فرید سلمان پور؛ فراهم احمد زاده؛ رومینا سیاح نیا؛ بهرام کیابی
چکیده
سابقه و هدف: تغییرات آب و هوایی به همراه توسعه انسانی فشار مضاعفی بر اکوسیستمها وارد کرده، بطوری که در بسیاری از موارد سبب کاهش تنوع زیستی شده است. ادامه روند تغییر اقلیم امروزه به عنوان یک بحران فراگیر و جهانی محسوب میشود. تغییر اقلیم به یک اندازه بر همه زیستگاهها و گونهها تاثیر نمیگذارد. بلکه گونههای بزرگ جثه بیشتر تحت تاثیر ...
بیشتر
سابقه و هدف: تغییرات آب و هوایی به همراه توسعه انسانی فشار مضاعفی بر اکوسیستمها وارد کرده، بطوری که در بسیاری از موارد سبب کاهش تنوع زیستی شده است. ادامه روند تغییر اقلیم امروزه به عنوان یک بحران فراگیر و جهانی محسوب میشود. تغییر اقلیم به یک اندازه بر همه زیستگاهها و گونهها تاثیر نمیگذارد. بلکه گونههای بزرگ جثه بیشتر تحت تاثیر تغییر اقلیم و تغییر زیستگاه قرار گرفتهاند و به نسبت دیگر گونهها آسیبپذیرتر هستند. همینطور مطالعات نشان میدهد که کشورهای خاورمیانه تحت تاثیر شدید اثرات تغییر اقلیم قرار گرفتهاند. علفخواران بزرگ جثه، بخصوص گوزن قرمز نه تنها تحت تاثیر تغییرات زیستگاهی حاصل از تغییر اقلیم قرار دارند، بلکه افزایش دما سبب کاهش نرخ بقای گوسالهها و اختلال در زادآوری شده است. گوزن قرمز خزری (مرال) در ایران، تحت تاثیر تخریب زیستگاه و شکار غیرمجاز اغلب جمعیت خود را از دست داده است، که امروزه جمعیت باقی مانده فشار مضاعفی از جانب تغییر اقلیم را تحمل میکند. منطقه حفاظت شده البرز مرکزی به عنوان اصلیترین زیستگاه زادآور گوزن قرمز خزری محسوب می شود، که امروزه تحت تاثیر توسعه انسانی و تغییر اقلیم قرار دارد.مواد و روش ها: در این مطالعه به منظور بررسی میزان تاثیر تغییر اقلیم بر جمعیت گوزن قرمز، از اطلاعات دما و بارش دو پایگاه هواشناسی نوشهر در ارتفاع پایین دست، و بلده در ارتفاعات جنوبی استفاده شد. همینطور نقاط حضور و عدم حضور گونه مورد مطالعه توسط ترانسکتهای تصادفی بصورت مشاهده مستقیم، آثار و نمایهها و همینطور توسط تصاویر بدست آمده از دوربینهای تلهای، جمعآوری شد.نتایج و بحث: با استفاده از 19 پارامتر آب و هوایی ارزیابی مطلوبیت زیستگاهی در آینده، نشان داد که با ادامه روند تغییر اقلیم در چهار سناریوی خوشبینانه تا بدبینانه با استفاده از پنج الگوریتم MaxEnt, RF, ANN, GLM, MARS، از مطلوبیت مناطق کم ارتفاع در بخشهای شمالی و شرقی کاسته، و به مطلوبیت ارتفاعات بخش جنوبغربی افزوده خواهد شد. نتایج نشان داد که پارامترهای دمای متوسط سالانه، میانگین دمای روزانه، متوسط دمای فصل خشک، متوسط دمای گرمترین فصل، بارندگی سالانه، بارش در مرطوبترین فصل، بارش در گرمترین فصل نقش موثری در میزان تعیین مطلوبیت زیستگاهی گونه مورد مطالعه دارد. نتایج دادههای آب و هوایی نشان داد، ارتفاع نقش موثری در کاهش تاثیرات تغییر اقلیمی دارد، بطوری که تغییر اقلیم در مناطق پایین دست شدت معناداری نسبت به مناطق مرتفع دارد. با توجه به تغییر مطلوبیت زیستگاهی حاصل از ادامه روند تغییر اقلیم، زون جنگلی کجور ثبات نسبی مطلوبیت برای گونه مورد مطالعه را در حال و آینده نشان میدهد اما جاده جنگلی خیرود با مجموع بیش از 50کیلومتر طول در عمق این منطقه قرار گرفته است که تردد وسایل نقلیه دامداران، طبیعت گردان و به ویژه شکارچیان غیر مجاز در عمق این منطقه را تسهیل کرده که جدیترین تهدید برای بقای گوزن قرمز در این بخش از زیستگاه محسوب میشود.نتیجه گیری: با ادامه روند تغییر اقلیم و تاثییر آن بر زیستگاه گونه مورد مطالعه در آینده، انتظار میرود که گوزنهای ماده در بخشهای نا امن زیستگاه مشاهده شوند. از این رو برای حفاظت از جمعیت گوزن قرمز خزری در منطقه حفاظت شده البرز مرکزی نیاز به اقدامات جدی مدیریتی مبتنی بر تغییرات زیستگاهی پیش آمده در آینده میباشد.
مریم صابریان ثانی؛ رومینا سیاح نیا
چکیده
سابقه و هدف : زیرساخت های عملکردی به عنوان یک سیستم یکپارچه برای حمایت از توسعه پایدار عمل می کنند. هدف این مطالعه برآورد و مقایسه ظرفیت های برد زیرساخت های عملکردی- محیط زیستی استان ها می باشد.مواد و روش ها : در این تحقیق برای ارزیابی تعادل بین ظرفیت برد زیرساخت های عملکردی- محیط زیستی در استان های ایران از مدل ...
بیشتر
سابقه و هدف : زیرساخت های عملکردی به عنوان یک سیستم یکپارچه برای حمایت از توسعه پایدار عمل می کنند. هدف این مطالعه برآورد و مقایسه ظرفیت های برد زیرساخت های عملکردی- محیط زیستی استان ها می باشد.مواد و روش ها : در این تحقیق برای ارزیابی تعادل بین ظرفیت برد زیرساخت های عملکردی- محیط زیستی در استان های ایران از مدل 1(FCM) استفاده شده است. این مدل، روش های تجزیه و تحلیل میانگین واریانس2 ((MVA و روش مسیر بحرانی 3(CPM) را به کار می گیرد، همچنین در جهت انعکاس سطح پشتیبانی زیرساخت های عملکردی- محیط زیستی مدل بار–حامل4 مد نظر قرار گرفته است. سنجههای مورد مطالعه با مرور منابع علمی معتبر در زمینه زیرساخت های عملکردی از سالهای 2015 تا 2020 و داده های مورد استفاده از آخرین آمار موجود از داده های تجربی جمع آوری شده از استان های کشور استخراج شده است.نتایج و بحث: نتایج این بررسی نشان داد که استان گیلان در زیر ساخت های فضای سبز و استان تهران در زیر ساخت های عملکردی مرسوم و محیط زیستی بالاترین ظرفیت را دارد و همچنین استان تهران از نظر زیرساخت ها رتبه اول کشور را به خود اختصاص می دهد و در رابطه باتحلیل بار – حامل انعکاس سطح پشتیبانی زیرساخت های عملکردی محیط زیستی نشان می دهد که استان هایی از جمله تهران برخلاف ارزیابی خوبی که در سنجش ظرفیت برد نشان دادند، با توجه به حجم بار موجود، سطح پشتیبانی خوبی ارائه نمی دهند و برعکس استان هایی از جمله قم که ظرفیت برد ضعیفی در این زمینه نشان دادند در مورد برخی فاکتورها در تحلیل بار – حامل انعکاس سطح پشتیبانی زیرساخت های عملکردی محیط زیستی خوبی را ثبت کردند.نتیجه گیری: در ظرفیت برد زیرساخت های عملکردی بین استان ها تفاوت وجود دارد و درمنطقه هایی با فاکتورهای ویژه ازجمله سیاسی، صنعتی، توریستی و ... بالاترازسایر استان ها است و درجه تعادل بین ظرفیت برد زیرساخت های عملکردی به طور کلی در استان های ایران ضعیف و همچنین انعکاس سطح پشتیبانی زیرساخت های عملکردی محیط زیستی دارای نوسان منفی است. به طور کلی در ارزیابی ظرفیت برد زیر ساخت های عملکردی کشور، نیاز به اقدام های مدیریتی احساس می شود.
پرستو حسن پور؛ رومینا سیاح نیا؛ حسن اسماعیل زاده
چکیده
سابقه و هدف: فضای سبز شهری بهعنوان بخش مهمی از اکوسیستم پیچیده شهری، خدمات اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی را برای ارتقاء کیفیت زندگی در شهرها عرضه می کند. امروزه رشد سریع شهرنشینی به همراه تغییرات زیاد در پوشش و کاربری زمین ها سبب کاهش خدمات اکولوژیک و در نتیجه موجب بروز پیامدهای منفی محیط زیستی شده است. بر همین اساس ...
بیشتر
سابقه و هدف: فضای سبز شهری بهعنوان بخش مهمی از اکوسیستم پیچیده شهری، خدمات اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی را برای ارتقاء کیفیت زندگی در شهرها عرضه می کند. امروزه رشد سریع شهرنشینی به همراه تغییرات زیاد در پوشش و کاربری زمین ها سبب کاهش خدمات اکولوژیک و در نتیجه موجب بروز پیامدهای منفی محیط زیستی شده است. بر همین اساس هدف از این مطالعه بررسی روند تغییرات در وسعت و ساختار اکولوژیک فضای سبز منطقه 22 تهران در سالهای 1996 تا 2018 با رویکرد اکولوژی سیمای سرزمین بمنظور بیان راهبردهای بهینه توسعه فضای سبز است. مواد و روش ها: منطقه مطالعاتی در این پژوهش، منطقه 22 شهرداری تهران می باشد. با توجه به اینکه یکی از اصول اکولوژی سیمای سرزمین بررسی تغییرات کاربریها و پوشش زمین ها است بنابراین با استفاده از تصاویر ماهواره لندست1 در سالهای 1996 و 2018 نقشههای پوشش زمین های منطقه 22 تهران با روش طبقه بندی نظارت شده در 4 کلاس انسانساخت، فضای سبز، فضای باز و لکههای آبی تهیه و در ادامه مطالعه با سنجههای سیمای سرزمین در سطح سیمای سرزمین شامل آنتروپی نرمال شده، غنای گونهای، تراکم حاشیه، مساحت لکه، انعطافپذیری لکه و نیز در سطح کلاس شامل مساحت طبقه، تعداد لکهها، تراکم حاشیه در سطح کلاس، میانگین اندازه و میانگین شکل لکه سیمای سرزمین مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج و بحث: یافتههای تحقیق بیانگر این است که لکههای سبز منطقه22 تهران در سال 2018 در مقایسه با سال 1996 ازنظر پیوستگی و اندازه و شکل دچار تغییرات عمده شده و در وضعیت مطلوبی قرار ندارند، چراکه ساختار فضاهای سبز شهری ریزدانه گشته و حالت تکهتکه شده پیداکرده است. به عبارت دیگر دو نوع تغییر عمده در سیمای سرزمین منطقه شامل ایجاد لکههای جدید و جدا شدن لکه ها رخداده است. نتیجهگیری: با توجه به قابلیتهای تحلیلی متریکهای سیمای سرزمین در بهبود ساختار اکولوژیک شهرها و ارزیابی وضعیت فضای سبز پیشنهاد میشود رویکرد اکولوژی سیمای سرزمین در برنامهریزی و مدیریت فضای سبز شهرها مدنظر قرار گیرد.