باقر نیکجو؛ عباس عبدشاهی؛ مسعود یزدانپناه
دوره 15، شماره 1 ، فروردین 1396، ، صفحه 27-44
چکیده
سابقه و هدف: امروزه مداخلات انسان در طبیعت، وضعیت سامانهها و زیستسامانههای محیطی را دچار اختلال کرده که در نتیجه باعث ایجاد ناهنجاریهایی نظیر سیلهای بیسابقه، طوفانهای شدید، گرم شدن زمین، مصرف بیرویهی منابع طبیعی و اخیراً خشکشدن دریاچهها گردیده است. یکی از مهمترین مخاطرههای محیطی که در سالهای اخیر در ایران در ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه مداخلات انسان در طبیعت، وضعیت سامانهها و زیستسامانههای محیطی را دچار اختلال کرده که در نتیجه باعث ایجاد ناهنجاریهایی نظیر سیلهای بیسابقه، طوفانهای شدید، گرم شدن زمین، مصرف بیرویهی منابع طبیعی و اخیراً خشکشدن دریاچهها گردیده است. یکی از مهمترین مخاطرههای محیطی که در سالهای اخیر در ایران در حال رخ دادن است، کاهش آب دریاچه اورمیه میباشد. اهداف این مطالعه، بررسی تاثیر خشکشدن دریاچه ارومیه بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی ساکنان حاشیهی دریاچه، دیدگاه ساکنان در رابطه با عوامل موثر بر خشکشدن دریاچه و روشهای احیای آن و همچنین اولویت بندی پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی بود. مواد و روشها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی بوده و از منظر جمعآوری دادهها به روش علی-مقایسهای انجام شده است. دادههای مورد نیاز از نمونهای به حجم ۳۰۰ از ساکنان روستاهای شهرستان ملکان در سال ۱۳۹۴با تکمیل پرسشنامه، جمعآوری گردید. در بخش توصیفی از فراوانی، درصد تجمعی، واریانس، انحراف معیار و میانگین استفاده شد. در بخش استنباطی نیز آزمونهای مقایسه میانگین، تحلیل واریانس و آزمون t به کار گرفته شد. همچنین با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی اولویت پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی دریاچه ارومیه از نظر ساکنان منطقه مشخص گردید. نتایج و بحث: نتایج نشان داد که پس از سال ۱۳۸۸ تمامی محصولات به جز محصولات باغی نسبت به دوره قبل با کاهش قابل ملاحظه ای مواجه گردیدهاند. ملاحظه ارقام نشان میدهد که وضعیت اقتصادی کل منطقه نسبت به قبل از سال ۱۳۸۸ بدتر شده است. اما میانگین این متغیر، قبل از سال ۱۳۸۸ با دور شدن از دریاچه، کاهش و بعد از سال ۱۳۸۸ با دور شدن از دریاچه، افزایش مییابد. به عبارت دیگر، وضعیت زیستمحیطی قبل از سال ۱۳۸۸ با نزدیک شدن به سواحل دریاچه ارومیه، ولی پس از سال ۱۳۸۸ با دور شدن از سواحل، بهبود یافته است. بنابراین به مرور زمان با خشکشدن بیشتر دریاچه، ساکنان منطقه در وضعیت بدتری قرار گرفتهاند. از نظر ساکنان منطقه، دولت از طریق احداث بزرگراه، ساخت سدها و عدم جلوگیری از احداث چاههای غیرمجاز مهمترین نقش را در خشکشدن دریاچه داشته است. پاسخگویان انتقال آب به دریاچه، رها نمودن آب سدها، بارور نمودن ابرها، استفاده از شیوههای بهتر آبیاری و نیز کشت محصولات با کارایی بالای مصرف آب را جهت احیای دریاچهی ارومیه پیشنهاد نمودهاند. فرایند تحلیل سلسله مراتبی نشان داد ساکنان منطقه بیشترین اولویت را به پیامدهای زیستمحیطی خشک شدن دریاچه داده و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی در رتبههای بعدی قرار دارند.نتیجهگیری: با توجه به این که بیش از نیمی از مردم، رها ساختن آب سدها را عامل موثری در احیای دریاچه بیان نمودهاند، بنابراین علیرغم کاهش سطح درآمد آنها، تمایل به احیای دریاچه برای آنها اولویت بیشتری دارد. در اولویت بودن پیامدهای زیستمحیطی خشکشدن دریاچه نسبت به پیامدهای اقتصادی و اجتماعی حاکی از آن است که پیامد زیستمحیطی دریاچه به حد هشدار دهندهای رسیده است. اما از طرف دیگر، این انگیزه را هم در سیاستگذاران ایجاد مینماید که برای احیای دریاچه ارومیه با در نظر گرفتن این اولویت مهم، برنامهریزی نمایند.