علیرضا آملی کندری؛ کامبیز ابراری واجاری؛ محمد فیضیان
چکیده
سابقه و هدف: در جنگلهای هیرکانی روشنههای تاجپوشش به اندازههای مختلف در اثر اجرای شیوههای مختلف جنگلشناسی ایجاده شده است. آگاهی از اثرات این روشنهها بر پویایی تودههای جنگلی میتواند در تصمیمگیری انتخاب شیوههای جنگلشناسی کمک نماید. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر روشنههای تاج پوشش بر مقدار ذخیره کربن درختان ...
بیشتر
سابقه و هدف: در جنگلهای هیرکانی روشنههای تاجپوشش به اندازههای مختلف در اثر اجرای شیوههای مختلف جنگلشناسی ایجاده شده است. آگاهی از اثرات این روشنهها بر پویایی تودههای جنگلی میتواند در تصمیمگیری انتخاب شیوههای جنگلشناسی کمک نماید. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر روشنههای تاج پوشش بر مقدار ذخیره کربن درختان راش و مقایسه آن با توده جنگلی مجاور روشنهها و نیز ارتباط بین ویژگیهای درختان و موجودی کربن آنها بود.مواد و روش ها: روشنههای حاصل از شیوه تکگزینی درختی در سه طبقه مساحتی کوچک، متوسط و بزرگ شناسایی و از هر طبقه روشنه، پنج تکرار انتخاب شدند. درختان راش در تودهجنگلی مجاور هر طبقه روشنه به فاصله 20 متر از هر چهار جهت روشنهها نیز تعیین شدند. قطر برابر سینه، ارتفاع درخت، مساحت، حجم، طول تاج، قطر تاج و نیز ذخیره کربن درختان راش واقع در اشکوب فوقانی اندازهگیری شدند. تجزیه واریانس یکطرفه برای مقایسه میانگین شاخص ذخیره کربن درختان راش در روشنههای تاجپوشش و در موقعیتهای مختلف و همچنین برای درختان با قطر زیاد استفاده گردید. برای مقایسه میانگین ذخیره کربن در طبقات ارتفاعی درختان و نیز بین تودهجنگلی مجاور با روشنهها آزمون تیمستقل بهکار گرفته شد. برای تعیین همبستگی ضریب همبستگی پیرسون بین شاخص مقدار ذخیره کربن با برخی ویژگیهای ساختاری درختان راش در حاشیه روشنهها و نیز توده جنگلی مجاور آنها استفاده شد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد که درختان راش در حاشیه روشنهها از نظر مقدار ذخیره کربن اختلاف معنیدار دارند (05/0 p≤). برای درختان بین جهتهای مختلف در حاشیه روشنهها اختلاف معنیداری از لحاظ ذخیره کربن مشاهد نگردید دادند (05/0 p≤). بین میانگین ذخیره کربن درختان راش واقع در حاشیه روشنه ها و توده جنگلی مجاور اختلاف معنیداری وجود نداشت دادند (05/0 p≤). بیشترین میانگین کربن(کیلوگرم) در درختان قطور (49/584 ± 28/3725) حاشیه روشنه طبقه بزرگ مشاهده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که با افزایش قطربرابرسینه ، ارتفاع ، طول و قطر تاج و حجم تاج ، مقدار ذخیره کربن درختان راش در حاشیه روشنهها و نیز در توده جنگلی مجاور آنها افزایش یافت ( 01/0 p≤). نتیجهگیری: یافتههای پژوهش مبین تاثیر مساحت روشنههای تاجپوشش حاصل از اجرای شیوه تکگزینی درختی در تودهجنگلی راش میباشد. همبستگی بین ویژگیهای ساختاری درختان راش مانند قطربرابرسینه، ارتفاع و مساحتتاج با ذخیرهکربن نشان میدهد که در هنگام اعمال شیوههای جنگلشناسی ( پرورشی و بهره برداری) در جنگلهای هیرکانی، ویژگیهای ساختاری درختان راش به ویژه فراوانی درختان قطور با توجه به مقدار ذخیره کربن بیشتر در آنها مورد توجه قرار گیرد.
هادی دردانه؛ کامبیز ابراری واجاری؛ ضیاءالدین بادهیان
چکیده
سابقه و هدف: جنگل های زاگرس به عنوان یکی از بوم سازگان های جنگلی مهم ایران از پوشش گیاهی (درختان، درختچه ها و گونه های علفی) متنوعی برخوردار می باشد. شناسایی و آگاهی دقیق از نقش بوم شناختی آنها در این بوم سازگان می تواند در حفاظت منابع طبیعی و توسعه پایدار کمک شایانی نماید. بهمنظور مطالعه تنوع گونهای ...
بیشتر
سابقه و هدف: جنگل های زاگرس به عنوان یکی از بوم سازگان های جنگلی مهم ایران از پوشش گیاهی (درختان، درختچه ها و گونه های علفی) متنوعی برخوردار می باشد. شناسایی و آگاهی دقیق از نقش بوم شناختی آنها در این بوم سازگان می تواند در حفاظت منابع طبیعی و توسعه پایدار کمک شایانی نماید. بهمنظور مطالعه تنوع گونهای گیاهان چوبی و ذخیره کربن خاک در رابطه با عوامل فیزیوگرافیک (جهت، شیب و ارتفاع از سطح دریا)، رویشگاه کیکم (var. cinerascens Acer monspessulanum) در منطقه هشتاد-پهلو لرستان مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش ها: به منظور بررسی تنوع گونه های چوبی و ذخیره کربن خاک تعداد 37 قطعه نمونه 10 آری دایرهای شکل به صورت تصادفی – سیستماتیک مستقر شد. شاخص های غنا و تنوع برای گونه های چوبی محاسبه گردید. برای تعیین مقدار ذخیره کربن خاک ، نمونه های خاک از عمق 0-30 سانتی متری تهیه و مقدار کربن آلی خاک و وزن مخصوص ظاهری برای نمونه های خاک براورد شدند.نتایج و بحث: در مجموع 11 گونه چوبی (درختی و درختچهای) متعلق به هفت خانواده در منطقه مورد بررسی شناسایی شد. نتایج نشان داد بیشترین مقدار تنوع گونههای درختچهای در جهتهای شمالی و در شیبهای کم (طبقه 20-5 درصد) وجود دارد، درحالیکه ارتفاع بر تنوع تأثیر معنیداری نداشت، همچنین عوامل فیزیوگرافیک بر غنای گونههای درختچهای و بر غنا و تنوع گونههای درختی تأثیر معنیداری نداشته است. بیشترین مقدار ذخیره کربن خاک در جهتهای شرقی مشاهده شد، درحالیکه دیگر عوامل فیزیوگرافی بر ذخیره کربن خاک تأثیر معنیداری نداشتند. علت کم بودن مقدار ذخیره کربن در دامنههای شمالی نسبت به دامنههای دیگر میتواند در اثر چرای بیرویه، تراکم کم و کیفیت رویشی نامناسب گونه های چوبی، کاهش لاشبرگ درختان و سایر گونه های گیاهی و شرایط اقلیمی در این دامنه باشد. بنابراین می توان جهت و شیب را بهعنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار بر میزان تنوع گونهای در رویشگاه کیکم در منطقه معرفی نمود.نتیجه گیری: رویشگاه کیکم از غنا و تنوع گونه های چوبی مناسبی برخوردار بوده و عوامل فیزیوگرافی در مقدار شاخص های آنها نقش داشته است. همچنین ذخیره کربن خاک تحت تأثیر عوامل فیزیوگرافی می باشد به طوری که بیشترین مقدار ذخیره کربن خاک در جهتهای شرقی رویشگاه جنگلی مشاهده شد. بنابراین، پیشنهاد می شود در مدیریت جنگل های زاگرس با توجه به گسترش گاه وسیع آن عوامل محیطی و حفاظت جنگل های کیکم مورد توجه قرار گیرند.