نسیم خیرخواه قهی؛ بهرام ملک محمدی؛ حمیدرضا جعفری
چکیده
سابقه و هدف: ارتباطات سیمای سرزمین نقش بسیار مهمی در مدیریت منطقه های حفاظت شده دارد. در منطقه حفاظت شده ورجین گونه غالب قوچ و میش البرز مرکزی است که جمعیت آن در 20 سال گذشته به دلیل تخریب زیستگاه و تکه تکه شدن در حال کاهش بوده است. تاکنون مطالعات بسیاری در رابطه با ارزیابی اثرهای محیط زیستی توسعه نقاط شهری اطراف منطقه حفاظت شده ورجین ...
بیشتر
سابقه و هدف: ارتباطات سیمای سرزمین نقش بسیار مهمی در مدیریت منطقه های حفاظت شده دارد. در منطقه حفاظت شده ورجین گونه غالب قوچ و میش البرز مرکزی است که جمعیت آن در 20 سال گذشته به دلیل تخریب زیستگاه و تکه تکه شدن در حال کاهش بوده است. تاکنون مطالعات بسیاری در رابطه با ارزیابی اثرهای محیط زیستی توسعه نقاط شهری اطراف منطقه حفاظت شده ورجین صورت گرفته است، اما هیچ مطالعه ای در رابطه با وضعیت ارتباطات و کیفیت زیستگاه در این منطقه به صورت همزمان انجام نشده است. با توجه به موقعیت قرارگیری این منطقه حفاظت شده در البرز مرکزی، یکی از راهکارهای بسیار مهم در حفاظت زیستگاه های موردنظر، بررسی ارتباطات بین لکه های زیستگاهی و شناسایی کریدورهای جابجایی گونه است. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل مسیرهای ارتباطی بین لکه های زیستگاه قوچ و میش در منطقه حفاظت شده ورجین و در نظرگیری کیفیت زیستگاه به عنوان یکی از عامل های تأثیرگذار بر حضور بیشتر گونه در لکه های منتخب است. با استفاده از این روش می توان لکه های زیستگاهی در منطقه را در راستای حفاظت بیشتر اولویت بندی نمود.مواد و روش ها: تصویرهای ماهواره ای لندست هفت و هشت مربوط به سال 1381 و 1397 به عنوان دو نقشه پایه و زمان حال برای استفاده در مدل کیفیت زیستگاه و تحلیل ارتباطات در این پژوهش انتخاب شد. برای بررسی سنجه ارتباطات زیستگاهی در دو مقیاس لندسکیپ و لکه نیز سنجه های dBC و dPC محاسبه شد. نرم افزار مورداستفاده برای این ارزیابی، نرم افزار Graphab بوده که با استفاده از نظریه گراف به صورت شبکه ای از گره ها و مسیرها، ارتباط بین لکه های زیستگاهی را با درنظرگیری آستانه وارد شده و برمبنای روش اقلیدسی محاسبه می کند. از سوی دیگر کیفیت زیستگاه با تأثیرگذاری عامل های انسانی روی کدهای زیستگاهی در دو بازه زمانی به عنوان خدمت اکوسیستمی منطقه حفاظت شده با استفاده از نرم افزار InVEST به دست آمد. درنهایت خروجی هردو نرم افزار وارد محیط ArcGIS 10.4 شده و با طبقه بندی نرمال، طبقات ارتباطات زیستگاهی و کیفیت زیستگاه به دست آمد.نتایج و بحث: نتایج نشانگر این امر است که سنجه dPC در بازهای بین 0 تا 796 / 0 و سنجه dBC در بازه 0 تا 11 + E 58 / 7 به دست آمده است. این مقادیر در محیط ArcGIS ، به 5 گروه متفاوت اهمیت تقسیم شدند و 23 لکه زیستگاهی هرکدام درجه متفاوتی از اهمیت را به خود اختصاص دادند. دو لکه یک و چهار در سمت راست منطقه حفاظت شده اهمیت بسیار زیادی در حفظ دو سنجه dBC و dPC دارند . همچنین خروجی مدل InVEST نشان می دهد کیفیت زیستگاه در نواحی شمال و شمال شرقی منطقه در طبقات کم و در جنوب منطقه نیز در طبقه بسیار کم قرارگرفته است. با اولویت بندی دو نقشه ارتباطات و کیفیت زیستگاه، لکه های زیستگاهی دارای اولویت حفاظت به دست آمد که لکه های سمت شرقی و جنوبی منطقه را تشکیل می دهند.نتیجه گیری: لکه هایی که ازلحاظ ارتباطات اهمیت ویژه ای داشته و همچنین دارای کیفیت زیستگاه بهتری نسبت به سایر لکه های دیگر است، در قسمت شرق و جنوب شرقی منطقه حفاظت شده ورجین قرار گرفت. این مطالعه با قدمی نوین و با استفاده از سنجه های ارتباطی در دو مقیاس لندسکیپ و لکه و با در نظرگیری خدمت اکوسیستمیِ کیفیت زیستگاه به شناسایی لکه های دارای اهمیت در طرح حفاظتی پرداخته و می تواند برای دیگرگونه های سنجه در مناطق حفاظت شده مورداستفاده قرارگیرد. به طورقطع با تغییر مقیاس مطالعه و در نظرگیری دو منطقه حفاظت شده لار و البرز مرکزی در دو سوی ورجین، نتایج مطالعات ارتباطات و درنهایت اولویت بندی تغییر خواهد کرد.
پیام یدالهی؛ بابک ظهرابی؛ حمیدرضا جعفری؛ نعمت حسنی؛ علیاصغر مرتضوی؛ عادل قاسمی
چکیده
سابقه و هدف: یکی از چالشهای بزرگ آبهای زیرزمینی مصرف بیش از حد آن در بخش کشاورزی است. از اینرو توجه به مدیریت منابع آب جهت جلوگیری از افت سطح آب زیرزمینی ضروری است. دشت چهاردولی در استان همدان، طی سالهای اخیر بهدلیل کمبود منابع آبهای سطحی با افزایش برداشت از آبهای زیرزمینی مواجه شده است. در این مطالعه با توجه به محدودیت ...
بیشتر
سابقه و هدف: یکی از چالشهای بزرگ آبهای زیرزمینی مصرف بیش از حد آن در بخش کشاورزی است. از اینرو توجه به مدیریت منابع آب جهت جلوگیری از افت سطح آب زیرزمینی ضروری است. دشت چهاردولی در استان همدان، طی سالهای اخیر بهدلیل کمبود منابع آبهای سطحی با افزایش برداشت از آبهای زیرزمینی مواجه شده است. در این مطالعه با توجه به محدودیت منابع آب و استفاده بیرویه از آب زیرزمینی، ضرورت بررسی افت سطح ایستابی و مدیریت آن در آبخوان دشت چهاردولی اسدآباد مورد توجه قرار گرفت.مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمعآوری دادهها، به دو صورت اسنادی و پیمایشی است. در روش اسنادی از آمار و اطلاعات بارشهای سالانه در یک دوره 27 ساله اداره کل هواشناسی استان، و میزان افت سطح آبهای زیرزمینی (43 حلقه چاه) از اطلاعات شرکت آب منطقهای همدان و اطلاعات سازمان جهادکشاورزی بهره گرفته شد. در روش پیمایشی با کشاورزان بهرهبردار از منابع آب زیرزمینی دشت چهاردولی (56 نفر) و کارشناسان شرکت آب منطقهای استان (40نفر) مصاحبه شد و ابزار لازم برای بررسی افت سطح آب زیرزمینی و مدیریت عوارض ناشی از آن، طرحریزی گردید. آلفای کرونباخ ابزار 86/0 بهدست آمد که نشان داد از پایایی مناسبی برخوردار می باشد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد سطح آب زیرزمینی طی 27 سال بهطور متوسط سالیانه 1/67 سانتیمتر افت داشته است. در مقابل نمودار بارندگی نشان میدهد در هر سال بهطور متوسط 3/303 میلیمتر ریزشهای جوی اتفاق افتاده است. ضمن آنکه مقدار سنجه SPI نیز در 21 سال اولیه مطالعاتی منفی بوده است. ضریب همبستگی بین افت سطح آب با میزان بارش برابر 14/0= r و 08/0= p نیز نشان میدهد ارتباط افت سطح آب زیرزمینی با بارش معنادار نیست. در زمینه بررسی نظرهای کشاورزان و کارشناسان در مورد مشکلهای مدیریتی منابع آب، 9عامل مؤثر از دیدگاه شرکتکنندگان بررسی و اولویتبندی شد. شرکت در کلاسهای روشهای مدیریت آب در مزرعه از دیدگاه کارشناسان و وجود برنامههای آموزشی رادیو و تلویزیون از دیدگاه کشاورزان دو اولویت اصلی در زمینه بخش آموزش و ترویج شناخته شدند. اولویتها و زمینههای فکری کشاورزان و کارشناسان در مورد عاملهای مسئولیتپذیری، ریسکپذیری و درک شدت تخریب منابع آب به طور کامل مشابه یگدیگر است. در بخش حفاظت از منابع آب عدم تسطیح زمین های بهعنوان اولویت اول هر دو گروه کارشناسان و کشاورزان بود. در بخش برنامهریزی اولویت اول کشاورزان و کارشناسان تدوین قوانین مطلوب توزیع آب، جهت استفاده بهینه از منابع آب بود. در عامل مدیریت بهرهوری آب، اولویت اول کارشناسان و کشاورزان، جایگزینی محصولات دیم با محصولات دارای نیاز آبی بالا بوده و مشکل های مالی آخرین عامل مورد بررسی بود. از دیدگاه کارشناسان، نبود بودجه مناسب و بهموقع در رتبه یک در حالیکه کشاورزان کاهش قیمت محصولات تولیدی در زمان فروش را اولویت اول دانستند.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد مشکل های مدیریتی با افت سطح آبهای زیرزمینی منطقه مرتبط است. با توجه به همسو بودن نظر کارشناسان و کشاورزان در مسئولیتپذیری هر دو گروه از تخریب منابع آب و مؤثر دانستن برنامههای آموزشی بهنظر میرسد آﮔﺎهﺳﺎزی اﻓﺮاد ﺑﻪوﺳﯿﻠﻪی برنامههای آموزشی و ارتقاء آموزش و ترویج ادارات آب منطقهای و جهاد کشاورزی ﺷﺮاﯾﻂ ﻣﺴﺎﻋﺪﺗﺮی ﺟﻬﺖ اﻓﺰاﯾﺶ ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﺣﻔﻆ آبﻫﺎی زﯾﺮزﻣﯿﻨﯽ ﻓﺮاﻫﻢ آورده ﺷﻮد. بنابر نتایج افت سطح آبهای زیرزمینی با میزان بارش مرتبط نیست و عامل های انسانی در این پدیده نقش مهمتری دارند. بنابراین در کاهش این مشکل هم کاربران دشت یعنی کشاورزان و هم کارشناسان و مسئولان منابع آب، جهاد کشاورزی و محیط زیست نقش دارند. بنابراین این سازمانها باید در برنامههای مدون و یکپارچه برنامههای کوتاه مدت و بلندمدت جهت حفظ منابع آب زیرزمینی را در اولویت هدفهای خود داشته باشند. همچنین براساس نتایج پژوهش روند نزولی سطح آبخوان در چندسال آینده نیز ادامه خواهد داشت که بازنگری جدی قوانین برداشت آب در سطح دشت را ضروری می نماید.
حمیدرضا جعفری؛ کوشش عثمان سلیمان
چکیده
سابقه و هدف: صنعت نفت و گاز و درآمدهای حاصل از آن نه تنها معیارهای محیط زیستی، اجتماعی فرهنگی و اقتصادی بلکه معیارهای سیاسی و سربازی در سطوح مختلف جهانی، منطقه ای و محلی نیز تحت تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم خود قرار می دهد، از این رو درک جامع از عملکرد آن برای تصمیم گیری در مورد سیاستهای انرژی محلی همراه با گسترش سیاستهای اقتصاد پایدار ...
بیشتر
سابقه و هدف: صنعت نفت و گاز و درآمدهای حاصل از آن نه تنها معیارهای محیط زیستی، اجتماعی فرهنگی و اقتصادی بلکه معیارهای سیاسی و سربازی در سطوح مختلف جهانی، منطقه ای و محلی نیز تحت تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم خود قرار می دهد، از این رو درک جامع از عملکرد آن برای تصمیم گیری در مورد سیاستهای انرژی محلی همراه با گسترش سیاستهای اقتصاد پایدار امر حیاتی قلمداد میشود. اقلیم کردستان/عراق با داشتن ذخایر نفتی 60 میلیارد بشکهای و حدودا 200 تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی، قدرتمندانه بر روی نقشه جدید انرژی دنیا اعالم حضور کرده و توجه کشورهای صنعتی و ابرقدرتهای جهانی را که نیاز بیشتری به انرژی نفت و گاز طبیعی دارند به خود جلب کرده است. با توجه به اهمیت این منطقه در ادامه حیات رقابتی جهانی انرژی و اثرات انسانی و محیطزیستی ناشی از آن، همراه با محدودیتهای گوناگون در زمینه سیاست محیط زیستی و توسعه اقتصادی، اهمیت مطالعه شناسایی عوامل مؤثر محیط زیستی در سیاستگذاری حوزه نفت و گاز را چند برابر می کند. مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع کاربردی است، که از بررسی های میدانی، کتابخانه ای و مصاحبه با متخصصین جهت دسترسی به اطالعات مورد نیاز استفاده شده است.، داده ها نیز به روش دلفی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند و جهت تجزیه و تحلیل مطالعات و شناسایی عامل های مؤثر محیط زیستی در سیاستگذاریهای حوزه نفت و گاز از مدل PESTLE & SWOT استفاده شدند. نتایج و بحث: با توجه به نتایج ماتریس ارزیابی عامل های داخلی تعداد نقاط ضعف بیشتر بوده است. این نشان دهنده آن است که صنایع نفت و گاز باوجود اینکه دارای نقاط قوت مختلف و مؤثر میباشد اما نقاط ضعف تأثیرگذارتر هستند. نقاط قوت مانند وجود منبع های سرشارنفت و گاز در اقلیم کردستان، تا حدودی وجود دموکراسی و حفظ حقوق مدنی و سیاسی و رونق اقتصادی و رشدGNP بیشترین 2 امتیاز را گرفتند. از سوی دیگر نقاط ضعف مانند ضعف در برنامه ریزی های استراتژیک و سیاستگذاریهای کالن مربوط به محیطزیست و انرژی، نبود سیستم مدیریتی منسجم و قوی در راستای شفافیت مالی و قراردادها، همچنین ناکارآمدی سیستم مالیات و گمرک در رأس نقاط ضعف قرارگرفتهاند. بنابراین میتوان گفت که صنایع نفت و گاز، با وجود رشد و توسعه عادی خودنیاز شدید به بکارگیری استراتژیهای کالن دارد که مطالب حفظ محیط زیستی، توسعه پایدار، شفافیت و مدیریت منسجم را نیز در اولویت قرار بدهد. همچنین، با توجه به نتایج به دست آمده در ماتریس ارزیابی عاملهای خارجی مشاهده شد که صنایع نفت و گاز دارای فرصت های بیشتری در مقایسه با تهدیدها هستند، از مهمترین فرصتها و تهدیدهای موجود میتوان به نیاز آینده دنیا به انرژی و نداشتن مرزهای سیاسی و اتصال به آبهای آزاد دنیا اشاره کرد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از ارزیابی عاملهای استراتژیک داخلی و خارجی، مشاهده شد که موقعیت استراتژیک صنایع نفت و گاز در اقلیم کردستان با رویکرد سیاست حمایت و حفاظت محیط زیستی جهت دستیابی به توسعه پایدار در بخش استراتژی های محافظه کارانه )غلبه نقاط فرصت بر تهدیدها و نقاط ضعف بر قوتها( قرارگرفته است. بنابراین استراتژی های کالن متناسب با شرایط کنونی جهت توسعه صنایع نفت و گاز و ارائه و اجرای سیاست های محیط زیستی، اقدامهای استراتژیک کالن با آن پیشنهاد میگردد، به طوری که با استفاده از فرصت های موجود تهدیدها را کاهش دهیم و نقاط ضعف را به نقاط قوت تبدیل نماییم.
اردوان زرندیان؛ احمد رضا یاوری؛ حمید رضا جعفری؛ حمید امیرنژاد
دوره 13، شماره 4 ، دی 1394، ، صفحه 97-112
چکیده
سنجش کمیت و پیش بینی اثرات تغییر در خدمات آبی اکوسیستم به واسطه اقدامات انسانی یکی از موضوعات پیچیده در ارزیابی های محیط زیستی است که میتواند از طریق کاربست مدل های دینامیک و فضایی خدمات اکوسیستمی تسهیل گردد. این مقاله چگونگی کاربرد مدل WW PSS را برای محاسبه تعادل و خدمات آبی اکوسیستم در شرایط پایه و سنجش اثرات تغییر در پوشش جنگلی بر ...
بیشتر
سنجش کمیت و پیش بینی اثرات تغییر در خدمات آبی اکوسیستم به واسطه اقدامات انسانی یکی از موضوعات پیچیده در ارزیابی های محیط زیستی است که میتواند از طریق کاربست مدل های دینامیک و فضایی خدمات اکوسیستمی تسهیل گردد. این مقاله چگونگی کاربرد مدل WW PSS را برای محاسبه تعادل و خدمات آبی اکوسیستم در شرایط پایه و سنجش اثرات تغییر در پوشش جنگلی بر کمیت و کیفیت این خدمات در شرایط سناریو، در لندسکیپ جنگلی سرولات و جواهر دشت مورد بررسی قرار می دهد. نتایج حاصل از اجرای مدل نشان داد که سطح تحت پوشش جنگلی متراکم در لندسکیپ مورد مطالعه طی 13 سال اخیر 29% کاهش و پوشش جنگلی نیمه متراکم و ضعیف به ترتیب 14% و 15% افزایش یافته است. سپس اثرات این تغییرات ساختاری بر خدمات آبی مورد سنجش قرار گرفت که نشان دهنده کاهش توان لندسکیپ مورد مطالعه در ایجاد تعادل آبی به میزان میانگین 5/1 میلیمتر در سال و افزایش رواناب به مقدار 12197528 متر مکعب در سال ناشی از کاهش تبخیر و تعرق به واسطه قطع درختان جنگلی است. در گام نهایی پیامدهای مهم محیط زیستی ناشی از تغییرات در خدمات مذکور، با استفاده از مدل اندازه گیری شد که نتایج حاکی از افزایش میانگین فرسایش خاک به میزان 57/0 میلیمتر در سال و تشدید پتانسیل توزیع آلاینده های آبی در محدوده مورد بررسی بود.