ارزیابی تهدید فرسایش ژنتیکی برای تنوع زیستی کشاورزی ؛ مطالعه موردی ؛ گچساران

نوع مقاله : Original Articles

نویسندگان

1 دانش آموخته کارشناسی ارشد، کشاورزی اکولوژیک، دانشگاه شهید بهشتی

2 گروه کشاورزی اکولوژیک، پژوهشکده علوم محیطی، دانشگاه شهید بهشتی

چکیده

میزان تهدید فرسایش تنوع زیستی کشاورزی و عوامل موثر بر آن در روستاهای دو منطقه در جنوب غرب ایران شامل یک منطقه با توپوگرافی غالب کوهستانی حفاظت شده و دیگری با اقلیم دشتی کوهپایه ای در نزدیکی شهر باشت، با استفاده از یک مدل اصلاح شده مطالعه شد. نتایج نشان داد با نزدیک شدن به شهر ، امتیاز تهدید فرسایش تنوع زیستی در روستاها افزایش یافت و روستاهای منطقه کوهستانی از سطح تهدید کمتری برخوردار بودند . عامل های تغییر در کاربرد نهاده های شیمیایی ، تکنیک های کنترل علف های هرز و سطح زمین هایی که نهاده های شیمیایی دریافت کرده بودند، بیشترین و عامل های فراوانی سیلاب و آتش سوزی و نیز مساحت کل حریم روستا که در آن کشاورزی صورت می گرفت ، کمترین نقش را در تهدید فرسایش تنوع زیستی نشان دادند. بر اساس آزمون تحلیل خوشه ای ، روستاها در دو خوشه دسته بندی شدند، به طور یکه همه روستاهای منطقه کوهستانی به علاوه دو روستای منطقه دشتی در یک خوشه و بقیه در خوشه دیگر قرارگرفتند. برآورد نقش عامل ها در واگرایی دو خوشه نشان داد پنج عامل فاصله تا مرکز عمده جمعیتی ، فاصله تا پروژه های توسعه ، نسبت زمین های فاریاب به دیم ، نسبت استفاده از واریته های نوین و میزان بهره برداری از گونه های زیستگاه بیشترین تاثیر را در تفاوت تهدید تنوع زیستی در مدل به خود اختصاص دادند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A Quantitative Assessment of Plant Agrobiodiversity Threats - a Case Study of Gachsaran

نویسندگان [English]

  • Fakhreddin Hashemi Shadegan 1
  • Korous Khoshbakht 2
  • Abdolmajid Mahdavi Damghani 2
  • Hadi Veisi 2
  • Houman Liaghati 2
1 M.Sc. of Agroecology Shahid Beheshti University, G.C., Tehran
2 Department of Agroecology, Environmental Sciences Research Institute, Shahid Beheshti University, G.C., Tehran
چکیده [English]

A study was conducted using a modified model to assess the level of threat and effective factors in villages with two ecologies, in Basht County, Gachsaran in Southwest Iran, including a protected area with a dominant mountainous topology and another with a plain-hilly situation. The results showed that level of threat increased with the decreasing distance of villages from the urban region and mountain villages had a lower level of risk than plain-hilly areas. Trends of agrochemical application, weed management techniques and acreage of fields receiving agrochemicals had the highest frequency of flooding and incidental fires and the acreage of agricultural land in the area made the least contribution to the threat of agrobiodiversity erosion. The results of cluster analysis divided villages into two clusters in which all mountainous villages, along with two plain-hilly villages were placed in one cluster and the others were located in the second cluster. Estimating the role of divergence factors in the clusters revealed that five factors including the distance to the main urban centers, distance to industrial developmental projects, ratio of irrigated to rain-fed lands, extent of use of modern varieties and exploitation rate of habitat species had the highest effects on divergence of the biodiversity threat in the model. Results showed that human activities are the main factors in genetic erosion threats, whereas natural factors as well as traditional agricultural and social practices and the availability of agricultural territories in the area resulted in the least risk to biodiversity.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Keywords: Biodiversity
  • Agrochemicals
  • Distance to urban centre
  • Protected area