وحید اسکندری؛ مهدی قنبرزاده لک
دوره 16، شماره 4 ، دی 1397، ، صفحه 93-112
چکیده
سابقه و هدف:
تشویق دانشجویان به عنوان سفیران محیط زیست در منازل، به مشارکت در جداسازی اجزای قابل بازیافت پسماند تولیدی از مبدأ، میتواند دورنمایی روشنی را برای مدیریت صحیح پسماندها در آینده کشور ترسیم کند. عمده پژوهش های پیشین در زمینه شناخت عامل های مؤثر بر جلب مشارکت عمومی در تفکیک زایده ها و میزان تاثیرگذاری آنها، ...
بیشتر
سابقه و هدف:
تشویق دانشجویان به عنوان سفیران محیط زیست در منازل، به مشارکت در جداسازی اجزای قابل بازیافت پسماند تولیدی از مبدأ، میتواند دورنمایی روشنی را برای مدیریت صحیح پسماندها در آینده کشور ترسیم کند. عمده پژوهش های پیشین در زمینه شناخت عامل های مؤثر بر جلب مشارکت عمومی در تفکیک زایده ها و میزان تاثیرگذاری آنها، معطوف به منطقه های شهری (و نه محیطهای آموزشی همچون دانشگاهها) بوده و بیشتر، آثار برهم کنش عامل های مختلف در نتایج، مورد بررسی قرار نگرفته است. بر این اساس، در تحقیق حاضر میزان آگاهی، نوع نگرش و شیوههای افزایش سطح مشارکت دانشجویان در اجرای طرح تفکیک از مبدأ، با انتخاب پردیس نازلوی دانشگاه ارومیه بعنوان مورد مطالعه، بررسی شده است.
مواد و روشها:
تعداد 113 پرسشنامه شامل 11 سوال چند بخشی، بصورت تصادفی ساده بین دانشجویان توزیع شد (مصاحبه حضوری) و نتایج توسط نرم افزارSPSS تحلیل شدند. روایی پرسشنامه توسط اعتبار صوری و پایایی آن براساس ضریب آلفای کرونباخ کل(841/0) ارزیابی گردید. دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در سطح توصیفی از جدول های توزیع فراوانی استفاده شده است و در سطح استنباطی توسط آزمون کای دو پیرسون، رابطه بین متغیرهای هر فرضیه به دست آمد. ضرایب کرامر و همخوانی کندال، جهت سنجش وجود رابطه بین متغیرها و جدولهای آزمون من-ویتنی، به منظور تعیین شدت همبستگی، محاسبه شدند.
نتایج و بحث:
نتایج آزمون فرضیهها نشان داد که سطح آگاهی و جنسیت در مشارکت دانشجویان نقش بسزایی دارد. از سوی دیگر، بدلیل قرار گرفتن افراد در بازه سنی محدود و بالاتر بودن سطح تحصیلات ایشان از متوسط جامعه، این عامل ها اثرگذاری چندانی بر رفتار مسئولانه محیط زیستی دانشگاهیان نخواهد داشت. ترجیح روشهای آموزشی نظیر برپایی نمایشگاه محصول های بازیافتی توسط مصاحبهشوندگان و تاثیرپذیر نبودن مشارکت از آموزش چهره به چهره، نشانگر تمایل دانشجویان به کسب آموزش از طریق شیوههای نوین آموزشی میباشد. مصاحبهشوندگان اطمینان از بازگشت درآمد حاصل به امور رفاهی را مهم ترین عامل در افزایش مشارکت دانستهاند. به بیان دیگر، بدلیل نوپا بودن اقدام های محیط زیستی و تجربه اندک کنشگرهای اجتماعی، مشارکت افراد در تفکیک از مبدأ زایدات بدون تأمین انتظارهای مادی، قابل انتظار نخواهد بود.
نتیجهگیری:
نتایج نشان میدهد که بیشتر دانشجویان پردیس نازلوی دانشگاه ارومیه تمایل به مشارکت در تفکیک زایدات از مبدأ داشته(با نمره عالی 56/7 از 9) ولی بـه دلیـل نبود آگـاهی کافی در این زمینه(با نمره متوسط 54/4 از 9) و نداشتن برنامهریزی مرتبط با موضوع در بخش خدمات دانشگاه(با نمره بسیار ضعیف 96/1 از 9)، همچنین اطلاعرسانی ناکافی و کمبود آموزشهای بیان شده از سوی مجموعه مدیریتی دانشگاه(با نمره ضعیف 71/2 از 9)، تفکیـک در مبـدا بطـور اصولی انجام نمیشود. بدلیل ارزیابی ضعیف عملکرد مسئولان خدماتی دانشگاه در زمینه اطلاعرسانی و آموزش تفکیک از مبدأ و نیز مشاهده نکردن نشانههایی مبنی بر جدی بودن ایشان در این راستا در آینده، اعتماد دانشجویان به نهاد دانشگاه، به نسبت اندک بوده و این امر تأثیر درخور توجهی در مشارکت ایشان در طرح خواهد داشت.