نگین فلاح حقیقی؛ قاسم رمضانپور نرگسی؛ غلامحسین عبداللهزاده؛ زینب شریفی
چکیده
سابقه و هدف: امروزه توسعه تغییری بنیادی در متغیّرهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در هر جامعه محسوب میشود و تحقّق آن مستلزم ایجاد هماهنگی میان ابعاد آن است. به بیان دیگر، توسعه واقعی، توسعه همه جانبه است و توسعه فرهنگی جزء جدانشدنی آن است. بنابراین، هیچ توسعه و تکاملی بدون توسعه و تکامل فرهنگی ممکن نیست و توسعه اقتصادی بدون توسعه فرهنگی، ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه توسعه تغییری بنیادی در متغیّرهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در هر جامعه محسوب میشود و تحقّق آن مستلزم ایجاد هماهنگی میان ابعاد آن است. به بیان دیگر، توسعه واقعی، توسعه همه جانبه است و توسعه فرهنگی جزء جدانشدنی آن است. بنابراین، هیچ توسعه و تکاملی بدون توسعه و تکامل فرهنگی ممکن نیست و توسعه اقتصادی بدون توسعه فرهنگی، توسعهای ناقص است. لازم به ذکر است هدف اصلی توسعه از جمله توسعه فرهنگی حذف نابرابریها است. بنابراین، وجود نابرابری و عدم تعادل فضایی از موانع توسعه امکانات و زیرساختهای مختلف بصورت متوازن سبب دستیابی به توسعه یکپارچه میگردد. بهمنظور دستیابی به توزیع عادلانه امکانات فرهنگی، نیاز به شناسایی سطح برخورداری واحدهای مختلف جغرافیایی از نظر میزان برخورداری آنها از امکانات و خدمات فرهنگی است؛ تا از این طریق نقاط محروم و توسعه یافته مشخص شده و برنامه ریزان بتوانند برای تعادل و کاهش فواصل بین مناطق اقدام کنند. بنابراین، این پژوهش با هدف تفاوتهای منطقهای در سطح برخورداری از شاخصهای توسعه فرهنگی استانها انجام گرفته است تا با ارائه تصویر روشنی از امکانات و خدمات فرهنگی در استانها، گامی در جهت هدایت صحیح بودجه جهت بهبود توسعه فرهنگی کشور برداشته شود.مواد و روشها: روش مورد استفاده در این تحقیق مبتنی بر ساخت شاخص ترکیبی توسعه فرهنگی است. برای رفع اختلاف مقیاس شاخصها از روش نرم خطی، از روش تحلیل مؤلفههای اصلی برای وزندهی به شاخصها، و برای ترکیب شاخص های انفرادی در یک شاخص ترکیبی نهایی از روش تاپسیس استفاده شد. برای محاسبه نابرابری در سطح برخورداری استان ها از ضرایب تغییرات و ضریب ویلیامسون و در نهایت از نرم افزار GIS و نیز روش تحلیل خوشهای سلسله مراتبی برای طبقهبندی سطح توسعه فرهنگی استانها استفاده شد. بر این اساس، تعداد 19 شاخص فرهنگی انتخاب و دادههای آن از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن کشور در سال 1397 و نتایج سالنامههای آماری کشور در سال 1397 به دست آمد.نتایج و بحث: نتایج تحقیق نشان داد که به ترتیب شاخصهای "نسبت تعداد عناوین کتاب های منتشر شده به کل کشور"، "تعداد بازدیدکنندگان از موزههای تحت پوشش سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به کل کشور" و"نسبت تعداد ناشران فعال به کل کشور" بیشترین نابرابری را داشتند. در مقابل، شاخص های "سهم جمعیت تحت پوشش شبکههای سیما از کل جمعیت استان"، " نسبت کتابهای مراکز فرهنگی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به تعداد اعضای آن" و "سرانه کتابخانهها به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت" کمترین نابرابری را داشتند و تا حدودی الگویی متعادل در وضعیت برخورداری استانها در این شاخصها وجود داشت. افزون بر این، استان های تهران، مازندران، خراسان رضوی، اصفهان و بوشهر بهترین وضعیت و استانهای لرستان، کردستان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، گلستان به ترتیب پایینترین رتبه را به خود اختصاص دادند. نتایج سطح بندی استان ها حاکی از آن بود که استانهای تهران و مازندران در سطح توسعه یافتگی خیلی زیاد قرار داشتند. بیشتر استان های مرکزی، شمال شرقی و جنوب غربی در سطح توسعه بافتگی زیاد شناسایی شدند. در سطح توسعه یافتگی متوسط استان خراسان شمالی، برخی استانهای جنوبی (مانند کرمان، هرمزگان)، مرکزی (مانند قم، چهارمحال بختیاری)، غربی (مانند لرستان، کرمانشاه)، شمالی و شمال غربی (مانند البرز، قزوین، زنجان، آذربایجان شرقی، اردبیل، گیلان) مشاهده شدند. در نهایت 5 استان گلستان، سیستان و بلوچستان، همدان، کردستان و آذربایجان غربی در سطح توسعه یافتگی کم مشاهده شدند. نتیجه تحلیل خوشهای سلسله مراتبی جهت طبقهبندی سطح توسعه فرهنگی استانها نشان داد که دو خوشه اصلی تشکیل شده که خوشه اول (خوشه 1-1) فقط شامل استانهای تهران و مازندران بود و در خوشه دیگر (خوشه 1-2) سایر استانها قرار گرفتند.نتیجهگیری: نتایج نشان داد که نابرابری بالایی در شاخصهای مربوط به نشر کتاب و ناشران و همچنین تعداد بازدیدکنندگان موزهها بوده است که تمرکز عمده آنها در تهران است، بنابراین توجه به شاخصهای مذکور در سایر استانها به منظور بهرهمندی سایر استانها از شاخصهای مذکور ضروری است. افزون بر این، استان های تهران، مازندران، خراسان رضوی، اصفهان، بوشهر بهترین وضعیت و استانهای لرستان، کردستان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، گلستان به ترتیب پایینترین رتبه را به خود اختصاص دادهاند. نتایج سطحبندی استانها و تحلیل خوشهای نیز موید وجود شکاف در سطح برخورداری از شاخصهای توسعه فرهنگی بین استانها بوده است. بنابراین، بهبود توسعه فرهنگی استانهای با سطح توسعه پایین بایستی مورد توجه بیشتر برنامهریزان فرهنگی واقع گردد.