راضیه برژندی؛ حسن اسماعیل زاده؛ رومینا سیاح نیا
دوره 15، شماره 3 ، مهر 1396، ، صفحه 135-152
چکیده
سابقه و هدف:
رشد ساخت و سازها و استفاده های بی رویه از دامنه های جنوبی اکوسیستم البرز و حوزه آبخیز دارآباد منجر به رشد ناپایداری در این محدوده شده، به طوری که تداوم این روند، نابودی اکوسیستم یاد شده را به دنبال خواهد داشت. هدف تحقیق حاضر، تعیین تغییرات کاربری اراضی و ناپایداری در حوزه آبخیز دارآباد می باشد تا با شناخت این ویژگی ها به ...
بیشتر
سابقه و هدف:
رشد ساخت و سازها و استفاده های بی رویه از دامنه های جنوبی اکوسیستم البرز و حوزه آبخیز دارآباد منجر به رشد ناپایداری در این محدوده شده، به طوری که تداوم این روند، نابودی اکوسیستم یاد شده را به دنبال خواهد داشت. هدف تحقیق حاضر، تعیین تغییرات کاربری اراضی و ناپایداری در حوزه آبخیز دارآباد می باشد تا با شناخت این ویژگی ها به بررسی روند ناپایداری در اکوسیستم محدوده مورد نظر پرداخته شود.
مواد و روش ها:
روش تحقیق مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است. در گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و در تحلیل اطالعات از روش فضایی )تحلیل روند تغییرات کاربری اراضی بر اساس تصاویرماهواره ای( و تکنیک دلفی بهره گیری شده است. به منظور تعیین تغییرات کاربری اراضی و ناپایداری در محدوده مورد مطالعه، از تصاویر ماهواره ای سری های زمانی مختلف TM1990 ،2004+ ETM و IRS2014 در 1 9 کالس پوشش گیاهی، اراضی ساخته شده، اراضی بایر و شبکه معابر استفاده شده است. با استفاده از تصاویر ماهواره ای و الگوریتم براوی و 2 حداکثر شباهت نیز به طبقه بندی نظارت شده و بارزسازی تصاویر ماهواره ای اقدام شده است. قلمرو تحقیق شامل محدوده دارآباد و جامعه آماری متشکل از 31 نفر از گروه خبرگان )متخصصان حوزه های جغرافیا، منابع طبیعی، و علوم محیطی( بوده است.
نتایج و بحث:
یافته های پژوهش نشان می دهد که از سال 9111 تا سال 2191 ،پوشش گیاهی در محدوده مورد نظر روند کاهشی داشته و در مقابل بر اراضی ساخته شده، شبکه معابر و اراضی بایر افزوده شده است. در سال 9111 ،بیش از 12 درصد منطقه به پوشش گیاهی اختصاص داشت. این در حالی است که در سال 2191 ،به کمتر از 21 درصد کاهش یافته است. اراضی ساخته شده و معابر نیز که در سال 9111 ،حدود 11 درصد از کل منطقه را شامل می شدند، در سال 2191 به 1/69 درصد افزایش یافته است. این روند نشان دهنده افزایش ناپایداری در سطح اکوسیستم منطقه می باشد.
نتیجه گیری:
نتایج نشان می دهد که عوامل متعددی در ناپایداری حوضه آبخیز دارآباد تاثیرگذار بوده اند. این عوامل در سه مولفه اکولوژیکی- جغرافیایی، اقتصادی- نهادی و اجتماعی- فرهنگی قابل دسته بندی هستند. مولفه های اقتصادی- نهادی با ضریب 1821/1 بیشترین تاثیرگذاری را در این زمینه داشته اند. از جمله عوامل موثر در این زمینه می توان به بهره برداری بی رویه اکوتوریستی، فقدان یا ضعف سازوکارهای نظارتی و استفاده از رانت های سیاسی و اقتصادی در ساخت و ساز اشاره نمود.