احسان خدارضایی؛ کورس خوشبخت؛ هادی ویسی؛ محمد رضا نظری
چکیده
سابقه و هدف: مصرف انرژی در بخش کشاورزی، رشد سریعتری را نسبت به سایر بخشهای اقتصاد کشاورزی تجربه کرده است. در کشورهای در حال توسعه، میزان قابل توجهی از انرژی برای تولید و امنیت غذایی مصرف میشود. مصرف انرژی در بخش کشاورزی منجر به انتشار گازهای گلخانهای و آلایندهای محیطزیستی شده است که عواقبی مانند گرمایش جهانی و تغییر اقلیم را ...
بیشتر
سابقه و هدف: مصرف انرژی در بخش کشاورزی، رشد سریعتری را نسبت به سایر بخشهای اقتصاد کشاورزی تجربه کرده است. در کشورهای در حال توسعه، میزان قابل توجهی از انرژی برای تولید و امنیت غذایی مصرف میشود. مصرف انرژی در بخش کشاورزی منجر به انتشار گازهای گلخانهای و آلایندهای محیطزیستی شده است که عواقبی مانند گرمایش جهانی و تغییر اقلیم را در پی دارد. مصرف انرژی در ایران سه برابر میانگین جهانی است. تجزیهوتحلیل جریان انرژی و انتشار گازهای گلخانهای در بوم نظامهای کشاورزی میتواند از طریق بهینهسازی عملیات تولید به کاهش اثرات محیطزیستی کمک کند. دشت قزوین در ایران یکی از دشتهای مهم کشاورزی است که در کنار استفاده از آب زیرزمینی، بزرگترین شبکه کانالکشی آبیاری و زهکشی در ایران را دارا است. در پژوهش حاضر، جریان انرژی و پتانسیل گرمایش جهانی تولید یونجه و ذرت علوفهای در دو سیستم تامین آب از چاه و شبکه کانال آبیاری در دشت قزوین ارزیابی شد. مواد و روشها: در این پژوهش، تجزیه و تحلیل شاخصهای انرژی و اثر گرمایش جهانی بررسی شد. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه و مصاحبه با کشاورزان در سال 97-98 جمعآوری شد. پتانسیل گرمایش جهانی با روش ارزیابی چرخه حیات و با استفاده از نرم افزار SimaPro 9 محاسبه شد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد تولید یونجه با سیستم تامین آب از چاه به میزان 131700 مگاژول در هکتار بیشترین و تولید ذرت با سیستم تامین آب از کانال به میزان 66548 مگاژول در هکتار کمترین انرژی ورودی را به خود اختصاص دادند. کارایی مصرف انرژی در تولید ذرت (5/3) و یونجه (3/3) در سیستم کانالکشی بیشتر از سیستم تامین آب از چاه (3/2 در ذرت و 46/1در یونجه) محاسبه شد. پتانسیل گرمایش جهانی در سیستم تامین آب زیرزمینی برای ذرت و یونجه به ترتیب 9/7466 و 76/7995 و در سیستم کانالکشی به ترتیب 34/5533 و 67/4947 معادل کیلوگرم دیاکسید کربن در هکتار برآورد شد. الکتریسیته و انتشارات مستقیم از مزرعه بیشترین سهم را در مصرف انرژی و انتشار گازهای گلخانهای داشتند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد در شبکه کانالکشی آبیاری در مقایسه با منبع آب زیرزمینی به دلیل مصرف کمتر الکتریسیته برای آبیاری، میزان پتانسیل گرمایش جهانی و مصرف انرژی کمتری دارد. مطابق نتایج، سیستمهای تحتفشار و انرژیهای تجدیدپذیر برای آبیاری، خاکورزی حفاظتی و مدیریت کارآمد شبکه کانالکشی برای کاهش مصرف منابع و اثرات محیطزیستی پیشنهاد شدند.
اختر ویسی؛ هادی ویسی؛ کورس خوشبخت؛ رضا میرزایی تالارپشتی؛ رضا حق پرست
چکیده
سابقه و هدف: سلامت خاک از مولفه های اصلی در دستیابی به سامانه های کشاورزی پایدار بوده که به شدت تحت تاثیر عملیات زراعی مانند خاکورزی قرار می گیرد. سلامت خاک را می توان با استفاده از پارامترهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک در قالب الگوریتم های مشخص کمّی کرد. در نتیجه، بررسی وضعیت کیفی و توان باروری خاک در سامانه های ...
بیشتر
سابقه و هدف: سلامت خاک از مولفه های اصلی در دستیابی به سامانه های کشاورزی پایدار بوده که به شدت تحت تاثیر عملیات زراعی مانند خاکورزی قرار می گیرد. سلامت خاک را می توان با استفاده از پارامترهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک در قالب الگوریتم های مشخص کمّی کرد. در نتیجه، بررسی وضعیت کیفی و توان باروری خاک در سامانه های مدیریتی مختلف زمین جهت استقرار عملیات زراعی مناسب برای دستیابی به تولید بهینه و نظامهای زراعی پایدار امری ضروری می باشد. چارچوب ارزیابی مدیریت خاک SMAF 1 به عنوان ابزاری قدرتمند و قابل اعتماد در جهت ارزیابی اثر مدیریت زراعی مختلف بر کیفیت و سلامت خاک مورد استفاده می باشد. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی و کمی سازی اثر روش های مختلف خاکورزی بر کیفیت خاک با استفاده از الگوریتم SMAF می باشد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر در قالب یک آزمایش مزرعه ای دو ساله در سال های زراعی 97-96 و 98-97 در چهار منطقه استان کرمانشاه انجام گردید. تیمارهای آزمایشی شامل سامانه های خاکورزی (بی خاکورزی، خاکورزی کاهشی و خاکورزی مرسوم) بوده که در 12 مزرعه در سطح منطقه مطالعه به اجرا در آمدند. در نظام تناوبی در سال اول گندم زمستانه (Triticum aestivum L.) و سال دوم نخود زمستانه (Cicer arietinum L.) در مزارع کشاورزان کشت شد. نمونه برداری خاک از عمق 0-30 سانتی متری خاک در دو مرحله؛ در ابتدای سال اول قبل از شروع آزمایش و در پایان سال دوم بعد از برداشت محصول انجام شد که بعد از آن خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک شامل وزن مخصوص ظاهری، فسفر، پتاسیم، اسیدیته، هدایت الکتریکی، کربن آلی خاک، کربن بیومس میکروبی و نیتروژن بیومس میکروبی اندازه گیری و با استفاده از SMAF امتیاز دهی شدند.نتایج و بحث: نتایج تحقیق نشان داد اجرای سامانه های خاکورزی حفاظتی برخی از خصوصیات و شاخص های کیفیت خاک را بهبود بخشید، که بیانگر اثر مثبت کاهش اختلال خاک بر کیفیت خاک است. اگرچه امتیاز خصوصیات و شاخص های فیزیکی و شیمیایی خاک در پایان سال دوم تغییر قابل ملاحظه ای در مقایسه با شرایط قبل از اعمال تیمارها نشان ندادند، اما خصوصیات بیولوژیکی خاک نظیر کربن بیومس میکروبی و کربن آلی خاک بطور مثبتی تحت تاثیر سامانه های خاکورزی قرار گرفتند. داده های حاصل از اندازه گیری خصوصیات خاک به خوبی در الگوریتم SMAF منعکس گردید. نتایج نشان داد که در پایان آزمایش شاخص کیفیت خاک در سامانه خاکورزی مرسوم در مقایسه با سامانه های خاکورزی حفاظتی کمتر بوده و نسبت به شروع آن تغییر چندانی نداشته است. سامانه بی خاکورزی بیشترین مقدار شاخص کیفیت خاک (65/0) را در این مرحله دارا بود، که همانگونه که در توصیف کمی خصوصیات خاک بیان گردید، عمدتاً به دلیل بهبود شرایط بیولوژیکی خاک می باشد. تخریب خاک به دلیل خاکورزی زیاد، عدم حفظ بقایای محصول و استفاده بیرویه از کودهای شیمیایی نه تنها ماده آلی خاک را کاهش می دهد بلکه موجب تخریب خصوصیات فیزیکی خاک نیز می گردد.نتیجه گیری: به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد که سامانه های خاکورزی حفاظتی می توانند کیفت خاک و کارآیی آن را در مناطق دیم بهبود بخشیده و الگوریتمSMAF نیز می تواند به عنوان ابزاری مفید برای ارزیابی و پایش کیفیت خاک سامانه های زراعی مختلف در مناطق دیم مورد استفاده قرار گیرد. با این حال استناد به داده های این تحقیق مستلزم ارائه نتایج در دراز مدت بوده و به منظور ارزیابی کارآیی بومنظام خاک در ارائه خدمات اکوسیستمی، مقایسه سامانه های زراعی با سامانه های پایدارتر نظیر جنگل ها و مراتع ضروری می باشد.
صلاح مفاخری؛ هادی ویسی؛ کوروس خوشبخت؛ محمد رضا نظری
چکیده
سابقه و هدف: امروزه مدیر یت منابع کشاورزی به دلیل ضرورت رسیدگی به موضوع های چالش برانگیز بین بخش های عرضه و تقاضا، یک وظیفه اساسی برای مدیرا ن و برنام ه ریزان است. براین اساس، بسیاری از محققان تأکید می کنند که آب، انرژی و غذا در جهان دچار تنش و کمبود قابل توجهی شده اند و تقاضا برای این منابع طی دهه های آینده به طور قابل توجهی افزایش می ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه مدیر یت منابع کشاورزی به دلیل ضرورت رسیدگی به موضوع های چالش برانگیز بین بخش های عرضه و تقاضا، یک وظیفه اساسی برای مدیرا ن و برنام ه ریزان است. براین اساس، بسیاری از محققان تأکید می کنند که آب، انرژی و غذا در جهان دچار تنش و کمبود قابل توجهی شده اند و تقاضا برای این منابع طی دهه های آینده به طور قابل توجهی افزایش می یابد. هدف اصلی تحقیق حاضر، ارائه روشی برای تصمیم گیران در تجزیه و تحلیل پیوند آب، غذا و انرژی در سیستم تولید محصول های زراعی در سطح منطقه ای و انجام ارزیابی کمی از آن است، که می توان از آن برای ایجاد الگوی کشت مناسب و بهینه با توجه به منابع موجود منطقه استفاده کرد.مواد و رو ش ها: مقاله حاضر به منظور ارزیابی پیوند آب – انرژی - غذا محصول های کشاورزی در شهرستان دهگلان انجام شد. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه رودرو با کشاورزان و آمار جهاد کشاورزی جمع آوری شد. روش پیشنهادی این مقاله، براساس شش سنجه مصرف آب و انرژی، بهره و ری فیزیکی آب و انرژی و بهره وری اقتصادی آب و انرژی معرفی شد. براساس مجموعه این سنجه ها، یک سنجه پیوند آب– انر ژی - غذ ا( WEFNI ) برای هر محصول محاسبه شد. ا ین روش برای ارزیابی 7 محصول اصلی گندم، سیب زمینی، یونجه، خیار، جو، هویج و کلزا در مزر عه های آبی شهرستان دهگلان در سا ل آبی 99 - 1398 اعمال شد.نتایج و بحث: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که یونجه و سیب زمینی در بین این محصول ها به ترتیب بیشترین مصرف آب (13131 مترمکعب در هکتار) و انرژی (85404 مگاژول در هکتار) را به خود اختصاص دادند. کمترین مصرف آب ( 4197 مترمکعب در هکتار) و انرژی ( 4 / 31394 مگاژول در هکتار) در محصول جو به دست آمد. مصرف کودهای شیمیایی بیشترین سهم را در بخش انرژی (بجز یونجه) داشتند. در محصول یونجه با توجه به بالا بودن عملیات مکانیزاسیون، ماشین آلات بیشترین سهم مصرف انرژی را داشت. بیشترین بهره وری مصرف آب ( 08 / 7 کیلوگرم بر مترمکعب) و انرژی ( 03 / 1 کیلوگرم بر مگاژول) را محصول هویج به خود اختصاص داد. همچنین کمترین بهره وری مصرف آب و انرژی برای کلزا به ترتیب با 44 / 0 کیلوگرم بر مترمک عب و 06 / 0 کیلوگرم بر مگاژول محاسبه شد. در سنجه بهر ه وری اقتصادی آب و انرژی بیشترین مقدار به ترتیب برای خیار ( 92959 ریال بر مترمکعب) و هویج ( 13202 ریال بر مگاژول) به دست آمد. کمترین بهره وری اقتصادی آب و انرژی با 1549 ریال بر مترمکعب برای هویج و 10688 ریال بر مگاژول برای کلزا محاسبه شد. این مطالعه نشان داد که WEFNI محاسبه شده برای محصول های هویج، خیار، سیب زمینی، گندم، جو، کلزا و یونجه در شهرستان دهگلان، به ترتیب برابر با 86 / 0 ، 73 / 0 ، 51 / 0 ، 41 / 0 ، 4 / 0 ، 3 / 0 و 26 / 0 میباش د. هویج بالاترین امتیا ز WFENI )بهترین امت یاز( و یونجه کمترین امتیاز ) بدترین امتیاز ( را به خود احتصاص دادند. اگر چه سیب زمینی که یکی از محصول های آبی با سطح بالای کشت در منطقه می باشد و مصرف آب و انرژی بالایی دارد، ولی به دلیل بهره وری فیزیکی و بهره وری اقتصادی بالا، سومین نمره سنجه کل را به دست آورد .نتیجه گیری: در این تحقیق محصول های کشاورزی براساس سنجه های مصرف آب و انرژی، بهره وری فیزیکی آب و انرژی و بهره وریاقتصادی آب و انرژی مقایسه شدند. براساس این سنجه ها، سنجه پیوند آب، انرژی و غذا محاسبه شد. همچنین نتایج می تواند به عنوان ابزاری مؤثر برای تعیین استراتژی های مناسب الگوی کشت، مدیریت منابع آب و انرژی در منطقه مورد استفاده قرار گیرد و مبنایی برای برنامه ریزی و سیاست های کشاورزی استان شود .
مریم اکبرپور؛ هادی ویسی؛ عبدالمجید مهدوی دامغانی؛ محمدرضا نظری
چکیده
سابقه و هدف: بومی سازی سیستم غذایی به دلیل هایی همچون فواید اکولوژیک، مزیت های اقتصادی و ملاحظات اجتماعی در مسیر کشاورزی پایدار قرار گرفته است. ولی پرسش این است که غذا تا چه اندازه و محدودهای می تواند به صورت بومی تولید شود. بمنظور پاسخ به این پرسش، مفهوم حوزه غذایی راهگشا است. این مفهوم چارچوبی را برای تحلیل میزان ...
بیشتر
سابقه و هدف: بومی سازی سیستم غذایی به دلیل هایی همچون فواید اکولوژیک، مزیت های اقتصادی و ملاحظات اجتماعی در مسیر کشاورزی پایدار قرار گرفته است. ولی پرسش این است که غذا تا چه اندازه و محدودهای می تواند به صورت بومی تولید شود. بمنظور پاسخ به این پرسش، مفهوم حوزه غذایی راهگشا است. این مفهوم چارچوبی را برای تحلیل میزان تولید غذای بومی در هر مقیاس مشخص فراهم می کند. حوزه غذایی، زمینی است که می تواند همه یا بخشی از نیازهای غذایی یک جمعیت را در یک محدوده جغرافیایی تأمین کند. در کشور ما تا کنون مطالعه ای در مورد بررسی حوزه های غذایی انجام نشده است، از این روی، این پژوهش پیشنهاد دهنده الگویی برای بررسی حوزه های غذایی است. این پژوهش با رویکرد حرکت در راستای سیستم غذایی پایدار، ضمن شناساندن مفهوم حوزه غذایی، وضعیت تولید و مصرف غذا در حوزه غذایی استان تهران و ظرفیت این استان در تأمین نیازهای غذایی خویش را بررسی کرده است. مواد و روش ها: این تحقیق در استان تهران انجام شد. برای محاسبه میزان غذای تولیدی زمین های منطقه مورد مطالعه و میزان نیاز غذایی جمعیت مربوطه و مقایسه آن ها با یکدیگر از واحدی یکسان به نام «معادل گیاهی» استفاده گردید. تولید هر معادل گیاهی در هر منطقه از طریق ضرب سطح زیرکشت محصول در عملکرد محصول محاسبه شد. میزان نیاز به هر معادل گیاهی در هر منطقه نیز از ضرب جمعیت آن منطقه در وزن معادل گیاهی مورد نیاز یک فرد در یک سال برآورد شد. سپس با فرمول های مربوط به خودکفایی، محاسبه گردید که تولید موجود، چند درصد از نیازهای جمعیت مربوطه را تأمین می کند. برای محاسبه خودکفایی از مفهومی به نام تولید آستانه استفاده شد، محاسبه تولید آستانه به کمک برنامه نویسی و کد نویسی شرطی با نرم افزار متلب انجام گردید. برای انجام پژوهش، نرم افزارهای اکسل، متلب و جی آی اس مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج و بحث: تبیین الگویی بمنظور بررسی حوزه غذایی با توجه به چالش افزایش جمعیت استان تهران و تأمین امنیت غذایی این استان از مهمترین دستاورهای تحقیق حاضر بوده است. در پژوهش حاضر که در مقیاس استانی صورت گرفته است، میزان خودکفایی در تأمین سبد غذایی مطلوب برای جمعیت استان تهران ۲۲ درصد و بیشترین و کمترین میزان خودکفایی در تأمین سبد غذایی مطلوب برای جمعیت هر شهرستان به ترتیب در شهرستان پیشوا و شهرستان تهران برآورد شده است. میزان نیاز تأمین شده یا خودکفایی در تأمین سبد غذایی مطلوب در استان تهران در محصول های معادل سبد غذایی مطلوب به ترتیب از بیشترین در ذرت علوفه ای با ۱۰۰ درصد خودکفایی، سبزی و صیفی ۷۹، میوه ۵۶، کاه جو ۵۳، کاه گندم ۴۵، دانه جو ۱۶، سبوس گندم ۸، دانه گندم ۵، نباتات علوفه ای به جز ذرت ۴، کنجاله کلزا 0.1، دانه کلزا 0.06 و در حبوبات، شلتوک، ریشه و تفاله خشک و ملاس چغندرقند، دانه ذرت و کنجاله سویا عدم خودکفایی و وابستگی کامل یعنی صفر درصد برآورد شده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بیان داشت که پتانسیل واقعی استان تهران در تأمین سبد غذایی مطلوب برای جمعیت استان تهران ۲۲ درصد است. هرچند بومی سازی مزیت هایی دارد، به نظر می رسد با توجه به مساحت کم و جمعیت بیش از ظرفیت استان تهران و مسئله های محیط زیستی پیش رو (کمبود آب و فرسایش خاک)، باید مرزهای حوزه غذایی استان تهران گسترده تر و شعاع حوزه غذایی افزایش یابد.
هادی ویسی؛ آناهیتا ولی الهی بیشه؛ عبدالمجید مهدوی دامغانی؛ سرور خرم دل
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به تغییرات گسترده در ترکیب شیمیایی اتمسفر به علت انتشار گازهای گلخانه ای، اجماع جهانی بر این قرار است که اثرات تجمعی عامل انسانی بر انتشار گازهای گلخانه ای اساسی است. زنان نقش کلیدی در کشاورزی دارند، اما شکاف و خلایی در رابطه با مطالعات با محوریت جنسیت بر روی اثرات معنی دار کشاورزی بر انتشار کربن طی فرایند تولید ...
بیشتر
سابقه و هدف: با توجه به تغییرات گسترده در ترکیب شیمیایی اتمسفر به علت انتشار گازهای گلخانه ای، اجماع جهانی بر این قرار است که اثرات تجمعی عامل انسانی بر انتشار گازهای گلخانه ای اساسی است. زنان نقش کلیدی در کشاورزی دارند، اما شکاف و خلایی در رابطه با مطالعات با محوریت جنسیت بر روی اثرات معنی دار کشاورزی بر انتشار کربن طی فرایند تولید وجود دارد. لذا تحلیل موشکافانه تر نحوه تاثیر عامل جنسیت بر انتشار گازهای گلخانه ای ضرورت دارد. در این رابطه، مطالعه حاضر اثرات جنسیت کشاورزان را بر پتانسیل انتشار گازهای گلخانه ای در نظام های تولید برنج طی سال های 2014-2015 در شهر بابل در استان مازندران- ایران بررسی کرده است. بدین منظور میزان انتشار از مزارع برنج تحت سرپرستی زنان و مردان با استفاده از شاخص درونداد (kg.C.equivalent.ha−1) و برونداد (kg.C.equivalent.ha−1)، پایداری و کارایی برآورد گردید. مواد و روش ها: داده ها با استفاده از پرسشنامه و از طریق مصاحبه رو در رو با 120 نفر از کشاورزان مرد (60 نفر) و زن (60) جمع آوری شد. از نظر روش شناسی، روش پانل بین دولتی تغیرات اقلیمی برای محاسبه انتشار گازهای گلخانه ای از هر مزرعه به گار گرفته شد. هر گاز گلخانه ای مانند دی اکسید کربن، متان، و اکسید نیترو یک پتانسیل انتشار دارد که بر دی اکسید کربن اثر گرمایشی نسبی دارد. میران انتشارها بر اساس یک گاز مرجع مانند دی اکسید کربن یا معادل آن گزارش می شود. روش به حد و مرز مزرعه محدود بود و داده ها در یک صفحات جداگانه وارد گردید که و مقادیر مرجع CH4 و N2O برای هر مزرعه محاسبه گردید. شاخص پایداری از طریق ارزیابی تغییرات موقتی در نسبت درونداد به برونداد کربن برای تعیین سهم اثرات عامل انسانی بر روی انتشار گازهای گلخانه ای در مزارع تحت سرپرستی زنان و مردان برآورد گردید. نتایج و بحث: نتایج بیانگر تفاوت قابل ملاحظه بین مزارع مردان و زنان از لحاظ انتشار گازهای گلخانه ای می باشد (به ترتیب 2930.31 و kg.CO2.equivalent.ha-3291.135 به ترتیب برای مزارع زنان و مردان). علت اصلی استفاده بیشتر نهاده ها در مزارع مردان بود. سهم غالب پتانسیل انتشار گازهای گلخانه ای برای مزارع مردان و زنان ناشی از استفاده از سوخت های فسیلی، ماشین آلات و کودهای نیتروژنه بود. برای مزارع زنان شاخص کارایی کربن و پایداری کربن به ترتیب 3.88 و 2.88 و برای مزارع مردان 3.55 و 2.55 بود. نتیجه گیری: بالاترین سهم در انتشار گازهای گلخانه ای به انتشار ناشی از سوخت های فسیلی در هر دوی مزارع مردان و زنان اختصاص داشت. که این موضوع به علت استفاده از پمپ های دیزلی قدیمی آب، تردد بیش از حد ماشین آلات در بوم نظام های کشاورزی و عدم انطباق بین میزان برق مصرفی با عملکرد آبزارالات و همچنین نیازمندی های مزارع زنان و قیمت نسبتا پایین سوخت فسیلی بود. در رابطه با این نتایج، می توان نتیجه گیری کرد که الگوهای استفاده از منابع برای استقرار،تولید، فرآوری و حمل و نقل در مزارع برنج با ویژگی های مردان انطباق دارد. زنان مانند مردان از ماشین آلات و ابزارهایی استفاده می کنند که از سوخت های فسیلی زیاد را مصرف می نمایند، هر چند مزارع زنان کوچک تر بود و انرژی بیشتر تلف می شد که به نوبه خود سبب افزایش سطح انتشار می گردد. این یافته ها نشان می دهد که در مزارع زنان گازهای گلخانه ای کمتری تولید می شود و با روش هایی که بیشتر دوست دار محیط زیست هستند از نهاده ها استفاده می گردد. سرانجام بر اساس نتایج، چند بسته سیاستی نرم مانند طراحی برنامه توسعه ظرفیت حساس به جنسیت با هدف نشان دادن سهم کشاورزان در انتشار گازهای گلخانه ای از سیستم های کشاورزی بر اساس جنسیت، پیشنهاد گردید.
مسعود قزوینی؛ هادی ویسی؛ عبدالمجید مهدوی دامغانی؛ کورس خوشبخت؛ محمدعلی نجاتیان
دوره 14، شماره 2 ، تیر 1395، ، صفحه 13-22
چکیده
با کاهش تنوع زیستی، توانایی اکوسیستمهای کشاورزی در فراهم کردن خدمات اکوسیستمی همچون امنیت غذایی دچار اختلال شده است. با وجود جایگاه مهم انگور در معیشت جوامع تولیدکننده و نیز پتانسیل صادراتی بالای آن، پژوهشهای معدودی درباره وضعیت تنوع در اکوسیستمهای تولید انگور و ارتباط آن با شاخصهای بهرهوری و ثبات که موضوع این تحقیق ...
بیشتر
با کاهش تنوع زیستی، توانایی اکوسیستمهای کشاورزی در فراهم کردن خدمات اکوسیستمی همچون امنیت غذایی دچار اختلال شده است. با وجود جایگاه مهم انگور در معیشت جوامع تولیدکننده و نیز پتانسیل صادراتی بالای آن، پژوهشهای معدودی درباره وضعیت تنوع در اکوسیستمهای تولید انگور و ارتباط آن با شاخصهای بهرهوری و ثبات که موضوع این تحقیق است، انجام شده است. در این رابطه، اطلاعات مورد نیاز از طریق بازدید از منطقه و مصاحبه با 220 تاکدار در سال 1391 جمعآوری شد. نتایج نشان داد که همبستگی شاخص شانون-وینر با بهرهوری کل(**175/0-)، آب(**19/0-)، زمین(*173/0-) و نیروی انسانی(**202/0-) و شاخص غنای گونهای با بهرهوری زمین(*14/0-) منفی و معنادار بود که بیانگر رابطه منفی تغییرات در تنوع با بهرهوری و در نهایت پایداری بلندمدت در موستانهای این منطقه است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ضرایب تعیین (R2) در بازه 04/0 – 03/0 قرار دارند و این بدان معناست که 1درصد تغییر در تنوع زیستی در حدود 04/0 – 03/0 درصد تغییر در مقادیر بهرهوری را به همراه خواهد داشت. همچنین مشخص شد که تنوع واریتهای موستانها هیچ تأثیری بر ثبات عملکرد آنها نداشته است.
هادی ویسی؛ علی علی پور؛ فاطمه دریجانی
دوره 13، شماره 4 ، دی 1394، ، صفحه 113-124
چکیده
این تحقیق با هدف تحلیل اثرات برنامه های IPM/FFS بر دستاوردهای مختلف از نظردست اندرکاران مختلف شامل جوامع کشاورزان، افراد دولتی در سطح ملی و محلی و محققانی که از این برنامه های حمایت می کنند انجام شد. این تحقیق از نظر استفاده از دیدگاهی جامعه شناختی برای تبیین کارکرد تقویتی و تجمعی ارزیابی اثرات برنامه های IPM/FFS منحصر بفرد است و در ...
بیشتر
این تحقیق با هدف تحلیل اثرات برنامه های IPM/FFS بر دستاوردهای مختلف از نظردست اندرکاران مختلف شامل جوامع کشاورزان، افراد دولتی در سطح ملی و محلی و محققانی که از این برنامه های حمایت می کنند انجام شد. این تحقیق از نظر استفاده از دیدگاهی جامعه شناختی برای تبیین کارکرد تقویتی و تجمعی ارزیابی اثرات برنامه های IPM/FFS منحصر بفرد است و در این رابطه از رهیافت های سرمایه های جمعی و مدیریت سازگاری بهره برده است. در این تحقیق جمعاً 86 نفر به عنوان برنمونه از دست اندرکاران برنامه های IPM/FFS انتخاب شدند. تحلیل به مولفه های اصلی برای تعیین عوامل اثر برنامه های IPM/FFS استفاده گردید و چند عامل شامل ارتقای رفاه اجتماعی، بهبود سلامت ایمنی مزرعه، توسعه مهارتهای اجتماعی (رهبری) و فنی، مدیریت ریسک و بازاریابی، بهبود کیفیت تولید و همچنین گسترش توانمندهای تجربی کشاورزان و استقرار مدیریت اکولوژیک سازگار تبیین شدند. بر اساس کارکرد تقویت کنندگی و تجمعی اثرات برنامههای IPM/FFS این گونه نتیجه گیری شد که این برنامههای با تشویق یادگیری اجتماعی از طریق توسعه مهارت های رهبری و اجتماعی و فنی سبب تقویت سرمایه انسانی و سیاسی شده اند، که این مهارت ها نیز به نوبه خود سبب ارتقای سرمایه های مالی و اجتماعی از طریق گسترش دامنه فعالیت های محلی، روابط و خط مشی های مرتبط با بهبود مدیریت اگرواکوسیستم شده اند (سرمایه طبیعی). سرانجام بر اساس کارکرد تجمعی و تقویتی اثرات برنامه های IPM/FFS به ویژه برای دستیابی به اهداف بلندمدت، رهیافت مدیریت سازگاری پیشنهاد گردید تا با استفاده از رهیافت های مشارکتی بر اثرات توسعه ای تاکید شود.
حسین صباحی؛ محمد فیضی؛ هادی ویسی؛ کمال سادات اسیلان
دوره 7، شماره 4 ، تیر 1389
چکیده
رودخانه سیکان یکی از شاخه های انتهائی حوزه آبریز رودخانه سیمره می باشد 57 درصد اراضی کشاورزی شهرستان دره شهر در استان ایلام در اطراف این رودخانه قرار دارند. با توجه به مصرف سالیانه 1343 تن انواع کود های شیمیایی در این زمینها، انتظار می رود زه آب حاصل از زمین های کشاورزی که به رودخانه سیکان می ریزد، کیفیت آب رودخانه را تحت تاثیر قرار دهد. ...
بیشتر
رودخانه سیکان یکی از شاخه های انتهائی حوزه آبریز رودخانه سیمره می باشد 57 درصد اراضی کشاورزی شهرستان دره شهر در استان ایلام در اطراف این رودخانه قرار دارند. با توجه به مصرف سالیانه 1343 تن انواع کود های شیمیایی در این زمینها، انتظار می رود زه آب حاصل از زمین های کشاورزی که به رودخانه سیکان می ریزد، کیفیت آب رودخانه را تحت تاثیر قرار دهد. جهت پایه ریزی استراتژ یهای مدیریتی آینده، کیفیت فصلی آب رودخانه، بعداز ورود این زه آ بها مورد بررسی قرار گرفت . به این منظور خصوصیات کیفی آب که احتمال می رفت در اثر ورود زه آب کشاورزی تغییر کنند، در چهار فصل سال انداز هگیری شدند. دامنه غلظت 〖NH〗_3 از 53/0 تا 55/0 در تابستان و بهار و از 19/0 تا 26/0 میلی گرم بر لیتر در پاییز و زمستان متغیر بود که در تابستان و بهار بالاتر از حد مجاز برای آب آشامیدنی (کمتر از 3/0) بود. نیترات در حد مجاز برای آب قابل شرب بوده و در دامنه 7/3 تا 3/7 به ترتیب در پاییز و تابستان متغیر بود. سطح فسفات بین 007/0 تا 032/0 بترتیب در زمستان و تابستان متغیر بود که در حد استاندارد فسفات جهت جلوگیری از مشکلات وابسته به اتریفیکاسیون (کمتر از 035/0 میلی گرم فسفر بر لیتر می باشد. در پاییز غلظت سولفات بالاتر از استاندارد توصیه شده یعنی 250 میلی گرم بر لیتر بود. اکسیژن محلول (DO) و تقاضای اکسیژن شیمیایی (COD) در حد کاملاً قابل قبولی قرار داشتند. فعالیت های کشاورزی به عنوان دلیل اصلی افزایش نسبی پارامترهای ذکر شده شناسایی شدند.
فخرالدین هاشمی شادگان؛ کورس خوشبخت؛ عبدالمجید مهدوی دامغانی؛ هادی ویسی؛ هومان لیاقتی
دوره 6، شماره 4 ، تیر 1388
چکیده
میزان تهدید فرسایش تنوع زیستی کشاورزی و عوامل موثر بر آن در روستاهای دو منطقه در جنوب غرب ایران شامل یک منطقه با توپوگرافی غالب کوهستانی حفاظت شده و دیگری با اقلیم دشتی کوهپایه ای در نزدیکی شهر باشت، با استفاده از یک مدل اصلاح شده مطالعه شد. نتایج نشان داد با نزدیک شدن به شهر ، امتیاز تهدید فرسایش تنوع زیستی در روستاها افزایش یافت و ...
بیشتر
میزان تهدید فرسایش تنوع زیستی کشاورزی و عوامل موثر بر آن در روستاهای دو منطقه در جنوب غرب ایران شامل یک منطقه با توپوگرافی غالب کوهستانی حفاظت شده و دیگری با اقلیم دشتی کوهپایه ای در نزدیکی شهر باشت، با استفاده از یک مدل اصلاح شده مطالعه شد. نتایج نشان داد با نزدیک شدن به شهر ، امتیاز تهدید فرسایش تنوع زیستی در روستاها افزایش یافت و روستاهای منطقه کوهستانی از سطح تهدید کمتری برخوردار بودند . عامل های تغییر در کاربرد نهاده های شیمیایی ، تکنیک های کنترل علف های هرز و سطح زمین هایی که نهاده های شیمیایی دریافت کرده بودند، بیشترین و عامل های فراوانی سیلاب و آتش سوزی و نیز مساحت کل حریم روستا که در آن کشاورزی صورت می گرفت ، کمترین نقش را در تهدید فرسایش تنوع زیستی نشان دادند. بر اساس آزمون تحلیل خوشه ای ، روستاها در دو خوشه دسته بندی شدند، به طور یکه همه روستاهای منطقه کوهستانی به علاوه دو روستای منطقه دشتی در یک خوشه و بقیه در خوشه دیگر قرارگرفتند. برآورد نقش عامل ها در واگرایی دو خوشه نشان داد پنج عامل فاصله تا مرکز عمده جمعیتی ، فاصله تا پروژه های توسعه ، نسبت زمین های فاریاب به دیم ، نسبت استفاده از واریته های نوین و میزان بهره برداری از گونه های زیستگاه بیشترین تاثیر را در تفاوت تهدید تنوع زیستی در مدل به خود اختصاص دادند.
عبدالمجید مهدوی دامغانی؛ کوروس خوشبخت؛ هادی ویسی
دوره 6، شماره 4 ، تیر 1388
حسن صدوق ونینی؛ هادی ویسی؛ علی اشرف علیپور
دوره 6، شماره 1 ، مهر 1387
چکیده
بعد از اجلاس ریو، سازمان محیط زیست به عنوان مسئول سیاست گزاری و گنجاندن مسایل محیط زیستی در برنامه های توسعه اقتصادی – اجتماعی ایران تعیین گردید.از آنجا که نگرش و درک زمینه ساز رفتار مناسب و یا نامناسب به جانب اهداف هستند، و باعث خلق رفتارها واقداماتی می شود که کلا در راستای اهداف است، واضح است که عملکرد سازمان محیط زیست دراین زمینه ...
بیشتر
بعد از اجلاس ریو، سازمان محیط زیست به عنوان مسئول سیاست گزاری و گنجاندن مسایل محیط زیستی در برنامه های توسعه اقتصادی – اجتماعی ایران تعیین گردید.از آنجا که نگرش و درک زمینه ساز رفتار مناسب و یا نامناسب به جانب اهداف هستند، و باعث خلق رفتارها واقداماتی می شود که کلا در راستای اهداف است، واضح است که عملکرد سازمان محیط زیست دراین زمینه به ادراکات و دانش کارشناسان و کارکنان اش وابسته است . در این رابطه ، در این مطالعه ، نگرش کارکنان به جانب سرفصل های دستو رکار 21 اجلاس جهانی توسعه پایدار و محیط زیست بررسی گردید . تعداد پاسخگویان 120 نفر بود که ازجامعه آماری به طور تصادفی انتخاب شدند .تحلیل عاملی برای تعیین مولفه های زیر بنایی ادراکات کارکنان استفاده شد. بافته ها نشان داد که 8 عامل به عنوان مولفه های زیر بنایی توسعه پایدار 3/82 درصد واریانس را برآورد نموده اند. نتایج نشان داد که مهمترین بعد از نظر کارشناسان، حفاظت از منابع طبیعی و مدیریت محیط زیست است. لذا نتیجه می شود که نگرش ها به جانب محیط زیست بیش از بعد اجتماعی و اقتصادی گرایش دارند.
حسین محمودی؛ هادی ویسی
دوره 2، شماره 8 ، تیر 1384
چکیده
برخورداری از محیط زیستی سالم وپاک برای هر فردی از اهمیت خاص برخوردار است. ماهیگیران به پاکی و آلوده نبودن آب اقیانوس ها و دریا،کشاورزان به خاک های غیر سمی و مصرف کنندگان به تولیدات پاک که به سلامتی آنها آسیب نرساند، اهمةیت قائل هستند. حفاظت اصولی از محیط زیست رهیافتی موثر و برخاسته از تجارب کارگزاران عرصه های زیست محیطی در سراسر جهان ...
بیشتر
برخورداری از محیط زیستی سالم وپاک برای هر فردی از اهمیت خاص برخوردار است. ماهیگیران به پاکی و آلوده نبودن آب اقیانوس ها و دریا،کشاورزان به خاک های غیر سمی و مصرف کنندگان به تولیدات پاک که به سلامتی آنها آسیب نرساند، اهمةیت قائل هستند. حفاظت اصولی از محیط زیست رهیافتی موثر و برخاسته از تجارب کارگزاران عرصه های زیست محیطی در سراسر جهان است و به نظر می رسد که در صورت توجه به استلزامات، چارچوب ها و روش های آن بتوان به حرکتی پایدار در حفاظت از محیط زیست امیدوار بود.با توجه به این که ترویج و آموزش محیط زیست نقشی مهم و اساسی را در حفاظت اصولی از محیط زیست دارد،هدف مقاله بررسی مقوله ترویج و آموزش محیط زیست در قالب این رهیافت می باشد