نصیبه رضوان طلب؛ افشین سلطانی؛ ابراهیم زینلی؛ سلمان دستان؛ علیرضا فروغی نیا
چکیده
مقدمه: نهاده هایی مانند کودهای شیمیایی، سوخت فسیلی، الکتریسیته، بذر و ماشین های کشاورزی در تولید سویا انرژی مصرف میکنند. این مصرف انرژی سبب انتشار گازهای گلخانه ای خواهد شد که افزایش غلظت این گازها در جو می تواند منجر به گرم شدن کره زمین شود. هدف از این مطالعه بررسی سنجه های انرژی و انتشار گازهای گلخانه ای در تولید محصول ...
بیشتر
مقدمه: نهاده هایی مانند کودهای شیمیایی، سوخت فسیلی، الکتریسیته، بذر و ماشین های کشاورزی در تولید سویا انرژی مصرف میکنند. این مصرف انرژی سبب انتشار گازهای گلخانه ای خواهد شد که افزایش غلظت این گازها در جو می تواند منجر به گرم شدن کره زمین شود. هدف از این مطالعه بررسی سنجه های انرژی و انتشار گازهای گلخانه ای در تولید محصول سویا در استان گلستان بود. مواد و روش ها: در این مطالعه، 140 مزرعه برای تولید سویا در استان گلستان در شمال شرق ایران انتخاب شدند. داده ها شامل ماشین آلات، بذر، کود، سوخت و آفتکش ها می باشند که با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شدند. سپس سوخت، انرژی ورودی و خروجی، سنجه های ارزیابی انرژی و پتانسیل گرم شدن کره زمین (kg CO2/ha) با استفاده از ضرایب مربوطه محاسبه شد. نتایج و بحث: براساس نتایج، نیازهای سوخت و انرژی مورد نیاز برای تولید سویا به ترتیب 0.09±210.83 لیتر در هکتار و 2.53±19036.08 مگاژول در هکتار بود. همچنین انتشار گازهای گلخانه ای به میزان 3.17±2306.85 معادل کیلوگرم دی اکسیدکربن در هکتار محاسبه شد. مصرف سوخت فسیلی و الکتریسیته، بیشترین میزان مصرف انرژی و انتشار گازهای گلخانه ای را در پی داشت. به طوری که 62 درصد کل مصرف انرژی و 75 درصد کل انتشار گازهای گلخانه ای به مصرف الکتریسیته و سوخت فسیلی مرتبط بود. میزان انرژی خروجی سویا 0.73±42124.95 مگاژول در هکتار بود. نسبت انرژی ورودی به خروجی 0.01.±2.21 برآورد شد. افزایش تولید خالص با افزایش عملکرد دانه و کاهش مصرف نهاده ها مانند الکتریسیته، سوخت فسیلی و کود نیتروژن افزایش یافت. بهره وری انرژی 0.01±0.147 کیلوگرم بر مگاژول محاسبه شد. به طور متوسط از هر هکتار دانه سویای تولید شده، 3.17±2306.85کیلوگرم معادل دی اکسیدکربن منتشر شد. نتیجه گیری: تمرکز بر مصرف بهینه سوخت های فسیلی و کاهش مصرف الکتریسیته در آبیاری برای کاهش مصرف انرژی و انتشار گازهای گلخانه ای در تولید سویا در استان گلستان ضروری است.
محمد حسین ترابی؛ افشین سلطانی؛ سلمان دستان؛ حسین عجم نوروزی
دوره 16، شماره 4 ، دی 1397، ، صفحه 187-212
چکیده
سابقه و هدف: ارزیابی محیطزیستی چرخه زندگی گیاهان زراعی در سامانههای تولید یکی از روشهای مورد قبول برای دستیابی به هدف های کشاورزی پایدار است. بخش کشاورزی نیز سهم بسزایی در انتشار گازهای گلخانهای و گرمایش جهانی دارد. از اینرو، بهبود عملیات کشاورزی بعنوان راهکار مناسب برای تخفیف اثرهای تغییر اقلیم مطرح است. بنابراین، ...
بیشتر
سابقه و هدف: ارزیابی محیطزیستی چرخه زندگی گیاهان زراعی در سامانههای تولید یکی از روشهای مورد قبول برای دستیابی به هدف های کشاورزی پایدار است. بخش کشاورزی نیز سهم بسزایی در انتشار گازهای گلخانهای و گرمایش جهانی دارد. از اینرو، بهبود عملیات کشاورزی بعنوان راهکار مناسب برای تخفیف اثرهای تغییر اقلیم مطرح است. بنابراین، این پژوهش با هدف ارزیابی محیط زیستی سناریوهای مختلف تولید ارقام اصلاح شده برنج اجرا شد. مواد و روشها: پس از ارزیابی اولیه و مشورت با متخصصان برنج، 100 مزرعه در روش کاشت نیمهمکانیزه و 100 مزرعه در روش سنتی در منطقه ساری در سالهای 1395 و 1396 انتخاب شدند. پس از ثبت اطلاعات، هر روش کاشت بر اساس شیوه مدیریت زراعی و مصرف نهادهها به چهار نظام کاشت تبدیل شده که در مجموع هشت سناریو را تشکیل دادند. چهار سناریوی روش نیمهمکانیزه شامل چهار نظام کمنهاده (SL)1، حفاظتی (SCI)2، رایج منطقه (SCII)3 و پرنهاده (SH)4 و چهار سناریوی روش سنتی نز بهترتیب نظامهای کمنهاده (TL)5، حفاظتی (TCI)6، رایج منطقه (TCII)7 و پرنهاده (TH)8 بودند. نتایج و بحث: یافتهها نشان داد میانگین عملکرد شلتوک در هشت سناریو برابر 6418 کیلوگرم در هکتار و میانگین انرژی ورودی در هشت سناریو برابر 93/28138 مگاژول در هکتار بود که 44/45 درصد انرژی تجدیدپذیر و 56/54 درصد انرژی تجدیدناپذیر را شامل میشد. بیشترین انرژی ورودی در سناریوی SH و TH مشاهده شد که مربوط به نظام کاشت پرنهاده در هر دو روش کاشت است. میانگین انرژی خروجی در هشت سناریو برابر 197076 مگاژول در هکتار و بیشترین انرژی خروجی در سناریوهای SCII، SH، TCII و TH بهدست آمد. میانگین بهرهوری انرژی در هشت سناریو برابر 23/0 کیلوگرم بر مگاژول بود که کمترین میزان آن در هر دو روش کاشت در نظام پرنهاده حاصل شد و دیگر سناریوها در یک سطح قرار گرفتند. میانگین انتشار دیاکسید کربن در هشت سناریو برابر 37/1120 کیلوگرم معادل CO2 در هکتار بود که بذر، سوخت و ادوات و ماشینآلات بالاترین سهم را داشتند. از نظر پتانسیل گرمایش جهانی در واحد سطح سناریوی TH در رتبه اول و سناریوی SH در رتبه دوم قرار گرفت. بالاترین پتانسیل گرمایش جهانی در واحد وزن شلتوک و انرژی ورودی در سناریوی SL و TL بهدست آمد. بیشترین انتشار فلزهای سنگین در آب و خاک در هر دو روش کاشت در نظام کاشت پرنهاده مشاهده شد و نظام کاشت رایج در رتبه دوم قرار گرفت. بیشترین بهرهوری خالص اولیه (NPP)9 در سناریوهای تولید مربوط به نظامهای کاشت رایج و پرنهاده بود که میزان آن در روش کاشت نیمهمکانیزه بالاتر از روش سنتی به دست آمد. در هر دو روش کاشت، بیشترین ورودی کربن نسبی (Ri) در سناریوهای تولید مربوط به نظام کاشت کمنهاده (SL و TL) حاصل شد. با توجه به کربن ورودی – خروجی و کربن خالص در هشت سناریو، میانگین شاخص پایداری نیز برابر 66/4 بهدست آمد. بالاترین شاخص پایداری در سناریوی SCI (05/5) مشاهده شد که مربوط به نظام کاشت حفاظتی بود. سناریوهای TL، SL، SCII و TCI از نظر شاخص پایداری در رتبههای بعدی قرار گرفتند. در واقع، شیوه صحیح مدیریت مزرعه در نظام تولید حفاظتی به کاهش انتشار آلایندههای محیطزیستی منجر شد. نتیجهگیری: طبق یافتهها، نظامهای کاشت کمنهاده و حفاظتی در هر دو روش کاشت به شاخصهای توسعه پایدار نزدیکتر بودند. همچنین، کشاورزان منطقه در نظامهای تولید پرنهاده و رایج بیشتر، بهرهوری اقتصادی در تولید برنج را در نظر گرفته و کمتر به پایداری محیطزیستی و بهرهوری انرژی توجه داشتند. از اینرو، استفاده از یافتههای این پژوهش میتواند برای افزایش پایداری بومنظامها و همچنین کاهش اثرهای سوء محیطزیستی ناشی از مصرف نهادههای شیمیایی و دستیابی به هدف های کشاورزی پایدار بسیار تأثیرگذار باشد.
سلمان دستان؛ افشین سلطانی؛ قربان نورمحمدی؛ حمید مدنی؛ رضا یدی
دوره 14، شماره 1 ، فروردین 1395، ، صفحه 19-28
چکیده
مدیریت صحیح می تواند باعث افزایش بهره ری و کاهش ردپای کربنشود. هدف از ین پژوهش، تخمین ردپای کربن و گرمایش جهانی درنظامهای تولید برنج است. در این آزمایش نظام های کاشت فشرده( SRI )، بهبود یافته و رایج منطقه )سنتی( در مزرعه تولید برنج واقع درشهرستان نکا بررسی شدند. تمامی عملیات زراعی و اطلاعات مربوط بهروشهای تولیدی و مقادیر مختلف مصرف ...
بیشتر
مدیریت صحیح می تواند باعث افزایش بهره ری و کاهش ردپای کربنشود. هدف از ین پژوهش، تخمین ردپای کربن و گرمایش جهانی درنظامهای تولید برنج است. در این آزمایش نظام های کاشت فشرده( SRI )، بهبود یافته و رایج منطقه )سنتی( در مزرعه تولید برنج واقع درشهرستان نکا بررسی شدند. تمامی عملیات زراعی و اطلاعات مربوط بهروشهای تولیدی و مقادیر مختلف مصرف نهاده ها )ورودی ها( در سال1391 ثبت و بررسی شدند. نتایج نشان داد کاه متوسط پتانسیلگرمایش جهانی ) GWP 2083 کیلوگرم / ( در سه نظام کاشت برابر 25معادل 2CO در هکتار بود. بیشترین و کمترین GWP در نظام های کاشتفشرده و رایج منطقه مشاهده شد. GWP در واحد انرژی ورودی در نظامکاشت فشرده حداقل و در نظام کاشت رایج منطقه و حداکثر بود.نظام های کاشت رایج منطقه و فشرده به ترتیب بیشترین و کمترینGWP در واحد انرژی خروجی را داشتند. کمترین و بیشترین ردپایکربن در واحد وزن نیز در نظامهای کاشت فشرده و رایج منطقه به دستآمد. بنابراین، شیوه صحیح مدیریت مزرعه در نظام تولید فشرده بهکاهش انتشار گازهای گلخانه ای، پتانسیل گرمایش جهانی و ردپای کربنمنجر شد.