کاظم رنگزن؛ علیرضا زراسوندی؛ مصطفی کابلی زاده؛ شاهین محمدی؛ جاسم میاحی
چکیده
سابقه و هدف: ذرات معلق هوا یکی از آلایندههای اصلی هوا در مناطق شهری هستند که معمولاً از منابع مختلفی مانند وسایل نقلیه شهری، سوختهای فسیلی، فعالیت صنایع تولید میشوند و باعث بیماری های تنفسی، قلبی-عروقی و مرگ و میر می شوند، بنابراین آگاهی از تغییرات این آلاینده در سطح مناطق با آلودگی بالا، بسیار حائز اهمیت میباشد. در این راستا ...
بیشتر
سابقه و هدف: ذرات معلق هوا یکی از آلایندههای اصلی هوا در مناطق شهری هستند که معمولاً از منابع مختلفی مانند وسایل نقلیه شهری، سوختهای فسیلی، فعالیت صنایع تولید میشوند و باعث بیماری های تنفسی، قلبی-عروقی و مرگ و میر می شوند، بنابراین آگاهی از تغییرات این آلاینده در سطح مناطق با آلودگی بالا، بسیار حائز اهمیت میباشد. در این راستا تحقیق حاضر با هدف ارزیابی زمانی و مکانی سالانه شاخص PM2.5 در بازه زمانی 1998 تا 2016 در استان خوزستان انجام گرفته است.مواد و روشها: برای انجام این مطالعه در ابتدا پارامترهای بارش، دمای سطح زمین، سرعت باد، ارتفاع و پوشش گیاهی با استفاده از چهار ماهواره Terra، Landsat8، SRTM و GPM و داده زمینی تهیه شد. سپس شاخص PM2.5 برای چهار دوره 1998، 2004، 2010 و 2016 نیز با استفاده از محصولات ماهوارهای برای استان خوزستان استخراج گردید. همچنین اطلاعات نحوه پراکنش جمعیت و صنایع استان نیز از سازمانهای مربوطه دریافت گردید. در نهایت پس از بررسی تغییرات مکانی-زمانی شاخص PM2.5 در استان خوزستان، تغییرات مکانی این شاخص با پارامترهای مذکور مورد بررسی قرار داده شد تا تأثیر هر کدام از این پارامترها بر میزان آلایندگی این شاخص مورد ارزیابی قرار گرفته شود.نتایج و بحث: نتایج مطالعه حاضر در استان خوزستان نشان میدهد که شهرهای جنوبی استان همچون ماهشهر، آبادان و شادگان به مراتب مناطقی با پتانسیل بالاتر از لحاظ وجود ذرات با اندازه کوچکتر از 5/2 میکرون میباشند. نتایج بررسی تراکم جمعیت و صنایع این استان نتایج نشان داد که غالب شهرهایی که میزان آلودگی ناشی از شاخص PM2.5 در آنها بالا بوده، دارای تعداد صنایع و تراکم جمعیت بیشتری بودهاند. همچنین نتایج نشان داد که در تمامی دورههای مطالعه، در بخشهای شمالی و شمال شرقی استان، مقدار آلودگی ناشی از این شاخص بسیار پایینتر از سایر مناطق استان بوده است و دلیل این امر میتواند تراکم پایین صنایع و جمعیت این شهرها باشد که از جمله آن میتوان به شهرهای لالی و اندیکا اشاره نمود. علاوه بر ارتباط مستقیم صنایع و فعالیتهای انسانی در افزایش و کاهش میزان غلظت شاخص PM2.5، ارتباط این شاخص با چند عامل ارتفاع، سرعت باد، بارش، دما و تراکم پوشش گیاهی نیز بررسی گردید که نتایج همبستگی بین پارامترهای ذکر شده و شاخص PM2.5 نشان داد که بیشترین میزان همبستگی، بین غلظت PM2.5 با میزان بارش وجود دارد و این ارتباط به صورت معکوس میباشد. نتیجهگیری: با توجه به موارد ذکر شده به صورت کلی میتوان این گونه بیان کرد که غلظت آلاینده PM2.5 در بخشهای جنوبی و مرکزی به مراتب بیشتر از سایر نواحی میباشد و این امر میتواند به دلیل تراکم بالای نیروگاهها، صنایع و آلایندگی ناشی از وسایل نقلیه در این نواحی باشد. علاوه بر آن عوامل محیطی و اقلیمی نیز میتوانند در ماندگاری و انتشار لایه آلودگی این شاخص نقش بسزایی داشته باشند. لازم به ذکر است که این تحقیق میتواند مبنای تصمیمگیری برای مدیریت آلودگی هوا قرار گیرد که اهمیت این موضوع به ویژه در مدیریت بحرانهای آلودگی هوا بیش از پیش احساس میشود.