ویدا ورهرامی؛ سجاد حجت شمامی
دوره 16، شماره 2 ، تیر 1397، ، صفحه 1-14
چکیده
سابقه و هدف: صنایع شیمیایی و نفتی یکی از عوامل موثر بر توسعه اقتصادی کشورهای عضو اپک (صادرکننده نفتی) بوده و بخش قابلملاحظهای از اقتصاد این کشورها وابسته به صادرات کالا و خدمات صنایع شیمیایی و درآمدهای حاصل از آن است. باتوجه به اینکه هدف اصلی بسیاری از این کشورها، دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر است و رشداقتصادی بالاتر به معنای افزایش ...
بیشتر
سابقه و هدف: صنایع شیمیایی و نفتی یکی از عوامل موثر بر توسعه اقتصادی کشورهای عضو اپک (صادرکننده نفتی) بوده و بخش قابلملاحظهای از اقتصاد این کشورها وابسته به صادرات کالا و خدمات صنایع شیمیایی و درآمدهای حاصل از آن است. باتوجه به اینکه هدف اصلی بسیاری از این کشورها، دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر است و رشداقتصادی بالاتر به معنای افزایش تولید فراوردههای نفتی و شیمیایی است.بنابراین، این فرایند منجر به ایجادآلایندگی زیستمحیطی بیشتر میشود. از این رو بررسی آثارسیاستهای مالی دولت(مانند مالیات بر ارزش افزوده) بهعنوان راهکاری برای کاهش آلودگی محیط زیست، ضروری به نظر میرسد. مهمترین هدف این مقاله، بررسی وجود یا عدم وجود رابطه بین مالیات بر ارزش افزوده بهعنوان متغیر توصیفکننده سیاستهای مالی دولت و میزان آلودگی آب ایجادشده توسط صنایع شیمیایی و نفتی است. مواد و روشها: این پژوهش درصدد بررسی تغییرات نرخ مالیات بر ارزش افزوده (بهعنوان کاراترین سیاست مالی دولت و کاراترین نوع مالیات)، میزان صادرات کالا و خدمات صنایع شیمیایی و نفتی و تولید ناخالص داخلی در متخبی از کشورهای اپکبر میزان آلودگی آب ایجادشده توسط صنایع شیمیایی و نفتی است. از لحاظ نظری تاثیر افزایش نرخ مالیات بر ارزش افزوده صنایع شیمیایی در کاهش آلودگی، از طریق کاهش ارزش افزوده صنایع و به تبع آن کاهش تولید رخ میدهد. همچنین با افزایش میزان صادرات میتوان انتظار داشت که به علت افزایش تولید، با افزایش آلایندگی صنایع شیمیایی و نفتی روبهرو شویم. در این پژوهش از روش پانل در بازه زمانی2013-2000استفاده و برای بررسی دقیقتر تاثیرمالیات بر ارزش افزوده بر آلودگی آب، برخی متغیرهای توضیحی مهم مانند صادرات کالا و خدمات صنایع شیمیایی نفتی و تولید ناخالص داخلی وارد مدل شد. نتایج و بحث: نتایج بهدستآمده از مدل حاکی از آن است که در کشورهای اپک با افزایش یک واحد نرخ مالیات، به میزان 3/0 آلودگی آب ناشی از صنایع شیمیایی و نفتی کاهش مییابد. همچنین با افزایش یک واحد صادرات این کشورها (که عمدتا صادرات نفت و گاز است و در اینجا بهصورت درصدی از تولید ناخالص داخلی بیان شده است) به میزان 03/0 و با افزایش یک واحد تولید ناخالص داخلی این کشورها، به میزان بسیار کم آلودگی صنایع شیمیایی و نفتی افزایش مییابد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدستآمده در مدل، بهترین حالت برای این کشورها، افزایش نرخ مالیات بر ارزش افزوده صنایع شیمیایی و نفتی است. اما آنچه در دنیای واقعی مشاهده میشود این است که به دلیل رقابت بالا بین کشورهای عضو اوپک و تمایل این کشورها برای افزایش سطح صادرات نفتی خود، عمدتا در این کشورها هدفگذاری برای افزایش تولید، بیشتر از حفظ محیط زیست است. پس در ایننوع کشورها، با وجود رابطه منفی میان نرخ مالیات بر ارزش افزوده و میزان آلودگی آب صنایع شیمیایی و نفتی، نمیتوان به تنهایی با اجرای سیاستهای تحریککننده اقتصادی، مانند وضع مالیات، از آلایندگی صنایع شیمیایی و نفتی کاست، زیرا یکی از مشکلات کشورهای عضو اپک بزرگ بودن بخش دولتی در آنها است.