رقیه شکری بی عرق؛ مرجان نعمتی مهر
چکیده
سابقه و هدف: طراحی شهری حساس در برابر آب، مفهومی با هدف مدیریت پایدار منبع های آبی است که ایجاد ارتباط میان برنامهریزی، طراحی شهری و طراحی منظر با مدیریت پایدار آب شهری را در دستور کار داشته و با بیان راهحلهای طراحی با آسیب محیط زیستی کمتر، سعی در بازگرداندن چرخه طبیعی آب در شهر را دارد. این مفهوم برای اولین بار در استرالیا، ...
بیشتر
سابقه و هدف: طراحی شهری حساس در برابر آب، مفهومی با هدف مدیریت پایدار منبع های آبی است که ایجاد ارتباط میان برنامهریزی، طراحی شهری و طراحی منظر با مدیریت پایدار آب شهری را در دستور کار داشته و با بیان راهحلهای طراحی با آسیب محیط زیستی کمتر، سعی در بازگرداندن چرخه طبیعی آب در شهر را دارد. این مفهوم برای اولین بار در استرالیا، در سال 1994 مطرح و پس از آن در کشورهای مختلفی از جمله امریکا، آلمان، هلند، استرالیا بکار گرفته شده است. با وجود اقبال شدیدی که این مفهوم بویژه در پهنه های بارانخیز داشته و هرچند پهنه های وسیعی از ایران جزء این حوزه ها بشمار می آیند ولی تاکنون پژوهشی در مورد کاربست طراحی شهری حساس در برابر آب در ایران انجام نگرفته است. مواد و روش ها: این پژوهش در گروه تحقیقات توصیفی-کابردی قرار دارد. در مرحله اول به معرفی رویکرد طراحی شهری حساس در برابر آب پرداخته شده است و در مرحلة بعد شاخص های این رویکرد بعنوان یک رویکرد مدیریتی یکپارچه در مدیریت آب شهر بارانخیز رشت استخراج شده وسپس سنجش و تحلیل می شود و در نهایت، مبتنی بر نتایج حاصل از توصیف شاخص ها و ارزیابی آنها، راهبردهایی برای بهبود وضعیت مدیریت آب شهر رشت تدوین می شود. از آنجا که استخراج ابعاد و شاخص ها به مطالعة دقیق منبع ها و سندها بستگی دارد، گردآوری داده ها با مطالعة اسنادی انجام گرفته است و بمنظور استنباط تکرارپذیر و معتبر بودن داده هایی که از اسناد و مدارک به صورت متنی استخراج شدهاند، روش تحلیل محتوا بکار گرفته شده است. از آنجا که شاخص ها به لحاظ وزنی یکسان نیستند، پس از استخراج ابعاد و مولفه ها و شاخص های پرتکرار مدیریت یکپارچه آب، از طریق روش تحلیل محتوا، ضرایب اهمیت هر یک از سطحهادر سطح بالاتر از طریق پرسشنامة متخصصان (دلفی) به روش وزندهی نوسانی لیکرتی پنج تایی محاسبه و در نهایت وزن هر یک از شاخص ها تعیین شده است. نتایج و بحث: بر اساس نتیجه پرسشنامه متخصصان، بعد محیط زیستی مهمترین بعد استخراج شده و دو شاخص بهداشت رودخانه های شهر و میزان ذخیره آب باران به ترتیب با وزن های 0.0469 و 0.0463 بیشترین اهمیت را در پایداری مدیریت آب شهری دارند. در ادامه تحقیق، داده های جمع آوری شده از طریق مشاهده، پرسشنامه و استفاده از پایگاه داده های آماری، وضع موجود شهر رشت در قالب جدول سوات تحلیل شد و با امتیاز وزنی عامل های درونی و بیرونی، بر اساس ماتریس GOSP، راهبردهای مناسب در گروه راهبردهای انطباقی تدوین شدند و سپس از طریق ماتریسQSPM راهبردها اولویت بندی و در نهایت سیاست های مناسب برای کاربست رویکرد طراحی شهری حساس در برابر آب در شهر رشت، تدوین شد. تبدیل شبکه زیرساخت خاکستری شهر رشت به شبکه زیرساخت سبز-آبی، بوم آشکاری زیرساختهای سبز به جای لوله کشی های زیرزمینی، تغییر نگرش نسبت به رابطه بین آب، طبیعت و ساختمان ها و افزایش آگاهی شهروندان نسبت به چرخه طبیعی آب، رخ ندادن سیلاب در معابر بهنگام بارندگی ها، پاکیزگی رودخانه های زرجوب و گوهررود و تالاب ها و تبدیل آنها به کریدورهای سبز و فضاهای گذران اوقات فراغت، افزایش پوشش گیاهی از سقف ها تا نماها و تراس ها که تأثیر مثبتی بر درجه حرارت، کیفیت هوا، حیات وحش و سلامت روان خواهد داشت و کاهش مصرف آب شرب در مصرف های غیر شرب تا پنجاه درصد (کاهش پنج میلیون لیتر آب شرب فقط از طریق جمع آوری آب خاکستری یا آب باران و مصرف آن در فلاش تانک های ساختمان ها)،از جمله سیاست های حاصل از کاربست این رویکرد در مدیریت آب این شهر است. نتیجه گیری: رویکرد "طراحی شهری حساس در برابر آب"، بعنوان عقب افتاده ترین رویکرد کاربست طراحی شهری برای مدیریت پایدار آب شهری، از مدیریت کیفیت رواناب های سطحی به سوی یک چارچوب وسیع تر برای یکپارچهسازی مدیریت آب شهری در ترکیب با طراحی شهری، تکامل یافته است و گواهی می دهد که امکان مدیریت حضور آب در شهر می تواند سیلابها را از مصیبت به نعمت شهری بدل ساخته، ارزش های محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی درمحیط های شهری، بویژه شهرهای باران خیز ایجاد نماید.
مرجان نعمتی مهر؛ علی غفاری
دوره 10، شماره 2 ، دی 1391
چکیده
کیفیت رابطه انسان و محیط زندگی او (محله، شهر، منطقه و...) با عنوانقابلیتزندگی شناخته میشود. قابلیتزندگی محیط یکی از اساسیترینکیفیتهای محیط است که در حقیقت بیانگر میزان حمایتکنندگی محیطاز فرایند زندگی ساکنان آن محیط است. مطالعه برنامههای سیاستگذاری،بیانیههای سیاسی و گزارشهای متعددی که با هدف ارتقاء قابلیتزندگیمحیطهای متفاوت اعم ...
بیشتر
کیفیت رابطه انسان و محیط زندگی او (محله، شهر، منطقه و...) با عنوانقابلیتزندگی شناخته میشود. قابلیتزندگی محیط یکی از اساسیترینکیفیتهای محیط است که در حقیقت بیانگر میزان حمایتکنندگی محیطاز فرایند زندگی ساکنان آن محیط است. مطالعه برنامههای سیاستگذاری،بیانیههای سیاسی و گزارشهای متعددی که با هدف ارتقاء قابلیتزندگیمحیطهای متفاوت اعم از ایالتها، شهرها، و محلههای شهری تهیه شدهاست، نشان میدهد که قابلیتزندگی دغدغهای جدی در میان طراحان،برنامهریزان و سیاستگزاران حوزه طراحی محیط است و علیرغمتلاشهای بسیار، هنوز ابعاد مشخصی برای ارزیابی قابلیتزندگی یکمحیط، ارائه نشده است. بخشی از این عدم موفقیت را میتوان در پیچیدگیاین مفهوم دانست؛ وجود واژهی "زندگی و زیستن" 1 در ساختار واژه وتعاریف متفاوتی که از آن استنتاج میشود، طیف وسیعی از ابعاد را دربرمیگیرد. بخشی دیگر را نیز میتوان منتج از فقدان مطالعه جامعگزارشات، برنامهها و اسناد تهیه شده در این حوزه دانست. این مقاله، بامطالعه اسنادی و بررسی برنامه قابلیتزندگی در سه بستر امریکا- حوزهیظهور و نشر این ایده- انگلستان و استرالیا، تفاوت نوع نگرشها رادرخصوص پرداختن به ابعاد محیطی قابلیتزندگی نشان میدهد. از اینبررسی تطبیقی میتوان نتیجه گرفت که هرچند مقیاس پرداختن به اینبرنامهها (مقیاس محلی، منطقهای، فرامنطقهای) بر ارائه تعاریف عملیاتی واجزاء آن مؤثر بوده و هر یک از بسترها بر یکی از مقیاسها تأکید بیشتریدارد، اما درنهایت تشابه رئوس مطالب مورد تأکید خیلی بیشتر از وجوهافتراق آنها است.