اصغر ضرّابی؛ سعید موحدی؛ حمیدرضا رخشانی نسب
دوره 7، شماره 4 ، تیر 1389
چکیده
رویکرد به اکوتوریسم به عنوان یک الگوی فضایی امروزه دامنۀ وسیعی یافته است. اکوتوریسم از نظر زیست محیطی موجب حفظ محیط زیست و از نظر اقتصادی، پویایی اقتصاد جوامع محلی را با ایجاد اشتغال و درآمد سبب میشود. بر این اساس، شناسایی قابلیتها و راهکارهای توسعۀ طبیعت گردی در نواحی مختلف جغرافیایی از اهمیت اساسی برخوردار است. در این راستا، پژوهش ...
بیشتر
رویکرد به اکوتوریسم به عنوان یک الگوی فضایی امروزه دامنۀ وسیعی یافته است. اکوتوریسم از نظر زیست محیطی موجب حفظ محیط زیست و از نظر اقتصادی، پویایی اقتصاد جوامع محلی را با ایجاد اشتغال و درآمد سبب میشود. بر این اساس، شناسایی قابلیتها و راهکارهای توسعۀ طبیعت گردی در نواحی مختلف جغرافیایی از اهمیت اساسی برخوردار است. در این راستا، پژوهش حاضر به ارزیابی و سطح بندی پتانسیلهای طبیعت گردی سیستان میپردازد. این پژوهش با هدف سنجش میزان جذابیت فضاهای اکوتوریستی سیستان؛ ضمن شناسایی قابلیتهای توسعۀ فضایی اکوتوریسم، راهکارهای تقویت جریان اکوتوریسم را در سطح ناحیه ای اولویت بندی و است « توصیفی، تحلیلی و پیمایشی » مشخص مینماید. روش انجام پژوهش به شیوة « تحلیل خوشه ای » که با استفاده از 14 نماگر و با بهره گیری از مدل سلسله مراتبی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان میدهد که چاهنیمه های سیستان، دریاچه هامون و کوه خواجه به علت برخورداری از پتانسیل- های نسبتاً زیاد، از نظر جذب اکوتوریست در بالاترین سطح (فراجذاب) قرار دارند. سد کوهک، پارک جنگلی، رودخانۀ هیرمند، سد سیستان و سد زهک به دلیل عدم وجود قابلیتهای فرهنگی، امکانات اقامتی و آب سالم و گوارا در سطح دوم (میانجذاب) قرار گرفته و نهایتاً چشمانداز بیابانی سیستان به علت فقر منابع طبیعی، محدودیت جذابیتهای پیرامونی، کمبود امکانات رفاهی و پایین بودن سطح دسترسی و امنیت در پایینترین سطح (فروجذاب) واقع شدهاند. بنابراین با در نظر داشتن قابلیتهای توسعۀ هر فضا و فراهم نمودن امکانات و تسهیلات مورد نیاز، می توان به ترتیب فضاهای فروجذاب، میانجذاب و فراجذاب را در اولویت توسعۀ فضایی قرار داد.