 ساله به عنوان اهداف کلی این مطالعه انتخاب شدند.مواد و روش ها: پس از تشکیل یک پایگاه داده از تصاویر ماهواره های لندست 5 و 8 برای سه دوره زمانی 1380، 1390 و 1400، نقشه کاربری اراضی سال های 1380، 1390 و 1400 تهیه شد. برای اعتبارسنجی نقشه ها از تصاویر گوگل ارث، نقاط واقعیت زمینی و ضرایب صحت و کاپا استفاده شد. دوره زمانی 1400 تا 1440 برای پیش بینی تغییرات آینده مدنظر قرار گرفت. به منظور پهنه بندی و پیش بینی وضعیت آینده تغییرات کاربری اراضی از 6 زیر مدل انتقال تغییرات کاربری با شبکه عصبی مصنوعی، زنجیره مارکوف، و مدل LCM استفاده شد. ارزیابی صحت مدل از مقایسه نقشه واقعیت زمینی سال 1400 و نقشه پیش بینی 1440، و مقادیر موفقیت خنثی، موفقیت، خطا و هشدار خطا بدست آمد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد که دوره 1380 تا 1400، با گسترش مناطق مسکونی، رشد مناطق شهری و کاهش فضاهای سبز شامل باغات، درختزارها و پارک ها همراه بوده است. گسترش مناطق مسکونی در درجه اول در خاک های کم توان و بایر و سپس در باغات و فضای سبز بوده است. این رشد شهری به وضوح در مناطق 5، 21 و 22 بوده و روند توسعه فیزیکی آن به صورت خطی بوده است. کاهش سطح باغات و فضای سبز بسیار فاجعه بار بوده و این کاهش بویژه در مناطق مرکزی شهر به دلیل تراکم بالای ساختمان ها و انبوه سازی بسیار مشهود می باشد. پارک های شهری به وضوح در مناطق شرق تهران وضعیت بغرنجی را دارند. مساحت کشاورزی دیم افزایش داشته و از مساحت عرصه های بایر و اراضی کم توان کاسته شده است. بیشترین تغییرات کاربری مربوط به اراضی کم توان و اراضی زراعی اتفاق افتاده است. بررسی نقشه های وضعیت آینده پوشش اراضی ادامه همان روند 20 سال گذشته را نشان داد. هر چند رشد مناطق مسکونی با آهنگ کمتری نسبت به دوره قبل خواهد بود ولی همچنان بر ظرفیت و ابعاد شهر بویژه در مناطق غربی، جنوبی و جنوب غربی افزوده خواهد شد. روند کاهنده باغات، درختزارها، پارک ها و فضای سبز شهری نیز همچنان مشاهده می شود. این روند در مورد پارک ها شدت بیشتری دارد و با سرعت بیشتری تخریب خواهند شد. دلیل این مورد علاوه بر خشکسالی و پژمردگی درختان بر اثر تغییر اقلیم، آلودگی ها، تبدیل این کاربری های سبز به کشاورزی دیم، پارک ها، مراتع و مناطق شهری نیز می باشد. در مورد فضای سبز شهری، منطقه 16 و 4 بدترین وضعیت را داشته، مناطق 17 و 19، 2، 5 و 22 نیز از این آسیب در امان نخواهند بود. کاهش در مساحت مراتع و کشانده شده شهرها به مناطق جدید بیشتر شده،چرخه نابودی پوشش گیاهی از حاشیه تهران بیشتر خواهد شد.نتیجه گیری: ساخت و ساز در مناطق جنوب تهران دارای تمایل بیشتر بوده و روند کاهنده باغات و فضای سبز شهری نیز همچنان مشاهده خواهد شد. مناطق مرکزی تهران بدلیل غلبه بافت شهری کلاً از درختان عاری خواهد شد و نکته قابل تأمل نابودی کمربند سبز شمال تهران در آینده می باشد.
کاظم رنگزن؛ علیرضا زراسوندی؛ مصطفی کابلی زاده؛ شاهین محمدی؛ جاسم میاحی
چکیده
سابقه و هدف: ذرات معلق هوا یکی از آلایندههای اصلی هوا در مناطق شهری هستند که معمولاً از منابع مختلفی مانند وسایل نقلیه شهری، سوختهای فسیلی، فعالیت صنایع تولید میشوند و باعث بیماری های تنفسی، قلبی-عروقی و مرگ و میر می شوند، بنابراین آگاهی از تغییرات این آلاینده در سطح مناطق با آلودگی بالا، بسیار حائز اهمیت میباشد. در این راستا ...
بیشتر
سابقه و هدف: ذرات معلق هوا یکی از آلایندههای اصلی هوا در مناطق شهری هستند که معمولاً از منابع مختلفی مانند وسایل نقلیه شهری، سوختهای فسیلی، فعالیت صنایع تولید میشوند و باعث بیماری های تنفسی، قلبی-عروقی و مرگ و میر می شوند، بنابراین آگاهی از تغییرات این آلاینده در سطح مناطق با آلودگی بالا، بسیار حائز اهمیت میباشد. در این راستا تحقیق حاضر با هدف ارزیابی زمانی و مکانی سالانه شاخص PM2.5 در بازه زمانی 1998 تا 2016 در استان خوزستان انجام گرفته است.مواد و روشها: برای انجام این مطالعه در ابتدا پارامترهای بارش، دمای سطح زمین، سرعت باد، ارتفاع و پوشش گیاهی با استفاده از چهار ماهواره Terra، Landsat8، SRTM و GPM و داده زمینی تهیه شد. سپس شاخص PM2.5 برای چهار دوره 1998، 2004، 2010 و 2016 نیز با استفاده از محصولات ماهوارهای برای استان خوزستان استخراج گردید. همچنین اطلاعات نحوه پراکنش جمعیت و صنایع استان نیز از سازمانهای مربوطه دریافت گردید. در نهایت پس از بررسی تغییرات مکانی-زمانی شاخص PM2.5 در استان خوزستان، تغییرات مکانی این شاخص با پارامترهای مذکور مورد بررسی قرار داده شد تا تأثیر هر کدام از این پارامترها بر میزان آلایندگی این شاخص مورد ارزیابی قرار گرفته شود.نتایج و بحث: نتایج مطالعه حاضر در استان خوزستان نشان میدهد که شهرهای جنوبی استان همچون ماهشهر، آبادان و شادگان به مراتب مناطقی با پتانسیل بالاتر از لحاظ وجود ذرات با اندازه کوچکتر از 5/2 میکرون میباشند. نتایج بررسی تراکم جمعیت و صنایع این استان نتایج نشان داد که غالب شهرهایی که میزان آلودگی ناشی از شاخص PM2.5 در آنها بالا بوده، دارای تعداد صنایع و تراکم جمعیت بیشتری بودهاند. همچنین نتایج نشان داد که در تمامی دورههای مطالعه، در بخشهای شمالی و شمال شرقی استان، مقدار آلودگی ناشی از این شاخص بسیار پایینتر از سایر مناطق استان بوده است و دلیل این امر میتواند تراکم پایین صنایع و جمعیت این شهرها باشد که از جمله آن میتوان به شهرهای لالی و اندیکا اشاره نمود. علاوه بر ارتباط مستقیم صنایع و فعالیتهای انسانی در افزایش و کاهش میزان غلظت شاخص PM2.5، ارتباط این شاخص با چند عامل ارتفاع، سرعت باد، بارش، دما و تراکم پوشش گیاهی نیز بررسی گردید که نتایج همبستگی بین پارامترهای ذکر شده و شاخص PM2.5 نشان داد که بیشترین میزان همبستگی، بین غلظت PM2.5 با میزان بارش وجود دارد و این ارتباط به صورت معکوس میباشد. نتیجهگیری: با توجه به موارد ذکر شده به صورت کلی میتوان این گونه بیان کرد که غلظت آلاینده PM2.5 در بخشهای جنوبی و مرکزی به مراتب بیشتر از سایر نواحی میباشد و این امر میتواند به دلیل تراکم بالای نیروگاهها، صنایع و آلایندگی ناشی از وسایل نقلیه در این نواحی باشد. علاوه بر آن عوامل محیطی و اقلیمی نیز میتوانند در ماندگاری و انتشار لایه آلودگی این شاخص نقش بسزایی داشته باشند. لازم به ذکر است که این تحقیق میتواند مبنای تصمیمگیری برای مدیریت آلودگی هوا قرار گیرد که اهمیت این موضوع به ویژه در مدیریت بحرانهای آلودگی هوا بیش از پیش احساس میشود.
مرتضی شریف؛ سعید حمزه
چکیده
سابقه و هدف: یکی از مهمترین عامل ها یی که نقش عمده ای در کاهش حاصلخیزی خاک و تخریب زمین های کشاورزی دارد، عامل شور شدن خاک است. در بسیاری از موارد فعالیت های انسانی و آبیاری زمین های کشاورزی با آب شور عامل شوری زایی می باشد. این مشکل در منطقه ها ی مختلف کشور ایران و بویژه استان خوزستان به چشم می خورد. یکی از چالش های بحث برانگیز سال های ...
بیشتر
سابقه و هدف: یکی از مهمترین عامل ها یی که نقش عمده ای در کاهش حاصلخیزی خاک و تخریب زمین های کشاورزی دارد، عامل شور شدن خاک است. در بسیاری از موارد فعالیت های انسانی و آبیاری زمین های کشاورزی با آب شور عامل شوری زایی می باشد. این مشکل در منطقه ها ی مختلف کشور ایران و بویژه استان خوزستان به چشم می خورد. یکی از چالش های بحث برانگیز سال های اخیر در این استان احداث سد گتوند بر روی بستر نمکی و تاثیر آن بر شور شدن زمین های کشاورزی پایین دست می باشد. از این رو تحقیق حاضر با هدف پایش تغییرات شوری خاک و وضعیت پوشش گیاهی منطقه پایین دست سد گتوند در قبل و بعد از آ بگیری این سد با استفاده از تصویرهای سنجش از دور و سنجه های طیفی و گیاهی صورت گرفته است.مواد و رو ش ها: جهت انجام این تحقیق از سری زمانی تصویرهای ماهوار ه ا ی دو سنجنده ETM+, OLI از سال 2019 - 1999 استفادهگریدد. پس از دریافت تصاویر و انجام پیش پردازش های لازم با استفاده از سنجه های گیاهی ( NDVI, SAVI) ، سنجه بیوفیزیکی پوشش سطح برگ ( LAI ) و سنجه های شور ی خاک، به رو ش طبقه بندی تصمیم گیری درختی تغییرات گیاهان شوری پسند و گیاهان شوری ناپسند با توجه به آستانه به دست آمده در هر سال طبقه بندی و تفکیک گردیدند. سپس نتایج نهایی با توجه به روند تغییرات به دست آمده از سنجه های مورد استفاده و روابط همبستگی آنها با تغییرات اکوسیستم گیاهی منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت .نتایج و بحث: تغییرات پوشش گیاهی در چهار سال 2018 ، 2013 ، 2002 ، 1999 که نسبت به سال های دیگر بیشتر بود با روشطبقه بندی نظارت شده مورد مطالعه و بررسی دقیق قرار گرفت و مساحت منطقه های تحت پوشش گیاهان معمول و گیاهانشورپسند تهیه گردید. براساس نتایج به دست آمده سال 1999 مساحت کل پوشش گیاهی بیشه زارها حدود 1117 هکتار بود که از اینمقدار حدود 134 هکتار آن مربوط به پوشش گیاها ن شوری پسند برآورد گردید. اما این مقادیر د ر سا ل 2018 حدود 921 هکتا ر برآوردگردید که منطقه های تحت پوشش گیاهان شورپسند به 445 هکتار و گیاهان شوری ناپسند به 476 هکتار تغییر یافته است.نتیجه گیری: نتایج تحقیق، بیانگر شروع بیشترین تنش ها در اکوسیتم گیاهی منطقه و همزمانی افت میزان پوشش سطح برگ و NDVIبا آبگیری سد گتوند از سال 2011 است. این همزمانی که ناشی از شوری آب دریاچه سدگتوند و در نتیجه رودخانه کارون است، رویافزایش شوری و تغییرات کیفیت خاک منطقه و به تبع آن افزایش گیاهان شوری پسند و همچنین تخریب بالای پوشش گیاهی منطقه تأثیر چشمگیری نشان می دهد. شرایط موجود می تواند در طولانی مدت چالش های جدی تری برای اکوسیستم گیاهی منطقه ایجاد کند که تغییر اکوسیستم گیاهی به سمت گیاهان شوری پسند از مهمترین خطرهای جدی آن به شمار می رود .
محمد تقی رضویان؛ علی رحیمی
چکیده
سابقه و هدف: پدیده پراکنده رویی شهری امروزه به یکی از مهمترین دغدغه های برنامه ریزان و سیاستگذاران تبدیل شده است؛ بطوریکه عدم توجه به آن، پیامدهای جبران ناپذیری همچون تهدید منابع طبیعی، محدودیت ها و زیان های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیطی را بدنبال داشته است. برای درک بهتر چنین الگویی، لازم به ارزیابی و ...
بیشتر
سابقه و هدف: پدیده پراکنده رویی شهری امروزه به یکی از مهمترین دغدغه های برنامه ریزان و سیاستگذاران تبدیل شده است؛ بطوریکه عدم توجه به آن، پیامدهای جبران ناپذیری همچون تهدید منابع طبیعی، محدودیت ها و زیان های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیطی را بدنبال داشته است. برای درک بهتر چنین الگویی، لازم به ارزیابی و شناخت عوامل اجتماعی- اقتصادی موثر بر آن می باشد. مواد و روش ها : روش تحقیق در این پژوهش، بهصورت ترکیبی از پژوهش توصیفی و تبیینی بوده و نوع تحقیق، کاربردی و رویکرد آن، به دو صورت کمی و کیفی لحاظ می شود. همچنین جمع آوری داده ها با استفاده از دو روش کتابخانه ای و میدانی، صورت پذیرفته و از تکنیک سنجش از دور و از تصاویر ماهوارهای لندست منطقه، برای گرفتن تصاویر ماهوارهای محدوده مورد مطالعه در دوره زمانی مذکور، استفاده شده است. همچنین از روش طبقهبندی نظارت شده، طبقهبندی کاربری اراضی و مدل کراس تب، میزان تغییرات انواع کاربریها به کاربری اراضی ساختهشده، و از مدل هلدرن، پراکنده رویی شهر زنجان، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. برای پیشبینی روند تغییرات و بررسی تغییرات احتمالی، کاربری اراضی برای افق زمانی سال 1405، از روش زنجیرههای مارکوف استفاده شده است.نتایج و بحث: در منطقه مورد پژوهش (زنجان) نتایج بدست آمده از تحقیق بیانگر این مطلب می باشند که در سه دهه گذشته با توسعه ناموزون شهر زنجان مساحت شهر بیش از 3 برابر شده است. بررسی تئوریکی پراکنده رویی شهر زنجان بر اساس مدل هلدرن، مبین نقش قابل توجه پراکندهرویی شهری در گسترش فیزیکی شهر زنجان می باشد که همواره اثر آن بیش از عامل رشد جمعیت بوده است. مساحت شهر زنجان در طی سال های مورد مطالعه افزایش چند برابری را داشته که در مقابل این گسترش، اراضی باغی و کشاورزی کاهش قابل توجهی داشت اند. در این میان آنچه که این مسئله را مهم می نماید تغییر اراضی باغی و کشاورزی به اراضی ساخته شده می باشد. در این میان عوامل پیدا و پنهان بسیاری در این امر دخیل بوده اند که مهم ترین آنها عامل رشد جمعیت و پراکتده رویی شهری بوده است.نتیجه گیری: با توجه به پیش بینی صورت گرفته برای سال 1405 احتمال تغییر کاربری اراضی به شهر در طی 10 سال قابل توجه است که در این میان میزان اراضی ساخته شده شهر زنجان به 6311.88هکتار خواهد رسید و اراضی کشاورزی و باغی در مجموع 23.56 درصد احتمال تبدیل به شهر را دارند که اقدامات لازم در این زمینه را می طلبد تا از گسترش بی رویه شهر به این اراضی جلوگیری شود. در کشورهای توسعه یافته با توجه به اهمیت بالای توسعه پایدار، حفظ محیط زیست و استفاده کارا از منابع مختلف، مباحثی چون رشد هوشمند و توسعه درونزای شهری بسیار مدنظر بوده و هست. از این گذشته جلوگیری از اقزایش بی رویه محدوده شهر ، در دستور کار قرار دادن بلند مرتبه سازی و استفاده از الگوی شهر فشرده و همچنین هدایت جهت گسترش شهر به سمت زمین های بایر و رها شده با هدف جلوگیری از ساخت و ساز در زمین های کشاورزی را می توان در نظر داشت.
علی اکبر متکان؛ محمد حاجب؛ زینب آذرخش
دوره 12، شماره 1 ، فروردین 1393
چکیده
نشت نفت به محیطهای دریایی از مهمترین عوامل آلودگی دریا بوده است. شناسایی سریع و جلوگیری از نشت نفت در دریاها و کاهش اثرات مخرب آن بر اکوسیستمهای دریایی، امری ضروری است. تکنولوژی سنجش از دور بهواسطه برداشت داده در بخشهای مختلف طیف الکترومغناطیس و در فواصل زمانی کوتاه همچنین دید ناحیهای وسیع، گزینه مناسبی جهت آشکارسازی ...
بیشتر
نشت نفت به محیطهای دریایی از مهمترین عوامل آلودگی دریا بوده است. شناسایی سریع و جلوگیری از نشت نفت در دریاها و کاهش اثرات مخرب آن بر اکوسیستمهای دریایی، امری ضروری است. تکنولوژی سنجش از دور بهواسطه برداشت داده در بخشهای مختلف طیف الکترومغناطیس و در فواصل زمانی کوتاه همچنین دید ناحیهای وسیع، گزینه مناسبی جهت آشکارسازی و پایش سریع لکههای نفتی میباشد. هدف اصلی در این تحقیق معرفی قابلیت بخشهای مختلف سنجش از دور در آشکارسازی آلودگیهای نفتی میباشد. در این تحقیق معایب و مزایای هر یک از سنجندههای مختلف در زمینه پایش لکههای نفتی مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته است. سنجندهها محدوده مرئی طیف الکترومغناطیس در شب عمل نمیکنند و تمایز بین نفت و زمینه در آنها مشکل است. در محدوده مادون قرمز حرارتی، تابش برخاسته از علفهای دریایی، خطوط ساحلی و جبهههای اقیانوسی شبیه نفت میباشد که منجر به ایجاد خطا در فرآیند آشکارسازی لکههای نفتی میگردد. در رادیومتر ماکروویو، موجودات آلی، سیگنالهایی مشابه نفت در آنها ایجاد میکنند که باعث ایجاد خطا میشود همچنین این سنجندهها پرهزینه هستند. در مقابل موارد ذکر شده، دادههای SAR به دلیل پوشش ناحیهای وسیع و قابلیت اخذ در همه مدت شبانهروز و در همه شرایط آب و هوائی، جهت پایش آلودگیهای نفتی در دریاها و اقیانوسها پرکاربرد میباشند. بر طبق نتایج این تحقیق، دادههای SAR بخصوص در باند C امواج ماکروویو و پلاریزاسیون VV جهت آشکارسازی لکه نفتی مناسبتر شناخته شدهاند، همچنین نتایج بیانگراین است که استفاده توأم از دادههای کاملاً پلاریمتریک اطلاعات مفیدتری نسبت به دادههای تک پلاریزه در این زمینه در اختیار قرار میدهد.
سحر رضائیان؛ سید علی جوزی؛ مریم ایزدنیا؛ جعفر مرشدی؛ نسرین مرادی مجد
دوره 12، شماره 1 ، فروردین 1393
چکیده
تغییرات مورفولوژیکی رودخانه کارون در جلگه آبرفتی خوزستان با توجه به عوامل زمینساختی، تکتونیکی، هیدرولوژیکی و انسانی در طول زمان رخ داده است. هدف از این مقاله بررسی تغییرات کاربری اراضی و تاثیر این تغییرات برروی مورفولوژی رودخانه کارون است. بدین منظور مسیر رودخانه و کاربریهای موجود در منطقه با استفاده از چهار سری تصویر ...
بیشتر
تغییرات مورفولوژیکی رودخانه کارون در جلگه آبرفتی خوزستان با توجه به عوامل زمینساختی، تکتونیکی، هیدرولوژیکی و انسانی در طول زمان رخ داده است. هدف از این مقاله بررسی تغییرات کاربری اراضی و تاثیر این تغییرات برروی مورفولوژی رودخانه کارون است. بدین منظور مسیر رودخانه و کاربریهای موجود در منطقه با استفاده از چهار سری تصویر ماهوارهایی لندست TM و ETM سالهای 1989و2002و2005و2010 و با کمک تکنیکهای سنجش از دور پردازش و در محیط GIS رقومی گردید. در مرحله اول تصاویر یاد شده با استفاده از الگوریتمهای مناسب از لحاظ هندسی و رادیومتریک تصحیح شدند. نمونههای تعلیمی در پنج کلاس کاربری و پوشش به وسیله نرم افزار ENVI ایجاد و سپس هر تصویر بهصورت جداگانه با استفاده از الگوریتم حداکثر مشابهت طبقهبندی شد. در این بررسی با استفاده از روش تغییرات کاربری اراضی میزان تغییرات پنج کلاس درنظر گرفته شده در هر دوره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که در طول دوره 21ساله مناطق مسکونی و کشاورزی بازه مورد مطالعه افزایش داشته و از طرف دیگر اراضی بدون پوشش رو به کاهش رفته است. با بررسی مورفولوژی روخانه کارون استنباط میشود که در بازه زمانی مورد مطالعه تغییرمورفولوژی در تمام طول مسیر با کاربریهای مختلف صورت گرفته و این تغییرا ت مختص به کاربری خاصی نمیباشند. پس میتوان نتیجه گرفت که در ایجاد تغییرات مورفولوژیکی نقش ناشی از عوامل طبیعی نسبت به عوامل دیگر بیشتر و شدیدتر بوده است. همچنین بررسی عوارض ژئومورفیک رودخانه از سال 1989 تا سال 2010 نشان میدهد که این تغییرات تابع الگوی منظمی نمیباشد که این مساله مرتبط با ویژگیهای هیدرولوژیک رودخانه کارون است.
علی اکبر متکان؛ محمد یزدی؛ داود عاشورلو؛ سیده نرگس ساداتی
دوره 9، شماره 4 ، تیر 1391
چکیده
منطقه سیاه بیشه با وسعتی در حدود 90 کیلومتر مربع، در 40 کیلومتری جنوب شهرستان آمل قراردارد و بر اساس تقسیم بندی زون های ساختاری زمین شناسی در زون البرز مرکزی واقع شده است. با وجودی که قسمت اعظم منطقه مورد مطالعه را سنگ های آندزیتی یا بازالتی ، دیاباز و آذرآواری های کرتاسه فوقانی تشکیل می دهد ولی به دلیل ساختارهای تکنونیکی ، فرسایش و در ...
بیشتر
منطقه سیاه بیشه با وسعتی در حدود 90 کیلومتر مربع، در 40 کیلومتری جنوب شهرستان آمل قراردارد و بر اساس تقسیم بندی زون های ساختاری زمین شناسی در زون البرز مرکزی واقع شده است. با وجودی که قسمت اعظم منطقه مورد مطالعه را سنگ های آندزیتی یا بازالتی ، دیاباز و آذرآواری های کرتاسه فوقانی تشکیل می دهد ولی به دلیل ساختارهای تکنونیکی ، فرسایش و در نتیجه تشکیل پوشش گیاهی شناسایی آن ها دشوار است؛ علیرغم این پوشش گیاهی به دلیل تبعیت از تخلخل و قابلیت نفوذ پذیری سنگ ها شاخص مناسبی برای شناسایی واحدهای لیتولوژیکی است. در تحقیق حاضر روش های مختلف پردازش تصویر نظیر ترکیب رنگی کاذب، تصاویر نسبتی ،آنالیز مولفه های اصلی انتخابی (تکنیک کروستا) و فیلترهای آشکار ساز لبه بر روی باندهای 1 تا 5 و باند 7 تصاویرETM+ با قدرت تفکیک 30 متر به کار گرفته شد. در این میان تکنیک کروستا جهت تعیین زون های آلتراسیون و فیلترهای آشکارساز لبه برای استخراج روند خطواره ها از موفق ترین فنون پردازش تصویر تشخیص داده شد. نتایج این تحقیق نشان دادند که روش های مختلف پردازش داده های ماهواره ای لندست ETM به همراه مطالعات صحرایی روش بسیار موفقی برای شناسایی پوشش گیاهی ، سنگ ها، دگرسانی ها وگسل هاست.
مرتضی عاشورلو؛ عباس علیمحمدی؛ پرویز رضائیان؛ داود عاشورلو
دوره 4، شماره 2 ، دی 1385
چکیده
استفاده از علم سنجش از دور در تهیه نقشه پراکنش ا راضی و آمار سطح زیر کشت گندم در شهرستان بهار همدان مدنظر قرار گرفته است از این رو با انجام مطالعات پایه در مورد این محصول کشاورزی بر اساس سطح شهرستان و تحقیق در خصوص تکنیک های مناسب پردازش تصویر، تصاویر ماهواره اسپات در دو زمان مورد استفاده قرار گرفتند. تابع تحلیل تشخیص به عنوان یک روش ...
بیشتر
استفاده از علم سنجش از دور در تهیه نقشه پراکنش ا راضی و آمار سطح زیر کشت گندم در شهرستان بهار همدان مدنظر قرار گرفته است از این رو با انجام مطالعات پایه در مورد این محصول کشاورزی بر اساس سطح شهرستان و تحقیق در خصوص تکنیک های مناسب پردازش تصویر، تصاویر ماهواره اسپات در دو زمان مورد استفاده قرار گرفتند. تابع تحلیل تشخیص به عنوان یک روش آماری چند متغیره برای طبقه بندی کلاس های کشاورزی بر روی تصاویر مورد استفاده قرا رگرفت تصاویر دو زمانه ماهواره SPOT با الگوریتم چند مقیاسه قطعه بندی شدند سپس خصوصیات آماری پیکسل های محاط در هر قطعه به عنوان متغیرهای تحلیل تشخیص در نظر گرفته شدند . بعد از انجام تحلیل تشخیص گام به گام ، قطعات تصویر با استفاده ازتوابع تشخیص حاصله ازنمونه های آموزشی در چند مرحله طبقه بندی شدند. دقت تفکیک و دقت طبقه بندی به عنوان مفاهیمی جداگانه شناخته شدند از طرف دیگر تحلیل تشخیص پیکسل مبنا با در نظر گرفتن پیکسل های هر باند به عنوان متغیرهای ورودی تحلیل به صورت جداگانه انجام پذیرفت. با مقایسه نتایج هر دو روش مشخص گردید که روش پیکسل مبنا در تفکیک گندم از سایر کلاس ها از جمله جو دقت بیشتری دارد.