شهرام محمدی؛ علی اکبر متکان؛ سید حسین پورعلی؛ بابک میرباقری؛ پروین احمدپور
دوره 15، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 141-162
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به وسعت و فواصل زیاد بین قطبهای تولید و مصرف در کشور، توسعه زیرساختهای خطی به عنوان ضرورتی حیاتی مطرح میباشد. از آنجایی که در مسئله مسیریابی عوامل و معیارهای متعددی درگیر بوده که اغلب با یکدیگر ناسازگار بوده و برای گروههای تصمیمگیری در این زمینه مشکلاتی ایجاد میکنند و اغلب فرآیند مسیریابی را به تاخیر ...
بیشتر
سابقه و هدف: با توجه به وسعت و فواصل زیاد بین قطبهای تولید و مصرف در کشور، توسعه زیرساختهای خطی به عنوان ضرورتی حیاتی مطرح میباشد. از آنجایی که در مسئله مسیریابی عوامل و معیارهای متعددی درگیر بوده که اغلب با یکدیگر ناسازگار بوده و برای گروههای تصمیمگیری در این زمینه مشکلاتی ایجاد میکنند و اغلب فرآیند مسیریابی را به تاخیر میاندازند، به همین خاطر بهرهگیری از روشهای نوین نظیر سامانه اطلاعات مکانی برای بهینهسازی فرآیند مسیریابی خطوط انتقال نفت میتواند منجر به حل بسیاری از مسائل پیچیدهای بشود که در تصمیمگیری با آن مواجه هستند. مواد و روشها: هدف از این پژوهش بهینه سازی مسیر خطوط انتقال نفت از چاه حفاری شده به پالایشگاه با استفاده از سناریوهای مختلف با در نظر گرفتن ریسک پذیری و ریسک گریزی می باشد. ابتدا مهمترین معیارهای مکانی نظیر، زمین شناسی، پوشش کاربری، شیب طولی، مدل رقومی ارتفاع، معدن، گسل، رودخانه و آبراهه که در استخراج مسیر بهینه و هزینه احداث و اثرات متقابل آن با محیط اطراف موثر هستند، جمعآوری و با استفاده از توابع خطی وزنی کاهشی و افزایشی استاندارد سازی و آماده سازی شدند. سپس برای وزندهی به پارامترهای مورد نظر از روش تحلیل سلسله مراتبی که یکی از روش های دانش بنیان می باشد، استفاده شد. جهت تلفیق پارامترهای مکانی از عملگرهای روش میانگین مرتب شده وزنی و برای یافتن مسیر بهینه بین موقعیت چاه و پالایشگاه، از الگوریتم دایجسترا استفاده شد. نتایج و بحث: نتایج بدست آمده نشان می دهد که با افزایش مقدار α، مقدار هزینه، متوسط شیب و ارتفاع مسیر عبوری نفت افزایش میباشد. در سناریوهای با مقادیر کمتر از1 > α ارزش بیشتر به پیکسلهای دارای مقدار عددی بالا داده میشود. بعبارت دیگر با افزایش مقدار α و کاهش درجه خوش بینی،وزنهای ترتیبی کوچکتر و کوچکتری به ارزشهای بالای معیارها اختصاص پیدا میکند. در حالی که وزنهای ترتیبی بزرگتر به مقادیر دارای ارزش عددی پایین در همان موقعیت اختصاص داده میشود. به همین خاطر مقدار طول مسیر از سناریو All (AND) به سمت سناریو At least one (OR) کاهش می یابد. به این دلیل که الگوریتم دایجسترا یک الگوریتم تک هدفه بوده و هدف آن استخراج مسیر با کمترین هزینه میباشد. زیرا در هر گام حرکت پیکسلی که دارای کمترین هزینه تجمعی باشد را به عنوان جهت حرکت انتخاب می کند و مقدار طول مسیر را در نظر نمیگیرد که همین مورد یکی از مهمترین عیوب الگوریتم میباشد. نتیجه گیری: با مقایسه بین مسیر موجود و مسیرهای بدست آمده از الگوریتم دایجسترا در سناریوهای متفاوت برا اساس چهار فاکتور طول، هزینه، متوسط شیب و متوسط ارتفاع مسیر استخراج شده در سناریوهای Almost All ، Most و Half (WLC) از نظر کلیه فاکتورها و معیارهای فنی- اقتصادی و زیستمحیطی در شرایط بسیار مناسبتری قرار دارند. سناریوهای دیگر در برخی از فاکتورها نتایج بهتری نسبت به مسیر موجود ایجاد کردهاند. با ارائه نتایج گوناگون با سطح ریسک و جبران پذیری این روش از انعطافپذیری بالایی در برآورد ساختن نیازها و اولویت تصمیم گیران در حوزه صنعت نفت برای طراحی بهینه خطوط انتقال برخوردار است.