زهره طالبی؛ سید علی ایوب زاده؛ حسین مصطفوی؛ محمد مهدی حسین زاده؛ حسین شفیع زاده
چکیده
سابقه و هدف: تغییر بخشی جدایی ناپذیر از تمام سیستمهای رودخانهای است. اکثر رودخانهها در حال حاضر در شرایطی کاملاً متفاوت با رودخانههایی که قبلا وجود داشتند، کار میکنند. مداخلات انسانی به طور غیرمستقیم فرآیندهای ژئومورفیکی مانند انتقال رسوب، فرسایش و رسوبگذاری در امتداد رودخانهها را تغییر میدهد و توزیع مکانی و سرعت این ...
بیشتر
سابقه و هدف: تغییر بخشی جدایی ناپذیر از تمام سیستمهای رودخانهای است. اکثر رودخانهها در حال حاضر در شرایطی کاملاً متفاوت با رودخانههایی که قبلا وجود داشتند، کار میکنند. مداخلات انسانی به طور غیرمستقیم فرآیندهای ژئومورفیکی مانند انتقال رسوب، فرسایش و رسوبگذاری در امتداد رودخانهها را تغییر میدهد و توزیع مکانی و سرعت این فرآیندها، تغییرات عمیقی را در مورفولوژی رودخانه ایجاد میکند. لذا ارزیابی کیفیت مورفولوژیکی بهویژه برای رودخانههای ایران که با سطح بسیار بالایی از فشار انسانی مشخص میشوند، حائز اهمیت است. به همین جهت، در این پژوهش ارزیابی مورفولوژیکی از بالادست تا میانه رودخانه تالار (شمال ایران - مازندران) با استفاده از شاخص کیفیت مورفولوژیکی (MQI) و با هدف تعیین تغییرات کیفیت مورفولوژیک آن موردنظر بوده است.مواد و روشها: رودخانه تالار براساس رویکرد سلسلهمراتبی و با توجه به وضعیت فیزیوگرافی به دو واحد چشمانداز، سه بخش و 23 بازه تقسیمبندی گردید. ارزیابی رودخانهی تالار پس از ترسیم و تحلیل واحدهای مکانی با استفاده از شاخص کیفیت مورفولوژیک MQI انجام شده است. نتایج و بحث: نتایج بدست آمده از 28 پارامتر MQI در 23 بازه، نشان میدهد؛ حدود 15% بازهها دارای وضعیت "خوب"، تقریبا 35% بازهها دارای وضعیت "متوسط" و بیش از 50% دارای وضعیت "ضعیف" و "خیلی ضعیف" هستند که به معنای آسیب قابل ملاحظه به کریدور رودخانه در بازه مورد بررسی و ضرورت توجه به راهکارهای اصلاحی و احیاء رودخانه و سواحل آن است. در طول رودخانه تالار، بازههایی که در محدوده شهری قرار دارند بعلت حجم زیاد کشاورزی، توسعه شهری و عبور جاده دارای کلاس کیفیت مورفولوژیک ضعیف و خیلی ضعیف هستند و بازههایی که در محدوده جنگلی، بکر و دستنخورده قرار دارند دارای کیفیت مورفولوژیک خوب ارزیابی گردیدهاند. همچنین نتایج ارزیابی حاکی از آن است که میانگین کلاس کیفی بازههای مورد بررسی در شرایط «متوسط» قرار دارند. نتیجهگیری: با توجه به اینکه توسعه شهری و کشاورزی و برداشت رسوب در حدبستر و حریم رودخانه صورت میگیرد و پوشش گیاهی و کریدور رودخانه در اکثر بازهها از بین رفته است اقداماتی از جمله رعایت حد بستر و حریم رودخانه و همچنین کاشت گیاهانی در حاشیه رودخانه و برداشت رسوب براساس آورد سالانه به بازگردانی رودخانه در بسیاری از بازهها کمک خواهد نمود. بعلاوه نتایج این ارزیابی نشان داده است که روش شاخص کیفیت مورفولوژیک MQI میتواند بعنوان ابزاری مناسب و موثر در تشخیص چالشهای هیدرومورفولوژیکی باشد. همچنین شاخص کیفیت مورفولوژیک شرایط ارزیابی وضعیت مورفولوژیکی را فراهم میکند ولی به تنهایی برای طبقهبندی وضعیت کلی هیدرومورفولوژیکی کافی نیست و باید از طریق استفاده از یک روش خاص برای ارزیابی تغییرات رژیم هیدرولوژیکی یکپارچه شود.
امین فتحی تپه رشت؛ حسین شفیع زاده مقدم؛ مهدی کوچک زاده
چکیده
سابقه و هدف: آب و هوای یک منطقه در یک دوره بلندمدت را اقلیم گویند. شناسایی و طبقهبندی اقلیمی از دیرباز مورد توجه متخصصان آب و هواشناسی بوده است. محققان با به کارگیری روش های مختلف و با استفاده از متغیرهای اقلیمی همچون بارش و دما، زمین را به مناطق اقلیمی همگن طبقه بندی کردهاند و نتایج پهنهبندی اقلیمی را در ارزیابی کمبود آب و ...
بیشتر
سابقه و هدف: آب و هوای یک منطقه در یک دوره بلندمدت را اقلیم گویند. شناسایی و طبقهبندی اقلیمی از دیرباز مورد توجه متخصصان آب و هواشناسی بوده است. محققان با به کارگیری روش های مختلف و با استفاده از متغیرهای اقلیمی همچون بارش و دما، زمین را به مناطق اقلیمی همگن طبقه بندی کردهاند و نتایج پهنهبندی اقلیمی را در ارزیابی کمبود آب و منابع آب در مقیاس های کوچک و بزرگ به منظور پیشبینی اقدامات عملی برای کنترل خشکی در مناطق آسیبپذیر بهکار بردهاند. هدف از این تحقیق بهروزرسانی و تحلیل فضایی-زمانی طبقه بندی اقلیمی ایران بر اساس شاخص دومارتن و استفاده از آزمون من-کندال است.مواد و روش ها: برای انجام این مطالعه، دادههای مربوط به متغیرهای دما و بارش به صورت ماهیانه از 153 ایستگاه سینوپتیک در دوره زمانی 1398-1374 از سازمان هواشناسی کشور استخراج گردید. ابتدا دادههای میانگین دمای سالیانه و مجموع بارش سالیانه از دادههای ماهیانه تهیه شد و سپس با استفاده از مدل کریجینگ نقشههای همدما و همبارش به دست آمد. نقشه نهایی پهنهبندی اقلیمی با استفاده از شاخص دومارتن که پایه آن بر اساس بارش و دما است تهیه گردید. همچنین برای بررسی معنیداری یا عدم معنیداری شاخص اقلیمی دومارتن و تعیین روند، از آزمون ناپارامتریک من-کندال استفاده شده است.نتایج و بحث: نتایج نشان داد که بر اساس مدل کریجینگ، میزان R2 و RMSE برای داده های بارش به ترتیب برابر با 58/0 و 51/167 میلیمتر و برای داده های دما 83/0و 23/2 درجه سلسیوس به دست آمد که بیانگر عملکرد بهتر مدل برای دادههای دما میباشد. علت این امر با واریانس بالای دادههای بارش در کشور مرتبط است. پهنه بندی اقلیمی ایران بر اساس شاخص دومارتن نشان داد که شش تیپ اصلی اقلیمی این شاخص در ایران وجود دارد. بیشتر مساحت ایران را اقلیم خشک و پس از آن اقلیم نیمه خشک تشکیل می دهد. بررسی نتایج حاصل از تحقیق نشان داد اقلیم خشک 40/76% ، اقلیم نیمه خشک 65/19% و سایر اقلیم ها کمتر از 4% مساحت ایران را تشکیل می دهند. همچنین مساحت اقلیم های خشک و نیمه خشک با مساحتی بالغ بر 05/96% از سطح ایران، نسبت به تحقیقات گذشته افزایش یافته است که می تواند به دلیل کاهش بارش و افزایش دما باشد. نتایج آزمون من-کندال نشان داد که ایستگاههای خرمدره، میانه، رامسر، بروجرد، پیرانشهر، تبریز و بیجار دارای روند صعودی (روند مرطوبتر شدن) و ایستگاههای دزفول، ملایر، سبزوار، بندر انزلی، تهران (مهرآباد)، تهران (شمیران)، قزوین و دوشان تپه درای روند نزولی (روند خشکتر شدن) معنیدار در سطح 5% هستند.نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد، ایران دارای شش ناحیه اقلیمی شامل؛ اقلیم خشک، نیمه خشک، مدیترانه ای، نیمه مرطوب، مرطوب و بسیار مرطوب است. همچنین مقایسه نتایج به دست آمده با نتایج تحقیقاتی که سایر محققین در گذشته انجام داده اند نشان داد که مساحت اقلیمهای خشک و نیمهخشک در دوره مورد مطالعه نسبت به دورههای گذشته افزایش داشته است. همچنین 14% از ایستگاههای با روند نزولی (8 ایستگاه) دارای روند نزولی معنیدار و 7% از ایستگاههای با روند صعودی (7 ایستگاه) دارای روند صعودی معنیدار در سطح 95% هستند.