ناصر شفیعی ثابت؛ سوگند خاکسار
دوره 15، شماره 3 ، مهر 1396، ، صفحه 55-74
چکیده
سابقه و هدف: تحمیل کارکردهای جدید از سوی شهرها به فضاهای پیرامونی منجر به شکلگیری و بروز نابسامانی در عرصههای اجتماعی و اقتصادی مناطق پیرامونی شده است روندهای عمده جهانی که رقابت بر سر زمین را افزایش داده، موجب توسعه نامتوازن شهری شده است. بهدلیل تراکم جمیعت در شهرهایی که گسترش شتابان دارند، آسیبهای مخربی در محیط زیست و ...
بیشتر
سابقه و هدف: تحمیل کارکردهای جدید از سوی شهرها به فضاهای پیرامونی منجر به شکلگیری و بروز نابسامانی در عرصههای اجتماعی و اقتصادی مناطق پیرامونی شده است روندهای عمده جهانی که رقابت بر سر زمین را افزایش داده، موجب توسعه نامتوازن شهری شده است. بهدلیل تراکم جمیعت در شهرهایی که گسترش شتابان دارند، آسیبهای مخربی در محیط زیست و زمینهای ارزشمند کشاورزی ایجاد میشود. از دیدگاه (Karol (2012 «خزش شهری» در ابتدا مشکلات چشمگیری نداشت. اما جلوههای مثبت این پدیده از مدتها قبل کمرنگ شده است اتخاذ راهبرد صنعتی شدن، اقتصاد مناطق روستایی را به شدت تغییر داده و در نتیجه روستاها را به شهرهای بدون برنامه تبدیل کرده است این پدیده، در آغاز، در مادرشهرها و شهرهای بزرگ اتفاق افتاد، ولی بهتدریج بر اثر اتخاذ سیاستهای تمرکزگرایانه سکونتگاهی، به شهرهای متوسط و میانی نیز انتقال یافته است. از اینرو این تحقیق در نظر دارد با واکاوی و تحلیل دقیق پدیده خزش شهری و با ارائه راهحلهای علمی به کاهش آثار زیانبار ناشی از آن در ناحیه مورد بررسی کمک کند. مواد و روشها: برای سنجش دقیق پیامدهای پدیده خزش شهری در ناحیه مورد بررسی از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شد. در این روش با استفاده از تصاویر ماهوارهای و به کمک علم سنجش از دور و تحلیلهای حاصل از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) روند تغییرات کاربری اراضی طی سال های ۱۳۶۹، ۱۳۸۵ و ۱۳۹۴ به تفکیک کاربری اراضی در ۷ نوع کاربری (ساختوساز مسکونی، ساختوساز غیرمسکونی، زمین بایر درحال تبدیل، اراضی زراعی، اراضی باغی، مراتع و راه) بررسی شد. از گردآوری دادهها شامل بررسی تصاویر ماهوارهای لندست TM سال۱۹۹۰ و ETM+سال ۲۰۰۶، HRVIR ۲۰۱۵ و نقشه 50000 :1 ناحیه همدان برای تشخیص بهتر پدیدهها و مقایسه آن با تغییرات کاربری اراضی طی دورههای بعد، استفاده شده است. نتایج و بحث: محاسبات انجامشده حاکی از آن است که در ناحیه همدان بر اثر رشد خزنده شهر به شکل گسسته، بیشترین میزان تغییر کاربری زمین در یک دوره ۲۵ ساله یعنی از سال ۱۹۹۰ میلادی تا سال ۲۰۱۵ در اراضی زراعی بوده است. بهطوری که این اراضی به میزان ۱۰۱۷ هکتار در این دوره کاهش یافته است. در همین دوره اراضی مرتعی نیز حدود ۱۸۹ هکتار کاهش داشته است. در مقابل، ساختوساز مسکونی، در سال ۲۰۱۵ میلادی نسبت به سال ۱۹۹۰ میلادی به میزان ۸۰۵ هکتار افزایش یافته است. پس از آن ساختوساز غیرمسکونی با میزان ۳۴۶ هکتار، اراضی باغی با مقدار ۱۶۹ هکتار و راه با حدود ۲۰ هکتار به ترتیب بیشترین میزان افزایش را به خود اختصاص دادهاند. همچنین، میزان ۳۰۷ هکتار از مجموع ۶۴۴۶ هکتار از کل اراضی ناحیه مورد بررسی به صورت زمین بایر درآمده است که در حال تبدیل شدن به ساختوسازهای مختلف است. مقایسه آمارهای بهدستآمده بیانگر آن است که ساختوساز مسکونی همچنان روند افزایشی دارد. با توجه به نتایج بهدستآمده مشاهده میشود که در شرایط کشور ایران، تحقیق حاضر که پیرامون شهر همدان انجام شده است با پژوهشهای 2010 Jaeger, و Ewing, 2008 و Morote band Hernández, 2016 و دیگر پژوهشگران که در اروپا به بحث مسائل زیستمحیطی و نبود سیاستهای حمایتی برای جلوگیری از گسترش این ساختوسازها اشاره کردهاند، منطبق بوده است. نتیجه گیری: در بررسیهای مربوط به تحولات فضایی و تغییر کاربری اراضی کشاورزی توجه به این نکته که کدام عناصر به آرامی و کدام عناصر با سرعت بیشتری تغییر میکنند، از اهمیت شایانی برخوردار است. در این تحقیق نمایان شد که در مورد بررسی اراضی کشاورزی (زراعی و باغی) نسبت به سایر اراضی بیشترین میزان تغییر را داشتهاند. بنابراین، اگر سیاستگذاری و اقدامات لازم برای جلوگیری از ادامه این روند صورت نگیرد، به دلیل فشار بر منابع، تبدیل و تغییر کاربری اراضی و در نتیجه نابودی زمینهای ارزشمند کشاورزی آثار زیانبار زیستمحیطی در پی خواهد داشت.